نقش بانوی بزرگوار جهان اسلام حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) در پیدایی و مانایی انقلاب اسلامی روشنتر از آن است که درباره آن بحث و گفتوگو شود.
تأثیر شخصیت عمیق و معنوی حضرت فاطمه(سلام الله علیها) بر بنیانگذار جمهوری اسلامی و اثرپذیری ژرف ایشان از آن گوهر صدف محمدی در نوشتار و گفتار امام راحل(رضوان الله علیه) به خوبی آشکار است. اما در جملات سرشار از خلوص خود ارادت عمیقشان را نسبت به آن حضرت ابراز کرده و در مواردی حساسیت فراوان خود را درباره آن جاودانه همیشه تاریخ نشان دادهاند و زنان و مردان این مرز و بوم نیز در گذرگاههای سخت و طاقتسوز همواره با مدد جستن از نام زهرای مرضیه(سلام الله علیها) گذر کردهاند.
شهیدپروری بانوان ارجمند ایران اسلامی، حضور مؤثر و کارساز آنان در عرصههای سیاست و اجتماع و فرهنگ و نقشآفرینیهای سترگ آنان در صحنههای خطر و آزمونهای سخت، با الگوگیری از حضرت فاطمه(سلام الله علیها) بوده و حتی موفقترین عملیاتهای نظامی در پهنه جنگ تحمیلی با نام و یاد حضرت فاطمه و با رمز یا زهرا انجام میشد.
واقعیت آن است که نام و یاد فاطمه زهرا(س) با سرشت مردم فرهیخته ایران عجین شده و مهری است که با شیر اندرون شده و با جان بدر خواهد رفت.
رنگارنگی ایام و فریاد و هیاهوهای ناساز در ملتی که چنین با نام فاطمه و شخصیت والا و آسمانی او عجین شدهاند کارساز نخواهد شد اما توقع ملت فاطمی و علوی از خود و مسؤولان خود به مراتب فراتر از آن است که امروز در صحن جامعه متبلور است و انتظار آنان بسی وسیعتر از آن است که امروزه در کنش و منش برخی از خانوادههای ایرانی خودنمایی میکند.
تردیدی نیست که مردم ما از فاطمه و پدر فاطمه، از فاطمه و همسر فاطمه، از فاطمه و فرزندان فاطمه نه تنها جدا نمیشوند بلکه روز به روز بر عمق و گسترۀ ارادت آنان افزوده میشود و دلیل آن نیز در سیاه پوشیدن شهرها و گرمای عاشقانه محافل و مجالس عزای فاطمه(سلام الله علیها) متجلی است اما روشن است که بسنده کردن به «هست»ها ما را از بایستگیها محروم میسازد و رسیدن به آرمانها و اهداف بلند و در واقع درک شخصیت والای آن بانوی عزیز و بزرگوار را از ما دریغ مینماید.
آنچه در این مجال ذکر آن لازم و ضروری است آن است که مردم بیش از هر کس به کارگزاران دولت اسلامی مینگرند و میزان پایبندی آنان به سیره امام علی(علیهالسلام) و حضرت فاطمه(سلام الله علیها) را به دقت زیرنظر دارند و در نتیجه علوی بودن و فاطمی بودن را در سالی که سال رفتار علوی نام گرفته است در مسؤولان کشور با دقت و ظرافت ارزیابی میکنند و از این روی به نظر میرسد که نقش همسران مدیران اجرایی و خانواده آنان در عمل به سیرۀ فاطمه زهرا بیش از دیگران و مسؤولیت آنان در این راه سنگینتر از آحاد مردم است.
حقیقت آن است که مردم رفتار و منش خانوادههای مسؤولان را به دقت ارزیابی میکنند و میزان دوری و نزدیکی آنان را با سیرۀ فاطمه زهرا(سلام الله علیها) به خوبی میسنجند و چنانچه تخلفی از سیره فاطمی در آنان مشاهده کردند دچار یأس و سرخوردگی میشوند و متأسفانه مشاهده میشود که برخی از بانوان صاحب منصب یا خانوادههای مسؤولان به این مهم کمتر اهمیت میدهند و در مسابقه تجملگرایی، اسرافورزی و خودنمایی شرکت میکنند و گاه در خطوط اول مسابقه نیز مشاهده میشوند.
البته مردم ما از خانوادههای مسؤولان انتظار دستاس کردن گندم و پوشیدن لباس کرباس را ندارند اما توقع آنان آن است که در مسابقه تجملگرایی و رفاهطلبی شرکت نکنند و اگر نه مثل علی و فاطمه که نزدیک به آنان و سیره آنان باشند و هنوز نیز میتوان دعوت التماسآمیز امام علی(علیهالسلام) را از ورای دیوارهای قرون شنید که شما نمیتوانید مثل من زندگی کنید ولی با استواری و درستی و پرهیزگاری و کوشش مرا یاری کنید! مرا یاری کنید...
در پایان ذکر این نکته ضروری است که انقلاب اسلامی فرصتی بزرگ در اختیار بانوان ایران گذاشت تا فاطمی شدن را تجربه کنند و اینک که بحمدالله زنان در عرصه تصمیمسازیهای جامعه حضوری پررنگ و قابل توجه دارند ضرورت فاطمی شدن به مراتب بیش از پیش خودنمایی میکند و تردیدی نیست که کرامت انسانی زن مسلمان جز در پرتو تمسک به سیره فاطمه(سلام الله علیها) تحقق نخواهد یافت و هر راهی جز راه اسلام و راه فاطمه برای کسب منزلت زنان به کژ راهه ختم خواهد شد و این فاطمه زهرا(سلام الله علیها) است که میتواند ارج، منزلت، کرامت، حریت و آزادگی، انسانیت، عظمت، علم و محبت را به زنان جهان هدیه کند امید که زنان فاطمی ما فاطمیتر شوند و دنیای سرگشته با شناخت فاطمه راه دستیابی به کرامت را در جامعه زنان بیابد.