پیش از جنگ جهانی اول بازی انگلیس در منطقه ابعاد گستردهای به خود گرفت. انگلیس به نیابت از صهیونیستها محور تحرکات خود را رایزنی با سران قبایل عربی قرار داد که تحت نام امپراطوری عثمانی قرار داشتند. براساس طرح صهیونیستها عثمانی باید بخشی از سرزمین خود که همانا فلسطین است را به آنها داده تا به اصطلاح محل سکونت آنان باشد.
به نوشته جوان آنلاین، با توجه به وسعت امپراطوری عثمانی، انگلیسیها مسؤول آن شدند تا طرح صهیونیستها را پیگیری و اجرایی سازند. براین اساس انگلیسیها طرح تجزیه عثمانی را در رأس کار خود قرار دادند. در این چارچوب در حالی که جنگ جهانی اول علیه عثمانی به پا شد، از درون آن نیز صدای تجزیهطلبی بلند گردید. سران قبایل عرب رو به خودمختاری آورده و خواستار جدایی از عثمانی شدند.
در نهایت با خیانت اعراب، عثمانی در جنگ مغلوب و تجزیه شد و قلمرو آن نیز تحت سلطه غرب قرار گرفت. در آن زمان براساس طرح سایس پیکو، امپراطور عثمانی به طور نسبی میان فرانسه و انگلیس تقسیم شد. هرچند سران عرب براین ادعا بودند که توانستهاند کشورهایی مانند عراق، سوریه، لبنان، عربستان و... را تأسیس کنند اما در حقیقت دو رویداد مهم حاصل خوش خدمتی اعراب برای استعمارگران غرب بود نخست آنکه این کشورهای تازه تأسیس در زیر چتر غرب قرار گرفتند در حالی که تمام ثروتهای آنها صرف منافع غرب شده و استعماری گسترده بر آنها حاکم شد. دوم آنکه صهیونیستها توانستند با کمک انگلیس مقدمات حضور در فلسطین را فراهم کنند و با زنجیرهای از کشتارها نابودی فلسطینیها را رقم زنند.
هرچند که اعراب در تجزیه عثمانی به غرب خدمت کردند اما غرب در نهایت به آنها خیانت کرد و از یک سو اجازه استقلال کامل به آنها را نداد چنانکه در عصر حاضر نیز بسیاری از این کشورها تحت سیطره غرب میباشند و از سوی دیگر در برابر صهیونیستها اعراب را تنها رها کرده و در کنار فلسطین بخشهایی از کشورهای عربی را نیز به این رژیم واگذار کردند. غرب در میان کشورهای عربی رژیمهایی را ایجاد کرد که در سایه آنها بتواند سلطه خویش بر کشورهای عربی را حفظ و مخالفان را حذف کند.
پس از گذشت چند دهه از آن زمان اکنون بار دیگر تاریخ تکرار شده است. از یک سو غرب به دنبال سلطه بر خاورمیانه است و از سوی دیگر صهیونیستها به دنبال سلطهطلبیهای گسترده. در این میان همچون گذشته برخی سران عرب و البته این بار مقامات ترکیه نیز فریب غرب را خورده و به دنبال بازی برای تحقق اهداف آنها و صهیونیستها هستند. آن زمان آنها تجزیه عثمانی را رقم زدند و اکنون برآنند تا تجزیه کشورهایی مانند لبنان، سوریه، ایران، عراق و... را اجرایی سازند. شاید اکنون هدف اعراب و ترکیه نه کسب استقلال بلکه حفظ قدرت باشد اما یک اصل همچنان باقی است و آن اینکه صهیونیستها و غرب به این کشورها نیز رحم نخواهند کرد و سیاست تجزیه و نابودی در قبال آنها را نیز اجرا میکنند.
سران برخی کشورهای عربی که زمانی در تجزیه عثمانی مشارکت کردند در چند دهه گذشته دیدهاند چگونه سلطه استعمار غرب و صهیونیستها آنها را در گرداب مشکلات قرار داده است ولی گویی برخی از این کشورها همچنان از تاریخ درس نگرفته و به خوش خدمتی به غرب ادامه میدهند. هرچند آنها به دنبال آتشافروزی علیه سایر کشورهای منطقه هستند اما تجربه نشان داده که غرب و صهیونیستها هرگز در کنار آنها نخواهند ماند و تجزیه این کشورها و ترکیه را رقم میزنند لذا همسویی با غرب و صهیونیستها توهمی است که برخی اعراب و ترکیه در آن گرفتار هستند؛ توهمی که اگر زود از آن خارج نشوند و به منطقه روی نیاورند در آینده به تجزیه کشورهایشان و سرنگونی قدرتشان منجر خواهد شد.