صفحه نخست >>  عمومی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۰۹ دی ۱۳۹۱ - ۱۱:۵۷  ، 
کد خبر : ۲۵۲۷۳۷

فراز و فرود یک فتنه

مهدى سعیدى اشاره: جمعه پرشور 22 خرداد 1388 را می توان یکی از باشکوه ترین روزهای ملت ایران دانست که حضور چهل میلیونی مردم در انتخابات ریاست جمهوری از عظمت مردمی ترین انقلاب تاریخ بشریت خبر می داد. در حالی که به نظر می رسید فردای انتخابات، سراسر ایران باید منتظر شکل گیری فضای شاد و پرشور ناشی از خلق این حماسه تاریخی باشد، متأسفانه حوادثی به وقوع پیوست که تا حدی توانست این جشن شادمانی بزرگ را تحت الشعاع قرار دهد و کام ملت را تلخ کند.

ادعای تقلب، سرآغاز کودتای مخملی
طرح ادعای تقلب در انتخابات سرآغاز جنجالی بود که کشور را درگیر فتنه ای عمیق کرد. اولین گام در برنامه تبلیغی جریان فتنه در هنگام برگزاری انتخابات، ایجاد یک جنگ روانی و اعلام زودهنگام پیروزی در انتخابات بود. در این میان، وبگاه های خبری متعدد همزمان به درج اخباری مبنی بر پیش افتادن موسوی در انتخابات، مشغول شدند.
آقای هاشمی رفسنجانی نیز در هنگام رأی دادن به طور ابهام آمیز، دغدغه خود را درباره سلامت انتخابات اعلام کرد! همسر موسوی نیز مردم را به اعتراض خیابانی در صورت رأی نیاوردن موسوی دعوت کرد.
فضا به گونه ای بود که پیشاپیش موسوی، خود را پیروز انتخابات دانست و در شب جمعه (22/3/88) با صدور بیانیه ای از ملت خواست آماده برگزاری جشن پیروزی در شامگاه میلاد بانوی دو عالم حضرت فاطمه زهرا (س) باشند.
ساعاتی بعد نتایج اعلام شده از سوی ستاد انتخابات کشور، خبر از شکل گیری حماسه ای باشکوه و بی نظیر داشت. حضور قریب به چهل میلیون نفر با مشارکت 85 درصدی و انتخاب آقای دکتر احمدی نژاد با رأی 5/24 میلیونی، نشان داد که تمامی ادعاهای ستاد جنگ روانی میرحسین، تهی تر از آن بود که می نمود.
آغاز اردوکشی‌های خیابانی
در همین حال ستاد جنگ روانی جریانی که نتوانسته بود پیروز میدان انتخابات شود، پروژه دیگری را کلید زد و آن زیر سوال بردن انتخابات بود. در این مرحله بود که سناریوی ترویج اتهام «تقلب در انتخابات» و «اردوکشی خیابانی» با یکدیگر پیوند خورد و کار به اجرای سناریوی «نافرمانی مدنی» کشیده شد.
اولین بیانیه میرحسین موسوی در اعتراض به نتایج اعلام شده ظهر روز شنبه 23 خرداد 1388 صادر شد که آغازگر آشوب ها و اغتشاشات هشت ماهه تهران بود.
بیانیه موسوی و در کنارش بیانیه های همسو و هم جهت اصحاب فتنه، آتش بیار حوادث شومی شد که در روزهای پس از رأی گیری شاهد آن بودیم.
برگزاری تجمعات بدون مجوز و غیرقانونی روزهای شنبه، یکشنبه و اوج آن بعدازظهر روز دوشنبه (25/3/88) در خیابان آزادی که در آن موسوی نیز حضور داشت و به ایراد سخنرانی پرداخت، نمونه ای از اقدامات غیرقانونی این جریان برای تحت فشار قرار دادن نهادهای قانونی انتخابات بود. حمله به یک مقر نظامی و تلاش برای خلع سلاح آن پایگاه، از سوی برخی چهره های مشکوک، تنها بخشی از حواشی این راه پیمایی بود که متأسفانه به کشته شدن هفت نفر و مجروح شدن تعداد بیشتری انجامید.
همچنین مجمع روحانیون مبارز در روزی که منسوب به آغاز حرکت مسلحانه منافقین در 30 خرداد 60 علیه نظام جمهوری اسلامی بود، از فتنه گران خواست تا بار دیگر به خیابان ها بریزند. زمان این تجمع غیرقانونی درست فردای سخنرانی وحدت بخش رهبر معظم انقلاب اسلامی در نمازجمعه تهران بود و آگاهانه از سوی فتنه گران تنظیم شده بود تا به نحوی سخنان ایشان را تحت الشعاع قرار دهند. در این روز، اوباش مسلح بار دیگر با وارد ساختن خسارت های سنگین به اماکن خصوصی و عمومی و به آتش کشیدن مسجد «لولاگر» در نزدیکی خیابان آزادی، ده تن از شهروندان را به ضرب گلوله کشته و بیش از صد نفر را نیز زخمی کردند و این در حالی بود که جانشین نیروی انتظامی اعلام کرد این نیرو به هیچ وجه از سلاح گرم استفاده نکرده است. سناریوی تبلیغاتی قتل «ندا آقاسلطان» نیز از درون همیین فتنه مجمع روحانیون بیرون آمد.
تلاش‌‌‌‌‌های نظام اسلامی برای رفع ابهامات و شبهات
در این میان مسئولان نظام اسلامی و در رأس آن رهبر حکیم انقلاب اقداماتی را صورت دادند تا اگر واقعاً ابهام و شبهه ای وجود دارد بدون پاسخ نمانده و اختلافات به شکل مسالمت آمیز و قانونی حل شود.
1- دیدار نمایندگان نامزدها با رهبری: در این ایام خبری مبنی بر دیدار موسوی با رهبر معظم انقلاب اسلامی و دیدار نمایندگان چهار نامزد انتخاباتی با معظم له انتشار یافت که مردم را نسبت به بازگشت آرامش و پایان یافتن اغتشاشات امیدوار ساخت.
اما متأسفانه این دیدارها و توصیه ها بر مواضع غیرقانونی موسوی تأثیر نداشت و وی بار دیگر بیانیه ای تحریک آمیز در تاریخ (27/3/88) صادر کرد و هواداران را به ماندن در خیابان دعوت کرد.
2- خطبه های نمازجمعه رهبری: سخنان رهبر معظم انقلاب اسلامی در خطبه های نماز جمعه تهران می توانست فصل الخطاب همه این حرف ها و رفتارها باشد. معظم له در بخشی از سخنان شان با اعلام صریح، راهکار خود را برای حل اختلاف پیش آمده مطرح ساختند و با هشدار به گروه ها و جریان های سیاسی فتنه انگیز اعلام کردند: «بنده زیر بار بدعت های غیرقانونی نخواهم رفت.»
رهنمودها و هشدارهای معظم له به جریان های سیاسی که با حمایت میلیون ها نمازگزار همراه بود، نوید همراهی همه نیروهای انقلاب را می داد؛ اما رفتارهای موسوی و برخی جریان های همسو با وی، از جمله بیانیه شماره پنج میرحسین که صبح روز 03 خرداد ماه در فردای بیانات رهبری معظم صادر شد، نشان از حرکت وی در مسیر خطرناک انتحار سیاسی و رویارویی با نظام اسلامی داشت.
3- تشکیل هیئت ویژه پیگیری شکایات معترضان: طبق قانون انتخابات، شورای نگهبان ده روز فرصت داشت تا با بررسی های دقیق کلیه شکایات وارده، صحت و سقم انتخابات را تأیید کند. شورای نگهبان باوجود عدم همراهی مدعیان تقلب، ضمن نامه نگاری با رهبر معظم انقلاب اسلامی، خواستار افزایش پنج روزه فرصت برای بررسی بیشتر شکایت وارده شد که این امر به تأیید معظم له رسید.
این حرکت مثبت شورای نگهبان که می توانست راهکاری مناسب برای حل مناقشات باشد، با بی تدبیری، بهانه گیری و عدم همکاری مدعیان دروغین تقلب در انتخابات، ناکام ماند، لذا در نتیجه کارشکنی موسوی و کروبی و عدم معرفی نماینده برای رسیدگی به شکایات، هیئت ویژه منتخب شورای نگهبان نتوانست کار خود را آغاز کند و با صدور گزارشی به کار خود پایان داد.
تأیید انتخابات
سرانجام مهلت شورای نگهبان برای تأیید به سر آمد و این شورا اغلب اتهامات طرح شده را مردود دانست و برخی تخلفات جزئی صورت گرفته را دلیل بر ابطال انتخابات ندانست و سرانجام حماسه باشکوه ملت در روز 22 خرداد و صحت انتخابات دهم ریاست جمهوری را با رأیی قریب به 40 میلیون نفر شرکت کننده تأیید کرد.
نماز جمعه هاشمی و دعوت به تداوم فتنه
خطیب نمازجمعه 26 تیرماه 1388 تهران، هاشمی رفسنجانی بود که با تبلیغات وسیع فتنه گران همراه بود. آنان از هواداران خود خواستند تا از این فرصت استفاده کرده و به دانشگاه تهران بیایند که بار دیگر شاهد تنش و درگیری بودیم. خبر حضور سردمداران کودتا و هواداران سبزپوش آنها در نمازجمعه ای که اغلب حاضران در آن را معتقدان به نظام اسلامی تشکیل می داد، آخرین نمازجمعه تیرماه سال 1388 تهران را با نوعی ابهام مواجه ساخت و زمینه را برای درگیری و اغتشاش فراهم کرد.
هاشمی تلاش کرد در سخنان خود ضمن بحرانی نشان دادن کشور و تطهیر چهره سران و اصحاب فتنه، نظام را به سوی باج دهی به فتنه گران دعوت کند.
مراسم تنفیذ و تحلیف
مبتنی بر قانون اساسی، حکم تنفیذ رهبری آخرین گام از سیر قانونی و مشروعیت بخش تصدی جایگاه ریاست جمهوری برای یک دوره چهارساله است؛ از این رو پس از تأیید صحت و سلامت انتخابات دهم از سوی شورای نگهبان، روز 12 مرداد روز تنفیذ حکم ریاست جمهوری و 14 مرداد روز تحلیف رئیس جمهور در مجلس شورای اسلامی، تعیین شد. با نزدیک شدن زمان برگزاری این مراسم، تلاش تبلیغی کودتاگران برای کم رونق کردن آن آغاز شد.
اعلام خبر عدم حضور ناطق نوری، سیدحسن خمینی و در رأس آنها هاشمی رفسنجانی در جمع بزرگان نظام اسلامی، نشان از حرکتی سازمان یافته برای تضعیف رئیس جمهوری بود؛ غافل از اینکه حضور در محضر مبارک رهبر معظم انقلاب اسلامی و محفل بزرگان نظام اسلامی، افتخاری برای حاضران است و نبود آنها خللی در نظام مقتدر جمهوری اسلامی ایجاد نخواهد کرد. مثل معروف: «قطره دریاست اگر با دریاست/ ورنه او قطره و دریا دریاست» وصف حال این ذرات کوچک در میان اقیانوس عظیم ملت ایران است که جدایی از این صف متحد بی شک موجب بی اعتباری آنها خواهد شد.
تداوم فتنه‌گری پس از آغاز به کار دولت دهم
با شکست سناریوی کودتا و ناکامی در جلوگیری از آغاز فعالیت دولت منتخب ملت، فتنه گران تلاش کردند تا به هرنحو ممکن، فتنه و تضعیف نظام اسلامی را دستور کار خود قرار دهند که در این راه شیوه های زیر را برگزیدند؛
1- سوءاستفاده از مناسبت های دینی و ملی: مهم ترین برنامه ای که فتنه گران برای تداوم کار خود در نظر گرفتند تا همچنان نشان دهند که زنده اند و می توانند حیات خود را ادامه دهند، سوءاستفاده از مناسبت های دینی و مذهبی بود.
در این میان به تدریج کنترل شرایط از اختیار موسوی و کروبی خارج شد و عناصر ضدانقلابی چون «محسن سازگارا» سردمدار حاشیه سازی برای مناسبت ها شدند. موسوی و کروبی نیز که در اداره فتنه مستأصل شده بودند، برای اینکه از معرکه جا نمانند گاه در آخرین ساعات وارد صحنه شده و با صدور اطلاعیه و بیانیه ای با اغتشاشگران همراه و همگام می شدند.
آغاز جدی این سناریو از روز جهانی قدس بود که در آن روز، تنها جمع معدودی در یکی از خیابان های پایتخت گرد آمدند تا با روزه خواری در ماه مبارک رمضان و سر دادن شعار «نه غزه، نه لبنان جانم فدای ایران» ننگ دیگری بر پیشانی فتنه گران برای همیشه تاریخ ثبت کنند!
روز 13 آبان نیز همین گونه تکرار شد و ناکامی دیگری برای آنها به ثبت رسید و دانشجویان و دانش آموزان انقلابی در کنار دیگر اقشار ملت چنان عرصه را بر فتنه گران تنگ کردند که با حضور جمعیت چندصد نفره روز قدس نیز دیگر مجال تجمع نیافت.
روز 16 آذر دانشگاه هم در اختیار نیروهای انقلابی بود و علی رغم تلاش موسوی برای ناآرام ساختن فضای دانشگاه با صدور بیانیه شماره 16، باز هم فتنه گران، «ناکامان بزرگ روز دانشجو» بودند.
2- صدور بیانیه های زنجیره ای: بیانیه شماره 1 تا 10 موسوی از اعلام نتایج انتخابات(23/3/88) تا اعلام نهایی تأیید صحت انتخابات از سوی شورای نگهبان (10/4/88) صادر شد و فضای غالب بر آن تأکید بر ادعای دروغین تقلب در انتخابات و تلاش برای تداوم اردوکشی های خیابانی بود. بیانیه نویسی تا 9 دی تداوم یافت تا آنکه موسوی در بیانیه شماره 17 (11/10/88) خود اوباش به خیابان آمده در روز عاشورا که وی آنان را «مردمی خداجوی» معرفی کرده بود، این روند، بیانیه نویسی های وی را به سرمنزل شکست و بطلان کشاند.
پایان کار فتنه
فتنه گران که با نامگذاری «محرم سبز» تلاش داشتند تا از فضای مذهبی و شلوغی ایام محرم برای فتنه گری بهره بگیرند، روز عاشورا را نیز در حالی که شهر تهران تعطیل بود و توده های وفادار به انقلاب و امام حسین(ع) در تکایا مشغول عزاداری بودند، به خیابان های مرکزی شهر که تجاری و اداری و خلوت است، ریختند و جسارت ها و توهین هایی کردند که پیش از این در تاریخ انقلاب مشابهی برای آن نمی توان یافت.
همین جسارت ها کافی بود تا کاسه صبر ملت سرازیر شده و آنچنان در بعدازظهر روز نهم دی ماه به خیابان ها سرازیر شوند که فتنه گران مرگ فتنه را به چشمان خود ببیند. پس از این روز فتنه گران دیگر نتوانستند حاشیه سازی کنند، بیانیه نویسی ها قطع شد و سران فتنه به محاقی رفتند که دیگر از آنها نشان و خبری یافت نمی شود.

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات