پوپولیسم جدید در اروپا
پوپولیسم جدید شکل معاصر پوپولیسمی است که در اواخر قرن بیستم میلادی ابتدا در اروپای غربی، اما نه منحصراً در آنجا، پدیدار شد. شماری از احزاب راست افراطی در طیف سیاسی در مقابل سلطه و برنامه احزاب اصلی حکومتها در نظام حزبیشان طرفدار این نوع پوپولیسم بودند. چنین پوپولیسمی معمولاً دارای رهبران سیاسی ویژهای است. با کسب تجربه از «خطمشیهای جدید» احزاب و جنبشهای چپ در دهه ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰، پوپولیسم جدید نقد ایدئولوژیکی خود را از سیاستهای رایج با پذیرشگونههای ساختاری که مظهر چنین نقدی بودند، در هم آمیخت. برخلاف نمونههایی از پوپولیسم که در شمارههای گذشته بررسی شد، پوپولیسم جدید، حزب یا جنبش واحدی نیست؛ به جای آن، مجموعهای از احزاب سیاسی متفاوت در کشورهای مختلف طی این دوره شکل گرفتند که درونمایههای بسیار مشترکی دارند، البته این شباهتها و همزمانی اتفاقی نیست.
پس از جنگ جهانی دوم، توافق عمومی حکام در بیشتر دولتهای اروپای غربی مظهر آرمانهای سوسیالدموکراسی و تعهد به اقتصاد مختلط، مکتب کینز و دولت رفاه بود. این توافق نهتنها احزاب سوسیالدموکرات بلکه احزاب دموکراتیک مسیحی و محافظهکار و لیبرالی را نیز در بر میگرفت. علاوه بر احزاب جدید و برنامههای تازهای که دراین دوران پدید آمد، سوسیالدموکراسی نیز در ایجاد شکل جدید حزب سیاسی، یعنی حزب تودهای نقش داشت. (۱)
نخستین چالش بزرگ در برابر توافق عمومی پس از جنگ به شکل جنبشهای جدید اجتماعی در دهههای ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ پدیدار شد. این جنبشها طرفدار محیط زیست، فمینیسم و حقوق دانشجویان و مخالف سلاحهای هستهای و جنگ بودند. «خط مشیهای جدید» بیان حزبی این جنبشها بود. ابتدا احزاب سبز مظهر این سیاستها بودند، آنگاه باید از ظهور احزاب «چپ جدید» یاد کرد که برابرخواهی چپ سنتی را با تعهدی تازه به آزادی فردی، مخالفت با گسترش دولت و قدرت که با توافق عمومی پس از جنگ پدید آمده بود در هم آمیختند.
بهدنبال موج احزاب سیاسی جدید در جناح چپ نظام حزبی، موج دیگری از احزاب در سوی دیگر طیف سیاسی پدید آمد. در دهههای ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰، جریانی در حمایت از احزابی که در جناح راست افراطی طیف ایدئولوژیک قرار داشتند شکل گرفت. از نظر عدهای این امر نشانه تجدید حیات فاشیسم و شکلگیری مجدد رویدادهای میان دو جنگ جهانی بود و از این رو، آن را بهعنوان ظهور نئوفاشیسم طبقهبندی کردهاند. بهواقع ظهور نئوفاشیسم که تقریباً به ویژگی دائمی و شدیداً حاشیهای نظام حزبی پس از جنگ تبدیل شده بود، با موج جدید پوپولیسم همزمان شده بود.(۲) این پوپولیسم جدید، همانند «خطمشیهای جدید» با واکنش به رشد دولت رفاه که شدیداً بوروکراتیزه بود، به فساد و تبانی در احزاب سیاسی حاکم انتقاد کرد.
ویژگیهای پوپولیسم جدید
پوپولیسم جدید، گونه معاصر آن نوع پوپولیسمی است که ریشه آن را در طرد پوپولیستی برنامههای سیاسی، نهادها و مشروعیت الگوی دولت رفاه و سرمایهداری با اقتصاد مختلط میتوان جستوجو کرد. پوپولیسم جدید در مخالفت با توافق عمومی پس از جنگ و نیز در تلاش برای ایجاد شیوههای جدید سازماندهی حزبی که مظهر طرد شیوههای مسلط احزاب و بهویژه احزاب سیاسی حاکم است، با خطمشیهای جدید همداستان است.
شیوه سازماندهی احزاب پوپولیستی جدید با احزاب موجود، کاملاً متفاوت است. یکی از دلایل این موضوع آن است که پوپولیسم به نهادهای سیاسی در کل و احزاب سیاسی به طور خاص ذاتاً بیاعتماد است. بنابراین، پوپولیستهای جدید، احزاب خود را بهگونهای ساختهاند که با الگوی مسلط بر سازماندهی احزاب حاکم کمترین شباهت را داشته باشد. این امر عملاً به معنای آن است که درباره پایبندی اعضای حزب به مشارکت فعال و مستقیم، مبالغه زیاد میشود. در همان حال، رهبری فردی اشخاص برجسته روی دیگر سکه است.(۳)
ویژگی دیگر پوپولیسم جدید این است که پوپولیستهای جدید با حاشیهگزینی ایدئولوژیک خود از مرکز نظام حزبی موجود، با تأکید بر پیوند خویش با شعور متعارف مردم عادی، خود را چون حلقه اتصال ویژه با جنبههای مثبت شیوههایی میدانند که سیاستهای گذشته بر مبنای آنها به وجود آمده بود. چه بسا به همین دلیل باشد که قضاوت دقیق درباره پایگاه اجتماعی پوپولیسم جدید، دشوار جلوه کند؛ چرا که با شرایط بسیار متنوع و جوامع متفاوتی سروکار داریم. با این همه، به نظر میرسد که پایگاه اجتماعی پوپولیسم جدید در مجموع از دو خصوصیت عام برخوردار است. بیشتر آنها مردان جوان و شهرنشینی هستند که غالباً در بخش خصوصی کار میکنند و بیثباتی سیاسی، دومین خصوصیت این دسته از رأیدهندگان است، به این معنا که از تمام زوایای طیف سیاسی سر برآوردهاند. پوپولیسم جدید، بازتاب شکل معاصری از عنصر ضد نهادی پوپولیسم در کل است. معنای ماهیت تأثیرپذیر پوپولیسم این است از مسائل مهم و اساسی موجود در خاستگاه خود، هم برای بیان گرایش ضدنهادیاش و هم بهعنوان انگیزه آن، بهرهبرداری میکند. بهطور کلی، رواج کنونی پوپولیسم جدید در شماری از کشورها نشانه اوضاع بغرنج نظامهای سیاسی مبتنی بر نمایندگی و به ویژه نظامهای حزبی در این کشورها است. البته پوپولیسم جدید به اروپای غربی محدود نیست، نمونهها و گونههای اروپای غربی آن، غنیترین منابع را برای درک این پدیده در اختیارمان میگذارد (۴) پوپولیسم جدید واکنشی به انواع نظامهای حربی و گرایشهای آن در نظامهای دموکراتیک لیبرالی معاصر به شمار میرود. پوپولیسم جدید در برنامه احزاب حاکم و شیوه نمایندگی آنها زمینه مساعدی مییابد تا اعتراض مخالفان اندک، اما مهمی را سازمان دهد. در شماره آتی به مطالعه برخی از احزاب پوپولیستی جدید در اروپای غربی و جایگاه پوپولیسم در برخی کشورها از جمله استرالیا، کانادا و آمریکا خواهیم پرداخت.
پینوشتها در دفتر هفتهنامه موجود است.