
* برای شروع گفت وگو به نظر شما چه تعریفی درباره اقتصاد مقاومتی می توان ارائه کرد؟
** عبارت «اقتصاد مقاومتی» مفهوم جدیدی است که توسط مقام معظم رهبری عنوان شده است و مفاهیم معادل آن مانند اقتصاد ریاضتی، اقتصاد جنگ، اقتصاد تهاجمی و غیره، گوشه ای از این مفهوم جامع را بیان می کند. بنابر این آنچه به عنوان اقتصاد مقاومتی گفته می شود، معیارهایش از چهارسال پیش با نام گذاری هایی که هر سال انجام می شد، مطرح شد. در واقع این راهبردی را که ایشان عنوان کردند بیانگر آن است که با توجه به حرکتی که در سال 1357 در قالب انقلاب اسلامی شکل گرفت، بایستی در ابعاد مختلف اقداماتی، از جمله، در حوزه های فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و به ویژه اقتصادی نیز صورت گیرد.
پس به دلیل رقابتی که بین مکتب اسلام و مکاتب رقیب مانند سوسیالیسم، کاپیتالیسم، لیبرالیسم و سایر مکاتبی که در دنیا مطرح هستند و در کشورهای دیگر ادعا می کنند که می توانند حلال مشکلات اجتماعی و رساندن مردم به تکامل باشند، اسلام هم به عنوان یکی از مکاتب دنیا چنین نظر و دیدگاهی دارد. براین اساس، جهت رسیدن به این الگو یا مدینه فاضله مورد نظر دین مبین اسلام، نیاز به زیرساخت هایی از جمله زیرساخت اقتصادی است، لذا به دلیل رقابتی که بین این مکاتب وجود دارد، بایستی اقداماتی توسط این مکتب در قالب الگوی عملی اجتماعی صورت گیرد، بدین صورت که به عنوان اقتصاد، بایستی یک حالت مقاومتی هم در درونش وجود داشته باشد تا بتواند خودش را در صحنه رقابت و به تعبیری، جنگ بین این مکاتبی که با هم رقابت دارند و ادعا می کنند در دنیا حلال مشکلات هستند، حفظ کند.
بنابراین، برداشتی که من از اقتصاد مقاومتی دارم؛ رفتارهای اقتصادی است که منجر به تقویت زیرساخت های حکومت اسلامی می شود، به گونه ای که در این تفکر، همه ظرفیت های بالقوه و بالفعل مان را برای ارتقای رفاه عادلانه در جامعه استفاده می کنیم و این همان حرفی است که نظام اقتصاد مقاومتی می زند.
البته توضیحات ابتدایی، برای توضیح و توجیه کلمه مقاومت بود وگر نه اقتصاد به معنای حداکثر بهره برداری از منابع محدودی است که در اختیارمان قرار دارد.
به هرجهت، وقتی صحبت از مقاومت می شود، بایستی از همه ظرفیت های بالقوه و بالفعل برای حاکمیت یک تفکر که همان تفکر اسلامی است، استفاده شود. پس با این توضیحات می توان این گونه عنوان کرد که اقتصاد مقاومتی، تفکری برگرفته از مبانی دین مبین اسلام است.
*چه شاخصه هایی را می توان برای اقتصاد مقاومتی بیان کرد؟
** همان طور که در شناخت مکاتب رقیب با آن مواجه می شویم، می بینیم که این مکاتب رقیب، یا بیش از حد به دامن سرمایه، یا بیش از حد به دامن عامل کار افتادند. نظام کمونیسم و کشورهایی که متأثر از این مکتب بودند، بیش از حد به دامن عامل کار افتادند و عامل سرمایه را نادیده گرفتند و در مقابل در تفکر کاپیتالیسم یا سرمایه داری نیز می بینید که آنها هم بیشتر به دامن سرمایه افتاده و عامل کار را نادیده گرفته اند.
در صورتی که در اقتصاد مقاومتی، با استناد و استفاده از آموزه های قرآن کریم، بحث این است که بایستی از نعمات الهی استفاده بهینه شود، تا انسان از دغدغه زندگی مادی فارغ شده و افکار انسان به سوی حضرت حق سوق یابد. در چنین دیدگاهی، ما دیگر نباید شاهد فقر و فساد باشیم و همه نعمات الهی باید به سمت استفاده حداکثری یا همان استفاده بهینه، مدیریت شود. البته این مطلب، در ذات خود اقتصاد هم وجود دارد، اما در آن، مفاهیم معنوی و اخلاقی مورد توجه نیست، زیرا بیشتر، نگاه مادی حاکم است. ولی وقتی صحبت از اقتصاد مقاومتی می شود، آن هم بر گرفته از دین مبین اسلام، ضمن توجه به شاخص های اقتصادی، شاخص های اعتقادی و اخلاقی هم اضافه می شود. یعنی اقتصادی که منجر به ارتقای اخلاق و انسان به مفهوم واقعی انسانیت شود. به همین دلیل اگر قرار باشد فقط کلمه اقتصاد مورد توجه واقع شود، دیگر نیازی به بحث اقتصاد مقاومتی نیست.
بنابراین، شاخص های کلی که می توان در این جا به آن اشاره کرد، علاوه بر شاخص های شناخته شده در مفاهیم اقتصاد اعم از هزینه و درآمد، مصرف منابع و بازدهی یا به دست آوردن درآمد، شاخص های اعتقادی و اخلاقی هم بایستی اضافه شوند.
* آیا اجرای اقتصاد مقاومتی می تواند در خنثی یا کم اثر کردن تحریم ها موثر باشد؟
** وقتی که جنگ بین مکاتب وجود دارد- همان طور که تا الآن هم وجود داشته- طبیعی است که مکاتب رقیب حداکثر تلاش شان را برای نابودی مکتب مقابل خودشان می کنند. در این راستا چون یکی از رقبای شان مکتب اسلام و جمهوری اسلامی ایران است، یکی از ابزارهایی که مورد استفاده قرار می دهند، بحث تحریم است، لذا در اقتصاد مقاومتی، یکی از واقعیت های موجود این است که کشورهایی که در سطح دنیا و در قالب روابط عادی جوامع بشری بایستی امکاناتی را که در اختیار خود دارند در اختیار دیگران نیز قرار دهند، در اختیار مکتب رقیب قرار نمی دهند. به همین جهت، در اقتصاد مقاومتی یکی از واقعیت های صحنه، تحریم است.
البته قرار نیست اقتصاد مقاومتی، همه هم و غم خود را به بحث تحریم معطوف کند، زیرا تحریم یکی از واقعیت های صحنه است که به تدریج از آن عبور خواهیم کرد و از سوی دیگر، قرار هم نیست که آینده ما متکی به تحریم هایی باشد که صورت می گیرد. به عبارت دیگر، همان گونه که ما به ظرفیت سایر کشورها نیاز داریم، آنها هم به بسیاری از ظرفیت های ما نیازمندند. پس با همین نیاز دو سویه، می توانیم تحریم ها را مدیریت کنیم.
* با توجه به اینکه گفته می شود ما در «دهکده جهانی» زندگی می کنیم، تحریم ها علیه ایران چه تأثیری بر اقتصاد این دهکده دارد؟
** اتفاقی که برای کشورمان افتاده است ما را برآن داشته تا برای برون رفت از این شرایط، بیشتر در درون خودمان مراوده داشته باشیم و در چنین شرایطی، گرچه ما از ظرفیت های اقتصادی بیرونی محروم شدیم، ولی همین شرایط بر محیط بیرونی نیز حاکم است. به بیان دیگر، به همان اندازه که ما از این تحریم ها متضرر می شویم، شاید به مراتب بیشتر از ما، محیط بیرونی متضرر می شود، چرا که کشور ما کشوری ثروتمند است و ظرفیت های بالقوه زیادی دارد. در صورتی که دیگران، ظرفیت های شان بیشتر بالفعل است.
* در سطوح بالا به اقتصاد ریاضتی اشاره داشتید؛ با توجه به این موضوع برخی ها معتقدند اقتصاد مقاومتی همان اقتصاد ریاضتی است، آیا چنین موضوعی صحت دارد؟
** اقتصاد ریاضتی یک تاکتیک است، تاکتیکی که محدود به هدفی مانند تحریم یا بحران موجود در اروپا می شود. پس چون هدف شان کوتاه مدت است، تاکتیکی به نام اقتصاد ریاضتی را مطرح کرده اند. ولی وقتی صحبت از اقتصاد مقاومتی می کنیم، این یک تاکتیک برای عبور از یک بحران موقتی نیست، بلکه برگرفته از تفکری اعتقادی است که بحث آن بر این است که همواره بایستی با چنین تفکری حرکت کنیم، یعنی صحبت از امسال و سال آینده نیست.
به عبارت دیگر، اقتصاد مقاومتی چون از درست مصرف کردن می گوید و همیشه باید درست مصرف کنیم؛ پس این موضوعی موقتی نیست. در واقع استفاده از حداکثر ظرفیت های بالقوه با نگاه کار مضاعف و همت مضاعف و همچنین جهاد اقتصادی، موضوعی دائمی است و مختص یک دوره زمانی نیست.
بدین ترتیب اقتصاد مقاومتی، مفهومی عام با در برگیری بسیار دارد که اقتصاد ریاضتی را هم شامل می شود.
*برای اینکه اقتصاد مقاومتی را اجرا کنیم دولت، دستگاه های مختلف و مردم چه وظایفی دارند؟
** برای پاسخ به این سوال ابتدا می خواهم نکته ای را در خصوص مسئولیت روابط عمومی ها یادآور شوم و آن اینکه، مطالبی مانند اقتصاد مقاومتی که مطالب نویی هستند، باید روابط عمومی ها به عنوان یکی از مسئولیت های شان این گونه مسائل را تبیین کنند و برای همه آحاد جامعه توضیح دهند تا برداشت ها نسبتاً یکسان شود.
اما در پاسخ به سوال شما باید عنوان کنم که لایه های مختلفی در قوای سه گانه وجود دارد که هر کدام باید وظایف خود را در این خصوص انجام دهند، زیرا قرار نیست ساختاری جدید برای اجرای اقتصاد مقاومت طراحی و تشکیل شود. بالطبع، بخش پولی و بانکی کشور هم وظایفی دارد که مهم ترین آن اجرای بانکداری بدون ربا و متعالی ترین آن بانکداری اسلامی است.
لذا آنچه که ما برداشت می کنیم، یکی از زیرسازه ها و بسترسازهای اقتصاد مقاومتی، همین اجرای بانکداری اسلامی، یعنی حذف ربا از نظام بانکی کشور است. بدین معنی که چنانچه ربا از صحنه بانکی کشور حذف شود، اصلی ترین مأموریت نظام بانکی کشور تحقق یافته است؛ مسئولیت و مأموریتی که در قانون عملیات بانکی بدون ربا مصوب سال 1362 پایه های اولیه آن را گذاشته و در ادامه، در قانون تنظیم بازار غیرمتشکل پولی مصوب 1383 نیز آن را خیلی روشن تر تبیین کرده اند. در حال حاضر حدود 1000 تعاونی اعتباری و 5000 تا 6000 هزار صندوق قرض الحسنه و حدود 20 تا بانک را شاهدیم که مشغول فعالیت هستند که بانک مرکزی باید فعالیت شان را با قوانین مورد اشاره تطبیق دهد. پس چنانچه این موضوع محقق شود، می تواند بسترساز اقتصاد مقاومتی در حوزه بانکی باشد.
* نقش مردم در اقتصاد مقاومتی چیست؟
** انتظاری که از مردم می رود بیشتر در جهت فرهنگ سازی و آمادگی برای همکاری است. به عبارت دیگر، چنانچه آن تبیین مورد اشاره انجام شود، مردم همانند گذشته خود را با شرایط تطبیق می دهند، زیرا تاکنون از مردم ناهماهنگی ملاحظه نکردیم و اگر مواردی هم مشاهده شده، به علت درست عمل نکردن دستگاه مربوطه بوده است. به همین علت، فرهنگ سازی و همراهی مردم در مرحله آخر قرار دارد. چون ابتدا باید اساس کار را مهیا سازیم، سپس به دنبال نقش مردم باشیم.
* با توجه به آنچه عنوان شد، آیا می توان گفت که اقتصاد ما در دوران دفاع مقدس هم اقتصاد مقاومتی بود؟
** اقتصاد دفاع مقدس از همان روش اقتصاد تاکتیکی است. با این توضیح که اکنون در شرایط اقتصادی دوران جنگ نیستیم. به همین دلیل، نیازی به تاکتیکی همانند تاکتیک اقتصادی دوران دفاع مقدس نداریم، چرا که شرایط فعلی ما نسبت به آن دوران به مراتب بهتر است و شرایط راهبردی تری را در اختیار داریم.
بدین ترتیب اجرای اقتصاد مقاومتی بهترین راهبرد و رویکرد برای عبور از شرایط فعلی و مدیریت شرایط آینده است.