سرمقاله
مرجعیت علمی ایران تحققیافتنی است
امام خامنهای (مدظلهالعالی) روز گذشته سیاستهای کلی «علم و فناوری» را ابلاغ کردند. محور اول این ابلاغیه که مهمترین محور محسوب میشود و سایر محورها بهنوعی معطوف به آن است، عبارت است از: «جهاد مستمر و علمی با هدف کسب مرجعیت علمی و فناوری در جهان.» اهمیت این محور در چند نکته است:
1 - ارزش ذاتی علم؛ علم ذاتاً دارای ارزش است؛ زیرا نگاه انسان را به آفرینش تغییر میدهد که در نتیجه آن، زندگی بشر و حرکت و مسیر آن نیز تغییر پیدا میکند. در نبود علم، زندگی انسان راکد و سیاه باقی میماند و کمترین حدی از معنای واقعی زندگی درک نمیشود و بهعبارت دیگر، با وجود علم، زندگی معنا مییابد و آفرینش توجیه میشود.
2 - قدرتآور بودن علم؛ به تعبیری تسامحی، علم یعنی دانایی که وجودش باعث گسترش توانایی و سلطه یافتن میشود. بخشی از این سلطه، طبیعی و با طیبخاطر پذیرفته میشود و بخش دیگر با اعمال زور؛ که در بیشتر موارد و بهویژه در جهان امروز، پشتوانه اصلی اعمال زور، تجهیزاتی است که علم خالق آن محسوب میشود. در هر صورت، تجربه بشری بر صحت این ادعا که «صاحبان علم قدرتمندتر هستند»، گواهی میدهد و بر این اصل تثبیتشده، خدشهای وارد نیست.
3- استعدادهای علمی ایران؛ گذشته و حال ایران حاکی از آن است که ایرانیان در عرصههای علمی پیشتاز بوده و خوش درخشیدهاند و از استعداد بالایی در فهم و کشف مسائل علمی برخوردارند و به اتکای آن میتوانند با بروز شایستگیهایشان جایگاه جهانی را که در خور آن هستند به دست آورند. وجود چنین استعدادهای ارزشمندی در ایران به معنای آماده بودن سکوی پرش است که با اهتمام ورزیدن به فعال ساختن تفکر تحول علمی میتوان از این سرمایه عظیم و بیبدیل بیشترین بهره را برد.
4 - مرجعیت علمی؛ با گذشت سالها از دوران پیشتازی ایرانیان در علم، بهنظر میرسد تحولات پیدرپی این سالها هنوز هم نتوانسته شیب علمی متمایل به ایران را از بین ببرد و چنانچه ایرانیان همت بگمارند و با تلاش علمی، این بستر تاریخی را لایهروبی کنند، بسیاری از عرصههای علمی به ایران رو میکنند و مرجعیت تاریخی علمی ایرانیان خیلی زود بازتولید خواهد شد همانگونه که با تلاشهای انجام گرفته، در بخشهایی این حرکت مبارک آغاز شده است.
ترجمه
تمایل ایران به پیشنهاد هستهای جدید
گروه ترجمه- خبرگزاری آسوشیتدپرس 21 سپتامبر 2014 (30 شهریور) در مقالهای به پیشنهاد جدید آمریکا به ایران در مورد برنامه هستهای پرداخت و نوشت: در حالی که درخواستهای آمریکا از ایران در مورد غنیسازی بینتیجه مانده، دیپلماتها روز شنبه اعلام کردند در حال حاضر، دو طرف در مورد پیشنهاد جدیدی بحث میکنند. طی آن، دستگاههای سانتریفیوژ برچیده نمیشود؛ اما اتصالات آنها قطع میشود. گفتوگوهای هستهای چند ماه است به دلیل مخالفت جدی ایران، با کاهش شدید تعداد و سطح غنیسازی و خروجی سانتریفیوژها متوقف شده است. زمان میگذرد و ضربالاجل 24 نوامبر نزدیک میشود و دو طرف مشتاق پایان این بنبست هستهای هستند. پیش از ازسرگیری گفتوگوهای روز جمعه، روزنامه نیویورکتایمز گزارش داد واشنگتن طرحی جدید را مد نظر دارد که مطابق آن، لولههای اتصال سانتریفیوژها برداشته شود. این موضوع به آمریکا اجازه میدهد درخواستهای خود از ایران را برای کاهش شمار سانتریفیوژها از 19 هزار به 1500 متوقف کند.
در ادامه مقاله آمده است: دو دیپلمات که نخواستند نامشان فاش شود، به آسوشیتدپرس گفتند ایران که با هرگونه توافقی میتواند شاهد پایان تحریمهای فلجکننده باشد، در ابتدا تمایلی به دیدار دوجانبه در ماه آگوست نداشت؛ اما حالا این پیشنهاد در گفتوگوهای میان آمریکا و ایران و پنج قدرت جهانی دیگر مورد بحث قرار میگیرد و جمهوری اسلامی به آن توجه نشان داده است. این پیشنهاد به ایرانیها اجازه میدهد مدعی شوند سوگند و پافشاری خود برای کاهش توانمندیهای غنیسازی را زیر پا نگذاشتهاند و در عین حال درخواستهای آمریکا برای تنزل برنامه هستهای ایران به نقطهای که نتواند بهسرعت تسلیحات هستهای بسازد نیز محقق میشود؛ اما هرگونه طرحی میتواند به دلیل مخالفت تندروهای ایران و منتقدان در کنگره آمریکا با شکست مواجه شود بهطوریکه پس از اعلام این خبر، گروهی از 31 سناتور جمهوریخواه بهسرعت از این پیشنهاد انتقاد کردند. سناتورهای جمهوریخواه با هشدار در مورد «امتیازهای هستهای دردسرساز به ایران» نگرانیهای خود را طی نامهای به جان کری در مورد ابتکار عمل جدید و انعطاف احتمالی مواضع آمریکا در سایر مسائل بیان کردند.
در پایان مقاله آمده است: از جمله امضاکنندگان نامه ارسالی سناتورها به جان کری، سناتور مارک کرک بود که عامل اصلی تصویب بسیاری از تحریمهای ضدایرانی است. احتمال میرود وزیر خارجه آمریکا و همتاهای ایرانی وی به گفتوگوها بپیوندند. پیش از گفتوگوها، وندی شرمن، مذاکرهکننده اصلی آمریکا، تأیید کرد طرفهای گفتوگو در مورد تعداد و گستره توانمندی غنیسازی ایران «همچنان اختلافنظر جدی» دارند.
اخبار و تحلیلها: شاید پیشنهاد جدید آمریکاییها برای زنگ تفریح و رفع خستگی نشستهای سنگین هستهای مناسب باشد؛ اما به هیچ وجه به کار مذاکرات جدی هستهای نمیآید که یک طرف آن با اتکا به توان داخلیاش با سعی و تلاش، مباحث پیچیده هستهای را اندکاندک یافته و تصاحب کرده و درحال حاضر، ثمره تلاشش به بار نشسته و در حال غنیسازی صنعتی است. آمریکاییها حق ندارند به حقوق هستهای ایران دستاندازی کنند. آنها باید بهدنبال پیشنهادهایی باشند که با حفظ حریم حقوق هستهای ایران، نگرانی ادعایی آنها را رفع کند.
اخبار
توصیه حکمتآموزان سیاست به روحانی
پس از صحبتهای حسن روحانی درباره دیدار با باراک اوباما در مصاحبه با شبکه انبیسی مبنی بر اینکه «در برنامه من چیزی بهعنوان ملاقات با رئیسجمهور اوباما وجود ندارد؛ اما در دنیای سیاست همه چیز امکانپذیر است»، روزنامههای اصلاحطلب روز گذشته بهطور بسیار گسترده سعی کردند انجام چنین دیداری را مهم و راهگشا تعبیر کنند. در این میان، روزنامه شرق بهطور گسترده به این موضوع پرداخت و در مطلبی به قلم یوسف ملایی نوشت: «کسی چه میداند، احتمال دارد نسبت به پارسال یک گام به جلو برداشته شود و در یک تصادف شاید از پیش برنامهریزیشده، رئیسجمهور آمریکا با رئیسجمهور ایران سلام و احوالپرسی کند و لبخند و نگاههای متفاوت مبادله و رئیسجمهور ایران به مرد اول این میهمانی تبدیل شود و تیتر اول روزنامهها و رسانهها را به خود اختصاص دهد.» احمد شیرزاد از تندروهای اصلاحطلبان نیز مینویسد: «انتظار داریم رئیسجمهور کشور ما نیز در جریان ملاقاتهای تشریفاتی بتواند مانند دیگر رؤسایجمهور عمل کند؛ بتواند با دیگران تعارف کند، در یک مراسم رسمی کنار دیگران بنشیند و صحبت کند، با دیگران دست بدهد و... به نظر من اصلاً لازم نیست که روحانی به نیویورک برود و در مذاکرات برگ خیلی مهمی را رو کند. کافی است که در سطح تشریفاتی معمول ظاهر شود و این موضوع ساده، یخ بسیاری از روابط را ذوب و روی مذاکرات نیز تأثیرگذار خواهد بود... در غیر اینصورت رفتن ایشان و خواندن یک نطق رسمی دردی را دوا نمیکند. اگر قرار باشد رئیسجمهور به نیویورک برود؛ اما دستش برای ابتکار عمل سیاسی باز نباشد، به طوری که وقتی از این سفر بازگشت، آماج حملات تندی قرار گیرد که چرا به یک نفر لبخند زد یا با یک نفر دست داد و... بهتر است که اصلاً در این اجلاس شرکت نکند.»
اخبار و تحلیلها: خدا را شکر که چنین سیاستمداران باهوش و کارکشتهای(!) در دستگاه دیپلماسی کشور حضور ندارند تا در غفلت برخی مسئولان، دیدگاه فراستمندانهشان(!) اجرایی شود. برای تبدیل شدن به مرد اول چنین نشستهایی، «رئیسجمهور ایران بودن» کفایت میکند، مشروط بر اینکه رفتار انقلابی و همتراز شأن و منزلت مردم ایران حفظ شود. برای ذوب کردن یخ روابط به شیوه ذلیلانهای که در متن آمده، لازم نیست زحمت و مشقت سفر به نیویورک را به جان خرید، کافی است در ایران بود و به آمریکا پیام داد که حاضریم روابط با شما را عادی کنیم. دمیدن شیپور از سرگشادش بسیار مضحک است؛ اما اینگونه دمیدن در شیپور سیاست مضحکتر است!
اخبار کوتاه
* غلامحسین کرباسچی، دبیرکل حزب کارگزاران، در گفتوگویی با نشریه «صدا» درباره تشکیل مجلس دهم شبیه مجلس پنجم و تأکید اصلاحطلبان بر اشخاصی مانند ناطق و لاریجانی و اینکه آیا این میتواند تاکتیک اصلاحطلبان باشد یا خیر، گفت: بله، اگر اصلاحطلبان به این نتیجه برسند و اگر ما واقعاً بخواهیم مسائل بحرانی کشور را که بعضی از آنها کمتر از اوضاع جنگ نیست، با همدلی حلوفصل کنیم، حتماً نیاز داریم که وحدت تاکتیکی یا حتی راهبردی با کسانی که از نظر تحلیل سیاسی با آنها مخالف هستیم، داشته باشیم.
* تروریستهای افراطی که این روزها در یمن به جان انقلابیها افتادهاند و در مناطق مختلف این کشور با هدف متوقف ساختن انقلاب با آنها میجنگند یا مشغول خرابکاری هستند، از فارغالتحصیلان مدارس و دانشگاههایی هستند که با دلارهای تعدادی از کشورهای حوزه خلیجفارس بهمنظور ترویج افکار گروهک القاعده تأسیس شدهاند و اداره میشوند. یک منبع یمنی فاش کرد عربستان سعودی تلاشهایی را برای انتشار دیدگاههای وهابی در یمن سامان داده است؛ این اقدامات از طریق تدریس روشمند تکفیر و افراطگرایی در دانشگاهها و مدارس یمنی دنبال میشود. مهمترین این دانشگاهها، دانشگاه الایمان وابسته به حزب الاصلاح یمن است که مورد حمایت ریاض است.
* پایگاه خبری النشره در مقالهای نوشت: محور مقاومت بهصورت کلی اعتمادی به «شیطان بزرگ» ندارد و معتقد است کسانی که در طول سالیان دراز تروریستها را پرورش دادهاند، امروز نمیتوانند بهدنبال از بین بردن تروریسم باشند. این محور معتقد است ائتلاف آمریکا نیت واقعی برای مبارزه با داعش ندارد، بلکه بهدنبال استمرار آتش شعلهور شده در منطقه در طولانیترین زمان ممکن است تا بتواند نیروی فعال مقاومت را دچار تفرقه و تجزیه کرده و اسرائیل را، قویترین نیروهای منطقه حفظ کند. به همین علت، اتفاقاتی که در منطقه روی میدهد، یک جنگ فرسایشی است که در کوتاهمدت به پایان نخواهد رسید.
* شیخ نعیم قاسم، معاون دبیرکل حزبالله لبنان، در گفتوگویی که ماهنامه ۴۲ آن را منتشر کرده است، گفت: سرمنشأ بحرانهای موجود، سیاسی است و طائفی نیست. مسئله شیعه ـ سنی بهانهای است برای دشمنان مقاومت تا با این بهانه موهوم بتوانند مقاومت اسلامی را از بین ببرند. اکنون دو جبهه در مقابل یکدیگر ایستادهاند؛ جبهه حق، جبهه مقاومت؛ و جبهه باطل، استکبار جهانی و صهیونیسم که زیرمجموعههای فراوانی از جمله القاعده دارد. در ضمن زیرمجموعههای تروریسم به گروههای تکفیری ختم نمیشوند، بلکه کشورهای عربی حاشیه خلیجفارس شامل این موضوع میشوند و از این قاعده مستثنی نیستند. وی در ادامه این مصاحبه افزود: بهصراحت اعلام میکنیم که نیروهای حزبالله در حالت آمادهباش هستند، همه بدانند ما گوش به فرمان رهبر گرانقدر انقلاب اسلامی، حضرت آیتالله سیدعلی خامنهای، هستیم.