ـ بهار انحرافی
شاید کسی پیدا نشود که به زیبایی بهار معترف نباشد. این فصل، فصل رویش است و باروری، فصلی که در آن رستاخیز، تغییر و تحول حرف اول را میزند. در طول تاریخ شمسی، دو ماه این فصل زیبا، آبستن حوادث مهم و تحولات شگرفی بوده است تا جایی که شعار «ما به خرداد پر از حادثه عادت داریم» توسط عدهای مطرح شد، اردیبهشت و خرداد 90 هم از این قاعده مرموز مستثنی نبود.
ـ اولویت کشور جهاد اقتصادی
حضرت امام خامنهای در نخستین دقایق تحویل سال، سال 90 را به نام «جهاد اقتصادی» نامگذاری کردند. ایشان در سفری که روز اول سال به مشهد مقدس داشتند در جوار حرم مطهر حضرت علی بن موسیالرضا (علیهالسلام) ضرورت نامگذاری این سال را اینگونه تبیین فرمودند: «به نظر صاحبنظران، امروز در این برهه از زمان، مسئله اقتصادي از همه مسائل كشور فوريت و اولویت بیشتری دارد. اگر کشور عزیز ما بتواند در زمینه مسائل اقتصادی، یک حرکت جهادگونهای انجام بدهد، این گام بلندی را که برداشته است، با گامهای بلند بعدی همراه کند، بلاشک برای کشور و پیشرفت کشور و عزت ملت ایران تأثیرات بسیار زیادی خواهد داشت. ما باید بتوانیم قدرت نظام اسلامی را در زمینه حل مشکلات اقتصادی به همه دنیا نشان دهیم؛ الگو را بر سر دست بگیریم تا ملتها بتوانند ببینند که یک ملت در سایه اسلام و با تعالیم اسلام چگونه میتواند پیشرفت کند.»
مقام معظم رهبری با خاطرنشان کردن سرفصل اصلی حرکت مردم و مسئولان تذکر ویژهای هم برای دوری از حاشیهها داشتند، ایشان در این باب فرمودند «یک شرط دیگر این است که کشور به مسائل حاشیهای مبتلا نشود. ببینید، در بسیاری از اوقات یک مسئله اصلی در کشور وجود دارد که همه باید همت کنند و به سراغ این مسئله اصلی بروند؛ باید مسئله کانونی کشور این باشد؛ اما ناگهان میبینیم از یک گوشهای یک صدایی بلند میشود، یک مسئله حاشیهای درست میکنند، ذهنها متوجه آن میشود. این مثل این میماند که در یک مسافرت مهمی، کاروانی، قطاری دارد حرکت میکند، هدفش رسیدن به یک نقطه خاص است؛ ناگهان ذهنها را مشغول کنند به یک چیز حاشیهای در بیابان، از راه باز بمانند، احیاناً امکان ادامه حرکت هم از آنها گرفته شود. مسائل حاشیهای نباید به میان بیاید. مردم ما خوشبختانه قدرت تحلیل دارند، هوشمندند و هوشیارند؛ میتوانند مسائل فرعی و حاشیهای را از مسائل اصلی جدا کنند. توجه شود مسائل حاشیهای کانون توجه افکار عمومی قرار نگیرد.»
ـ وقتی فتنهگران با حاشیهسازی میداندار شدند
امام خامنهای از مدتها پیش نقشه خطرناک دشمن مبنی بر القای حاکمیت دوگانه و اختلافافکنی بین قوا را به مسئولان متذکر شده بودند، این همان خدعهای بود که دشمن به واسطه آن خودیها را گرفتار و زمینگیر کرد. عمق این نقشه شیطانی به سالهای پیش بازمیگردد آنجا که امام خامنهای در سال 87 و نخستین دیداری که با نمایندگان مجلس هشتم داشتند به صراحت در این مورد فرمودند «بدانید ـ البته شماها میدانید، این گفتن ندارد ـ خیلیها هستند که همتشان این است که بین قوای کشور، بین جریانهای تصمیمگیری در کشور نزاع و اختلاف و دعوا ایجاد کنند. ایجاد شکاف و رخنه در بافت یکپارچه فرماندهی کل کشور ـ یعنی همین مجموعه قوای سهگانه که دارند بر امور کشور فرماندهی و حکمرانی میکنند ـ یکی از آرزوهای بزرگی است که سالهاست برای ضربه زدن و شکست دادن جمهوری اسلامی، دشمنان جمهوری اسلامی دارند این نقشهاش را ترغیب میکنند.»
ـ آرزوی دشمنان از دیرباز
ایشان در ادامه بیاناتشان به مسئله القای حاکمیت دوگانه و نقشه دون دشمنان اینگونه اشاره میکنند که «یک روز یادتان هست که بحث حاکمیت دوگانه را صریحاً مطرح میکردند. دیگران میگفتند، یک عدهای هم اینجا طوطیوار آنها را در داخل تکرار میکردند. اصل قضیه مال عناصر بیرون بود، داخل هم از روی غفلت ـ واقعاً باید گفت بیشترین چیزی که بود، غفلت بود ـ همانها را تکرار میکردند. یک وقت هم نمیگویند، به زبان نمیآورند؛ مثل حالا که تصریح نمیکنند به این معنا، اما هدف این هست.»
ـ سوژهای برای جریانسازی
پس از بازگشت رئیسجمهور از سفر کردستان و عدم حضور در دفتر کارش، اخبار ضد و نقیضی از چرایی ماجرا مطرح شد. بعد از چند روز واقعیت ماجرا مشخص شد. ظاهر قضیه اینگونه بود که وزیر اطلاعات استعفا داده و رئیسجمهور با آن موافقت کرده بود اما رهبر معظم انقلاب این موضوع را به مصلحت کشور ندانسته و با آن مخالفت کردند.
ـ غوغای سردرگمیها
روزنامهها و اصحاب خبر در یک سردرگمی مفرط به هر مفری جنگ میآویختند تا خبری از فحوای آنچه رخ داده کسب کنند اما آنچه دچار قحطی شده، خبر موثق بود و در این میان بازار شایعات بشدت گرم! مروری کوتاه بر تیترهای صبح دوشنبه 29 فروردین این سردرگمی را به خوبی نشان میدهد:
روزنامه همشهری خبر را با تیتر «مخالفت رهبر معظم انقلاب با تغییر وزیر اطلاعات» منتشر کرد. روزنامه ملت ما نیز عنوان «مخالفت رهبری با استعفای وزیر اطلاعات» را برای این خبر برگزید. روزنامه روزگار هم تیتر این خبر را در کنار تصویب وزیر اطلاعات در صفحه یک قرار داد و نوشت: «مخالفت رهبر معظم انقلاب با کنارهگیری وزیر اطلاعات». هچنین روزنامه شرق در صفحه نخست خود خبر داد: «با تأکید مقام معظم رهبری، مصلحی وزیر اطلاعات ماند.» روزنامههای خراسان و جوان و تهران امروز در تیتر نخست خود به انعکاس این خبر و بررسی شباهت استعفای وی با وزرای پیشین دولت پرداخته و به خبر مخالفت رهبر معظم انقلاب با این قضیه اشاره کردند. روزنامه کیهان هم تنها خبر استعفای مصلحی را به صفحه اول خود آورد.
چند روز بعد و درست در آستانه ورود دکتر احمدینژاد به نهاد ریاست جمهوری، روزنامه کیهان در سرمقاله خود به قلم حسین شریعتمداری (90/2/10) با عنوان «این تیر و آن کماندار»، منتشر کرد و اطرافیان رئیسجمهوری را انحرافی خواند.
ـ فرمانده کل قوا در میدان دفاع از سردار خود وارد میشود
روز سوم این غائله (90/02/03) است که مقام معظم رهبری وارد گود دفاع از رئیسجمهور شده و در دیدار با هزاران نفر از مردم استان فارس، پس از تعریف معنادار از دولت و شخص رئیسجمهور میفرمایند: «شما ببینید در همین پنج شش روز گذشته سر یک قضیهای که آنچنان هم از اهمیت بالایی برخوردار نبود ـ سر مسئله اطلاعات و امثال اینها ـ چه جنجالی در دنیا راه انداختند. تحلیلها را بردند به این سمت که بله، در داخل نظام جمهوری اسلامی شکاف ایجاد شده است، حاکمیت دوگانه شده است، رئیسجمهور حرف رهبری را گوش نکرده است! دستگاههای تبلیغاتی خودشان را از این حرفهای سست و بیپایه پر کردند.»
ـ گرگهای در کمین نشسته نقاب برداشتند
ایشان در ادامه میفرمایند «ببینید چطور منتظر بهانهاند. ببینید چطور مثل گرگ در کمین نشستهاند که یک بهانهای پیدا کنند، هر جور میتوانند، حمله کنند. میدانند که دولت مشغول تلاش و فعالیت و خدمت است. خب، واقعاً در کشور دارد خدمت انجام میگیرد. هر جا خدمت باشد، هم مردم طرفدار هستند، هم رهبری طرفدار است. ما که راجع به شخص قضاوت نمیکنیم؛ ما کار را، خط را، جهتگیری را ملاک و معیار قرار میدهیم. آنجایی که کار و خدمت و تلاش هست، حمایت ما هست، حمایت مردم هست و بحمدالله امروز کار دارد انجام میگیرد.»
ـ همه تلاش میکنند بخصوص رئیسجمهور
حضرت امام خامنهای در ادامه دولت را مورد تفقد قرار داده و میفرمایند: «مسئولان دولتی هم حقاً و انصافاً دارند تلاش میکنند؛ هم اعضای دولت، هم بخصوص خود رئیسجمهور. اینها شب و روز ندارند؛ من میبینم، من از نزدیک شاهدم. اینها دائم مشغول کارند، مشغول خدمت و تلاشند. خب، اینها برای کشور خیلی باارزش است.»
ـ تقویت مصلحت بزرگتر
مقام معظم رهبری با اشاره به مبحث پیش آمده از یک مصلحت بزرگتر سخن به میان میآورند: «بنده حقیر هم طبق اصول بنا ندارم در کارها و تصمیمهای دولت وارد شوم. خب، مسئولیتها در قانون اساسی مشخص است؛ هر کس مسئولیتی دارد؛ مگر آنجایی که احساس کنم یک مصلحتی دارد تقویت میشود؛ مثل این که در همین قضیه اخیر اینجوری بود؛ انسان احساس میکند یک مصلحت بزرگی دارد مورد غفلت قرار میگیرد، تقویت میشود؛ خب، انسان وارد میشود که جلوی این تقویت مصلحت را بگیرد.»
ـ دستگاههای تبلیغاتی به این آشفتگی دامن نزنند!
ایشان با اشاره به وضعیت نابهنجار سیستم اطلاعرسانی کشور هشدارگونه میفرمایند: «این، مسئله مهمی نیست، نظایرش هم اتفاق میافتد؛ اما مخالفین، دشمنان بیرونی، تریبوندارهای بینالمللی، بوقهای تبلیغاتی از همین مسئله استفاده میکنند برای این که فضای تبلیغاتی را شلوغ کنند. عرض من به عناصر داخلی، به مردم دلسوز، به برادران و خواهرانی که در داخل یا مسائل تبلیغاتی سر و کار دارند، این است که سعی کنند به این آشفتگی کمک نکنند. این که تحلیل بگذارند، یکی از آن طرف، یکی از این طرف، این علیه آن، آن علیه این، برای هیچ و پوچ، چه لزومی دارد؟ نه، دستگاه بحمدالله دستگاه مقتدری است، مسئولان مشغول کارشان هستند، رهبری هم که بنده حقیر هستم با همه حقارت، خدای متعال کمک کرده، ما در مواضع صحیح خودمان محکم ایستادهایم.»
ـ تا من زنده هستم نخواهم گذاشت این حرکت ذرهای منحرف شود
رهبر معظم انقلاب با بصیرت بینظیر خود دغدغه و نگرانی قشر حزبالله را درک کرده و برای بستن در منازعه، معارضه و دلگرم شدن مردم مؤمن نگران پس از این واقعه میفرمایند: «تا من زنده هستم، تا من مسئولیت دارم، به حول و قوه الهی نخواهم گذاشت این حرکت عظیم ملت به سوی آرمانها ذرهای منحرف شود. تا مردم عزیزمان اینجور با شور، با شعور، با بصیرت، با عزم راسخ در میدان هستند، لطف الهی شامل است؛ این را بدانید. تا ما توی میدان هستیم، سایه لطف الهی است. ماها من یک جور، شما یک جور، آن دیگری یک جور، چهارمی یک جور ـ اگر سراغ مسائل شخصی خودمان برویم و اهداف را فراموش کنیم، البته کمک الهی هم کم خواهد شد.»
ـ تقطیع آشکار بیانات رهبری، برآیند ولایتپذیری رسانههای مدعی اصولگرایی
با گذشت کمتر از چند ساعت از بیانات رهبر معظم انقلاب؛ جریان رسانهای خاص و کسانی که توسط آنها مدیریت میشدند با یک تیتر واحد به عمیقتر کردن مسئله رو آوردند، تیتر اغلب رسانههای مدعی اصولگرایی این بود «تا من زنده هستم نمیگذارم نظام از خط خود منحرف شود» این تقطیع آشکار باعث واکنش مستقیم و شدید مقام معظم رهبری شد تا ایشان تنها یک روز پس از این خبط عظیم عکسالعمل نشان دهند و این عمل ضد امنیتی و چالشانگیز را با پاسخ ویژه مواجه کند.
ـ رسانهها! القای دوگانگی و دعوا کردند
ایشان یک روز پس از تحریف سخنانشان در مورد حرکت روز گذشته رسانههای تحریفگر فرمودند: «متأسفانه برخوردی که برخی روزنامهها با این سخنان کردند، به جای القای آرامش در کشور، القای دوگانگی و دعوا را میکرد.» رهبر انقلاب اسلامی خطاب به صاحبان قلم و تریبون خاطرنشان کردند: «نباید به گونهای صحبت و یا مطلبی نوشته شود که القای تنش و درگیری در جامعه باشد زیرا این موضوع، خلاف شرایط کنونی کشور است.»
ـ اما این تازه آغاز ماجرا بود!
پس از تصمیم رئیسجمهور برای بازگشت و ادامه کار، جریانی که خود را حالا شکست خورده میدید و آرزوهای در حال تحقق خود را بر آب مییافت با همه توان سعی کرد فضای حاکم بر کشور را به چالش بکشد لذا در نخستین قدم با تز تخریب بیسند، بحث تهمتهای ماوراءالطبیعه و غیرقابل اثبات را در دستور کار گذاشت. این گونه بود که خط ظهور جنگیران و رمال خواندن دولت، عملیاتی شد و حجم فضای روانی ایجاد شده به سطحی رسید که تعداد غیرقابل باوری از شخصیتهای سیاسی و مذهبی نیز به آن وارد شدند.
ـ مشایی پاسخ داد!
اما پاسخ این همه جنجال و هیاهو سخنانی بود که مهندس مشایی در حاشیه بازدید از خبرگزاری ایرنا به زبان جاری کرد. وی نسبت سحر و جادو دادن به دیگران را روش مخالفان اسلام دانست و گفت: پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآله) هیچگاه نگفت که نگذارید طرف مقابل حرف بزند، گرداش جمع نشوید، سراغش نروید چون سحر میکند در حالی که کفار به همه اعضای خانواده و مردم میگفتند گرد خانه محمد (صلیاللهعلیهوآله) جمع نشوید چون او سحر میکند. وی افزود: پیامبر آنها را متهم به سحر نمیکرد تا مردم بفهمند آنها چه میگویند و سپس نزد او بیایند تا بدانند چه میگوید. همین آمدنها سبب شد که اسلام را بپذیرند. مهندس مشایی با تأکید بر این که باید به صورت منطقی و علمی، سخنان طرف مقابل را نقد کرد، خطاب به تهمتزنندگان گفت: شما چرا اینقدر دستتان در دین خالی است که اگر مشایی سحر میکند، چرا آن را باطل نمیکنید و چرا میترسید؟ یعنی بین شما یک نفر هم پیدا نمیشود بتواند سحر مشایی را باطل کند و احمدینژاد را از سحر نجات دهد؟ پس در همه این سالها چه کار میکردید، چه خواندید؟ چقدر عبادت کردید؟
یادآوری بیانات مقام معظم رهبری در این خصوص بسیار جای تأمل دارد آنجا که در خطبههای تاریخی 29 خرداد 88 خطاب به همه فرمودند: «بنده اینجا در منبر نماز جمعه، در خطبهای که در حکم نماز است، حقایق را باید بیان بکنم... از یک طرف صریحترین اهانتها به رئیسجمهور قانونی کشور شد. حتی از دو، سه ماه قبل از مناظرهها هم این سخنرانیها را برای من میآوردند و من میدیدم یا گاهی میشنیدم؛ تهمتهایی زدند، حرفهایی گفتند؛ به کی؟ به کسی که رئیسجمهور قانونی کشور است، متکی به آراي مردم است. نسبتهاي خلاف دادند، رئيسجمهور مملكت را كه مورد اعتماد مردم است، به دروغگویی متهم کردند! اینها خوب است؟ کارنامههای جعلی برای دولت درست کردند، اینجا آنجا پخش کردند، ما که در جریان امور هستیم، میبینیم میدانیم که اینها خلاف واقع است؛ فحاشی کردند؛ رئیسجمهور را خرافاتی، رمال، از این نسبتهای خجالتآور دادند؛ اخلاق و قانون و انصاف را زیر پا گذاشتند.»
ـ ظهور بسیار نزدیک است!
ماجرای مستند جنجالی ظهور بسیار نزدیک است، فصل دیگری از برخوردها با جریان حامی دولت را رقم زد، وقتی احمدینژاد توسط عدهای جوان مستقل، «شعیب ابن صالح» معرفی شد. بعضی نیز طبق معمول آسمان و ریسمان را به هم گره زدند تا ثابت شود این کار هدفی انتخاباتی را دنبال میکرده است اما در نهایت با آزادی متهمان و اثبات نشدن اتهامات سرنوشت این پروندهها در هالهای از ابهام باقی ماند.
ـ دفاع احمدینژاد از مهندس مشایی
احمدینژاد بعدها درباره اظهارنظرهای مختلف درباره مسائل مالی و انحرافات فکری یار دیرین خود مهندس مشایی گفت: «اگر اینها یک برگ تخلف از آقای مشایی داشتند در بوق و کرنا میکردند. مطالب اخیر هم که منتشر شده سندسازی است.» وی درباره مشایی اضافه کرد: «من آقای مشایی را 25 سال است که میشناسم و او را فردی مؤمن و باتقوا میدانم. رئیسجمهور همچنین گفت برخیها در چند وقت اخیر شایعه کرده بودند احمدینژاد میخواهد استعفا بدهد! اینها گمان کردهاند که الآن وقت تقسیم غنائم است، در حالی که من به همه اعلام میکنم مثل کوه ایستادهام و تا روز تنفیذ بعدی با جدیت به کار ادامه خواهم داد.
ـ احمدینژاد به تهمت جنزدگی پاسخ میدهد
رئیسجمهور بعدها در میان حامیان خود به برخی از مسائل بهار 90 پاسخ داد که قسمتی از آن به این شرح است: «بعضیها آنقدر خود را مطلق کردهاند که فکر میکنند همه هفت میلیارد نفر جمعیت دنیا جهنمی هستند و فقط او بهشتی است و این از نشانههای سقوط اوست.» «یکی از دوستان پیش من آمد و گفت تو طلسم شدهای. گفتم خوب، من تسلیم. بیایید با هم این طلسم را بشکنیم. گفت نمیشود. ما پیر این کار را پیدا کردهایم. او میگوید طلسم خیلی سخت است و نمیتوان آن را شکست. ممکن است به خودمان برگردد و ما را بکشد. او میگفت فلان آقا را عزل کن فلاني را نصب کن. گفتم استدلال شما برای طلسم شدن من چیست؟ گفت همین که اینها را عزل نمیکنی...»
ـ من خاک پای مردم ایران هستم
رئیسجمهور در بخش دیگری از سخنان خود گفت: «برخی هم اینگونه عنوان میکنند که من را طلسم کردهاند! خب بیایید طلسم من را بشکنید تا همه راحت شوند!» آن افرادی که گفتند را دستگیر کردند، دیگر بگذارید ما کار کنیم! دولت فقط به فکر خدمت است. ما میخواهیم این بحث را ختماش کنیم، آنها نمیخواهند. احمدینژاد ادامه داد: «من نه بچه خان هستم، نه بچه سرمایهدار، نه شعیب ابن صالح! من خاک پای مردم هستم.» رئیسجمهور همچنین در بخش دیگری از سخنانش بار دیگر با اشاره به تبعیت خود از ولیفقیه تأکید کرد که با وجود ولایت در کشور بنبستی وجود ندارد. وی در پایان خاطرنشان کرد: «برخی میخواهند من را بزنند، اما من که گفتهام زمین خورده خدایی هستم پس بگذارند کارمان را بکنیم.»
اما فصلالخطاب بهار داغ 90 بیانات امام خامنهای در مراسم بزرگداشت سالگرد رحلت حضرت امام(ره) بود که به شاخصههای آنچه دیگران «انحراف» نامیدند، پرداختند.
ـ عدول از ارزشها به نام عقلگرایی انحراف است
ایشان در این بخش از بیانات خود فرمودند: «اگر کسی یا جریانی بخواهد به نام عقلگرایی، از ارزشهای اسلامی و انقلابی عدول کند، این انحراف است. اگر کسی بخواهد به وسیله عقلگرایی، در مقابل دشمن بیتقوایی به خرج بدهد، وابستگی به وجود بیاورد، این انحراف است، این خیانت است. آن عقلانیتی که در مکتب امام بزرگوار ما هست، اقتضا نمیکند از خدعه دشمن غافل شویم، از کید او غافل شویم، از نقشه عمیق او غافل شویم، به او اعتماد کنیم، در مقابل او کوتاه بیاییم. هر چه که انسان در مقابل دشمن کوتاه بیاید، پشتوانه عظیم معنوی در درون کشور و درون ملت را از دست خواهد داد.»
ـ اگر به نام عدالتخواهی و انقلابیگری بیاخلاقی کنیم، منحرف شدهایم
ایشان در ادامه افزودند: «همینطور در نقطه دیگر اگر به نام عدالتخواهی و به نام انقلابیگری، اخلاق را زیر پا بگذاریم، ضرر کردهایم؛ از خط امام منحرف شدهایم. اگر به نام انقلابیگری، به نام عدالتخواهی، به برادران خودمان، به مردم مؤمن، به كساني كه از لحاظ فكري با ما مخالفند، اما ميدانيم كه به اصل نظام اعتقاد دارند، به اسلام اعتقاد دارند، اهانت کردیم، آنها را مورد ایذاء و آزار قرار دادیم، از خط امام منحرف شدهایم. اگر بخواهیم به نام انقلابیگری و رفتار انقلابی، امنیت را از بخشی از مردم جامعه و کشورمان سلب کنیم، از خط امام منحرف شدهایم.»
ـ اگر مخالفمان را زیر پا له کردیم، منحرف شدهایم
ایشان در ادامه با اشاره به وجود آرا و عقاید مختلف در کشور و نظام اضافه کردند: «اگر چنانچه یک عنوان مجرمانهای بر یک حرکتی، بر یک حرفی منطبق شد، این عنوان مجرمانه البته قابل تعقیب است؛ دستگاههای موظف باید تعقیب کنند و میکنند؛ اما اگر عنوان مجرمانهای نباشد، کسی است که نمیخواهد براندازی کند، نمیخواهد خیانت کند، نمیخواهد دستور دشمن را در کشور اجرا کند، اما با سلیقه سیاسی ما، با مذاق سیاسی ما مخالف است، ما نمیتوانیم امنیت را از او دریغ بداریم، عدالت را دریغ بداریم؛ «ولا یجرمنّکم شنئان قوم علی الا تعدلوا». قرآن به ما دستور میدهد و میگوید: مخالفت شما با یک قومی، موجب نشود که عدالت را فرو بگذارید و فراموش کنید. «اعدلوا»؛ حتی در مورد مخالف هم عدالت به خرج دهید. «هو اقرب للتّقوی»؛ این عدالت، نزدیکتر به تقواست. مبادا خیال کنید تقوا این است که انسان مخالف خودش را زیر پا له کند؛ نه، عدالت ورزیدن با تقوا موافق است. همه هوشیار باشیم، همه بیدار باشیم. این بُعد هم نباید ابعاد دیگر را در سایه قرار بدهد.»
فصل دوم ـ تابستان داغ
عبور مکرر از بیانات مقام معظم رهبری و بداخلاقیهای سیاسی توسط برخی از خواص و نشریات، علیرغم تأکید مقام معظم رهبری، در تابستان نیز ادامه یافت، ماجرای مستند ظهور بسیار نزدیک است و برخی مسائل حاشیهای دیگر باعث شد تا برخی ارگانها و نهادهای حاکمیتی بنا بر اقتضائات دست به برخی اقدامات بزنند که واکنش مقام عظمای ولایت را در پی داشت.
ولی امر مسلمین، ششم تیرماه 90 در دیدار با مسئولان قوه قضائیه همگان را از انجام بسیاری کارهای مضر نهی کردند:
«به هرکسی ممکن است یک اتهامی وارد شود. تا وقتی که از طریق قانونی جرم ثابت نشده است، نه در خود قوه، نه در بیرون قوه، نه در تریبونها و منبرهای رسمی، نه در وسایل ارتباط جمعی، کسی حق ندارد آبروی یک مسلمانی را ببرد؛ این بسیار مسئله مهمی است. بعضی اوقات انسان میبیند روی قوه قضائیه فشار میآورند که آقا افشا کنید. نه آقا، هیچ لزومی ندارد افشا کردن.»
ـ اتهام نزنید، افکار عمومی تفکیک نمیکند
ایشان در قسمتی دیگر از بیاناتشان فرمودند: «قطعاً نبایستی کسی را در معرض قرار داد؛ در معرض اتهام هم نباید قرار داد؛ چون وقتی گفتید متهم است، افکار عمومی تفکیک نمیکند بین متهمی که هیچ گناهی نکرده است با آن کسی که شواهدی بر گناه او وجود دارد. حتی بعداز اثبات جرم هم چه لزومی دارد؟ عرض کردم، مگر یک موارد خاص؛ «ولیشهد عذابهما طائفة من المؤمنین» چند مورد اینجوری داریم».
«حتی اگر چنانچه فرض کنیم یک نفری جرمی هم کرده است، این جرم در دادگاه صالح اثبات هم شده است، این شخص به مجازات محکوم هم شده است ـ فرض کنید رفته زندان ـ چه لزومی دارد ما اسم او را در روزنامهها منتشر کنیم تا بچه این آدم که دارد مدرسه میرود، دیگر رویش نشود مدرسه برود؟ چه اشکال دارد که این مدت زندانش را بگذراند، بیاید بیرون، خودش و خانوادهاش زندگی عادیشان را ادامه دهند؟ خب، جرمی کرد، مجازات شد، تمام شد دیگر. باید حتماً آبروریزی بشود؟»
ـ داستان خاتون
شاید مهمترین اتفاقی که تابستان 90 را داغتر از بهار کرد انتشار یک نشریه فرهنگی توسط مؤسسه مطبوعاتی ایران بود. «خاتون» طی یک فعالیت مستمر و شبانهروزی توسط جمعی از فرزندان انقلابی ایران تهیه شد که در آن اختصاصاً به بحث حجاب از منظر جذب حداکثری پرداخته شده بود اما متأسفانه برخی که این انتشار را معادل گشودن یک باب تازه برای دولت میدانستند بلافاصله حملات خود و تحریف و شانتاژ مسائل را شروع کردند.
همزمان با انتشار ویژهنامه خاتون بداخلاقیهای سیاسی مخصوصاً از سوی برخی خواص به اوج خود رسید و موجی از تخریب اذهان را در خصوص یک موضوع کاملا فرعی با خود به همراه آورد. سیل پیامکهای ارسالی تنها پس از گذشت چند ساعت از انتشار یک ویژهنامه 260 صفحهای تنها یک ضرباتی بود که منجر به تخریب اذهان شد و شاید برخی از خواص که در خصوص این ویژهنامه نظرهای خاص داده بودند، حتی فرصت نکرده بودند که یک ورق از آن را بخوانند.
ـ سونامی تخریب بدون تأمل
نگاهی گذرا به آنچه در مورد خاتون گفته شده، خالی از لطف نیست.
ـ حاج منصور ارضی در اوج روضه سحری خود در مسجد ارک در میان هزاران نفر از مناجاتکنندگان گفت: خداوندا مرگ کسانی را که در روزنامه ایران به چادر و حرمت آن که از حضرت زهرا(س) میباشد بیاحترامی کردند، برسان.
ـ حجتالاسلام احمد سالک در گفتوگو با خبرنگار مهر، ضمن تشریح مباحث مطرح شده در جلسهای که با حضور حضرات آیات مهدویکنی و یزدی دبیر کل جامعه روحانیت مبارز و رئیس جامعه مدرسین حوزه علمیه قم برگزار شد، اظهار داشت: جلسه شورای مرکزی با اکثریت اعضا برگزار شد و اطلاعات و اخبار روز مورد بحث و بررسی قرار گرفت. وی مهمترین موضوعی که در جلسه شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز مطرح شد را انتشار ویژهنامه خاتون دانست و با بیان این که اعضا به انتشار مطالب این ویژهنامه که در آن به حجاب و چادر اهانت شد واکنش نشان دادند، گفت: معتقدیم این مطالب یک روزه منتشر نشده چرا که برای این مطالب یکی دو سال فعالیت صورت گرفته، ضمن آن که این ویژهنامه کماکان منتشر میشود چون تاکنون خاتون 1 منتشر شده است و این احتمال میرود که شمارههای بعدی نیز منتشر شود.
ـ کیهان از پشت پرده ویژهنامه خاتون گفت
کیهان طبق معمول با اسناد متقن و البته موجود پشت پرده خاتون را برملا کرد: «جریان انحرافی به گواهی اسناد و شواهد موجود که کیهان بارها به آن پرداخته است، تنها در قد و قواره و حد و اندازه پادوهای اجارهای سرویسهای اطلاعاتی بیگانه و در پیوند پنهان ـ و امروزه آشکار ـ با جریان فتنه 88 قابل ارزیابی است. آیا میتوانید یک نمونه ـ تأکید میشود که فقط یک نمونه ـ از مواضع و عملکرد چند ساله جریان انحرافی را آدرس بدهید که با فتنه 88 و مدیران بیرونی فتنه یاد شده، هماهنگ و همسان نبوده است؟!»
ـ اما ماجرا از زبان منصفان شنیدنی است
در همین رابطه مطالعه وبلاگ دکتر یامینپور در رابطه با ویژهنامه خاتون خالی از لطف نیست، وی در این خصوص نوشت: «دیروز صبح بیدار شده و نشده، پیامکهایی با مضمونهای مشابه از سوی سایتهای خبری به دستم رسید در محکوم کردن ویژهنامهای به نام «خاتون» که گفته بودند منتسب به جریان انحرافی است. حرفهایی از قول علیاکبر جوانفکر و مهدی کلهر در پیامکها آمده بود که سکر و خوابآلودگی ماه رمضان را از سرم پراند. بعدتر هم رفقا زنگ زدند و نخوانده از من خواستند که در رد و نقد آن یادداشت و مقاله بنویسم.
این یک نشریه ضد دینی و ضد اسلامی است که از نخستین ساعات روز موضوع فحاشی همه قرار میگیرد و هنوز ظهر نشده علیه آن اعلام جرم میشود! شما پاسخ میدهید: چگونه یک نشریه 260 صفحهای هنوز 10 صبح نشده به محور اصلی یک هجمه رسانهای بدل میشود؟ چند نفر آن را خواندهاند؟ و چند نفر نهایتا فرصت تحلیل محتوای آن را داشتهاند؟ آیا این هجمه و موضعیگری عادی است؟!»
ـ وی در مورد تهمتها اینگونه ادامه میدهد
آنچه درباره علیاکبر جوانفکر آمده بود دروغی بیش نبود. مصاحبه کلهر را هم با دقت خواندم. مواضع کلهر درباره تهاجم فرهنگی غرب، تحقیر فرهنگ برهنگی، لزوم اطاعت از قانون حجاب، تأکید بر عمل دقیق به شریعت و رسالههای عملیه، حیثیت لباس ایرانی و اسلامی و حقوق زن سعی شده بنابر فهم دینی بخصوص فهم شهید مطهری ارائه شود، حتی انقلابیتر و دینیتر از آنچه از کلهر انتظار داشتم. نسبت دادن آن حرفها به کلهر بیانصافی، ظلم و حتی افتراست. در مورد آمدن چادر سیاه تحت تأثیر مجالس شبانه انگلیسی حرفهایی تاریخی زده شده که اشتباه برانگیز است ولی اصل حجاب و چادر زیر سئوال نرفته است. (هرچند بهتر بود با این صراحت گفته نمیشد تا امکان سوءاستفاده فراهم نشود) ولی در مجموع جملات تقطیع شده متن مصاحبه یک اجحاف تمام عیار است. فهم جملات در کانتکست باید صورت گیرد و نه در یک پیامک چند کلمهای. (رفقا در این مورد ذهنخوانی کردهاند که من نمیکنم).
تابستان داغ 90 آبستن حوادثی بود که بار خود را در پائیز برگریز انحرافی نمایان کرد! بحث تخلف بانکی که رسانهها آن را به فاجعهبارترین ضربه به اقتصاد کشور تبدیل کردند، اصلیترین حاشیهای بود که افشای آن با هدف بر زمین زدن دولت رسانهای شد.
ـ خزان انحرافی
پس از بهار و تابستان نوبت به خزان انحرافی رسید. آنچه به عنوان دستمایه اصلی برای زمین زدن جریان انحرافی! کشف شده بود یکباره به منصه ظهور رسید. ماجرا از کنفرانس خبری رئیس بانک صادرات در خصوص کشف یک اختلاس بینظیر آغاز شد و در ادامه واژه «اختلاس 3000 میلیاردی» پتکی شد که باید دولت را از پا میانداخت.
ـ بمبی با 13 صفر!
ماجرا از جایی شروع شد که محمد جهرمی رئیس وقت بانک صادرات با برگزاری یک کنفرانس خبری از وقوع تخلفی مالی که او نامش را اختلاس گذاشت، خبر داد. صبح روز شنبه انفجار این خبر کشور و حتی دنیا را لرزاند. آنچه بیش از همه حیرتآور شد انتساب این تخلف به جریانی بیسر و ته به نام انحرافی بود! روزنامههای مدعی اصولگرایی کار را به جایی رساندند که در گزارشات خود رسماً نوشتند قرار بوده این پول در هزینههای انتخاباتی استفاده شود!
ـ دروغهای نجومی
اختلاس 3 هزار میلیاردی علاوه بر کلیدواژهای است که با سال 90 گره خورده است اما دروغهای نجومی که پیرامون این حقیقت، ساخته و بافته شد و منتسب کردن آن به جریانی که از شدت بی سر و تهی ظرف دروغی بود، هرچند این دروغ و تهمت به بزرگی 3 هزار میلیارد تومان باشد. در حالی که پرونده اختلاس تازه برملا شده بود و هنوز اطلاعات کافی پیرامون ابعاد این فاجعه قابل ارزیابی نبود، عدهای این فرصت استثنایی را غنیمت شمرده و در کمتر از چند ساعت، تئوریهای عجیب و غریب مکتوب و منتشر شد.
در این زمینه کیهان طبق معمول سردمدار قافله بود، روزنامهای که همواره با «اسناد موجود» و هیچگاه رونمایی نشده به میدان خیالپردازی گام نهاده و بیواهمه یک مجموعه را به تیغ تهمت هلاک گرفتار کرده، در ستون خبر ویژههای 27 شهریور خود نوشت: «بنابر گزارشهای موجود در اختیار کیهان جریان انحرافی که هم اکنون بشدت از حجم و عمق اسناد کشف شده در پرونده فساد 3 هزار میلیاردی بهت زده و نسبت به سرنوشت خود نگران است، در تازهترین طراحی انجام شده تصمیم گرفته از دو سفر رئیسجمهور یکی از اردبیل ـ که انجام شد ـ و دیگری به نیویورک برای لاپوشانی افتضاح به بار آمده استفاده کند. همانطور که اکنون کاملاً آشکار شده این جریان در استفاده از سفر اردبیل برای به حاشیه بردن این خبر هولناک ـ یا به تعبیر یکی از لیدرهای این جریان تبدیل تهدید به فرصت ـ کاملاً شکست خورده است چرا که اظهارات شتابزده و عصبی رئیسجمهور در این سفر جز به وجود آوردن این سؤال که چرا وی خود در برخورد با این فساد پیشقدم نشده حاصلی نداشته است. درباره سفر نیویورک نیز اطلاعات موجود نشان میدهد این جریان در صدد آن است که با ایجاد بمبهای خبری و حرکات پر سر و صدا، وضعیتی به وجود بیاورد که در آن خبر فساد 3 هزار میلیاردی از ذهن افکار عمومی پاک شود.»
این گرا کافی بود تا موجی از اظهارات بی پایه و اساس موضوعات کاملاً بیربط را کنار هم چیده و فرضیات محال را به عنوان مسلمات به کام جامعه لبریز کنند.
ـ کار جریان انحرافی است
در همین زمینه کیهان طی گزارش دیگری مینویسد: «امیرمنصور آریا طی فرایندی که بدان اشاره میشود، بدون رعایت مراحل قانونی و از محل همین سوءاستفادههای مالی با پشتیبانی برخی مقامات دولتی وابسته به جریانی انحرافی، از محل دریافت وام از بانک صادرات به چنان ثروت سرشاری میرسد که اقدام به اخذ مجوز از بانک مرکزی برای بانک آریا مینماید که با افشاگریهای کیهان و ورود نهادهای نظارتی به موضوع، بانک مرکزی ناگزیر به ابطال مجوز وی میشود.»
ـ میخواهند هزینه انتخابات کنند
علی یوسفپور، صاحب امتیاز روزنامه سیاست روز در گردهمایی هفتگی جامعه انجمنهای اسلامی اصناف و بازار که در مسجد امام خمینی بازار برگزار شد، ماجرا را پیچیدهتر کرد و حرف اصلی را بدون روتوش بیان داشت. وی با انتقاد از عملکرد بانک مرکزی در جریان اختلاس 3 هزار میلیارد تومانی صراحتاً گفت: «قطعاً قسمتی از این پول قرار است برای پیشبرد تفکر جریان انحرافی در انتخابات مجلس آینده هزینه شود.»
در همین زمینه علیرضا زاکانی، نماینده مردم تهران در نخستین همایش جبهه متحد اصولگرایان یزد به تبیین رقبای جبهه متحد اصولگرایان پرداخت که ماجرا را جالب کرد. وی در این همایش گفت: «جریان انحرافی برای هر نماینده بین یک تا سه میلیارد تومان اعتبار در نظر گرفتهاند و در مجموع قصد دارند. تا با صرف 900 میلیارد تومان، حداقل 150 کرسی مجلس را در دست بگیرند.» او تأکید کرد: «گروه انحرافی اندکاند ولی در تعیین سرنوشت انتخابات مؤثر هستند.»
زاکانی هیچگاه سندی برای حرف خود ارائه نکرد، اما نتیجه انتخابات و راه یافتن افرادی که دوستان جناب زاکانی آنها را عضو جبهه متحد یا پایداری مینامند به مجلس، تحلیل و خبر نادرست تهمتزنندگان را آشکار ساخت تا فصل دیگری از تهمتهای بیحد و مرز مدعیان اصول بر باد برود.
ـ از دو ماه قبل باخبر بودیم!
30 شهریورماه آیتالله صادق آملیلاریجانی رئیس قوه قضائیه اعلام کرد: «اختلاس اخیر را نمیدانیم اختلاس است یا نه باید تا انتها پیگیری کنیم. از مسئولان هم میخواهیم فرافکنی نکنند ولی آنچه مشخص است این است که این فساد در دولت رخ داده و اگر در قوه قضائیه هم بود کوتاه نمیآمدیم البته در مورد پرونده فساد اخیر باید بگویم که از دو ماه قبل باخبر بودیم.»
4 مهرماه، حجتالاسلام محسنیاژهای برای نخستین بار ابعاد مختلف پرونده اختلاس سه هزار میلیاردی و دست داشتن بانک ملی، بانک صادرات و شرکت امیرمنصور آریا را در نشست خبری رسانهای کرد. وی همچنین اعلام کرد: احتمال دست داشتن افراد با نفوذ در این پرونده وجود دارد.
اما تنها چند هفته بعد در 7 آذرماه، حجتالاسلام محسنیاژهای حرفهای گذشته خود را رد کرده و در نشست خبری اعلام کرد: مبلغ این تخلف یک هزارو 700 میلیارد تومان بوده است!
ـ سکوت دولت همیشگی نخواهد بود
احمدینژاد در سفر به اردبیل به این ماجرا به طور گذرا اشاره کرد، ایشان در این مورد گفت: «عدهای با استفاده از ضعف نظارتی در بانکی که خصوصی شده، رقم بالایی را تحت عناوین گوناگون وام و اعتبار برای احداث کارخانه و بنگاههای اقتصادی دریافت کردهاند. البته این که فردی برای احداث مجموعههای اقتصادی وامی دریافت کند، هیچگونه اشکالی ندارد اما باید هر کس به اندازه ظرفیت و تواناییاش از حق دریافت وامهای کلان برخوردار باشد و اعطای وام کلان باید براساس ظرفیت و توانایی دریافتکننده آن باشد. رئیسجمهور با اشاره به مباحثی که اخیراً پیرامون نقش یک جریان نزدیک به دولت در بیسابقهترین اختلاس تاریخ کشور مطرح شده گفت: بدخواهان باید بدانند که سکوت دولت همیشگی نخواهد بود.»
ـ مفسدان را معرفی کنید
محمود احمدینژاد در جمع مردم اردبیل افزود: اصلاً خود بنده به بانک مرکزی گفتم جریان سوئی جلو میرود و یک گروهی به نام تأسیس بانک کارهای خلافی میکنند. رئیسجمهوری که پیش از این از ارائه فهرست 200 نفره مفسدان اقتصادی به قوه قضائیه خبر داده بود، این بار از رئیس قوه قضائیه درخواست کرد مفسدان اقتصادی درگیر در این پرونده بزرگ اختلاس را تحت هر عنوان و در هر لباس مقدسی که در دولت یا مجلس یا بخشهای دیگر حضور دارند دستگیر، مجازات و به ملت معرفی کنند.
ـ رئیس قوه قضائیه وارد میشود!
پس از مدتها اتهامزنی بیپایه و اساس به دولت و با کنار رفتن غبارها، در حالی که دیگر حرف و حدیثی از اتهام به دولت باقی نمانده بود آیتالله صادق آملیلاریجانی رئیس قوه قضائیه بالاخره در مقابل حرافان ایستاد و گفت: بزرگنمایی کردن چنین پروندههایی در رسانهها و اظهارنظرهای غیرواقعی و غیرقانونی موجب برهم زدن رویه رسیدگی قضایی اعلام میشود. حتی خود من به عنوان رئیس قوه قضائیه تا زمانی که تمام حقایق این پرونده روشن نشده و پیگیریهای قضایی به سرانجام نرسیده است نمیتوانم به صراحت اعلام کنم که سه هزار میلیارد اختلاس شده است. رسانهای کردن یک اتهام و بزرگنمایی آن موجب مخدوش شدن تحقیقات قضایی میشود و این نه به نفع دستگاه قضایی و نه به نفع نظام و نه به نفع مردم است.
ـ ابعاد فاجعه دامنگیر میشود
با پیشرفت کردن تحقیقات پای بسیاری از افراد ذینفوذ به پرونده باز شد، از فرار مشکوک خاوری به عنوان یک شاه مهره کلیدی تا عدم مطرح شدن نام محمد جهرمی به عنوان کسی که این تخلف در بانک زیرمجموعه وی رخ داده بود، فراخواندن برخی نمایندگان مجلس و برخی نهادهای دیگر موضوع دادگاه را به کلی دچار تحول کرد تا غوغاسالاران رسانهای ماجرا را فیصله دهند.
ـ باز هم پای آقازادهها وسط بود!
خبرنامه دانشجویان ایران در این مورد نوشت: نصرالله کوهی در گفتوگو با خبرنگار سیاسی «خبرگزاری دانشجو»، مطرح کرده که همانطور که یکی از ویژگیهای اصولگرایي پیرو ولایت فقیه بودن است و این شاخصه یعنی آن که نمایندگان به دنبال قدرتطلبی از راه غیر حلال نروند، متأسفانه شنیده شده که فرزندان سه تن از نمایندگان جدید مجلس در اختلاس سه هزار میلیاردی نقش داشتهاند. اما این موضوع مغفول ماند که فرزندان برخی اشخاص حقوقی که مستقیم در رسیدگی به پرونده فساد دخالت داشتند هم در این موضوع درگیر بودند!
ـ اما سند ربط انحرافیها! با این تخلف چه بود!؟
بعدها و در دادگاه 29 بهمن 90، در حالی که دیگر خبری از جریان انحرافی نبود نخستین جلسه دادگاه برگزار شد و هیچ رسانهای دیگر نامی از انحرافیون نبرد.
در این میان قطعاً نمیتوان به راحتی از کنار ماجرای هجوم نیروهای امنیتی و انتظامی به روزنامه ایران گذشت که بهانه رسانهای خوبی به ضد انقلاب و اپوزیسیون داد تا مدتها از نقض حقوق خبرنگاران و روزنامهنگاران در ایران سخن بگویند. ماجرای تعرض به روزنامه ایران البته همراه با ابعاد مختلفی بود که همچنان قصد بازگو کردن آنان را نداریم.
ـ فصل مرگ عملیات رسانهای علیه دولت
واکاوی دوباره رفتار تئوریسینهای القای حاکمیت دوگانه و صبوری یاران احمدینژاد بالاخره باعث بروز حوادثی شد که ریزش نیروهای معارض را رقم زد و به رسوایی هر چه بیشتر مدعیان اصول و انحرافیابها منجر شد.
آنچه بیش از هر زمان دیگری عنایت ویژه مردم را به خود جلب نموده، رفتار دوگانه تئوریسینهای القای حاکمیت دوگانه است که در نوع خود تجانسی عجیب را با خود به همراه دارد.
ـ بحرانزا و بحرانزی بودن! مسئله چه بود؟!
در حالی که کشور در سال 90 بیسابقهترین حالت ثبات و آرامش را تجربه میکرد عدهای با بهانهتراشی و فرار به جلو وضعیت کشور را دچار تلاطم و مسئله کردند، درست برخلاف نص صریح بیانات حضرت امام خامنهای که آنها را از چنین خیانتی برحذر داشته بود. اینگونه بود که مقام معظم رهبری در 14 بهمنماه دوباره به این موضوع اشاره کردند: «در کشوری که کاملاً آرام و امن است و دستگاهها و مردم در حال کار و تلاش هستند، بحرانی وجود ندارد اما دشمنان و غافلان مدام از آن حرف میزنند...»
ـ مسئولان منحرف نشدهاند
پس از حدود یک سال مانور جریان معارض دولت و منحرف خواندن نزدیکان رئیسجمهور، مقام معظم رهبری دوباره در همین روز به صراحت این موضوع را رد کرده و فرمودند: «امروز شعارهای انقلاب همان شعارهای اول انقلاب است، شعارها نیز همچون علامت اشاره به اهداف است و هنگامی که شعارها تغییر نکرده باشند، این به معنای منحرف نشدن مسئولان و مردم از صراط مستقیم انقلاب است...»
این موضوع زمانی بهتر عیان میشود که به گذشته نه چندان دور نگاهی دوباره کنیم. امام خامنهای 6 ماه پیش در دیدار جمعی از دانشجویان 1390/5/19 فرمودند: «مردمی بودن، متکی به ایمان مردم، عقاید مردم و انگیزههای مردمی و عواطف مردمی، جزو پایههای اصلی انقلاب است. این خط ادامه پیدا کرده؛ این خط انحراف پیدا نکرده، این خط زاویه نخورده. امروز سی و دو سال از انقلاب میگذرد؛ این خیلی حادثه مهمی است.»
حاصل یک سال تخریب دولت اما تنها به حساب کسانی واریز شد که میخواستند آرزوی دیرینه مقابله حزباللهی با حزباللهی را محقق شده ببینند.