* فضای مجلس نسبت به استعفای وزیر اقتصاد که در هفته گذشته اعلام شد چگونه است؟
** به هر حال حق قانونی نمایندگان مجلس است که هر موقع لازم دیدند از مسئولان دولتی بخواهند به مجلس بیایند و پاسخگوی برخی موضوعات باشند و استیضاح وزرا هم در همین راستاست. حداقل تعداد نمایندگان برای استیضاح هم ۱۰ نفر است. اینکه صحن علنی در مورد وزیر اقتصاد چه تصمیمی میگیرد بستگی به استدلال استیضاح کنندگان دارد که تا چه میزان مطالبی را که مطرح میکنند مورد قبول سایر نمایندگان قرار میگیرد به همین دلیل سخت است که پیشبینی کنیم در مجلس چه اتفاقی خواهد افتاد. ولی اینکه چطور مشکلاتی مثل اختلاس ۳ هزار میلیارد تومانی رخ میدهد و کسی نمیتواند جلوی آن را بگیرد، قطعاً با توجه به آنچه اعضای کمیسیون اعلام کردهاند از قبل دستگاههای نظارتی هشدار بابت کسانی که تخلف انجام دادهاند یا مدیران بانکی که قانون را زیر پا گذاشتهاند، داده است و شاید این اخطارها جدی گرفته نشده که این اختلاس روی داده است. بالاخره آنچه مشخص است و به سادگی نمیتوان قبول کرد که افرادی بدون پشتوانه قبلی بتوانند به این شکل سیستم بانکی و دستگاههای نظارتی را دور بزنند و این تخلفات را انجام بدهند. قطعاً این افراد از سوی کسانی حمایت میشدهاند. راجع به فردی که این اختلاس را انجام داده است بنده اطلاعاتی دارم. مثلاً این افراد میرفتند مدیران عاملین بانکها را تهدید میکردند و میگفتند اگر به خواستههای ما عمل نکنید ما شما را ظرف ۲۴ ساعت عزل میکنیم یا برخوردهای بسیار سخیفی با مدیران بانکهایی که مقابل خواستههای آنها مقاومت میکردند داشتند.
* این افراد مدیران استانی یا مدیریت کلان را این گونه تهدید میکردند؟
** مدیران استانی منظورم نیست بلکه این افراد مدیریت کلان را تهدید میکردند. بالاخره بنده چند مورد را سراغ دارم که آنها را تهدید به برکناری میکردند. در همین رابطه هم افراد خاص برای اینها توصیهنامه مینوشتند مثلاً به صورت مکتوب مینوشتند که فلانی میآید و به این شکل کمکشان کنید. البته بیشتر این کار به صورت تلفنی بوده است. البته بعضی وقتها هم منسوبین جریان اختلاسگر خود را وابسته به افراد خاصی در دولت معرفی میکردهاند. بنده اعتقاد دارم که اگر افرادی به خصوص در جریان انحرافی این افراد را حمایت نمیکردند چنین اختلاس بزرگی نمیتوانست شکل بگیرد.
* اسناد و مدارکی که مشخص کند این افراد وابسته به جریان انحرافی هستند را سراغ دارید؟
** شما هم اطلاع دارید که اسنادی در این رابطه هست اما توجیه سفارش دهندگان این است که اگر توصیهنامهای نوشتهایم از وظایف ذاتیما بوده است که اگر فردی میخواهد سرمایهگذاری کند ما حمایت میکنیم. این ظاهر جریان است و پشت پرده بسیاری از مسائل شکل گرفته است که نشان میدهد موضوع به همین جا ختم نمیشود. برخی از دستگاههای نظارتی میگویند بارها به مسئولان و از جمله وزیر اقتصاد گفتهاند که چنین موضوعی در حال انجام شدن است یا مثلاً صلاحیت برخی از این مدیران مخدوش است یا منسوب جریان خاص هستند اما کسی به این موضوعات توجه نکرده است.
* شما از موافقان استیضاح وزیر اقتصاد هستید؟
** بنده آقای حسینی را آدم توانمندی میبینیم و در این جریان ایشان را سالم و مبرا میدانم. اعتقاد ندارم که آقای حسینی در این جریان آگاهانه کاری را صورت داده باشد. باید دید که استیضاح کنندگان چه دلایل و مستنداتی را در این هفته ارائه میکنند. آیا واقعاً دلایلشان قانع کننده است یا نه. بنده جزو استیضاح کنندگان نیستم البته بنده با اطلاعات امروزم صحبت میکنم شاید نمایندگان استیضاح کننده مدارک و مستنداتی داشته باشند که بسیاری از نمایندگان را مجاب به رأی به استیضاح کند.
* کدامیک از نمایندگان مجلس به صورت جدی خواهان استیضاح و برکناری آقای حسینی هستند؟
** تعدادی از نمایندگان مردم تهران مثل آقای دکتر توکلی و الیاس نادران به صورت جدی خواهان این کار هستند و باید دید که دلایلشان تا چه میزان میتواند به برکناری آقای حسینی منجر شود.
* بحث دیگری که در مجلس اتفاق افتاده و رسانهها به صورت کامل به آن پرداختهاند، موضوع استعفای آقای علی مطهری است، برخیها این را یک بازی سیاسی میدانند آیا واقعاً این گونه است؟
** آقای مطهری آدم سالمی است. از نظر اعتقادی ایشان قابل قبول است اما ممکن است برداشت شخصیاش از اتفاقات روزانه یا رأی که در صحن علنی میدهد با فضای سیاسی جامعه همخوانی نداشته باشد یا با مصلحت جامعه مطابقت نداشته باشد. ایشان مصلحت را خیلی در نظر نمیگیرد و معتقد است در برخی جاها زیادی مصلحت اندیشی لحاظ میشود. مطهری معتقد است ما یک دشمن معین و مشخص به نام امریکا داریم که دشمنی او پایان پذیر نیست و باید در موضوعات دیگر به صورت شفافتر عمل کنیم و دیگران را به این راحتی مقابل نظام و انقلاب نبینیم. بنده معتقدم (برخلاف آقای مطهری) که در این مقطع مصلحت نیست که از رئیس جمهور سؤال کنند چرا که شرایط داخلی و بینالمللی برای جمهوری اسلامی ایران شرایط حساس و سختی است. بنده هم این زمان را مناسب برای سؤال از رئیس جمهور نمیدانم اما به هر حال ایشان آدم منفعتطلب یا کسی که دنبال بازیهای سیاسی باشد نیست.
* مقام معظم رهبری در سفر کرمانشاه بحث تغییر نظام سیاسی کشور را در آینده دور محتمل دانستند، به نظر شما میتوان گفت که یکی از دلایل اصلی مورد نظر رهبری در این رابطه، تحول مجلس و ارتقای سطح علمی و تخصصی نمایندگان مجلس بوده است؟
** واقعیت این است که نمایندگان مجلس در بسیاری از زمانها احساس کردهاند که دولت احترام لازم را به قانون نمیگذارد و مصوبات قانونی را اجرایی نمیکند و با توجه به آن حساسیتها در کشور و مصالحی که وجود دارد دست مجلس برای استیضاح، سؤال یا هر راهکار قانونی دیگری باز نیست. بعضی از مواقع نمایندگان بهرغم الزام به وجود آمدن سؤال از رئیس جمهور احساس میکنند که مصلحت نیست این کار را انجام بدهند یا به صورت جدی وارد چالش با دولت بشوند. از طرفی رئیس جمهور به عنوان شخص دوم مملکت احساس میکند که هر جور خودش فکر میکند باید به قانون عمل کند که این با روح قانون منافات دارد.
ما هر وقت بخواهیم از قانون برداشت شخصی کنیم یا آن را دور بزنیم کشور را دچار مشکل کردهایم و این موضوع در دولتهای قبلی هم وجود داشت و مختص این دولت نیست. به هر حال بنده فکر میکنم بیشترین چالش بین مجلس و دولت در این مقطع صورت گرفته است و این صدمات و لطمات خاص خود را به همراه دارد که برای کشور و جامعه سودمند نیست. نمایندگان مجلس فعلی همیشه نگران این هستند که وجود نمایندگان خیلی مفید به فایده نیست چرا که با زحمت و کوشش قانونی را تصویب میکنیم از آن طرف قوانین تصویب شده ما اجرایی و عملیاتی نمیشود یا به مرحله اجرا را نمیآید.
* آیا همه قوانین مجلس قابلیت و ظرفیت اجرایی شدن را دارد؟
** نمیخواهم بگویم تمام قوانینی که مجلس تصویب میکند بدون ایراد است یا دقیقاً کار کارشناسی صورت گرفته است، نه، ممکن است مجلس هم در برخی اوقات کار کارشناسی صورت نداده است یا در فرآیند قانونگذاری ضعفهایی را داشته باشد اما اعتقاد داریم اگر قوانین مجلس ایراد دارد باید از راه قانونی عمل کرد، مثلاً دولت محترم میتواند لایحه بیاورد و بگوید اینجای قانون مصوب ایراد دارد و دولت نمیتواند عمل کند و از مجلس بخواهد کمک کند اما اینکه قانون تصویب شود و بعد اجرا نشود خیلی مطلوب نیست.
شاید بعضی اوقات بنده هم با خود میگویم اگر بروم و کار تخصصی خودم را که همان طبابت است انجام بدهم شاید بیشتر بتوانم به مردم خدمت کنم تا اینکه در مجلس تلاش کنیم که قوانین خوب را تصویب کنیم و بعد از آن ببینیم که قانونهای مصوب اجرایی نمیشود. مثلاً در حوزه سلامت قوانین خوبی تصویب کردهایم و میبینیم که اجرایی نمیشود. انسان احساس بطالت کرده و فکر میکند که عمرش تلف شده و نتوانسته است کار مثبتی را برای جامعه و نظام خود انجام بدهد.
* ویژگیهای نظام پارلمانی که رهبر معظم انقلاب به آن اشاره کردند را چه میدانید؟ آیا تحول لازم هم در مجلس شورای اسلامی به این واسطه رخ خواهد داد؟
** قطعاً ویژگیهای مثبت بسیاری را به دنبال دارد و تحول مناسبی را در مجلس صورت خواهد داد.
انتخاب نمایندگان مجلس و راهیابی آنها به بهارستان به صورت فعلی که فکر کنیم افراد دوباره به بعضی از مناطق کشور میتوانند بروند و با کوپن یا پول خرج کردن رأی بخرند نیست. اینکه عدهای فکر کنند دوباره با ناهار و شام دادن میتوانند رأی بخرندیا اینکه بتوانند با دیدن یک کدخدا یا ریش سفید رأی جمع کنند نیست و چنین چیزی در صورت تحول نظام پارلمانی تا حدود زیادی اتفاق نخواهد افتاد.
بنده معتقدم هم برای رأی دهنده هم برای کسی که میخواهد رأی بیاورد و کاندیدا شود شرایط ویژه باید فراهم شود و دوباره باز تعریفی در این رابطه صورت بگیرد. نباید هر کس به سادگی کاندیدای مجلس شود و باید شرایط جدیتری پیشبینی شود. اینکه همه افراد هم بتوانند رأی بدهند جای بحث دارد، اینکه رأی برخی افراد و گروهها هم به سادگی قابل جابهجایی باشد یا قابل خریدن باشد هم مطلوب نیست.
* از منظر دیگر به موضوع نگاه کنیم. انتخاب عالیترین مدیریت کشوری از سوی پارلمان مستلزم وجود نمایندگانی است که سطح نخبگی و قدرت علمی و سیاسی مطلوبی را دارا باشند، نظر شما چیست؟
** بنده هم همین اعتقاد را دارم و صحبتهای بنده هم در همین راستاست. به هر حال انتخاب رئیس دولت کاردان پیش زمینهای به نام نمایندگان با بصیرت بالا و سابقه مدیریتی مناسب و آگاه به امور سیاسی، اقتصادی و اجتماعی کشور است. باید این ثابت شده باشد که این افراد نخبه علمی، فرهنگی یا سیاسی هستند. باید این تحقق یابد که این افراد از سلامت اداری برخوردار باشند. باید از لحاظ تخصصی و فنی هم سطح خوبی داشته باشند. یکی از مهمترین ویژگیهای کاندیدا طبق روال گذشته باید این باشد که از لحاظ اعتقادی به ارزشها و مبانی اسلامی و انقلابی معتقد باشد و به آن التزام داشته باشد چرا که امکان لغزش در این افراد کمتر است و در همین راستا هم از سلامت اخلاقی برخوردار باشد.
البته باید این نکته را مورد توجه قرار دهیم که تحقق مطالبه رهبری (که مشروط به آینده است) این است که این کار نیازمند تغییر قانون اساسی است که آن هم سازوکار مشخص و تعریف شدهای دارد. اگر بخواهیم قانون اساسی را تغییر بدهیم یا باید با دستور مستقیم مقام معظم رهبری باشد یا آنکه دو سوم نمایندگان این را درخواست کنند و این به راحتی ممکن نیست. البته تغییر در این سطح را باید مقام معظم رهبری تصمیم گیری کنند چون ممکن است نمایندگان مجلس به خاطر آنکه شرایطشان برای کاندیدا شدن در آینده سخت بشود به شکلی قانون را سازماندهی کنند که اهداف و آرمانها را محقق نکند.
* مثلاً شبیه آنچه در مورد طرح نظارت بر نمایندگان انجام گرفت را صورت بدهند؟
** به هر حال نمایندگان این طرح را دیرتر از حد ممکن انجام دادند و با هر بهانهای آن را به زمان دیگری موکول کردند. البته شورای محترم نگهبان هم هفت ایراد گرفته است که باید آن ایرادات هم برطرف شود ولی اگر قوانین تصویب شده در این رابطه اجرا شود نماینده متخلف حتی تا اخراج هم پیش میرود، اینها در طرح لحاظ شده است. بنده فکر میکنم تعدادی از نمایندگان به دلیل آنکه انتخابات مجلس نزدیک است میخواهند وانمود کنند که بیشتر میفهمند یا صلاحیت بیشتری برای رأی آوری و ورود به مجلس دارند ولی واقعیت این نیست.
فضاسازیهای منفی زیادی در بسیاری از مسائل کشور صورت میگیرد که خیلی از آنها واقعیت ندارد و در مورد طرح نظارت مجلس برنمایندگان هم وضع به همین گونه است. هر چند که در زمان تصویب طرح یا بعضی از بندها انتقاداتی وارد است اما بسیاری از فضاسازیها علیه عملکرد مجلس در این رابطه واقعیت ندارد. نمایندگان مجلس به مانند دیگر مقاطع سعی بسیاری داشتند که این طرح، طرح کامل و جامعی باشد و نیازها و اهداف مورد نظر را برآورده کند.
* ما در برخی از اوقات مانند عدم تصویب لایحه تجارت یا تصویب وقف دانشگاه آزاد میبینیم مجلس به دلایلی مشخص خوب عمل نکرده است، به نظر شما با شکلگیری نظام پارلمانی میتوان انتظار داشت که این گونه ضعفهای محرز برطرف شود؟
** راجع به وقف دانشگاه آزاد بنده موافق وقف بودهام و آن گونه که برخی از رسانهها و شخصیتها مطرح میکنند نیست. اینکه آقای علی لاریجانی نظر مستقیم رهبری را به رأی گیری گذاشتند و خروجی آن تحقق اهداف نهایی ریاست دانشگاه آزاد (جاسبی) بود را معتقد نیستم، به عقیده بنده در این زمینه بد عمل نشده است. آقای لاریجانی در همان جلسه عنوان کردند که نظر رهبری را جویا شدهاند و ایشان فرمودهاند در این رابطه نظری ندارند و همین نکته باعث شد نمایندگان به این طرح رأی بدهند. نباید با توجه به این موضوعات آن جلسه را یک شنبه سیاه نامگذاری کرد.
* عدهای معتقدند مجلس قوانین مدون و جامعی برای بخش اقتصادی وضع نکرده است، آیا این هم یکی از ضعفهای مجلس به حساب نمیآید.
** در اینجا باید عرض کنم ما خواسته یا ناخواسته در مسیر نظام سرمایهداری غربی که دچار رکود و شکست شده است داریم حرکت میکنیم و با این شرایط در همان مسیر پر شکست غرب حرکت میکنیم و تغییر شرایط موجود به نظر واجب و ضروری میآید. متأسفانه در حال حاضر ما با نوع سرمایهگذاری و خصوصی سازی به سمت نظامهای سرمایهداری پیش میرویم.
در حال حاضر بیشتر تفکر افراد حول محور سرمایهداری غربی میچرخد. واگذاری امور در شعار به مردم است در صورتی که این کار چون بدون نظارت لازم و قانونی انجام میگیرد منجر به این میشود که برخی از افراد و گروهها با دلالی سهم ویژهای از این نوع فعالیتها ببرند و سرمایههای آنچنانی به وجود بیاورند و مردم هم در همان شرایط اقتصادی گذشته خود بمانند. نتیجه فعالیتهای کنونی اقتصادی کشور این میشود که یک نفر به سادگی ۳ هزار میلیارد تومان اختلاس میکند و برای افراد و گروههای خاص سرمایههای میلیاردی به ارمغان میآورد. ما باید در قوانین کشورمان در حوزه اقتصاد هم تجدید نظر بکنیم و قوانینی مطلوب و با قابلیت بالا مصوب کنیم که کسانی نتوانند به این راحتی با پول مردم و سرمایه بیتالمال به کشور و نظام خیانت کنند که این هم جز با در رأس قرارگرفتن افراد در حوزههای مختلف از جمله مجلس امکانپذیر نیست. جای سؤال است که نظام بانکی ما که به اصطلاح اسلامی است چه تفاوتی با قبل از انقلاب کرده است؟ بانکها همان سودهای کلان را میگیرند و به مردم فشار میآورند و اسمش را هم میگذارند مشارکت.
* پس شما تحول در عرصه قوانین اقتصادی را هم مشروط به تغییر در نظام سیاسی کشور میدانید؟
** بله، تغییر در نظام سیاسی کشور میتواند دستاوردهای حائز اهمیتی برای بخش اقتصادی به بار بیاورد چرا که با شکل دهی قوانین متقن و کارشناسی و عملیاتی در حوزه اقتصادی هم بیشتر منفذهای غیر قانونی اختلاسگران و قانونشکنان بسته خواهد شد و شاهد تعامل اسلامی و معقولانه میان بانکها و مردم خواهیم بود. با تحول در نظام سیاسی میتوان بسیاری از تحولات مثبت را انتظار داشت و ذیل این تغییر میتوان تغییر در ساختار نظام اقتصادی کشور و حتی بخش فرهنگی را هم در آینده انتظار داشت.
* فکر میکنید «آینده دوری» که مقام معظم رهبری برای طرح این موضوع دیدند چه زمانی است؟
** همانطور که خود رهبری فرمودند روند کنونی خوب و مطلوب است و ادامه وضعیت کنونی در صورتی که به مشکل بخورد تغییر نظام سیاسی را به دنبال خواهد داشت و این محتمل است و قطعی نیست.
با توجه به شرایط داخلی و منطقهای باید فضا را آرام و منطقی نگه داشت و با فروکش کردن تحولات منطقه و به وجود آمدن فضای سالم و مناسب میتوان این کار را پیگیری کرد که این هم قطعاً بستگی به نظر مقام معظم رهبری دارد. ایشان آیندهای دور را ترسیم کردند و البته همانطور که گفتم با توجه به اینکه ایشان وضعیت فعلی را خوب دانستند این بدین معناست که ایشان از وضعیت فعلی به طور کلی ناراضی نیستند و از این جهت، ساختار کنونی میتواند تا مدتی ادامه پیدا کند، ولی ساختار کنونی طی دورههای گذشته با چالش بین مجلس و دولت روبهرو بوده است و از این جهت معتقدم که اگر کار پخته علمی صورت بگیرد و پیشنویسی تهیه و خدمت مقام معظم رهبری تقدیم شود، میتواند مقدمات چنین تغییر و تحولی را البته با در نظر گرفتن شرایط داخلی و بینالمللی به وجود بیاورد.
* پیش نیازهای تَحَزُب در ساختار نظام پارلمانی در صورت تغییر نظام ریاستی کنونی را چه میدانید؟
** یکی از پیش نیازهای اصل موضوع که در قسمتهای قبلی هم به آن اشاره کردم این است که باید در انتخابات مجلس تجدید نظر بشود و شایستگی نمایندگان ارتقا پیدا کند و چهرههایی به مجلس راه پیدا کنند که اهل بصیرت، علم و آگاهی باشند، نه آنکه تعدادی درموضوعات مختلف نظر داشته باشند که این کارایی مجلس و به صورت کلی نظام را بالا میبرد.
البته موضوع فعالیت تحزب در کشور و فعالیت آن در حوزههای مختلف و از جمله انتخابات در قانون اساسی ما پذیرفته شده و برای اینکه مدیریت کشور توسط احزاب صورت بگیرد باید حزب با اهدافی مقطعی و کسب قدرت شکل نگیرد، بلکه حزب و تحزب ابزاری برای تربیت کادر انسانی قوی، اعلام موضع و برنامه ما و تحلیل فضای سیاسی موجود کشور باشد و اگر اهداف و مقاصد احزاب مختلف کشور حول این محور باشد میتواند موفقیت قابل توجهی را به همراهی بیاورد. به هر حال شکلگیری نظام پارلمانی مبتنی بر انتخابات حزبی یکی از گزینههایی است که میتواند در آینده برای تغییر ساختار سیاسی کشور مدنظر باشد. البته میتوان انتظار داشت بدون شکل دهی نظام حزبی هم ساختاری قوی و اساسی را به وجود آورد که پایه اصلی آن را پارلمان تشکیل دهد.
* این انتقاد میتواند وارد باشد که در ساختار پارلمانی، تفکیک قوا کمرنگ میشود و تداخل وظایف به وجود میآید و همین باعث به وجود آمدن چالشهای بیشتری در سطح عالی کشور میشود؟
** بنده این طور فکر نمیکنم و به این اعتقاد ندارم و انتخاب رئیس جمهور ارتباطی به وظایف قوا ندارد.
چرا که وظیفه رئیس جمهور اجرائی و کار مجلس قانونگذاری و نظارت است. مجلس نمیتواند از قلمروی قانونگذاری عدول کند و وارد عرصه اجرا شود و دولت هم به همین شکل.
بنابر این تفکیک قوا سر جای خود باقی است و قطعاً کمرنگ نمیشود. اما نکتهای که باید در اینجا گفته شود این است که در صورت شکلگیری نظام پارلمانی میتوان انتظار داشت که افراد و گروهها کمتر از رهبری عزیز هزینه کنند و مواضع ایشان را دلیل حقانیت گفته خود بدانند.
یکی از دلایلی که باعث به وجود آمدن این پیشنهاد از سوی رهبر معظم شد این بود که اختلافات بین مجلس و دولت تا حدود بسیاری به بنبست خورده بود و تشکیل کمیته از سوی مقام معظم رهبری در این راستا اگر چه توانست مشکل را تا حدود زیادی پوشش دهد اما آن را به صورت کامل برطرف نکرد. این یکی از بهترین تدابیری بود که رهبر معظم انجام دادند و فکر میکنم از روزی که این کمیته تشکیل شد دیگر موضوعی به رهبری ارجاع نشد و اعضای دو قوه دیدند بهتر است که موضوعات مورد مناقشه و اختلاف را در بین خود حل کنند و آن را به سطح رسانهها و دیگر مراکز غیر مرتبط نکشانند. به هر حال میتوان انتظار داشت که با تغییر نظام سیاسی کشور این مشکلات نیز به حداقل ممکن برسد.