گروه سیاسی: بهمنماه سال گذشته بود که برخی منابع خبری از افشاگری یک دیپلمات مستقر در لبنان پیرامون طرحی موسوم به «هدیه 60» با طراحی سرویسهای غربی- عربی و با اجرای اپوزیسیون خارج از کشور علیه ایران خبر دادند. این پروژه که سرویسهای عربی بویژه عربستانسعودی سرمایهگذاری ویژهای روی آن کرده بودند، پس از افشای نشست اپوزیسیون نیمهکاره ماند تا بهت جریانات ضدانقلاب از نفوذ اطلاعاتی ایران در محافل خودمانیشان بیش از پیش شود.
اما دوشنبهشب، دستگاه اطلاعاتی کشور با پخش مستندی به نام «هدیه برگشتی» پرده از عملیاتی برداشت که بر اساس آن این انبار باروت ضدایرانی در بیروت خنثی شده و ناکام ماند. سیدرضا دنیادیدهشیران اینبار روی صندلیای که مدحی روی آن نشسته و از پروژه «الماس فریب» پرده برداشته بود، نشست و در قامت یک ایرانی متنفذ در لبنان، پرده از پروژه ضدایرانی هدیه 60 برداشت.
«شیران» از طراحی سرویسهای غربی برای مبدل ساختن بیروت به عنوان پایتخت منطقهای اپوزیسیون خارجی با هدف عمق بخشیدن به ابعاد منطقهای جریان فتنه، تضعیف مقاومت اسلامی لبنان و قرار دادن شیعه در مقابل شیعه پرده برداشت. وی از ارتباط ویژه نوریزاده با دستگاه اطلاعاتی عربستان و ماجرای استیصال وی پس از افشای نشست اپوزیسیون خارج و تلاش برای مالهکشی روی این افتضاح در شبکههای مختلف ماهوارهای نیز پردهبرداری کرد. وی در این مستند از ولخرجی یکی از نزدیکان سران فتنه برای تاسیس تلویزیون کلمه در بیروت هم خبر داد. شرح مکتوب مستند «هدیه برگشتی» که به عنوان پروژه مدحی- 2 به مصاحبه با شیران پرداخته را باشگاه خبرنگاران منتشر کرده است.
صندلیای که حالا خالی است و دکوری که سال گذشته در چنین روزهایی ملتی را به وجد آورد و هیمنه پوشالی دشمن را فرو ریخت و دکوری که خودش علامت سوالی برای دشمن شد. نوریزاده سال گذشته پس از پخش مستند «الماسی برای فریب» در گفتوگویی با بیبیسی فارسی در تاریخ ششم تیرماه 1390 درباره پخش مستند مدحی از رسانه ملی جمهوریاسلامی اظهار داشت: من تصورم این است مدحی هنوز در تایلند است و با نگاه به دکوراسیون و مبلمان میشود حدس زد آن فیلم در تایلند گرفته شده است که مجری برنامه به نوریزاده متذکر میشود: دکوراسیون را همهجا میتوانند درست کنند و نوریزاده پاسخ میدهد: نمیتوانند دکوراسیونی درست کنند که شبیه تایلند باشد! آن مبلمان آقای مدحی را افرادی که آنجا رفتند دیدند.
وی در ویژهبرنامه صدای آمریکا درباره مستند «الماسی برای فریب» اظهار میکند: اعتقاد دارم فیلم گرفته شده در ایران نیست بلکه در ازمیر ترکیه گرفته شده است.
همچنین درگفتوگوی نوریزاده با تلویزیونی سلطنتطلب مجری برنامه به وی گفت: فضای خانهای که مدحی در آن صحبت میکند به نظر نمیرسد فضای یک خانه ایرانی باشد. حال فردی دیگر روی این صندلی تکیه میزند؛ خواه در پایتخت ایران باشد خواه در قلب جغرافیای ضدانقلاب. فرد دیگری که بر این صندلی به افشاگری علیه ضدانقلاب میپردازد، بیان داشت: این دکور با این مبلمان و چیدمان به احتمال زیاد یادآور شخص دیگری است که سال گذشته در همین برهه افشاگری بزرگی را علیه ضدانقلاب انجام داد البته بر همه روشن است که جغرافیا و مکان این اتاق و دکوراسیون اهمیت چندانی ندارد بلکه نکته مهم مطالبی است که در این اتاق گفته میشود.
حال در این مستند این فرد انباری از باروت را به آتش میکشد. این فرد در ادامه افزود: هماکنون من تلاش میکنم در همان جایگاه پرونده تازهای را بازگشایی کنم که فکر میکنم نقش بزرگی در افشاگریها علیه ضدانقلاب داشته باشد. انبار باروتی در بیروت که قرار بود محل جدید آتشافروزی فتنهگران باشد، رضا دنیادیدهشیران نامش است و شهرتش را پیش از این باید در مقالاتش که به زبان عربی است جستوجو کنیم.
«شیران» خود را اینگونه معرفی میکند: سیدرضا دنیادیدهشیران هستم. داری مدرک فوقلیسانس از دانشکده بینالمللی فلسفه دانشگاه لبنان و مدت 24 سال است که در بیروت ساکن هستم. او امروز نقابی از صورت برمیکند و خودش را اینگونه توصیف میکند: تماس گسترده با چهرههای مختلف سیاسی، اقتصادی و فرهنگی در لبنان و ایران به صورت همزمان این موقعیت را برای من فراهم کرده بود که از سوی چهرههای ایرانی و لبنانی به عنوان کریدور و گذرگاه تماس میان خودشان شناخته شوم و به طور عملی مفهوم سفارتخانه مجازی درباره من مصداق خارجی پیدا میکرد.
دنیادیده شیران از ورودش به بازی باخت- باخت فتنه 88 اینگونه گفت: این قابلیتها همزمان مرا در کانون توجه چند مولفه قرار داد که اگر بخواهیم آنها را ردهبندی کنیم میتوان به نوریزاده، فردی به نام «ع- ب»، حزب مشارکت، آمریکاییها و سعودیها اشاره کرد که به طور مشخص در سالهای 88 و 89 به شکل همزمان تماس خود را با من حفظ کردند. گفتنی است این سفارتخانه مجازی در اوج حوادث سال 88 تبدیل به پل ارتباطی برای غائلهسازان داخلی و جریانسازان آمریکایی و انگلیسی میشود طوری که وی مسؤول ارگان رسمی فتنه در بیروت هم میشود.
شیران با بیان اینکه «ع- ب» قبل از انتخابات 88 با من تماس گرفت، تشریح کرد: با توجه به سابقه دوستی که بین ما وجود داشت وی از من خواست دفتر روزنامه «کلمه» را در بیروت افتتاح کنم و تحقیقی درباره هزینهها داشته و نحوه احداث یک شبکه تلویزیونی در بیروت برای اپوزیسیون و به طور مشخص به نام سایت کلمه را پیگیری کنم. وی حتی مقدمات تلویزیون همیشه برفکی فتنه را برپا میکند و در اینباره اظهار داشت: ما رفتیم به حومه جنوبی بیروت در منطقه «قبیری» روبهروی مسجد قبیری. شرکتی به نام موسوی در آنجا وجود دارد که پهنای باند برای احداث شبکه کرایه کردیم و کار انجام شد و در پیگیریهایی که به عملآمد معلوم شد پهنای باند کار میکند.
لازم به یادآوری است که این مقدمات با نشان دادن گوشه دلارهای ستاد فتنه در تهران شکل گرفت اما این پروژه هم سرنوشتی جز شکست نیافت. شیران با اشاره به اینکه «ع- ب» از من خواست حسابی را در بانکهای لبنانی به منظور راهاندازی دفتر روزنامه کلمه و شبکه تلویزیونی باز کنم،گفت: حسابی را در یکی از بانکهای لبنان باز کردم که پولی به مبلغ 50 هزار دلار بلافاصله به حساب واریز شد.
وی در ادامه بیان داشت: بعد از اینکه جریان فتنه در ایران با شکست مواجه شد و محدودیتهایی برای آقای «ع- ب» در تماس با من ایجاد شد شخص دیگری به نام «حسین گلشن» برای برقراری رابطه با من فعال شد. اما ریزش فتنه همهچیز را به هم میریزد و آنها را از تشکیل تلویزیون در بیروت منصرف میکند. از طرف دیگر نفوذ این فرد در بین سیاستمداران 14 مارس لبنان یعنی جریان مخالف مقاومت فرصت خوبی است که نباید از دست برود.
شیران درباره ارتباطش با گلشن تشریح کرد:شخص دیگری به نام حسین گلشن به عنوان رابط بین من و «ع- ب» فعال شد که در ایمیلی به من گفت بزودی عازم لبنان میشود. گلشن در این دیدار صراحتا به من ابلاغ کرد که بنده نماینده رسمی روزنامه کلمه در بیروت هستم و هدفم از این سفر این است که جمعی از روزنامهنگاران و نخبههای مطبوعاتی لبنان را در دفتری در لبنان سامان دهم که کار این مجموعه پیگیری اخبار فتنه و انعکاس روزنامه یا هفتهنامه آن در جراید لبنان است.
وی همچنین افزود: گلشن در تماسهای بعدی از من خواست پیام یکی از سران فتنه به مناسبت نخستین سالگرد جریان فتنه در ایران را به زبان عربی ترجمه کرده و در روزنامههای لبنان منتشر کنم که این کار انجام شد و با هماهنگی «جهادالزین» در روزنامه «النهار» بیروت در تاریخ مقرر منتشر شد.
جهادالزین نام رابطی بین این فرد و جریان ضدمقاومت در لبنان است که اقدامات ضدانقلاب ایران در انعکاس تحرکات فتنه را تسهیل میکند. عامل فتنهگران در بیروت گفت: یکی دیگر از دلایل پیگیری من برای احداث تلویزیون در بیروت به دلیل توانایی ارتباط و ارتباط بالفعل من با جریان 14 مارس یا جریان همسو با آمریکا و انگلیس بود. اما امثال جهادالزین در دایره دوستان شیران کم نیستند، افرادی که در جریان سیاسی 14مارس لبنان حضور داشتند.
شیران درباره ارتباطش با جریان 14 مارس لبنان اذعان داشت: میتوان به رابطه من با آقای «روژه عده» از سیاستمداران و سرمایهداران بزرگ مسیحی مارونی اشاره کرد که در خط 14 مارس یا قوای همسو با سیاست آمریکا و انگلیس در لبنان قرار داشت و همچنین خانم «ایزل خوری» بیوه سمیر قصیر، روزنامهنگار لبنانی از افراد مرتبط با این طرح است که از گویندگان مشهور تلویزیونی در لبنان به شمار میآید و هماکنون هم در شبکه العربیه برنامه خاصی را مدیریت میکند.
وی همچنین افزود: از دیگر افراط مرتبط با این پروژه میتوان به دکتر سامی نادر از اساتید برجسته دانشگاه اشاره کرد که رل مشاور سیاسی آقای عده را بازی میکند. گفتنی است این افراد صحنهگردانانی بودند که باید شاخه فتنه را در لبنان به حرکت درمیآوردند و پوششی برای جریان منحل مشارکت تعبیه میکردند تا مشارکت بتواند در بیرون فعالیت پررنگی داشته باشد.
شیران تصریح کرد: ع-ب پس از اینکه متوجه شد من با روژه عده آشنا هستم به من اصرار کرد که به دلیل توانمندیهای بالفعل سامی نادر با او آشنا شوم، چرا که حزب مشارکت در لبنان میخواهد فعالیتهای سیاسی خود را آغاز کند و نیاز به یک پوشش سیاسی- مالی مناسب برای این موضوع دارد.
این نکته قابلتامل است که ایجاد دفتر مشارکت در بیروت، میشود استراتژی قطعی ضدانقلاب داخلی ولی زمینگیر شدن فتنه در ایران این مجال را از فتنهگران میگیرد و کسی حاضر نمیشود روی این مهرههای سوخته داخلی سرمایهگذاری کند تا اینکه نیمه دوم سال 89 مقارن با موج بیداری اسلامی و از دست رفتن یک به یک مهرههای غرب در منطقه، آمریکا و انگلیس راهی جز هدف قرار دادن مقاومت یعنی لبنان و سوریه پیشروی خود نمیبینند و از سوی دیگر حفره اطلاعاتی ایجاد شده در فتنه 88 نمیتواند چشم طمع سرویسهای اطلاعاتی را روی ایران ببندد و آنها را بر آن میدارد تا طرحی نو دراندازند و به بازماندگان فتنه هدیه دهند، هدیهای که شاید با آن بتوانند جلوی فرو ریختن دومینوی قدرت در منطقه را بگیرند.
شیران اصلیترین هدف آمریکاییها و انگلیسیها را از تمرکز دادن تلاشهایشان علیه مقاومت در لبنان عمق دادن به جریان فتنه در ایران دانست و اظهار داشت: ایران از عمق لازم برخوردار نبود و مناسبترین منطقه از سوی آمریکاییها لبنان تشخیص داده شد.
این کار میتوانست 2 هدف را برآورده کند؛ در مرحله اول تاثیری منفی بر جریان مقاومت در برابر پیش برنده آن در لبنان بگذارد و در مرحله دوم با تضعیف آن، جریان حامیان مقاومت که در راس آن جمهوریاسلامی ایران بود، باید تضعیف میشد اما نکته سومی که میشود به این 2 نکته اضافه کرد این است که با توجه به فضای سیاسی لبنان میتوانستند از تمرکز یافتن جریان فتنه علیه جمهوریاسلامی در انتخابات مجلس نهم نهایت استفاده را ببرند.
انتخابات مجلس ایران در پیش است و باید این استراتژی پیاده شود آن هم با طراحی یک کودتای بینالمللی به نام «هدیه 60» یا (Gift60) که شاخه جریان فتنه در بیروت باید آن را پیاده کند اما چرا بیروت قلب مبارزه برای ضربه زدن به ایران انتخاب میشود؟ شیران اذعان داشت: ناکامی تلاش سناریوی انگلیسیها و آمریکاییها در جریان انتخابات سال 1388 باعث شد آنها به طراحی تازهای روی بیاورند که ستون فقرات این برنامه پیوند دادن و متحدسازی اپوزیسیون ایران در بطن برنامههایشان بود و ماجرای هدیه 60 از آنجا شروع شد که در ارتباط بین اپوزیسیون مستقر در پاریس و لبنان این اصطلاح از طرف آنها عنوان شد که من متوجه وجود چنین پروژهای شدم. اما فارغ از جزئیات «هدیه 60» این سناریو چه چیزی را دنبال میکرد؟
این فرد با اذعان به اینکه در صورت پیشرفت و پیشبرد اهداف فتنهگران، شیعیان لبنان به خاطر حمایت و احساس مسؤولیتشان در قبال جمهوریاسلامی ایران در برابر جریان فتنه به طور حتم واکنش نشان میدادند، بیان داشت: واکنش شیعیان لبنان به این معنا بود که شیعه در مقابل شیعه صفآرایی میکند و این هدف کاملا پنهانی گردانندگان فتنه بود و دوایر اطلاعاتی غربی این قضیه را به جدیت دنبال میکردند.
وی در ادامه افزود: به دلیل ارتباطی که با هر دو طرف این جریان داشتم میتوانستم عامل وصلکننده فتنهگران باشم و این درست نکتهای بود که جریان فتنه را عملا به جریان فتنه شیعی- شیعی در داخل لبنان تبدیل میکرد و به دنبال آن اهل تسنن در قالب کنفرانس «14 مارس» عملا در برابر مقاومت واکنش نشان میداد و صفآرایی شدیدی صورت میگرفت.
جزئیات کودتای رسانهای- اطلاعاتی «هدیه 60» آنقدر گسترده و وسیع است که تفصیل آن در این قسمت از مستند نمیگنجد اما آنچه رضا دنیادیدهشیران از دیدههایش میگوید سیگنالهای کوچکی از یک پروژه عظیم است.
بنا به این گزارش، این پروژه اسم رمز برنامه مفصلی بود که از سوی دوایر اطلاعاتی آمریکا و انگلیس و حامیان منطقهای کاملا مورد حمایت و پشتیبانی قرار گرفته بود.
شیران درباره مراحل «پروژه 60» اظهار داشت: این پروژه دستکم 3 مولفه اساسی دارد؛ اپوزیسیون خارجنشین ایران، ضدانقلاب و دوایر و سرویسهای اطلاعاتی غربی و اسرائیل که کمک بیدریغی در این باره برای اپوزیسیون تدارک دیده بودند.
لازم به یادآوری است که علیرضا نوریزاده که پای ثابت و صحنهگردان این پروژه است سعودیها را متقاعد میکند در مرحله مقدماتی این طرح در آبانماه یعنی چندی پیش از مراسم حج، گردهمایی ضدانقلاب داخل و خارج را در ریاض برپا کنند.
شیران با اشاره به سفرش به عربستان تصریح کرد: با نوریزاده تماسهایی داشتیم. وی طی تماسهایی که در آن برهه با من داشت از من خواست برای ملاقات با وی به عربستان بروم و همه مقدمات سفر از جمله هتل و بلیت هواپیما را فراهم کرد. وی در ادامه افزود: طبق درخواست نوریزاده به عربستان رفتم و ضمن ملاقات با شخصی به نام ابوموسی که یکی از ماموران امنیتی سفارتخانه عربستان بود بلیت firstclass و ویزای سفر به جده را از وی گرفتم.
صندلی firstclass پرواز 37/26 حالا در اختیار این فرد است و ساعت 21:20 دقیقه در خاک سعودی به زمین مینشیند تا فاز اول عملیات کلید بخورد.
شیران افزود: نوریزاده به همراه عوامل امنیتی سعودی در فرودگاه جده منتظر بود و با ورود من به فرودگاه سوار ماشینی که از قبل در آنجا آماده شده بود شدیم و وی در داخل ماشین به برخوردهای سخاوتمندانه ملک عبدالله که البته بعدها متوجه شدم منظورش از به کار بردن اصطلاح سخاوتمند و دست و دلباز چیست، تاکید فراوان داشت البته نمونه این سخاوتمندی حاکمان سعودی چندی بعد در رسوایی «الجنادریه» که نوریزاده و مهاجرانی با دریافت میلیونها دلار پذیرایی شدند و خبرش فاش شد تجلی پیدا میکند.
شیران در تصریح سفرش بیان داشت: ساعت 4 بعدازظهر نوریزاده به اتفاق شخصی به نام ابواحمد وارد اتاق من شد و تاکید کرد، وی از مقامات استخبارات عربستان است و بعدا هم پوشهای را تحویل این شخص داد که دربردارنده جزئیات طرح احداث یک شبکه تلویزیونی در بیروت بود. آنها به من ابلاغ کردند که بنده به عنوان مسؤول و عامل پیگیری این طرح در بیروت تعیین شوم.
بنا بر این گزارش، نوریزاده که میزبان شیران است، او را به گردهمایی بزرگ ضدانقلاب هم فرا میخواند ولی به یک باره لو رفتن خبر این گردهمایی مقامات استخبارات را برآن میدارد که نوریزاده را از ادامه کار منع کنند.
شیران درباره لغو جلسه اپوزیسیون در عربستان گفت: فردای آن روز حوالی بعدازظهر نوریزاده با من تماس گرفت که بهتر است فردا شب به بیروت بازگردی. بعدها متوجه شدم علت این عجله و تغییر برنامه وی این بوده است که قرار بود نشستی از اعضای اپوزیسیون ایران به ابتکار آمریکاییها و عربستانیها و نوریزاده در عربستان شکل بگیرد که بنده هم به عنوان یکی از مدعوین آن جلسه بودم.
انتشار این خبر آنقدر برای نوریزاده سنگین تمام میشود که دست به دامان رسانه سیاه یعنی «صدای آمریکا» هم میشود تا با هر ترفندی که شده حضورش در عربستان را تکذیب کند حتی اگر شده با ترفند نخنمای تلویزیونی پرده آبی.
در 14 آبانماه 1389 نوریزاده در مصاحبهای در استودیویی واقع در ریاض برای انکار واقعیت تلاش میکند و اظهار میدارد: سلام به دکتر چالنگی عزیزم و دکتر سازگارای عزیز و همه بینندگان و شنوندگان صدای آمریکا بویژه در خانه پدری. من فکر کردم شما الان جای اینکه بگویید برویم لندن، میگویید برویم عربستان چون قرار بود من و آقای سازگارا الان با اسکورت MI6 وارد عربستان شویم چون در خبرها آمده مدتی است بنده و آقای سازگارا یک توری در کشورهای عربی داشتیم و من با اسکورت MI6با کیسههای پول وارد عربستان شدم.
درباره اظهارات نوریزاده، شیران بیان داشت: لو رفتن جزئیات سفر نوریزاده به عربستان پیش از وقت موعود و واکنش عجولانه و وحشتزده وی در بازگشت به لندن و شناسایی نفوذیها در داخل جریان اپوزیسیون، عواملی بود که باعث شد وحشت و سردرگمی در رفتار دوایر اطلاعاتی و تقویت و بازیابی جریان فتنه در خارج از کشور بروز کند. با این تفاسیر فاز نخست «هدیه 60» با هدف ایجاد اختلال و اغتشاش در حج 89 شکست میخورد و به دنبال آن سعودیها هم از طرح پرهزینه تلویزیون که شیران مسؤول آن بود انصراف میدهند.
شیران درباره بازگشتش به بیروت گفت: بعد از بازگشت به بیروت فردایش یا 2 روز بعد شخصی به نام ابوهادی با من تماس گرفت و تاکید کرد از طرف ابواحمد با من تماس گرفته و خواستار دیدار با من شد. در ملاقات کوتاهی برآورد طرح شبکه تلویزیونی در بیروت را که تدوین کرده بودم از من گرفت و بلافاصله محل را ترک کرد. وی همچنین تصریح کرد: ملاقات دیگری پس از مدتی در بیروت صورت گرفت و ابوهادی در ابتدای ملاقات تاکید کرد از قول اکثر تحلیلگران عربستانی و محافل دستاندرکار منطقهای نمیتوان امیدی به جریان فتنه سبز داشت. پیروز شدن سریع و به دست گرفتن قدرت در ایران توسط نظام جمهوریاسلامی ایران حاکی از آن است که حاکمیت مرکزی توانسته این فتنه را مهار کند لذا با توجه به این مقدمه احداث یک شبکه تلویزیونی با توجه به رکود کامل و ریزش کامل بدنه فتنه، کار بیحاصلی است.
اما طرف آمریکایی که تاکنون چکهای زیادی را برای این هدیه به اپوزیسیون متقبل شده قصد ندارد از مصوبات آن دست بردارد، بنابراین ستاد مستقر در پاریس به سرکردگی امیر ارجمند فعالیتش را دوچندان میکند تا شاید از استراتژی پاریس- بیروت- تهران در آستانه انتخابات نتیجه گرفته شود.
اما مشکل اصلی نکته دیگری است که سعودیها به آن پی برده بودند یعنیDat Hole یا حفره اطلاعاتی.
وی در ادامه تشریح کرد: بعد از اینکه سعودیها از پیگیری طرح شبکه تلویزیونی در بیروت منصرف شدند و این انصراف خود را به من تفهیم کردند با ناراحتی عنوان کردند میزان آلودگی اطلاعاتی درباره فتنه سبز که از سوی آنها جنبش سبز نامیده میشد فوقالعاده بالا رفته است تا جایی که ابوهادی با لحن تمسخرآمیزی گفت دستگاه اطلاعاتی ایران اپوزیسیون ایران را به هر شکلی که بخواهد بازی میدهد.
لازم به یادآوری است در جلسه محرمانه مدحی، جهانشاهی و خوانساری در پاریس با هدف اعتمادسازی دیدیم که مدحی رو به دوربین بیان داشت: «رو به دوربین بایستید آقایان، ما 3 نفر متحدیم، شما هم با مایید و ما هم با شما هستیم و فقط خواهش میکنم ما را پیش دوستان بدقول نکنید و میدانم این کار را نمیکنید، از دوستان هم خواهش میکنم ما را پیش شما بدقول نکنند و میدانم این کار را نخواهند کرد».
قابلتوجه است که طرح تماس-2 برای مبادله امن اطلاعات بین اعضای شبکه طراحی و به کار گرفته میشود تا حفره اطلاعاتی پوشیده شود.
شیران با اشاره به اینکه بعد از مدتی با کمک متخصصان خارجی اشکالات طرح تماس تا حدود زیادی برطرف شد عنوان کرد: قرار شد پارامترهای امنیتی آن تقویت شود به صورتی که به دنبال ایجاد آن تغییرات طرح تماس- 2 شکل گرفت که دارای مرکزیت رایانهای فوقالعاده پیشرفتهای بود. مهمترین ویژگی و تفاوت این طرح یا طرح قبلی این است که اعضا خیلی محدود هستند وکاملا برای تشکیلات شناخته شده، به هر حال قرار بر این شد که تغییرات مهمی در تشکیلات شهرسا انجام شود و ابتدا هم از اخراج 2 عضو این تشکیلات که مشکوک به نفوذی بودند شروع شود.
وی افزود: تغییرات به این شکل شروع شد که اعضای اصلی از اعضای خودی و مرکزیت فتنه سبز تشکیل شد و هریک دارای کد مشخصی بودند که هریک از این اعضای کددار به نوبه خود شخص دیگری را معرفی میکردند که برای تشکیلات شهرسا شناخته شده بود و به این ترتیب یک تشکیلات کاملا مورد اطمینان و عظیم ایجاد میشود که قادر است تغذیه فکری و ارتباط میان اعضا و کادر را به شکل بسیار امنی فراهم کند.
انتخابات مجلس شورای اسلامی نزدیک است و همه دستها برای برهم زدن فضای این انتخابات به حرکت درمیآید ولی پیش از آنکه دشمن باروت تهیه شده در بیروت را به آتش بکشد چکهای «هدیه 60» برگشت میخورد. البته «هدیه 60» تنها اخلال در انتخابات را دنبال نمیکرد بلکه شامل فرآیندهای پیچیده و رسانهای - امنیتی بود که ابعاد مختلفی داشت. خبر برگزاری کنفرانس گذر به دموکراسی واشنگتن هم بهرغم طرح تماس-2 و تمهیدات محرمانه بودنش روی خروجی خبرگزاریهای داخلی افشا میشود.
شیران هدف اصلی «هدیه 60» را احیای مرکزیت و مدیریت اغتشاش در جمهوریاسلامی دانست و گفت: در راستای اجرای انتخابات دوره نهم مجلس ابزارهای مختلفی به کار برده میشد که بیشترین آنها تحتتاثیر و برنامهریزی دوایر اطلاعاتی آمریکا و همپیمانانش در سطح منطقه شکل میگرفت. من هم به خاطر ارتباطی که با اپوزیسیون ایران داشتم درجریان این ماجرا قرار گرفتم ولی با شکست پروژه «هدیه 60» عملا سردرگمی و وحشت زیادی برای طراحان این پروژه ایجاد شد.
وی با اشاره به کنفرانس گذر به دموکراسی اظهار داشت: این کنفرانس قرار بود در واشنگتن برگزار شود اما لو رفتن و فاش شدن مفاد آن در رسانهها قبل از برگزاری، موجبات شکست این پروژه را فراهم کرد. بهرغم طرح «تماس-2» و تمهیدات برای مخفی بودنش، این طرح روی خروجی خبرگزاریهای ایران دست به دست میشود. جزئیات هدیه آمریکایی حالا عریان شده و اختلافات ضدانقلاب باز محور اصلی رسانههای آن سوی آبی میشود.
در برنامهای در شبکه سیاه «صدای آمریکا» مجری اذعان میدارد اپوزیسیون خارج از کشور تا به حال نتوانستهاند با وجود داشتن هدف مشترک به یک ائتلاف یا اتفاق نظر برای فعالیتهایشان برسند و میهمان آن برنامه تاکید میکند 33 سال است که این معضل وجود دارد.
یکی از تحلیلگران صدای آمریکا درباره عملکرد نوریزاده اظهار داشت: به نظر من در کار سیاسی دیگر این دودوزه بازیها را باید خاتمه داد و این فرصتطلبیهای تاریخی باید تمام شود، باید باز و شفاف به مردم گفت ما عرضه نداریم. افراد دیگری از اپوزیسیون تاکید دارند: «من کاملا ضدصحبتهای آنها بودم و اگر میدانستم به هیچوجه از اول شرکت نمیکردم. هنوز به نظر میرسد سازمانهای سیاسی پروژه خود را مشخص نکردهاند و روی پروژهها بحث جدی صورت نمیگیرد».
مجری صدای آمریکا در اعلام یک نظرسنجی اظهار داشت: این پروژهها از چه حکایت دارد؟ همانطور که در نظرسنجی فیسبوک برنامه افق آمده است اکثریت مخاطبان گزینهای را انتخاب کردند که بر تداوم بیبرنامگی عامل فتنهگران در بیروت اذعان داشت. بعد از لو رفتن این طرح به مدت یک ماه همه ساکت بودند و هیچ تحلیلی در ارتباط با علت لو رفتن هدیه 60 مطرح نشد ولی بعد از یک ماه حرف و حدیثها از این طرف و آن طرف شروع شد و یکی از تئوریهایی که مطرح شد منتسب به دستگیری آقای سعید مدنی و مطالبی که ممکن است در بازجوییها گفته شود، بود.
رسوایی دیگری در این پرونده سیاه ثبت میشود تا مردم شیرینی و حلاوت زدن سیلی وعده داده شده را در کام خود بچشند و کدهای افشاگرانه این فرد مطلع برگ دیگری میشود برای رسوایی ضدانقلاب ولی کماکان منتظر خواهیم ماند تا ببینیم دستگاه امنیتی- اطلاعاتی کشورمان درباره حضور این فرد در اتاق شکست ضدانقلاب چه جزئیاتی را رو خواهد کرد و نفر بعدی که روی این صندلی تکیه خواهد زد چه کسی است. شیران در پایان خاطرنشان کرد: از مطالبی که بیان شد کاملا میشود استنباط کرد که من در بسیاری از گامها دچار اشتباه و خطا و تزلزل شدم و این را نمیشود کتمان کرد. اکنون در این جایگاه از پیشگاه ملت و نظام تقاضای بخشش و عفو دارم تا با ارائه خدمات خود گذشته را جبران کنم.