صفحه نخست >>  عمومی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۱۳ اسفند ۱۳۹۱ - ۰۸:۵۹  ، 
کد خبر : ۲۵۵۲۳۱
بررسی تحلیلی نشست هسته ای آلماتی

مواضع احتیاط آمیز غرب مشکوک است/هادى محمدى

تحریم های غربی علیه برنامه هسته ای ایران تنها بهانه ای است تا راهبرد تسلیم پذیر کردن ایران را محقق کند، حفظ اهرم تحریم و بازی با بخش های غیر موثر و غیرمتوازن یک تاکتیک مذاکراتی است. دلیل عقب نشینی از ادبیات یک طرفه در منطق مذاکره و نرمش جدید در آلماتی این است که از یک سو با شاخص های متضاد با اهداف خود در محیط ملی ایران روبه رو شده اند و نتیجه فشار و منطق تحریم- مذاکره را در ایران دریافت نکرده اند و ثانیاً با....

اختصاصی بصیرت:آخرین دور مذاکرات بین 1+5 و ایران هشت ماه پیش انجام شد و نشان داد روند آغاز شده از استانبول و سپس بغداد به یک نقطه تکاملی برای طرح جامع از سوی ایران در گام های پنج گانه رسید و با اینکه آمریکا احساس می کرد، می تواند ادبیات یکسویه خود را در مذاکرات تحمیل کند، ناچار به یک توقف برای بازنگری در تاکتیک ها و بهینه سازی روش های خود شد. آمریکایی ها در ارزیابی های خود چنین نتیجه گیری کرده بودند که تحریم ها و منطق فشار اقتصادی و سیاسی و تبلیغاتی، کارآمدی لازم را نداشته و گفتمان ایران حاکی از استواری در مطالبات حقوق هسته ای و غنی سازی است، لذا موج جدیدی از تحریم های به اصطلاح فلج کننده در دستور کار کاخ سفید قرار گرفت. البته این رویکرد، از سویی نیز مرتبط با رایزنی های مستمری بود که بین آمریکا و رژیم صهیونیستی در جریان بود.
صهیونیست ها با به کارگیری تمامی توان خود و لابی صهیونیستی و جمهوریخواهان، خواستار تعریف یک خط قرمز در مسیر فعالیت های هسته ای ایران برای قطعی شدن برخورد نظامی با ایران بودند و برای این کار قابلیت غنی سازی 20 درصدی را به عنوان آستانه توانمندی ساخت بمب تفسیر می کردند و لذا آن را نقطه تهدید فوری برای خود و آمریکا عنوان می کردند. آمریکایی ها که قصد نداشتند در دام های صهیونیستی قرار گیرند و در دوره حکومتی اوباما، به دنبال خروج از عراق و افغانستان و کاهش رویکردهای جنگی بودند تا هزینه های جدیدی در بحران مالی و اقتصادی برخودتحمیل نکنند، تعریف و تفسیر دیگری از «آستانه» داشتند. از نگاه آمریکایی ها ، خطر زمانی است که غنی سازی با ساخت کلاهک و وسیله پرتاب کننده و یا حمل کننده، همراه باشد و برای این کار دوره زمانی دو تا سه سال را پیش بینی کرده و این مدت را برای تصمیم گیری و اقدام خود کافی می دانستند. ولی در عین حال برای جلوگیری از چنین شرایطی، افزایش تحریم ها و گسترده کردن آنها را برای مقابله با برنامه هسته ای ایران الزامی ارزیابی کردند. به همین دلیل در هشت ماه گذشته، حداقل پنج تحریم جدید اقتصادی را، فرمول دستیابی به نتیجه قرار دادند. با اینکه این تحریم ها و فشارهای اقتصادی غیرقانونی، اثراتی در اقتصاد ایران بجا گذاشت، ولی اراده ملی و مردمی همچنان مقاوم و پایدار باقی ماند.
نماد این ایستادگی در تظاهرات 22 بهمن و مواضع مقامات و اقدامات فنی گسترش یافته هسته ای تبلور یافت. از آنجا که مولفه های گوناگونی بر رویکرد و سیاست های آمریکا تأثیر می گذارند و روند تحولات خاورمیانه، افزایش نگرانی از ابعاد بحران اقتصادی در آمریکا و چالش های جهانی با قدرت ها و ترس از خسارت جایگاه آمریکا در نظام بین الملل و معادلات قدرت، به شکل بدیهی برای آمریکا چالش ساز است سیر زمان نیز به زیان آمریکا، به پیش می رود، لذا به یکباره، درخواست مذاکرات جدید و حتی دوجانبه با ایران از زبان دیپلماسی آمریکایی شنیده شد. آمریکایی ها که تا به حال از زمان دادن برای اثرگذاری و نتیجه بخش شدن سیاست فشار حرف می زدند این بار، از فوریت مذاکره و ارائه پیشنهادهای جدید سخن گفتند، البته در فضاسازی های رسانه ای، همواره از ادبیات استکباری و یکسویه و اینکه فرصت های دیپلماتیک کاهش می یابد و یا اینکه ایران باید از بین تعامل و تقابل یکی را برگزیند و ... سخن می گفت. با همه جنجال تبلیغاتی در مورد بسته پیشنهادی خود که مشوق هایی نیز در نظر گرفته شده، در نشست دو روزه آستانه قزاقستان، معلوم شد که به بخشی از طرح گام به گام ایران در مسکو، به شکل بسیار ناقصی پاسخ گفته اند و به قول خودشان، مشوق های غیرمتوازن با خواسته های شان را ارائه کردند. در این بسته، کاهش برخی تحریم ها که ارتباطی با تحریم های نفتی و بانکی ندارد در مقابل توقف غنی سازی 20 درصدی در فوردو مطرح شد و وعده داده اند که تحریم های جدید از سوی اتحادیه اروپا علیه ایران اعمال نمی شود. تیم مذاکره کننده ایرانی با استقبال از آغاز تغییر ادبیات و رویکرد غربی، فرمول و پیشنهادات جدیدی به تیم 1+5 مطرح کرد و در دور دوم مذاکرات آلماتی که پس از رایزنی و مشورت های تیم غربی در بعد از ظهر روز اول انجام شد، توافق کردند که موضوعات مطرح شده در یک نشست کارشناسی بین معاونان دکتر جلیلی و خانم اشتون در روزهای پایانی اسفند، بررسی و در نشست بعدی آلماتی در 16 فروردین، به تصمیم گیری و توافق برسد.
از آنجا که تحریم های غربی علیه برنامه هسته ای ایران تنها بهانه ای است تا راهبرد تسلیم پذیر کردن ایران را محقق کند، حفظ اهرم تحریم و بازی با بخش های غیر موثر و غیرمتوازن یک تاکتیک مذاکراتی است. دلیل عقب نشینی از ادبیات یک طرفه در منطق مذاکره و نرمش جدید در آلماتی این است که از یک سو با شاخص های متضاد با اهداف خود در محیط ملی ایران روبه رو شده اند و نتیجه فشار و منطق تحریم- مذاکره را در ایران دریافت نکرده اند و ثانیاً با امید به اثرگذاری در روندهای انتخاباتی و امکان تسلیم پذیر کردن ایران، ارائه نرمش های جزئی و بی اثر را مبنای حرکت جدید خود قرارداده اند تا مردم و اقتصاد ایران را با سیر توافقات کوچک مرتبط کرده و بدون اعطای امتیاز واقعی، موثر و متوازن، نتیجه و کارکرد تحریم و سپس توافق های کوچک را در محیط سیاسی داخلی میسر بسازند. آنها امیدوارند از طریق فرمول ارائه شده، چنین القا کنند که امکان توافق با آمریکا وجود دارد و توافق با آمریکا نیز به معنی گشایش در کارها است. آنچه جالب است اینکه آمریکایی ها نه تنها چند روز پیش از آغاز مذاکرات آلماتی تحریم های جدیدی علیه ایران مصوب و اجرا کردند، بلکه در کنگره آمریکا نیز طرح های تحریمی جدیدی در حال آماده سازی است و دیپلماسی آمریکا برای الزام کشورهای جهان به اجرای تحریم های غربی علیه ایران در حال تلاش مستمر است. آخرین نمونه این کار که همزمان با مذاکرات آلماتی دنبال شد، سفر معاون خزانه داری آمریکا به عراق است که به شکل غیررسانه ای انجام گرفته و خواستار عدم همکاری عراق با ایران و سوریه شده است. طرح جدید تحریمی آمریکا که در حال آماده سازی است، همانند سیاست های تحریمی علیه صدام و با عنوان نفت در مقابل غذا یا کالا آماده تصمیم گیری است. جالب اینکه چندین کشور غربی و هم پیمان آن در صف دیدار از ایران قرار دادند تا با مطرح کردن فضای همکاری جدید با ایران، خود را تأمین کننده کالا برای ایران معرفی کنند، حال آنکه مشکلات اقتصادی و بحران مالی و تأثیر سیاست های تحریمی، آنها را به تهران کشانده است ولی در ژست جدید، این نیاز خود را به ایران می فروشند. استفاده از سایت فوردو و به ویژه نصب سانتریفیوژهای نسل جدید که چندین برابر نسل قبلی در تولید کمی و کیفی، کارآیی دارد و پیش از مذاکرات آلماتی در این سایت نصب شد، به شدت بر محاسبات غربی ها اثرگذاشته است.
نشست و مذاکرات دو روزه در آلماتی و توافقات اولیه صورت گرفته، یک نقطه آزمون برای راستی آزمایی رفتار و سیاست های غربی است، اگر چه از منظر دیگر این نشست، آغاز مرحله جدیدی از سیاست های آمریکا و غرب محسوب می شود.تغییرگری «سیمور» و جایگزینی آن با« آینهور» که کارشناس خلع سلاح است وقتی در کنار رفتار مشکوک آژانس و اصرار بر پارچین و بازرسی های گسترده و سرزده از برخی مراکز قرار گیرد، نشان می دهد که آمریکایی ها در خوشبینانه ترین حالت، مباحث مربوط به صنایع موشکی را نیز به موازات مسئله هسته ای ایران فعال خواهند کرد. اگر چه آمریکایی ها چنین توجیه می کنند که این کار نیز در ردیف سیاست بازدارندگی برای جلوگیری از ساخت بمب هسته ای است، ولی واقعیت این است که از یکسو به کارکرد تحریم ها در سیاست های ملی ایران امید چندانی ندارند و از سوی دیگر گسترش و افزایش تحریم ها را به مثابه استقبال از درگیری با ایران ارزیابی می کنند که نه آمریکایی ها و نه شرایط جهانی به هیچ وجه آن را قابل قبول و قابل تحمل نمی داند، لذا فعال کردن یک عرصه موازی با برنامه هسته ای برای حفظ راهبرد فشار و تحریم را ضروری می دانند.
در نگاهی دیگر برای راستی آزمایی از سیاست های غربی در مذاکرات آلماتی، پیگیری عناوین زیر به ارزیابی نهایی کمک خواهد کرد. از یکسو باید دید مواضع رسمی و اعلامی در غرب چگونه دنبال می شود. از سوی دیگر در کنار نوع رفتارهای قبلی که با تحریم های جدید دنبال می شود، به نوع همکاری آنها در نشست کارشناسی و نشست بعدی آلماتی (فروردین 92) باید توجه داشت.آنچه در سیاست های رسمی و علنی ایران مورد تأکید است اینکه حقوق هسته ای و به ویژه حق غنی سازی ایران در هرگونه مذاکرات پیشنهادی باید اساس قرار گیرد و هرگونه بسته مذاکراتی ضمن توازن در موضوعات متقابل و موثر بودن، باید به شکل همزمان و همگام به اجرا درآید. این فرمول بدیهی ترین چهارچوب برای دستیابی به یک نتیجه برد- برد و پایان دادن به سیاست های یکطرفه است. نکته مهم در حاشیه نشست آلماتی و یا مذاکرات هسته ای ایران و 1+5 نوع عکس العمل واکنش برخی بازیگران است. رژیم صهیونیستی با نگرانی به هر نوع توافق و سطح آن در مذاکرات نگاه می کند و از تمامی ابزارها و لابی های صهیونیستی در آمریکا و اروپا و ... برای مدیریت این توافقات احتمالی و یا به شکست کشاندن آن استفاده می کند. کشورهای مرتجع عرب و دیکتاتور های هم پیمان با آمریکا نیز از شکل گیری یک فضای منطقی و طبیعی در مذاکرات ایران و 1+5 جلوگیری می کنند، چرا که هر نتیجه مثبت مذاکراتی را تیر خلاص برای خود می دانند.
آنچه قابل توجه است اینکه فراوانی مراکز فکری و شخصیت ها و رسانه ها و نخبگانی که با حجم قابل ملاحظه از حقوق هسته ای ایران و ضرورت متوازن سازی رفتار آمریکا سخن می گویند و یا ادامه تحریم ها را مانع اصلی مذاکرات و هرگونه توافق تلقی می کنند در کشورهای غربی رو به فزونی است. حتی جک استراو، وزیر خارجه اسبق انگلیس برضرورت اعتمادسازی با ایران سخن می گوید و برای اولین بار در BBC «از حق غنی سازی هسته ای ایران» حرف می زند.اگر موضوع پیشنهاد اعتمادسازی متقابل شش ماهه در مذاکرات آلماتی را جدی بگیریم در آزمون و راستی آزمایی سیاست های غربی، مسیر آسانی را باید طی کنیم، چرا که این اعتمادسازی از طریق ادامه سیاست فشار، تحریم و مذاکره حاصل نمی شود و در حداقل شرایط، باید شاهد تعلیق در رویکردهای تحریمی غرب باشیم، در یک ماه آینده، این آزمون و راستی آزمایی به نتایج خود خواهد رسید و آمریکایی ها و اروپایی ها نشان خواهند داد که با تغییر ندادن رویکرد و نپذیرفتن همکاری بجای تقابل و براندازی عمل می کنند یا به دنبال رویه و منطق جدید برای احترام به حقوق هسته ای ایران هستند.

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات