تاریخ انتشار : ۰۸ بهمن ۱۳۹۱ - ۰۷:۲۰  ، 
کد خبر : ۲۵۱۳۷۸

انقلاب اسلامی و تاثیر آن بر جهان تشیع


مصطفی یاسینی
ایران اگرچه از گذشته تاکنون مهد تشیع در جهان بوده است، ولی می‌توان گفت از دوران صفویه ایران به عنوان مامن و تکیه‌گاهی برای شیعیان جهان مطرح شد. مهاجرت تعدادی از علمای برجسته جبل عامل به ایران در این دوران نشان از اهمیت ایران در نزد شیعیان به عنوان ام‌القرای جهان اسلام دارد. در دوران حاکمیت رژیم پهلوی به دلیل سیاست‌های ضددینی رضاشاه و فرزندش محمدرضا پهلوی نفوذ و اهمیت ایران در جهان تشیع رو به کاستی نهاد و رژیم شاهنشاهی تلاش کرد تا نهال دیانت و فقاهت را در این کشور از ریشه برکند.
انقلاب اسلامی ایران در سال 1357 مهر باطلی شد بر سیاستهای ضد دینی رژیم پهلوی و به جهت ماهیت شیعی آن، جهان تشیع را نفسی تازه بخشید، انقلابیون شیعه در سایر کشورها انگیزه مضاعف یافتند و دامنه مبارزه شیعیان بر ضد حکام جور و متجاوزین در اقصی نقاط دنیا فزونی گرفت. در این بین گسترش و نهادینه شدن اندیشه مقاومت در بین شیعیان لبنان و تولد و رشد و قدرت یافتن حزب الله لبنان و عقب نشاندن صهیونیست‌ها از خاک این کشور پس از سالها شاید یکی از مهمترین آثار انقلاب اسلامی در صحنه بین‌المللی و در بین شیعیان جهان باشد.
امروز با گذشت بیش از سی و سه سال از انقلاب اسلامی می‌توان گفت تاثیر انقلاب اسلامی بر عموم شیعیان، علماء و جنبشهای شیعی نه تنها کمتر نشده بلکه روز به روز بیشتر شده است. شناخت جوانب مختلف این تاثیرات و تدقیق در کیفیت ارتباط انقلاب اسلامی با شیعیان سایر کشورها می‌تواند ما را به درک ماهیت حقیقی و اصیل انقلاب اسلامی نزدیکتر نماید. تاثیرات انقلاب اسلامی بر جهان تشیع را می‌توان چنین برشمرد:
1- خروج از حاشیه و استقرار در مرکز جهان اسلام: پس از انقلاب اسلامی ایران این اولین بار بود که شیعیان از پوسته انزوا بیرون آمدند و داعیه‌دار حکومتی مستقل در جهان شدند. اگر همه ساحران به میدان آمده بودند و تمامی مکتب‌ها آنچه در چنته داشتند بر صفحه شطرنج ریخته بودند، از این سو حرفی نو و داعیه‌دارانی جدید در راه بودند تا با رونمایی از آموزه‌های دینی، ساحران پیش گفته را همچون موسی از صحنه خارج کنند.
تازگی ورود تشیع به حوزه حکمرانی از یک سو دشواریهایی را برای عالمان شیعی در پی داشت؛ چه آنکه اینان در خصوص علوم حکومتی آن گونه که می‌بایست کاری انجام نداده بودند؛ از سوی دیگر چنانکه گفته شد، تازگی ورود شیعیان به عرصه حکمرانی، توجه زیادی را به خود جلب می‌کرد؛ خصوصاً آن گاه که انقلابیون از رد اندیشه‌های شرق و غرب به صورت همزمان سخن به میان می‌آوردند و از پایه‌گذاری نظامی جدید و نوین بر مبنای دین سخن می‌گفتند. آن نفی و این اثبات طبیعی بود که حساسیت‌ها و توجه‌ها را نسبت به انقلاب اسلامی، بیش از پیش جلب کند. اگر انقلاب اسلامی می‌توانست دو وجه نفی و اثبات را برای جهان هجی و انقلاب خود را به جهان صادر کند، طبیعی بود که دیگر نمی‌شد از دو مکتب کاپیتالیسم و کمونیسم سراغی روشن گرفت و این برای داعیه‌داران حکومت‌ها نگران‌کننده بود.
پیش از این اگرچه اهل تسنن حکمرانی را تجربه کرده بودند، اما تشیع همواره در حاشیه بود. شاید عمده‌ترین ورود علمای شیعه به حوزه حکومت را بتوان به دوران صفویه بازگرداند، آنجا که به دعوت پادشاهان صفوی جمعی از علما از نجف و جبل عامل به ایران هجرت کردند و برخی نیز در ارتباط با دربار قرار گرفتند یا به مقام شیخ‌الاسلامی شهر نایل آمدند. در این دوره نقش آفرینی های عمده شیخ بهائی در ایران رقم می‌خورد. با این همه شیعه در این دوره هم در کنار سلاطین قرار گرفت و این گونه بود که کم کم روحیه‌ای محافظه‌کارانه بر آن غالب شد.
از سوی دیگر، انقلاب اسلامی حلقه وصلی بود و نقطه پایانی بر تمام تلاشهای چندین قرن گذشته از سوی عالمان در مبارزات سیاسی. انقلاب اسلامی در بدو تولد خود، سکولاریسم را شکست و اسلام سیاسی را در بطن جامعه ایرانی توسعه داد. به این ترتیب بود که مبارزات چندین قرن شیعیان به ثمر نشست و مطالبه‌ای عمومی در میان مردم ایران زمین شکل گرفت. در ایران اگرچه میرزای شیرازی حکم تحریم تنباکو را صادر کرد و اگرچه عالمان دینی در مشروطه وارد شدند و نقش آفریدند اما این تلاشهای حداقلی هیچگاه نتوانسته بود عمر حکومت استبدادی را پایان بخشد یا حکومتی بر مبنای دین تاسیس کند.
در مقاطعی نظیر مشروطه، حتی میان عالمان نیز، اختلافهایی پیش آمد و همان اندیشه‌های برآمده از نفوذ تمدن غربی و هویت دوپاره‌ای که بعد این نفوذ به سراغ مردم ایران آمد، مسیر حرکت را منحرف کرد. در واقع همان حداقل تلاشهای تاریخی شیعیان برای مقابله با استبداد نیز همیشه موفق نبود، اما حلقه واسطی بود و مقدمه‌ای برای انقلابی اسلامی.
اولین تاثیری که انقلاب اسلامی بر جامعه شیعه در سراسر جهان گذارد، این بود که آنان را از حاشیه به متن آورد، حلقه‌های مبارزاتی گذشته را تکمله زد و تشیع را کانون توجهات جهانی قرار داد. اکنون شیعه دیگر به عنوان یک اقلیت ضعیف و حاشیه‌ای نگریسته نمی‌شود و مراکز مطالعاتی جهان که از نظر و دیدگاه و برداشت آنها، جهان اسلام تنها در جوامع اهل سنت ملاحظه می‌شد و به طور کلی نسبت به جوامع شیعه بی‌توجه بوده و از شناخت و مطالعه روی آنها غفلت می‌کردند، به ناگاه توجه خود را به این سمت و سوی معطوف داشته و خود را ملزم دیدند تا به این جامعه توجه بیشتری کنند. انقلاب اسلامی و حکومت شیعی به یک سرفصل اساسی تمامی نشست‌ها و کنگره‌های استراتژیک جهانی و نهادهای اطلاعاتی استکباری تبدیل شد، آن‌گونه که سخن گفتن از اسلام و مسلمانان بدون ایران خمینی (ره) بی‌حاصل می نمود.
2- الگوی مبارزات آزادی‌بخش: دومین اثر انقلاب اسلامی بر جهان تشیع را می‌توان در خروش و جوششی جست که جهان تشیع را به یکباره دربرگرفت. جامعه شیعه که قرنها بی‌حراست و حفاظت از خود و با تکیه بر اصل تقیه، روحیه‌ای غیرانقلابی و تسلیم‌پذیر پیدا کرده بود، به یکباره به جامعه‌ای انقلابی بدل شد، آن‌گونه که تمامی تلاشهای گذشته را به سرمنزل مقصود رساند. اگر تا پیش از این جریانهای کمونیستی داعیه‌دار مبارزات انقلابی و ضد استکباری بودند، این بار شیعیان به الگویی جهانی برای مقابله با ظلم تبدیل شدند و آثار روشنی را بر نهضت‌های آزادی‌بخش در سرتاسر جهان گذاشتند. یک نمونه از تبلور این روحیه را شاید بتوان در حزب‌الله لبنان جستجو کرد.
شیعیان لبنان علی رغم اکثریت نسبی‌ای که در میان اقوام گوناگون لبنانی داشتند، همواره در محرومیت و مظلومیت به سر می‌بردند و مورد ظلم و فشار حکام جور و رژیم صهیونیستی بودند، از همین رو بود که امام موسی صدر جنبش خود را با نام المحرومین آغاز کرد و این جنبش با پیروزی انقلاب اسلامی آن چنان تحولی را در میان خود مشاهده کرد که خیلی زود و از این مردم محروم و ضعیف آن چنان قدرتی ساخت که همه قدرتهای استکباری حاضر در لبنان را به قبول شکست و فرار از این کشور کوچک و ضعیف وادار کرد و در درون جامعه شیعه قدرتی به نام حزب الله ساخت که در جنگ سی‌و سه روزه 2006 برای اولین بار بر رژیم اسرائیل آن چنان شکست سختی وارد کرد که نابودی و اضمحلال این رژیم را بعد از گذشت بیش از نیم‌قرن نوید می‌دهد.
ایجاد این امید و حرکت در سایر جوامع شیعه نیز چون عراق، بحرین و سایر جوامع دارای اکثریت و یا اقلیت شیعه آثار خود را بر جای گذارد که موجب اقبال و توجه سایر جوامع نسبت به ایشان شد. جریان تشیع که تا پیش از این، همواره در تقیه به سر می‌برد، به یکباره فرصت ظهور یافته بود و بعد از قرنها سختی و حاشیه‌نشینی به یکباره درصدد اداره جهان و مقابله با قدرتهای بزرگ استکباری جهان برآمده بود.
3- جهانی شدن گفتمان شیعه: سومین اثری که انقلاب اسلامی در جوامع شیعه بر جای گذارد، تعمیم افکار و اندیشه‌های شیعه و به عبارت دیگر جهانی کردن گفتمان شیعه بود، گفتمانی که تحت عناوین عدالت، ولایت، جهاد، شهادت، استکبارستیزی و مقاومت مطرح شد. اگر تا پیش از این، اسلام را با اهل تسنن می‌شناختند و مبارزه را با کمونیسم، به یکباره انقلاب اسلامی، تشیع و آرمانها و ارزشهای شیعی را پرچمدار و داعیه‌دار مبارزه با ظلم و استکبار کرد. کسانی که تا دیروز شناختی از تشیع نداشتند، عکسهای امام خمینی (ره) را بر سر دست گرفتند، همه منتظر بودند تا جدیدترین اخبار را از ایران شیعی بشنوند. این بار ایران بر روی پای خود ایستاده بود و تشیع را به عنوان مذهب رسمی برگزیده بود. حرف از آغاز عصری جدید بود که «عصر خمینی» نام گذاشته می‌شد و اسلامی جدید یعنی «اسلام سیاسی» یا همان «اسلام خمینی(ره)».

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات