صفحه نخست >>  عمومی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۰۹ دی ۱۳۹۱ - ۱۱:۵۷  ، 
کد خبر : ۲۵۲۷۳۵

چرایی رویکرد استکبار به فتنه

اشاره: متن حاضر خلاصه سخنرانی دکتر سعید جلیلی، دبیر شورای عالی امنیت ملی است که سال گذشته در همایش ملی بزرگداشت حماسه نهم دی 1388 ایراد شد.

پس از 9 دی کتابی منتشر شد حاوی مجموعه اشعاری که شاعران انقلاب در مورد پدیده 9دی سروده بودند. نام کتاب این بود که مسئله، 22خرداد نبود، مسئله، 22بهمن بود. این جمله، جمله بسیار عمیق و بسیار پر مفهومی است. به نظر من ما اگر بخواهیم در مورد 9 دی به خوبی تبیین کنیم، ضروری است که رابطه 9دی را با 22خرداد و مهم تر از آن، رابطه 22خرداد را با 22بهمن به خوبی درک کنیم.
در 22بهمن چه اتفاقی افتاد؟ 22بهمن اهمیتش در این بود که یک نظریه و یک اندیشه جدید برای مناسبات حاکم در جامعه و مناسبات بین الملل ارائه می کرد تحت عنوان نظریه جمهوری اسلامی؛ نظریه مردم سالاری دینی؛ یعنی نظریه ای ارائه می کرد مبنی بر انتخاب حرکت مردم در سایه دین و تحقق وعده های الهی. اینکه انتخاب مردم، ارزش های اسلامی باشد. این نظریه، مدعی بود هم برای مبارزه و مقاومت و هم برای پیشرفت و تعالی حرف دارد. مبدأ و مبدع این نظریه هم امامی بود که توانست با همراهی مردم این نظریه را محقق کند.
ظهور انقلاب اسلامی با مخالفت تمام قدرت های وقت بود. اما انقلاب اسلامی پیروز شد و خودش را بر آنها تحمیل کرد. طبیعی است نباید اجازه بدهند آنچه ثمره انقلاب اسلامی است در قالب نظریه جمهوری اسلامی تثبیت شود و شکل بگیرد؛ باید با آن مقابله شود. حداقل رفتارشان این را نشان می دهد که در دهه اول از 57 تا 67 با عملیاتی سخت و با جنگی سخت با این نظام، تقابل کنند و آن را از سر راه بردارند که نمونه بارزش جنگ تحمیلی بود؛ به خوبی متوجه شدند این از آن جنسی نیست که بتوان اگرچه با تجمیع تمامی سخت افزارها و جنگ افزارهای نظامی، آن را از میان برداشت. در دهه دوم سعی کردند با شیوه های سرد، با جنگ سرد، تحمیل فشارها و بحث هایی چون تحریم های شدید اقتصادی، تهاجم فرهنگی و مباحثی از این قبیل و فشارهای سیاسی و روانی، مانع تثبیت و پیشرفت این الگو شوند. در این هم به هدف نرسیدند. در دهه سوم بود که تقریباً از 77 به بعد وارد عرصه جدیدی شدند تحت عنوان آنچه امروز آن را جنگ نرم می نامیم.
در دهه سوم تقابل با الگویی را که در 22بهمن متولد شد شروع کردند؛ اهمیت 22خرداد در این بود. در 22خرداد دشمنی که یک دهه حداقل تمرکز کرده بود روی یک محوری که فکر می کرد با آن محور با این الگو تقابل کند به یکباره خلع سلاح شد.
22خرداد اوج جمهوریت نظام را به رخ کشید. نمی توانستند در 22خرداد دیگر مشارکت مردم را انکار کنند. 58 درصد بعد از سی سال در انتخابات حضور پیدا کردند. نه تنها مشارکت بلکه 22خرداد نشان داد که نظام از جمهوریتی برخوردار است که پرشورترین رقابت ها را می تواند برگزار کند. نمی توانستند انکار کنند رقابتی را که به دنبالش مشارکت بود؛ یعنی مشارکت و رقابت به عنوان دو بال جدی با هم در این انتخابات ظهور پیدا کردند؛ مشارکت پرشور، رقابت تنگاتنگ در قالب یک الگوی جدید «جمهوری اسلامی» آن مرکزیتی که سی سال به دنبال تقابل با این الگو بود؛ الگوی جمهوری اسلامی؛ از همه ظرفیت های خودش استفاده کرده بود، جنگ سرد، فشار اقتصادی، آخرین الگویی که برایش باقی مانده بود این بود که به بهانه جمهوریت و دموکراسی این الگو را به چالش بکشاند. در 22خرداد نشان داد که این الگو در ظرفیت بسیار زیاد جمهوریتی قوی است. عظمت 22خرداد در این بود: اوج الگوی جمهوری اسلامی. نشان داد که این الگو مبتنی بر یک جمهوریت قوی است.
ظرفیت های ایران یکی یکی در داخل و خارج به کار می افتادند. یک راه برای آنها مانده بود که این الگو را از درون به چالش بکشانند. اینکه جمهوریت جمهوری اسلامی را زیر سوال ببرند. ظلم بزرگ به نظام اینجا بود. دستاوردی را که نظام ایجاد کرد که حاصل هوشیاری و هوشمندی مردم بود؛ ظرفیت زیادی که ایجاد کرد، این بار به چالش کشیده شود نه تنها از روی قدرت ها و مرکزیتی که از ابتدای انقلاب بنای تقابل با ظرفیت را داشت بلکه از سوی برخی چهره ها. ظلم بزرگ این بود.
یکی از بحث هایی که آنها همیشه مطرح می کردند این بود که در کشورهای غیر خودشان بگویند بین ثبات سیاسی و رقابت سیاسی باید رابطه معکوس باشد؛ یعنی هرگاه رقابت سیاسی بخواهد اوج بگیرد، باید ثبات سیاسی کم شود به گونه ای که مردم از این گونه پویایی و مشارکت خسته شوند و به آنچه آنها می خواهند تن دهد. در برخی از کشورهای همسایه ما همین گونه است. هرگاه که رقابت های سیاسی شکل می گیرد، این رقابت ها را با برخی بی ثباتی سیاسی همراه می کنند که مردم از رقابت خسته شوند.
22 خرداد 88 نشان داد که جمهوری اسلامی ایران در اوج ثبات سیاسی، رقابت سیاسی خوبی را هم شکل می دهد. غیر از ظلمی که به نظام شد در آن بالندگی که ایجاد شده بود، ظلمی هم به کسانی شد که طرفدار نامزد پیروز نبودند؛ در این عرصه وارد شده بودند؛ مشارکت و رقابت قوی و خوب. این می توانست موجب بالندگی در ادامه باشد. لذا شما شاهد هستید که 22 خرداد ما شاهد اوج بالندگی هستیم. 40 میلیون مردم آن را خلق کردند و از یک طرف شاهد کسانی هستیم که دوباره منویات خودشان را رو کردند. انکار رأی مردم، انکار جمهوریت. جمهوریت بروز یافته در 22 خرداد نشان داد اتفاقاً در اینجا نه تنها جمهوریت حافظ و پشتیبان اسلامیت نظام است، بلکه اینجا اسلامیت نظام و ولایت فقیه، بزرگ ترین حافظ جمهوریت است. مانع وتوی حق مردم می شوند؛ مانع وتوی آرای مردم می شوند؛ خیلی اصرار داشتند؛ یعنی آن بحث رابطه اسلامیت و جمهوریت نظام و این رابطه متقابل در این 22 خرداد و جریانات بعد از آن ظهور پیدا کرد و فتنه در اینجا شکل گرفت؛ از اینجا شکل گرفت که این بار فقط آن مرکزیتی نبود که از ابتدای انقلاب همیشه در برابر نظام ایستاده بود. این بار بسیاری از چهره هایی که خودشان در همین سازوکارها وجهه پیدا کرده بودند و موقعیت پیدا کرده بودند به مقابله با جمهوریت نظام ایستاده بودند. بسیاری از کسانی که تصور می رفت اینها مقابل اندیشه اسلام هستند، نشان دادند که نه تنها این بلکه مقابل جمهوریت نظام هستند و این را انکار می کنند، لذا شما می بینید آن مرکزیت فعال می شود با همه ظرفیت ها و این چهره ها به عنوان پادوی آن مرکز حرکت می کنند. چگونه عمل کردند با سخیف ترین منطق ها.
دو ماه بعد از انتخابات در مرداد ماه 88 یک موسسه آمریکایی در سطح کشور نظرسنجی کرد و روی سایت خودش گذاشت. من همان سال گزارش آن را در مجلس خبرگان خواندم. نتایج نظرسنجی آن موسسه که یکی از موسسات معتبر آمریکایی است و در داخل کشور ما انجام شده بود درباره نتیجه انتخابات، با نتیجه انتخابات هیچ فرقی نداشت الا یکی دو درصد که طبیعی است.
طبیعی است وقتی مردم می آیند چنین موفقیتی را رقم بزنند در عرصه های مختلف را جمهوریت نظام را به رخ بکشند و اسلامیت آن را و موفقیت آن در عرصه های مختلف، حتماً باید احقاد بدریه و حنینیه و خیبریه اینجا سر باز کند؛ حتماً باید انتقام جنگ 33 روزه و جنگ 22 روزه، آن شکستی که بر آنها تحمیل شد، اینجا در قالب شعارهایی مثل نه غزه نه لبنان ظهور پیدا کند. طبیعی است اگر چنین موفقیت هایی شکل پیدا می کند، اگر دشمن در جنگ 33 و 22 روزه ناکام می شود و می داند این ناکامی به دلیل این است که اندیشه انقلاب اسلامی تکثیر شده حتماً باید از این اندیشه انتقام گرفت و فتنه جایی است که چهره های داخلی با آن همسویی کنند. طبیعی است باید از امامی که مبدع این تحول و الگو بوده، انتقام گرفته شود و طبیعی است چیزهایی مثل اهانت به تصویر حضرت امام را شاهد باشیم و طبیعی است اگر همه اینها مبتنی بر ظرفیتی است که آن ظرفیت این را ایجاد کرده؛ یعنی اگر نظام ما سه رکن دارد، مردم، اندیشه اسلام و ولایت فقیه به عنوان پیونددهنده این دو، باید از این انتقام گرفته شود. هر سه این عنصر اصلی که مقوم های این الگو هستند این ظرفیت از عاشورا گرفته شود؛ از مردم، از رهبری و از اندیشه دینی و طبیعی است که تو دهنی بزرگ هم باید در عاشورا زده شود و 9 دی این حماسه بود. مردم آمدند از جمهوریت، اسلامیت و رهبری دفاع کردند. آن رابطه متقابل در اینجا ظهور پیدا کرد.
اگر ولایت فقیه بعد از 22 خرداد با تمام فشارها در دفاع از رأی مردم و عدم اجازه اینکه رأی مردم و تو شود و عدم اجازه به اینکه رأی مردم انکار شود، ایستاد و حافظ جمهوریت نظام هم بود، مردم هم در 9دی آمدند و این ظرفیت را ایجاد کردند و این فضا را به وجود آوردند که نشان داد این انقلاب و این الگو ریشه دارتر از چیزی است که آنها فکر می کنند و می توانند درباره اش فکر کنند. عرض من این است که امروز ظرفیتی بروز پیدا کرده است که سه دهه از آن گذشته و ان شاءالله اتممناها بعشر.
در دهه چهارم این ظرفیت، تعالی و پیشرفت خودش را بیش از پیش شاهد خواهد بود. از دی88 یک سال نگذشت که این ظرفیت تکثیر شد. این ظرفیت (الگوی) انقلاب اسلامی در حال تکثیر و رویش در سرزمین های اسلامی است. امروز شما شاهد هستید که دیگر آنها بحث شان فقط این نیست که در جمهوری اسلامی ایران دارد اندیشه دینی و فکر دینی ظهور پیدا می کند و تقابل پیدا می کند با اندیشه آنها. امروز در ظرفیت های دیگر این ظرفیت بروز پیدا می کند و این ظرفیت روز به روز بالنده تر می شود. به همین مناسبت یکی از بزرگ ترین دغدغه های آنها این است که این ظرفیت و این فضای جدید نتواند برای سایر حرکت های منطقه الگو باشد.
من فکر می کنم امروز آنچه را آنها با همه ظرفیت به کار برده اند و وارد عرصه جنگ نرم با جمهوری اسلامی ایران کرده اند یک عرصه فرصت محور برای جمهوری اسلامی ایران است. من این را بارها عرض کرده ام. این باور بنده است. آنها وقتی در جنگ سرد با ما وارد مبارزه شدند، جنگ افزارها و سلاح های آنها قابل مقایسه با ما نبود اما چرا شکست خوردند؟ ما در جنگ سرد به مدد پشتوانه ای که داشتیم در قدرت نرم توانستیم آنها را ناکام بگذاریم. ورود آنها الآن به عرصه جنگ نرم ورود به عرصه ای است که مزیت نسبی است. ورود به عرصه ای است که اگر اتفاقاً در جنگ سخت آنها زراد خانه در اختیار دارند در جنگ نرم زراد خانه های آنها که زراد خانه های اندیشه و فکر است در اختیار ماست و جمهوری اسلامی ایران حتماً به فضل خدا در این جنگ نرم که مزیت نسبی ما در آن است، موفق تر و پیروزتر خواهد شد. ان شاءالله

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات