پایگاه بصیرت/نگاه به سه سال خونریزی و درگیری در سوریه نشان میدهد که اتحادیهای منسجم از کشورها در حمایت از جریانهای تروریستی شکلگرفته است که درآن هر یک از اعضا اهداف و منافع خاصی را تعقیب میکنند. در این میان نقش ترکیه از همه چشمگیرتر و مهمتر به نظر میرسید. ترکیه با هدف دستیابی به نقش رهبری منطقهای سرنگونی دولت سوریه با تمام توان وارد درگیری با دولت سوریه شد ولی نتوانست مدل سیاسی ترکیه در خاورمیانه را به منصۀ ظهور برساند.در ماههای اخیر ناکامیها و ناکارآمدیهای سیاسی و نظامی دولتمردان ترکیه باعث شد سطوحی از دیپلماسی خاورمیانهای این کشور دستخوش فراز و فرود و تغییر شود و همین مسئله سبب شد تا به تغییر رویکرد سیاست خارجی خود بیاندیشد. ریشه این بازگشت ناخواسته در دیپلماسی ترکیه را در چند محور زیر باید جست وجو کرد:
1- بروز چالشها در سطح منافع ملی ترکیه و به محاق رفتن ایده و تئوری داوود اوغلو مبنی بر "به صفر رساندن تنش با همسایگان": بر خلاف این تئوری اکنون مقامات ترکیه در تنش با همسایگان قرار دارند و این وضعیت سبب شد تا ترکیه در استراتژی و اولویت های سیاست خارجی خود تغییراتی ایجاد کند.
2- آسیب پذیری از درون: اعتراضات داخلی در مناطق مرکزی و پیرامونی و مقارن بودن این اعتراضات با کودتای نظامی در مصر باعث وحشت اردوغان از تداوم اعتراضات در داخل ترکیه و الگوبرداری ارتش این کشور از ارتش مصر شده است.
3- انتخابات ریاست جمهوری و پارلمانی: سال 2014 و 2015، برای حزب عدالت و توسعه و شخص اردوغان سالی بسیاری تعیین کننده است؛ چون هم انتخابات ریاست جمهوری و هم انتخابات پارلمانی در ترکیه برگزار خواهد شد.ادامه روند کنونی به مفهوم واگذاری قدرت درانتخابات مزبور بود.
4- شکست سیاستهای ترکیه در قبال سوریه: مقامات آنکارا که گمان میکردند با پیروزی سریع مخالفان اسد، از نقش مهمی در آینده سوریه برخوردار خواهند شد، اینک دریافتهاند که راه را به کلی اشتباه رفتهاند، زیرا ترکیه تاکنون نه تنها به هیچ یک از اهداف اولیه خود دست نیافته، بلکه با چالشهای عدیدهای نیز مواجه شده که این امر از شکست سنگین سیاست خارجی آنکارا در منطقه حکایت دارد.
5- مسئله کردها: بحث اعلام خودگردانی کردهای سوریه، به شدت مقامات آنکارا را مورد تهدید قرار داده است. اگرچه اردوغان از زمان آغاز تحولات سوریه، نسبت به تحرکات کردها حساسیت به خرج داد و حتی از تشکیل منطقه مرزی امن در شمال سوریه خبر داد، با این حال امروز مشخص شد که این سیاست نیز با اعلام خودمختاری شاخه سوری پ.ک.ک در سوریه، به شکست انجامیده است.
6- اختلافات به وجود آمده میان ترکیه و عربستان: این اختلافات که بیشتر در حوزه تحولات منطقه به ویژه تحولات مصر به وقوع پیوست، باعث شد تا ترکیه اخوانالمسلمین مصر را که مهمترین جریان اخوانی منطقه محسوب میشود، از دست بدهد. این در حالی است که عربستان از وقوع کودتا در مصر خشنود است و از برکناری اخوانالمسلمین حمایت میکند. همین امر موجب شکاف در جبهه غربی ـ عربی ـ ترکی منطقه شده که علیه محور مقاومت و به ویژه سوریه شکل گرفته بود.
7- چالشهای ناشی از شورشیان افراطی: در واقع اتمام حجت تروریستهای عضو »دولت اسلامی عراق و شام» به رجب طیب اردوغان که روز 1 اکتبر اتفاق افتاد، دولت ترکیه را مجاب کرده که به حمایت های همه جانبه خود از مخالفان اسد پایان دهد. به عقیده منتقدان مخالفان دولت، حمایت غیر گزینشی از همه شورشیان، یک اشتباه تاکتیکی بوده است.
در مجموع مسائل فوق نشان میدهند آخرین امید دولت اردوغان برای مداخله نظامی آمریکا در سوریه نیز از بین رفته و اینک آنکارا خود را در جبهه ضد سوری، بیش از هر زمان دیگری تنها می بیند.
