
مقدمه:
مروری بر مسائل کلان کشور در 32 سال گذشته بیانگر بحرانهای متعددی است که با توطئهگریهای دشمنان داخلی و خارجی انقلاب اسلامی صورت گرفته است. عمدهترین بحرانهایی که حضرت امام(ره) در دهه نخست انقلاب با راهبردهای پیامبرگونه به مهار آنها پرداخت، عبارتند از:
1- حضور لیبرال ملیگراها در عرصه مدیریتی کشور در پرتو دولت بازرگان؛
2- مخالفتهای نظری با اصول نظام اسلامی حتی نام «جمهوری اسلامی»؛
3- رویارویی مسلحانه سازمان مجاهدین خلق (منافقین) با نظام اسلامی؛
4- غائله آذربایجان با محوریت حزب خلق مسلمان و رهبری شریعتمداری؛
5- غائله کردستان و حرکتهای تجزیهطلبانه گروهکهای ضدانقلابی؛
6- غائله خوزستان با محوریت سازمان خلق عرب با حمایت دولتهای خارجی؛
7- غائله گنبد و بندر ترکمن؛
8- ترور شخصیتهای محوری نظام و بمبگذاری در تجمعهای مردمی؛
9- تسخیر لانه جاسوسی و فشارهای ناشی از انقلاب دوم؛
10- خروج از حاکمیت دولت موقت در اعتراض به اشغال لانه جاسوسی؛
11- انتخاب بنیصدر به عنوان رئیس جمهور و تقابل وی با نظام اسلامی؛
12- قطع رابطه آمریکا و ایران و تحریمهای اقتصادی؛
13- حمله نظامی آمریکا به ایران از طریق طبس؛
14- کودتاهای پنجگانه به ویژه کودتای نوژه؛
15- تهاجم نظامی رژیم بعث عراق به کشورمان که هشت سال با حمایت همهجانبه غرب طول کشید؛
16- تحرکات باند سیدمهدی هاشمی و ماجرای عزل منتظری؛
17- بروز شکاف سیاسی بر سر دولت موسوی که منجر به پیدایش دو جریان مجعول چپ و راست مذهبی گردید؛
18- انحلال حزب جمهوری و انشعاب مجمع روحانیون مبارز از جامعه روحانیت؛
19- پذیرش قطعنامه 598 و عملیات منافقین در خاک جمهوری اسلامی ایران (مرصاد).
عبور موفقیتآمیز نظام جمهوری اسلامی از بحرانهای فوق که هر کدام از آنها برای ساقط کردن حکومت یک کشور کافی بود، مرهون پشتوانه عظیم مردم مسلمان، آگاه، با بصیرت و ولایتمدار کشور از یک سو و شیوه هدایتهای پیامبرگونه و راهبردها و راهکنشهای(تاکتیک) هوشمندانه حضرت امام(ره) در مدیریت بحرانها از سوی دیگر بود. روش عملی بنیانگذار جمهوری اسلامی را میتوان در موارد زیر بررسی کرد:
الف) گفتمانسازی
ب) روشنگری و اقناع افکار عمومی
ج) نصیحت و هشدار
د) اتمام حجت
ه) مقاومت و برخورد قانونی
در دوره 22 ساله زعامت مقام معظم رهبری نیز جمهوری اسلامی ایران با بحرانهای بزرگ و کوچک داخلی، منطقهای و بینالمللی عدیدهای مواجه گردید که مهمترین آنها عبارتند از:
1- ورود عناصر تجدیدنظرطلب و سکولارها به قوای مجریه و مقننه پس از انتخابات هفتم ریاست جمهوری و غائله 13 رجب منتظری در تحریک رئیسجمهور علیه نظام؛
2- پروژه گورباچفسازی خاتمی و یلتسینیزه کردن ایران؛
3- ماجرای ساختگی قتلهای زنجیرهای؛
4- غائله کوی دانشگاه در تیرماه 78، دادگاه شهردار تهران؛
5- پرونده هستهای ایران و وادادگی برخی از عناصر مرعوب داخلی؛
6- حادثه 11 سپتامبر و لشکرکشی آمریکا به منطقه؛
7- تبلیغات روزنامههای زنجیرهای و مطبوعات پایگاه دشمن؛
8- تهاجم فرهنگی غرب و جهالت برخی مدیران از جمله وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت خاتمی؛
9- تهدیدهای مکرر اقتصادی و نظامی آمریکا؛
10- فتنه پیچیده و عمیقی که با برنامهریزی سرویسهای جاسوسی غرب و میدانداری سران فتنه صورت گرفت که پیامدهای آن همچنان ادامه دارد.
رهبر معظم انقلاب اسلامی به عنوان دومین ولیفقیه حاکم بر کشورمان عملا توانمندیها و قابلیتهای بالای این نظام سیاسی را در عبور از بحرانها و ایجاد ثبات سیاسی؛ افزایش موقعیت نظام در منطقه و جهان و همچنین ارتقای مشروعیت حکومت اسلامی را به منصه ظهور رساندهاند. اینکه معظمله در مدیریت بحرانها به ویژه فتنه 88 تا چه اندازه از الگوی رفتاری حضرت امام(ره) پیروی نمودهاند، سوالی است که یافتن پاسخ آن هدف اصلی این نوشتار را به خود اختصاص داده است.
رهبری و ولایت فقیه
اساسیترین وجه تمایز نظامهای ولایی با سایر نظامهای دستساز بشری؛ در نحوه رهبری جامعه است که در نظامهای غیرولایی به اداره مطلوب جامعه تحت عنوان «مدیریت عالی» منحصر میگردد. اما در نظامهای ولایی، هدف از رهبری «هدایت جامعه به سوی کمال واقعی» است.
یکی از ارکان بنیاد نظامهای ولایی، جایگاه ولایت فقیه میباشد که با عنصر عدالت توام با آگاهی، بصیرت، جامعنگری و تدبیر به اداره جامعه میپردازد. انتخاب ولی فقیه با استفاده از شیوههای دمکراتیک، کارایی و کارآمدی آن را برای حل مشکلات کلان جامعه به ویژه مقابله با توطئههای داخلی و تهدیدهای خارجی دوچندان میسازد.
ولایت در اصطلاح سیاسی: ولایت به معنای حکومت کردن و اجرای اوامر و قوانین الهی بر مسلمین است و ولایت سیاسی به مفهوم عهده داری اداره کشور و مدیریت سیاسی جامعه میباشد. (جوادی آملی، 1375: 50) و ولایت در اصطلاح کلامی، به معنای ولایت مکتب و ولایت فرزانگان است. (عمید زنجانی، 1373: 326) تجربه سه دهه مدیریت فقه شیعه بر عرصه سیاسی کشور با اهمیتی چون ایران، بیانگر قابلیتهای عملی ولایت فقیه در هدایت جامعه است. به ویژه آنکه در این دوره تهدیدها و فشارهای خارجی و چالشها آسیبهای داخلی بیشماری انقلاب اسلامی را در معرض تهدید قرار میداد.
بحران و مدیریت بحران: مدیریت بحران نیازمند انجام مراحلی است که برخی از آنها عبارتند از:
شناخت و تعریف مسئله؛ درک آسیبپذیری و تهدید؛ تحلیل خطرپذیری؛ ترسیم و تدوین گزینههای ممکن راهبردی برای مهار و مدیریت بحران؛ سنجش بازخوردهای مثبت و منفی هر راهبرد؛ کاهش گزینههای مختلف به یک گزینه و انتخاب راهبرد برتر؛ پاسخ به بحران.
در خصوص روشهای واپایش (کنترل) بحران نیز به فنهایی از جمله: فن انضباطی، روانی، چانهزنی، پیشگیرانه، جریانسازی، استقرار دولت بحران و فن افزایش اعتبار اشاره کردهاند.
همچنین مدیریت بحران اصولی دارد که بر اساس آن گفته میشود:
1- هر اندازه سازماندهی نیروهای مقابلهکننده با بحران بیشتر باشد واپایش (کنترل) بحران آسانتر است.
2- هر اندازه میزان ارتباطات بین ارگانهای مقابلهکننده با بحران بیشتر باشد مدیریت بحران کاراتر است.
3- هر اندازه سرعت تصمیمگیری از سوی مدیریت بحران بیشتر باشد، سرعت واپایش بحران بیشتر است.
4- هر چقدر عوامل بحران برای مدیریت بحران آشناتر باشد، واپایش بحران آسانتر است.
5- به میزانی که برنامه و شرح وظایف نیروهای مقابلهکننده با بحران روشنتر باشد واپایش بحران سادهتر است. (گونهشناسی بحرانها، 1381: 29)
فتنه و فتنه 88: فتنه در لغت به معنای خالصسازی طلا و وسیله گداختن آن در آتش آمده است. فتنه در متون دینی به معنای عذاب، شکنجه، مصیبت و آزمایش استعمال شده است. وجه مشترک همه این معانی سختی است. فتنه در زبان قرآن و سنت به معنای بلا، کشمکش، درگیری و آزمایش اجتماعی به کار رفته است. در روایتی از امام علی(ع) فتنه به شورشهای ظالمانه «ناکثین، قاسطین و مارقین» اطلاق شده است. (حسینیان، 1389: 12)
یکی از بحرانهای عظیم و عمیق سی سال گذشته، جریان فتنه پیچیده و کور پس از انتخابات 88 میباشد که با وجود آسیبها و لطمات فراوان مادی و معنوی که به دنبال داشت. جلوههای ویژهای از قابلیتها و اقتدار مدیریت ولایت فقیه را به نمایش گذاشت. چرا که این فتنه به جهت لایههای چندگانه داخلی و پیوند تمامی معاندان، مخالفان و منتقدان جهت تحمیل خواستههای خود به نظام اسلامی میتوانست پیامدهای بسیار مخاطرهآمیزی برای نظام، انقلاب، ملت و کشور به دنبال داشته باشد. اما با مدیریت منحصر به فرد رهبر معظم انقلاب اسلامی حیله دشمنان به خودشان برگشت و نظام اسلامی اقتداری بیش از پیش یافت.
راهبردهای مقام معظم رهبری جهت مدیریت فتنه 88
اشاره:
فتنه 88 پس از انتخابات دهم ریاست جمهوری که یکی از پرشورترین انتخاباتهای تاریخ کشورمان بود، شکل گرفت. عمدهترین عوامل و عناصر دخیل در شکلگیری فتنه 88 را میتوان در موارد زیر خلاصه کرد:
1- دشمنان نظام جمهوری اسلامی از حضور بالای مردم در پای صندوقهای رای و پشتیبانی ملت هوشیار ایران از مواضع انقلابی دولت متضرر گردیده و خود را ناگزیر به تمکین در برابر خواستههای به حق آن میدانستند.
2- معاندان و مخالفان انقلاب اسلامی از استمرار گفتمان امام(ره) و احیای ارزشهای اصیل اسلامی و انقلابی ناخرسند بودند.
3- جریان مخالف با نفوذ در گروههای اصلاحطلب به دنبال منحرف ساختن انقلاب اسلامی از جهت اصلی خود میباشد.
4- جریان رادیکال هنجارشکن موسوم به گروههای اصلاحطلب انقلابگرا که اهداف خود را در چارچوب قانون اساسی قابل پیگیری ندانسته، با جریان مخالف داخل و خارج از کشور و حتی قدرتهای بیگانه به همسویی پرداختند.
5- جریان منتقد غیرمنصفی که خود را میانه یا معتدل معرفی نموده، اما به لحاظ عدم رعایت انصاف سعی در تضعیف دولت نموده و با متهم ساختن طرف مقابل خود به افراطگرایی تلاش نمود آن را به هر قیمت ممکن از صحنه سیاسی کشور حذف نمایند.
کاندیدای اصلاحطلبان تحت القائات دوستان و اطرافیانش پیش از اتمام انتخابات، خود را رسما رئیسجمهور دهم میدانست و با دعوت از خبرنگاران رسانههای مختلف اعلام داشت با تفاوت زیاد نسبت به رقبا پیشتاز است و کسانی از حلقه اول پیرامون وی مثل آقای خاتمی نیز پیروزی اورا پیش از پایان رایگیری تبریک گفتند. برخی از ایستگاهها (سایتها) نیز تعدادی آرای وی را 30 میلیون اعلام کردند.
در پرتو این فضای روانی مصنوعی هنگامی که واقعیتهای جامعه با اعلام نتایج آرا آشکار گردید، موسوی دچار حیرت و شگفتی شده و مدعی تقلب در انتخابات گردید. وی برخلاف ادعای قانونگرایی و حرکت بر مدار قانون که همواره در خلال تبلیغات انتخاباتیاش مورد تاکید قرار میداد نه تنها در برابر نتایج آرا و اختلاف یازده میلیونی رقیبش دست به مقاومت زد بلکه حاضر نشد اعتراضات خود را از طریق مجاری قانونی دنبال کرده و یا برای ادعای تقلب یازده میلیونی سند معتبری ارائه کند و البته عدم تبعیت وی از ولایت فقیه، بزرگترین انحرافی بود که موسوی را در جاده تقابل با امنیت ملی، قانون اساسی و نظام قرار داد.
با زیر سوال بردن سلامت انتخابات از سوی نامزدهای ناکام اصلاحطلب، بستر ورود عوامل بیگانه و عناصر فریبخورده داخلی جهت ایجاد ناامنی، آتشسوزی، درگیری و تشنج در خیابانهای تهران و برخی از شهرستانها فراهم گردید.
بهرهبرداری از فضایی که اصطلاحطلبان آن را اعتراض مسالمتآمیز و همراه با سکوت میخواندند زمینهای فراهم کرد تا در همان روزهای اول، تعداد زیادی از بانکها، اتوبوسها و اموال عمومی و خصوصی مورد تهاجم سوءاستفادهکنندگان قرار گیرد. درخواست نامزدهای شکستخورده برای تجمع غیرقانونی در خیابان انقلاب موجب حمله به یک مرکز نظامی سپاه و درگیری مسلحانهای گردید که در نتیجه آن هفت نفر جان خود را از دست دادند.
این در حالی بود که نظام با خویشتنداری و نیروی انتظامی با درایت، سعی در جلوگیری از دامنه بحران داشته و از هرگونه اقدام تحریکآمیز خودداری میکردند. اما تلاش برای خلع سلاح مراکز نظامی در راستای وارد کردن اعتراضات به مرحله نبرد گرم و آماده ساختن آنچه تحت عنوان نیاز اصلاحات به خون اعلام شده بود، نشان داد که با ورود عوامل ضدانقلاب، گروهکهای نفاق، انجمن پادشاهی و عدم مهار فتنه به پیچیدهتر شدن اوضاع کمک مینماید.
در چنین فضایی رهبر معظم انقلاب به منظور ناآرامیها و خاتمه مسائل پیش آمده در تدبیری تاریخی اقدام به حضور در نماز جمعه تهران نموده و در خطبههایی حکیمانه اعلام داشتند:
«بنده زیر بار بدعتهای غیرقانونی نخواهم رفت. امروز اگر چهارچوبهای قانونی شکسته شد، در آینده هیچ انتخاباتی دیگر مصونیت نخواهد داشت. بالاخره در هر انتخاباتی بعضی برندهاند، بعضی برنده نیستند؛ هیچ انتخاباتی دیگر مورد اعتماد قرار نخواهد گرفت و مصونیت پیدا نخواهد کرد. بنابراین همه چیز دنبال بشود، انجام بگیرد، کارهای درست، بر طبق قانون. اگر واقعا شبههای هست. از راههای قانونی پیگیری بشود. قانون در این زمینه کامل است و هیچ اشکالی در قانون نیست و همانطور که حق دادند که نامزدها نظارت کنند، حق دادند که شکایت کنند، حق دادند که بررسی بشود. بنده از شورای محترم نگهبان خواستم که اگر در مواردی خواستند صندوقها را بازشماری بکنند، با حضور نمایندگان خود نامزدها این کار را بکنند. خودشان باشند، آنجا بشمرند، ثبت کنند، امضا کنند. بنابراین، هیچ مشکلی در این جهت وجود ندارد.» (29/3/88)
با تاسف فراوان پس از بیانات فصلالخطاب مقام معظم رهبری دامنه اغتشاشات در روز بعد که مصادف با 30 خرداد بود با دعوت کاندیدای شکست خورده بسیار گسترده و عمیقتر گردید و شعلههای آتش فتنهای را که بدخواهان ملت تدارک دیده بودند، نمایان ساخت. بدون تردید رهبر معظم انقلاب اسلامی با مدیریت هوشمندانه و مشفقانه خویش نقش بسیار مهمی در فرو نشاندن آتشی داشتند که میرفت تا منافع ملی و آرمانهای انقلاب و امام راحل را بسوزاند. در این بخش به گوشهای از راهبردهای داهیانه معظم له اشاره میشود:
الف) راهبرد گفتمانسازی و مهندسی فرهنگی در راستای آرمانهای انقلاب
از جمله اقدامهای ستودنی و موثر مقام معظم رهبری فرهنگسازی و هدایت افکار عمومی به سوی الگوهای اسلامی و ایرانی میباشد که از طریق گفتمانسازی صورت داده و تاثیر زیادی در فضای تبلیغاتی انتخابات و ممانعت از ترویج فرهنگ بیگانه در کشور داشت. برخی از این گفتمانها عبارتند از:
1) گفتمان خواص و عوام: با این گفتمان ضرورت درسآموزی و عبرتگیری از تاریخ اسلام و تاریخ تحولات معاصر آشکار گشت و این مهم به گفتمان غالب در فضای سیاسی و رسانههای کشور تبدیل شد و فرهنگسازی هوشمندانهای را رقم زد. (کیست مرا یاری کند، 1375)
2) گفتمان مردمسالاری دینی: در دوران تلخ دوم خرداد که افراطیگری، ساختارشکنی، تنشآفرینی، تجدید نظرطلبی، استفاده ابزاری از زنان و جوانان و اصناف، دانشجویان و... گوشهای از مشخصههای آن به شمار میرود، سران جبهه دوم خرداد که بخشی به لیبرال دمکراسی و دستهای نیز به سوسیال دمکراسی گرایش پیدا کردند و مردمسالاری را شعار ایدهآل خود قلمداد کرده و دمکراسی لیبرال را الگوی بیبدیل حکومت مینامیدند، مقام معظم رهبری قطار دولت را از مهلکه التقاط و انحراف نجات داده و گفتمان مردمسالاری دینی را طرح نمودند. (پرتو ولایت، دفتر 19)
3) معرفی گفتمان برتر در هر سال: سال امام علی(ع)، سال رفتار علوی، سال امام خمینی(ره)، سال عزت و افتخار حسینی، سال وحدت و امنیت ملی، سال پیامبر اعظم(ص)، سال اتحاد ملی و انسجام اسلامی. با این فرهنگسازی، توجه مردم، نخبگان و رسانهها را به خود جلب و بر افکار آحاد جامعه تاثیرگذار شدند.
4) گفتمان جنبش نرمافزاری: با این گفتمان از گسترش ترجمه و التقاط فکری جلوگیری نموده و اعتماد به نفس و خودباوری در تولید علم را در دانشگاهیان و نخبگان کشور احیا نمودند. (چشمههای معرفت در گفتمان رهبری)
5) گفتمان خدمترسانی بیمنت: بر اثر این تدبیر بود که دکتر احمدینژاد در مسولیت شهرداری تهران و سپس در دوره ریاست جمهوری نهم و دهم با روحیه بسیجی و به طور شبانهروزی خدمترسانی بیمنت را شعار عملی و نظری خویش قرار داد و با استقبال و اعتماد مردم مواجه گردید.
6) گفتمان اصولگرایی: رهبر معظم انقلاب با طرح این گفتمان و برشمردن بیهویتی، لاابالیگری و التقاط، مرزبندی خاصی را روشن ساخت و جریانهای انقلاب را از افتادن در گرداب مرزبندیهای غربی نجات دادند و تصریح کردند نقطه مقابل اصولگرا، آدم بیاصول و لاابالی است، آدمی که به هیچ اصولی پایبند نیست. (پرتو ولایت، دفتر 34)
7) گفتمان عدالتخواهی: یکی از گفتمانهای موثری که سبب شد تا اصولگرایان شعار «عدالتمحوری» را برگزینند، طرح موضوع عدالت و عدالتخواهی بود. این در حالی بود که در دوره 8 ساله سازندگی به لحاظ حضور تکنوکراتها و فنسالاران در عرصه اجرایی کشور، الگویی از توسعه در دستور کار قرار گرفت که توجه چندانی به عدالت اجتماعی و طبقات محروم جامعه و توسعه مناطق محروم نشد. براساس بررسی انجام شده تنها 10 درصد از سخنان و گفتهها و نوشتههای رئیسجمهور پیرامون عدالت اجتماعی بود و این میزان نیز بخش عمدهای از آن تنها در عرصه گفتار بود و در عمل مشاهده نمیگردید. (حسینزاده، 1386: 175)
در دوران 8 ساله موسوم به اصلاحات نیز که برنامه اقتصادی مشخصی نداشت و به مشکلات معیشتی مردم و اقشار آسیبپذیر توجهی نمیشد، عدالت مورد غفلت قرار گرفت تا جایی که رانتخواری، ویژهخواری، شکاف طبقاتی، ثروتهای بادآورده، مرفهین بیدرد، تجملگرایی، اسراف و تبذیر، حیف و میل و زدوبندهای نامشروع، اختلاس و رشوهخواری، فساد اقتصادی، زمینخواری، تبعیض و بیعدالتی و دهها و صدها آسیب و آفت ویرانگر دیگر در این دورهها گسترش یافت و مرسوم گردید.
در چنین فضایی مقام معظم رهبری گفتمان عدالت و مقابله با فقر و فساد و تبعیض و بیعدالتی را تبیین نمودند و همگان را نسبت به تداوم این انحرافات ظالمانه بیدار نموده و هشدار دادند. اسلام عدالت اقتصادی را قائم به دو عنصر رفاه عمومی و تعدیل ثروت دانسته و برای تحقق این امر راهکارهایی اساسی ارائه میدهد:
1- ستاندن حقوق فقرا از اغنیا؛
2- حمایت از فقرا و محرومان؛
3- برگرداندن اموال به غارت رفته؛
4- تقسیم عادلانه ثروت، امکانات و فرصتها.
شکلگیری فضای عدالتخواهانه و ضد فساد پیش از انتخابات سال 84، محصول گفتمانسازی رهبر انقلاب در سالهای پیش بود. تاکید ایشان بر مسئله عدالت، طرح مسئله مبارزه با فقر و فساد و تبعیض به عنوان اصلاحات واقعی و فرمان ایشان به مبارزه قاطع با مفاسد اقتصادی، فضای گفتمانی را به وجود آورد که عدالتخواهی و ضدیت با فساد را به مطالبات اصلی مردم در سال 84 تبدیل کرد. در انتخابات سال 88 نیز مقام معظم رهبری دو محور گفتمانی را به موازات یکدیگر پیش میبردند. یکی موضوع سیرت و صورت انقلاب که بیشتر ناظر به صیانت از اصول و مبنای انقلاب بود و دیگری محور پیشرفت و عدالت که توامان در دهه چهارم ب عنوان گفتمان آیندهساز کشور بود. (امینی، 1389: 210)
ب) راهبرد روشنگری و اقناع افکار عمومی
آغاز اقدامهای روشنگرانه و هشداردهنده رهبر معظم انقلاب اسلامی جهت پیشگیری از وقوع حوادث خوشحالکننده دشمنان نظام و ناراحتکننده دوستان انقلاب اسلامی، به نخستین روزهای پس از انتخابات نهم ریاست جمهوری باز میگردد. چراکه آرایش سیاسی گروهها و نوع رقابتها در انتخابات دور نهم ریاست جمهوری به ویژه قرار گرفتن گروههای اصلاحطلب و اعتدالیون در پشت سر آقای هاشمیرفسنجانی در مرحله دوم، اوضاع سیاسی کشور را آبستن حوادثی ساخت که ناشی از عدم پیروزی این گروهها با وجود برخورداری از حمایتها و امکانات فراوان بود.
از منظر آگاهان سیاسی قرابتی میان مطالبات اصلاحطلبان با نامزد آنها (آقای هاشمی) وجود نداشت. اما آنها به جهت تصویر مخاطرهآمیزی که از پیروزی احمدینژاد برای خود ساخته بودند خود را ناگزیر به پذیرش شرایطی نامطلوب در برابر وضعیت نامطلوبتری میدیدند. با این وجود چراغ سبز اصلاحطلبان به جریان مدعی اعتدال نه به سود ارسالکنندگان این موج گردید و نه دریافتکننده آن، و این همان علت به وجود آوردن شرایطی نامتعارف در عرصه سیاسی کشور گردید که برای بزرگ راهبردشناس کشور، رهبر معظم انقلاب قابل درک بود. از اینرو، آغاز راهبرد روشنگریهای هشدارآمیز را میتوان پیش از پایان انتخابات نهم ریاست جمهوری مشاهده کرد.
1- روشنگری نسبت به تلاش دشمنان انقلاب جهت تلخ کردن شیرینی انتخابات
مقام معظم رهبری پیش از برگزاری انتخابات مرحله اول دور نهم در پیامی ضمن پیشبینی تلاش دشمنان نظام برای تلخ کردن شیرینی حضور ملت، نسبت به احساس خسارت از سوی بعضی از کاندیداها هشدار دادند و فرمودند:
«طرفداران نامزدهایی که توفیق خدمت در مسئولیت رئیس جمهوری نیافتهاند، نباید احساس خسارت کنند. هرکس بر طبق عقیده خود تلاش کرده است، سرافراز است و آنگاه که این تلاش با نیت خیر و قصد الهی باشد برخوردار از پاداش و قبول خداوند است انشاءالله ایران اسلامی، اکنون بار دیگر الگوی مردمسالاری صادقانه خود را که مبتنی بر رای و حضور مردم و نه مانند شیوه آمریکایی با لشکرکشی و تحمیل است، در برابر ملتهای جهان و خاورمیانه به نمایش گذارده است. این حادثه شیرین به کام دشمنان تلخ است. انتظار میرود همه با هوشیاری و آگاهی خود نگذارند فتنهگریهای احتمالی دشمن، شیرینی انتخابات را از کام ملت ایران بزداید.» (27 خرداد 1384)
2- روشنگری پیرامون خطر ادامه رقابتهای کینهجویانه
مقاممعظم رهبری با مشاهده ادامه رقابتهای انتخاباتی و بروز بعضی رفتارهای کینهجویانه از سوی رقبای انتخاباتی، خواستار خاتمه مسائل مربوط به دوره انتخابات و تبدیل رقابتها به رفاقتها به رفاقت گردیدند و فرمودند:
«دوران انتخابات دوران شور و التهاب است. با پایان گرفتن انتخابات باید هیجان و التهاب، جای خود را به متانت و رفاقت و همکاری بدهد. همه، چه طرفداران دیگر نامزدهای محترم باید از خود ظرفیت و حلم و دانایی بروز دهند. هیچ احساسی، چه شادمانی و چه ناشادمانی، نباید کسی را به رفتاری بر خلاف شان یک انسان متعهد و خردمند وادار سازد. وحدت ملی و رفق و مدارا، تضمینکننده امنیت کشور و خنثیکننده هر توطئه است.» (4/4/1384)
3- روشنگری نسبت به پیامدهای منفی تخریبهای انتخاباتی
رهبر معظم انقلاب همچنین به منظور جلوگیری از استمرار جو تبلیغاتی حاکم بر شرایط دوره انتخابات، پس از گذشت چند روز از انتخابات نهمین دوره ریاست جمهوری نسبت به بروز برخی از رفتارهای ناپسند و تخریب برخی از نامزدها هشدار داده و با دلجویی از بعضی اشخاص تخریب شده، در جمع مسئولان دستگاه قضا، فرمودند: «در خلال این انتخابات، برخی کارهایی انجام گرفت که بنده به عواملی که این کارها را انجام دادند، بدبینم؛ این تخریبهایی که صورت گرفت. بعضی از تخریبها البته از روی بیتوجهی بود؛ بعضی از آقایان و نامزدها یا طرفداران آنها با محاسباتی، حرفهایی نسبت به نظام زدند که واقعبینانه نبود؛ خیلی از مثبتات نظام، از کارهای بزرگ نظام نادیده گرفته شد و سیاهنمایی شد. و پیشرفتهای عظیمی که به وسیله دولتها در این سالها به وجود آمده، ندیده گرفته شد؛ اینها از روی غفلت بود، لیکن بعضی از این تخریبها از روی غفلت نبود.» (بیانات در دیدار رئیس و مسئولان قوه قضائیه، 7/4/1384)
4- روشنگری نسبت به سوءاستفاده دشمنان از کینهجوییهای شخصی
رهبر معظم انقلاب اسلامی در راستای کاهش اختلافهای باقیمانده از انتخابات و جلوگیری از سوءاستفاده دشمنان انقلاب اسلامی از کینهجوییهایی شخصی، آرای همه مردم را رای به ارزشها تفسیر نموده و حرکت دولت نهم را در راستای همین ارزشهای انقلاب اسلامی ارزیابی نموده و فرمودند:
«من مکرر این را گفتهام. ما در انتخاباتی که چند ماه پیش گذراندیم، اکثریت قریب به اتفاق مردم، به ارزشهای انقلاب رای دادند؛ چه آنهایی که به آقای احمدینژاد رای دادند، چه آنهایی که به آقای هاشمی رفسنجانی رای دادند؛ چون آقای هاشمی هم یکی از برجستگان انقلاب است؛ ایشان یک شخصیت انقلابی، روحانی و معمم است و بسیاری از کسانی که به ایشان رای دادند، در واقع به همین ارزشها رای دادند. نباید تصور کرد که هفده میلیون به شعارهای آقای احمدینژاد رای دادند و ده میلیون دیگر رای ندادند؛ قضیه این گونه نیست؛ بلکه اکثریت بزرگی از مردم در این انتخابات پایبندی و خودشان را به دین، به ارزشهای انقلاب، به دلبستگیهای امام نشان دادند و دولتی هم بر این اساس تشکیل شده و همین شعارها را هم این دولت تکرار میکند و ادامه میدهد و حرکت میکند، مردم هم استقبال میکنند و با آغوش باز این حرفها را میپذیرند.» (بیانات در جمع اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی، 13/10/1384)
5- روشنگری نسبت به حرکتهای به ظاهر انقلابی
نظریه شکست انقلاب اسلامی به سبکی که انقلاب به بار نشست یعنی بهرهگیری از ظرفیت جوان بودن جمعیت کشورمان با شعارهای انقلابی و مذهبی از مدتها قبل در دستور کار بیگانگان قرار داشت که با اوجگیری آن توسط سران فتنه، مورد اشاره رهبر معظم انقلاب قرار گرفت، آنجا که فرمودند:
«دشمنان ما هم از این انتخابات به نظر من یک تجربهای اندوختهاند، و اگر نیندوختند، باید بیندوزندو و آن این است که: دشمن بداند با چه حقیقتی روبهرو است؛ در فهم نظام اسلامی و انقلاب اسلامی دچار اشتباه نشوند؛ خیال نکنند انقلاب اسلامی و نظام اسلامی را با این جور کارهای پیش پا افتاده میتوان به زانو درآورد. نظام اسلامی زنده است. خیال نکنند با یک تقلید مغلوط از حضور عظیم مردمی در انقلاب سال 1357، یک کاریکاتور از آن انقلاب، میتوانند به عظمت انقلاب و نظام اسلامی ضربه بزنند. این تجربه برای دشمن باید پیش آمده باشد. اشتباه نکنند؛ نظام اسلامی با این حرفها شکست نخواهد خورد.» (دیدار با نمایندگان نامزدهای انتخاباتی، 27/3/1388)
6- روشنگری نسبت به سوءاستفاده از خط امام(ره)
سوءاستفاده از خط امام(ره) نیز توطئه دیگری بود که مقام معظم رهبری نسبت به آن روشنگری فرموده و تصریح کردند:
«عظمت این انقلاب و عظمت این نظام و ریشهداری نظام جمهوری اسلامی در حوادث این یکی دو ماه اخیر، بیشتر برای دشمنان جمهوری اسلامی آشکار شد. این ملت، ملت باایمانی است؛ ملت هوشیاری است؛ ملت با استعدادی است. با مسجد ضرار نمیشود این ملت را شکست داد. ما در تاریخ خودمان نمونههایی را از این داریم: «والذین اتخذوا مسجدا ضرارا و کفرا و تفریقا بینالمومنین و ارصادا لمن حارب الله و رسوله». با تقلید از رهبر عزیز و عظیمالشان انقلاب، امام بزرگوار ما، که از دل، از جان، با همه وجود غرق در قرآن بود، نمیشود این مردم را فریب داد. این مردم دلشان به ایمان روشن است؛ این مردم آگاهاند؛ جوانهای ما آگاهاند. این تجربهای است برای دشمن.» (همان)
7- روشن کردن نقش دشمنان انقلاب اسلامی
در راستای هدایت جامعه اسلامی خاصه تعداد معدود فریب خوردگانی که قادر به تشخیص حق و باطل نبودند، بارها اقدام به افشای دستهای پیدا و پنهان دشمنان قسم خورده ملت مسلمان ایران نموده و فرمودند:
«حالا تا گفته میشود دشمن خارجی، فورا خارجیها با چهره حق به جانب میآیند که نه، نه، ما دخالتی نداریم، ما کاری نکردیم. این بیحیایی است؛ همه میبینند. حالا آن کاری که دستگاههای اطلاعاتی و دیگران کشف میکنند و دخالتها را میدانند، آن به کنار؛ آن چیزی که همه دارند مشاهده میکنند، نقش رسانههاست که مهمترین نقش را در این چند ده سال اخیر، رسانهها در تحولات ملتها داشتهاند... من یک وقتی چند سال قبل از این، به عنوان هشدار، اینجا گفتم که رسانهها و دستگاههای تبلیغاتی و اطلاعاتی وابسته به استکبار، میداندارترین عناصر دشمنان استقلال ملتها برای به آشوب کشیدن ملتها هستند؛ برای اینکه اینها را از مسیری که دارند حرکت میکنند، منصرف کنند. و چن تا کشور را مثال زدم. خوب، امروز نسبت به آن چند سال قبل که ما این حرف را زدیم، وسایل ارتباطاتی خیلی گستردهتر، وسیعتر، همگانیتر، و متنوعتر شده است. دشمنان دارند کار میکنند، آن وقت میگویند ما هیچ کاری نمیکنیم! ما هیچ اقدامی نمیکنیم! دستورالعملهایشان برای گروههای غافل و نادان اغتشاشگر توی رسانههای خودشان به طور علنی دارد پخش میشود: این جوری با پلیس درگیر بشوید؛ این جوری علیه بسیج حرف بزنید؛ این جوری توی خیابان اغتشاش ایجاد کنید؛ این جوری تخریب کنید؛ این جوری آتش بزنید؛ اینها دخالت نیست؟ از این دخالت واضحتر؟ علنیتر؟ این را مردم ما به چشم دیدند. اینها برای ملت ما تجربه است.» (همان)
8- تحلیل روشنگرانه از رویکرد مردم در انتخابات
«ملت ما، علیرغم همه بدخواهیها و ملعنتهایی که دشمنان در تبلیغاتشان کردهاند، به مبانی انقلاب پایبندتر و علاقهمندتر شد، که نمونهاش را در همین انتخابات ریاست جمهوری دیدید؛ ملت به شعارها رای داد: شعار عدالتطلبی، شعار خط امام، شعار پایبندی به ارزشهای اسلامی؛ ملت دور این محورها جمع شدند. بحمدالله مسئولان هم نتوانستند خودشان را در عرصه حرکت، به مردم نشان دهند. امروز بحمدالله همت و حرکت مسئولان ما – مسئولان دولتی، نمایندگان مجلس – برای پیشرفت به سمت مبانی و ارزشهای انقلاب ستودنی است؛ آنها کار میکنند و حرفهایی را که گفته شده؛ به مرحله عمل نزدیک میکنند. برای یک ملت ، چه از این بالاتر؛ و چه از این زیباتر و شیرینتر؟ بدخواهان جمهوری اسلامی هم همین مسائل را میبینند.» (بیانات در جمع مردم قم، 19/10/1384)
9- دعوت از نمایندگان نامزدها جهت اقناع افکار عمومی
به منظور جلوگیری از هرگونه شبهه و بهانه در دست سوءاستفادهکنندگان، مقام معظم رهبری در همان هفته نخست، نمایندگان هر چهار نامزد شرکتکننده در انتخابات را به حضور پذیرفته و ضمن استماع اظهاراتشان، به ارائه تحلیل صحیحی از انتخابات دهم پرداخته و فرمودند:
«ما باید سعی کنیم، دقت کنیم که انتخابات مایه انشقاق نشود؛ این حرف اصلی من است. اینکه ما تصور کنیم که یک گروه مثلا بیستو چهار میلیونی یک طرفاند، یک گروه چهارده میلیونی یک طرفاند، این به نظر من یک خطای بسیار بزرگی است؛ قضیه این جور نیست. همه در یک طرف قرار دارند. آن کسانی که به رئیس جمهور منتخب این دوره از انتخابات رای دادند، همان قدر وابسته به انقلاب و کشور و نظاماند، که آن کسانی که رای ندادند. مجموعههای مردمی، فرزندان این کشورند؛ فرزندان این ملتاند. این خطاست که ما این دو مجموعه رایدهنده را یک عدهای رای به یک نامزدی دادند، یک عدهای رای به آن نامزد ندادند، اینها را ما متخاصم و متقابل فرض کنیم؛ نه، در یک مسئلهای، در یک گزینشی، اینها سلیقهشان یک جور نبوده، لکن در اصل قضیه، در اعتقاد به نظام، در پشتیبانی از جمهوری اسلامی، همه اینها با هم یکی هستند. ما نگاه کنیم به رای قریب چهل میلیونی مردم در این دوره؛ این مهم است.» (26/3/1388)
معظم له در همان جلسه پس از تاکید براینکه همه چهل میلیونی که پای صندوق رای آمدهاند و حتی کسانی که در حمایت از یک نامزد اجتماع میکنند، همه عضوی از خانواده بزرگ ملت ایران هستند که برای کشورشان به پای صندوق رای آمده، حفظ این وحدت را وظیفه همگانی دانسته و تصریح فرمودند:
«آن کسانی که اجتماع میکنند برای حمایت از یک نامزد، با آن کسانی که اجتماع میکنند برای حمایت از نامزد دیگر، هر دو ملت ایراناند، گروههایی از مردماند؛ ما باید با این دید نگاه کنیم. آرایی هم دارند؛ یک جمعی رای به این دادند، یک جمعی رای به آن دادند. البته قاعده مردمسالاری این است که اکثریت بر اقلیت در مقام عمل تقدم پیدا میکند؛ یعنی آن کسی که اکثریت به او رای دادند، او مسئولیت را به عهده میگیرد؛ این قاعده مردمسالاری است. اما این به معنای ایجاد تزاحم و ایجاد تعارض و دشمنی نیست. با ایجاد دشمنی همهتان مقابله کنید. این مخصوص یک نامزد یا یک ستاد یا یک مجموعه نیست؛ همه وظیفه دارند که با ایجاد نقار و دشمنی و کدورت مقابله کنند.» (همان)
10- دستور رسیدگی به شکایت نامزدهای در راستای اقناعسازی
همچنین به منظور پایان دادن به هرگونه بحث و اختلاف نامزدها، رهبر معظم انقلاب در همان دیدار، دستور صریح رسیدگی به شکایات را به شورای نگهبان صادر فرموده و تاکید کردند:
«ممکن است کسانی همانطور که حالا آقایان هم ذکر کردید، اشکالات و اعتراضاتی را بر مجاری گوناگون امور در انتخابات ثبت کرده باشند و اعتراض داشته باشند، که البته، راههای قانونی وجود دارد. رسیدگی به اینها حتما باید انجام بگیرد. مواردی را آقایان ذکر کردید. من درخواست میکنم ار آقایان مسئول در وزارت کشور و همچنین در شورای نگهبان که به این موارد دقیقا رسیدگی کنند. اگر چنانچه بعضی از اشکالات مقتضی این هست که پارهای از صندوقها بازشماری بشود. اشکالی ندارد. حالا مثلا یک مورد را آقایان ذکر کردند که آن شخص گفته که رای فلان نامزد این تعداد است. بعد در شمارش تعداد دیگری معرفی شده؛ خیلی خوب، کاری ندارد؛ صندوقهای مورد اشکال را، یا به طور تصادفی تعدادی از صندوقها را بازشماری کنند؛ خود نمایندگان ستادها هم حضور داشته باشند و ببینند، تا اطمینان کامل برای همه حاصل بشود.» (26/3/88)
ج) راهبرد نصیحت و هشدار جهت پیشگیری از بروز فتنه
باگذشت بیش از دو ماه از انتخاب آقای احمدینژاد به عنوان نهمین رئیسجمهور کشور، بروز برخی از مسائل و انتقادهای تخریب گونه نشان میداد که هنوز کدورتهای زمان انتخابات برطرف نشده و زخمهای ناشی از آن، موجب سوءاستفاده تفرقهافکنان در صفوف خواص و مسئولان کشور میگردد.
1- هشدار نسبت به خطر تفرقه با التیام زخمهای انتخاباتی
در همین راستا رهبر معظم انقلاب در جمع خبرگان رهبری، دفع و رفع ریشهای کدورتها و زخمهای انتخاباتی را یکی از وظایف مسئولان نظام برشمرده و فرمودند: «وظیفه ما در درجه اول، حفظ اتحاد کلمه است. انتخابات با همه محسناتی که دارد و با شور و هیجانی که در جامعه ایجاد میکند – که یکی از بزرگترین حماسه ها را در طول سالها به وجود میآورد – معمولا در هر دورهای این عارضه را هم دارد که بین گروهها و افرادی از مردم دلتنگیهایی ایجاد میشود؛ بین سلایق گوناگون – ولو با خط مشی واحد – دلتنگیهایی به وجود میآید؛ بین اشخاص و افراد دلتنگیهایی به وجود میآید. ما باید به سرعت این عارضه را ترمیم کنیم... ماها برحسب موقعیت حساستری که داریم، وظیفهمان در همه موارد – از جمله در این مورد – سنگینتر است. سعی کنیم آنچه را که در دوران انتخابات از دلتنگیها و کدورتها به وجود آمده و احیانا زخمهایی بر دلها و جانها خورده، التیام دهیم.» (17/6/1384)
2- تذکر نسبت به انتقادات غیرمنصفانه علیه دولت
عدم توجه به لزوم اتحاد و کنار گذاشتن کدورتها سبب گردید تا انتقادات غیر منصفانه علیه دولتی که هنوز کابینهاش به طور کامل شکل نگرفته بود در دستور کار مخالفان دولت قرار گیرد. مقام معظم رهبری این رویه را مورد تقبیح قرار داده و فرمودند:
«درباره دولت، آنچه که به نظرم میرسد لازم است عرض بکنم، این است که دولت ما بحمدالله یک دولت تازه نفس و آمده به کار است. آنچه که من از نزدیک احساس میکنم این است که میبینم به طور جدی این برادران آماده هستند تا وظایفی را که قانون برعهده آنها گذاشته است، تحقق ببخشند؛ من این را احساس میکنم که عازم بر کار کردن و عمل کردن هستند. الان که زمان کوتاهی از تشکیل این دولت گذشته است حالا دو ماه یا دو ماهونیم انسان میبیند بعضیها که در قبال برخی از مسائل، پنج سال و ده سال صبر کردند و چیزی نگفتند، حالا در این دو، سه ماه بیصبری میکنند؛ پا به زمین میزنند که چرا فلان کار نشد!؟ چرا فلان کار چنین شد!؟ باید به دولت کمک کرد؛ باید به آن کسانی که در وسط این گود مشغول چالشهای بزرگ هستند، مدد رساند و فرصت داد تا کار خودشان را انجام بدهند. البته اگر خدای نکرده، کوتاهی صورت بگیرد، بنده خودم اول مدعی خواهم بود؛ لیکن این هم که ما دولتی را که اول کارش هست و هنوز از تشکیل آن، دو، سه ماه بیش نگذشته است، به پای میز مطالبه بکشیم و دائم از او مطالبه کنیم چرا فلان کار نشد، این، بیانصافی است.» (29/7/1384)
3- هشدار نسبت به رواج اخلاق بیانصافی
با تاسف فاصله از رقابتهای انتخابات نهم، نه تنها چیزی از حجم تخریبها علیه دولت نکاست بلکه با نزدیک شدن انتخابات مرحله بعد، بر ابعاد آن نیز افزوده گشت تا جایی که رهبر معظم انقلاب در خطبههای نماز جمعه با ابزار گلایه از رواج اخلاق بیانصافی در کشور، ورود به مباحث انتخاباتی را زود هنگام ارزیابی نموده و فرمودند:
«ما حدود نه ماه هنوز تا انتخابات فاصله داریم، اما خاصیت انتخابات این است که عناصر، فعال میشوند؛ حرف میزنند. خوب، حرف بزنند. حالا در باب انتخابات حرفهای گفتنی متعددی هست که انشاءالله در وقت خودش، در فرصت مناسب خودش، آنها را به ملت عزیزمان عرض خواهیم کرد؛ حالا هنوز زود است. لیکن انسان احساس میکند که در بین آنچه که امروز گفته میشود، بیانصافیهایی صورت میگیرد. اگر کسی برای آینده کشور، برای حل آنچه که معضلات کشور مینامند، برنامهای دارد، حرفی دارد، آن حرف را بیان کند. اگر چنانچه میتواند راهحلی برای مشکلاتی که وجود دارد- حالا مثلا مشکل گرانی یا تورم- پیدا کند، آن راه حل را بگویند. تخریب کردن مسئولین، تخریب کردن دولت، هیچ مصلحت نیست و جزء کارهای صحیح اسلامی نیست... انسان گاهی اوقات میبیند چیزهایی میگویند که بیانصافی میشود. نباید اخلاق نکوهیده بیانصافی در جامعه ما رواج پیدا کند؛ ما نباید دچار بیانصافی بشویم؛ به خصوص نخبگان، نگاه کنند، منصفانه حرف بزنند.» (/6/1387)
4- انذار عذاب الهی به قلمهای مسموم عرصه مطبوعات کشور
افراط در تخریب دولت نهم، سبب گردید تا بارها رهبر معظم انقلاب نسبت به انتقادات مخرب و نقد منصفانه دولت نهم هشدار داده و در راستای مهار هجمه علیه دولت توصیههای لازم را صادر فرمایند. با این وجود جریانی که موفقیتهای دولت را زمینهساز پیروزی بعدی آقای احمدینژاد میدانست منفعت خویش را در پذیرش سکوت نمیدانست، بنابراین چیزی از آتش توپخانه رسانهای علیه دولت نهم کاسته نشد تا جایی که مقام معظم رهبری در تذکری کمسابقه از نقد غیرمنصفانه به عنوان بیبندوباری در گفتار یاد فرموده و به چنین کسانی وعده عذاب الهی دادند، ادامه تخریبها علیه دولت سبب گردید تا رهبر معظم انقلاب در جمع کارگزاران حج، منتقدان غیرمنصف دولت را مورد عتاب قرار داده و آنها را نسبت به عواقب اخروی اینگونه رفتارها هوشیار سازند. معظمله تاکید فرمودند:
«فضای تبلیغاتی کشور، فضای مطبوعاتی کشور، فضای تبلیغات سیاسی کشور به هیچ وجه فضای خرسندکنندهای نیست. ما بایستی از اسلام برای عمل خودمان، برای رفتارهای خودمان، برای موضعگیریهای خودمان درس بگیریم و بدانیم بقای نظام اسلامی، برکات الهی، تفضلات و رحمت الهی تا وقتی است که ما پایبند و مقید باشیم... وقتی رحمت الهی برای ما پیش خواهد آمد که مواظب و مراقب خودمان باشیم؛ مراقب حرفزدنمان، مراقب اقدام کردنمان، مراقب تبلیغاتمان. این فضای بیبندوباری در حرف زدن، در اظهارات علیه دولت، علیه کسی به خاطر اغراض، این ها چیزهایی نیست که خدای متعال از اینها به آسانی بگذرد.» (16/8/1387)
د) مدیریت بحران جهت مقابله با فتنه
رهبر معظم انقلاب با تشخیص دقیق نامتعارف بودن شرایط، اقدامها و برنامههای واپایش (کنترل) و مدیریت بحران را از همان لحظه شروع انتخابات آغاز نمودند.
1- صدور فرمان آمادهباش به مردم از پای صندوق رای
مقام معظم رهبری هشدار نسبت به وقوع فتنه را مدتها پیش از برگزاری انتخابات آغاز نموده و هر چه به مرحله برگزاری انتخابات نزدیکتر میشدیم آن را جدیتر تلقی مینمودند تا جایی که در پای صندوق رای این موضوع را علنی کرده و رسما از مردم خواستند تا راسا جهت مقابله با هرگونه آشوب و فتنه اقدام نمایند.
«ما سی سال است انتخابات داریم و بحمدالله همیشه در انتخاباتها، امنیت برقرار بوده است. این خیلی نعمت بزرگی است؛ این ناشی از تفضل الهی و ناشی از شعور و درک مردم ماست. امروز هم من امیدوارم و از مردم خواهش میکنم که توجه کنند، همین امنیت، همین آرامش و همین متانت و سکینه روحی لازم، در آنها وجود داشته باشد. ممکن است بدخواهانی بخواهند در مراکز رای تشنج ایجاد کنند؛ هرگونه تشنجی به ضرر صندوقهای رای تمام خواهد شد؛ یعنی به ضرر آرای مردم و به ضرر مردم است؛ اگر کسانی خواستند چنین تشنجی ایجاد کنند، خود مردم نگذارند و با متانت، با صبر و با حلم و وقار خودشان، مانع بشوند از اینکه خواسته بدخواهان این ملت عملی بشود.» (بیانات در پای صندوق رای، 22/3/88)
2- پرهیز دادن نامزدها از گفتار و رفتار تحریکآمیز
رهبر معظم انقلاب در همان روز نخست پس از انتخابات به تلاش دشمن برای تلخ کردن شیرینی انتخابات اشاره فرمودند و از ملت شریف ایران خواستند هوشیاری، بردباری و خویشتنداری خویش را حفظ کنند. معظمله همچنین به نامزدها نیز متذکر شدند از هرگونه رفتار و گفتار تحریکآمیز خودداری نموده تا بتوانند از این امتحان الهی بیرون آیند.
«گمان بر این است که دشمنان بخواهند با گونههایی از تحریکات بدخواهانه، شیرینی این رویداد را از کام ملت بزدایند. به همه آحاد مردم و به ویژه جوانان عزیز که سرزندهترین نقشآفرینان این حادثه شورانگیز بودند، توصیه میکنم که کاملا هوشیار باشند. همواره باید شنبه پس از انتخابات، روز مهربانی و بردباری باشد. چه طرفداران نامزد منتخب و چه هواداران دیگر نامزدهای محترم، از هرگونه رفتار و گفتار تحریکآمیز و بدگمانانه پرهیز کنند. رئیس جمهور منتخب و محترم، رئیس جمهور همه ملت ایران است و همه و از جمله رقیبان دیروز باید یک پارچه از او حمایت و به او کمک کنند. بیشک این نیز امتحانی الهی است که موفقیت در آن خواهد توانست رحمت خداوند متعال را جلب کند.» (22/3/1388)
3- توصیه به طرفین برنده و بازنده انتخابات
معظمله خطاب به نمایندگان نامزدهای انتخابات، نسبت به عواقب هرگونه رفتار نسنجیده توصیهای هشدارآمیز دادند و فرمودند:
«البته هر طرفی ملاحظاتی باید بکند؛ این را من قبول دارم. هم آن طرفی که توانسته اکثریت را به دست بیاورد، ملاحظاتی لازم است بکند، توجهاتی بکند، مراقبتهایی در کیفیت رفتار و حرکت انجام بدهد، هم آن طرفی که این رای اکثریت را کسب نکرده، او هم مراقبتهایی لازم دارد. همه باید حلم داشته باشند. حلم اسلامی که ما در فارسی او را بردباری معنا میکنیم، معنایش توان تحمل و ظرفیت تحمل است. همه باید ظرفیت تحمل داشته باشند، بتوانند تحمل کنند؛ تحمل پیروزی هم کار آسانی نیست، تحمل عدم پیروزی هم کار آسانی نیست. حلم داشتن و تحمل کردن و ظرفیت پیروزی و عدم پیروزی را داشتن، یکی از فضائل انسانی است؛ ما باید این را هم در نخبگان؛ هم در آحاد عظیم مردم ترویج بکنیم.» (27/3/88)
4- دستور شناسایی و تفکیک صفوف خرابکاران
رهبر معظم انقلاب کسانی را که دست به اقداهای خرابکارانه زدند، مخالفان نظام معرفی کرده که نمیخواهند در کشور آرامش باشد و نباید آنها را در زمره طرفداران هر یک از نامزدها قلمداد نمود.
«این تخریبهایی که انجام میگیرد، این کارهای زشتی که انجام میگیرد، بعضا جنایاتی که واقع میشود، مربوط به هیچکدام از این اطراف قضیه نیست؛ این مربوط به مردم نیست، مربوط به نامزدها نیست؛ مربوط به خرابکارهاست، مربوط به اخلالگرهاست. مبادا کسی توهم کند و تصور بکند که این مربوط به این است که اینها طرفدار فلان نامزدند؛ نه، اینها مثل همان کسانی هستند که اختلافهای مذهبی را بین مسلمانها راه میاندازند که ما مکرر گفتهایم اینها نه سنیاند، نه شیعه؛ شیعه را علیه سنی، سنی را علیه شیعه تحریک میکنند، و در وضع اتخاد جامعه عظیم ما هم همینجور است. کسانی که یک طرف را علیه یک طرف تحریک میکنند، کارهایی میکنند به عنوان طرفداری از یک جهت، در حالی که حقیقتا طرفداری از او نیست؛ اینها نه از این طرفاند، نه از آن طرف. اینها کسانی هستند که با اصل نظام مخالفاند، با آرامش کشور مخالفاند، طرفدار تشنجاند، طرفدار اغتشاشاند، میخواهند آرامش نباشد.» (همان)
5- امر به خویشتنداری طرفین برنده و بازنده انتخابات
دعوت طرفین به خویشتنداری و پرهیز از رفتارهای تحریکآمیز توصیه دیگری بود که رهبر معظم انقلاب اسلامی در راستای مدیریت واپایش (کنترل) بحران به عمل آورده و خطاب به نمایندگان نامزدها فرمودند:
«هیچکس نباید به این تشنجآفرینی و اغتشاشآفرینی کمک کند و همه باید در مقابل او صریح موضع بگیرند. کما اینکه مواضع حقیقی شماها هم جز این نیست. صریح موضع بگیرند، روشن کنند که این خواست آنها نیست. و هر کاری که تشنجآفرین باشد، واقعا نکنند؛ یعنی همدیگر را عصبانی نکنند... دو جناح و دو گروه همدیگر را عصبانی نکنند؛ نه آن کسانی که نامزد مورد علاقهاشان پیروز شدهجوری حرف بزنند، جوری رفتار کنند که آن طرف مقابل را عصبانی کند، جریحهدار کند؛ نه آن کسانی که نامزد مورد علاقهاشان رای نیاورده، جوری حرف بزنند، جوری اقدام کنند که آن طرف را عصبانی کند؛ نه همه یک جهت مشترک دارید که آن عبارت است از حضور در این صحنه انتخابات و دفاع از نظام اسلامی؛ این اساس قضیه است، این آن چیزی است که دل ولیعصر (ارواحنافداه) را راضی میکند و خشنود میکند.» (همان)
ه) اتمام حجت و هشدار
با گذشت چند ماه از انتخابات، مقام معظم رهبری دوره فتنهگری به بهانه مباحث انتخاباتی را خاتمه یافته اعلام کرد و در واقع اغتشاشات و فتنههای این دوره را غیر مرتبط با مسائل انتخاباتی توصیف کرده و راهبرد خاص «اتمام حجت» را برای مقابله با این دوره ترسیم نمودند.
1- اتمام حجت
نائب امام معصوم به عنوان ولیفقیه زمان از قانونشکنان خواستند تا به روشهای غیرقانونی خویش خاتمه داده و برای اتمام حجت با آنها فرمودند:
«زورآزمایی خیابانی بعد از انتخابات کار درستی نیست، بلکه به چالش کشیدن اصل انتخابات و اصل مردمسالاری است. من از همه میخواهم به این روش خاتمه بدهند. این روش، روش درستی نیست. اگر خاتمه ندهند، آنوقت مسئولیت تبعات آن، هرجومرج آن، به عهده آنهاست. این تصور هم غلط است که بعضی خیال کنند با حرکات خیابانی، یک اهرم فشاری علیه نظام درست میکنند و مسئولین نظام را مجبور میکنند، وادار میکنند تا به عنوان مصلحت، زیربار تحمیلات آنها بروند. نه، این هم غلط است. اولا تن دادن به مطالبات غیرقانونی، زیر فشار، خود این، شروع دیکتاتوری است. این اشتباه محاسبه است؛ این محاسبه غلطی است. عواقبی هم اگر پیدا کند، عواقبش مستقیما متوجه فرماندهان پشت صحنه خواهد شد. اگر لازم باشد، مردم آنها را هم در نوبت خود وقت خود خواهند شناخت.» (همان)
2- اعلام نمره مردودی خواص
از نگاه آسیبشناسانه رهبر معظم انقلاب، یکی از علل فتنه 88 و تداوم آن به کمکاری و حتی همراهی برخی از خواص و نخبگان جامعه باز میگشت که نمره آنها را در این امتحان الهی مردود اعلام فرمودند:
«امتحانهایی هم در این انتخابات پیش آمد. یک امتحان، امتحان آحاد مردم بود. به نظر من مردم در این امتحان برنده شدند؛ نمره قبولی گرفتند. حضور عظیم مردم، یک امتحان عظیمی بود که آنها را سرافراز کرد. بسیاری از آحاد مردم، از جریانهای سیاسی، طبق وظیفهاشان عمل کردند. بعضی از خواص هم البته مردود شدند. این انتخابات بعضیها را مردود کرد.» (همان)
3- خنثی کردن توطئه معرفی اغتشاشگران به نام مردم
جداسازی حساب اغتشاشگران از مردم راهکار دیگری بود که مقام معظم رهبری برای خنثیسازی توطئه رسانههای غربی و رسوا کردن عناد فتنهگران با نظام اسلامی صورت داده و در بیان رسایی فرمودند:
«اشتباه است اگر کسی خیال کند که یک گروه معدود، آن هم در تهران، فرض بفرمایید به ظرف زباله شهرداری تعرض میکند – زورش به او میرسد – یا فرض کنید به اموال مردم – به موتور سیکلتشان، به ماشینشان، به بانکشان، به دکانشان – تعرض میکند، این مردماند؛ نه مردم نیستند. بله، بلندگوی استکباری وقتی میخواهد از اینها حمایت کند، میگوید مردم. اینها مردماند؟! مردم آن میلیونهایی هستند که تا این اغتشاش گران را، این مفسدین را در صحنه میبینند، کنار میکشند و آنها را با نفرت نگاه میکنند؛ برهمزنندگان امنیت عمومی را، آرامش اجتماعی را با انزجار نگاه میکنند.» (همان)
4- فصلالخطاب معرفی کردن قانون
ولیامر مسلمین جهان به منظور آگاهسازی مردم به ویژه کسانی که احیانا مرتکب خطای تحلیلی شده و فریب برخی از مدعیان قانونگرایی را خوردهاند، چهره واقعی آنها را با معرفی قانون به عنوان فصلالخطاب برملا ساخته و فرمودند:
«من به این برادران عرض میکنم، به مسئولیت پیش خدای متعال فکر کنید: پیش خدا مسئولید، از شما سوال خواهد شد. آخرین وصایای امام را به یاد بیاورید؛ قانون، فصلالخطاب است؛ قانون را فصلالخطاب بدانید. انتخابات اصلا برای چیست؟ انتخابات برای این است که همه اختلافها سر صندوق رای حلوفصل بشود. باید در صندوقهای رای معلوم بشود که مردم چی میخواهند، چی نمیخواهند؛ نه در کف خیابانها. اگر قرار باشد بعد از هر انتخاباتی آنهایی که رای نیاوردند، اردوکشی خیابانی بکنند، طرفدارانشان را بکشند به خیابان؛ بعد آنهایی که رای آوردهاند هم، در جواب آنها، اردوکشی کنند، بکشند به خیابان، پس چرا انتخابات انجام گرفت؟ تقصیر مردم چیست؟» (همان)
5- اخطار به نخبگان جهت توجه به مسئولیتشان در گفتهها و ناگفتهها
از دیگر راهکارهای مقام معظم رهبری جهت واپایش (کنترل) دامنه بحران و جلوگیری از سوءاستفاده دشمنان از شرایط فتنه، توجه دادن نخبگان به مسئولیتشان نسبت به آنچه که نباید بگویند و آنجا که باید بگویند، میباشد؛ چنانچه فرمودند: «نخبگان بدانند هر حرفی، هر اقدامی، هر تحلیلی که به آنها کمکم بکند، این حرکت در مسیر خلاف ملت است. همه ما خیلی باید مراقب باشیم؛ مراقب حرف زدن، مراقب موضعگیری کردن، مراقب گفتنها، مراقب نگفتنها، یک چیزهایی را باید گفت؛ اگر نگفتیم، به آن وظیفه عمل نکردهایم، یک چیزهایی را باید بر زبان نیاورد، باید نگفت؛ اگر گفتیم، برخلاف وظیفه عمل کردهایم، نخبگان سر جلسه امتحاناند؛ امتحان عظیمی است. در این امتحان، مردود شدن، رفوزه شدن، فقط این نیست که ما یک سال عقب بیفتیم؛ سقوط است. اگر بخواهیم به این معنا دچار نشویم، راهش این است که خرد را، که انسان را به عبودیت دعوت میکند، معیار و ملاک قرار بدهیم؛ شاخص قرار بدهیم.» (همان)
و) برخورد قاطعانه و عادلانه
بر همین اساس اقدامها و فرمایشهای مقام معظم رهبری با نگاهی متفاوت از گذشته میتوان در چارچوب عبرتآموزی از بیبصیرتی، جذب حداکثری و زمینهسازی برای برخورد قانونی با اقلیت متخلف ارزیابی کرد. بیانات ایشان در این راستا عبارتند از:
1- متوجه کردن مسئولیت خون جوانان برعهده ناقضان قانون
در راستای پایان دادن به ماجراجوییهای خیابانی، رهبر معظم انقلاب اسلامی کسانی را که با وجو همه توصیهها و هشدارها همچنان مایل به هنجارشکنی و قانونشکنی بوده و به رفتارهای ناپسند خویش ادامه میدهند مسئول خونهای ریخته شده معرفی کرده و میفرمایند:
«اگر نخبگان سیاسی بخواهند قانون را زیرپا بگذارند، یا برای اصلاح ابرو، چشم را کور کنند، چه بخواهند، چه نخواهند، مسئول خونها و خشونتها و هرج و مرجها، آنهایند. من به همه این آقایان، این دوستان قدیمی، این برادران توصیه میکنم بر خودتان مسلط باشید؛ سعه صدر داشته باشید؛ دستهای دشمن را ببینید؛ گرگهای گرسنه کمین کرده را که امروز دیگر نقاب دیپلماسی را یواش یواش دارند از چهرههایشان برمیدارند و چهره حقیقی خودشان را نشان میدهند، ببینید؛ از اینها غفلت نکنید.» (همان)
2- ایستادگی صریح در مقابل فشارها
از دیگر اقدامهای شجاعانه مقام معظم رهبری در جهت مقابله و مهار فتنه اعلام بینتیجه بودن فشارهایی بود که برخی با تحلیل غلط بر نظام اسلامی وارد ساخته و بر این تصور باطل بودند که میتوانند از طریق ورود به خیابانها به مطالبات غیرقانونی خویش دست یابند. برهمین اساس معظمله فرمودند:
«... بنده زیر بار بدعتهای غیرقانونی نخواهم رفت. امروز اگر چهارچوبهای قانونی شکتسته شد، در آینده هیچ انتخاباتی دیگر مصونیت نخواهد داشت. بالاخره در هر انتخاباتی بعضی برندهاند، بعضی برنده نیستند؛ هیچ انتخاباتی دیگر مورد اعتماد قرار نخواهد گرفت و مصونیت پیدا نخواهد کرد.» (29/3/1388)
3- اعلام پایان فتنه و دستور صریح برخورد با اخلالگران امنیت
آخرین راهکاری که رهبر معظم انقلاب اسلامی در زمینه مهار بحران به کار گرفتند، اعلام پایان دوره اغتشاش و اعتراضات خیابانی و دستور علنی برخورد با اخلالگران امنیت با رعایت موازین شرعی و مصالح عمومی میباشد چنانچه فرمودند: «نظام اسلامی با اخلالگران در امنیت مردم طبعا برخورد میکند. این وظیفه نظام است. نظام اسلامی اجازه نمیدهد که کسانی دستخوش فریب و توطئه دشمن بشوند، زندگی مردم را خراب کنند، آسایش مردم را به هم بزنند، جوانهای مردم را تهدید کنند. فرزندان این کشور عزیزند؛ همه عزیزند. نظام این اجازه را نخواهد داد؛ اما این را هم باید همه توجه داشته باشند: مبادا دشمن را با دوست اشتباه بکنیم. دوست را به خاطر یک خطا به جای دشمن بگیریم و از آن طرف یک عدهای هم دشمن خونی و معاند را دوست فرض کنند، به حرف او گوش کنند، توجه بدهند. این فتنههایی که دشمن برپا کرده بود، امید بسته بود که شاید بتواند از این آب گلآلود ماهی بگیرد. بحمدالله این فتنهها تمام شد. هر فتنهای در مقابل حق، در مقابل ملت هوشیار از بین خواهد رفت؛ گردوغبار فرو خواهد نشست. همیشه همین جور است.» (15/4/1388)
4- دستور پیگیری و برخورد با دستهای فتنهانگیز در انتخابات
از جمله اقدامهای پیشگیرانه رهبر معظم انقلاب دستور برخورد قضایی با عوامل مخرب چهره نظام و برخی از نامزدها میباشد که از نگاه ایشان فتنهانگیزی در فضای سیاسی کشور به حساب میآید. در همین رابطه پس از انتخابات دور نهم ریاست جمهوری خطاب به مسئولان قوه قضائیه فرمودند:
«اما مسئولان قضایی و غیرقضایی، غیر از نصیحت، وظایف دیگر هم دارند؛ آنها عوامل این تخریبها را تعقیب کنند و آنها را پیدا کنند. یک وعده به طور مسلم از روی جهالت و فلت این کار را کردند، که البته فعل حرامی انجام گرفت؛ لیکن بسیاری از کارهایی که انجام گرفت، کار کسانی بود که به هیچ یک از نامزدها علاقهای نداشتند و تخریب آنها برای تخریب فضای انتخابات انجام گرفت؛ آنها تخریب کردند، برای زیر سوال بردن نظام اسلامی. ما در اختلافهای بزرگ مذهبی، فکری، سیاسی دیدهایم که کسانی وارد میدان فتنهانگیزی میشوند و از زبان این، آن را میکوبند؛ از زبان آن، این را میکوبند؛ در حالی که نه به این علاقه دارند، نه به آن! اینها را پیدا کنید؛ مقصران اصلی بایستی مشخص شوند، که مطمئنا دست دشمن در کار است. بعضی اظهارات، متاسفانه عزیزترین قشرهای این کشور، جوانان مومن و بسیجی را زیر سوال برد! این جور نیست، بلکه دستهای دشمن است که در کار است برای فتنهانگیزی و برای ایجاد فساد.» (7/4/1384)
5- جدا کردن صف مردم از اغتشاشگران
«ملت ما ملت خوبی است. ملت بزرگی است، ملت وفاداری است، ملت باگذشتی است. نمونههایش را در طول مدت این سی سال مشاهده کردهایم؛ در همین قضایای اخیر، در این انتخابات و حوادثی که بعد از انتخابات به وجود آوردند، نقش ملت را شما مشاهده کردید. سلائق مختلفی در عرصه زندگی اجتماعی در میان ملت وجود دارد؛ حرفشان را میزنند، هرکدام نظرشان را بیان میکنند؛ اما آنجایی که احساس میکنند دستی دارد حرکتی را برای ضربه زدن به نظام اداره میکند، مدیریت میکند، مردم از آنها کناره میگیرند؛ ولو او همان شعاری را بدهد که این آحاد مردم به آن شعار معتقد هم باشند؛ میبینند که او بدخواه است، خودشان را کنار میکشانند. این مسئله مهمی است.» (29/4/1388)
6- گناهکار معرفی کردن اخلالگران امنیت
به منظور محدود ساختن دامنه بحران، رهبر معظم انقلاب اسلامی اخلالگران نظم و امنیت را در هر لباس و مقام به عنوان افرادی منفور و گناهکار معرفی نموده و فرمودند: «هر کسی امروز جامعه را به سمت اغتشاش و ناامنی سوق بدهد، از نظر عامه ملت ایران انسان منفوری است؛ هر که میخواهد باشد. هر هدفی را که این ملت بخواهد به آن برسد، در سایه آرامش و امنیت خواهد رسید. وقتی امنیت بود، تحصیل هم هست، علم هم هست، پیشرفت هم هست، صنعت هم هست، ثروت هم هست، آسایش گوناگون هم هست، عبادت هم هست؛ دنیا و آخرت در سایه امنیت وجود دارد. وقتی ناامنی ایجاد شد، همه اینها مخدوش میشود. به هم زدن امنیت یک ملت، بزرگترین گناهی است که ممکن است کسی مرتکب بشود. این را البته آن کسی که مامور است، او که حرف گوش نمیکند؛ خطاب ما به او نیست؛ خطاب ما به نخبگان است. آحاد ملت هم هوشیارند؛ نخبگان ما هوشیار باشند.» (29/4/88)
7- اعلام سیاست برخورد نظام با اخلالگران
با گذشت حدود سه ماه از انتخابات و پشتسر گذاشتن تابستان داغی که به یمن حماقت برخی عناصر به ظاهر خودی از مدتها پیش توسط غربیها تدارک شده بود، مقام معظم رهبری در خطبههای نماز جمعه ماه مبارک رمضان (20/6/88) با تشریح سیره سیاسی امیرمومنان حضرت علی (علیهالسلام) و تبلور آن در عملکرد امام راحل(ره) در برخورد با معارضان حکومت اسلامی، سیاست برخورد نظام اسلامی با برهمزنندگان نظم عمومی و اخلالگران امنیت ملی را ترسیم نمودند.
معظمله در خطبه اول نماز، شاخصههای سیاستورزی حضرت امیر(ع) را مورد اشاره قرار داده و با تاکید بر ایستادگی جدی آن حضرت در برابر انحراف و ظواهر دینی و عدم رفتار یکسان با آنها تصریح فرمودند: «باید از سیره و رفتار امیرالمومنین (ع) سرمشق گرفت.» ایشان به انشعابات در جریانهای سیاسی پس از انقلاب اشاره نموده و آنها را به دو دسته؛ انشعاب برسر اصول و مبانی و عقیدتی و انشعاب برسر منافع تقسیم فرموده و سپس نوع برخورد حضرت امام(ره) با هریک از آنها را به تاسی از سیره سیاسی امیرمومنان (ع) تبیین کردند.
در خطبه دوم تصریح فرمودند حضرت امام(ره) در مقابل دولت موقت، مخالفان لایحه قصاص، گروهک منافقین و حتی رئیس جمهور و بالاتر از آن قاطعیت نشان دادند. البته مدارا میکردند، نصیحت میکردند وقتی احساس میکردند مدارا دیگر امکان ندارد برخورد میکردند.
برخورد امام(ره) ربطی به علت معارضه نداشته و ممکن بود علت معارضه اختلاف بنیادی باشد اما برخی هم بر سر منافع دعوا داشتند هر دو گروه مشمول برخورد واقع میشدند. کی؟ وقتی که میخواستند «مبانی غلط را مانند سهم مهلکی در روح و کالبد نظام رسوخ دهند.»
به فرموده ایشان، وقتی امام(ره) این خطر را احساس میکردند مدارا را کنار میگذاشتند و با آنها قاطعانه برخورد کردند.
رهبر معظم انقلاب پس از تبیین سیره امیرمومنان(ع) و حضرت امام (ره) در برخورد با معارضان نظام اسلامی، مشی اصولی نظام را در قالب چند اصل مهم ترسیم فرمودند:
1- انتقاد جریان منتقد، اختلاف سلیقه در چارچوب اصول مفید است.
2- نظام با جریان دگراندیش ولو عقیدتی کاری ندارد.
3- نظام با هر جریانی که معارضه کند شمشیر بکشد، بخواهد ضربه بزند برخورد قاطع میکند.
4- سیاست نظام جذب حداکثری و دفع حداقلی در مقابل جریانات مختلف است.
5- نظام تا مجبور نباشد برخورد نخواهد کرد اما اگر مجبور شد؛
الف) با جریانی یا کسی که دنبال خشونت برود، قاطعانه برخورد خواهد کرد.
ب) با جریان یا کسی که امنیت و آسایش جامعه را بر هم بزند، قاطعانه برخورد خواهد کرد.
معظمله خطاب به فعالان سیاسی، مسئولان، صاحبان نفوذ و قدرت و... میفرمایند:
«در مقابل انحراف و فسادپذیری مراقب خود باشند. سهلانگاری در مقابل انحرافات کوچک زمینهساز انحرافات بزرگ و سقوط نهایی میشود. ممکن است انحراف در عمل به انحراف عقیده بینجامد.» (20/6/88)
و سپس تاکید میکنند: «چون انحراف مسئولان برای نظام و مردم خطرناکتر است لذا مردم به وسایل گوناگون مسئولان را نصیحت کنند.» (همان)
مقام معظم سپس به علت ورود نظام به مرحله برخورد و چرایی این اقدام اشاره کرده و میفرمایند: «نظام اسلامی هم مانند یک فرد در معرض خطر لغزش و فساد است. اگر همه مراقب نباشیم ممکن است از جمهوری اسلامی ظاهر و اسمش باقی بماند و رفتار و عملکرد و برنامههایش غیراسلامی شود.» (همان)
و این همان خط قرمزی بود که حضرت امام(ره) وقتی احساس میکردند مبانی غلط چون سم مهلک وارد نظام میشود برخورد میکردند. یعنی اگر نظام در مقابل انحرافات عملی و انحرافات عقیدتی افراد و مسئولان کوتاهی کند، نظام از مسیر خودش منحرف میشود و این نقطهای است که اگر برخورد صورت نگیرد، مسولیتآور است.
نتیجه:
فتنه 88 به عنوان توطئهای چند لایه و پیچیده با ابعاد داخلی و برنامهریزی خارجی میتوانست یک نظام قدرتمند و با ثبات را از پا درآورد، اما در سایه رهبری حکیمانه و عالمانه مقام معظم رهبری، هوشیاری مردم و بصیرت نهادهای انقلابی، نه تنها به تضعیف نظام منجر نشد، بلکه به فرموده رهبر معظم انقلاب موجب اقتدار بیش از پیش نظاماسلامی نیز گردید.
برخی از مهمترین نتایج مدیریت مقام معظم رهبری در حوادث بعد از انتخابات عبارتند از:
1) اقتدار مردمی و معنوی انقلاب و رهبری
حادثه عظیم 9 دی و راهپیمایی 22 بهمن، پس از ماهها مظلومیت انقلاب و رهبری و جنگ روانی سنگین تبلیغاتی و رسانهای همراه با دروغ و تهمت، توانست سیمای مقتدر نظام اسلامی و پایگاه عظیم مردمی و اعتماد ملت به انقلاب و مقام معظم رهبری را به نمایش بگذارد.
2) انزوای سیاسی و مردمی جریان فتنه
حوادثی مانند هتک حرمت عاشورا و راهپیمایی عظیم و پرابهت ملت ایران در روز 9 دی و به خصوص راهپیمایی بیسابقه 22 بهمن بعد از 8 ماه فتنهگری، موجب شد که جریان فتنه و عناصر کلیدی آن در حوزه سیاسی و حاکمیتی و مهمتر از آن، از نظر پایگاه اجتماعی و مردمی منزوی و آنها را که میخواستند با ابزار ظرفیتهای اجتماعی مانند تجمع و راهپیمایی، نظام و رهبری را در بین مردم بیاعتبار کنند، در بین ملت ایران بیاعتبار شوند.
3) انسجام بیشتر بین مردم از یکسو و بین مردم و نظام از سوی دیگر
ایجاد شکاف بین بخشها و طبقات گوناگون مردم و قرار دادن مردم رودر روی یکدیگر و نظام رهبری، از محوریترین اهداف استکبار بود، اما راهپیمایی 9 دی و 22 بهمن که با تنوع حضور اقشار مردم همراه و در مواضع و شعارها به نفع نظام و انقلاب نیز کاملا یکدست و منسجم بود، نمایش روشنی از انسجام درونی کشور بود.
4) شکست سنگین ضد انقلاب، استکبار و دنبالههای داخلی آنها و بالا رفتن ضریب امنیتی کشور
در حوادث بعد از انتخابات، یکبار دیگر استکبار و ضد انقلاب نقابدار و آشکار داخلی با تمام قوا و توان به میدان آمدند و هرآنچه در اختیار داشتند برای مقابله با جمهوری اسلامی از نظر سیاسی، روانی و تبلیغاتی و کمکهای مالی و اقتصادی و نرمافزاری بسیج کردند اما شکست سنگینی را تجربه کردند که برایشان قابل تصور نبود. پیروزی نظام در این رویارویی مانند همه پیروزیهای گذشته، ضریب امنیت و آسیب ناپذیری جمهوری اسلامی و تجارب مسولان و خودآگاهی مردم را بالاتر برد.
5) افزایش جایگاه و موقعیت منطقهای و بینالمللی جمهوری
از جمله موارد آسیبدیده در جریان حوادث بعد از انتخابات، موقعیت منطقهای و بینالمللی جمهوری اسلامی بود که در راهپیمایی 9 دی و به خصوص راهپیمایی بینظیر 22 بهمن تا حد زیادی ترمیم شد.
علاوه بر این، فتنه 88 سبب گردید تا کارآمدی نظام ولایت فقیه برای جهانیان و مردم مسلمان ایران به ویژه نسل جوان روشنتر گردد، چرا که:
1) انتخابات و حوادث بعد از آن بستر شناخت بیپرده و شفاف از ویژگیها و ظرفیتهای علمی، راهبردی و مدیریتی ایشان را به خصوص برای نسل جوان که در اثر کمکاریهای علاقهمندان و حجابهای ناگزیر موقعیت رسمی رهبری، مکتوم مانده بود، آشکار ساخت.
2) ظرفیت، کارآمدی و قدرت روزآمدی اندیشه ولایت فقیه در مواجهه با چالشهای پیچیده و چندوجهی را در یک تجربه عملی و عینی نشان داد که خود بهترین پاسخ به پرسشها و چالشهای نظری در اینباره محسوب میشود.
3) از رهگذر قرار داشتن رهبر انقلاب در عالیترین موقعیت رسمی جمهوری اسلامی، قوت پاسخگویی نظام مردمسالاری دینی به نیازها و مسائل مبتلا به فهمیده میگردد و واقعیت پدیده مستحکم و ضدضربه جمهوری اسلامی پس از سه دهه از ظهور و بروزش درک و تحلیل میگردد.
4) به دلیل برخی نصابشکنیها در انتخابات و پیچیدگی و تازگی داشتن برخی حوادث بعد از انتخابات و مشابهتهای محتوایی بین چالشهای پدید آمده در این حوادث با چالشهای اینده (جنگ نرم)، نوع مدیریت رهبری حالت الگو دارد که میتواند به صورت یک منشور مدیریتی، سطوح گوناگون نظام را از آن بهرهمند کرد.