سایت بصیرت، گروه فرهنگی/
مقدمه
مدتی است که حفظ و پاسداری از زبان فارسی در محافل گوناگون علمی- فرهنگی و به طوره ویژه مورد توجه خاص رهبر معظم انقلاب اسلامی قرار گرفته است. این مسئله در حوزههای مختلف علوم، مانند مهندسی، پزشکی، انسانی، هنر و سیاست... مورد ارزیابی مسئولان مربوطه قرار گرفته و جهت ارتقاء و حفظ این مهم واژه گزینی های مختلفی برای لغات غربی انجام شده است.
حال که به گفته رهبری عظیم الشان انقلاب در مرحله ایجاد و شکلگیری «نظم نوین جهانی» هستیم، میبایست در حوزههای فرهنگی نیز راهبرد دقیقی را دنبال کرده تا بتوان از حوزههای مختلف فرهنگی و علمی نیز در شکلگیری این امر مهم جهانی ورود کرد و سیاست «مرجعیت علمی ایران» در جهان را در آیندهای نزدیک جستجو کرد.
همچنین 27 شهریور ماه به عنوان روز «شعر و ادب فارسی» و روز بزرگداشت «استاد سید محمد حسن شهریار» میباشد که این یادداشت نیز بهانهای شد جهت یادآوری این روز فرهنگی در تقویم ایران اسلامی.
نقش نهادهای مرجع بر حفظ و ارتقاء فرهنگِ زبان و ادبیات فارسی
در این میان نقش سازمانها و افراد انقلابی و نهادهای علمی کاملا حیاتی و متفاوت از دیگر نهادها است. در واقع به هر مقدار که این افراد و مجموعهها از این مهم عقبنشینی کرده و بر تکرار کلمات خارجی و اصطلاحات وارده تاکید کنند، به همان مقدار در تضعیف این راهبرد حساس مقصر بودهاند. در وهله اول میبایست این انتظار را از اندیشکدهها و پژوهشکدههای انقلابی داشت تا ذرهای در راستای تبلیغ ادبیات خارجی گام برندارند. حتی در جزئیترین حالات ممکن که برای مثال زدن یک موضوع از حروف لاتین استفاده میکنند نیز پرهیز کنند. بعضاً مشاهده شده که مراکز علمی و تحلیلی برای اسم بردن از افراد یا موضوعات مختلف از حروفی مانند: آقای X، Y،Z و یا فلان موضوع «X» یا «Y» استفاده میکنند. طبیعی است که بجای استفاده از نمونههای غربی فوقالذکر، میتوان به راحتی و زیبایی هر چه تمامتر از حروف فارسی مانند: آقای «ب»، یا خانم «ج» یا موضوعات الف/ ب/ پ/ ت و ... استفاده کرد. این نمونه فقط به عنوان یک مسئله کوچک و پیش پا افتاده در ادبیات و کلام مطرح شد تا گفته شود که برای شروع امر حفظ و پاسداشت زبان و ادبیات غنی پارسی میبایست از همین نکات ریز آغاز کرد و با تمرین و ممارست بر فرهنگ زبان فارسی، این گوهر زیبای خدادادی را بیش از پیش حفظ و احیا کرد.
چندی پیش، امام خامنهای(حفظه الله) طی دیداری که دانشجویان نخبه با ایشان داشتند، فرمودند: «شما هدف را اين قرار بدهيد كه ملت و كشور شما در يك دورهاى، بتواند مرجع علمى و فناورى در همه دنيا باشد. يك وقتى من در جمع جوانهاى نخبه گفتم: شما كارى كنيد كه در يك دورهاى -حالا اين دوره ممكن است پنجاهسال ديگر يا چهل سال ديگر باشد- هر دانشمندى اگر بخواهد به آخرين فراوردههاى علمى دست پيدا كند، ناچار باشد زبان فارسى را كه شما اثرتان را به زبان فارسى نوشتهايد، ياد بگيرد؛ همچنانىكه امروز شما براى دستيابى به فلان علم، مجبوريد فلان زبان را ياد بگيريد تا بتوانيد كتاب مرجع را پيدا كنيد و بخوانيد.»
اهتمام امام خامنهای در احیای آثار علمی به زبان فارسی
همچنین ایشان در ادامه همان بیاناتشان فرمودهاند : «شما كارى كنيد كه در آينده، كشور شما يك چنين وضعى پيدا كند؛ و ميتوانيد. يك روز اينجور بوده است؛ كتابهاى دانشمندان ايرانى را به زبانهاى خودشان ترجمه ميكردند، يا آن زبان را فرا ميگرفتند براى اينكه بتوانند بفهمند. اين هم بد نيست شما بدانيد كه كتاب «قانون» ابنسينا كه در پزشكى است، همين ده -پانزده سال پيش- زمان رياستجمهورى من -به فارسى ترجمه شد! بنده دنبال كردم؛ افرادى را مأمور كردم، بعد هم شنيدم يك مترجم خوشقلمِ بسيار خوش ذوق كُرد، اين را به فارسى ترجمه كرده كه امروز ترجمه فارسىاش هست. تا آن وقت، «قانون» به زبان عربى نوشته شده بود -ابنسينا كتاب را به زبان عربى نوشته است- و به فارسى ترجمه نشده بود؛ در حاليكه چند صد سال قبل به زبان فرانسه ترجمه شده! يعنى آنها كه اين كتاب را لازم داشتند، برده بودند و ترجمه كرده بودند. ببينيد، مرجعيت علمى اين است؛ مجبورند كتاب شما را ترجمه كنند يا زبان شما را ياد بگيرند. هدفتان را اين قرار بدهيد.»
حال باید با نگاهی بر عملکرد بعضی مسئولان بلندپایه کشور آسیبشناسی اساسی را در احراز چرایی و دلیل استفاده آن مقامات را از ادبیات و جملات خارجی در صحبتها و ارائه نظرات چه در مواجه با مسئولان و مخاطبان داخلی و چه در مواجه با مسئولان و مخاطبان خارجی انجام داد. به طور مثال وزارت خارجه کشور که بیشترین برخورد را با مقامات خارجی دارد اساسیترین نقش را در تغییر فرهنگ ادبیات فارسی در داخل کشور ایفا خواهد کرد. به عبارتی دیگر چه لزومی دارد که برای پاسخ به مخاطبان خارجی از زبان آنها استفاده کنند؟! آیا لزوما استفاده از زبان و ادبیات کشورهای استعمارگر در دیپلماسی خارجی موید باسواد بودن وزیر محترم است؟! آیا این مسئله خود به نوعی سر فرود آوردن در مقابل آنها به حساب نمیآید؟! بدیهی است که طرف غربی با یک نگاه جامع به بازخورد فرهنگی سیاستها و فرهنگ کشور متبوعش بر مدیران عالی رتبه جمهوری اسلامی، این احساس را در خود میکند که می تواند در حوزههای دیگر مانند سیاست، اقتصاد، سیستمهای نظامی و دفاعی و ... نیز بر کشور مقابل غالب شود.
لزوم مراقبت مسئولان بلندپایه بر پاسداری از زبان پارسی
نقش یک مسئول بلندپایه سیاسی، علمی، نظامی و... در بکار بردن این کلمات تا آنجایی خطرناک است که میتواند ذهن مخاطبان را به پیشرفت غرب و استفاده از نمادهای غربی در مکالمات و حتی سبک زندگی غربی ترغیب نماید. استفاده از حروف و کلمات و اصطلاحات غیر فارسی لزوما نه تنها هیچ دلیلی بر باسواد بودن فرد مورد نظر ندارد بلکه با نگاهی عمیق و روانشناسانه دلیلی بر ضعف وجودی افراد مذکور در برابر فرهنگ و سیاستهای استعماری غرب دارد. قطعا روی صحبت این یادداشت بیشتر با فرهنگ سازان، سیاستمداران، تحلیلگران ارشد حوزه علم و فناوری و همچنین اساتید مراکز علمی است. بعد از آن دانشجویان و طلاب نیز میبایست با تمرکز بر مقوله فرهنگ اسلامی–ایرانی مورد اشاره رهبر معظم انقلاب(حفظه الله) از پیشرفت منفی این موضوع جلوگیری نمایند.
امام خامنهای(حفظه الله) در آخرین دیدار خود با اعضای مجلس خبرگان در تاریخ 13/06/1393 فرمودند: «در این برهه حساس مهمترین وظیفه، افزایش اقتدار کشور برای تأثیرگذاری و نقشآفرینی در فرایند شکلگیری نظم جدید جهانی است که این افزایش اقتدار مبتنی بر سه پایه اصلی «علم و فناوری»، «اقتصاد» و «فرهنگ» است.»
حال با توجه به اینکه بعضی از مدیران در خارج از کشور تحصیل کردهاند و یا برای مدتی زندگی کردهاند و طبیعتاً با زبان و ادبیات خارجی یا به طور دقیقتر زبان انگلیسی آشنایی کامل دارند، هیچ دلیلی وجود ندارد تا در حوزه ماموریتهای کاری جمهوری اسلامی از آموختههای زبانهای خارجه استفاده نمایند. باید بدانند که در آن جایگاه شغلی صرفا نماینده جمهوری اسلامی هستند و با توجه به سیاستهای فرهنگی کلان مورد اشاره رهبر معظم انقلاب میبایست به عنوان نماد حقیقی و الگوی واقعی فرهنگ اسلامی–ایرانی ظاهر شوند. چه بسا با نگاهی راهبردی شاید بهتر است طرف خارجی از مترجم جهت ترجمه صحبتهای مسئول ایرانی برای طرف خارجی استفاده نماید.