بصیرت:بدون تردید، تحولات کنونی در خاورمیانه و شمال آفریقا که از آن به انقلابهای عربی تعبیر میشود، موازنه قدرت را در منطقه دستخوش تحولات بنیادین کرده است و منطقه و جهان را به سوی حساسترین مرحله تاریخی خود سوق میدهد و مصر، یکی از نخستین کشورهای متأثر از این تحولات و کشوری متمدن و با سابقه درخشان تاریخی، از اهمیت شایان توجهی برخوردار است.
تحولات وقوع یافته در این کشور، به لحاظ جایگاه تاریخی آن در جهان اسلام و عرب، میتواند سریع و بیواسطه بر سایر کشورهای عربی– اسلامی تأثیر بگذارد و به این خاطر است که تحلیلگران، تحولات این کشور را زیر ذرهبین دارند. یکی از موضوعاتی که در این بین، برای کشورهای عربی حساسیت زیادی دارد، نوع رابطه مصر پس از انقلاب با ایران است.
پیشینه موضوع:
روابط ایران و مصر به عنوان دو قدرت منطقهای و تأثیرگذار در جهان اسلام و دو کشور تاریخساز، همواره از اهمیتی مضاعف برای دو کشور برخوردار بوده است. روابط این دو کشور قبل از انقلاب، فراز و نشیبهای متعددی داشت. از تأسیس اولین سفارت ایران در قاهره در سال 1300 تا دوستی بین دو کشور پس از ازدواج محمدرضا با خواهر ملک فاروق گرفته تا قطع رابطه سیاسی قاهره با تهران در سال 1339 به دلیل همپیمانی شاه با رژیم صهیونیستی و سپس به قدرت رسیدن انورسادات در سال 1349 و از سرگیری روابط، همه از تحولات روابط تهران - قاهره قبل از قبل انقلاب اسلامی هستند.
پس از وقوع انقلاب اسلامی در ایران به دلیل ماهیت ضد صهیونیستی این انقلاب و سرسپردگی دولت سادات و پس از آن حسنی مبارک به آمریکا و رژیم صهیونیستی و پناه دادن این کشور به محمدرضا پهلوی و سپس پیمان کمپ دیوید، جمهوری اسلامی روابط دیپلماتیک خود را با این کشور قطع کرد تا اینکه پس از تحولات کنونی در خاورمیانه و شمال آفریقا و سرنگونی حکومت مبارک، زمزمه از سرگیری روابط به یکی از مهمترین محورهای محافل نخبگان سیاسی تبدیل شده است و این موضوع در بین برخی از کشورهای غربی و عربی مخالفان جدی نیز دارد.
رشوه و ایرانهراسی، شگردهای پوسیده اعراب
تحولات کنونی در کشورهای عربی به دلیل دارا بودن سه ویژگی یعنی اسلامی بودن، مردمی بودن وضد آمریکایی و صهیونیستی بودن، با اهداف انقلاب اسلامی همسو هستند و همین ویژگیهاست که کشورهای عربی همسو با سیاستهای واشنگتن مثل عربستان سعودی، امارات متحده و اردن را واداشته تا در دو جبهه رسانهای و دیپلماتیک، ایران را به دخالت در امور داخلی کشورهای عربی مثل بحرین، یمن و مصر متهم کنند و ضمن طایفهای کردن تحولات، به قصد تحریک اهل تسنن و یارگیری از آنها، بر طبل پوسیده ایرانهراسی و در واقع شیعههراسی بکوبند.
این کشورها بهخصوص عربستان و امارات در عرصه دیپلماتیک نیز ضمن رایزنیهای فشرده به قصد منصرف کردن مصر از رابطه با ایران و دور نگه داشتن قاهره از تهران، دست به جیب شدند و رشوههای میلیاردی با عناوینی همچون کمک به کشور دوست و برادر مصر، این کشور را از نزدیکی با ایران بر حذر داشتند و حتی عربستان، مصر را تهدید کرد در صورت نزدیکی به تهران، یک و نیم میلیون کارگر مصری را از عربستان اخراج میکند تا به این وسیله، این کشور را همانند دوران مبارک همپیمان خود نگه دارند. امری که بهدلیل سیاستهای مزورانه سعودیها در برخورد با انقلابهای بحرین و یمن، با مخالفت شدید جامعه نخبگان مصر مواجه شده است و وزیر خارجه مصر، رابطه قاهره با تهران را بهضرر کشورهای عربی ندانسته است و این موضعگیری، باعث واکنش کشورهای غربی و دستاویزی برای برخورد سرد کشورهای عربی با مقامات مصری در نشست ابوظبی شد. نخبگان مصر نیز در سفری به ایران، از سرگیری روابط بین دو کشور را خواستار شدند؛ امری که در صورت تحقق هر دو کشور از منافع آن برخوردار خواهند شد.
بهدلیل ظرفیتهای موجود در دو کشور، روابط بین دو کشور میتواند مسیر حرکت جهان اسلام را به سمت تعالی مادی و معنوی پیش ببرد. مصریها پی بردهاند که برای محقق ساختن اهداف انقلاب خود باید با یکی از وزنههای تأثیرگذار منطقه که همسو با اهداف آنها نیز هست؛ یعنی ایران، رابطه برقرار کنند تا از این طریق، برگ برندهای در برابر فشارهای غرب داشته باشد. رابطه با مصر میتواند از رشد افراطیگرایی در منطقه که عمدتاً منشأ سلفی نیز دارد، بکاهد و این کشور میتواند بهعنوان وزنهای در سیاستهای ایران در قبال جهان عرب و شمال آفریقا تعادل برقرار کند و از میزان نیاز تهران به واسطهگری سعودیها کم کند.
هرگونه گسترش روابط با مصر میتواند به تحکیم روابط با دولتهای اقماری عرب منجر شود و چون این کشور ظرفیت رهبری جهان عرب را دارد و همچون ایران، یکی از حوزههای تمدنساز است، این رابطه میتواند تعاملات هدفمندی را بین مراکز فقهی - پژوهشی قم و الازهر و بالطبع جهان اسلام ایجاد کند و بیدلیل نیست که خواب راحت را از سردمداران سعودی ربوده است و آنها را واداشته تا به گفته والاستریتژورنال با رایزنی با پاکستان، مالزی، اندونزی و کشورهای آسیای میانه و شکل دادن تقابلسازی مذهبی تصنعی، تمام همّ خود را به شکل دادن یک ائتلاف غیر رسمی علیه ایران مصروف دارند.
ناظران، علل تکاپوی بیحد و حصر سعودیها برای ممانعت از نزدیکی قاهره با تهران را هراس از شکلگیری برتری جدید منطقهای با محوریت ایران و مصر و بالطبع انزوای عربستان ارزیابی کردهاند. امری که در صورت تحقق، موجب تقویت جبهه مقاومت در منطقه با محوریت ایران و از دست دادن یکی از اعضای فعال جبهه سازش و ضعف این جبهه با محوریت عربستان و اردن میگردد و این مهم، بیش از همه، منافع غرب و کشورهای داعیهدار پدرسالاری عربی مثل عربستان را مورد هجمه قرار میدهد.
مقامات مصری باید از بین سناریوهای سهگانه مدنظر تحلیلگران، یعنی روابط عمیق و گسترده، روابط متعادل و روابط سرد، یکی را برگزینند. آنچه مسلم است این که روابط این دو کشور تاریخساز میتواند مسائل پیش روی جهان اسلام، از جمله آرمان فلسطین را وارد مرحلهای تاریخی کند.
کارشناس ارشد علوم سیاسی*