صفحه نخست >>  عمومی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۲۸ ارديبهشت ۱۳۹۳ - ۰۸:۵۱  ، 
کد خبر : ۲۶۶۸۷۸

نفوذ رژیم صهیونیستی در شاخ افریقا(قسمت اول)

در شرایط کنونی منطقه، صهیونیست ها، حضور در کشورهای آفریقایی به ویژه شاخ آفریقا را جهت تداوم حیات منازعه آمیز خود مناسب می دانند که علاوه بر منافع اقتصادی با هدف ایجاد منازعه بین کشورهای مسلمان و مسیحی آنجا نیز دنبال می شود

پایگاه بصیرت؛ گروه بین الملل: در بحبوحه تحولات خاورمیانه، در حالی که اوضاع منطقه به ضرر رژیم صهیونیستی در گذر است، صهیونیست ها، حضور در کشورهای آفریقایی را زمینه مناسبی جهت خروج از انفعال و تداوم حیات منازعه آمیز خود می دانند. نباید فراموش کرد که حیات اسرائیل بر ایجاد منازعه و درگیری استوار است. این روزها اخبار زیادی از توسعه نفوذ صهیونیسم در کشورهای شاخ آفریقا شنیده می­شود؛ نفوذی که علاوه بر منافع اقتصادی با هدف ایجاد منازعه بین کشورهای مسلمان و مسیحی این منطقه نیز پی گیری می شود. گروه بین الملل بصیرت در چند مقاله متوالی، ابعاد بیشتری از این موضوع را تشریح می کند:

منطقه شاخ آفریقا متشکل از کشورهای سودان، اتیوپی، اریتره، جیبوتی و سومالی است که از نظر موقعیت جغرافیایی یکی از مهم ترین مناطق استراتژیک جهان به شمار می آید. این اهمیت ناشی از برخورداری منطقه از پارامترهای مهمی نظیر احاطه بر دریای سرخ و تنگه باب المندب به عنوان گلوگاه ارتباطی اقیانوس هند به دریای مدیترانه و قاره اروپا، دروازه ورود آسیا و خاورمیانه به افریقا، محل تلاقی تمدن های خاورمیانه و افریقا و خاستگاه رشد و گسترش فرهنگ اسلامی – افریقایی می باشد. به همین دلیل این منطقه همواره یکی از کانون های نفوذ قدرت های بزرگ به ویژه در دوران نظام دو قطبی و جنگ سرد بوده است. علاوه بر این منطقه شاخ افریقا برخلاف میزان و وسعت آن، بحران های سیاسی و امنیتی زیادی را در خود جای داده است که می توان به بحران های داخلی این کشورها همانند سودان ( دارفور )، سومالی ( الشباب ) و تنش های مرزی این کشورها با یکدیگر ( اتیوپی با اریتره، اریتره با جیبوتی، سودان با اتیوپی، اتیوپی با کنیا ، سومالی با اتیوپی و ...) اشاره کرد که گاه به درگیری های نظامی شدید نیز منجر شده است. استراتژی آمریکا و رژیم صهیونیستی در شاخ افریقا بر اصل قرار دادن اریتره و اتیوپی به عنوان عامل بازدارنده در برابر رشد اسلامگرایی در کشورهای این سو و آن سوی باب المندب و همچنین کشورهای حوزه رود نیل در جنوب سودان استوار شده است.

رژیم صهیونیستی و آمریکا برای عملیاتی کردن این موضوع به تشکیل چند حکومت کوچک و ضعیف در منطقه و برپایی آشوب در کشورهایی مانند سومالی، سودان و اریتره اقدام می کنند. به کارگیری اتیوپی به عنوان پایگاهی از سوی آمریکا و رژیم صهیونیستی و نیز برقراری روابط میان کشورهای شاخ افریقا و رژیم صهیونیستی از دیگر اهداف صهیونیسم در این منطقه استراتژیک به شمار می رود.

اهداف رژیم صهیونیستی در شاخ افریقا

1- کنترل بر شاخ افریقا و آبراه های همجوار آن: کشورهای شاخ افریقا از نظر موقعیت جغرافیایی و سیاسی از اهمیت فراوانی بر خوردار هستند، زیرا این منطقه بر آبراه های دریایی تسلط دارد که به آب های رژیم صهیونیستی ختم می شود. علاوه بر آن، منطقه شاخ افریقا به کشورهایی همچون مصر، یمن و به طور کلی شبه جزیره عربستان اشراف دارد که این موضوع از لحاظ امنیتی و تاثیرات آن بر امنیت رژیم صهیونیستی حائز اهمیت است .

به دلیل ارتباط امنیت رژیم صهیونیستی با دریای سرخ ، صهیونیست ها گرایش دارند در حل اختلافات دریای سرخ و بویژه در آن بخش هایی که بر آزادی کشتیرانی، تجارت و همکاری های اقتصادی با جهان خارج تاثیر گذار است به عنوان واسطه عمل کنند. از سوی دیگر کشورهای عرب از نظر رژیم صهیونیستی هم پیمان آن به شمار می آیند و در برابر طرح های  این رژیم واکنش منفی نشان نمی دهند، از این رو این رژیم تلاش می کند به وسیله بندر عقبه در خلیج عقبه راه ارتباطی خود را در دریای سرخ و اقیانوس هند حفظ کند .

2- تسلط بر سرچشمه های رود نیل: دریاچه های بزرگ و حوزه رود نیل در منطقه شرق افریقا در ابعاد مختلف برای طرح های استراتژیک رژیم صهیونیستی دارای اهمیت ژئوپلتیکی و ژئواکونومیکی است. در این منطقه مهم ترین منابع آبی حوزه رود نیل واقع شده است که بزرگترین و مهم ترین دریاچه های افریقا و منابع آبی آن به شمار می آید، از جمله دریاچه تانگانیکا، کیوو، دریاچه جورج .

انگیزه های سلطه جویی قدرت های فرامنطقه ای اهمیت موقعیت ژئواستراتژیکی این منطقه را پس از جنگ سرد تحریک کرده است، زیرا این منطقه همانند منطقه هارتلند (قلب ) افریقاست و تسلط بر آن غلبه بر سایر مناطق افریقا را آسان و امکان پذیر می کند، با توجه به اهمیت حیاتی رود نیل برای کشورهای حوزه آن به ویژه مصر و سودان سه کشور اتیوپی، کنیا و اوگاندا به عنوان تامین کنندگان اصلی منابع رود نیل همواره مورد توجه مقامات صهیونیست بوده اند.کشورهای سودان و مصر همواره طی شش دهه اخیر نگران تحرکات شیطنت آمیز رژیم صهیونیستی در منابع نیل بوده اند. در مقابل، رژیم صهیونیستی نیز برای مدیریت روابطش با مصر همواره از نفوذ و حضورش در این دره استراتژیک به خوبی استفاده کرده است.

3- اعمال فشار بر دولت سودان: نظام حاکم بر سودان، نظامی ایدئولوژیک است. رژیم صهیونیستی به دلایل مختلف توجه ویژه ای به شاخ افریقا دارد که شاید مهم ترین آن وجود سودان به عنوان کشوری قدرتمند و اسلامگرا در شاخ افریقاست. افزایش اقتدار  اسلام سیاسی در سودان و سومالی، توازن سیاسی و امنیتی منطقه را تا حد زیادی مختل و تنش های سیاسی و اجتماعی کشورهای منطقه را تشدید کرده است. بنابراین نظامی اسلام گرا از نوع سودان برای همسایگان سکولار و لائیک در مقام رواج دهنده دیدگاهی ایدئولوژیک و مذهبی تحمل ناپذیر است.سودان از نظر ایدئولوژیک کشوری تاثیر گذار است و دامنه تاثیر آن تا پاکستان، ترکیه و افغانستان نیز گسترش یافته است. منطقه شاخ افریقا به ویژه سودان پایگاه گسترش تصوف و نیز اسلام سیاسی پنداشته می شود و همین موضوع سبب می شود برخی دول غربی و همسایگان برای جلوگیری از توسعه ایدئولوژیک سودان با تحریک قبایل و اقدامات سیاسی بر پیچیدگی های اوضاع در دارفور بیفزایند. در این میان رژیم صهیونیستی خود را خط مقدم دفاع از غرب در مقابل بنیادگرایی اسلام می شمارد و همواره سعی می کند مقامات افریقایی را از امواج اسلامگرایی  و جنبش های سیاسی اسلام بترساند .

در ادامه به روابط رژیم صهیونیستی با کشورهای شاخ افریقا می پردازیم :

روابط رژیم صهیونیستی و اتیوپی

اتیوپی با جمعیت بیش از نود میلیون نفر، میزبان دفتر دایم سازمان منطقه ای افریقا (اتحادیه افریقا ) و همچنین کمسیون اقتصادی افریقایی سازمان ملل و تعدادی دیگری از سازمان های بین المللی و منطقه ای می باشد و از این رو به پایتخت سیاسی افریقا مشهور است.

این کشور با جمعیت زیاد، سابقه کهن فرهنگی، تنوع ادیان و مذاهب و واقع شدن در منطقه استراتژیک شاخ افریقا همواره مورد توجه منطقه ای و فرامنطقه ای بوده است. پیروان سه دین بزرگ اسلام ، مسیحیت و یهود اهمیت ویژه ای برای این کشور قائلند. برای مسلمانان، اتیوپی سرزمین هجرت اولیه مسلمانان و پناهگاه آنان و دروازه ورود اسلام به افریقا می باشد، مسیحیان نیز این کشور را محل ورود مسیحیت به افریقا می دانند و یهودیان به استناد ذکر نام اتیوپی در تورات ، اهمیت فراوانی برای آن قائل می باشند .

سیاست خارجی خاورمیانه ای اتیوپی

اتیوپی همواره متاثر از تحولات خاورمیانه بوده است و از این نظر در بین کشورهای  افریقایی غیر اسلامی جایگاه منحصر به فردی دارد. این کشور تلاش دارد خود را به عنوان دروازه ورودی خاورمیانه به افریقای سیاه و پل ارتباطی جهان اسلام و قاره افریقا معرفی نماید که این جایگاه مورد قبول کشورهای عربی نیز قرار گرفته است .

اتیوپی، اختلاف بین رژیم صهیونیستی و کشورهای مسلمان را مانعی در ایفای نقش فعال خود به عنوان حلقه رابط دو منطقه مهم جهان می داند و تلاش دارد از آسیب های این اختلاف مصون بماند، علیرغم جنبه های متفاوت رابطه اتیوپی با کشورهای مهم خاورمیانه، اتیوپی هدف خود از ایجاد و گسترش روابط با کشورهای خاورمیانه را جبران عقب ماندگی اقتصادی کشورش می داند .

روابط اتیوپی و رژیم اشغالگر قدس

اتیوپی به عنوان قدیمی ترین کشور منطقه، روابط خوبی با اغلب کشورها از جمله رژیم اشغالگر قدس دارد. رابطه این دو، رابطه ای تاریخی و دیرین است. بنا به روایت های تاریخی اتیوپی ادعا می کند حضرت سلیمان پس از ازدواج با مالکه بلقیس (سبا) در اتیوپی می زیسته است.

طی دهه های گذشته رژیم اشغالگر قدس پا به پای کشورهای غربی و آمریکا، به شاخ افریقا و خصوصا اتیوپی به عنوان پایگاهی برای گسترش نفوذ خود در شمال کشورهای عربی – اسلامی و افریقا زیر صحرا نگاه کرده است. این منطقه علاوه بر اهمیت ژئوپلتیک و ملاحظات امنیتی ( ایجاد پایگاه های نظامی و همکاری های تسلیحاتی ) از نظر حضور اقتصادی یهودیان و نیز جلوگیری از تکمیل حلقه عربی – اسلامی در منطقه شاخ افریقا – و با توجه به عضویت سومالی و جیبوتی در سازمان کنفرانس اسلامی و همچنین مسلمان بودن نیمی از مردم اتیوپی و اریتره –برای رژیم اشغالگر قدس از اهمیت ویژه ای برخوردار است.

یهودیان ساکن اتیوپی موسوم به فلاشه از مهم ترین حلقه های ارتباطی بین دو طرف از زمان تاسیس رژیم اشغالگر قدس بوده اند. تعداد کثیری از این یهودیان طی سال های گذشته به سرزمین های اشغالی کوچانده شده و تعدادی نیز همچنان در انتظار مهاجرت به این سرزمین به سر می برند. این گروه همیشه نقش مهمی در گسترش روابط دو طرف ایفا نموده اند، ولی شاید علت اصلی نزدیکی دو رژیم ، اختلاف شدید رژیم اشغلگر قدس با جهان عرب از بدو تاسیس  تا به امروز بوده است. این اختلاف شدید، رژیم اسراییل را در دوران قبل از انقلاب اسلامی ایران، مجبور به تدوین دکترین حاشیه ای نمود. بر مبنای این استراتژی، رژیم اشغالگر قدس برای رهایی و یا کاهش فشار کشورهای عربی می بایست با سه کشور حاشیه جهان عرب ( ایران ، ترکیه و اتیوپی) روابط حسنه برقرار کند .

با وقوع انقلاب اسلامی در ایران، جمهوری اسلامی از این مجموعه  خارج شد، ولی روابط و همکارهای اسراییل با دو کشور دیگر روز به روز افزایش یافت .

علیرغم فقر شدید مردم اتیوپی و تلاش آنها جهت مهاجرت به اراضی اشغالی و برخورداری از زندگی بهتر، بسیاری از جوانان و روشنفکران یهودی این کشور به دلیل تبعیض های حاکم شده بر یهودیان اتیوپی در سرزمین های اشغالی، ترجیح می دهند در سرزمین مادری خود بمانند و به اعتقاد خود مهاجرت به سرزمین موعود را به بعد از ظهور حضرت مسیح و نجات تمام یهودیان جهان موکول کنند. با وجود این که طی 30 سال گذشته، هزاران نفر از اتیوپی به اسراییل مهاجرت کرده و بخشی از جمعیت این رژیم را یهودیان فلاشه تشکیل می دهند در حالی که صهیونیست ها هرگز آنها را به عنوان شهروند درجه یک به رسمیت نشناخته و از پذیرفتن کودکان آنها در مدارس عادی سرباز می زنند. همچنین هرگز به یهودیان افریقایی شغل های مهم و حساس داده نشده و بیشتر از آنها برای نگهبانی از زندان ها، رانندگی و شغل هایی از این دست استفاده می شود.

سابقه روابط اتیوپی و رژیم اسرائیل به دهه 1960 باز می گردد، طی دوران "هایله سیلاسی"، آخرین پادشاه اتیوپی، مشاوران اسرائیلی، واحدهای چتر باز و ضد شورش اتیوپی را آموزش می دادند . در اوایل دهه 1960 اسراییل به دولت اتیوپی در مبارزه اش بر علیه جبهه آزادیبخش اریتره کمک کرد، حتی بعد از آنکه اتیوپی روابط دیپلماتیکش را با رژیم صهیونیستی در زمان جنگ اکتبر 1973 قطع نمود، اسراییل به تهیه کمک نظامی برای اتیوپی به آرامی ادامه داد. این کمک ها بعد از روی کار آمدن "منگیسیو هایله ماریام" ادامه پیدا نمود و شامل مهمات و قطعات یدکی برای تسلیحات ساخت آمریکا و ارائه خدمات برای جنگنده های اف 5 آمریکایی بود. همچنین رژیم صهیونیستی یک گروه کوچک از مشاوران نظامی اش را در آدیس آبابا مستقر نمود .

طی دهه 1990 روابط اتیوپی و رژیم صهیونیستی با پیشرفت زیادی مواجه شد. طی این دوره رژیم اسرائیل برای نیروی هوایی اتیوپی، دوربین های جاسوسی و آموزش خلبانان این کشور را فراهم نمود، در عوض این خدمات اتیوپی انتقال یهودیان این کشور به اسراییل را تسهیل کرد. در بهار سال 1990 حدود 5000 نفر یهودیان ماهانه به اراضی اشغالی انتقال می یافتند.

در سال های آغازین قرن بیست و یکم، روابط اتیوپی و صهیونیست ها، علاوه بر مسایل نظامی بیشتر حول محور اقتصاد می گردید. در این سال ها کارشناسان رژیم صهیونیستی در بسیاری از زمینه ها با کارشناسان اتیوپیایی همکاری می کردند. دانش بالای کارشناسان اسراییلی و پایین بودن سطح تکنولوژی در اتیوپی باعث شده بود تا متخصصان رژیم صهیونیستی در بسیاری از زمینه ها از قبیل کشاورزی، دامداری، آبیاری، بانکداری، تولید برنامه های تلویزیونی و آموزش بازیگری و ... در اتیوپی مشغول فعال باشند. این امر زمینه نفوذ سازمانهای نظامی و امنیتی اسراییل را در این کشور مهیا کرده و افسران اطلاعاتی موساد از طریق خاک اتیوپی وارد سومالی و سودان، دو کشور مسلمان منطقه شده و به جاسوسی و جمع آوری خبر و حتی ترور اقدام می کردند .

بعد از اینکه آویگدور لیبرمن، وزیر  خارجه تندروی اسرائیل، در سال 2008به قدرت رسید، نگاه رژیم صهیونیستی به افریقا دستخوش تغییرات کلی شد. در حقیقت لیبرمن مانند گلدامایر، نخست وزیر این رژیم در دهه 1950 و 1960، قصد داشت تا نفوذ رژیم صهیونیستی را در قاره افریقا بیش از پیش گسترش دهد  و در این میان وی توجه خاصی به اتیوپی و کنیا داشت. از آنجایی که دو کشور بزرگ اسلامی مصر و سودان، از مهم ترین استفاده کنندگان آب رود نیل بوده و هستند، لیبرمن قصد داشت تا با نفوذ در هیات حاکمه اتیوپی و وادارکردن این کشور به ساختن سد بر روی این رودخانه، به نحو چشمگیری آب مورد نیاز این دو کشور مهم اسلامی شمال افریقا را کاهش داده و به نحوی این دو را با بحران مواجه کند. از سوی دیگر لیبرمن جهت نشان دادن علاقه خود به افزایش سطح روابط با اتیوپی، سطح روابط اسراییل با اریتره را تا پایین ترین حد ممکن کاهش داد و همچنین طی این مدت چندین موافقتنامه جهت فروش تسلیحات و آموزش ارتش اتیوپی با این کشور به امضا رساند .

رژیم صهیونیستی خوب می دانست که با قدرت گرفتن جنبش الشباب و یا اتحادیه محاکم اسلامی در سومالی وجود یک دولت ضد اسرائیلی در اتیوپی می تواند تا حد بسیار زیادی حضور این رژیم  در دریای سرخ و تنگه باب المندب را مدود خواهد کرد، از این رو روابط خود را تا حد ممکن با اتیوپی نزدیک کرده و از این کشور مسیحی برای جلوگیری از نفوذ اسلام در منطقه استفاده کرد .

با سفر لیبرمن  به شرق افریقا از جمله ایتوپی، فصل نوینی در روابط دو کشور در سال 2009 آغاز شد. در این سفر که اندکی بعد از سفر محمود احمدی نژاد رئیس جمهور ایران به افریقا انجام شد، لیبرمن تعداد زیادی از تجار، سیاستمداران و مقامات نظامی رژیم صهیونیستی را با خود به شرق افریقا برد تا با امضای موافقتنامه های سیاسی، اقتصادی و نظامی مانع از نفوذ ایران در این منطقه استراتژیک شود و زمینه را برای نفوذ هرچه بیشتر رژیم صهیونیستی در آن مهیا کند.

در سال 2010 حادثه ای ایجاد شد که تا حدودی روابط دو کشور را تحت تاثیر قرار داد. در 25 ژوییه 2010 موساد در اقدامی تروریستی یک فروند هواپیمای خطوط هوایی اتیوپی را در آسمان لبنان منفجر کرد. علت این اقدام موساد این بود که اعضای این سازمان معتقد بودند هاشم صفی الدین، یکی از رهبران حزب الله و پسر خاله سید حسن نصرالله، دبیر کل حزب الله لبنان در هواپیمای مذکور بوده و قصد عزیمت به اتیوپی را دارد. در سندی که ویکی لیس در این مورد انتشار داد چنین آمده است که از دیگر انگیزه های موساد برای انفجار این هواپیما این بود که فکر می کرد 20 تن از اعضای حزب الله لبنان علاوه بر هاشم صفی الدین در این هواپیما هستند. هواپیمای بویینگ 737 اتیوپی 25 ژوییه 2010 در نزدیکی سواحل بیروت پس از آنکه مدت کوتاهی از خروجش از فرودگاه بین المللی رفیق حریری نگذشته بود سقوط کرد و در آن حادثه همه 90 نفرمسافران آن که  اکثر آنها لبنانی و اتیوپیایی بودند کشته شدند .

روابط اقتصادی رژیم صهیونیستی و اتیوپی

ارزش مبادلات رژیم صهیونیستی و اتیوپی در سال 2012، هجده میلیون دلار بیش از نمونه مشابه سال قبل از آن بوده است. در این سال ارزش مبادلات اقتصادی دو طرف به 30 میلیون دلار رسیده بود. اقلام صادراتی اسرائیل به اتیوپی شامل ماشین آلات و تجهیزات الکتریکی و مخابراتی، فلزات و محصولات پلاستیکی بوده است. سفیر اسرائیل در اتیوپی با اشاره به سطح روابط سیاسی بالای دو کشور گفته است: با توجه به روابط حسنه دو طرف بسیاری از تجار و سرمایه گذاران اسراییلی با سفر به اتیوپی در زمینه هایی نظیر پرورش گل، سرمایه گذاری خوبی نموده اند.

طی چند سال اخیر به موازات رشد روابط سیاسی، روابط اقتصادی دو طرف نیز شاهد رشد چشمگیری بوده است. در حال حاضر ده ها شرکت صهیونیستی مشغول فعالیت در اتیوپی می باشند. یکی از مهم ترین بخش ها، بخش سد سازی است. با توجه به سیاست رژیم اسراییل در نزدیکی به کشورهای غیر مسلمان حوزه رود نیل جهت تحت فشار قراردادن دو کشور مسلمان مصر و سودان، طی چند سال اخیر چندین سد توسط کارشناسان اسراییلی در اتیوپی احداث شده است. این سدها دو کاربرد اصلی دارند: 1- ذخیره آب جهت کشاورزی و 2- تولید برق . لازم به ذکر است که کارشناسان اسراییلی در هر دو بخش از تخصص بالایی برخوردار هستند .

در سال 2009 گردهمایی بزرگی از تجار و سرمایه گذاران اسرائیلی در هتل شرایتون آدیس آبابا برگزار شد. در این گردهمایی مسئولان شرکت های دفاعی، امنیتی، الکترونیکی و کشاورزی رژیم صهیونیستی حضور داشتند و نقطه نظرات خود را در زمینه سرمایه گذاری در اتیوپی بازگو کردند.

در سال 2010 یک قرارداد همکاری بین شرکت صهیونیستی گیلات و شرکت مخابراتی اتیوپی etc به امضا رسید که بر اساس آن  طرف صهیونیست متعهد شد ضمن افزایش دسترسی شهروندان اتیوپیایی به کانالهای ماهواره ای، در بخش اینترنت نیز خدماتی ارایه دهد./

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات