(روزنامه جوان ـ 1390/09/22 ـ شماره 3571 ـ صفحه 7)
هرچند اين اقدام دولت آمريكا با واكنش منفي ايران مواجه شده و بازتابهاي فراواني را در ميان اصحاب مطبوعات و اهالي اقليم سياست برانگيخته اما بسياري از كارشناسان بر اين اعتقادند كه اين اقدام دولت آمريكا ادامه طرحي است كه ژنرال پترائس نخستين بار آن را مطرح كرده بود. البته طرحي كه فرمانده سابق نيروهاي آمريكايي در خليج فارس آن را با هدف جلوگيري از تنش نظامي ميان نيروهاي نظامي ايران و آمريكا در منطقه پيشنهاد كرده بود، بيش از هر چيزي يادآور خاطره «خط تلفن سرخ» دوران جنگ سرد براي مقامات واشنگتن بود اما اين پيشنهاد هم در نهايت به سرانجام مشخصي نرسيد و گذر ايام آن را به دست فراموشي سپرد. از اين رو به نظر ميرسد مقامات كاخ سفيد اين بار با راهاندازي سفارتخانه مجازي قصد آن را دارند كه يك تنه وارد گود سياستورزي با ايران شوند تا از اين رهگذر به اهداف خود دست پيدا كنند اما شتابزدگي مقامات آمريكايي ظاهراً مانع از آن شده كه به برخي عوارض احتمالي اينگونه اقدامات پوپوليستي در حوزه ديپلماتيك توجه كنند. نكاتي كه بيترديد در آينده نه چندان دور علاوه بر ديپلماسي رسمي اين كشور، ديپلماسي عمومي آن را نيز از خود متأثر خواهد كرد و مخاطبان سياست خارجي آمريكا را در مقابل پرسشهاي بيپاسخ فراواني قرار خواهد داد. پرسشهايي كه يافتن پاسخهايي براي آنها ميتواند راهگشاي حل معماي سالها بياعتمادي ميان ايران و آمريكا باشد.
سفارت مجازي در ترازوي كنوانسيون وين
سؤالاتي همچون نسبت دولت آمريكا با تارنماي سفارتخانه مجازي اين كشور در ايران و نسبت آن با قواعد حقوق بينالملل و قوانين ديپلماتيك چيست؟!
سفارت مجازي در ترازوي كنوانسيون وين
مسئلهاي كه با ترديدهاي فراوان كارشناسان مواجه شده و موضع دوپهلوي ماقمات وزارت خارجه آمريكا بر ابعاد ناپيداي آن افزوده است. دولت ايالات متحده به رغم تلاش وافر خود براي القاي فضايي غير رسمي به تارنماي سفارتخانه مجازي اين كشور در ايران مدعي است كه اين سايت با هدف تعامل ميان مردم ايران و دولت آمريكا ايجاد شده است. اين مسئله در اظهارات هيلاري كلينتون نيز ملاحظه ميشود؛ آنجا كه ميگويد «ما به دنبال ارتباطي تعاملي ميان ايرانيان و آمريكا هستيم.»
از سوي ديگر دولت آمريكا از ارائه رواديد به كاربران سايت امتناع ميكند اما همزمان به ساير خدمات كنسولي نظير راهنمايي مراجعان و معرفي آمريكا براي مخاطبان ايراني اقدام ميكند تا در اين ميان شائبه كاركرد كنسولي سايت مذكور كمرنگ شود. بيتوجه به اينكه:
ـ دامنه آدرس اينترنتي سايت با پسوند gov به ثبت رسيده كه پسوند رسمي دولت آمريكا ميباشد.
ـ مستندات بخش معرفي سايت به صراحت سخن از وابستگي به وزارت امور خارجه آمريكا دارد.
ـ پيام رسمي هيلاري كلينتون به مناسبت افتتاح سايت گواهي بر حمايت آشكار دستاندركاران سياست خارجي آمريكا از سايت مذكور دارد.
ـ گردانندگان سايت ادعاي عدم ارائه خدمات كنسولي دارند اما در عين حال نسبت به معرفي و راهنمايي اتباع ايراني براي دريافت رواديد و آشنايي با آمريكا اقدام ميكنند كه از شمول وظايف خدمات كنسولي در حقوق بينالملل به شمار ميرود.
با اين توضيحات مشخص ميشود كه دولت ايالات متحده برخلاف مدعيات خود، اقدام به راهاندازي سفارتخانهاي مجازي در ايران كرده كه به رغم اهداف مبهم آن ـ پارهاي از اين موارد در ادامه مورد اشاره قرار خواهند گرفت ـ مغاير با قواعد حقوق بينالملل نيز ميباشد.
دولت آمريكا با راهاندازي سفارتخانه مجازي خود در تهران مرتكب رفتاري برخلاف مواد 2 كنوانسيونهاي وين مصوب 961 و 1963 شده، چرا كه به استناد اين مواد، برقراري روابط ديپلماتيك و كنسولي منوط به توافق طرفين ميباشد. اين در حالي است كه ايران به صورت رسمي نارضايتي خود را از اين اقدام دولت آمريكا اعلام كرده است.
از سوي ديگر در باب اهداف راهاندازي سايت مذكور ابهامات فراواني مطرح است. برخلاف اظهارنظر مقامات آمريكايي كه اين سايت را به عنوان پلي براي تعامل با مردم ايران و شناساندن آمريكا معرفي ميكنند، كارشناسان امر اعتقادي ديگر دارند. به اعتقاد اين دسته از كارشناسان امور ديپلماتيك ادعاهاي مطروحه از سوي دولت آمريكا با تناقضات فراواني مواجه است. به عنوان مثال در باب شناساندن آمريكا به مردم ايران دو نكته اساسي وجود دارد. نخست آنكه بيش از اين تارنماي وزارت امور خارجه آمريكا به زبان فارسي اخبار و اطلاعات مربوط به رواديد و اخبار آمريكا را در اختيار كاربران فارسي زبان قرار ميداده است. بنابراين راهاندازي سايتي موازي چندان عقلاني به نظر نميرسد.
دوم آنكه دولت آمريكا براي مردم ايران كشوري ناشناخته نيست. چنانكه طي حداقل سه دهه اخير كمتر روزي بوده كه مردم ايران با واژه آمريكا در رسانههاي جمعي مواجه نبوده باشند. به اعتقاد كارشناسان امور رسانه اين شناخت از آمريكا تا به جايي گسترده و عميق است كه كمتر نمونه مشابهي را ميتوان در حوزه ديپلماتيك براي آن مثال زد.
پس آنچه مقامات آمريكايي به دنبال آن هستند چه چيزي ميتواند باشد؟ براي پاسخ به اين سؤال مشخصاً ميتوان چند رهيافت كلان اشاره كرد:
1- كسب اطلاعات از ايران
2- سنجش افكار عمومي مردم ايران و نظر و اقبال آنها نسبت به آمريكا
3- ايجاد اختلاف ميان دولت و ملت ايران
4- بازسازي تصوير آمريكا در ذهن افكار عمومي ايران
در حالي كه دولت آمريكا تمايل چنداني به اعلام وابستگي رسمي سايت مذكور به دستگاه ديپلماسي خود ندارد و آن را تنها در حد يك زمينه مشترك تعاملي ميان «ايرانيان با آمريكا» معرفي ميكند، حسن سبحانينيا نماينده مجلس شوراي اسلامي معتقد است «آمريكا به دنبال دستيابي به اطلاعات است». اين مسئله زماني نگرانكنندهتر ميشود كه مراجعان به سايت مذكور به رغم قرار دادن اطلاعات خود در اختيار گردانندگان آن، نميتوانند از طريق اين سايت موفق به دريافت رواديد الكترونيك شوند. اين موضوع دقيقاً خلاف كاركرد سفارتخانههاي مجازي آمريكا در عربستان و تركيه است. بنابراين ميتواند در آينده تبعات تضميننشدهاي را براي مراجعان متقاضي رواديد و تحصيل در آمريكا در پي داشته باشد.
از سوي ديگر به اعتقاد كارشناسان امور ديپلماتيك، دولت آمريكا با وسوسه ارائه اطلاعات پيرامون رواديد و تحصيل در اين كشور در نظر دارد ميزان گرايش افكار عمومي در ايران را نسبت به آمريكا محك بزند. بيترديد تفسير و ارزيابي كارشناسان دستگاههاي اطلاعاتي آمريكا از حجم مراجعات و متقاضيان رواديد ميتواند به عنوان شاخصهاي مهم در اقدامات آتي آمريكا عليه ايران مورد توجه قرار گيرد.
اين در حالي است كه القاي اختلاف ميان دولت و ملت ايران را ميتوان سومين دستاورد عمده ايالات متحده از راهاندازي سفارتخانه مجازي در ايران ارزيابي كرد. اين تحليلي است كه حسن غفوريفرد از نمايندگان با سابقه مجلس شوراي اسلامي بر آن تأكيد دارد. البته اين تحليل با واقعيات بيروني نيز ناهمخوان نيست. چنانكه سخنگوي وزارت امور خارج آمريكا در واكنش به فيلترينگ سفارتخانه مجازي اين كشور در ايران طي اظهاراتي مداخلهجويانه و تحريكآميز مدعي شد «حكومت در ايران به مردم خود اعتماد ندارد». بيترديد اينگونه اظهارات خارج از عرف ديپلماتيك ميتواند موجب تحليل فوق از اهداف راهاندازي سفارتخانه مجازي آمريكا در ايران باشد.
و در نهايت بازسازي تصوير عمومي مردم ايران از آمريكا ميتواند هدف بعدي راهاندازي سفارتخانه مجازي اين كشور در ايران ارزيابي شود. رويكردي كه پيشتر نيز با راهاندازي راديو آزاد اروپا در دوران جنگ سرد تجربه شده بود و در سالهاي اخير با حمايت از رسانههاي صوتي و تصويري همچون صداي آمريكا تداوم يافته است.
البته به نظر ميرسد اين بار مقامات آمريكا در تحليل خود با در نظر گرفتن دو احتمال تصميم به راهاندازي سفارتخانه مجازي در ايران گرفتهاند: نخست احتمال عدم تاثيرگذاري رسانههاي جريانات ضد انقلاب بر افكار عمومي ايران و دوم تلاش به منظور جلب اقشار نخبه جامعه به سوي تريبونهاي تبليغاتي آمريكا به بهانه اعطاي امتيازاتي نظير ادامه تحصيلات در مقاطع تكميلي كه با هدف افزايش توان رسانهاي در مديريت افكار عمومي ايران طرحريزي شده است.
در نتيجه به رغم برخي شايعات پيرامون تلاش آمريكا در مسير برقراري ارتباطي منسجم و سازنده با ايران به نظر ميرسد راهاندازي سفارتخانه مجازي نيز ابزاري ديگر براي تحقق اهداف ضد ايراني آمريكا باشد. مسئلهاي كه با گذر زمان آشكارتر خواهد شد.
ش.د9004759