
پايگاه بصيرت؛ گروه سياسي/ طي روزهاي اخير چند اقدام از سوي اصلاح طلبان به شکل آشکار و پرحجم دنبال ميشود که يکي به موضوع زمينهسازي براي انتخابات مجلس آينده و ديگري به تلاش جهت آزاد سازي سران فتنه مربوط است.
در خصوص انتخابات ميتوان به دعوت مصرانه از آقاي ناطق نوري و تلاشهاي محمدرضا عارف براي سرليستي اصلاحطلبان اشاره کرد و درباره فشار به دولت جهت آزادي سران فتنه نيز بايد مواردي نظير سخنراني اعضاي حزب مشارکت در مراسم 16 آذر دانشگاه تهران و ديدار هيات پارلماني اروپا و انعکاس تبليغاتي اظهارنظر سعيد حجاريان مبني بر سابقه رئيس جمهور در شکست حصر منتظري را يادآور شويم.
در تحليل رفتار انتخاباتي اين جريان ميتوان گفت اصلاحطلبان در مقطع فعلي بر اساس الگوي موفقيتآميز انتخابات گذشته عمل ميکنند چرکه بايد اهداف خود را از طريق چهرههايي دنبال کنند که براي نظام حساسيت ايجاد نميکنند. اين الگو در شرايط فعلي برخي از مقاصد اصلاحات را تامين کرده و از نگاه آنها بستر موفقيت هاي بعدي آنها را فراهم ميسازد. از همين رو دو حرکت از سوي آنها براي تصاحب مجلس دهم دنبال ميشود:
1- اصلاحطلبان ميانه رو؛ اين حرکتي است که با محوريت خاتمي و ميدانداري «محمد رضا عارف» با چراغ خاموش اما کاملا هوشمندانه آغاز شده و براي باز کردن مسير خود جهت سرليستي اصلاح طلبان و تصاحب رياست مجلس آينده تلاش ميکند. وي از حمايت خاتمي و بسياري از اصلاح طلبان ميانه رو برخوردار است .
2- دسته ديگري از اصلاح طلبان؛ بر اساس محاسبات انتخابات قبلي معتقدند که در اين حرکت بايد فردي مانند ناطق نوري به سرليستي برسد و در مجلس دهم بر کرسي رياست بنشيند. ترجيح ناطق بر عارف از نظر افراطيون با اين استدلال صورت ميگيرد که برخورداري از يک فراکسيون قوي بهتر از رياست بر مجلس جهت فشار به دولت و پيگيري برخي اهداف است. چراکه رياست عارف به مفهوم مشارکت مستقيم در قدرت است که مانع وارد کردن انتقادات تند ميباشد، اما وجود ناطق بر رياست قوه مقننه به معناي فراهم کردن زمينه حداکثري براي دولت روحاني است و اين يک دستي اعتداليون در واقع شرايط را براي پيروزي افراطيون فراهم ميسازد.
3- سعي برخي ديگر از اصلاحطلبان جهت نزديک کردن دو گروه فوق و ايجاد انسجام دروني اين است که دو طيف مذکور به فعاليتهاي خود ادامه داده و به فرمول رياست ناطق بر مجلس و نايب رئيسي عارف تمکين کنند.
اصلاحطلبان براي دستيابي به اهداف خود به اقداماتي نياز دارد که از جمله آنها جنجالي کردن فضاي سياسي کشور و مظلوم نمايي براي اصلاح طلبان است، اين پروژه با اصرار و فشار براي آزادي سران فتنه صورت ميگيرد. درباره، اهداف و انگيزه اصلاحطلبان از پيگيري آزادي سران فتنه و تحت فشار گذاشتن دولت روحاني ميتوان به موارد زير اشاره کرد:
1- نشان دادن نارضايتي خود از مسير دولت يازدهم: از آنجا که اصلاح طلبان معتقدند اگر تلاش آنها براي کنارگيري عارف از ادامه رقابت صورت نميگرفت، شانس پيروزي آقاي روحاني در انتخابات کاهش و حتي به صفر ميرسيد، بر همين اساس اصلاح طلبان خود را عامل اصلي موفقيت دولت فعلي دانسته و از همان ابتدا به سهمخواهي و امتيازگيري از دولت پرداختند. هرچه به فشار اصلاحاتيها بر دولت افزوده شد ميزان موفقيتشان در رسيدن به خواستههايشان با موانعي نظير «راي اعتماد مجلس» مواجه گرديد. از اين رو اصلاحطلبان بيآنکه بخواهند شخص رئيس جمهور را مقصر اصلي ناکامي هاي خود اعلام کنند، از نشان دادن ميزان نارضايتي خود ابايي ندارند. يکي از علائم اين نارضايتي ها را ميتوان در طرح مکرر آزادي سران فتنه و اصرار بر پيگيري اين موضوع از سوي دولت مي توان مشاهده کرد.
2- رهايي از سابقه منفي خود در فتنه 88: فرض ديگر در اين خصوص اين است که اصلاح طلبان انتظار زيادي از دولت روحاني ندارند و همه اهتمام خود را مصروف بهره گيري از شرايط فعلي جهت بازگشت خود به قدرت ارزيابي ميکنند. مسيري که الزاما از کرسيهاي مجلس و انتخابات پيشرو ميگذرد. اين جريان که فعاليت خود را از هم اکنون با چراغ خاموش آغاز کرده، براي بازگشت خود به قدرت با موانعي روبروست که يکي از آنها چسبندگي به فتنه ميباشد. مانعي که دست شوراي نگهبان را براي رد صلاحيت فتنه گران باز گذاشته و اقبال عمومي مردم را با هاله اي از ابهام مواجه کرده است. گمان اوليه اصلاح طلبان اين است که با آزادي سران فتنه، صورت مسئله پاک شده و کارنامه آنها نيز تطهير خواهد شد. ثانيا آزادي موسوي و کروبي به مفهوم بيگناهي آنها بوده و خواهند توانست با قهرمان سازي از اين دو چهره در واقع موقعيت اصلاح طلبان را بهبود بخشند. برخي از افراطيون اين جريان بر تصور ميباشند که با آزادي موسوي ميتوانند راه پيروزي اصلاحطلبان بر اعتداليون را در سناريوي رقابت موسوي و آقاي روحاني هموار کنند.
3- تامين اکسيژن لازم براي حيات سياسي: فرض ديگر اين است که اصلاح طلبان ميدانند که فشار آنها به دولت براي آزادي سران فتنه الزاما به آزادي آنها نخواهد انجاميد، اما اين فشارها ميتواند وزن آنها را در فضاي رسانهاي افزايش داده و در واقع از حصر سران فتنه به مثابه تنفس مصنوعي براي اصلاحات استفاده کنند.
4- تغيير فضاي رواني جامعه در راستاي بهره برداري جناحي: تحليل ديگري که اين ارتباط وجود دارد اين است که از نگاه اصلاح طلبان تداوم موفقيت آقاي روحاني هم مديون اين جريان است و اگر آنها نخواهند، ادامه کار دولت يازدهم در آرامش صورت نخواهد گرفت. به ويژه آنکه اگر دولت در موضوع هستهاي و رفع تحريم بتواند گامهاي سريعي بردارد، در ادامه راه از همراهي اصلاحطلبان بينياز خواهد شد. لذا اصلاحطلبان طي هفته هاي اخير موضوع محاکمه سران فتنه را آنهم در دادگاه علني و آشکار مطرح ميکنند تا خوراک تبليغاتي لازم را همان ابتداي ماجرا براي خود فراهم ساخته و در ادامه راه موضوع محاکمه امثال احمدي نژاد و برخي ديگر از مرتبطين انتخابات 88 را خواستار شوند.
5- طراحي فتنه اي ديگر در جهت اهداف سياسي: سناريوي انتخاباتي اصلاح طلبان اين است که با برگزاري دادگاه سران فتنه بازي دو سر بردي را آغاز خواهند کرد که فرض اول در آن اثبات بي گناهي سران فتنه خواهد بود که در اين صورت پيروزي و ادعاي بي گناهي خود را با هياهوي فراوان داخلي و خارجي فرياد کرده و از مواهب آن عليه نظام و در انتخابات آتي استفاده خواهند کرد. فرض دوم که از احتمال بسيار بيشتري برخورد داراست و اصلاح طلبان خود با اطلاع از اين نتيجه خواستار بر گزاري دادگاه علني سران فتنه هستند، اين است که در درجه نخست با جنجال تبليغاتي فراوان حکم دادگاه را زير سوال برده و متعاقب آن نظام را براي اجراي حکم بويژه اگر اعدام باشد – که از نگاه اصلاحاتي هست – تح�� فشار قرار داده و براي اعتراض به آن دست به فراخوان عمومي و در واقع فتنه اي ديگر خواهند زد.
اقای روحانی در کمال ازادی تحت عنوان اعتدال کلیه عوامل فتنه را در مسئولیتهای مخنلف اجرایی ازوزیر گرفته تا معاونین و مشاورین و استاندارن بکار گیری مینماید و مجلس محترم هم سکوت برگزیده است نه از روی تکلیف بلکه بخاطر اینکه در انتخابات اینده رای بیاورند زهی خیال باطل این راه را اقای ناطق در زمان اصلاحات پیمود ولی جواب نداد.