اوضاع پیچیده مصر
کشور مسلمان و بزرگ مصر، اینروزها در وضعیت بسیار سخت و پیچیدهای بهسر میبرد و هر روز هم که میگذرد، بر پیچیدگی اوضاع آن افزوده میشود و البته تحولات آن، این روزها از مرزهای این کشور نیز فراتر رفته و دیگر کشورهای تازه انقلاب کرده مانند تونس و لیبی را نیز فراگرفته است و در این کشورها نیز موج مخالفت با اخوانیها به صورت مشکوک و قابلتأملی آغاز شده است که همه اینها، دستهایی را نشان میدهد که میخواهند اخوانیها را با همان سرعتی که در انقلابهای منطقه روی کار آمدند، به زیر بکشند و ظاهراً نیز مخالفان اخوانیها حاضر نیستند کوتاه بیایند. درست پس از چند هفته اعتراض مخالفان مرسی در این کشور که ارتش مصر به بهانه مهار اوضاع، کودتایی پیچیده علیه اخوانیها را کلید زد - و هر روز که میگذرد، بخشی از پشتپرده آن، آشکار میشود- پس از چند هفته زورآزمایی اخوانیها و مخالفان آنان، ژنرال السیسی، از مخالفان مرسی و اخوان خواست که به خیابانها بیایند تا ارتش به پشتوانه این حضور مردمی، کار اخوانیها را برای همیشه یکسره کند! کشتار بزرگ هواداران اخوان به دست ارتش که در پس سکوت بسیاری از کشورهای غربی و صهیونیستی و اعراب مرتجع انجام گرفت، نشان داد که ارتش که از حمایت بالای این کشورها برخوردار است، دیگر حاضر نیست تحت هیچ شرایطی بازگشت حاکمیت اخوانی را بپذیرد و در این راه نیز از کشتار مردم مصر هیچ ابایی ندارد. حوادث امروز مصر برای همگان بهویژه اخوانیها بسیار عبرتآموز است. اوضاع مصر حکایت از آن دارد که بازگشت مجدد اخوان به قدرت، بسیار بعید است و ارتش به بهانه مبارزه با تروریستها و به پشتوانه دول غرب و اعراب مرتجع و همچنین بخشی از مردم مخالف اخوان، سعی دارد اخوانیها را برای همیشه قلع و قمع کند و به قدرت بازگردد؛ اما در پشت صحنه. اوضاع مصر بسیار پیچیده است.
مصر به کدام سو میرود؟
گروه ترجمه- پایگاه اینترنتی المونیتور 28 ژوئیه 2013 (6 مرداد) در مقالهای به تحولات مصر پس از مرسی پرداخت و نوشت: ژنرال عبدالفتاح السیسی، فرمانده ارتش مصر، در سخنرانی مراسم فارغالتحصیلی نظامی گفت: «مصریهای صادق، امروز (جمعه) به خیابانها بیایند تا اراده خود را نشان دهند و به ارتش و پلیس اجازه و دستور دهند برای توقف خونریزی آنچه لازم است، انجام دهد.» این درخواست هرچند با استقبال گرم بیشتر مصریها روبهرو شد؛ اما با ملاحظات برخی فعالان سیاسی نیز روبهرو بود و در عین حال، اخوانالمسلمین و متحدانش بهشدت این درخواست را محکوم کردند. صبح جمعه هزاران نفر در میدانهای مهم از جمله التحریر در سراسر مصر تجمع کردند و شعار حمایت از سیسی و محکومیت تروریسم سر دادند. بسیاری از مصریها انتقاد از ارتش و پلیس را آغاز کردهاند، زیرا در برابر حمله حامیان مسلح مرسی از شهروندان حفاظت نکردهاند و به کشته و زخمی شدن شهروندان منجر شده است.
در ادامه مقاله آمده است: «علا عبدالفتاح» وبلاگنویس مشهور و فعال انقلابی و حقوقبشر که در زمان حاکمیت شورای عالی نیروهای مسلح در زندان بود، گفت که «برخی معترضان، بسیار مسلح هستند و در درگیریهای خشونتآمیز در برخی محلهها و مناطق دخیل بودهاند... مردم نمیتوانند با این شرایط و شبهنظامیان مقابله کنند. راهحلی سیاسی برای این مسئله وجود ندارد. تنها نیروهای امنیتی میتوانند با این اوضاع مقابله کنند.» مردم از اقدامات حامیان مرسی خشمگین هستند. شمار زیادی از معترضان وفادار به مرسی با تجهیزات و تسلیحات خود در خیابانها حاضر شدهاند و با بستن خیابانها و پلهای مهم، تلاش میکنند اوضاع و زندگی مردم را مختل کنند.
در پایان مقاله آمده است: درخواست سیسی با حمایت جنبش تمرد روبهرو شد. این جنبش، اعتراضات ماه ژوئن را که با حضور میلیونی مردم در خیابانها همراه بود، هماهنگ کرد که به برکناری مرسی انجامید. جبهه نجات ملی و بیشتر احزاب سکولار نیز درخواستهای سیسی را تأیید و اعلام کردند که اعضای آنها در تظاهراتها شرکت میکنند؛ اما تمام نیروهای انقلابی از درخواست سیسی با اشتیاق استقبال نکردند. جنبش 6 آوریل که گروهی متنفذ جوانان انقلابی است و در خیزشهای ضدمبارک، نقشی کلیدی ایفا کرد، گفته است که ارتش به دستور و درخواست مردمی برای اقدام علیه تهدیدات امنیتی نیاز ندارد. ارتش باید تمام نشانههای خشونت و تسلیحات را به روشی قانونی و بدون استثنا ریشهکن کند. از سوی دیگر، برخی فعالان سیاسی، نگران نیات ارتش هستند و معتقدند که شاید این اوضاع بهزودی به شرایط پلیسی و سرکوبهای قبل از انقلاب بدل شود. با وجود این، بیشتر انقلابیها تأیید میکنند که ماهیت روابط میان مردم و حاکمیت در مصر تغییر کرده و اوضاع مانند قبل نمیشود. افراد خوشبین نیز درخواست ارتش را بهلحاظ سیاسی ضروری میدانند؛ زیرا در طول انقلاب و چند ماه پس از آن، معترضان، حمله به ایستگاههای پلیس و مراکز امنیتی را اقدامی مشروع برای اعتراض مسالمتآمیز میدانستند. در عین حال، ناتوانی ارتش در بازگرداندن نظم و ثبات به مصر و جلوگیری از خونریزی میتواند اعتماد مردمی به ارتش را از بین ببرد.
اخبار و تحلیلها: درخواست اخیر السیسی برای حضور مخالفان مرسی و اخوان به خیابانها و کشتار اخوانیها به دست ارتش نشان داد که ارتش مصر که تمام چارچوبهای دوران مبارک را همچنان داراست و تغییر چندانی نکرده است، بهدنبال بازگشت به قدرت گذشته اما به صورت قدرت در سایه(!) است و این کار را البته باسیاست و هوشمندانه دنبال میکند و این روزها به بهانه مبارزه با تروریست توانسته توجه بخش بزرگی از مردم مصر را به خود جلب کند. ارتش که همچنین از حمایت پنهان و آشکار غرب و برخی کشورهای مرتجع عرب منطقه برخوردار است، حتی با کشتار خوانیها نیز حاضر به بازگشت آنان به قدرت نخواهد شد. از سویی، سرسختی اخوانیها نیز اوضاع مصر را این روزها بهشدت پیچیده کرده است.
روزنامه فتنه بهدنبال اختلافات قومی و مذهبی!
یکی از روزنامههای زنجیرهای اصلاحطلبان به نام بهار در یادداشتی با عنوان «رأی آگاهانه بلوچستان و تقاضاهای ملی- منطقهای» به قلم نرجسخاتون براهویی، در اقدام بیسابقهای به شیعیان سیستانوبلوچستان هجمه کرد. در این یادداشت آمده است: «تندرویهایی که در این سالها کشور به آن مبتلا شده بود، در سیستانوبلوچستان به شکل افزایش تنشها و برخوردهای مذهبی نمود پیدا کرده که تندروهای شیعه طبعاً بهدلیل آنکه خود را نمایندگان حکومت تلقی میکنند، نقش بیشتری در دامن زدن به حساسیتها داشتهاند.» روزنامه بهار در ادامه این مطلب تأسفبار نوشت: «شیعیان سیستانوبلوچستان در منطقه چنین القا کردهاند که با مقامات عالی نظام و مراجع قم در ارتباط هستند و از آنها برای کارها و دیدگاهشان تأیید میگیرند.»! این مطلب روزنامه بهار این سؤال را پدید میآورد که ورود به چنین مطالب سخیفی در اوضاع حساس کنونی که دشمن بهدنبال اختلافافکنی بین شیعه و سنی است، چه مرهمی بر زخمهای ایجاد شده خواهد بود و آیا انتشار این مطلب، همراستا با مطامع اختلافافکنانه دشمن در منطقه جنوبشرق کشور نیست؟ در یادداشت مزبور، نگاه مخاطب به سمت پیروزی روحانی با آرای حداکثری در استان سیستانوبلوچستان هدایت میشود. حال سؤال اساسی اینجاست در حالی که در انتخابات پیوند شیعه و سنی به نمادی از افتخار مبدل شده، چرا این روزنامه این اتحاد را به سخره گرفته و زمینه افتراق بین شیعه و سنی را پیجویی میکند؟!
در حالی که مدعیان تقلب در سال 88 برای اثبات مدعای خود به صندوقهایی استناد میکردند که صد درصد آرای آنها به نفع یک نامزد بود، در این دوره نیز در هشت استان کشور که شامل 17 شهرستان بود، در 97 شعبه رأی، آرای صد درصدی وجود داشت. محسن رضایی در خوزستان، چهارمحال و کهگیلویه بیشترین رأی صد درصدی را داشته و سپس حسن روحانی در جایگاه دوم صندوقهای صد درصدی قرار دارد. همچنین یکی دیگر از مستندات مدعیان تقلب در سال 88، آرای بالاتر از واجدان شرایط در برخی شهرستانها بود که در این دوره هم در نزدیک به 40 حوزه این موضوع تکرار شد. در دوره گذشته هم اعلام شده بود که شهرهای مسافرتی، ییلاقی، دانشجویی، دارای پادگانهای نظامی و زیارتی، علت این افزایش آرا بوده است.
محمود احمدینژاد در آخرین جلسه شورای عالی انقلاب فرهنگی، برای تأسیس دانشگاهی در تهران، درخواست مجوز کرد که این شورا، به درخواست وی پاسخ مثبت داد و به اتفاق آرا، مجوز تأسیس دانشگاهی در تهران را به وی اعطا کردند. گفته میشود احمدینژاد بنا دارد این دانشگاه را با عنوان «دانشگاه ایرانیان» تأسیس کند و بخش مهمی از وقت خود را بعد از پایان دوره ریاستجمهوریاش، به اداره این دانشگاه اختصاص دهد. گفته میشود که حوزه اصلی فعالیت این دانشگاه، فناوری اطلاعات و فناوریهای نوین خواهد بود.
روزنامه روسی «کامرسانت» به نقل از منابع خود با اعلام احتمال لغو سفر ولادیمر پوتین، رئیسجمهور روسیه، به ایران نوشت: «مسکو و تهران بر روی چگونگی سفر پوتین به توافق نرسیدهاند.» ظاهراً پوتین بهدنبال این است که سفری دریایی به ایران داشته باشد و در بندر انزلی با حسن روحانی، رئیسجمهور منتخب، دیدار کند و بهتهران نیاید[!] اما این درخواست مورد موافقت رئیسجمهور منتخب قرار نگرفته است.
سخنگوی وزارت خارجه رژیم صهیونیستی، نسبت به «عدم دعوت ایران برای حضور در مراسم تحلیف روحانی» واکنشی توهمآمیز و عجیب نشان داد! و در واکنش به عدم دعوت این رژیم به مراسم تحلیف حسن روحانی گفت: «زمانی در آینده، دوباره با ایران روابط دیپلماتیک خواهیم داشت و ما آنها را دعوت میکنیم و آنها هم ما را دعوت میکنند!» «ییگال پالمور» سخنگوی وزارت خارجه این رژیم افزود: اگر ما نمیتوانیم به ایران برویم، ولی میتوانیم ایرانیها را به اینجا بیاوریم! وی همچنین گفت: «ما این مسئله را به حساب کدورتهای شخصی نمیگذاریم!»
پس از انتخاب روحانی بهعنوان رئیسجمهور ایران اسلامی، طیف اصلاحطلب تندرو خواهان آزادی برخی از فتنهگران شده بود که در تازهترین این درخواستها «احمد امویی» خواستار آزادی همه زندانیان حتی منافقین، تروریستها و جاسوسان شده است! بنا بر ادعای پایگاه کلمه وی در یک تحقیقات میدانی(!)که از درون زندان ارسال شده است، زندانیان به قول خود سیاسی را به نه دسته تقسیم کرده که در آنها از سلفیهای افراطی گرفته تا جاسوسان و تروریستهای مسلح را جای داده و در تقاضایی عجیب، خواهانآزادی همه آنها شده است!
برخی از منابع عربی با انتشار گزارشی از گستره فعالیتهای مخالفان حزبالله لبنان، از هزینههای میلیاردی عربستان سعودی و فشارهای کشورهایی اروپایی علیه مقاومت لبنان پرده برداشتند. طی این اقدامات تحریکآمیز، وعدههای مالی فراوانی به طرفهای اروپایی داده بهگونهای که طی آن، قراردادهایی در زمینههای مختلف به ارزش دهها میلیارد دلار با این کشورها به امضا رسانده است. گفتنی است سفر اخیر «بندر بنسلطان» رئیس دستگاه اطلاعات و جاسوسی عربستان به اروپا در همین راستا و برای تطمیع اروپاییها به وعدههای مالی و در نهایت، قرار دادن نام حزبالله در فهرست گروههای تروریستی جهان بود.