صالح اسکندری
سران فتنه آخرین میخ را بر تابوت جریان اصلاحات کوبیدند و واپسین سنگر اصلاح طلبانی که می خواستند در درون نظام فعالیت کنند قربانی قدرت طلبی و خود خواهی های خود کردند. مهلت ثبتنام از نامزدهای انتخابات نهم مجلس شورای اسلامی تمام شد اما چهرههای شاخص جریان اصلاحات، اعتدال و توسعه و کارگزاران که قبل از این پیش بینی می شد در عرصه انتخابات حاضر شوند، و دست به یک ائتلاف بزنند، نیامدند. البته بسیاری از چهره های منفردو مستقل دوم خردادی در تهران و استانها ثبت نام کردند.پیش تر حجت الاسلام و المسلمین خوئینی ها مدعی شده بود که نظام از اصلاح طلبان عبور کرده است و آنها اگر چه تحریم نمی کنند اما حاضر نمی شوند در انتخابات شرکت کنند. این ادعا در حالی مطرح می شود که نظام تمام مجاری قانونی را برای حضور تمام سلایق و علایق سیاسی مختلف باز گذاشته بود و این اصلاح طلبان بودند که با عبور از نظام و خطوط قرمز انقلاب و امام دیگر نه روی بازگشتن داشتند و نه رمقی برای استمرار رویکرد ساختار شکنانه گذشته. حوادث 18 تیر سال 1378، تحصن نمایندگان دوم خردادی در سال 1382، حوادث فتنه 1388 دو دهه ساختار شکنی این جریان را رقم زد امروز آنها چگونه می توانستند وارد ساختاری شوند که بدان التزام و اعتقادی ندارند و تمام تلاششان را در 20 سال گذشته انجام دادند که این نظام را براندازند.
آنها چگونه می توانستند خود را در معرض رای و انتخاب مردمی قرار دهند که درست دو سال پیش رای آنها را تاب نیاوردند و بر جمهوریت و حتی اسلامیت نظام شوریدند. یکی از پیام های مهم و حیاتی دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، ضرورت آرایش و پیرایش جامعه مدنی در ایران و مهندسی رقابت سیاسی ایران جدید مبتنی بر لوازم بومی و اسلامی برای دهه چهارم انقلاب است.
برگزاری 10 دوره انتخابات ریاست جمهوری، 8 دوره مجلس شورای اسلامی، سه دوره مجلس خبرگان رهبری و 4 دوره شوراهای اسلامی شهر و روستا، تصویری شفاف از بایسته های فرهنگ رقابت سیاسی را فراروی تحلیلگران بی طرف می گشاید که نیازمند مطالعه، تدقیق و مدل سازی در این عرصه حساس است. با سپری شدن سه دهه از عمر انقلاب اسلامی و ضرورت دست به دست شدن قدرت بین نسل اول و نسل های بعدی انقلاب این مهم، یعنی ترسیم نقشه رقابت سیاسی ایران جدید در شرایط کنونی از حساسیت بیشتری برخوردار است. طی سی سال گذشته تلاشهای بسیاری برای ریل گذاری ثبات در رقابت های سیاسی ایران در آیینه اسلام و انقلاب صورت گرفته تا قطار رقابتهای سیاسی در ایستگاه بی ثباتی متوقف نشود.
نمونه عینی این آسیب خطرناک در دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری به نمایش درآمد. پس از آنکه چپ گرایی با تغییر ذائقه مردم پوستین سرمایه داری به خود پوشید با گذر زمان حتی در لفافه شعارهای به ظاهر ملی و اسلامی نتوانست نظر توده های مردم را جلب کند. این جریان سیاسی که به درست یا غلط در هیبت یکی از جناحین کشور در دو دهه گذشته ظاهر شده است پس از شکست در انتخابات به یک باره تمام موازین قانونی کشور را زیر پا می گذارد و با اردوکشی در خیابان ها همه ارزش های انقلاب و نظام را زیر سئوال می برد و یکی از با شکوه ترین انتخابات کشور را بدون هیچ مستند قانونی با علامت سئوال روبرو می کند. طی دو دهه گذشته قطب بندی فضای سیاسی کشور با توسل به نقاشی یک جامعه ستیزآلود امکان بی بدیلی را برای رشد گروه های دوم خردادی فراهم کرده بود که البته در سال های اخیر باظهور اضلاع دیگر طبیعتا این جناح بندی دگرگون خواهد شد.
اما این جریان همواره در پی آن بوده است با تزریق ستیزه و تنازع به فضای گفتمانی جامعه این گونه وانمود کند که نظرات عمومی درباره راه حل های مشکلات کشور دچار دو دستگی بی سابقه ای شده است و دراین قطب بندی دوم خردادی هادر موضع «منجی» ویا هر چیز دیگری که شیک و مثبت به نظر می رسد قرار دارند. این گروه ها با اخلال در فرایند رقابت مثبت در پی برقراری نوعی از توازن قدرت سیاسی هستند که بازتاب واقعیت های اجتماعی و سیاسی کشور هیچ وقت نبوده و نیست.
این در حالی است که توزیع مصالحه آمیز تمایلات سیاست گذارانه و عبور از شکافهای بی مبنا و همچنین وقوف بازیگران اصلی به نیازهای حیاتی کشور و مردم متناسب با گفتمان پیشرفت و عدالت تنها با یک خطکش مدرج و استاندارد بومی ممکن است که مستلزم تغییرات سخت افزاری و نرم افزاری در فرایندهای زیردستی و بالادستی گزینش کارگزاران سیاسی است.امروزه با فروکاهش از عمق شکافهای ایدئولوژیک و بنیادین و گرایش به میانه روی در رفتار سیاسی احزاب، بازیگران اصلی در دهه چهارم انقلاب باید کانون رقابت و هویت خود را در سطوح مادون سیاستگذاری ها، برنامه های عملیاتی و منافع و منابع قدرت موجود در فضای اجتماعی جستجو کنند. تکثرگرایی سیاسی یکی از مهمترین مشخصههای مردمسالاری های کیفی است.
به موازات پیشرفت و توسعه جوامع قدرت اجتماعی تمایل به تفرق پیدا می کند و شمار متعددی از گروههای قدرت در جامعه به وجود می آید.در مردمسالاری دینی تکثر گرایی سیاسی نوع عالی از توزیع حکیمانه قدرت است که مقدمه پیشرفت و تحقق عدالت در کشور قلمداد می شود.
تکثر گرایی سیاسی به تالیف مستمر منافع عمومی کمک می کند و اجازه می دهد تا علایق و سلایق مختلف برای کشورداری مجال ظهور و بروز یابند. تکثر گرایی ضمن فروکاستن از شدت قطبیت در فرهنگ سیاسی ایران فرصتهای جدیدی را برای انتخاب مردم و در عین حال تحکیم باورهای ساختاری پدید می آورد. در حقیقت تکثر سیاسی نه تنها به بی ثباتی و آنومی نمی انجامد بلکه هر یک از اقطاب ساختار گریز و بنیادستیز را تحت الشعاع قرار می دهد.
اغلب پژوهشها و یافته های علمی نشان می دهند اهتمام به پلورالیسم سیاسی در ایران از جانب اغلب گروهها و احزاب، دهه آینده را آبستن حضور بازیگران جدیدی می نماید که ضمن افزایش کیفیت مردمسالاری در ایران، امکان حضور تمام گروههای قانونی و سلایق مختلف را در انتخابات مختلف فراهم می کند.
دراین هندسه جدید حوزه مانور سازمانهای نیمه مخفی و نیمه علنی مثل سازمان مجاهدین و حزب منحله مشارکت و برخوردهای دستوری از بالا به پایین به حداقل می رسد و از طرفی توزیع مصالحه آمیز تمایلات سیاستگذارانه تسهیل می گردد.
الخیر فی ما وقع! نیامدن برخی از اصلاح طلبان نوید دهنده دوران جدیدی در عرصه سیاست و رقابت در ایران است که صدای واقعی مردم از زبان احزاب و نمایندگان اصلی آنها شنیده شود. صدای مردم پژواک روشنفکری غرب زده نیست. صدای مردم گرایشات لیبرال سرمایه دارانه نیست. صدای مردم لقلقه زبان برخی تحصیلکردگان غرب زده دانشگاههای فرنگ نیست.
صدای مردم را تنها بلندگوهایی در جامعه مدنی از جنس خود مردم می توانند بلند کنند. دهه چهارم انقلاب هندسه رقابت سیاسی با عبور از دو قطبی اصولگرایی- اصول ستیزی دوران جدیدی برای پرداختن به مطالبات اصلی مردم، بایستههای تحقق عدالت و پیشرفت در کشور است.
ترکیب ثبت نام کنندگان وحضور گروه های مختلف سیاسی نشان می دهد که انتخاباتی پر شور، سالم ، جدی وآزاد با حضور گسترده مردم در پای صندوق های رای در پیش داریم.