* گفته میشود افراطیون به شکل سازماندهی شده در مقابل دولت آقای روحانی در حال کارشکنی هستند رفتار این افراد را چطور ارزیابی میکنید؟
** ما چون نگاهمان مثبت و رو به آینده است کمتر از این زاویه به مسئله نگاه کردهایم ولی واقعیت این است که این طور مسائل وجود دارد و کسانی هستند که موفقیت این دولت را نمیخواهند و نمیخواهند روش گذشته تغییر بکند و بههیچوجه راضی نبودند آقای روحانی انتخاب شود. الان هم بههیچوجه راضی نیستند که موفق شود ولی باید توجه کنیم این یک جریان محدود و مختص به یک اقلیت است و لزوما نباید هر انتقادی را از این زاویه ببینیم. همانطور که آقای رئیسجمهور هم مطرح کردند بین انتقاد و تخریب تفاوت است و مردم فرق آنها را به خوبی میفهمند. مردم کاملا میفهمند فلان مسئله و برنامه در صدا و سیما انتقاد سازنده است یا تخریب؟ مردم به خوبی اینها را میفهمند و عملکرد بعضی اشخاص و برخی از دستگاهها را درک میکنند هرچند این موضوعات زیاد نیست ولی آنها را به وضوح میبینیم که این موارد اقدامات تخریبی، مانعتراشی و چوب لای چرخ دولت گذاشتن است نه اظهارات سازنده و دلسوزانه.
* نظر شما در مورد رفتارهای بعضی از نمایندگان مخالف دولت که نام رفتارهایشان را نظارت گذاشتهاند، چیست؟ شما فکر میکنید این رفتارها و جمعآوری امضا برای استیضاح در سال اول فعالیت دولت طبیعی بود؟
** این قالبها، قالبهای قانونی است که در آییننامه وجود دارد و خیلی از مسائل هم میتواند واقعیت داشته باشد که مطابق قانون است و ما نباید ذهنخوانی کنیم. اما این رویه از گذشته فعال بوده که یک جریان خاص یک قالب قانونی را برای دیدگاههای سیاسی خود انتخاب میکرده است اما ما حق نداریم آن را فراتر از قانون بدانیم و با این قالبهای قانونی برخورد کنیم. وقتی استیضاح مطرح میشود ما وظیفه داریم به آن پاسخ دهیم و باید تلاش کنیم مسائل حاشیهای و غیر واقعی در روابط فاصله نیندازد.
نمیتوان مجلس را متهم کرد که در آن مسائل غیر واقعی مطرح میشود. این را حداقل دولت و بنده در جایگاه معاون پارلمانی نمیتوانم مطرح کنم. شاید یک جریان سیاسی رسانهای این موضوع را تحلیل کند و از قرائن و شواهد به یک نتیجهگیری برسد که آیا این مسائل واقعی هستند یا غیر واقعی اما ما مسئولان موظف هستیم فرض را بر آن قالب قانونی بگیریم و به آن پاسخ دهیم. گرچه همانطور که توضیح دادم، لازمه تعامل سازنده، تفاهم بیشتر و خودداری از مچگیری و بهانهجوییهای سختگیرانه است ضمن آنکه برخی اقدامات نامهربانانه اقلیت را نباید به پای همه مجلس گذاشت.
* برخی نمایندگان دولت را متهم میکنند که در انتخابات آینده مجلس به دنبال یارگیری هستند، آیا چنین موضوعی را تایید میکنید؟
** خب طبیعی است که دولت علاقهمند است مجلس از لحاظ فکری، سیاسی، مدیریتی همسو و همجهت باشد. هر چقدر این دیدگاهها به هم نزدیکتر باشد، سرعت انجام امور کشور بیشتر تقویت میشود و این روشن است هر دولتی مایل است روابطش با مجلس حداکثری و مجلس با دولت همراهی حداکثری باشد. اساسا رابطه مجلس و دولت بر هم تاثیرگذار است و اگر رابطه حداکثری وجود داشته باشد، مجلس از کارآیی بیشتر برخوردار است و دولت لوایح بسیار مهمی را میتواند ارائه دهد و قوانین زودتر تصویب و اعمال نظارتها دقیق انجام میشود و کمتر نگاه سیاسی و جبههگیری وجود خواهد داشت و وقت دولت و مجلس کمتر گرفته میشود.
* آیا اصلاحطلبان و مجمع روحانیون مبارز به رهبری آقای موسویلاری لیستی را پیشبینی کردهاند؟
** اول باید در مورد موضع مجمعی خودم بگویم که ما در مجمع روحانیون مبارز تاکنون هیچ بحثی را راجع به انتخابات آینده نداشتهایم و هیچ تصمیم تشکیلاتی هم در این موضوع گرفته نشده است هرچند مجمع روحانیون یک گروه و مرجع سیاسی و از یادگاران امام است و توصیه امام این بوده که این مجمع وظیفه طبیعی خود را در مسائل مهم انقلاب انجام دهد که انتخابات هم از جمله آن است ولی تاکنون نه در مورد انتخابات مجلس و نه خبرگان ورودی نداشتیم، اما در آینده خواهیم داشت.
* به نظر شما دولت چقدر توانسته است شعارهای خود را محقق کند بسیاری از اصلاحطلبان میگویند نباید از این دولت توقع زیادی داشته باشیم چون صرفا دولت آرمانی ما نیست و تنها برای خروج از وضع گذشته از آن حمایت کردهایم؟
** دولت و شخص رئیسجمهور به وعدههایی که دادهاند پایبند و متعهد هستند و هیچ یک از وعدههای انتخاباتی فراموش نشده است. رئیسجمهور روی همه آنها تاکید دارند و اولویتبندی کردهاند و در حال پیشبرد آنها هستند. در حوزه مسائل اقتصادی، مدیریتی، سیاست خارجی و سیاست داخلی، حرمت نهادن به حق مردم، دفاع از آزادیهای مشروع، مبارزه با خرافه، خشونت و افراطیگری وعدههای دولت بوده و تلاش در جهت اعتدال سیاسی و مدیریتی، پرهیز از افراط و تفریط، تشکیل دولت فراجناحی و استفاده از نیروهای قابل کشور، وعدههای رئیسجمهور بودهاند که ایشان پایبند به آنها هستند. باید توجه کنیم یکسال بیشتر از عمر دولت نگذشته است و داوری نهایی به نظر من خیلی زود است ولی میتوان گفت در همه عرصهها دولت موفق عمل کرده است. از جمله مهار تورم، تسهیل فضای کسب و کار، حوزه سیاست خارجی، توسعه مراودات و به کارگیری ادبیات درست دیپلماسی از جمله آنهاست. اما باید توجه کنیم که موفقیت نسبی است ولی به نظر من در این یک سال دولت در غالب وعدههای داده شده حرکت کرده است. البته ممکن است برخی از جریانات که در انتخابات از دولت حمایت کردهاند از بعضی از دستاوردهای دولت آقای روحانی راضی نباشند. مانند برخی از استان ها که توقع داشتند تغییرات زودتر و سریعتر اتفاق بیفتد ولی هنوز برخی از افراد عوض نشدهاند. در مقابل این باید توجه کنیم دولت هم شعار اعتدال داده بود که باید رعایت کند. در برخی از سطوح انتظار تغییر بدیهی است و در جواب برخی از منتقدین که مطرح میکنند آیا در بین استانداران سابق یک فرد شایسته نبود که حفظ شود، باید گفت استاندار نماینده عالی دولت در استان است. بنابراین مردم استان که رای به تغییر دادهاند قبول نمیکنند که مدیر عالی استان آنها تغییر نکند و این به معنی آن نیست که استانداران فاقد صلاحیت بودهاند. استانداران تغییر کردهاند ولی برخی از آنها در حد معاون وزیر ارتقا پیدا کردهاند.
* پیشنهاد شما برای اصلاحطلبان برای حضور فعال در انتخابات آینده و برای آنکه دچار چنددستگی نشوند، چیست؟ همانطور که شما گفتید دولت دوست دارد مجلس همسویی داشته باشد شما به عنوان یک فعال سیاسی فکر میکنید جریان اصلاحطلبی باید به چه شاخصههایی در این مسائل توجه کند تا درگیر اختلاف نشود؟
** شخصا آرزوی من این است و در یک نگاه کلی نه تنها به اصلاحطلبان بلکه به همه جریانات سیاسی توصیه میکنم با ضابطهمندی و قانونمداری در انتخابات پیش بروند و بر پایه مبانی فکری و نظری برای اهداف کشور طرحهایی داشته باشند. مثلا در انتخابات مجلس در جهت ایجاد یک مجلس کارآمد و توانا باید متناسب با آن اهداف سعی کنند هدف نهایی را مدنظر بگیرند و بهترین و نزدیکترین راه وصول آن را طراحی کنند و همه اشخاص و جریانها و گروهها از سهمخواهی و منافع شخصی فاصله بگیرند. برای دستیابی به این هدف، حداکثر از خودگذشتگی را داشته باشند. در غیر این صورت نیروها تقسیم خواهند شد و به طور طبیعی پیروزی کاهش خواهد یافت. وضع مطلوب آن است که ما احزاب ریشهداری داشته باشیم. با شکلگیری این نوع احزاب وضعیتی که الان به صورت جبههای و جریانی است جمع میشود و اگر جریانها میخواهند نقش محوری و مرجع خود را حفظ کنند باید به سمت انسجام بروند. در این حالت تکلیف مردم معلوم میشود و میدانند با چه جریانی و چه هدفی مواجه هستند و پاسخگویی امکانپذیر میشود. اما در وضعیت فعلی کسی پاسخگو نیست.
* نظر شما از مطرح شدن یک حزب فراگیر به وسیله آقایان خاتمی، هاشمی و سیدحسن خمینی چیست؟ آیا چنین چیزی را که آقای منتجبنیا مطرح کردهاند مفید میدانید؟
** ضمن احترام به پیشنهاددهنده محترم، ایجاد یک حزب فراگیر را درست و مفید میدانم اما آن شخصیتهایی که شما نام بردهاید شخصیتهای کلان ملی ما هستند. آقای آیتالله هاشمی شناسنامه انقلاب است و نمیتوان شناسنامه انقلاب را شناسنامه یک جریان و یک حزب کرد. البته راهنماییهای ایشان میتواند بسیار مفید باشد. حجتالاسلام حاج حسن آقای خمینی یک شخصیت فراجناحی است و یادگار امام راحل است و فراتر از این مسائل و جریانهاست و راهنماییها و دلسوزیهای ایشان میتواند بسیار مفید و موثر باشد چه برای جریان اصلاحطلب و چه جریان اصولگرا. جناب آقای حجتالاسلام خاتمی اگرچه به این تفکر نزدیکتر هستند اما ایشان نیز شخصیتی ملی هستند و باید فراتر از یک جریان حزبی ارزیابی کرد. به نظر من این شخصیتها باید اثرگذاری در سطح کلان ملی داشته و کمک حال رهبری در کشور باشند نه به عنوان یک لیدر جریان خاص. ما امیدواریم دستگاههای برگزارکننده در انتخابات به گونهای عمل کنند که انتخابات پرشوری داشته باشیم. مجلسی کارآمد و مطلوب شکل بگیرد اما این به معنای آن نیست که وضعیت فعلی نامطلوب است بلکه نگاه ما به کمال مطلوب است.