حادثه ۱۱ سپتامبر سیلى از مشکلات را بر سر مسلمانان در اقصى نقاط جهان آوار کرد اما اکنون ۷سال پس از این واقعه برآوردها حاکى از آن است که گرایش به اسلام در این مدت شتاب چشمگیر یافته است. این برآورد ها که توسط معتبرترین مراکز تحقیق و نظر سنجى خود آمریکا انجام شده اطلاعات شگفت انگیزى در باره افزایش نفوذ این مذهب ارائه مى کند.
افزایش بى سابقه تیراژ کتاب هاى مذهبى بویژه قرآن کریم ، میزان مراجعه کنندگان به مساجد و مراکز دینى، رواج پوشش ها و نمادهاى اسلامى در زندگى اجتماعى، ایجاد کرسى هاى مطالعات مذهبى در دانشگاه ها، تمرکز روى مفهوم مذهب سایت ها و رسانه هاى دیجیتالى و... از بارزترین مواردى هستند که در این برآوردها بر آنها تأکید شده است.
با نگاه به این شاخص ها است که، اغلب کارشناسان روابط بین الملل از مسئله «گرایش به اسلام» با عنوان پدیده اصلى آغاز هزاره سوم تعبیر مى کنند. این ناظران تأکید دارند که این میزان از اقبال به میراث حضرت محمد( ص) خارج از تصور و فراتر از پیش بینى ها است. شگفت انگیزترین جنبه گسترش پایگاه این مذهب آنجاست که همه معادلات پس از ۱۱ سپتامبر در جهت تضعیف یا محدود سازى قدرت اسلام گرایان پیش رفت و از فرداى وقوع این حادثه مرکزیت سیاسى غرب، تقابل با نیروهاى اسلامى را در محور برنامه هاى خویش گنجاند. چنان که در گزارش حاضر بیان شده ، مسلمانان در اغلب پایتخت ها و شهرهاى اروپایى به راحتى بر سایه وحشتى که ۱۱ سپتامبر به ارمغان آورد غلبه کرده اند، این گزارش ها که به قلم نویسندگان مشهور رسانه هایى چون واشنگتن پست ، بى بى سى، نیویورک تایمز و... تهیه شده حاکى از این است که نسل کنونى مسلمانان در اروپا دامنه فعالیت شان را در این مدت به شدت گسترش داده اند. آنها در برابر پرسش هاى گزارشگران دلایل شنیدنى براى تحرک دینى خویش ارائه مى کنند که بخش غالب آن به رفتارها و سیاست هاى محافل غرب در قبال جهان اسلام برمى گردد.
از نگاه فعالان مذهبى جهان غرب هنوز پس از ۷ سال موضع تهاجمى خویش را در برابر مسلمانان حفظ کرده است که بارزترین نشانه آن انتشار دوباره کاریکاتورهاى وهن آلود دانمارکى است. حادثه اى که پس از ماجراى کتاب آیات شیطانى براى هر مسلمانى یاد آوردوران تهاجم صلیبى است .
در واکنش هایى که اخیراً نخبگان کشورهاى اسلامى نشان دادند بر این نکته تأکید جدى شد که توسل به شیوه هاى تخریبى مانند تجدید چاپ آن تصاویر موهن بدترین پاسخ و خطرناکترین گزینه اى است که برخى محافل غرب براى مواجهه با نفوذ اسلام پیش گرفته اند.
اما این هشدارها راه به جایى نبرد و نخستین روزهاى سال نو همزمان با نشر دوباره کاریکاتورهاى موهن ، شبکه اى از احزاب موسوم به راستگرایان در اروپا، در چند تظاهرات و تجمع افراطى ترین فعالیت را علیه مسلمانان به نمایش گذاشتند، این دو حادثه که چشم اندازتیره اى را در روابط اقلیت مسلمانان و با طایفه مسیحیان گشودند. نشانه هایى از این واقعیت ناگوار هستند که اروپا در سال جدید رنگ یک رویارویى تمدنى را به خود خواهد گشود.
* دو موج گرایش به اسلام در اروپا
حضور اسلام در اروپا پدیده جدیدى نیست. از سال ۷۱۱ میلادى که نخستین تماس میان اسلام ودنیاى غرب خوانده شد دستجات مسلمانان عمدتاً از ناحیه شمال آفریقا وارد اروپا شدند، درمیان آثارى که نماد حضور آن روز اسلام در اروپا است تمدن ۸۰۰ ساله مسلمانان در اسپانیا و تمدن ۲۵۰ ساله آنها در سیسیل باعث شده که در نظر عموم مسلمانان، اسلام به عنوان بخش بزرگى از تاریخ اروپا به حساب آید.
دردوره معاصر اروپا در هر دو گروه شهروندان عادى و نخبگان فکرى دو موج اقبال گرایش به اسلام را تجربه کرده است ، موج نخست آن دهه ۱۹۹۰ بود یعنى زمانى که در پى فروپاشى شوروى سابق اسلام به عنوان آلترناتیو کمونیسم و منشأ هویت شمار زیادى از کشورهاى تازه تأسیس مطرح شد . در این برهه آن گونه که ناظران اروپایى مطرح کرده اند، علاوه بر آن که دانشگاه ها و مراکز تحقیقى اروپا گام هاى پرشتابى را براى شناخت جغرافیاى نوین جهان اسلام برداشتند، در میان شهروندان مسلمان این منطقه نیز شوق وشورى تازه پدیدار شد به نحوى که مراکز اسلامى سریعاً توسعه یافته و تعدادمساجد مسلمانان افزایش قابل ملاحظه اى یافت.
طبق گزارشى در نشریه آلمانى اشپیگل در سال هاى اخیر بر تعداد آلمانى هایى که به دین اسلام گرویده اند، افزوده شده است. این تحقیق، نشان مى دهد که در عرض یکسال بالغ بر چهار هزار نفر در آلمان مسلمان شده اند. این آمار بیانگر این نکته است که تعداد آلمانى هایى که مسلمان شده اند به نسبت سالهاى قبل۴ برابر شده است.
تعداد مسلمانان در سوئیس نیز ظرف ۵ سال گذشته از ۱۰۰هزار به ۴۰۰ هزار نفر رسیده است. انگلستان و فرانسه به عنوان دین دوم محسوب مى شود.فرانسه با بیش از ۴میلیون مسلمان، آلمان با ۳میلیون و انگلستان با ۲میلیون به ترتیب داراى بیشترین جمعیت مسلمان در میان کشورهاى اروپایى هستند. اگرچه مقامات کشور فرانسه بر اساس گرایش هاى سکولارى ازارائه آمارى دقیق از حضور مسلمانان در کشورشان خوددارى مى کنند.
موج دوم اقبال به اسلام بعد از حملات ۱۱ سپتامبر پدیدار شد که براى آشنایى با اسلام خیل کثیرى از شهروندان و دانش آموختگان اروپا به مطالعه متون اسلامى به ویژه قرآن کریم روى آوردند . اما در این موج دوم از گرایش به اسلام اکثریت معتقدان این مذهب تحت تأثیر فضاى رعبى که دولت هاى غربى پدید آوردند به میدان آمدند. تحرک و فعالیت مسلمانان در مساجد و محافل دینى شتاب دو چندان گرفت که هدف واحد آنها غالب آمدن بر سیاست انزوایى بود که دستگاه هاى پلیسى و امنیتى اروپا در پى تحمیل آن بودند.
پس از این است که جوانان مسلمان که قشر در حال رشد در این کشورها هستند، به روش هاى گوناگون براى ابراز هویت خویش به میدان مى آیند. در اروپا نسلى تازه از جوانان مسلمان شکل گرفته است که با این جامعه احساس بیگانگى مى کنند و خشم آنها مى تواند دستمایه جنبش هاى نافرمان مدنى قرار بگیرد. ناظران اروپا در چندین گزارش خویش از مساجد و مراکز دینى اروپا این واقعیت را به تصویر مى کشند که بیش از ۱۰ میلیون مسلمان اروپا زیر پرچم واحدى به نام جنبش دفاع از هویت جمع شده اند.
اولین رشته حوادثى که دراروپا هویت مسلمانان را به چالش کشاند، ظهور جریان هایى بود که تحت الشعاع ماجراى ۱۱ سپتامبر به تشکیل هسته هاى مقابله با مسلمانان مبادرت کردند. این گروه که درمیان شان ازمتعصبان هر سه طیف روشنفکران سکولار و سیاستمداران افراطى ونیز کشیش هاى ماجراجو بودند به صورت علنى طرح کنترل مسلمانان را که اغلب از مهاجران هستند، مطرح کردند تا حدى که نمایندگان آنها در برخى پارلمان هاى اروپایى لوایح اخراج مسلمانان را ارائه کردند.
به طور خاص در چند کشور اروپایى احزابى مانند اتحادیه ملى در ایتالیا، جبهه ملى در فرانسه و راستگرایان بلژیک، هلند ، آلمان و اتریش با گسترش اسلام در اروپا علناً مخالفت کردند.حتى کلیساى کاتولیک دراروپا هم مخالفت خود را با گسترش اسلام در اروپا به طور علنى اظهار داشت. اسقف هاى کاتولیک ازسراسر جهان در همایش جهانى که در آبان ماه ۱۳۷۸در واتیکان برگزار شددر حضورپاپ ژان پل دوم ازگسترش اسلام دراروپا اظهار نگرانى کردند.
اما در این فاصله یعنى زمان وقوع حادثه ۱۱ سپتامبر تا انتشار کاریکاتورهاى موهن دانمارکى چند رشته وقایع هم رخ داد که چاقوى افراطیون صلیبى را در رویارویى با مسلمانان تیزتر کرد از جمله این حوادث قتل یکى از چهره هاى سرشناس ضد مسلمانان یعنى تئو وانگوگ، فیلمساز هلندى ۲۰۰۴ میلادى بود آن هم به دست محمد بویرى جوان هلندى- مراکشى که به حبس ابد محکوم شد.بحث بر سر رویارویى مسیحیان متعصب با مسلمانان که فیلمساز هلندى از پیشقراولان آن بود حتى پیش از ماجراى کشته شدن وانگوگ هم مانند آتشى زیر خاکستر وجود داشت اما این رخداد کشور هلند را به مجادله اى کشاند که هنوز هم ادامه دارد.دو واقعه دیگر انفجارهاى لندن در ۲۰۰۵ و انفجارمارس مادرید در ۲۰۰۴ بود که موجب شد که مسلمانان با موجى از تهدید و تعقیب توسط نظام هاى پلیسى اروپا و هم نیروهاى متعصب این منطقه روبرو شوند.
این حوادث در لندن روابط دو میلیون مسلمان این کشور با دولت بلر را کاملاً دگرگون کرد.
اما کشور دیگرى که پس از انگلیس و هلند صحنه قدرت نمایى مهاجران مسلمان شد فرانسه بود.
تب هویت طلبى در فرانسه بسى داغتر از نقاط دیگر اروپا بود. جوانان مهاجر فرانسه از یک سو به موج تهدیدات علیه کل مسلمانان اروپا اعتراض داشتند واز سوى دیگر به مبارزه با دولتى برخاسته بودند که بدترین نظام تبعیضى را علیه اقلیت۱۰درصدى مسلمانان اعمال کرده است. به این ترتیب بود که در خلال ناآرامى پاریس، ژاک شیراک رئیس جمهور کشور در نطقى خطاب به جوانان معترض آنها را فرزندان فرانسه خواند، اما بسیارى از جوانان به این حرف خندیدند. فرانسه آن روز با مدیریت نیکلا سارکوزى که آن روز وزارت کشور را دردست داشت تلاش کرده بود نمادهاى اسلامى از جمله حجاب را برچیده و مساجد، مراکز دینى و حتى امامان جماعت را کنترل کند.
اما جنبش هویت خواهى پاریس، دورنمایى فراتر از این داشت آنها نسبت به اصلاح بنیان تبعیض نظام فرانسه به مسلمانان ناامید بودند. این مسئله را مطبوعات فرانسه از زبان مسلمانان این کشور به این صورت بیان کردند: «فرانسه به اهالى جوان ساکن حومه شهرها خیانت کرده است. اگر اسم و نشانى اسلام داشته باشید، غیرممکن است که بتوانید کار پیدا کنید. مردم فرانسه اسلام را قبول نمى کنند. سیاستمداران قول مى دهند که برایمان مسجد بسازند، اما در همان حال ما را تحقیر مى کنند و به ما تروریست مى گویند.»