تاریخ انتشار : ۲۶ آذر ۱۳۹۲ - ۱۵:۰۵  ، 
کد خبر : ۲۶۳۲۸۱

سوال: برخی توافق ژنو3 را توافقی از نوع ترکمنچای قلمداد کرده‌اند و در مقابل برخی دیگر آن را فتح الفتوح نامیده‌اند،کدام دیدگاه درست است؟


پایگاه بصیرت/بررسی توافق ژنو 3 نشان می دهد که این توافق دارای محاسن و معایب یا فرصت ها و چالش هایی است. اگرچه ممکن است محاسن و معایب آن متوازن نباشد لکن به طور کلی نمی توان توافق 3 را با قرارداد ترکمنچای مقایسه کرد. زیرا:

1- این توافق، ابتدایی است و هنوز تبدیل به یک قرارداد نشده است؛ 2- برنامه غنی سازی مطلقاً در این توافق نفی نشده است؛ 3- برنامه غنی سازی 5 درصد با تعداد موجود سانتریفیوژها و تحقیقات و توسعه در زمینه غنی سازی همچنان ادامه می یابد؛ 4- هنوز جای چانه زنی و ایستادگی برای تبدیل کردن چالش ها به فرصت ها و جلوگیری از زیاده خواهی ها وجود دارد؛ 5- رهبر معظم انقلاب گام اولیه را به عنوان یک موفقیت پذیرفتند و از آن به عنوان پایه‌ای برای اقدام های هوشمندانه یاد کردند؛ 6- حداقل می توان از منظر هدف شناسی گفت که توافقات از نظر امریکا و غرب از پیشرفت هسته‌ای ایران جلوگیری‌ کرده و در برخی مواردِ ویژه مانند ذخیره مواد20 درصدی نوعی عقبگرد داشته است. در حالی‌که از نظر تیم هسته‌ای ایران نیز برنامه غنی سازی برای اولین بار به صورت یک سند مکتوب مورد تأیید قدرت‌های جهانی قرار گرفته و از تحریم های جدید جلوگیری خواهد شد و در برخی از موارد هم تحریم ها برداشته می‌شود.

از سوی دیگر این توافق آن گونه که برخی از آن به عنوان پیروزی قرن و فتح الفتوح یاد می کنند، به نظر می‌رسد راه افراط رفته اند. زیرا:

1- در مقایسه معایب و محاسن این نتیجه حاصل می شود که کفه توافق ژنو3 بیشتر به معایب تمایل دارد و به لحاظ ارزش راهبردی آنچه که داده شد با آنچه که گرفته شد متفاوت است؛2- برخی از بندهای توافق ژنو3  و محدودیت‌هایی که برای برنامه غنی سازی ایجاد کرده است، چشم انداز آینده حق غنی سازی ایران را مبهم می‌کند، یعنی به راحتی جای بهانه گیری و تفسیر به رای را برای طرف غربی و آمریکا باز می گذارد؛ 3 - وجود مفاهیم تفسیر بردار و بویژه ابتنای غنی سازی به تعریف مشترک، بسترهای چالشی زیادی را بین 1+5 با ایران در آینده ایجادخواهد کرد. چنانچه یکی از اعضای تیم هسته ای اظهار داشت که چالش عمده ما با1+5 در آینده بر سر تعریف مشترک یک برنامه غنی سازی است به طوری که دو طرف آن را بپذیرند. بر این اساس طرف غربی می تواند سخت‌گیرانه‌ترین تفسیر ممکن از متن را روی میز بگذارد و عدم اجرای آن از سوی ایران را به معنی نقض توافق تفسیر کند؛ 4. ذکر عبارت «پرداختن به قطعنامه‌های ‌شورای امنیت سازمان ملل» از جمله مسایلی است که می تواند برای ایران چالش ساز باشد؛ 5- راه برای زیاده خواهی احتمالی گروه غربی و امریکا بسیار باز است. شاید از همین رو رهبر معظم انقلاب در پاسخ به نامه رئیس جمهوری فرمودند که ایستادگی در برابر زیاده خواهی‌ها همواره باید شاخص خطّ مستقیم حرکت مسئولان این بخش باشد.

بنابراین، با توجه به دلایل فوق نمی توان دو دیدگاه موصوف را مورد تأیید قرار داد. انصاف این است که محاسن و معایب این توافق را با توجه به شرایط محیطی و مبتنی بر خطوط قرمز تعیین شده از سوی رهبر معظم انقلاب مورد سنجش قرار داد و در عین حال، باید مراقب مدیریت افکار عمومی از سوی دشمن بود که از جمله تاکتیک‌های آن شرطی‌سازی اقتصادی مردم و افزایش دادن امتیازات به سبد خود[1] و یا دو قطبی سازی موافقان و مخالفان مذاکره و توافق است.



[1] - رهبر معظم انقلاب فرمودند: «از مسئولینی که در جبهه دیپلماسی فعالیت می کنند محکم حمایت می کنیم اما ملت باید بیدار باشد که برخی مواجب بگیران دشمن و تبلیغاتچی‌های مواجب بگیر یا بی مزد و ساده لوح نتوانند افکار عمومی را گمراه کنند. بعضی با خط‌گیری از رسانه های بیگانه در تلاشند با گمراه کردن افکار عمومی این گونه القا کنند که اگر در مسئله هسته ای تسلیم شویم، همه مشکلات اقتصادی و غیراقتصادی حل می شود»، «اگر روزی از مسئله هسته‌ای عقب نشینی شود آنها ده‌ها بهانه دیگر را مطرح می کنند».

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات