(روزنامه شرق - 1394/11/06 - شماره 2505 - صفحه 10)
٣٠ روز مانده به دهمین انتخابات مجلس، در دومین مرحله بررسی صلاحیت کاندیداهای این مجلس، بخش زيادي از اصلاحطلبان از قافله این رقابت کنار ماندند. البته سران اصلاحات از همین ابتدا تکلیفشان را برای شرکت در انتخابات مشخص کردهاند و بنای همراهی با انتخابات حتی با یک کاندیدا را دارند. اما از چه زمانی طیف موسوم به چپ یا اصلاحطلب به طور شناسنامهدار وارد عرصه رقابتهای انتخاباتی شدند و کمکم بخت آنها در انتخابات دچار فرازوفرود شد. به نظر و به گواه تاریخ، داستان چپها از مجلس سوم شروع شده است.
سومین مجلس و ظهور چپها
در زمان سومین انتخابات مجلس شورای اسلامی، حزب رسمیای در ایران فعالیت نداشت و فعالیت تنها حزب رسمی کشور، یعنی حزب جمهوری اسلامی، حدود ١٠ ماه قبل از برگزاری مرحله اول انتخابات با موافقت امامخمینی(ره) تعطیل شده بود. پیش از این تاریخ هم امامخمینی در مهر ١٣٦٥ با انحلال سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، موافقت کرده بودند و با انحلال این دو، درکل هفت گروه و تشکل مهم در انتخابات سومین دوره مجلس فعالیت میکردند که عبارت از: جامعه روحانیت مبارز، مجمع روحانیون مبارز، دفتر تحکیم وحدت، خانه کارگر، انجمن اسلامی معلمان ایران، انجمن اسلامی وزارتخانهها و مؤسسات دولتی و انجمن اسلامی مدرسین دانشگاهها بودند.
درست سالی قبلتر از انتخابات مجلس سوم، یعنی سال ٦٦، روحانیونی مانند مهدی کروبی، محمد موسویخوئینیها، محمدرضا توسلی و سیدمهدی امامجمارانی، با کسب اجازه از بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، به عنوان جناح چپ و خطامامی جامعه روحانیت، جدایی خود از آن و تأسیس مجمع روحانیون مبارز را اعلام کرده بودند. این جدایی که ریشه در اختلافات فکری آنها در مجلس اول و دوم داشت، ریشه در نگرش متفاوتی که آنها در حل مسائل و معضلات نظام داشتند داشت؛ مسائلی مانند، میزان نقش دولت در اقتصاد، بحث فقه پویا و فقه سنتی و... اختلاف درباره لوایح و قوانینی مانند، مالیات، اصلاحات ارضی، تعاونیها، قانون کار، تجارت خارجی، مبارزه با احتکار و سیاستهای اقتصادی دولت میرحسین موسوی بود و این اختلافنظرها بهتدریج در مجلس دوم، دو جریان مختلف را در داخل مهمترین تشکل روحانیت که با عنوان، جامعه روحانیت مبارز فعالیت میکرد، به وجود آورد.
این اختلافات در دوران حیات مجلس دوم ادامه پیدا کرد و بهاینترتیب در آستانه انتخابات مجلس سوم و هنگامی که جامعه روحانیت اقدام به تهیه فهرستی از کاندیداهای پیشنهادی برای مجلس سوم کرد، این اختلافات تشدید شد. طیف اکثریت جامعه روحانیت مبارز از قراردادن نامهای هادی غفاری و مرتضی الویری در فهرست نامزدهای مورد حمایتشان خودداری کردند و اینگونه بود صدای اعتراض طیف اقلیت را که احساس کردند توسط اکثریت در حال کنارگذاشتن هستند، برانگیخت و سرانجام تشکیل یک تشکل روحانی مستقل از جامعه روحانیت را مطرح کردند و پس از مطرحشدن این ایده با امامخمینی(ره)، ایشان موافقت خود را با انشعاب تشکیل مجمع روحانیون مبارز اعلام کردند و درباره این انشعاب اظهار کردند: «انشعاب تشکیلاتی به معنای اختلاف نیست، اختلاف در آن موقعی است که خداینکرده هر کس برای پیشبرد نظرات خود به دیگران پرخاش کند... البته دو تفکر هست، باید هم باشد... سلیقههای مختلف باید باشد. لیکن سلیقههای مختلف اسباب این نمیشود که انسان با هم خوب نباشد... اگر در یک مجلسی اختلاف نباشد، این مجلس ناقص است، اختلاف باید باشد... لکن نتیجه آن نباشد که ما دو دسته بشویم دشمن هم».
چنین بود که پس از این انشعاب، مجمع روحانیون مبارز، فهرست جداگانهای از کاندیداهای مورد حمایتش را با برنامههایی مانند دفاع از محرومان و مستضعفان و تحقق منشور انقلاب، پشتیبانی از نهادهای اجرائی پیرو خط امام، اقتداردادن به مجلس با انتخاب صحیح نمایندگان، برای انتخابات مرحله اول مجلس سوم، ارائه کردند و بهاینترتیب سومین انتخابات مجلس شورای اسلامی، در نوزدهمین روز از فروردین سال ۱۳۶۷ انجام شد. در این انتخابات از ۲۷ میلیون و ۹۸۷ هزار نفر جمعیت واجد شرایط رأیدادن، ١٦ میلیون و ٧١٤ هزار نفر یعنی حدود ۶۰ درصد واجدان شرایط پای صندوقهای رأی رفتند هرچند پس از شمارش آرا بین وزارت کشور و شورای نگهبان بر سر ابطال برخی از حوزههای انتخابیه اختلاف افتاد. چنین بود که امام(ره) در روز ١٦ اردیبهشت ١٣٦٧ در حکمی، حجتالاسلام محمدعلی انصاری را به عنوان نماینده خودشان در زمینه انتخابات مجلس منصوب کرد و اینطور بود که مسئله ختمبهخیر شد.
چنین بود که مجلسی با حضور اکثریت چپهای خطامامی شکل گرفت و شاخصترین چهرههای مجلس را خطامامیهایی مانند فخرالدین حجازی، نجفقلی حبیبی، عبدالواحد موسویلاری، هادی غفاری، مصطفی معین و ابراهیم اصغرزاده تشکیل دادند هرچند بعد از خروج هاشمیرفسنجانی (به دلیل انتخاب وی به عنوان رئیسجمهور)، ریاست را به مهدی کروبی داد و اسدالله بیات و حسین هاشمیان را نواب رئیس کرد.
مجلس چهارم
چهارمین دوره انتخابات مجلس در دولت هاشمیرفسنجانی برگزار شد آن هم در شرایطی که در آستانه انتخابات مجلس چهارم، ماده سوم قانون انتخابات (مصوب سال ۱۳۶۲) که نظارت شورای نگهبان بر انتخابات مجلس را «عام و در تمام مراحل و همه امور مربوط به انتخابات» میدانست، از سوی شورای نگهبان به نظارت «استصوابی» و لازمالاجرا تفسیر شد.
انتخابات دوره چهارم مجلس شورای اسلامی در ۲۱ فروردین ۱۳۷۱ برگزار شد و بهاینترتیب بود که جناحی که دور قبل موفقیت حداکثری را به دست آورده بود، در این دوره، صحنه را به رقیب واگذار کرد، نباید ناگفته گذاشت مهدی کروبی، محمد موسویخوئینیها، محمدرضا توسلی، علیاکبر محتشمیپور، عبدالواحد موسویلاری، فخرالدین حجازی، مرتضی الویری، سعید حجاریان، ابوالقاسم سرحدیزاده، محمد سلامتی، نجفقلی حبیبی، علیرضا محجوب، گوهرالشریعه دستغیب، فاطمه کروبی، مرضیه حدیدچیدباغ و برخی دیگر از چپهای تأیید صلاحیتشده هم نتوانستند رأی لازم را برای ورود به مجلس کسب کنند ضمن اینکه درحالی میزان مشارکت مردم در این انتخابات حدود ۵۸ درصد بود که در استانهای تهران و اصفهان کمتر از ۵۰ درصد واجدان شرایط به پای صندوقهای رأی رفتند. بهاینترتیب علیاکبر ناطقنوری رئیس مجلس شد و حسن روحانی، سیداکبر پرورش، محمدعلی موحدیکرمانی و حسین هاشمیان نواب رئیس شدند.
مجلس پنجم ترکیبی از همه سلایق
دوسالی مانده به پایان دومین دور ریاستجمهوری هاشمیرفسنجانی، پنجمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی برگزار شد، انتخاباتی که در غیاب مجمع روحانیون مبارز و با حضور کارگزاران سازندگی که بهتازگی شکل گرفته بود، در کنار طیف سیاسی ائتلاف خط امام، جامعه روحانیت مبارز و جمعیت دفاع از ارزشهای انقلاب اسلامی برگزار شد. اگرچه به روایت بسیاری، ماجرای تأیید صلاحیتها در این انتخابات نسبت به دور قبل، روند معتدلتری داشت و حتی تعدادی از ملی - مذهبیها هم تأیید صلاحیت شدند، اما مجمع روحانیون مبارز از ارائه فهرست خودداری کرد. با همه ایناوصاف، انتخابات در ١٧ اسفند سال ٧٤ برگزار شد و منابع رسمی تعداد رأیدهندگان را حدود ٢٤ میلیون و ٦٨٢ هزار نفر (با نرخ مشارکت حدود ۷۱ درصد) اعلام کردند؛ میزانی که بالاترین میزان مشارکت در همه انتخاباتهای مجلس در جمهوری اسلامی بود و نسبت به دوره قبل ۱۴ درصد افزایش داشت.
چنین بود كه در غیاب مجمع روحانیون، ترکیبی رأی آورد که نشان از تعادل داشت و اینگونه بود كه علیاکبر ناطقنوری، عضو شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز و فائزه هاشمیرفسنجانی، دختر اکبر هاشمی رفسنجانی، نفرات برتر تهران شدند و افرادی دیگر هم چون قربانعلی درینجفآبادی، علی موحدیساوجی، مرتضی نبوی، جواد لاریجانی، مجید انصاری، مصطفی معین، عبدالله نوری و فاطمه رمضانزاده که به کارگزاران سازندگی نزدیک بود، هم در آن حاضر بودند. در این مجلس، درحالیکه حسن روحانی، سیاستمدار نزدیک به اکبر هاشمیرفسنجانی، ترجیح داد وارد نزاع طیفهای حاضر بر سر ریاست مجلس نشود، علیاکبر ناطقنوری رقابت بر سر ریاست مجلس را از عبدالله نوری برد.
مجلس ششم؛ چپها بازهم پیروز شدند
ششمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی اگرچه در زمان ریاستجمهوری سیدمحمد خاتمی برگزار شد، در اين دوره افرادی مانند هاشم آقاجری، حمیدرضا جلاییپور و عباس عبدی رد شدند و دو نامزد ملی مذهبی ازجمله علیرضا رجایی در تهران و رحمان کارگشا در اراک تأیید شدند با ابطال نتایج تعدادی از صندوقها از سوی شورای نگهبان، نتایج انتخابات در بعضی از حوزهها عوض شد. بهاینترتیب در تهران، با ابطال ۷۰۰ هزار رأی توسط شورای نگهبان، غلامعلی حدادعادل به جای علیرضا رجایی به مجلس راه یافت و رئیس فراکسیون اقلیت شد. با همه این احوال، اما فهرست دوم خردادیها پیروز مجلس ششم شد و در انتخاباتی که در ۳۰ بهمن ٨٧ برگزار شد، از ۳۸ میلیون و ۷۲۶ هزار نفر واجد شرایط رأیدادن، ٢٦ میلیون و ۸۲ هزار نفر (حدود ۶۷ درصد) در پای صندوقهای رأی حاضر شدند. مهدی کروبی رئیس و محمدرضا خاتمی و بهزاد نبوی نوابرئیس مجلس اصلاحات شدند.
مجلس هفتم
اسفند سال ٨٢ و دو سال مانده به پایان دولت اصلاحات، بازهم اصلاحطلبان و ردصلاحیتشان تکرار شد و بیش از سههزارو ٦٠٠ نفر از میان حدود هشتهزارو ١٥٠ نامزد نمایندگی مجلس از صحنه رقابتها حذف شدند. درهمینحال، احزاب اصلی اصلاحطلب نیز اعلام کردند در انتخابات کاندیدایی معرفی نخواهند کرد. چنین بود که جامعه روحانیت مبارز و حزب مؤتلفه اسلامی از تشکل نوظهور «ائتلاف آبادگران ایران اسلامی» حمایت کردند؛ تشکلی که تأثیرات بسياري را بر پهنه سیاست ایران گذاشت. چنین بود که از حدود ۴۶ میلیون و ۳۵۱ هزار نفر واجدان شرایط شرکت، ٢٣ میلیون و ۷۳۵ هزار نفر (حدود ۵۱ درصد) در این انتخابات شرکت کردند. این، کمترین میزان مشارکت در بین همه ادوار انتخابات مجلس بود و نسبت به دوره قبل ۱۶ درصد کاهش را نشان میداد.
مجلس هشتم؛ تداوم غیبت اصلاحطلبان
در تهران فهرستی ارائه شد که چهرههایی مانند اسحاق جهانگیری، مجید انصاری و سیدمحمد صدر در ابتدای آن قرار داشت و در شهرستانها هم تعدادی از چهرههای کمترشناختهشده اصلاحطلب به مجلس راه یافتند. انتخابات هشتمین مجلس بیشتر به صحنه رقابت میان اصولگرایان و اصولگرایان منتقد احمدینژاد و عدهای انگشتشمار از اصلاحطلبان تبدیل شد. مطابق گزارش رسمی، ۴۳ میلیون و ۸۲۴ هزار نفر واجد شرکت در این انتخابات بودند که حدود ۲۲ میلیون و ۳۵۰ هزار نفر (حدود ۵۱ درصد) در آن شرکت کردند. استان تهران با حدود ۳۰ درصد، کمترین مقدار مشارکت را نشان داد و پس از تهران، اصفهان، کردستان، یزد و قم کمترین میزان مشارکت را داشت. مجلس هشتم مجلسی بود که یکتنه از دولت محمود احمدینژاد حمایت کرد و در بیشتر موارد حامی سیاستهای او و دولت وی بود.
مجلس نهم
نهمین انتخابات مجلس در جمهوری اسلامی، در شرایطی برگزار شد که فضاي ایجادشده در جامعه بعد از انتخابات ٨٨، همچنان باقی بود. بهاینترتیب، اولین رأیگیری پس از انتخابات ریاستجمهوری در خرداد ۱۳۸۸، فقط با حضور جریانها و طیفهای مختلف جناح اصولگرا برگزار شد. فقط دو، سه اصلاحطلب راهی مجلس شدند.
و اینک دهمین مجلس...
و حالا دهمین انتخابات در حال برگزاری است. در این دوره با حضور گسترده ثبتنامکنندگان و حضور گسترده زنان، گمان میرفت روند بررسی صلاحیتها رویه دیگری بگیرد. تعداد زیادی از اصلاحطلبان هم برای جلوگیری از تشدید حساسیتها اساسا ثبتنام نکردند تا پیام آرامش را به جامعه اعلام کنند. هیأتهای اجرائی، صلاحیت اکثریت قریببهاتفاق داوطلبان را براساس استعلام از مراجع قانونی چهارگانه تأیید کردند اما هیأتهای نظارت شورای نگهبان، تعداد زیادی را ردصلاحیت کردندهرچند اصلاحطلبان از قبل تصمیم خود را گرفتهاند و بنا دارند حتی با یک کاندیدا در انتخابات شرکت کنند و بهنوعی نهضت استقبال از شرکت در انتخابات را دارند و البته همچنان به تغییر نظر شورای نگهبان و هیأتهای نظارت امیدوار هستند.
http://www.sharghdaily.ir/News/84466
ش.د9405257