تاریخ انتشار : ۱۰ مرداد ۱۳۹۱ - ۱۶:۱۸  ، 
کد خبر : ۲۴۰۸۳۳
چرایی حضور زنان در مجلس و آسیب‌های ناشی از آن در گفت‌وگوی «جوان» با دکتر زهره طبیب‌زاده

دیدگاه دولت در بخش فرهنگی لیبرالی است

محمد اسماعیلی اشاره: زهره طبیب‌زاده نوری، فارغ‌التحصیل رشته دندانپزشکی و رئیس سابق دانشکده دندانپزشکی دانشگاه شهید بهشتی تهران است. عضو هیئت امنای دانشگاه الزهرا(س) که از اولین اعضای دفتر تحکیم وحدت پس از انقلاب بوده ازکوتاهی دولت و مجلس درعرصه فرهنگی به شدت انتقاد می‌کند و فعالیت‌های سه قوه را در این عرصه کافی نمی‌داند. وی که برای اولین بار از طریق ریاست بر مرکز امور زنان و خانواده ریاست جمهوری به طور جدی وارد سیاست شد و سمت مشاور رئیس‌جمهور در امور زنان دردولت را هم پذیرفت، علت جدایی خود از دولت را تفاوت عمیق نگاهش درحوزه فرهنگی با برخی دولتمردان می‌داند. عضو سابق شورای اجتماعی کشور اظهار می‌کند مجلس همانطور که وزرا را به خاطر مسائل اقتصادی و سیاسی به مجلس می‌کشاند و استیضاح و برکنار می‌کند باید وزرایی نظیر وزیر فرهنگ وارشاد را هم مورد سؤال قرار داده وحتی استیضاح و برکنار کند. وی همچنین بحث ریاست زنان برمجلس را درحد یک شوخی می‌داند و اظهار می‌کند زنی نداریم که تجربه، توانایی و شایستگی ریاست بر مجلس را داشته باشد. عضو شورای عالی سیاستگذاری برنامه پنجم توسعه احتمال می‌دهد تعداد نمایندگان زن در دور دوم انتخابات تهران که به مجلس راه پیدا می‌کنند از سه یا چهارنفر تجاوز نکند.

* در دور اول انتخابات مجلس نهم در ۱۲ اسفند سال گذشته شاهد بودیم نه تنها هیچ کدام از کاندیداهای زن در تهران به مجلس راه نیافتند بلکه در کل کشور هم تنها یک نماینده زن به مجلس راه یافت، علت عدم استقبال مردم به کاندیدای خانم را در چه می‌دانید؟
** بنده احساس می‌کنم در درجه اول انتخابات مجلس نهم در واقع رأی مردم به رهبری و مقام عظمای ولایت بود. مطالبات رهبر معظم انقلاب در طول ماه‌های قبل از انتخابات را مردم به گوش جان سپردند و با حضوری گسترده در پای صندوق‌های رأی به درخواست‌های ایشان پاسخ مثبت دادند. حساسیت‌های زیادی در آن مقطع باعث شد که مردم ترغیب به حضور در پای صندوق‌های رأی شوند و از جمله آن تحریم‌های پردامنه سیاسی و اقتصادی غرب علیه کشورمان، اوضاع نابسامان کشورهای منطقه و بحث بیداری اسلامی بود. نوع آرایی که مردم به صندوق‌های رأی انداختند، باز هم نشان داد اصولگرایان همچنان مورد اعتماد و وثوق مردم هستند و در اکثر استان‌ها لیست اصولگرایان رأی آوردند صرفنظر از علایق آنها درباره برخی مسائل. در مورد عدم استقبال جامعه در انتخابات اخیر به زنان باید عرض کنم در انتخابات گذشته هم استقبال خوبی از زنان در بسیاری از شهرستان‌ها و استان‌ها نمی‌شود و کمتر خانم‌ها به عنوان نماینده در شهرستان‌ها به مجلس راه یافته‌اند و عمده‌ خانم‌های نما‌ینده در ادوار گذشته از تهران انتخاب می‌شده‌اند.
اما درباره عدم رأی آوری خانم‌ها در انتخابات ۱۲ اسفند در تهران باید عرض کنم که در انتخابات سال‌های گذشته ما دو لیست داشتیم به عنوان اصلاح طلبان و اصولگرایان. در هر کدام از لیست‌ها حدود پنج نفر خانم جا می‌گرفت و چون مردم عمدتاً لیستی رأی می‌دادند، کل لیست مورد توجه قرار می‌گرفت و اکثر آن پنج نماینده خانم هم رأی می‌آوردند. مثلاً در مجلس ششم که اصلاح طلبان مورد اقبال عمومی قرار گرفتند اکثر خانم‌های آن لیست هم رأی آوردند، یا در مجلس هشتم هم که اصولگرایان رأی آوردند وضع به همین شکل بود. اما این دوره یک ویژگی کاملاً متفاوت داشتیم و آن اینکه اصلاح طلبان معروف و مشهوری در انتخابات شرکت نکردند و در سمت مقابل اصولگرایان با دو لیست وارد شدند و انتخاب مردم کمتر بر اساس لیست صورت گرفت و مردم به صورت گزینشی کاندیدا را انتخاب کردند. انتخاب گزینشی به این منجر می‌شود که کسانی رأی می‌آورند که مشهورترند، تریبون‌های بیشتری در اختیار دارند و به اصطلاح معروفترند. آقایان هم از این حیث که بیشتر سابقه اجرایی و نمایندگی دارند از خانم‌ها جلوترند و به همین دلیل بیشتر رأی می‌آورند. مردم با چهره، سابقه و عملکرد آقایان بیشتر آگاهی دارند لذا وقتی میدان رقابت به این شکل می‌شود قطعاً به آقایان رأی می‌دهند و همین منجر به عدم رأی آوری زن‌ها می‌شود.
* بسیاری معتقدند عملکرد ضعیف و پرتردید خانم‌ها در سال‌های گذشته و در عرصه‌های مختلف باعث شده است جامعه دیگر به زنان اقبالی نشان ندهد، نظر شما در این رابطه چیست؟
** بنده به این شکل قضاوت نمی‌کنم و با این قسمت به صورت صد‌درصد موافق نیستم. مردم از عملکرد تک‌تک نمایندگان به صورت دقیق آگاهی ندارند، عملکرد نماینده را کسی می‌تواند بررسی کند که اخبار و اتفاقات مجلس و دیگر حوزه‌ها را دقیقاً پیگیری و مورد مطالعه قرار دهد. بنده هم که در دانشگاه فعالیت دارم اگر از من هم در مورد عملکرد و میزان موفقیت نمایندگان خانم پرسیده شود به دلایلی از جمله اشتغال، کار و مشکلات دانشگاهی، اصلاً نمی‌توانم به صورت دقیق و کامل در این رابطه اظهار نظر کنم. دومین مسئله هم این است که این ظهور و بروز طبیعی است، در جایی که اکثریت مجلس را آقایان تشکیل داده‌اند، حضور کمرنگ خانم‌ها نمی‌تواند خیلی تأثیرگذار باشد و این تعداد کم نمی‌توانند کار مثبتی در مجلس انجام دهند.
* البته در حوزه‌های تخصصی زنان هم نمایندگان خانم عملکرد قابل توجهی ندارند؟
** بنده حضور مستقیم در این عرصه نداشتم. بله، ممکن است کسی از نزدیک فضای موجود را ببیند و این را هم قضاوت کند اما بنده به دلیل نوع شرایط کاری نمی‌توانم در این مورد نظر کارشناسی و دقیقی بدهم.
اما سؤال اینجاست که آیا یک نماینده زن و مرد فرصت مساوی در مجلس دارند؟
* به عنوان یک شهروند یا استاد دانشگاه عملکرد خانم‌ها را در قوه مقننه چطور ارزیابی می‌کنید؟
** من نمی‌خواهم غیر منصفانه قضاوت کنم. اما عملکرد بارز و قابل توجهی از خانم‌ها ندیده‌ام ولی این دلیل نمی‌شود که خیلی از آقایان مجلس هم عملکرد بارزی داشته باشند. ما در کل نمایندگان شاهد هستیم که تعداد خاصی پیگیر مسائل جنجالی و رسانه‌ای هستند و در کنار آن تعداد نمایندگانی که حضور فعال و پررنگ در مجلس دارند، در تصویب یا عدم تصویب لوایح و طرح‌ها شرکت دارند بسیار کم هستند.
این دلیل بر آن نمی‌شود که نمایندگان حاشیه ساز عملکرد مناسبی داشته‌اند. به هر حال تعداد بسیاری از آقایان هم همان وضع خانم‌ها را در مجلس داشته‌اند و تحرک خاصی در این چند سال از خودنشان نداده‌اند البته تعداد کم خانم‌ها و ضعف این گروه در ادوار گذشته را می‌توان دو عامل مهم در این رابطه دانست.
* چه ضرورت‌هایی برای حضور زنان نماینده در مجلس شورای اسلامی وجود دارد با توجه به اینکه همچنان شاهد حضور کمرنگ این گروه در قوه مقننه هستیم؟
** بنده فکر می‌کنم برخی از مسائل مربوط به حوزه زنان را طبیعتاً خود خانم‌ها درک می‌کنند و هر چقدر هم مردان در این رابطه دغدغه داشته باشند نمی‌توانند به مانند زنان در این عرصه فعالیت کارشناسی و متخصصانه انجام دهند. مشکلات و برخی دغدغه‌های زنان برای مردان ملموس و حتی پذیرفتنی نیست لذا بنده بر این اساس فکر می‌کنم حضور زنان به جهت آگاهی و تجربه‌شان از دغدغه‌ها و نیازمندی‌های زنان واجب و ضروری است و برای حل کردن مشکلات زنان نیازی مبرم به حساب می‌آید.
* دلیل حضور شما در کسوت کاندیدای مجلس نهم چه بود و چه دغدغه‌هایی باعث شد شما خود را ملزم به حضور در صحنه بدانید؟
** احساس شخصی بنده این است که اصلح‌تر از من هم برای حضور در مجلس وجود دارد اما با توجه به اینکه دو گروه اصولگرایی جبهه متحد و جبهه پایداری اصرار داشتند که حضور بنده می‌تواند مفید باشد و اسم من را در لیست قرار دادند (هر چند که خودم خیلی برای این کار تمایل نداشتم) در این عرصه حضور پیدا کردم. به دوستان اصولگرا هم از روز اول تأکید کرده‌ام که اگر بهتر از بنده هر زمانی پیدا شد و پی‌بردید که من جای یک نماینده را در لیست اشغال کرده‌ام، بگویید و بنده بدون هیچ مخالفتی کنار می‌کشم. بزرگواران بارها اعلام کردند که فرد دیگری را سراغ ندارند و حتماً بنده باید اعلام حضور کنم. حتی من در روز آخر ثبت نام در وزارت کشور حضور پیدا کردم و به اصرار دوستان اصولگرا بود که به این کار دست زدم. این تکلیفی بود که دوستان بر دوش ما نهادند و امیدوارم که نتیجه هرچه باشد، موفقیت حاصل شود.
* همکاری شما با دولت آقای احمدی‌نژاد چگونه آغاز شد و چرا عملکرد دولت در حوزه زنان قابل دفاع نیست؟
** بنده در مصاحبه‌های زیادی عنوان کرده‌ام آقای دکتر احمدی‌نژاد شناخت کامل و درستی از بنده نداشتند. همسر بنده سال‌ها با ایشان دوست بودند و از طریق دوستان خانواده ما به این جمع‌بندی رسیده بودند که من را به عنوان مشاور در امور بانوان قرار دهند. درمورد قطع ارتباط با دولت باید عرض کنم همه افرادی که با دولت و رئیس‌جمهورکار می‌کنند باید دارای یک فکر و یک دیدگاه نسبت به موضوعات مختلف باشند. البته این بدین معنا نیست که اختلاف سلیقه نباید باشد، خیر، بلکه به این معناست که در مورد موضوعات اساسی و پایه‌ای اعتقادی شبیه به هم داشته باشند. من با رویکرد فرهنگی دولت نهم به هیچ عنوان موافق نبودم و موضوعاتی که برای من ارزش به حساب می‌آمد برای برخی همکاران و دوستان موضوعی ساده و پیش پا افتاده به حساب می‌آمد و همین اختلاف عقیده‌ها باعث شد بنده چند بار استعفا دهم. من احساس می‌کردم به دو دلیل بودنم در دولت مفید و مطلوب نیست.
یکی به دلیل تفاوت رویکردی که با شخص آقای رئیس‌جمهور داشتم که بیشتر حول مسائل فرهنگی می‌چرخید و از جمله آن بحث عفاف و حجاب بود. بنده با موضوعاتی مانند ورود خانم‌ها به ورزشگاه‌ها و امثال اینها موافق نبودم. مشکل دیگر بنده هم بحث ساختار «مرکز امور زنان و خانواده» بود.
به عقیده بنده ساختار این مرکز ساختار ضعیفی بود و به هیچ عنوان مطلوب، دقیق و کارشناسی شده نبود. این مرکز به هیچ وجه نه به لحاظ امکانات ساختاری، نه به لحاظ قدرت اجرایی و نه به لحاظ مالی توانایی عملکرد کلان در حوزه زنان را نداشته و ندارد. پست مشاور در امور بانوان در جامعه انتظاراتی را ایجاد می‌کند و مثلاً این تلقی پیش می‌آید که تمام مسائل خانم‌ها از کانال این مجموعه قدرت حل شدن دارد، در حالی که این مجموعه توانایی لازم برای حل مسائل زنان در کل کشور را ندارد. بسیاری از مشکلات زنان مربوط به قوه قضائیه است، ما حتی یک بار هم نتوانستیم با مقامات بالا تعامل سازنده و مطلوبی داشته باشیم.
* به صورت مصداقی بفرمایید کدامیک از مشکلات زنان مربوط به قوه قضائیه است؟
** به طور مثال مشکلاتی که در دادگاه‌ها برای خانم‌ها پیش می‌آید. یکی از مشکلات عدیده و ریشه‌ای زنان مربوط به دادگاه‌های خانواده و مسائل حقوقی مرتبط با این حوزه است. ما در این را بطه به هیچ عنوان نمی‌توانستیم تعامل خوب و قابل اعتنایی با قوه قضائیه داشته باشیم. قوه قضائیه اصلاً دولت را به عنوان یک مجموعه که دارای صلاحیت در این عرصه باشد نمی‌دید، چه رسد به اینکه مشاور امور بانوان بخواهد ناظر بر مسائل زنان در قوه قضائیه ببیند و به آن پاسخگو باشد. در ارتباط با قوه قضائیه مشکلات اینچنینی وجود داشت و در ارتباط با قوه مقننه هم روال قانونگذاری از دولت به مجلس بسیار کند است. ما مسئله بحث ارث زن از اموال غیر منقول همسران را یک سال و نیم قبل ازآنکه در مجلس مطرح شود، در مرکز امور زنان ریاست جمهوری مطرح کرده بودیم و خدمت مقام معظم رهبری هم رسیده بودیم و مطابق فرمایش مقام معظم رهبری این طرح را به دولت دادیم. البته به دلیل حجم طرح‌ها و لوایح در دولت این طرح به اصطلاح در پشت ترافیک ماند. البته با این فشردگی این طرح در کمیسیون لوایح دولت تصویب شد و بعد در صحن هیئت دولت تصویب شد و نوبت این طرح شد که به مجلس فرستاده شود. در این فاصله مجلس شورای اسلامی آن را در مجلس طرح و به رأی گذاشت و خدمت مقام معظم رهبری فرستاد.
* تفاوت دیدگاه خود را در مباحث تخصصی زنان مانند حجاب و عفاف به رئیس دولت هم عنوان می‌کردید؟
** نه تنها قوه قضائیه و قوه مقننه در مورد مسائل و موضوعات مربوط به زنان با دولت کم کاری می‌کردند، خود دولت هم انگیزه‌ای برای حرکت در این زمینه نداشت.
یعنی دستگاه‌هایی که در خود قوه مجریه بودند هم همکاری و هماهنگی لازم را در این مورد نداشتند. مرکز امور زنان و خانواده باید به صورت کلان عملکرد دستگاه‌های اجرایی دولت را در این حوزه رصد کند، چون یک مجموعه‌ ستادی به حساب می‌آید. خب ناظر این دستگاه‌های دولتی کیست، مرکز امور بانوان آن دستگاه خاص است. وقتی مشاور امور بانوان منصوب وزیر است چطور می‌تواند بر عملکرد وزیر و معاونان و مجموعه زیرنظر وی نظربدهد، به اصطلاح چاقو دسته خودش را نمی‌برد. نماینده مرکز امور بانوان در فلان وزارتخانه باید عملکردهای آن وزارتخانه را در مسائل خاصی مورد بررسی قرار و ضعف‌ها و کمبودها را گزارش و حتی تذکر دهد.
تعداد نماینده‌‌های وزیری که رویکردشان با مرکز امور زنان همخوانی نداشت کم نبود و من بارها به وزرای مربوط اطلاع می‌دادم و درخواست می‌کردم که این نماینده را کنار بگذارد یا روندشان را با مرکز امور زنان مطابقت دهد،‌ اما هیچ فایده‌ای نداشت. ابزار من در وزارتخانه مشاور امور بانوان در آن وزارتخانه است، زمانی که آن مشاور با ما و با مرکز همکاری نمی‌کند بنده چطور می‌توانستم فعالیت‌های مجموعه را جلو ببرم و به آن مشاوران بودجه بدهم. این اختلافی بود که بین من و وزرا و بعضی از وزارتخانه‌های کلیدی به وجود می‌آمد و در هیچ جا رسم بر این نیست که حرف وزیر را به خاطر مشاور کنار بگذارند. به هر ترتیب اینگونه مسائل باعث شد که ادامه همکاری ما با دولت غیرممکن شود.
* به عنوان مشاور سابق رئیس جمهور بفرمایید تا چه حد حرف برخی افراد را قبول دارید که اظهار می‌کردند نوع نگاه دولت به مسائل فرهنگی لیبرالی است؟
** بنده کاملاً با این موضوع موافقم و می‌پذیرم که دولت در عرصه فرهنگی افکاری کاملاً لیبرالی دارد و آن را در جاهای بسیاری عنوان کرده‌ام. دولت هدفش جلب آرای عده‌ای خاص و حمایت و همراهی آنها با دولت است.
بخشی از خانم‌ها امروز در جامعه ما هستند که رعایت حدود شرعیات را نمی‌کنند و به بسیاری از مسائل دینی پایبند نیستند و دولت درصدد است تا این بخش را هم جذب کند و به اصطلاح دل این گروه از جامعه را هم به دست بیاورد. ما پاسدار خون شهدا هستیم و به اسلام و ارزش‌های آن باید پایبندی عملی داشته باشیم. به فرموده حضرت امام ما برای نان و مسکن انقلاب نکردیم ما برای اشاعه فرهنگی دینی و ارزش‌های الهی و انسانی قیام کردیم. مهم‌ترین مؤلفه حکومت دینی این است که ما در عمل به ارزش‌های اخلاقی و اسلامی پایبند باشیم و ظواهر جامعه هم در همین سمت حرکت کند.
* به نظر می‌رسد مجلس در همین رابطه از ابزار نظارتی خود استفاده لازم را نکرده و به سازمان‌ها و مسئولان موظف تذکرات قانونی را نداده و آنها را ملزم به انجام وظایف نکرده است؟
** مجلس غیر از بعد نظارتی یک بعد تقنینی هم دارداز بعد نظارتی مجلس می‌‌تواند وزیر مربوطه و مسئولانی را که دقیقاً در این رابطه موظف هستند به مجلس فرا خواند و در ارتباط با مسئولیت‌هایشان از آنها سؤال کند و آنها را به انجام وظایفشان تذکر جدی بدهد. بنده هم اگر توفیق حضور در مجلس را داشته باشم اولین کاری که انجام می‌دهم این است که وزیر فرهنگ و ارشاد را به مجلس فرا بخوانم و از او در مورد هرج و مرج فرهنگی سؤال بپرسم. اگر مجلس نتواند به صدا و سیما مستقیماً انتقادات خود را مطرح کند، یا به سازمان تبلیغات گلایه‌های خود را طرح کند حداقل این است که به وزیر بازرگانی، وزیر ارشاد، آموزش و پرورش و بهداشت و درمان می‌تواند انتقاد کند و آنها را مورد بازخواست قرار دهد. این چهار وزارتخانه کلیدی در حوزه فرهنگ باید در قبال کارهایی که موظف به انجام آن هستند و انجام نمی‌دهند پاسخگو باشند. براساس مصوبه سند توسعه حجاب و عفاف سال ۸۴ که حدود شش سال از تصویب آن می‌گذرد و هیچ کاری در این رابطه صورت نگرفته است، دستگاه‌های مختلف و از جمله این چهار وزارتخانه موظف هستند.
در دولت نهم و در دولت دهم کمترین دغدغه‌ای در این رابطه نداشته‌اند. وزرا هویتی مستقل از رئیس جمهور دارند و اگر رئیس دولت تضمینی و اراده‌ای در رابطه با فرهنگ اسلامی - ایرانی ندارد حداقل وزرا و نهادهای مختلف باید در این راستا قدم‌های لازم و اساسی را بردارند. اگر براساس مصالحی نمی‌شود رئیس جمهور را در این رابطه استیضاح کرد، می‌شود وزرا و مسئولان مربوطه را به صورت مداوم به کمیسیون‌های تخصصی فراخواند و اقدامات قانونی و لازم را انجام داد. چطور مجلس در مسائل و موضوعات کم اهمیت‌تر از حوزه فرهنگ بارها وزرای مختلف را برای پاسخگویی به مجلس فراخوانده و حتی آنها را استیضاح و از کار برکنار کرده است اما در این حوزه احساس دغدغه نمی‌کند، یعنی مسائل فرهنگی آنقدر بی‌اهمیت و بی‌خاصیت است که نباید یک حرکت اساسی کرد. به عقیده من می‌شد تا الان چند وزیر را در اینباره استیضاح و حتی از کار برکنار کرد.
* ضعف عملکرد مجلس هشتم را تنها در حوزه فرهنگ می‌دانید یا شامل موارد دیگری هم می‌شود؟
** هر چند که این مجلس در بسیاری از امور قدم‌های مناسب و خوبی برداشته اما در برخی از مسائل مهم هیچ تحرکی را از آن شاهد نبودیم. مثلاً همین مجلس، فرمایش رهبری در مورد وقف دانشگاه آزاد را به رأی می‌گذارد. نمایندگان نباید از فرمایشات ایشان هزینه کرده و منافع خود یا جریانی را دنبال کنند. ما اگر خود را پیرو ولایت می‌دانیم باید قبل از آنکه ایشان نظر و دیدگاه خود را مطرح کنند قدرت تشخیص و تمییز داشته باشیم. نمایندگان چرا حقوق مادام‌العمر برای خود و دیگر سیاسیون مصوب کرده‌اند، چرا باید نمایندگان که خود را تابع و رهرو ولایت می‌دانند به مردم و جامعه ظلم کنند و برای خود اینگونه تبعیض‌ها قائل شوند. چرا نمایندگان مجلس هشتم که به اسم اصولگرا به خانه ملت ورود پیدا کرده‌اند طرح نظارت مجلس بر نمایندگان را در دستور کار قرار نمی‌دهند و مصوب نمی‌کنند.
حتی بعد از فشار عظیم رسانه‌ها و دلسوزان، بخشی از آن را مصوب می‌کنند. رهبری فرموده‌اند که رهبر هم باید تحت نظارت باشد پس چطور نماینده مردم در مجلس نباید تحت نظارت باشد؟
* آقای حسینیان، هفته گذشته بحث ریاست زنان بر مجلس نهم را مطرح کردند که بازخوردهای متفاوتی میان رسانه‌ها و فعالان حوزه سیاست داشت، نظر شما در اینباره چیست؟
** بحث ایشان در حد شوخی بود. بنده از زبان خود آقای حسینیان شنیدم. باید عرض کنم بنده به شدت مخالف این موضوع هستم، زیرا این حرف غیراصولی و غیرعملی است چرا که ما خانمی نداریم که در آن حد از توانایی باشد که با درایت و تجربه مجلس را مدیریت کند. این دیدگاه بنده است و شاید عده‌ای از این طرح هم حمایت و استقبال کنند اما باز هم عرض می‌کنم خانمی نداریم که در قد و قواره ریاست مجلس باشد. ایشان چند روز پیش در جلسه‌ای با خنده عنوان کردند که موضوع در حد یک شوخی بوده است که برخی رسانه‌ها و افراد با شیطنت به آن دامن زدند البته بنده با وزارت زنان هم مخالف بودم و این را یک کار غربی می‌دانم.
* بسیاری از لزوم تغییر درهیأت‌رئیسه مجلس نهم سخن می‌گویند، با توجه به عملکرد چهار ساله آقای لاریجانی و همکاران ایشان، شما تغییرات را در چه سطحی ضروری می‌دانید؟
** صددرصد تغییر باید در این جهت صورت بگیرد. بنده اعتقاد ندارم که افراد الی الابد در جایگاهی قرار بگیرند. درست است که تجربه خود یک مؤلفه مهم و اساسی است اما تنها نباید به آن اکتفا کرد. اگر برآوردها و بررسی‌ها نشان دهد که ریاست مجلس هشتم عملکرد مناسب و قابل توجهی نداشته است تغییر آن لازم به نظر می‌رسد و در کنار آن اگر عملکرد برخی افراد در مجلس هفتم و هشتم قابل دفاع است باید آنها را برای ریاست مطرح کرد و روی آنها تکیه کرد.
* بسیاری حجت‌الاسلام آقاتهرانی و دکتر حداد عادل را برای ریاست مجلس مطرح می‌کنند، نظر شما چیست؟
** اولاً صلاح نیست بنده در مورد گزینه‌های آینده مجلس صحبت کنم چرا که هنوز نماینده مردم درمجلس نیستم و ثانیاً مجلس یک روح کلی دارد و آرای آن مخفی است و در موقع لزوم نمایندگان آرای خود را مطرح کرده و یک نفر را به عنوان رئیس انتخاب می‌کنند. بنده هر دو این بزرگواران را سا لم و سلیم النفس، متدین و معتقد به دیدگاه‌های رهبری می‌بینم و فرقی بین این دو بزرگوار قائل نیستم اما این به رأی کلی مجلس برمی‌گردد که چه کسی را انتخاب کنند.

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات