
پايگاه بصيرت؛ گروه سياسي/ دولت يازدهم در حالي با شعار اعتدال ورزي آغاز به کار کرد که حجت الاسلام روحاني در جريان مناظره هاي انتخاباتي وعده داده بود که با کليد تدبير، 100 روزه بخشی از مشکلات کشور را حل خواهند کرد، از اين رو پس از گذشت این زمان مردم منتظر ارائه گزارش عملکرد از سوي ايشان بودند که دولت محترم اين موضوع را به پس از به نتيجه رسيدن مذاکرات هستهاي موکول کرد تا اينکه در نهايت، پس از گذشت 115 روز از شروع به کار دولت، اين گزارش ارائه شد. پخش این نشست خبری از رسانه ملی با ملاحظاتی همراه بود که دقت در آن میتواند قابل تامل باشد.
1- آقاي رئيسجمهور در ضمن بيانات خود در اين گزارش، با نگاهي اعتدال ورزانه، منشا توفيقات دولت را همياري و همكاري مردم و هدايتهاي رهبري دانستند. حق هم همين است و اين نوع نگاه که نشانه اعتدال است، شايسته تقدير و تحسين است. اين بيان رئيس جمهور که «دنبال آشتي است و ميخواهد با همه آشتي كند» نيز رويكرد خوبي است و اتفاقا لازمه عبور موفق نظام اسلامي از اين مرحله حساس ميباشد. اما ميبايست به الزامات تحقق اين مهم هم توجه داشت و در شرايطي که بخش زيادي از گزارش رئيس جمهور به نقد عملکرد دولت گذشته اختصاص يافت، تحقق اين امر را با مشکل مواجه ميسازد، زيرا بخشي از نيروهاي جامعه را به سمت عملکرد واگرايانه ميکشاند و در نتيجه آن ديگر نميتوان از ظرفيت آنان براي پيشبرد امور کشور بهره برد.
در اين كه نسبت به عملكرد دولت قبلي انتقادهايي وارد است، شكي نيست و اساسا كدام دولت است كه عملکردش خالي از نقص بوده باشد! اما سؤال اينجاست که آيا شايسته بود که رئيس جمهور حدود 45 دقيقه از وقتي که براي ارائه گزارش در اختيار داشت به نقد عملکرد دولت قبلي اختصاص دهد؟ آيا اين سخنان آقاي رئيس جمهور و اين چنين سياهنمايي عليه اقدامات دولت قبل، خروج از اعتدال نيست؟! شايسته اين بود که آقاي روحاني در کنار اين همه سياه نمايي و هجمه عليه دولت قبلي، به برخي از اقدامات مفيد دولت پيشين هم اشاره ميکردند و از عملكرد دولت يازدهم و برنامه هاي آينده دولتش بيشتر سخن ميگفتند.
2- پرداختن به مسائل معيشتي مردم، که ميتوان آن را يکي از مهمترين دغدغههاي مردمي دانست که آن شب به سخنان رئيس جمهور محترم گوش ميدادند، نيز از جمله مواردي بود که کمتر از حد انتظار جاي خالي آن در بيانات رئيس جمهور به آن پرداخته شد و جا داشت تا عملکرد دولت بيشتر مورد بررسي قرار گيرد و افقهاي آينده بيشتر مشخص شود.
3- رئيس جمهور در اين گفتگو دستاوردهاي اخير در حوزه ورزشي کشور را به دولت خود نسبت دادند و مسلم است که پذيرش اين موضوع بايستي با تأمل بالايي همراه باشد که دولت ظرف مدت 115 روز چگونه برنامه ريزي و مديريت کرده است که موفق شده تا تيم فوتبال ساحلي را قهرمان دنيا کند يا واليبال را چهارم؟! و اين در حالي است که وزير ورزش تنها کمتر از يک ماه است که از مجلس راي اعماد گرفته است!
4- يکي از اقداماتي که از زمان رياست جمهوري دکتر احمدي نژاد در کشور باب شد گزارشهاي سه ماهه رييس جمهور به مردم بود که به لطف خدا اين سنت حسنه تا امروز باقي مانده است. يکي از انتقادات به مصاحبه هاي احمدي نژاد انفعال مجري برنامه بود که اين مشکل در مصاحبه آقاي روحاني نيز رفع نگرديد. در اين مصاحبه، مجريان با اينکه سه نفر بودند و به قول آقاي روحاني لشکرشان زياد بود اما نه تنها به شدت منفعل بلکه تا حدودي همراه رييس جمهور بودند و حتي در يکي دو مورد به رييس جمهور در نقد دولت قبل کمک هم کردند!
مجريان هيچگونه سوال انتقادي و چالشي از رييس جمهور مطرح نکردند و حتي حاضر نشدند نظرات منتقدان را به عنوان سوال از رياست جمهوري مطرح کنند و در برخي موارد به تعريف و تمجيد (بخوانيد تملق) از دولت پرداختند و بر دولت قبل تاختند. تعابيري مثل اينکه «مردم افسرده و خسته بودند»، «اقتصاد کوچک شد» نشان از اين امر داشت مجريان بيشتر براي کمک به رييس جمهور آمدهاند... با اين حال آقاي روحاني اين لطف صدا و سيما و ناديده گرفت و در سخنان خود به صدا و سيما طعنه اي هم زد که جلوتر به ان اشاره خواهد شد. اين ها در حالي بود که در مصاحبه هاي رييس جمهور سابق همواره بخشي از سوالات به پاسخگويي رييس جمهور به منقدان اختصاص داشت.
5- آقاي روحاني اولين و فوريترين مشکلي از دولت قبل که به ايشان ارث رسيده بود را انبارهاي خالي کشور عنوان کرد گفت: «اولين روزهاي بعد از انتخابات، من با اولين مشکلي که مواجه شدم شرايط کالاهاي اساسي در کشور بود. اولين گزارشي که از وزارت صنعت، معدن تجارت گرفتم اين بود که وضع کالاهاي اساسي در کشور چگونه است؟ با گزارشي که داده شد بسيار نگران شدم. برخلاف آنچه در ذهنم بود و فکر ميکردم تا 3-4 ماه انبارها پر است، گزارشي به دستم رسيد در همان روز سوم و چهارم بعد از انتخابات(قبل از تحليف و تنفيذ) که نشان ميداد کشور از لحاظ کالاهاي اساسي و از جمله گندم دچار مشکل است. در يکي از استانها گندم فقط براي سه روز در سيلو وجود داشت. بلافاصله من برخي مسئولان اجرايي را در همان دولت خواستم و با آنها صحبت کردم و مشکلاتي که براي تامين ارز و خريد بود و برخي کالاها در راه بود و برخيشان در بندر بود و ما دموراژ ميداديم. اين اولين مشکلي بود که با آن روبرو شدم.»
اما جالب است آقاي روحاني در حالي در پنج آذر 92 چنين سخني را به زبان ميآورد که در سي خرداد همين سال آقاي ترکان در برنامه «ديروز، امروز، فردا» از دولت قبل به خاطر اقدام خوبي که در مورد کالاهاي اساسي انجام داده بودند تشکر کرد و گفت: «آقاي احمدي نژاد فرمودند وزراي دولت با دکتر روحاني از طريق آقاي بقايي همکاري داشته باشند. از طرف دکتر روحاني هم بنده ماموريت پيگيري اين موضوع را قبول کردم. امروز يک جلسه دو ساعته با آقاي بقايي داشتيم. رسيدگي به برخي امور فوري در اولويت مباحث ماست. البته دولت خودش وارد بعضي از اين مسائل مثل تامين کالاهايي اساسي شده است که اين کار را به خوبي انجام داده است و توانسته به موقع خريدهاي لازم را انجام دهد. گفت و گوي امروز و بحث هايي که با آقاي بقايي انجام شد، آغاز ماجرا بود و از شنبه اين موضوع نزديک تر پيگيري خواهد شد.» شايسته است دولت اين تناقض را براي افکار عمومي برطرف کند که چگونه هم ميتواند انبارها پر باشد و هم نباشد؟
6- آقاي روحاني اصرار دارد خزانه کشور در زمان تصدي ايشان خالي بوده است. اما برخي کارشناسان اقتصادي (نگاه کنيد به مقاله 25 آبان 92 روزنامه رسالت به قلم محمد کاظم انبارلويي) و وزير اقتصاد دولت قبل (برنامه پايش 5 آبان 92) اعتقاد دارند خزانه پر را تحويل دولت دادهاند. از مجريان منتخب مصاحبه توقع ميرفت اشاره اي به اين پاسخها داشته باشند و از رييس جمهور بخواهند اقلا جوابي به متقدان بدهد. منتهي مجريان ترجيح دادند فقط لبخند بزنند ژست بگيرند و تاييد کنند.
اما بايسته است مشخص شود منتقدان چه ميگويند؟ آيا آقاي روحاني پاسخي به منتقدان ندارد و يا سخنان آنها را داراي ارزش پاسخگويي نميبيند؟ اگر پاسخي به منتقدان ندارند که وا حسرتا! اما اگر سخن منتقدان را ارزشمند نميشمارند و معتقدند بايد حرف خود را بزنند و کار خود را انجام دهند، چگونه اين عملکرد با شعار استقبال از نقد همخواني دارد؟ آيا اين نوعي استبداد را تداعي نميکند؟
7- آقاي روحاني مشکلات را حاصل بيتدبيري دولت قبل دانسته و گفت : «البته نميخواهم بگويم همه مشکلات اقتصاديمان مربوط به تحريم است. عمدتا مربوط به بيتدبيري بود»
بيترديد نميتوان سوء مديريت در برخي از اقدامات دولتهاي قبل را نديد گرفت اما خوب است جناب رييس جمهور روشن کنند چه مقدار از مشکلات وابسته به بيتدبيري و چه مقدار مربوط به تحريمهاست. اگر عمده مشکلات از بيتدبيري است؛ چرا دولت تدبير و اميد اکثر توان خود را در اين روزهاي ابتدايي براي صرف برداشتن تحريمها کرده است و از ديگر سوء بيتدبيري را عامل اصلي مشکلات معرفي ميکند!
8- آقاي روحاني در ادامه صحبتهاي خود رمز آنچه را که پيروزي هستهاي ناميد اين گونه عنوان کرد: «حسن روحاني کسي نيست. نماينده ملت ايران مهم است. فرد منتخب ملت ايران برايشان مهم بود. اين انتخابات دنيا را تکان داد. مردم ايران بزرگ هستند و همه افتخارات را آنها آفريدند.»
خوب است آقاي روحاني به اين سوال پاسخ دهد آيا سال 88 رئيس جمهور منتخب که 25 ميليون راي آورد منتخب ملت نبود؟ چرا انتخابات سال 88 که ميتوانست دنيا را تکان دهد اين گونه نشد و فقط ايران را تکاند؟ آيا مردم خرداد 92 همان مردم خرداد 88 نيستند؟ ايش��ن که اعتقاد دارد از سال 84 بيتدبيري بر کشور حاکم بوده است پيام راي مردم در خرداد 88 را چه ميداند؟ آيا مردم به بيتدبيري و افراط راي دادند��
آيا ادعاي تقلب در انتخابات باعث تضعيف دولت در عرصه بينالمللي نشد؟ آيا عملکرد کساني که اکنون حول و حوش آقاي روحاني همکاي ميکنند باعث نشد دولتي که ميتوانست با پشتوانه 25 ميليون راي در مناسبات جهاني شرکت کند و به قول ايشان افتخار بيافريند، دائما در رسانههاي خارجي، در پي پاسخ دادن به اعتراضات موهوم عدهاي باشند که شکست را قبول نداشتند و بر راي مردم و هدايتهاي رهبري تمکين نکردند؟
اگر پس از خرداد 92 رقباي انتخاباتي آقاي روحاني به جاي تبريک به ايشان فرياد اعتراض سر ميدادند و طرفدارانشان به خيايانها ميريختند آيا امروز آقاي روحاني ميتوانست آرام و راحت گزارش 100 روزه به مردم بدهد؟ يا بايد توانش را براي آرام کردن خيابانها صرف ميکرد؟ از آن سو اگر سال 88 رقباي شکست خورده هم نجابت رقباي اقاي روحاني را داشتند آيا حضور 85 درصدي مردم در انتخابات نميتوانست قدرتي براي دولت در مذاکرات باشد؟
متاسفانه آقاي روحاني تاکنون به طور شفاف در باره فتنه 88 موضعي نگرفته است اما از لابلاي اين سخنان ايشان ميتوان منطقي بدست آورد که گويا ايشان هم معتقد است فتنهگران سال 88 خيانتي جبرانناپذير به کشور کرده و خسارتي بزرگ بر ملت تحميل کردند.
***
نکته پاياني اينکه سياست هر کشور را به "دوي امدادي" تشبيه کرده اند به اين معنا که همانگونه که شرکت کنندگان در يک مسابقه دوي امدادي ادامه دهنده تلاش همديگر مي باشند و همگي در راستاي رسيدن به مقصدي واحد تلاش مي کنند، در بازي سياست نيز لازمه کشورداري موفق و پيشبرد سياست کشور اين است که همه مسئولان، نخبگان و مردم به سرنوشت کشورشان علاقه مند باشند و در راستاي پيشرفت کشورشان تلاش کنند. بنابراين تخطئه اقدامات ديگران کار شايسته اي نيست، البته نقد دلسوزانه و منصفانه و آسيب شناسي کارشناسانه امري پسنديده و لازمه ي پيشرفت مي باشد.
واقعا از توضیحات داده شده کمال تشکر دارم من واقعا با سخنرانی روحانی چهره واقعی او راشناختم واقعا این سخنا در شان او نبود ومن به شخص نا امید شدم. در دولت قبل اگر بعضی صحبت ها می شد میگفتند ب ا ریس جمهور پیش پا افتاده می دانستند. حالا روحانی چنان می.وید به کشاور ها کود میدیم و شیر مدارس برقرار میکنیم انگار یک اتفاق تازه افتاده واقعا که مسخره بود سخنرانیش و جای احمدی نژاد هم خالی
به نظر میاد اگر ایشان دیدارهای مردمی بذارن به اخبار واطلاعات دقیقی به دست پیدامی کنند ودچار این چالش های موجود نمی شن اینکه گفته بشه انبار ها خالیه اصلا درست نبست و...