تاریخ انتشار : ۱۰ مرداد ۱۳۹۱ - ۱۶:۰۰  ، 
کد خبر : ۲۴۱۳۷۱
انتقاد عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی از هاشمی، تا اصلاحات تا احمدی‌نژاد

سیاستمداران اصالت انقلاب را ضایع کرده‌اند


عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی گفت: تحولات دانشگاه آزاد در یکسال گذشته من را به ارزیابی مجدد درباره احمدی نژاد واداشت چرا که طرح وی مبنی بر عضویت جاسبی در شورای عالی انقلاب فرهنگی به من نشان داد تلقی من از ایشان در پرتو واقعیتها باید اصلاح شود.
دکتر حسین کچوئیان در گفتگو با مهر درباره علت طرح دوباره موضوع دانشگاه آزاد پس از مشخص شدن تکلیف این دانشگاه در شورای عالی انقلاب فرهنگی و آغاز به کار ریاست جدید این دانشگاه، افزود: من در یادداشت اخیر خود در یک هفته نامه دلایل خود را از طرح این مسئله ذکر کرده ام که مسئله من اولاً و به ذات مسئله دانشگاه آزاد نیست، هرچند که مسئله دانشگاه آزاد مسئله مهمی است و ما باید مترصد آن باشیم که اهداف و مقاصدی که در این چند سال دنبال کرده ایم در دانشگاه آزاد تحقق پیدا کند.
ولی مسئله اصلی من، تحلیل و فهم خود آقای احمدی نژاد در پرتو طرح این مسئله است. من از دانشگاه آزاد برای داوری و ارزیابی بحث هایی که در مورد آقای احمدی نژاد طی این چند ساله مطرح بوده است، استفاده کرده ام.
وی یادآور شد: اهمیت این موضوع برای خود من این است که من از همان هفته های اول سال 84 که آقای احمدی نژاد به ریاست جمهوری انتخاب شدند، وضعیتی که در مجموعه اصول گرایان برای وی پیش آمد را پیش بینی می کردم. کچوئیان ادامه داد: علی رغم گفتمان آقای احمدی نژاد مبنی بر عدالت، مبارزه با فساد، تبعیض و اشرافیت و مبارزه با استکبار آمریکا که وی به نوعی مظهر این گفتمان بود، پیش بینی می کردم با مجموعه اصول گرایان به تضاد برسد.
لذا از ایشان علی الاصل دفاع اصولی کردم و هیچ موقع انتقاد علنی نکردم. چراکه معتقد بودم مجموعه اصول گرایان با آقای احمدی نژاد خوب برخورد نکرده و ایشان را درک نمی کنند. یعنی ضمن درک اشکالاتی که ایشان داشت معتقد بودم که نباید این نوع تعامل در اصول با ایشان صورت می گرفت.
وی تاکید کرد: "اما تحولات دانشگاه آزاد در یکسال گذشته من را به ارزیابی مجدد درباره آقای احمدی نژاد واداشت. در واقع آقای احمدی نژاد یا پیش از این اینگونه نبوده و اینگونه شده است و یا اینکه از اول هم همین گونه بوده است." کچویان ادامه داد: "من شخصاً تضادم با مجموعه ای که در دو دهه گذشته به مجموعه های سازندگی و اصلاحات مشهور شده اند یک تضاد اصولی بود و گفتمانی که آقای احمدی نژاد مظهر آن بود با این مجموعه ها تقابل داشت.
من تصور می کردم آقای احمدی نژاد آدمی است که از چارچوب هایی که بالاخص آنچه آقای هاشمی با آن معروف است مانند اشرافیت سیاسی، بده بستان ها و بی اعتنایی به اصول چارچوبها، به دور است اما موضوع دانشگاه آزاد بالاخص در هفته ی اخیر نشان داد که این طور نیست. وی به مسئله طرح عضویت جاسبی در شورای عالی انقلاب فرهنگی اشاره کرد و گفت: در هفته آخر مسئله دانشگاه آزاد وقتی آقای احمدی نژاد قضیه انتصاب آقای جاسبی در شورای عالی انقلاب فرهنگی را مطرح کرد به من نشان داد که نه اینطور نیست و تلقی من در پرتو این واقعیت ها باید اصلاح شود.
برای من بسیار عجیب بود از یک طرف چالش آقای احمدی نژاد با آقای هاشمی و نوع موضع گیری های وی، از دیگر سو ناگهان فرد جاسبی که علی الاصل مشکل اصلی دانشگاه آزاد بوده، در شورا مطرح شود. عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی اظهار داشت: به نظر من حتی آقای هاشمی هم از یک جهاتی مسئول مستقیم فعالیت آقای جاسبی در طول این سالها نیست. آقای جاسبی است که با مدیریت اش، دانشگاه آزاد را به وضعیت فعلی کشانده و یک عده از نماینده های مجلس را مجبور کرده که به او باج بدهند و مجیز گوی وی باشند و مواضع ایشان را دنبال کنند. علی رغم همه این مسائل، آقای احمدی نژاد بیاید بگوید که من می خواهم یک چنین آدمی با چنین مدیریتی عضو شورا شود!
وی با بیان ابراز مخالفت خود مبنی بر انتصاب جاسبی در شورای عالی انقلاب فرهنگی گفت: "من با وجود اینکه اینکار برایم بسیار سخت بود که در زمانی که آقای جاسبی در صحن شورای عالی انقلاب فرهنگی حضور داشت این مخالفت را ابراز کنم، اما این کار را کردم و پس از آن دوباره ایشان این موضوع را مطرح کردند و دوباره به ایشان گفتم چرا این کار را کردید که ایشان خنده ای تحویل من دادند. کچوئیان یادآور شد: این موضوع من را به این رساند که آقای احمدی نژاد یا از اول احمدی نژادی که ما تصور می کردیم نبوده یا در ظاهر در پی تحولات اخیر اینگونه عوض شده است.
بنابراین احساس تکلیف کردم که اعلام موضع کنم و روشن کنم. وی اضافه کرد: یک مبحثی که درباره آقای احمدی نژاد مطرح است این است که ایشان متفاوت از آن چیزهایی است که درباره مجموعه و اطرافیان ایشان گفته می شود. اما این نوع رفتاری که وی در این مقوله داشته است نشان می دهد که خود ایشان این مواضع و دیدگاهها را دارند پیاده می کنند. عضو هیئت علمی دانشگاه تهران افزود: "یکی از دلایلی که من نه از الان بلکه از سال 1361 با آقای هاشمی مخالفت کردم و هیچ وقت هم به ایشان رای ندادم همین بازیگری های ایشان بود. حال عده ای اسم آن را می گذارند عمل گرایی، برخی اسم آن را می گذارند مصلحت گرایی و نظایر آن.
وی خاطرنشان کرد: حتی آخرین کسانی که ما فکر می کردیم این بازیگری ها را نمی کنند مثل آقای موسوی در اثر فضای انتخابات 1388 بازیگر شد. آقای موسوی با آقای هاشمی در تعارض و تقابل بود و ایشان تضادهای جدی در شورای تشخیص مصلحت نظام با آقای هاشمی پیدا کرد و آقای هاشمی ایشان را در آنجا تهدید کرد و وی دیگر به مجمع نرفت. اما آقای موسوی هم یکدفعه موضع خود را عوض کرد و در پشت آقای هاشمی قرار گرفت.
کچوئیان اظهار داشت: دیگران هم که مشخص است. آقای هاشمی که همیشه اینگونه بوده و هیچ موقع ایشان را متفاوت ندیده ام. دوم خردادی ها و بازی های آنها هم همینطور بوده است. دوم خردادیها به اصطلاح ضد آمریکا، ضد اشرافیت و ضد سرمایه داری بودند و حتی ضد آقای هاشمی بودند که دیدید چه کردند. این بازیگری ها تهوع آور است. وی اضافه کرد: پس از آن آقای احمدی نژاد هم که به نظر می رسید که از جنس مردم است و تعبیراتی نظیر آن، از سال 1388 به بعد کم کم تغییر مواضع را در ایشان می بینیم.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی گفت: عده ای بی پایه و بی بنیاد وارد صحنه سیاست کشور می شوند که هیچ چیز را ظاهراً جز قدرت و بازی های تهوع آور آن نمی فهمند. وی افزود: "اگر هر فردی یک اصلی را قبول داشته باشد که یک قدرت می آید و قدرت دیگری می رود و وقتی قدرت دیگری آمد که با او هم عقیده نبود و نتوانست کار کند باید برود تا باز نوبت اش بشود دیگر شاهد این قضایا نبودیم. اما در جامعه ایران واقعاً سیاستمدار و اهل سیاست پاسخگوی اصالت و ارزشی که این انقلاب به صحنه سیاست جهان آورده، نبوده اند. بلکه به شدت تخریب و ضایع کردند این اصالت را."
کچوئیان در پاسخ به این پرسش که آیا این مشکل از نبود احزاب و عدم پایبندی به اصول و مرامی که فرد نماینده آن است، ناشی می شود، گفت: "من خیلی معتقد به حزب نیستم. به نظر من این موضوع به ضعف ما ارتباط دارد. ربطی به حزب ندارد. اگر من آدمی هستم که پایبند یک ضوابط و قواعدی هستم. اگر آقای هاشمی بد است پس از فلان حادثه خوب نمی شود که. اگر مثلا من الان با فلان شخص مشکل دارم مگر آقای هاشمی عوض شده است."
وی یادآور شد: این موضوع نشان دهنده غیر اخلاقی بودن آدم ها است. آدم ها اگر ایمان و اخلاق درستی داشته باشند و فراتر از یک ذهنیت مبهم، ایمان قطعی داشته باشند، این طور نخواهند بود. ایمان یعنی اینکه در رفتار و عمل نشان دهند. چرا باید آدم ها این طور تغییر کنند.
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران گفت: اگر انسان ها همراهان خوبی داشته باشند، به آنها متذکر می شوند و آنها را کمک می کنند ولی آدم هایی که این طوری نیستند اصلاً به این توصیه ها گوش نمی دهند. من سه جلسه با آقای احمدی نژاد صحبت کردم و موارد مختلفی را تلویحاً و تصریحاً به ایشان گفتم و وقتی ایشان آن خنده را به من تحویل دادند بسیار برای من اذیت کننده بود.
وی افزود: می دانید که در یک جمعی مانند شورا خیلی باید به خودم سختی بدهم که این حرف ها را بزنم و جلوی آقای جاسبی در صحن علنی شورا بگویم که آقا چرا این کار را کردید. بعد بسیاری از آدم ها هم اعتراض کنند و ... و وقتی ایشان آن خنده را به من تحویل می دهد چه معنی می تواند داشته باشد؟ یعنی همین دیگر. حداقل یک پاسخ روشنی به من می دادند نه اینکه به من خنده تحویل دهد.
کچوئیان گفت:  آنچه در ایران است را وقتی از همه جوانب نگاه می کنیم رفتارهایی می بینیم که تعبیری برای آن پیدا نمی کنیم. وی افزود: البته همه نیستند باید این بخش را پس بگیرم. بسیاری از آدم ها هستند که ما می دانیم از ابتدای انقلاب ثباتی داشته اند. مثلاً جریان راست. البته من به جریان راست سنتی به دلیل تدین و شخصیت شان احترام می گذارم ولی اصولاً به دلیل عدم تناسب شان با وضعیت فعلی خیلی به آنها معتقد نیستم. اما این جریان به یک معنایی ثبات داشته است.
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران یادآور شد: در هر صورت برخی ها خوب هستند ثبات دارند و یک اخلاقیاتی و حرمتی را رعایت می کنند اما شاکله اصلی و یا جلوه اصلی سیاست در ایران همین است که سیاست ورزی نمی کنند. سیاست یعنی اینکه من فکر کنم منافع و مقاصد کشور این است و باید آن را دنبال کنم. در ایران آدم ها سیاست را عرصه ای نمی بینند که اهداف و مقاصدی را که به آن معتقدند دنبال کنند. آدم ها در این مملکت فقط "دنبال کنند " را گرفته اند و منافع و مقاصد را به هر تعبیر و تناسبی تغییر می دهند.
وی گفت: سیاست یعنی همان اصول و منافع و چارچوب هایی که فرد سیاستمدار به آن معتقد است و آمده آنها را به موفقیت برساند. اگر من معتقدم که مردم مهم اند، اشرافیت بد است، نابرابری بد است یا آدم هایی که سیاست را ملک طلق خودشان می دانند آدم های درستی نیستند، باید اینها را محقق کنم و این تا آخر عوض نمی شود. اگر نتوانستم اجرا کنم هم خداحافظ یا روش ها و اجرا را عوض می کنم نه اینکه اصول و مقاصد را تغییر دهم.

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات