حسین عبداللهیفر
شنبه(۲۶/۱۱) که روزنامهها روی پیشخوان دکهها قرار گرفتند عضو جدیدی در کنار خود دیدند؛ روزنامهای به نام «آسمان» از خانواده اصلاحطلبان و نزدیک به اعتدالگرایان، که هنوز نیامده، پا به افراط گذاشت و علیه احکام آسمانی قصاص دست به قلم شد و هنوز هفته به پایان نرسیده بود که عمر کاریاش پایان یافت.
«آسمان» تا هفته پیش هفتهنامه بود و این هفته با همان کادر و نویسندگان روزنامه شد ، نخستین شمارهاش خود را اولین روزنامه روزگار اعتدالگرایی معرفی کرد و رویهای کامل افراطی در پیش گرفت. نگاهی به چند شماره اخیر این روزنامه بیانگر تناقض شعار و عمل اصحاب آسمان است.
محمد قوچانی سردبیر روزنامه در اولین سرمقاله خود برای معرفی «آسمان» به عنوان «فرزند روزگار اعتدال» به سه موج اصلاحطلبی در کشورمان اشاره کرد و نوشت: «اولین حرکت اصلاحطلبانه تاریخ معاصر ما در دوره نهضت ملی دکتر مصدق رخ داد که نسل اول اصلاحطلبی ایرانی را ساخت، مشروطهخواهانی که در چارچوب قانون اساسی و مبارزه انتخاباتی و روشهای صلحآمیز، خواهان تحول بودند. این نسبت تا زمان ما نیز تداوم یافته و سیاستمداران صادقی مانند مهندس مهدی بازرگان و مهندس عزتالله سحابی از همین نسل اول اصلاحطلبان ایرانی بودند.»
موج دوم اصلاحطلبی از نظر سردبیر «آسمان»، حرکت اصلاحات در دوره خاتمی بود و درخصوص موج سوم نوشت: «اکنون با ظهور اعتدالگرایی اما خون تازهای در رگ این جریان تحولخواه دمیده شد و اعتدالگرایی به عنوان صورتبندی تازه تحولخواهی سر بر آورده است که چهره شاخص آن دکتر حسن روحانی و دکتر محمدجواد ظریف هستند.»
قوچانی از این نوشتار بلند؛ فلسفه کاری روزنامه آسمان را چنین استخراج کرده است که؛ «ما اکنون دولتی داریم که خود را نه نظریهپرداز، بلکه کارگزار میداند. اکنون فرصت نظریهپردازی است، اکنون زمانه روزنامهنگاری است.»
تیتر اول اولین شماره آسمان هم جنجالی تنظیم شده بود که به «حضور اصلاحطلبان در راهپیمایی 22 بهمن» اختصاص داشت. این تیتر واکنش برخی از روزنامهها با عنوان تأکید بر پرهیز از مصادره جناحی حضور پر شکوه مردم در راهپیمایی 22 بهمن را در پی داشت.
در دومین شماره از آسمان دو گفتوگوی این روزنامه به تطهیر چهره بازرگان پرداخته بود.
در یکی از این گفتوگوها که جای تیتر و تصویر اول روزنامه را گرفته بود به نماز شب بازرگان تصریح داشت و در دیگری از قول شمسالواعظین به شباهتهای بازرگان و روحانی پرداخته بود که میگوید: «در حقیقت وضعیت فعلی میخواهد بگوید که دیگر میخواهد یا میتواند از چهرههای خوشنام تاریخی، آموزههای لازم را بگیرد. آن هم در مقطع فعلی که ایران در پی فضایی سرشار از ادبیات و رفتار خشونتبار، نیاز به سیاستهای اعتدالی و میانهروی دارد.»
تیتر جنجالی دیگر این روز آسمان یکشنبه(۲۷/۱۱) نیز به موضوع رفع حصر سران فتنه مربوط میشد که از قول لاریجانی تیتر زده بود: «شورای عالی امنیت ملی درباره حصر تصمیم سنجیدهای بگیرد.»
روز بعد تیتر اول آسمان جنجالیتر از روزهای پیش بود که روی تصویری تمامقد از محمود دولتآبادی؛ «عبور کلنل از سد سانسور» را تیتر کرده و از چاپ 50 هزار نسخهای رمان «کلنل» نوشته محمود دولتآبادی پس از پنج سال توقیف در نیمه اسفندماه خبر داده بود.
روند افراطیگرایی سهشنبه(۲۹/۱۱) به اوج خود رسید؛ روزی که آسمان در نقل خاطره از هرمیداس باوند، لایحه قصاص را غیر انسانی خواند و نوشت: «دهه 60 دهه جنگ و ناآرامیهای ناشی از جنگ و بمباران بود و این فضا بالطبع در جو دانشگاه هم اثرگذار بود. استادان قدیمی در کنار کسانی که ارزشی بودند و تازه به جمع ما اضافه شده بودند، گاه مشی محافظهکاری پیش میگرفتند و گاه دانشگاه را ترک میکردند. یادم هست که آن زمان آقای نجفقلی حبیبی 12 نفر از استادان را منفصل از خدمت کردند که البته بعضی از آنها بعدها به فضای دانشگاه برگشتند. کسانی چون دکتر ناصر کاتوزیان، دکتر بهنام و یا دکتر جمشید ممتاز، دلیل این کار تا آنجایی که یادم میآید این بود که جبهه ملی علیه لایحه غیر انسانی قصاص بیانیه صادر کرده بودند و این استادان که اکثر رشته حقوق خوانده بودند، بیانیه جبهه ملی را امضا کرده بودند.»
جملهای که توقیف این روزنامه نو رسیده را به دنبال داشت؛ اما این همه عناد با احکام آسمانی نبود. آسمان در همین شماره به بهانه اعدام دو متجاوز به عنف در شیراز و کرج صفحه حقوق امروز خود را به موضوع اجرای حدود و احکام در ملأ عام اختصاص داد و تیتر «ضررش بیش از منفعتش است» را برای گفتوگو با حسین میرمحمد صادقی برگزید و در یادداشتی تحت عنوان «تالی فاسد دارد»، نوشت: «از نظر عملی نیز اجرای علنی مجازاتها تالی فاسدهای مختلفی دارد از جمله اینکه باعث ترس غیر متدینین که فلسفه مجازاتها را نمیدانند، از اسلام میشود و زمینه جذب غیر مسلمانها به اسلام را کاهش میدهد.»