اختصاصی بصیرت: آمریکا در گذشته فقط پیامهای مربوط به ایران را سانسور محتوایی میکرد یا آنکه جهت آنها را تغییر میداد؛ اما اکنون در یک راهبرد جدید بهدنبال سانسور فیزیکی ایران در عرصه ارتباطات و اطلاعات است. غرب با امپریالیسم فرهنگی درصدد است که انحصار خبری، انحصار سینمایی، انحصار تبلیغی، انحصار سایبری، انحصار تولید و صدور کتاب را در دست خود داشته باشد و از این وسیله برای واپایش(کنترل) «افکار جامعه جهانی» استفاده کند.
از طریق این شکل از امپریالیسم فرهنگی، فعالیتهای زیر مشروعیت مییابد: دخالتهای سیاسی؛ انجام کودتاهای نظامی؛ ایجاد درگیریهای مرزی و جنگ بین کشورهای پیرامونی؛ تقویت اغتشاشهای داخلی؛ تقویت مرزهای جاسوسی و حکومتهای نامرئی؛ استفاده گسترده از تبلیغات و رسانههای گروهی؛ تدوین و استقرار نظام تعرفهای و تعیین قیمتها و موارد دیگر. در ماههای گذشته، تحریم و قطع ارتباط 19 شبکه رادیویی تلویزیونی ایران در دستور کار شرکتهای ماهوارهای آمریکا و اروپا قرار گرفته است و روز جمعه (۲۱ دسامبر، اول دی) شرکت اسپانیایی خدمات ماهوارهای «هیسپا ست» شبکههای انگلیسیزبان پرس تیوی و اسپانیاییزبان هیسپان تیوی ایران را بهخاطر آنچه تحریم رئیس صداوسیمای ایران مینامد، از فهرست پخش ماهوارهای خود در اسپانیا و آمریکای لاتین حذف کرد. این شرکت همچنین به شرکت اورون، دیگر شرکت خدمات ماهوارهای دستور داده است تا ارسال امواج این دو شبکه بینالمللی را متوقف کند. اورون میگوید قطع شبکههای پرستیوی و هیسپان تیوی بهدنبال اقدام مشابه شرکت فرانسوی یوتلست صورت میگیرد که پیشتر پخش چندین شبکه ماهوارهای و ایستگاه رادیویی ایرانی را متوقف کرده است. این شرکت میگوید، این شبکهها «بهخاطر تعبیر گسترده از قوانین اتحادیه اروپا» از ماهواره حذف میشوند.در حالی که پیام و رسانه آمریکا مانند گذشته از مطلوبیت و جذابیت برخوردار نیست، پیام رسانهای جمهوری اسلامی ایران دارای قدرت اقناع و اثرگذاری بیشتری است و برای همین موضوع، آمریکا درصدد است با راهبردهای سانسور فیزیکی، صدای ایران را در جهان خاموش کند. آمریکا در این راهبردی بهدنبال اهداف ذیل است:
1- تسهیل فرایند دستیابی مردم ایران به منابع اطلاعاتی؛ آمریکا معتقد است باید با تسهیل ارتباطات، «پرده الکترونیکی» که دور تا دور ایران را فراگرفته است، در هم شکسته شود. در طرحهای آنها تأکید شده است که مهمترین ابزار آگاهسازی و اطلاعرسانی به مردم ایران، در حال حاضر و همینطور در آینده، شبکههای تلویزیونی ماهوارهای است که در مقایسه با اینترنت، تعداد بیشتری از جمعیت ایران به آن دسترسی دارند. برای همین منظور، شبکههای ماهوارهای متعددی راهاندازی شده است.
2 - دسترسی به مردم ایران؛ آمریکا همواره درصدد بوده است که با تقویت شبکههای سیاسی خود علیه ایران، میزان اعتماد مردم را به رسانههای داخلی با کاهش محسوسی مواجه کند. در این زمینه مؤسسه بیبیجی که اخبار و اطلاعات خارجی را بهصورت بستهبندی شده در اختیار رادیو فردا و صدای آمریکا قرار میدهد، در تلاش است که از طریق اینترنت و رسانههای خبری به مردم ایران دسترسی داشته باشد.
3 - دسترسی سایبری به مردم ایران؛ جریان فتنه بهانه خوبی بود که آمریکا برای سرمایهگذاری در شبکه اجتماعی مربوط به مخاطبان ایرانی، اهمیت خاصی قائل شود و در این زمینه، وزارت خزانهداری آمریکا در 10 مارس 2010 برای گشودگی اطلاعات در ایران و حمایت از آنچه که جریان آزاد اطلاعات مینامید، بخشی از قوانین را اصلاح کرد تا صدور برخی سرویسها و نرمافزارها در زمینه تبادل ارتباطات شخصی در اینترنت را برای ایرانیان امکانپذیر کند. در واقع این بخش که 540.560 (itr) نامیده میشد، به ایالات متحده و افرادی که تابعیت آمریکایی دارند، اجازه میدهد سرویسهایی را که برای تبادل ارتباط فردی در اینترنت به کار میروند، در اختیار ایرانیان بگذارد. این سرویسها عبارتند از: مسنجرها، چت، ایمیل، شبکههای اجتماعی، سرویسهایی برای اشتراکگذاری عکس و فیلم، براوزرهای اینترنتی و همچنین سرویسهای وبلاگنویسی. به موجب این اصلاحیه، این سرویسها بدون هیچ هزینهای برای کاربران ایرانی قابل دسترس شدند. این برنامه برای تأثیرگذار کردن تحریمها و آشوب در انتخابات آینده همچنان دارای اولویت است.
4- قطع دسترسی مردم ایران و جهان به شبکههای پرمخاطب ایرانی؛ پس از اقدامات فوق که آمریکا برای جنگ رسانهای در داخل ایران تدارک دیده بود و نیز به سبب قدرت منطقهای و جهانی رسانههای ایران، بهگونهای که شیوههای آمریکا برای تأثیرگذاری بر مخاطب ایرانی نتوانست به جواب مطلوبی دست پیدا کند. آمریکاییها طرح جدیدی را تدارک دیدند که به موجب آن آمریکا باید در پخش برنامههای تلویزیونی دولتی ایران اخلال ایجاد کند تا مخاطبان برای دریافت اخبار و اطلاعات به سایر رسانههای فارسیزبان مراجعه کنند.
5- مقابله با همگرایی مردم منطقه با ایران؛ دسترسی آسان کشورهای اسلامی و سایر ملل جهان که دارای همجواری جغرافیایی و معنوی نسبت به جمهوری اسلامی هستند به عمق پیامهای انقلاب اسلامی، سبب نگرانی آمریکا شده است. اندیشکده رند نوشت: کشورهای دوست آمریکا از قدرت چانهزنی ایران در میان سرتاسر کشورهای غرب آسیا بهعنوان «سنگر فعالیتهای مبارزه با آمریکا و اسرائیل» هراس دارند. بر اساس این گزارش، جمعیتهای شیعه در کشورهای لبنان، عراق، عربستان سعودی، کشورهای خلیجفارس و فلسطین، کشورهایی هستند که ایران توان همراه کردن آنها با خود را دارد. اندیشکدههای غربی استدلال میکنند که برای قطع صدای تعاملی ایران با این کشورها، باید همزمان شاهد قطع یک کانال و گسترش کانالهای دیگر باشیم.
6 - مدیریت افکار مردم منطقه؛ بیداری اسلامی در کشورهای اسلامی قدرت رسانهای جمهوری اسلامی در مدیریت حوادث منطقهای و هدایت افکار عمومی به سمت مطلوب و فاصلهگیری آنان از آمریکا و رژیم صهیونیستی را نشان داد. مدیریت رسانههای ایرانی بر افکار عمومی با استفاده از دیپلماسی فرهنگی انقلاب اسلامی، همواره مسئولان و رسانههای غربی را به اعتراف واداشته که جمهوری اسلامی انقلابهای منطقه را مدیریت میکند و مدیریت افکار عمومی مردم در کشورهای اسلامی همچنان در دست جمهوری اسلامی ایران است و آنها برای برنامههای آینده خود، دسترسی این کشورها را به صدای جمهوری اسلامی ایران قطع کردهاند.
7 - حفاظت از حلقههای مقاومت؛ حوادث سوریه یک آوردگاه جدی رسانهای بین ایران و کشورهای عربی و غربی بود و در حالی که بسیاری از شبکههای رسانهای غرب در تلاش بودند با یک جنگ رسانهای، سوریه را به شکست و عقبنشینی وادار کنند، رسانههای جمهوری اسلامی در سطح برونمرزی و بینالمللی، حوادث سوریه را به نحو درستی پوشش دادند و با تحریفها، سانسورها و برجستهسازیهای امپراتوری رسانهای غرب مقابله کردند. آنها منتظر هستند که با خاموش کردن رسانههای ایرانی حامی مردم سوریه، دسترسی کشورهای منطقه را به اخبار و وقایع سوریه از بین ببرند.
8- غلبه تبلیغاتی؛ رسانههای خبری غرب در ماههای گذشته با تشدید تحریمها بر ایران بهدنبال آن بودهاند که افکار عمومی منطقه و جهان را نسبت به ایران خدشهدار کنند و تصاویری از شکست یا عقبنشینی ایران از اعمال تحریمها نشان بدهند؛ اما رسانههای بینالمللی کشورمان، غرب را در ساختن این پروژه ناکام گذاشته و با انتشار موفقیتهای کشورمان در عرصههای گوناگون علمی و تحقیقاتی، دروغ بودن ادعاهای امپراتوری رسانهای غرب را به اثبات رساندهاند.
9- انتخابات آینده؛ از سه سال پیش، مراکز مطالعاتی و سرویسهای جاسوسی برای انتخابات سال 2013 برنامههایی را تدارک دیدهاند که از اضلاع حمایت رسانهای، تقویت اپوزیسیون و تنش اجتماعی برخوردار است. خاموش کردن چراغ رسانههای پرقدرت کشورمان که نوعی کودتای رسانهای قلمداد میشود، برای یک کودتای بزرگتر در انتخابات آتی ریاستجمهوری است. در این انتخابات، آشوبهای پیش از انتخابات به بهانه اعتراض به وضع تحریمها و عقبنشینی مسئولان کشورمان از مواضع اصولی اهمیت ویژهای دارد و رسانههایی که بتوانند از هماکنون با این خط براندازانه مقابله کنند، جزء عوامل مزاحم هستند که باید پیش از تخریب مواضع، صدای آنان قطع شود.
نتیجهگیری
رسانههای دشمنان جمهوری اسلامی که از یکسو، بهشدت مورد بیاعتمادی مخاطبان داخلی قرار گرفته است و از سوی دیگر، توان تأثیرگذاری بر افکار مردم و مسئولان کشورمان را ندارد، صدای پرقدرت رسانهای جمهوری اسلامی ایران را تنها عامل مزاحم خود میدانند و در تلاشند این صدا را از طریق خاموش کنند.