قاسم غفوری
موقعیت راهبردی و اکونومیک خلیجفارس موجب شده تا این منطقه یکی از کانونهای اصلی تحولات جهانی شود که همواره چشم طمع نظام سلطه به آن بوده است. بخش عمدهای از این تحرکات را نیز اقدامات نظامی تشکیل میدهد که فضای ناامنی را بر منطقه حاکم ساخته است.
در هفتههای اخیر محافل رسانهای غرب گزارشهای قابلتأملی در این عرصه منتشر کردهاند. روزنامه انگلیسی گاردین آورده است: ایالات متحده آمریکا در واکنش به آزمایشهای موشکی موفقیتآمیز ایران که چند روز پیش صورت گرفت، اعلام کرده نگران توان موشکی ایران است و بدین ترتیب با کمک کشورهای حوزه خلیجفارس، قصد راهاندازی یک سامانه دفاع موشکی را دارد.
«فرانک روز» معاون وزیر خارجه آمریکا در حوزه هوافضا همچنین اعلام کرده که واشنگتن «حقیقتاً» از «نگرانی» کشورهای عربی حوزه خلیجفارس آگاه است و قصد دارد به آنها در تهیه یک سامانه دفاع موشکی به پهنای این منطقه کمک کند. گفتنی است در اجلاس امنیتی منامه نیز چاک هاگل، وزیر دفاع آمریکا بر توسعه پایگاههای آمریکا در منطقه برای حمایت از متحدان عرب آمریکا در برابر تهدیدات تأکید کرده بود. در همین حال روزنامه آمریکایی «ورلد تریبیون» آورده است: دولت انگلیس قصد دارد پایگاه نظامی دائمی در منطقه خلیجفارس ایجاد کند.
ارتش انگلیس تلاش میکند تجهیزات خود را از افغانستان به یکی از کشورهای همپیمان در حاشیه جنوبی خلیجفارس منتقل کند. کویت، بحرین، عربستان سعودی، قطر، امارات و عمان شش کشور جنوبی خلیجفارس هستند که روابط بسیار نزدیک نظامی امنیتی با انگلیس دارند. روزنامه آمریکایی ورلد تریبیون همچنین به سفر دورهای وزیر دفاع انگلیس به شماری از کشورهای جنوب خلیجفارس در ماه آوریل جاری اشاره کرد و نوشت: وزیر دفاع انگلیس در این سفر، مذاکراتی را با مقامات ارشد قطر درباره ایجاد پایگاه نظامی دائمی انگلیس در این کشور کوچک جنوبی خلیجفارس انجام داد. علاوه بر این، بحرین و عمان نیز دیگر گزینههای میزبانی پایگاه نظامی انگلیس هستند. با این حال به احتمال زیاد انگلیس در پایگاه نظامی آمریکا در قطر، مشارکت خواهد کرد. انگلیس تا پیش از سال 1971 دارای پایگاههای نظامی دائمی در کشورهای جنوبی خلیجفارس بود و هماکنون تعدادی از جنگندهها، کشتیهای جنگی و زیردریاییهای انگلیس به صورت موقت در خلیجفارس مستقر هستند.
از سوی دیگر، رسانههای غربی از جمله خبرگزاری فرانسه از تلاش فرانسه برای حضور نظامی گستردهتر در خلیجفارس خبر داده و اعلام داشته که توافقاتی میان پاریس با برخی از کشورها از جمله قطر و امارات صورت گرفته است.
نکته قابل توجه آنکه بهانه تمام این کشورها برای نظامیگری بیشتر در خلیجفارس را مقابله با توان دفاعی ایران تشکیل میدهد. آنها بر این ادعایند که جمهوری اسلامی ایران تهدیدی برای کشورهای عربی است و غرب خود را موظف به مقابله با این تهدیدات میداند. این ادعاها در حالی مطرح شده که جهانیان اذعان دارند توان دفاعی ایران صرفاً جنبه دفاعی دارد و تنها تهدیدی برای منطقه نیست، بلکه مقابله کننده با تهدیدات صهیونیستها علیه امنیت کشورهای منطقه است که باید قدر دانسته شود.
با توجه به این وضعیت این سؤال مطرح است که چرا غرب مسئله توان دفاعی ایران را بهانه قرار داده و هدف واقعی آنها از این اقدامات نظامیگری در منطقه چیست؟
الف) تأکید غربیها بر برجستهسازی تأثیر توان موشکی ایران در تحرکات نظامیشان از یک سو میتواند تحرکی دیگر برای ایجاد شکاف میان کشورهای عربی و ایران باشد که به دلیل نتیجهبخش نبودن رایزنیهای ماههای اخیر دو طرف صورت میگیرد. غرب از پیوند اعراب با ایران در هراس است و برای مقابله با آن، به هر ابزاری از جمله ایجاد چالشهای امنیتی و نظامی در منطقه میپردازد که ادعاهای مطرح شده درباره توان دفاعی ایران و استقرار سپر موشکی آمریکا، بخشی از آن است. از سوی دیگر، غرب با ادعای تهدید بودن توان دفاعی ایران در منطقه، بهدنبال گنجاندن ساختار موشکی ایران در مذاکرات هستهای ایران و 1+5 است تا طرح صهیونیستها برای تضعیف و آسیبپذیر ساختن ایران را اجرایی سازد.
ب) در باب اهداف واقعی غرب از ابعاد جدید نظامیگری در منطقه نیز نکاتی چند قابل توجه است. نخست آنکه، با وجود تمام طرحهای اجرا شده، غرب در مقابله با بیداری اسلامی و بهویژه جبهه مقاومت با محوریت سوریه ناتوان است، بهگونهای که حذف منافع غرب بیش از پیش قوت گرفته است. آنها که در عرصه سیاسی و نظامی و دیپلماسی عمومی با ناکامی همراه شدهاند برآنند تا با تشدید تحرکات نظامی در حوزه خلیجفارس مانع از سقوط بیشتر منافع خود گردند. این رویکرد را میتوان نشانهای دیگر از ناکامی غرب در برابر مقاومت دانست.
دوم آنکه، طرحهای کنونی آمریکا، انگلیس و فرانسه در خلیجفارس حلقه تکمیلی طرحهای قدیمی غرب برای ایجاد ائتلاف نظامی میان صهیونیستها و کشورهای عربی است. در سال 1387 وزیر امور خارجه بحرین طرح ائتلاف دفاعی شورای همکاری خلیجفارس، ترکیه و رژیم صهیونیستی را مطرح کرد، در سال 2009 هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجه سابق آمریکا از ایجاد چتر دفاعی برای صهیونیستها و اعراب خبر داد. سران صهیونیستها بارها بر لزوم همگرایی عربی، صهیونیستی و ترکیه برای امنیت جمعی سخن گفتهاند. شورای همکاری خلیجفارس بهتازگی طرح تقویت سپر جزیره و ایجاد نیروهای واکنش سریع را مطرح کرده در حالی که کشورهای اردن و مراکش نیز به این جمع افزوده میشوند. آمریکاییها در سال 2013 طرح استقرار سپر موشکی ناتو در ترکیه را اجرا کردند در حالی که همزمان به دنبال تقویت سامانه دفاع موشکی صهیونیستها موسوم به گنبد آهنین هستند. طرح سپر موشکی در کشورهای عربی حوزه خلیجفارس را میتوان حلقه تکمیلی این طرح دانست. آمریکا به دنبال ایجاد فضای امنیتی برای صهیونیستها با استفاده از داشتههای ترکیه و اعراب است در حالی که در ظاهر، ادعای حمایت از آنها را سر میدهد.
سوم آنکه، توافقات نظامی روسیه با کشورهای عربی نظیر؛ اردن، عراق، کویت، مصر، لبنان و... هراس غربیها را به همراه داشته، بهویژه اینکه ناکامی غرب در تأمین منافع اعراب در سوریه و مقابله با بیداری اسلامی، برخی گرایشها به روسیه را در پی داشته است. غرب با حضور نظامی گستردهتر در منطقه به دنبال مقابله با احیای جایگاه نظامی روسیه در میان کشورهای عربی است در حالی که در ظاهر، ادعای حمایت از اعراب را سر میدهد.
در جمعبندی کلی از آنچه ذکر شد میتوان گفت ادعاهای اروپا و آمریکا مبنی بر ایجاد تأسیسات نظامی و ساختار موشکی در خلیجفارس برای حمایت از کشورهای عربی صرفاً فریبی برای حفظ منافع غرب است. آنها در ظاهر ادعای حمایت از کشورهای عربی را سر میدهند در حالی که در اصل، به دنبال رفع چالشهای خود هستند و کشورهای عربی صرفاً تأمینکننده هزینههای مالی نظامیگریشان در منطقه هستند و در عمل، دستاوردی از آن نخواهند داشت.