پایگاه بصیرت،گروه سیاسی/ جنگ نرم عملیاتی فکری، فرهنگی و خصمانه است که دشمن برای سلطه سیاسی و اقتصادی بر ملتی از طریق تغییر اساسی در اعتقادات و باورهای ملت ها انجام میدهد. در جنگ نرم دشمن با هزینه بسیار کمتر از جنگهای سخت، بدون تحمل تلفات و تنها با کمکهای مالی و سیاسی به اهداف خود میرسد. و امروز ایران اسلامی در جنگ نرمی تمام عیار با استکبار جهانی قرار گرفته است. این جنگ در حوزههای مختلف سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و حتی اقتصادی گسترده است که شناخت ابعاد آن یکی از اولویتهای نسل جوان امروز ماست.درهمین راستا خبرنگار پایگاه بصیرت گفتگویی را با دکتر علیمحمد نائینی استاد دانشگاه و رئیس دانشکده علوم اجتماعی و فرهنگی دانشگاه امام حسین(ع) ترتیب داده که شما را به خواندن آن دعوت میکنیم.
* بیشترین سرمایه گذاری دشمن در جنگ نرم، کدام حوزه ی فرهنگی، سیاسی و اجتماعی را شامل می شود؟
جنگ نرم ابعاد مختلفی دارد و تفاوت جنگ نرم با جنگ سخت نیز در تنوع عرصه، ابزار و روش است که در هر یک از عرصهها و هدفگذاری ها ابزار و روش ها متفاوت است. در همه ی این عرصه ها باید بررسی کنیم که مؤلفه های قدرت نرم نظام جمهوری اسلامی چیست؟ چرا که در جنگ نرم، همان مؤلفه های اصلی قدرت نرم مورد هدف قرار می گیرند. مثلاً در عرصهی فرهنگی باورها و اعتقادات دینی مورد هدف قرا میگیرند چون نظام جمهوری اسلامی بر مبنای دین، مرجعیت روحانیت شیعه و ولایت فقیه شکل گرفته و اینها عامل قدرت نظام جمهوری اسلامی است، بنابراین جنگ نرم هم در این حوزه، همین عناصر و مؤلفهها را تضعیف میکند.
در حوزهی اجتماعی، انسجام اجتماعی، دلبستگی و روحیهی ملی، سبک زندگی و هویت ملی هدف قرار میگیرد. دشمن در حوزهی اجتماعی تلاش میکند که با جنگ نرم به واگرایی و گسست در جامعه، بین نخبگان و گسست بین مردم و حاکمیت دامن بزند.دشمن در حوزهی سیاسی تلاش میکند که مدل حکومت و اندیشه ی سیاسی نظام جمهوری اسلامی را ناکارآمد جلوه داده و آن را تضعیف کند، با دهها سوال، شبهه و تردید در کسانی که باورهای عمیقی ندارند سعی میکند اینها را در حوزههای سیاسی تضعیف کند.اگر هدف جنگ نرم را براندازی یا فروپاشی یک نظام سیاسی با بهره گیری از روشهای نرم تعریف کنیم، باید بگوییم تا زمانی که در حوزه های فرهنگی و اجتماعی دگرگونی و تغییر اتفاق نیفتد، در حوزه ی سیاسی نیز اتفاقی نمیافتد. بنابراین مهمترین بخش جنگ نرم، تهاجم به ارزشهای اعتقادی و فرهنگی است به ویژه در نظام جمهوری اسلامی که بر مبنای دین و ارزشهای دینی به پیروزی رسیده و با همین ارزشهای دینی با تهدیدات دینی مقابله کرده است. ظرفیت این نظام در مواجهه با چالشها، فتنهها و توطئههای مختلف همین ظرفیت دینی نظام بوده است، این آماج جنگ نرم است در واقع همان نقطه اصلی جنگ نرم که مورد هدف قرار می گیرد، اگر این نقطه تضعیف شود در واقع پایه ی اصلی دینی تضعیف شده و وقتی پایه اصلی دینی تضعیف شود چون نظام بر مبنای دین، رهبری علمای دینی و مرجعیت دینی است بنابراین نظام نیز در عرصه ی سیاسی تضعیف می شود و در شرایط تهدید دیگر دفاع از نظام، ایستادگی و مقاومت در برابر دشمن را نخواهید دید. بنابراین مولفهی اصلی قدرت نظام همان مؤلفههای فرهنگی و اعتقادی است که خطرناکترین عرصه جنگ نرم نیز تهاجم به همین مؤلفههای فرهنگی است.
*آیا پس از حوادث سال 88 تغییرات تاکتیکی در جنگ نرم با جمهوری اسلامی صورت گرفته است؟
در فتنه ی 88 که یک اقدام طراحی شده مبتنی بر همه ی تجربیات دشمن بود، دشمن به این باور رسید که کار نظام جمهوری اسلامی تمام است اما وقتی با حرکت عظیم مردم انقلابی در روز نهم دی ماه مواجهه شد، این پیام را دریافت کرد که از طریق شورش، نافرمانی مدنی و انقلاب رنگی نمیتواند نظام را از درون فرو بریزد. دشمن راهبرد خود را تغییر داده و به مهار جمهوری اسلامی رسید. در مهار، دشمن به دنبال کاهش کارآمدی نظام در درون و اعتبار زدایی از نظام در بیرون است، یعنی با عملیات روانی پر دامنه علیه جمهوری اسلامی ایران و انتقال یک تصویر منفی به حوزه ی خارجی تلاش میکنند که قدرت منطقهای جمهوری اسلامی را کاهش داده تا نظام جمهوری اسلامی الهام بخش نباشد. در داخل هم با تهدید نظامی و تحریم اقتصادی تلاش م�� کنند که محاسبات مسئولین را تغییر داده و مسئولین را منفعل کنند تا از اهداف و سیاست های خود دست بردارند. بنده معتقدم که دشمن با اقدامات نظامی که در جنگ هشت ساله داشت به این نتیج���� رسید که اقدام براندازی به صورت نظامی ممکن نیست و در فت��ه ی 88 نیز به این باور رسید که امکان فروپاشی از داخل نیست و موقعیت ممت��ز جمهوری اسلامی را مشاهده کرد. نظامی که انسجام قدرت داشته و از مشروعیت و مقبولیت بالایی برخوردار است و مردم این نظام را با همه ی مؤلفه های قدرت در داخل پذیرفته و میزان اعتماد به این نظام در سطح بالایی قرار دارد.
در حال حاضر سیاست غربی ها جلوگیری از گسترش قدرت نظام جمهوری اسلامی است، یعنی قصد مهار این قدرت را دارند. وقتی دشمن به مهار می رسد به معنی آن است که قدرت و توانایی براندازی و فروپاشی را ندارد. به اعتقاد بنده دشمن در مقابل کشور ما به این نتیجه رسیده است که جمهوری اسلامی یک موقعیت تعیین کننده دارد و در مواجهه با تهدیدات مختلف از جمله فتنه ی 88 استحکام نظام افزایش یافته است. آنها به دنبال این هستند که با انتقال یک تصویر منفی در چهارچوب راهبرد ایران هراسی و شیعه هراسی افکار عموم�� دنیا را با استفاده از تکنیک های جنگ نرم مدیریت کرده تا موقعیت جمهوری اسلامی تضعیف شود و موازنه قدرت در سطح منطقه به ضرر جمهوری اسلامی تغییر پیدا کند.
*رویکرد جدید آمریکا در حوزه ی جنگ نرم در مقطع فعلی و با توجه به جابه جایی دولت چگونه میباشد؟
آمریکایی ها به این نتیجه رسیده اند که انتخابات در جمهوری اسلامی ایران یک پدیده ی بسیار جدی است. مردم هم در انتخابات 92 نهایت دلبستگی ملی خود را به نمایش گذاشتند و با مشارکت بسیار بالا این پیام را منتقل کردند که انتخابات در ایران، در یک فضای کاملاً امن برگزار شده و مردم ایران هم به انتخابات اعتقاد دارند. ما نیز پذیرفته ایم که مدیریت اجرایی کشور را از طریق انتخابات به هر کس که رای می آورد واگذار کنیم چرا که خط و مشی حضرت امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری تا به حال همین بوده است و آنها رای را تنفیذ کرده و از دولت هایی که مستقر شده و سر کار آمدند حمایت لازم را انجام داده اند.
از طرفی هرجا که غفلت و کوتاهی وجود داشت و لازم بود از انحرافی جلوگیری شود، اینها را تذکر دادهاند. در هر صورت مجموعه ای از امیدهایی که غربیها نسبت به انتخابات داشتند و میخواستند که انتخابات را در یک فضای سرد ببینند، به ناامیدی تبدیل شد. از طرفی با روی کار آمدن این دولت، برخی از گروهها و جریانهایی که در فتنه ی 88 نقش آفرین بودند، احساس کردند که فرصتی برای آنها ایجاد شده است و در حال حاضر نگرانی موجود از این جهت است، کسانی که در اتاق فکر فتنه ی سال 88 بوده و آن فتنه را تئوریزه میکردند و در ستادهای کاندیداهای مختلف جریان فتنه بودهاند حال در بخش های مختلف به خصوص در حوزه های علمی، آموزشی، فرهنگی و اجرایی مسئولیت هایی به آن ها واگذار شده است. امیدوار هستیم که این آقایان از دوران اصلاحات و فتنه ی سال 88 هم درس بگیرند و به آن مواضعی که در جلسات رای اعتماد و مراسم تحلیف و تنفیذ داشته اند پایبند باشند و نگرانیهای ما نیز در این زمینه کاهش پیدا کند.
*برای آنکه فضای دولت اعتدال به فضای دولت دوم خرداد تبدیل نشود چه توصیه هایی به متولیان دولت یازدهم می توانید داشته باشید؟
دولت مردان باید روحیه ی ولایت مداری را در خود تقویت کرده و به چهارچوب ها و پایه های اصلی نظام توجه کنند. آنها باید به اختیارات و وظایفی که قانون برایشان تعریف کرده توجه، در همان چهارچوب تلاش کنند و مطالبات مردم را پاسخ بدهند. اگر دولت این طور عمل کند در مسیر خواهد بود و الّا دولتی که روح و فضای موجود در آن سیاست زدگی بوده و در اختیار گروهها و جریاناتی باشد که اهداف انقلاب و منافع ملی برای آن ها اهمیت ندارد، قطعاً دولت از مسیر خود خارج خواهد شد.
تهیه و تنظیم: سید محمد مشکوة الممالک