بر اساس اشارات قسمت اول به بیانات و برداشت های حضرت امام خمینی(ره) می توان در تعریف ارزش انسانی"استقلال" سه مرتبه بینشی، ارزشی و کنشی قائل شد. مبتنی بر نگاه وحیانی بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی در مرتبه بینشی تحقق استقلال حقیقی تنها برای یک انسان موحد ممکن است. چرا چون درنگاه توحیدی غایت القصوای هستی کلمه توحید است. در این منظرهیچ انسانی بر انسان دیگری حق ولایت ندارد و تنها مالکیت،ربوبیت و ولایت از آن ذات اقدس اله است. (شورا: 9) و(انعام: 62) اسلام، دین توحید است و توحید یعنى رهایى انسان از عبودیت و اطاعت و تسلیم در برابر هر چیز و هرکس به جز خدا.
این انسان در مرتبه ارزشی با احساس بی نیازی از غیر خدا ضمن نفی سلطه پذیری به نوعی استقلال فکری و نظری می رسد.» ما می گوییم آقا! غلام حلقه به گوش دیگران نباشید... استقلال را حفظ کنید؛ تبعیت را دست بردارید»(صحیفه امام،ج1: 287-288) در مرحله کنشی استقلال شخصیتی منجر به پدید آمدن شقوق مختلف استقلال در جامعه می گردد. « ان الله لا یغیر ما بقـوم حتی یغیروا ما بانفسهم» (رعد:11) استقلال فرهنگی، استقلال اقتصادی، استقلال سیاسی، استقلال علمی، استقلال عملی و محصول استقلال شخصیتی است. به نظر حضرت امام(ره) تا استقلال فکری برای ملتی حاصل نشود استقلال در ابعاد دیگر حاصل نخواهد شد.(صحیفه امام، ج10: 79) در مرتبه کنشی استقلال از منظر امام خمینی(ره) دو مرحله دارد. مرحله اول آزادی و رهایی از سلطه بیدادگران استبداد و استعمار است و مرحله دوم به دست گرفتن سرنوشت سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و علمی کشورهای استقلال یافته بدون دخالت و سلطه بیگانگان می باشد.
به نظر ایشان در گام دوم باید ایرانی ساخته شود که بدون اتکا به آمریکا و شوروی و سایر جهانخواران بین المللی ضمن استقلال سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، علمی و ... مقدرات کشور را خودش به دست بگیردو روی پای خود بایستد.(همان، ج 9: 25) از منظر امام خمینی(ره) شعار «نه شرقی و نه غربی» که شعار ملت ایران از پیش از پیروزی انقلاب اسلامی بوده است به معنای عدم دخالت و سلطه سایر کشورها در امورداخلی ایران می باشد.(همان، ج8: 114)
بنابراین می توان گفت استقلال در ادبیات سیاسی امام خمینی(ره) به معنای آزادی و رهایی یک جامعه موحد از سلطه بیگانه و توانایی به دست گرفتن سرنوشت و مقدرات یک ملت است که مقدمه آن استقلال فکری و شخصیتی است.
مفهوم استقلال در منظومه فکری آیتالله خامنهای(حفظهالله)
مفهوم استقلال در منظومه فکری مقام معظم رهبری در نظام های بینشی، ارزشی و کنشی کاملا بر ایده های بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی منطبق است. البته در قرابت معنایی با استقلال واژه هایی نظیر خودباوری و یا اعتماد به نفس ملی نیز امروزه مستعمل است که رهبر معظم انقلاب آیت الله خامنه ای بیشتر از این دست واژه ها استعانت می جویند.
بدیهی است مفهوم استقلال، خودباوری، اعتماد به نفس ملی در منظومه فکری رهبر معظم انقلاب از جایگاه ویژه ای برخوردار است. تا جایی که می توان همانند امام خمینی(ره) ارزش بشری استقلال را در نظام کنشی رهبر معظم انقلاب اسلامی در اندازه یکی از اهداف میان مدت مورد تامل و بررسی قرار داد. برخورداری منظومه فکری مقام معظم رهبری از یک جهان بینی توحیدی همچون امام راحل صبغه خاصی را به مفهوم استقلال و اقسام آن می زند و یگانه پرستی موجب ادراک بی نیازی از غیر خدا می گردد.
بر همین اساس زیربنای مفاهیمی چون استقلال فکری، استقلال عملی، استقلال شخصیتی، استقلال فرهنگی، استقلال اقتصادی، استقلال علمی، استقلال سیاسی و ...در نظام واره کنشی آیت الله خامنه ای پی ریزی می گردد.
در نظام بینشی آیت الله خامنه ای زمانی که در پاسخ به سؤال «لمن الملک»، گفته شود: «للَّه الواحد القهّار» (غافر: 16) شالوده استقلال چیده می شود.
(آیت الله خامنه ای سید علی،10/03/1369) از دیدگاه رهبر معظم انقلاب اسلامی در دوران سلطه استکبار، غفلت از توحید ناب اسلامى و مفهوم زندگى شمول آن بود که صحنه را براى بُتهاى استعمار باز گذارد و به خداوندان زر و زور، فرصت تاختوتاز داد.
(همان) در واقع ایشان هم مانند امام خمینی(ره) شاه کلید استقلال را توحید عنوان می نماید. در نظام واره ارزشی آیت الله خامنه ای بی نیازی از غیرخدا مقدمه خودباوری و این خودباوری سنگ بنای اعتماد به نفس ملی است. در نظام ارزشی رهبر معظم انقلاب امروز ملت ایران و به خصوص جوانان بر اثر فاکتورهای تاثیرگذاری نظیر انقلاب، دفاع مقدس، شخصیت ویژه امام خمینی(ره) به نصاب قابل قبولی از اعتماد به نفس دست یافته است.
دشمن این اعتماد به نفس ملی دستگاه استکبار سیطره جوی جهانی است. به نظر معظم له ملتی که به خودش اعتماد ندارد، همیشه منتظر است برای او چیزی فراهم کنند و به او بدهند. (همان، 13/10/1386) استعمار، اعتقاد و ایمان ملت به خودش را از او گرفته بود؛ اما انقلاب، زندگى و نشاط و ایمان مردم را به آنها برگرداند. (همان،04/11/1368)
مبتنی بر همین نظام واره ارزشی و بینشی در مرتبه کنشی جمهوری اسلامی ایران همواره داعیه محو نظام سلطه را داشته، یعنى رابطه سلطهگرى- سلطهپذیری باید محو شود.
رهبر معظم انقلاب بزرگترین ستم به جامعه جهانی را ، سلطه قدرتمندان و استیلای نظام سلطه و همچنین تقسیم کشورهای جهان به سلطه گر و سلطه پذیر می داند به همین دلیل معتقد است سیاست جمهوری اسلامی ایران از ابتدا بر مخالفت با نظام سلطه استوار شده است.( همان، 1/11/1388)
آیت الله خامنه ای بر خلاف دیدگاهی که معتقد است درجهان امروز استقلال (Independence) نه به معنی و مفهوم کلاسیک آن بلکه به معنایی نوعی از وابستگی متقابل (Interdependency) مطرح است و به عوامل بین المللی و داخلی بستگی دارد که هرکدام به نوبه خود در رشد و تضعیف آن نقش بازی می کنند معتقد است که تا زمانی که استقلال یک کشور تامین نشود مباحثی نظیر وابستگی متقابل در پروژه جهانی شدن یک سراب است.
در واقع به زعم ایشان اگر قرار است جهانى شدن به معناى درست کلمه تحقق پیدا بکند، باید کشورها استقلال خودشان- استقلال اقتصادى و استقلال سیاسى- و قدرت تصمیمگیرى خودشان را حفظ کنند.(همان، 27/2/1388)
البته این دیدگاه بر خلاف رهیافت انزوا طلبی است که در بین طرفداران مکتب وابستگی(Dependency) طرفدار دارد و معتقد است که یک ملت تا زمانی که از تمام کشورهای دنیا فاصله نگیرد و به امکانات و منابع خود متکی نشود نمی تواند به استقلال برسد. ممشای سیاسی و اجرایی مقام معظم رهبری به خصوص در تعامل مثبت با کشورهای جهان اسلام و اصرار بر وحدت کلمه مسلمین در کنار اعتقاد به کلمه توحید شاهدی بر این مدعاست.
رهبر معظم انقلاب در عرصه فعالیت های سیاسی داخلی التزام به صیانت از استقلال سیاسی را یکی از اصولی می دانند که تمام فعالان سیاسی برای حضور در عرصه های مختلف کشور باید از آن برخوردار باشند. از منظر ایشان .
آن حرکتى، آن جریانى، آن شعارى و آن برنامهریزىاى که در آن استقلال کشور و ملت دیده نشود، اصولگرایانه نیست و همه باید به استقلال کشور به عنوان یکی از مبانی اصولی نظام وفادارباشند.(همان،29/3/1385)
بنابراین می توان گفت استقلال کشور از منظر آیت الله خامنه ای موجد یک نفی و یک اثبات است.
که این نفی و اثبات عبارت اند از: نفى استثمار، نفى سلطهپذیرى، نفى تحقیر ملت به وسیله قدرتهاى سیاسى دنیا، نفى وابستگى سیاسى، نفى نفوذ و دخالت قدرتهاى مسلط دنیا در کشور، نفى سکولاریسم اخلاقى؛ اباحیگرى و اثبات هویت ملى، هویت ایرانى، اثبات ارزشهاى اسلامى، دفاع از مظلومان جهان، تلاش براى دست پیدا کردن بر قلههاى دانش.( همان، 24/9/1387)
در شماره بعدی این نوشتار که واپسین بخش آن نیز می باشد به چالش هایی که می تواند تهدید کننده مفهوم استقلال در عرصه حساس انتخابات باشد، برمی شماریم.