علی ودایع
گروه بینالملل: ریاض رسما آماده دریافت بمب اتمی از اسلام آباد میشود. آنها قبلا پول این بمبها را پرداخت کرده اند و چشم انتظار بار زدن محموله مرگبار خود در مجتمع اتمی پاکستان هستند. به گزارش بی بی سی،چند ماه پیش یکی از مقامات ارشد ناتو اعلام کرد مدارکی اطلاعاتی را مشاهده کرده که طبق آنها، پاکستان برای عربستان سعودی سلاحهای اتمی تولید کرده، و این سلاحها حالا آماده تحویل هستند. گری سیمور که تا مارس 2013 (اسفند 1391) مشاور باراک اوباما در زمینه مبارزه با گسترش سلاحهای هستهای بود، به برنامه نیوزنایت گفت: "من فکر میکنم سعودیها معتقدند نوعی تفاهم میان آنها و پاکستان وجود دارد، و در بدترین حالت خواهند توانست از پاکستان سلاحهای اتمی دریافت کنند."
سابقه پروژههای عربستان سعودی، از جمله برنامه تهیه موشکهای دوربرد قادر به حمل کلاهکهای هستهای – به چند دهه پیش بازمیگردد. در اواخر دهه 1980، عربستان مخفیانه دهها موشک بالیستیک CSS-2 از چین خرید. بسیاری از کارشناسان اعتقاد داشتند که دقت این موشکها برای استفاده در سلاحهای متعارفی ناکافیست. این موشکها 20 سال پیش در ارتش عربستان بکار گرفته شد.
تابستان امسال، موسسه انتشاراتی جینز، که در زمینه امور دفاعی تخصص دارد، گزارش داد که عربستان پایگاه جدیدی را با موشکهای CSS-2 و سکوهای پرتاب مجهز کرده، و این موشکها را بهسمت سرزمین اشغالی و ایران مستقر کرده است. علاوه بر این، سالهاست که روشن شده عربستان سعودی کمکهای مالی سخاوتمندانهای در اختیار صنایع دفاعی پاکستان قرار داده، و به گفته کارشناسان غربی، از جمله به آزمایشگاههای ساخت تجهیزات موشکی و هستهای این کشور کمک کرده است.
بازدید سلطان بن عبدالعزیز آل سعود، وزیر دفاع وقت عربستان سعودی، در سالهای1999 و 2002 از مرکز تحقیقات هستهای پاکستان مهر تأییدی بر نزدیکی روابط نظامی دو کشور بود.
پاکستان در جستجوی بازدارندگی استراتژیک در مقابل هند، همکاری نزدیکی با چین برقرار کرد. چین به پاکستان موشک فروخت و نقشه ساخت کلاهک اتمی در اختیار این کشور گذاشت. عبدالقدیر خان، دانشمند پاکستانی، از سوی سازمانهای اطلاعاتی غربی به فروش دانش اتمی و سانتریفوژهای غنیسازی اورانیوم به لیبی و کره شمالی متهم شد. همچنین گفته میشود که عبدالقدیر خان نقشه ساخت سلاح اتمی چینیها را در اختیار این کشورها قرار داده است. این نقشه برای کلاهکی طراحی شده بود که بتواند روی موشک CSS-2، یعنی همان موشکی که به عربستان فروخته شد، سوار شود.
با توجه به این شواهد، در همان دهه 1990 هم ادعاهایی درباره توافق اتمی عربستان و پاکستان مطرح شد، اما مقامات سعودی این ادعاها را تکذیب کردند. آنها خاطرنشان کردند که کشورشان پیمان منع گسترش سلاحهای اتمی را امضا کرده، و با اشاره به اینکه اسرائیل چنین سلاحهایی در اختیار دارد، خواهان ایجاد خاورمیانهای عاری از سلاحهای اتمی شدند. تحویل بمب اتمی به یک دولت خارجی میتوانست دشواریهای سیاسی بزرگی برای پاکستان ایجاد کند و این کشور را با بانک جهانی و دیگر اعطاکنندگان کمکهای مالی دچار مشکل کند. همین امر باعث ایجاد بدبینی نسبت به ادعاهای اولیه شد.
ژنرال فیروز حسن خان در کتاب (Eating The Grass)، که به نوعی روایت نیمهرسمی برنامه هستهای پاکستان است، مینویسد که بازدید شاهزاده سلطان از آزمایشگاههای اتمی مدرکی دال بر وجود توافقی میان دو کشور نیست. اما او میپذیرد که "عربستان سعودی کمکهای مالی سخاوتمندانه ای به پاکستان کرد و این کمکها امکان ادامه برنامه اتمی پاکستان را فراهم ساخت." صرفنظر از وجود یا عدم وجود چنین تفاهمی میان دو کشور در دهه 1990، عربستان حول و حوش سال 2003 به بازنگری جدی نگاه استراتژیک خود به محیط امنیتی در حال تغییر اطرافش و چشمانداز دستیابی به سلاح اتمی پرداخت.
در یک مقاله مقامات سعودی که در آن سال افشا شد، سه پاسخ احتمالی برای وضعیت جدید مطرح شده بود: دستیابی خود عربستان به سلاح اتمی، ورود به ساز و کاری با یک قدرت اتمی دیگر برای حفاظت از عربستان، و یا پیگیری طرح ایجاد خاورمیانهای عاری از سلاحهای اتمی. به گفته گری سیمور، از همان موقع و پس از حمله آمریکا به عراق بود که تنشهای موجود در روابط آمریکا و عربستان خود را نشان داد. سعودیها از سرنگونی صدام حسین آزرده خاطر بودند و در سالهای پس از آن، زمزمهها در مورد همکاری هستهای عربستان و پاکستان بیشتر شد. در سال 2007، هیأت نمایندگی آمریکا در ریاض متوجه شد که دیپلماتهای پاکستانی درباره اطلاع آمریکا از "همکاری هستهای عربستان و پاکستان" سوال میکنند.
یک مقام ارشد پاکستانی که نمیخواست عین حرفهایش نقل شود، ماهیت کلی توافق – احتمالا نانوشته – کشورش با عربستان را تأیید کرد و با لحنی غرا پرسید: «مگر ما فکر میکردیم سعودیها برای چه آنهمه پول به ما دادند؟ آن پولها که صدقه نبوده است.» یک افسر اطلاعاتی سابق این کشور هم گفت که معتقد است «پاکستانیها قطعا تعدادی کلاهک را به همین منظور کنار گذاشته اند، و در صورت درخواست سعودیها بلافاصله این کلاهکها را در اختیارشان قرار خواهند داد.» سایمون هندرسون، مدیر برنامه جهانی سیاست منطقه خلیج فارس و انرژی موسسه واشنگتن برای سیاست خاورمیانه می گوید، در چند ماه گذشته با بسیاری از مقامات سابق و فعلی صحبت کرده ام، تنها موردی که بر سر آن بحثی واقعی جریان دارد، این است که پاکستان چگونه کمک عربستانیها را جبران خواهد کرد.
برخی فکر میکنند که معامله دو طرف بهصورت پرداخت پول در مقابل تحویل کلاهک خواهد بود، یعنی گزینه اولی که سعودیها در سال 2003 در نظر داشتند؛ بعضی دیگر گزینه دوم را محتملتر میدانند، یعنی ترتیباتی که بر اساس آن نیروهای اتمی پاکستان در عربستان بکار گرفته شوند. گری سیمور که تا چند ماه پیش در کاخ سفید در بطن شبکه اطلاعاتی و سیاستگذاری آمریکا با چنین پرسشهایی سر و کار داشته، معتقد است که پیاده شدن چیزی که او "مدل ناتو" میخواند، محتملتر است. اما سیمور در ادامه میگوید: «من فکر میکنم تحویل حتی چند سلاح اتمی به عربستان اقدامی بسیار تحریکآمیز باشد. من همیشه فکر میکرده ام که اگر پاکستان بخواهد به هرگونه توافقی پایبند باشد، محتملترین گزینه این است که نیروهای مسلح خودش را همراه سلاحهای اتمی و سیستم پرتاب آن به عربستان بفرستد.»
دردسر عربستان برای امنیت جامعه جهانی
دلایل زیادی وجود دارد که عربستان بخواهد کلاهکهای اتمیاش فعلا در پاکستان بمانند. این کار به عربستان امکان میدهد وجود چنین سلاحهایی در خاکش را انکار کند. این گزارشها هنوز تأیید نشده، اما در صورت صحت به آن معناست که توانایی استقرار سلاحهای اتمی در خاک عربستان وجود دارد، و عربستان میتواند با سرعتی بیش از آنچه برخی تحلیلگران قبلا تصور میکردند، کلاهکها را بر یک سیستم موشکی کارآمد و مدرن سوار کند.
عربستان سعودی در قضایای مصر، و پس از سرنگونی دولت محمد مرسی بدست نظامیان، نشان داد که آماده است در مقیاسی بزرگ وارد عمل شود. رفتار عربستان حاوی این پیام برای پاکستان است که اگر همراهی با این کشور باعث از دست دادن کمکهای نظامی آمریکا یا وامهای بانک جهانی شود، ریاض آمادگی جایگزین کردن این کمکها را دارد. . موضوع بمب های اتمی عربستان در خاک پاکستان قبلا هم بیان شده بود اما انتشار آن همزمان با مذاکرات هسته ای ایران و 5+1 در ژنو و پس از سربازدن سعودیها از پذیرش کرسی شورای امنیت احتمال چرخش و حتی طغیان سعودیها را پررنگ تر می کند.
واشنگتنپست در این رابطه مینویسد، پس از چرخش واشنگتن به سمت تهران؛مسوولان امنیتی عربستان سعودی خبر عدم دخالت نظامی آمریکا در سوریه را از طریق گزارشی تلویزیونی مطلع شدهاند و نه از راههای دیپلماتیک متداول میان آمریکا و عربستان. این نکته خود میتواند نشاندهنده شکاف موجود میان مواضع واشنگتن و ریاض باشد. براساس یک گزارش محرمانه عربستانی ها پس از آنکه متوجه شدند آمریکا به جنگنده های فرانسوی در حال عزیمت برای بمباران خاک سوریه فرمان بازگشت داده ، بر ابعاد خشم و کینه آنها افزوده است. اکنون که عربستان از حمایت آمریکا در بحران سوریه ناامید شده است، در اقدامی تازه از پاکستان خواسته است تا به آموزش نظامی شورشیان در حال جنگ با ارتش سوریه بپردازند.
گزارشها حاکی از آن است که عربستان با حمایت مالی خود، در نهایت به دنبال تشکیل ارتشی متشکل از 40 تا 50 هزار جنگجو است تا به نبرد در سوریه ادامه دهند.در نگاه محتاط کشورهای غربی،عربستان در اصل مهد تولد القاعده است و حالا دردسر جنگجویان چندملیتی سلفی در جنگ داخلی سوریه به یک معضل حل نشدنی که می تواند ابعادی هول انگیز برای غرب و به خصوص اروپا به خود بگیرد شده است.
عربستانی ها که امروز حتی ترکیه را به همراه استراتژیک دیگر در کنار خود نمی بینند و با اضطراب در کنار اسراییل آنچه که "معامله بزرگ" ایران و 5+1 نامیده می شود را نظاره می کند و همه این شرایط در کنار ولع ریاض برای در دست داشتن یک بمب اتمی جهت گرفتن امتیاز و ارعاب منطقه همانند آنچه که کره شمالی در خاور دور عمل می کند،محتمل تر می کند. البته آنها در ادامه در صورت گسترش یافتن بحران رابطه با غرب ممکن است از اهرم کاهش صادرات نفت خام نیز استفاده کند.