اعلام صدور حکم دادگاهی در ریاض بار دیگر عربستان را در مرکز توجهات قرار داد، اما این بار نه به سبب حمایت از گروههای تروریستی مانند داعش، القاعده، طالبان و ... که به سبب صدور حکم اعدام برای شیخ «نمر باقر النمر» عالم شیعی عربستانی. با توجه به روند تحولات پرشتاب و نه چندان مشخص منطقه صدور این حکم بسیار تعجببرانگیز است به نحوی که مغایرت آن با منطق سیاسی حکومتی در چنین وضعیت آشفتهای پرسشهای متعددی را مطرح کرده که ضروری است برای روشن شدن ابعاد آن، به چند موضوع مهم اشاره شود.
۱ ـ شخصیت شیخالنمر؛ یکی از دغدغههای این عالم برجسته و مجاهد که پیوسته در سخنرانیهایش به آن اهتمام میورزید درخواست تغییرات سیاسی و به رسمیت شناختن آزادیهای عمومی و به رسمیت شناختن حقوق اقلیتها و کنار گذاشتن تبعیض طایفهای در عربستان بود. مواضع تند و انتقادی شیخ النمر علیه حکومت پادشاهی و طرح خواستههایی که با هوشیار ساختن مردم حکومت پادشاهی عربستان را در تنگنا و در معرض مطالبات به حق نمودیافته قرار میداد، باعث شد تا رژیم پادشاهی عربستان برای اولینبار شیخ النمر را در سال ۲۰۰۶ پس از بازگشت از کنفرانس بینالمللی که در بحرین برگزار شده بود، بازداشت کند. بهانه این بازداشت نیز درخواست وی در این کنفرانس از دولت عربستان برای بازسازی قبرستان بقیع و به رسمیت شناختن مذهب تشیع بود. شیخ النمر در سالهای ۲۰۰۸ و ۲۰۰۹ نیز به دلیل انتقاداتی که از رژیم آل سعود کرده بود، بازداشت شد. به مرور زمان انتقادات شیخ النمر از حکومت پادشاهی آلسعود شدت گرفت و او مدام در خطبههایش رژیم سعودی را به اعمال سیاستهای تبعیضآمیز طایفهای برنامهریزی شده و هدفمند به ویژه در مناطق شیعهنشین حجاز و به طور خاص منطقه «الاحساء» و «القطیف» که حدود یک قرن زیر حاکمیت عربستان است، متهم میکرد. آنچه بیش از هر چیز دیگر خشم آلسعود علیه شیخ النمر را برانگیخت، طرح مباحث کرامت شهروندان عربستانی و بهویژه شهروندان شیعی بود که رژیم سعودی آنها را درجه دو به حساب میآورد و بر همین اساس با آنها رفتار میکرد. شیخ النمر با روشنگری در این باره از حقوق شهروندی شهروندان عربستان حمایت میکرد و رژیم پادشاهی را زیر فشار قرار میداد تا آنها ملزم به رعایت این حقوق باشند که رژیم استبدادی آلسعود به این درخواست انسانی که از مولفههای تقویت حکومت است، تن نمیداد؛ در ادامه این سلوک سیاسی و اجتماعی شیخ النمر آنچه که حکومت آل سعود را به خشم میآورد، شجاعت و پایمردی وی در مباحثی بود که مطرح میساخت. او بارها تأکید کرده بود که از گفتن کلام حق بیم و ترسی ندارد و با وجود بازداشت، زندان، شکنجه و شهادت در این راه، از روش و مشی خود دست نمیکشد. اصرار شیخ النمر بر ادامه راهش موجب شد تا عوامل امنیتی حکومت آلسعود در سال ۲۰۱۲ پس از انتقاد وی از یکی از اعضای دربار آل سعود با حمله مسلحانه به شیخ النمر و زخمی کردنش وی را بازداشت کنند. این عالم مجاهد عربستانی از آن زمان تا اعلام این حکم جابرانه در زندان و زیر شکنجه جلادان سعودی بوده است.
۲ ـ سیاسی بودن حکم؛ سابقه درخشان شیخ النمر در
روشنگری و مقابله بیملاحظه با حکومت آل سعود بیانگر
آن است که این حکومت ظالم وجود شیخ النمر را برای خود یک خطر جدی دانسته و مترصد بوده تا در بزنگاهی وی را از سر راه بردارد. چنین نگاه حکومتی به موقعیت شیخ النمر حقوقی بودن هر حکمی را نفی میکند و سیاسی بودن حکم را بر جای آن مینشاند. در حال حاضر مشکل مقامات عربستان که تا زمان حاضر هیچکدام رسماً این حکم را اعلام نکردهاند، همین موضوع است که به غیر از خودشان هیچکس حقوقی بودن حکم را نمیپذیرد و همه آن را سیاسی میدانند و این یعنی بیاعتبار بودن حکم که اجرای آن پیامدهای سنگین دارد.
۳ ـ ارزیابی واکنشها؛ حکومت پادشاهی عربستان بسیار مایل است که شخصیت برجسته و عالم مجاهدی مانند شیخ النمر که مردم عربستان را با حقوق خودشان و ظلمهای آلسعود آشنا کرده و زمینه قیام و اعتراض را در بین آنها فراهم آورده، از میان بردارد؛ اما به این نکته نیز واقف است که حذف چنین عالمی دارای واکنشهای سنگین داخلی و خارجی است؛ از این رو به نظر میرسد در حال حاضر با اعلام خبر حکم اعدام وی در حال ارزیابی واکنشها است تا تصمیم نهایی را بگیرد.
۴ ـ تنگنای منطقهای عربستان؛ عربستان در رقابت با ایران سالها است تلاش میکند در منطقه موقعیت برتر را کسب کند و برای آن هم هزینههای بسیار گزافی پرداخته و دریوزگی و خفت در برابر اجانب را به اوج رسانده، ولی با این حال در میادین سوریه، بحرین، عراق، لبنان و یمن همچنان ناکام مانده است. مقامات عربستان میدانند نتیجه این ناکامیها تنها شکست در این میادین و محدود شدن شکست به محدوده آن نیست و این ناکامیها خطراتی به دنبال دارد که ادامه آن به داخل عربستان کشیده میشود.
۵ ـ نگرانی از داخل؛ ورود عربستان به میادین پیش گفته در آغاز برای برتریجویی در برابر ایران بود، اما بهتدریج و بهویژه با وقوع بیداری اسلامی از درون احساس خطر کرد و با افزایش فعالیت در این میادین در پی دور ساختن خطر از ارکان دربار پادشاهی بود که ناکامیهای یاد شده دوباره این خطر را با شدت بیشتر به سمت داخل هدایت میکند. حضور عالم مجاهدی مانند آیتالله شیخ النمر در جامعه عربستان این خطر را جدی تر میکند و شهادتش میتواند به فوران آتشفشان خشم مردم و نه تنها شیعیان منجر شود؛ از این رو آل سعود در حال حاضر در دوراهی سرنوشتسازی قرار گرفته که انتخاب هر یک میتواند برای آل سعود یک سرنوشت و فرجام تلقی شود، اما ظاهراً هنوز درنیافتهاند که ماهیت و رویکرد این فرجام چیست!
۶ـ بیاعتمادی به حمایتهای غرب؛ دربار عربستان که همیشه موقعیتش را در خطر می دیده، پیوسته به قدرتهای خارجی متکی بود و در مواقعی هم که باآنها اختلاف پیدا میکرد اختلاف را تاجایی ادامه میداد که احساس میکرد اگر اندکی جلوتر رود، حمایت قدرتهای خارجی را از دست میدهد. در چنین نقطهای با دادن امتیاز جدید و وابستگی بیشتر به اختلاف پایان میداد. قدرتهای خارجی که از وابستگی شدید عربستان به خودشان سودهای کلانی برده بودند رفتهرفته متوجه شدند، تحولات بهگونهای در حال رقم خوردن هستند که حفظ روابط جانبدارانه با عربستان الزاماً به معنای سود و منفعت مانند گذشته نیست و چه بسا اصرار بر حمایت از عربستان در هر وضعیتی، ممکن است به شدت به ضرر آنها تمام شود؛ از این رو در روابطشان با عربستان جانب احتیاط را حفظ کردند. مقامات عربستان نیز متوجه این موضوع شدهاند و بر بیم و وحشت آنها افزوده شده است. با شکلگیری معادله جدید، مقامات عربستان از این قضیه وحشت دارند که اگر شکستهای این کشور در جبهههایی محرز شود که برای بقا و رویارویی با ایران و کشورهای مستقل و حامیان محور مقاومت گشوده است، قطعاً حمایت قدرتهایی که امروز در ظاهر در کنارش هستند و از آن جانبداری میکنند از دست خواهد داد که در این صورت خیلی زود در مسیر فروپاشی و نابودی قرار میگیرد و به احتمال زیاد قدرتهای حامی آل سعود در میانه راه برای حفظ منافعشان بر روی جایگزینها سرمایهگذاری میکنند و به غیر از سادهلوحان مابقی دربار عربستان از این حقیقت آگاه و به غرب و قدرتهای حامیاش بیاعتمادند. حال میراثخواران ابن سعود برای تصمیم نهایی درباره عالم مجاهد شیخ النمر باید به این پرسش حیاتی پاسخ دهند: شهادت شیخ النمر تهدید فعال موجود را از آل سعود دور میکند و یا به سوی آن گسیل میدارد؟!