
فلسفه وجودی سپاه
اولین پرسشی که ذهن هر کاوشگری را در زمینه سپاه پاسداران به خود جلب میکند این است که با وجود یک نیروی مسلح و منظم به نام ارتش به چه دلیل و با چه اهدافی سپاه پاسداران تشکیل شد؟
در اوائل، بسیاری سپاه را نیروی موقت قلمداد میکردند که برای مقطع خاص اوائل انقلاب تشکیل شده و ادامه حیات آن ضرورتی ندارد.1 در پیشنویس قانون اساسی نیز نامی از سپاه پاسداران برده نشد. اما در هنگام بررسی قانون اساسی موضوع سپاه پاسداران و نقش و جایگاه آن مورد توجه اکثریت نمایندگان مجلس بررسی نهایی قانون اساسی قرار گرفت. از نظر آنها فلسفه وجودی سپاه پاسداران حفاظت از ایدئولوژی اسلام است2 و از این جهت با ارتش تفاوت دارد. سپاه از نظر آنها نیرویی بود که باید در سختترین شرایط، امنیت و استقلال کشور را حفظ کند3 و در عین حال الگوی یک ارتش اسلامی نیز باشد، ارتشی مرکب از افرادی مؤمن و شناخته شده و مستقل از ارتش جمهوری اسلامی.4
از سوی دیگر به دلیل شرایط خاص ارتش در آن دوران و ساختار آن که باقی مانده از دوران گذشته بود، نظر تدوینکنندگان قانون اساسی این بود که در کنار ارتش، سپاه پاسداران بتواند الگوی یک ارتش مکتبی و اسلامی را ارائه دهد.
حضرت امام(ره) نیز در پاسخ به زمزمههایی که همزمان با گشایش مجلس شورای اسلامی از گوشه و کنار شنیده میشد، مبنی بر اینکه با تشکیل مجلس دیگر ضرورتی برای استمرار وجود سپاه پاسداران نیست، بر لزوم تداوم این نهاد مقدس پای فشردند و حفظ و تمامیت آن را با همین وضعیت یکی از راهبردهای اساسی مجلس اعلام فرمودند. امام در یکی از آخرین پیامهای خود در سال 1367 در خصوص سپاه پاسداران ضمن تأکید بر لزوم وجود سپاه بر نقش فعال آن در آینده انقلاب اسلامی پای فشردند و وجود این نهاد را برای روزهای سختی که انقلاب اسلامی در پیش دارد حیاتی دانستند:
به طور جد و اکید میگویم که انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی و نهاد مقدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که به حق بزرگترین سنگرهای دفاع از ارزشهای الهی نظام ما بوده و خواهد بود... روزهای حساس و تعیینکنندهای در پیشرو داریم و انقلاب اسلامی، هنوز سالها و ماههای تعیینکننده دیگری خواهد داشت که واجب است، پیشکسوتان جهاد و شهادت در همه صحنهها حاضر و آماده باشند و از کید و مکر جهانخواران و آمریکا و شوروی غافل نمانند.5
در این پیام دو نکته اساسی وجود داشت:
1. سپاه پاسداران از نظر امام از بزرگترین سنگرهای دفاع از ارزشهای الهی نظام بوده و باید باشد و این همان هدف قانون اساسی از تشکیل سپاه است. سخن امام هم تمجید و تأیید گذشته سپاه و هم تعیین تکلیف برای آینده آن است. امام با کاربرد تعمدی عبارت «و خواهد بود» امر میکنند که سپاه باید در آینده نیز بزرگترین سنگر دفاع از ارزشهای نظام اسلامی باشد. این تکلیف هم برای مسئولان نظام و هم برای فرماندهان و تکتک پاسداران است، تا جایگاه واقعی خود را بدانند و سپاه را به گونهای سازماندهی کنند که در هر مقطعی ارزشهای انقلاب اسلامی به مخاطره افتاد، علمدار اصلی نگاهبانی از آن باشند.
2. از نظر امام در زمان صلح نیز انقلاب با خطرات گوناگونی مواجه است، خطراتی که گاه از جنگ بسیار سهمگینترند.6 به همین دلیل روزهای سخت و حساسی را پیشبینی کرده بودند. از نظر ایشان در آن روزها سپاه پاسداران مهمترین سنگربان انقلاب خواهد بود و تشکیل سپاه نیز برای همین منظور بوده است. اصل یکصد و پنجاه قانون اساسی برآوردهکننده تمام این انتظارات بود:
سپاه پاسداران که در نخستین روزهای پیروزی این انقلاب تشکیل شد، برای ادامه نقش خود در نگاهبانی از انقلاب اسلامی و دستاوردهای آن پابرجا میماند، حدود وظایف و قلمرو مسئولیت این سپاه در رابطه با وظایف و قلمرو مسئولیت نیروهای مسلح دیگر با تأکید بر همکاری و هماهنگی برادرانه میان آنها به وسیله قانون تعیین میشود.
اهداف کلی سپاه پاسداران
در مقدمه قانون اساسی به طور کلی، هدف از نیروهای مسلح در جمهوری اسلامی را حفظ و حراست از مرزها و عهدهدار شدن بار رسالت مکتبی یعنی جهاد در راه خدا و مبارزه در راه گسترش حاکمیت قانون در جهان بیان کرده است. به این ترتیب برای همه قوای مسلح اهداف یکسانی بیان شده است. اما این دو هدف کلی در اصول قانون اساسی به گونهای بین ارتش و سپاه پاسداران تقسیم شدهاند. اصل یکصد و چهل و سوم مقرر میدارد:
ارتش جمهوری اسلامی ایران، پاسداری از استقلال و تمامیت ارضی و نظام جمهوری اسلامی را بر عهده دارد.
به این ترتیب ارتش بار رسالت مکتبی و جهاد در راه حاکمیت قانون خدا را از طریق پاسداری از امالقرای اسلامی یعنی ایران بر عهده خواهد داشت. پس قانون اساسی به ارتش به عنوان نیرویی صددرصد دفاعی نگریسته که باید از تمامیت ارضی و استقلال کشور در ابعاد نظامی پاسداری نماید و حتی پیشنهاد یکی از نمایندگان مجلس بررسی نهایی، مبنی بر افزودن کلمه «آزادی» به اصل مذکور رأی نیاورد.7
اما به سپاه پاسداران نگرش کاملاً متفاوتی وجود داشت، اصل یکصد و پنجاهم قانون اساسی مقرر میدارد:
سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که در نخستین روزهای پیروزی این انقلاب تشکیل شد برای ادامه نقش خود در نگاهبانی از انقلاب و دستاوردهای آن پابرجا میماند... .
سپاه پاسداران تلاش برای حاکمیت قانون خدا در جهان را باید از دو طریق، نگاهبانی از انقلاب اسلامی و حفاظت از دستاوردهای آن به انجام رساند. این وظیفه مهم نیز با توجه به ویژگیهای انقلاب اسلامی و دستاوردهای آن، ماهیت ویژهای به خود میگیرد و نمیتواند در چارچوب حفاظت از مرزهای جغرافیایی تحلیل شود. بلکه چگونگی پاسداری از انقلاب اسلامی به عنوان یک پدیده غیرفیزیکی به مقتضای زمان و مکان و نوع تهدیدی که انقلاب با آن روبرو است برمیگردد. به این ترتیب مفهوم پاسداری بسیار گسترده میشود و محدود به مکان خان یا قلمرو یا نوع خاصی از تهدید نمیشود. بر اساس آنچه گفته شد اهداف کلی تأسیس سپاه را میتوان، پاسداری از انقلاب و پاسداری از دستاوردهای آن دانست.
پاسداری از انقلاب اسلامی و دستاوردهای آن
1. ماهیت پاسداری
همان گونه که گذشت، قانون اساسی در اصل یکصد و پنجاهم تصریح مینماید که سپاه برای ادامه نقش خود در نگاهبانی از انقلاب و ... برجا میماند. برای اینکه بتوانیم به ماهیت پاسداری از انقلاب اسلامی پی ببریم، باید به چند نکته اشاره کنیم:
اول اینکه، این هدف به عنوان یکی از اهداف اصلی تشکیل سپاه در اساسنامه مصوب 2/2/1358 شورای انقلاب نیز تصریح شده و سپس در اولین اطلاعیهای که ستاد فرماندهی سپاه در تاریخ 17/2/1358 صادر کرد با کمی تفاوت مورد تأکید قرار گرفت.8
دوم اینکه؛ قانون اساسی از کلمه تأسیس یا تشکیل استفاده نکرده است بلکه به جای آن عبارت «ادامه نقش خود در نگاهبانی ...» را بکار برده است. این عبارت گویای این است که قانونگذار قصد داشته است که سپاه در ادامه حیات خود نیز همان نقشی را ایفا نماید که در آن مقطع حساس از کشور ایفا مینمود.
سوم آنکه: ماهیت و الزامات سپاه پاسداران در پاسداری از انقلاب اسلامی، بستگی به ابعاد انقلاب اسلامی دارد. و قلمرو مأموریتها و وظائف سپاه را باید بر اساس این ابعاد تعیین کرد. و همه میدانیم که انقلاب اسلامی دارای ابعاد سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و ... است و تهدیدات آن نیز در این حوزهها خود را نمایان میکند.
با توجه به قسمت اخیر اصل یکصد و پنجاهم، انتظار میرفت قانونگذار عادی، ابعاد و ماهیت پاسداری از انقلاب را روشن و مبرهن سازد، اما قوانین عادی در این زمینه ساکتند و از شورای نگهبان نیز که بر اساس اصل نود و هشتم مرجع تفسیر قانون اساسی است، استفسار یا درخواست تفسیری صورت نگرفته است تا برای تبیین این اصل نظریه تفسیری ارائه دهد. به ناچار برای تبیین این موضوع باید یک بحث تفسیری صورت دهیم تا بتوانیم زوایای این موضوع را که اختلافنظر زیادی درباره آن وجود دارد تبیین نمائیم. دو احتمال اساسی همواره درباره ماهیت پاسداری سپاه پاسداران وجود داشته است:
1/1. سپاه پاسداران یک نیروی مسلح در پاسداری از انقلاب اسلامی است و در این خصوص باید صرفاً در قالب یک نیروی نظامی عمل کند و عرصههای دیگر را باید به متولیان آن بسپارد. این موضوع هنگام تصویب طرح ادغام بسیج در سپاه پاسداران در مجلس شورای اسلامی از سوی برخی از نمایندگان مجلس بیان گردید.9 از سوی دیگر ماده 8 قانون مقررات استخدامی سپاه اشارهای به این موضوع دارد:
پاسدار رسمی به پرسنلی اطلاق میگردد که برای جهاد در راه خدا و پاسداری و دفاع مسلحانه از انقلاب و دستاوردهای َآن و نظام جمهوری اسلامی ایران به استخدام سپاه درآمده و پس از طی دورههای آموزشی لازم به یکی از درجات پیشبینی شده در این قانون نائل و از لباس و علائم نظامی استفاده مینماید.
قسمت آخر اصل یکصد و پنجاهم نیز در خصوص تفکیک وظائف سپاه صرفاً از نیروهای مسلح نام برده است. بر این اساس چنین استدلال میشود که اگر نظر قانونگذار چیز دیگری بود میبایست بر تفکیک وظایف سپاه با سایر نهادها و سازمانهای دولتی نیز تأکید میکرد. علاوه بر این، به نامه 26/4/1364 حضرت امام (ره) درباره تشکیل نیروهای سهگانه سپاه نیز استناد میشود، در این نامه حضرت امام تصریح میفرمایند که:
با توجه به اینکه در اصل یکصد و پنجاه قانون اساسی، ادامه نقش سپاه در نگهبانی از انقلاب و دستاوردهای آن تصریح شده است و نظر به اینکه انجام این نقش بدون آمادگی کامل سپاه از جهت تجهیزات و آرایش جنگی و فنون دریایی و زمینی و هوایی امکانپذیر نیست شما مأموریت دارید هر چه سریعتر سپاه پاسداران را مجهز به نیروی زمینی، هوایی و دریایی نمایید تا در موارد لزوم با همکاری ارتش ... از مرزهای زمینی، هوایی و دریایی کشور حفاظت کنید.10
کلمه «تا» قبل از عبارت «در موارد لزوم» اصولاً، هدف از تشکیل این نیروها را که صرفاً جهت همکاری با ارتش در دفاع از مرزها میداند. این نامه دلیل دیگری بر این است که حوزه عمل سپاه در پاسداری از انقلاب اسلامی صرفاً نظامی و مسلحانه است.
2/1. احتمال دوم این است که وظیفه سپاه در پاسداری از انقلاب اسلامی را نمیتوان به قالب مسلحانه آن محدود ساخت. این امر هم با ماهیت انقلاب اسلامی و هم با فلسفه وجودی سپاه مغایرت دارد. ما احتمال دوم را که نظریه برگزیده ما نیز میباشد در ادامه تحلیل میکنیم و با بررسی آن میتوانیم یک تصویر کلی از جایگاه سپاه در ساختار سیاسی نظام ارائه دهیم.
تردیدی نیست که یکی از ابعاد پاسداری از انقلاب اسلامی، دفاع مسلحانه است، اما آیا میتوان از ادله فوق و اصل یکصد و پنجاه قانون اساسی و سایر مقررات و همچنین منویات امام این برداشت را کرد که ماهیت پاسداری سپاه فقط جنبه مسلحانه دارد؟ در این خصوص باید به چند نکته اشاره کرد:
الف. قانون اساسی عبارت «نگاهبانی از انقلاب» را به طور مطلق بکار برده است و هیچ جا نیز آن را مقید نساخته و برای آن از قید مسلحانه نیز استفاده ننموده است. همگان نیز میدانند که قانون عادی قادر به مقید کردن اطلاقات قانون اساسی نیست. بنابراین حتی اگر مقرراتی در مجلس تصویب شوند که در ظاهر قید مسلحانه را برای نگاهبانی بیان کرده باشد با توجه به صراحت قانون اساسی باید قانون مذکور را متناسب با قانون اساسی و در چارچوب آن تحلیل کرد.
ب. ذکر لزوم تفکیک وظایف سپاه با سایر نیروهای مسلح نیز میتواند دلیلی بر مقید بودن نگاهبانی از انقلاب در شکل مسلحانه آن باشد، زیرا در این صورت باید معتقد شویم که قسمت اخیر اصل یکصد و پنجاه قانون اساسی درصدد مقید ساختن اطلاق مذکور در صدر آن است. چنین برداشتی بسیار بعید است زیرا مطلق و مقید خصوصیاتی دارند که بر موضوع مورد بحث قابل صدق نیستند،11 حتی قصد تقیید را نیز نمیتوان به دست آورد.
علاوه بر این با مراجعه به مشروح مذاکرات و نظراتی که از سوی نمایندگان مجلس بررسی قانون اساسی ارائه گردید، اطلاق «نگاهبانی از انقلاب اسلامی» مد نظر بوده است.12 به ویژه اینکه در صدر اصل یکصد و پنجاه نیز بر تداوم نقش سپاه تأکید شده است نقشی که در هنگام تصویب قانون اساسی محدود به دفاع مسلحانه از انقلاب اسلامی نبوده بلکه سپاه علاوه بر نظامی در ابعاد امنیتی، سیاسی، اطلاعاتی، سازندگی و حتی فرهنگی هم فعال بوده است.
تنها برداشتی که میتوان از اصل یکصدوپنجاه کرد این است که قانون اساسی، وظائف سپاه را به دو دسته اساسی تقسیم کرده است، بخش اول به عنوان یک نیروی نظامی و مسلح که به دلیل اهمیت فوقالعادهای که این بخش دارد و برای جلوگیری از تداخل احتمالی و خطرات ناشی از آن و بالاخره اقدام بموقع، مجلس را مکلف نموده تا حدود وظائف هر یک از نیروهای مسلح را تعیین کند. بخش دوم نیز وظائفی هستند که سپاه حسب ضرورت و برای پاسداری از انقلاب باید ایفا نماید همانگونه که در بدو پیروزی انقلاب به دلیل شرایط خاص اقدام مینمود.
به این ترتیب قانون اساسی به مجلس و سایر مراجع تصمیم گیرنده اجازه داده است تا وظایف متنوعی را بر عهده سپاه بگذارند. به همین دلیل در اساسنامه سپاه پاسداران مصوب سال 1360 مجلس شورای اسلامی در تبیین اهداف تشکیل سپاه، آمده است:
نگاهبانی از انقلاب اسلامی و دستاوردهای آن کوشش مستمر در راه تحقق آرمانهای الهی گسترش حاکمیت قانون خدا طبق قوانین جمهوری اسلامی تقویت کامل بنیه دفاعی جمهوری اسلامی از طریق همکاری با سایر نیروهای مسلح و آموزش نظامی و سازماندهی نیروهای مردمی به این ترتیب فقط چهارمین هدف صرفاً جنبه نظامی دارد و مجلس نیز با همان استدلالی که بیان شد موضوع تفکیک وظایف آن را با سایر نیروهای مسلح مطرح ساخته است.
ج. از مقررات استخدامی سپاه نیز نمیتوان ماهیت نگاهبانی سپاه را دریافت، زیرا: اولاً؛ قانونگذار در مقام بیان هدف از تشکیل سپاه نبوده بلکه در مقام بیان ویژگی مورد نیاز یک پاسدار بوده است.
ثانیاً؛ نگاهبانی مسلحانه از انقلاب یکی از اهداف مهم تشکیل سپاه است، پس هر پاسداری باید توانایی انجام این امر مهم را داشته باشد.
از مجموع آنچه بیان شد میتوان نتیجه گرفت که هدف از تشکیل سپاه دفاع همه جانبه از انقلاب اسلامی است در هر قالب و شکلی که نظام و انقلاب نیاز داشته باشد. این موضوع را از رویهها و عملکرد رهبری نظام هم در دوران حضرت امام و هم در عصر رهبری معظم انقلاب میتوان بخوبی فهمید. این دو بزرگوار در هر زمان که انقلاب با مسئله و معضل به خصوصی روبرو میشد که حل آن از توان سایر دستگاهها خارج بود و یا بنا به مصالحی ضرورت داشت تا سپاه وارد آن شود و در واگذاری و بکارگیری سپاه در این جهت تردید نمیکردند. قانونگذار نیز علاوه بر نظامی بودن، وظایف دیگری حتی در حوزههای خدمات امدادی، آموزشی، تولیدی، سازندگی و مانند آن را برای سپاه در نظر گرفته بود.13
در سال 1359 و هنگام تصویب قانون ادغام بسیج در سپاه پاسداران، هنگامی که برخی خواستار واگذاری بسیج صرفاً در بعد نظامی آن به سپاه شدند، همه نمایندگان مجلس اعلام کردند که بسیج در تمام ابعاد سیاسی، نظامی، اجتماعی و اقتصادی آن باید به سپاه واگذار شود. 14 این امر به مفهوم این است که سپاه در صورت لزوم باید اقدام به بسیج نظامی مردم نماید همان گونه که اگر ضرورت داشته باشد باید بتواند آنها را در عرصههای سیاسی و فرهنگی برای دفاع از انقلاب اسلامی بسیج نماید و این امر جز در قالب پذیرش ماهیت چند جانبه بودن سپاه امکانپذیر نیست.
2. ابعاد پاسداری
به اقتضای اهدافی که برای سپاه پاسداران بر شمردیم و همچنین به مقتضای انواع تهدیدات علیه انقلاب اسلامی میتوان ابعاد پاسداری را چنین بیان کرد:
2/1. مقابله با تهدیدات سخت: به مجموع تهدیداتی مانند حمله نظامی، کودتا و هر آنچه که به صورت آشکار و با بکارگیری قوای مسلح علیه انقلاب صورت میگیرد، تهدید سخت میگویند. سپاه به عنوان یک نیروی نظامی یکی از مهمترین وظائفش مقابله با این دسته از تهدیدات است. در این خصوص باید به دو نکته اشاره کرد:
الف. تفکیک میان وظائف سپاه و ارتش به ماهیت وظایف این دو نیروی مسلح برمیگردد که در قانون اساسی بیان شده است، به همین دلیل ماده 13 قانون ارتش مصوب سال 1366 مقرر میدارد:
مأموریتهای مذکور- در این قانون چنانچه در زمینه پاسداری از استقلال و تمامیت ارضی جمهوری اسلامی باشد، مأموریت اصلی بر عهده ارتش جمهوری اسلامی است و نیروهای سهگانه سپاه پاسداران با نیروهای سهگانه ارتش همکاری خواهند کرد. لیکن چنانچه مأموریتهای مذبور در زمینه نگاهبانی از انقلاب اسلامی و دستاوردهای آن باشد، مأموریت اصلی بر عهده سپاه پاسداران بوده و نیروهای سهگانه ارتش با نیروهای سهگانه سپاه همکاری خواهند کرد. میزان همکاری ارتش و سپاه پاسداران در هر مورد را شورای عالی دفاع 15 تعیین میکند.
پس سپاه پاسداران توان نظامی خود را در جهت دفاع از انقلاب اسلامی و دستاوردهای آن بکار میگیرد و ارتش هم در این زمینه همکار آن محسوب میشود.
ب. ماهیت نظامی سپاه پاسداران با ارتش جمهوری اسلامی به تناسب نوع مأموریت و اهداف آنها باید متفاوت باشد و ارتش به دلیل وظایفی که در اصل یکصد و چهل و سوم و قانون ارتش برای آن پیشبینی شده اصولاً یک نیروی مسلح تدافعی است. اما مأموریت سپاه پاسداران اقتضای دیگری دارد. سپاه مأمور حفاظت از انقلاب اسلامی است و انقلاب یک پدیده فیزیکی نیست که قالبی دفاعی و پدافندی مانند ارتش برای آن مناسب باشد. دفاع نظامی از انقلاب اسلامی به دلیل گستردگی نوع تهدیدات سخت علیه آن نیرویی کاملاً فعال و کنشی را مطالعه میکند، که در هر شرایطی بتواند به ضدانقلاب حملهور شود و تهدیدات را در نطفه خفه کند. بنابراین ماهیت نظامی سپاه نمیتواند مانند ارتش تدافعی باشد.
2/2. مقابله با تهدیدات نیمه سخت: منظور اقداماتی هستند که دشمنان انقلاب اسلامی با استفاده از ضدانقلاب و از طریق روشهایی مانند ترور و ایجاد ناامنی، شورشهای کور، کودتای خزنده، انقلابات رنگین، درگیریهای فرقهای و قومی و اختلافات مذهبی و تجزیهطلبانه به جنگ انقلاب اسلامی میآیند. این بخش از وظائف سپاه پاسداران با دو نهاد دیگر یعنی نیروی انتظامی و وزارت اطلاعات باید هماهنگ شوند. برخی از وظایف سپاه در این خصوص با توجه به قانون نیروی انتظامی مصوب سال 1369 و قانون تشکیل وزارت اطلاعات مصوب سال 1362 و اساسنامه سپاه در مجموع به شرح زیر میباشند:
الف. مبارزه با جریانهای خرابکار و برانداز که علیه نظام جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی اقدام مینمایند.
ب. حفاظت از اماکن و تأسیساتی که بنا به تشخیص شورای عالی امنیت ملی جنبه حساس و حیاتی دارند.
ج. حفاظت از شخصیتهایی که بنا به تشخیص شورای عالی امنیت ملی حفاظت از آنها نگاهبانی از انقلاب اسلامی و دستاورهای آن محسوب میشود.16
د. حفاظت از فرودگاهها و پروازها
ه. مبارزه با مفاسد اجتماعی از طریق نیروی مقاومت بسیج
و. همکاری با نیروی انتظامی در مواردی که این نیرو نیازمند کمک باشد.
ز. اطلاعات نظامی
ح. تحویل اخبار و اطلاعات واصله به وزارت اطلاعات و انجام کلیه امور اطلاعاتی در حوزه سپاه پاسداران
ط. حمایت از نهضتهای آزادی بخش و ملل مسلمان مستضعف غیرمعارض با اسلام (بند ج ماده 7 قانون ارتش)
3/2. تهدیدات نرم: منظور تهدیداتی هستند که از طریق قدرت نرم 17 به مواجهه با انقلاب اسلامی برمیخیزند. در این روش تهدید ملموس وجود ندارد بلکه از شیوههای غیرمستقیم برای رسیدن به نتایج ملموس استفاده میشود. قدرت نرم در واقع توانایی شکلدهی به اولویتهای دیگران است به منظور اینکه آنچه را شما بخواهید بخواهند. 18 این کار از طریق شکلدهی به باورهای افراد و قبولاندن آنچه شما میخواهید باور کنند و رد آنچه میخواهید رد کنند میباشد. ابزارهای قدرت نرم، رسانهها و سایر ابزاری هستند که بر نحوه تفکر و باورهای افراد اثر میگذارند و از این طریق هویت آنها را به چالش میکشند.
به همین دلیل امروزه «امنیت فرهنگی»19 یکی از پیچیدهترین و مهمترین مؤلفههای امنیت ملی محسوب میشود. و بر این اساس تهدیدات نرم را باید حساسترین نوع تهدید بشمار آوریم و اگر به این نکته توجه داشته باشیم که مهمترین خصیصه انقلاب اسلامی نیز ویژگی فرهنگی آن است، آنگاه جایگاه ویژه تهدیدات نرم رخ مینمایاند و نقشی که سپاه به عنوان نگاهبان انقلاب اسلامی باید ایفا نماید روشن میشود. امام خمینی با درک واقعبینانه از روشهای مدرن دشمنان و حساسیت موضوعات فرهنگی در آخرین پیام خود به سپاه پاسداران در سال 1367 تصریح میفرماید که:
در کنار پیروی از خطوط کلی سیاست نظامی کشور باید همان محافل انس و نورانیت و برادری و وحدتی که در میدانهای نبرد و در جبهه بوده است. ... به همه محیطهای سیاسی و اجتماعی و نظامی کشانده شود.20
به این ترتیب امام مسئولیت حفاظت از تمامیت فرهنگی انقلاب اسلامی را در مقابل تهدیدات نرم به سپاه پاسداران وگذار کردند.
نتیجهگیری
از آنچه بیان شد نتیجه میگیریم که سپاه پاسداران یک نهاد چندمنظوره است که برای مقابله با تهدیدات گوناگون علیه انقلاب اسلامی تشکیل شده و باید بگونهای سازماندهی شود که قادر به انجام این مأموریتهای متنوع باشد.