تاریخ انتشار : ۱۶ دی ۱۳۹۲ - ۱۸:۵۲  ، 
کد خبر : ۲۶۳۶۶۷
بررسي بخشي از آراء موافقين و مخالفين انتقال پايتخت

انتقال يا مديريت پايتخت!

موضوع انتقال پايتخت احتياج به بررسي و کار کارشناسي بيشتر و دقيقتري دارد. اما در شرايط موجود نيز مي توان با مديريت بهتر منابع تا حدودي از مشکلات بغرنج تهران کاست.

پايگاه بصيرت؛ گروه سياسي /  تهران؛ شهري که بيش از 200سال است که پايتخت سياسي، اداري و اقتصادي ايران است. شهر که هر روز بزرگتر مي شود و هم زمان نيز بر مشکلاتش اضافه مي شود.

ايده انتقال پايتخت از تهران به يک شهر ديگر نخستين‌بار در جريان جنگ جهاني اول بر زبان‌ها افتاد. پس از آن هم اين ايده به تناوب و با بهانه‌هاي مختلف مطرح گرديد. يک روز جنگ تحميلي اين بهانه را به‌دست موافقان انتقال پايتخت مي‌داد و روز ديگر ويراني‌هاي تهران و ترس از زلزله و آلودگي هوا و حالا هم معضل کم بود آب و عدم توانايي در تامين آب شرب!

در تمام اين سال‌ها «انتقال پايتخت» نخستين و در دسترس‌ترين گزينه مسئولان براي فرار از مشکلات و معضلاتي بود که گريبان تهران را گرفته است. سابقه رسمي طرح انتقال پايتخت از تهران به 25 سال پيش بازمي‌گردد. در سال‌1364و همچنين پس از پايان جنگ تحميلي در سال 1368سياستگذاران به اين طرح به‌عنوان راه برون‌رفت احتمالي از مشکلاتي که تهران را احاطه کرده بود نگاه مي‌کردند. اما سرانجام اجراي طرح ساماندهي تهران را بر تغيير پايتخت يا انتقال مرکز سياسي ترجيح داده شد و طرح تغيير پايتخت به نفع ساماندهي تهران کنار گذاشته شد. اين موضوع در سال‌هاي نخستين دهه 70 نيز مطرح شد و باز پيگيري آن بي‌نتيجه ماند، تا اينکه مجمع تشخيص مصلحت نظام آبان‌ماه 1388 در جريان بررسي سياست‌هاي کلي نظام، انتقال مرکز سياسي کشور از تهران را به تصويب رسانيد.

با اين حال انتقال پايتخت هيچ وقت تا اين اندازه جدي گرفته نشده بود زيرا عمده مشکل تهران در زمستان آلودگي هواست که به خاطر وارونگي هوا رخ مي دهد و با تعطيلي چند روز مدارس و برقراري طرح تردد زوج و فرد خودروها تا حدودي درمان مي‌شد! اما امسال مشکل کمبود آب نيز جدي شده است. بارش هاي کم  سالانه و بهره برداري از سفره هاي زيرزميني و پايين رفتن بيش از حد آنها زنگ خطر ديگر براي تهران به صدا در آورده است.

اما در آخرين اقدام در روز سه شنبه 2/10/92 در جريان بررسي کليات طرح ساماندهي و انتقال پايتخت سياسي و اداري در جلسه علني مجلس، نمايندگان راي به انتقال پايتخت سياسي و اداري از تهران به شهر ديگر شدند. اين اقدام مجلس موجي از موافقت ها و مخالفت ها را در پي داشت که در ادامه به برخي از آنها مي‌پردازيم:

 

موافقان انتقال پايتخت:

در يک نگاه کلي موافقان معتقدند که بايد هر چه سريعتر براي انتقال پايتخت تصميم گرفت.

1-    تمرکز و ازدحام جمعيت در تهران: 11درصد جمعيت ايران  و در مقابل 1330 شهر به تنهايي 16 درصد جمعيت کشور را در خود جاي داده است. تهران پرجمعيت ترين شهر ايران، بزرگترن شهر غرب آسيا و چهل و دومين شهر بزرگ جهان است.

2-    تمرکز اقتصادي و مالي:  25درصد توليد ثروت در کشور در تهران است. با اين روند تهران هر روز ثروتمندتر و شهرستان‌هاي ديگر هر روز فقيرتر مي‌شوند. متمركز شدن منابع و امكانات عمده اقتصادي، مالي و تجاري مانند شبكه‌هاي بزرگ بانكي، پول و ارز، بازار، دفاتر شركت‌ها و كارخانجات، سرمايه‌داران و تجار بزرگ ملي و بين‌المللي كشور باعث شده است كه تهران رهبري اقتصاد ملي را برعهده گرفته و اين تمركز اقتصادي بر تمركز جمعيتي و ترددي مرتبط تهران همواره مي‌افزايد.

3-     تمركز سياسي: تمام مراكز تصميم گيري و مديريتي ملي در تهران مستقر هستند: مانند دفتر رياست‌جمهوري، مجلس شوراي اسلامي، قوه قضاييه، تمامي وزارتخانه‌ها، نهادهاي ملي دولتي و غيردولتي، ارگان‌هاي حكومتي ملي ‌و ... . اين تمرکز بدلايل مختلف سياسي، امنيتي و ... به صلاح کشور نمي‌باشد.

4-    معضلات زيست محيطي و ترافيک: با توجه به تمرکز مراکز سياسي، اقتصادي و مالي در تهران حجم تردد در معبر اين شهر را بالا و بالاتر مي برد تا جايي که مصرف روزانه 13تا 14ميليون بنزين در تهران مصرف مي‌شود كه همراه با گازوئيل مصرفي، ساليانه دست كم 10 ميليون تن گاز كربنيك در تهران توليد مي‌شود و آثار سوء آلايندگي بر سلامت مردم دارد و عامل کاهش متوسط عمر شهروندان تهراني شده است. به اين معضلات توليد انبوه انواع پسماندها و زباله‌هاي ��انگ��، تجاري، صنعتي، بيمارستاني، الكترونيكي و... نيز بايد اضافه کرد.

5-    بلايايي طبيعي: شهر تهران همواره در معرض خطر زلزله قرار دارد. وجود گسل‌هاي تهران همواره اين شهر را در معرض خطر قرار داده‌ است که هر كدام توان ايجاد زلزله‌هاي 5/7 ريشتري را دارند. با توجه به تراكم بالاي جمعيتي، منابع اقتصادي، خدماتي، سياسي و فرهنگي، مقاومت پايين بسياري از ساختمان‌هاي شهر و حوادث هنگام زلزله، زلزله تهران يك فاجعه انساني وخيم به بار خواهد آورد.

6-    کمبود منابع آب: به اين مشکل بايد کمبود آب براي تهران را نيز مورد اشاره قرار داد. معضلي که امسال با توجه به وخامت ذخاير آبي تهران شايد به جيره بندي آب در تهران بيانجامد.

 

مخالفان انتقال پايتخت

اما مخالفان انتقال پايتخت نيز، اين طرح را شتابزده عنوان کردند و مي‌گفتند که اين طرح بدون پيش‌بيني منابع مالي مورد نياز قابليت اجرايي ندارد. ادله مخالفان اين چنين است:

1-    هزينه و بار مالي زياد انتقال پايتخت: با توجه به تمرکز مراکز سياسي، اقتصادي و مالي در تهران اين طرح بار مالي بسيار زيادي دارد که از عهده دولت خارج است.

2-    پابرجا بودن مشکلات تهران: اگر پايتخت سياسي- اداري به هر يک از شهرهاي ايران منتقل شود مشکلات تهران کماکان پا برجاست. مشکلاتي مانند آلودگي هوا، ترافيک، کمبود آب و ... .

3-    نبود زيرساخت مناسب در شهرهاي ديگر: هيچ يک از شهرهاي ايران در حال حاضر زير ساخت هاي مناسب پذيرش پايتخت را دارا نيست و ايجاد اين زيرساخت ها هزينه و زمان زيادي مي طلبد.

4-    حل نشدن ريشه اي مشکل: با انتقال پايتخت به هر شهر ديگر مشکلات تهران مانند ترافيک، الودگي هوا و ... نيز منتقل مي شود. علاوه بر اين شهر هاي بزرگ کشور مانند اصفهان و تبريز و مشهد نيز از مشکلاتي مشابه تهران رنج مي برند.

5-    صرف هزينه جابجايي براي ساماندهي: هر شهر ديگر که به عنوان پايتخت انتخاب شود لاجرم از معضلات و آسيب هاي فعلي موجود در تهران مبرا نخواهد بود. پس بهتر است با هزينه اي کمتر به ساماندهي اين کلان شهر پرداخت.

در پايان به نظر مي رسد موضوع انتقال پايتخت احتياج به بررسي و کار کارشناسي بيشتر و دقيقتري دارد. اما در شرايط موجود نيز مي توان با مديريت بهتر منابع تا حدودي از مشکلات بغرنج تهران کاست.

1-    توجه بيشتر به راهکارهاي اجرايي دولت الکترونيک با هدف پاسخگويي بهتر دولت و کاهش ترددها در شهر.

2-    سرمايه گذاري بيشتر در بخش حمل و نقل عمومي و به خصوص توسعه سريعتر خطوط مترو.

3-    فرهنگ سازي در جهت استفاده از وسايل حمل و نقل عمومي به جاي وسايل شخصي.

4-    توجه بيشتر به توسعه ديگر شهرها با هدف کم کردن تمرکز از تهران و کند کردن روند مهاجرت به اين شهر.

 

نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
ggg
Iran, Islamic Republic of
۱۳:۲۱ - ۱۳۹۲/۱۰/۱۷
0
0
الان هر ساله داره حداقل پانصد هزار نفر به جمعیت تهران و البرز اضافه میشه و خیلی از مردم شهرها و روستاها به خصوص قشر جوان و تحصیل کرده به سوی این دو استان دارن سرازیر میشن. هم بر��ی سرمایه گذاری تو بخش زمین و مسکن و هم برای پیدا کردن شغل و شرایط بهتر زندگی.
چند سال دیگه استانهای تهران و البرز به خاطر آلودگی هوا، گرانی مسکن و مشکل کم آبی منفجر خواهند شد.
نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات