پایگاه بصیرت، گروه حماسه و جهاد/ بررسي وقايع و حوادث تاريخي و انقلابهاي مردمي در سراسر جهان بيانگر اين نكته است كه هر گاه حكومتي از پشتوانه مردمي قوي و مناسب برخوردار باشد نه تنها به راحتي خواهد توانست مشكلات را پشت سر گذاشته و با تهديدات مقابله نمايد، بلكه حضور مردم در صحنه و پشتيباني از حكومت ميتواند بقاء و حيات آن را در برابر انواع تهدیدات داخلی و خارجی نيز ، تضمين نمايد.
دستيابي به اين ويژگي يعني برخورداري از حمايت مردمي در گرو رهبري صحيح و هدايت درست مردم در جهت رسيدن به مطلوبها و هدف غايي و نهايي است و آنگاه كه اين حركت از ويژگيهاي معنوي و ديني نيز برخوردار باشد، دستيابي به اهداف تسهيل و هيچ عاملي هر قدر هم قوي، نمي تواند باعث يأس و نوميدي در مردم و يا مانع از پيشرفت و توسعه كشور شود.
با بروز انقلاب شكوهمند اسلامي ، اين دگرگوني و تغيير بنيادين در ساختار حكومتي ايران ايجاد و مردم توانستند با اتكاء به اراده الهي و با مشاركت و پشتيباني يكديگر و تحت رهبري داهيانه روحانيت هميشه بيدار، از اين موهبت الهي برخوردار شوند.
همزمان با اين تغييرات و متناسب با نياز انقلاب، نهادهاي انقلابي يكي پس از ديگري پا به عرصه وجود گذاشتند و سپاه و بسيج بعنوان يكي از اصليترين و اثرگذارترين اين نهادها، نقش مهمي را در جهت حفظ دستاوردهاي اين پدیده بزرگ اسلامی ، بر عهده گرفتند.
تشكل مردمي بسيج از همان ابتداي تولد توانست با حضور در صحنههاي مختلف ، قابليتهاي متعددي را از خود بروز دهد، بطوري كه پس از پشت سر گذاشتن بحرانهاي انقلاب بويژه جنگ تحميلي، بتدريج با گرايش به سمت تأمين ساير نيازمنديهاي کشور، دامنه فعاليتهاي آن توسعه يافته و از يك سازمان با محوريت نظامي و امنيتي به يك سازمان چند منظوره با توانمنديهاي مختلف در عرصههاي گوناگون نظامي، امنيتي، اجتماعي، اقتصادي و بويژه فرهنگي تبديل شد.
در تداوم اين حركت مقتدرانه ماهيت غير نظامي بسيج متناسب با نياز روز كشور، بر ماهيت نظامي آن برتري يافت و بعنوان الگویي موفق در صلح و سازندگي مسئوليتها و مأموريتهاي دیگری را نیز بر عهده گرفت.
بديهي است ورود به عرصه جديد به هيچوجه به معناي غفلت از امكان بروز تهديدهاي نظامي و امنيتي و حفظ آمادگیهای دفاعی نيست بلكه گوياي اين نكته است كه بسيج ميتواند به هنگام نياز در كوتاهترين زمان ممكن خود را با شرايط جديد تطبيق دهد.
به همين منظور در اين مجموعه تلاش خواهد شد تا دانش پژوهان عزيز بيش از پيش با قابليتهاي مذكور و همچنين كاركردها و عملكردهاي بسيج در زمان صلح و سازندگي آشنا بشوند.
فصل اول - نقش مردم در حكومت اسلامي از ديدگاه آيات و روايات
از نگاه اسلام، انسان موجودي است اجتماعي و داراي اختيار كه زندگي او محدود به زندگي دنيوي نميشود، او ميتواند با انتخاب راه درست تا آنجا پيش رود كه شايسته لقاءا... باشد و يا با ورود به مسير انحراف پا در ورطه نابودي نهاده و نه تنها زندگي خود بلكه زندگي ساير انسانها را نيز در معرض خطر قرار دهد.
به همين دليل است كه جوامع انساني براي اداره امور خود، نياز مند نظام و سازمان اجتماعي هستند زيرا اميال و خواستههاي انسانها با يكديگر متفاوت است، گروهي با اطاعت از اميال و خواستههاي نفساني و زير پا گذاشتن حقوق ديگران سعي دارند تا همه چيز را در انحصار خود قرار دهند و گروهي نيز در مسير صحيح گام برداشته و يا حتي مانند پيامبران و ائمه(ع) پيوسته نقش رهبري را بر عهده داشته و به هدايت مردم پرداختهاند.
اين موضوع بهحدي داراي اهميت است كه تحمل وجود يك حكومت حتي جبار را بر فقدان حكومت ترجيح ميدهند، اما طبيعي است جامعهاي سعادتمند خواهد بود كه از نظامي مردمي برخوردار بوده و واجد تمام شرايط يك زندگي در شأن انسانيت انسان باشد.
نقش مردم از ديدگاه آيات و روايات:
همانگونه كه اشاره شد اسلام نقش ويژهاي را براي مردم در حكومت اسلامي قائل شده است و در آيات و روايات بسياري به اين موضوع پرداخته است، اما طبيعي است كه اين تعامل را تابع ضوابط و قوانين خاص دانسته و توجه به اين مقررات را ضروري بيان كرده است.
نظر قرآن در مورد نقش مردم در حكومت:
در قرآن بارها با بيان مختلف از مردم ونقش آنان در اداره جامعه ياد شده است و همواره بر ضرورت توجه به آراي عمومي البته تا آنجا كه در راستاي مصالح جامعه بشري باشد، تأكيد شده است. از جمله در آيه159 سوره آل عمران خطاب به رسول خدا (ص) ميفرمايد : ... و شاورهم فی الامر... که اشاره به مشورت کردن پیامبردر امور جامعه اسلامي بویژه در امور مربوط به جنگها دارد و این در حالیستکه پیامبر اسلام (ص) با اتکا به علم و ارتباط الهی خود اصولاٌ نیازی به مشورت نداشتند، اما به منظور ارج نهادن بر نظر مردم و فراهم نمودن زمینه های بروز و رشد استعدادها و همچنین دخیل کردن آنان در اداره امور مملکت، معمولاً با ایشان مشورت می کردند.
در عین حال قرآن دگرگونی و بروز رشد همه جانبه در هر قومی را مشروط بر آن می داند که انسانهای خواهان تغییر و تحول مثبت و مطلوب، ابتدا ضمیر خودشان را تغییر داده و اصلاح نمایند و به عبارتی اصلاح امور را مستلزم همراهی مردم با آنچه حکومت اسلامی برایشان به ارمغان آورده می داند.
«... ان الله لا يغير ما بقومٍ حتی يغير ما بانفسهم...» [1]
خداوند سرنوشت هیچ قومی را تغییر نخواهد داد مگر آنچه را در ضمیرشان است تغییر دهند.
در واقع ميتوان گفت مشروعيت نظام اسلامي بواسطه الزام آن به رعايت موازين شرعي و احكام دين ايجاد ميشود و مقبوليت آن نيز در سايه حضور مردم در صحنه و حمايت از دولت و حكومت اسلامي معنا مييابد.
به اين ترتيب در اسلام فعاليتهاي اجتماعي و مشاركت مدني مردم نه تنها يك امكان بلكه يك وظيفه و يك ضرورت تلقي ميشود و همه مسلمانان به حكم مسلماني خويش و بر اساس وظايف ديني، موظفند نسبت به امور مسلمين و اجراي عدالت اجتماعي در چارچوب اصول و ارزشهاي اسلامي و ضوابط ديني و قانوني، اهتمام ورزيده و در اداره حكومت مشاركت نمايند.
مشاركت مردم در احاديث و روايات:
ائمه معصومين (ع) نيز همواره بر اين موضوع تأكيد ورزيدهاند و نهجالبلاغه بهعنوان منبعي سرشار از توصيههاي فراوان در اين زمينه، بهترين الگوها را براي ايجاد يك حكومت اسلامي، الهي و در عين حال مردمي ارائه ميدهد.
همچنانكه در نامه 53 نهجالبلاغه آمده است كه:
وَ اٍَِِْنَماعِمادَ الَدين و جِماعَ اْْلمسلمين وَ اْلعدة اْﻻَعداءِ اْلعامَة مِنَاْلا’مة فَلَيَكن صَغوكَ لهم وَ ميلَكَ مَعَهم
« استوانههاي استحكام بخش دين، مركز ثقل اجتماعات اسلامي و نيروهاي عظيم مجاهدان پيكارگر عليه دشمن در مرزباني از نواميس الهي و انساني، عامه مردم هستند، بنابراين بايد به اينان گرايش داشته وهوادار و طرفدار اينان باشي»[2]
و در خطبه 34 نيز در مورد وظيفه ونقش متقابل مردم و حكومت ميفرمايد:
وَ اَما حَقي عَلَيكمْ فالوَفاءِ بالبيعة و النصيحة في المشهد و المغيب
« و اما حق من بر شما وفاداري به بيعتي كه با من كرديد و نصيحت و نظارت همگاني نسبت به من و يكديگر چه در حضور و چه در غياب است»[3]
همچنین آن حضرت در فرمان تاریخی خود به مالک اشتر که به عهدنامه مالک اشتر معروف می باشد، فرموده
است:
«با دانشمندان زیاد به گفتگو بنشین و با حکما و متخصصان نیز بسیار به بحث بپرداز ، این بحث و گفتگوها درباره مسائلی باشد که بوسیله آن کشورت و آنچه موجب قوام کار مردم پیش تو بوده سامان می گیرد».[4]
این توصیه نیز به موضوع دیگری از نحوه مشارکت مردم یعنی استفاده از نظر، تخصصی و تجربه صاحبنظران و متخصصین و اندیشمندان پرداخته است.
در بخش دیگری از عهدنامه مذکور با اشاره به گروههای مختلف موجود در جامعه و ضرورت تعامل و همكاري آنان براي اداره امور، می فرمایند:
« ای مالک بدان که مردم به گروههایی تقسیم شده اند، کار هیچ دسته ای جز بوسیله دیگری اصلاح نمی شود و هیچ دسته ای از دسته دیگری بی نیاز نیست»[5]
سپس این گروهها را به هفت دسته شامل: لشکریان خدا (نظام دفاعی حکومت)، نویسندگان عمومي و خصوصی (صاحبان اندیشه و فکر و متخصصین)، قضات عدل (سیستم قضایی)، کارگزاران اصناف و خدمات (دولت)، اهل خرید و مالیات (اعم از کسانی که مسلمانند و يا در پناه اسلامند)، تجار و صنعتگران(صاحبان سرمایه و صنعت) و قشر پایین (یعنی نیازمندان و مستمندان) تقسیم نموده و با بیان اینکه خداوند برای هر یک از آنان سهمی را قرار داده، در بخشی دیگر از نامه اضافه می کند:
« از طرفی قوام سپاه ممکن نیست مگر بوسیله خراجی که خدا از مال توده های مردم بیرون می کشد، زیرا سپاه اسلام با خراج برای جهاد با دشمن تقویت می شوند و برای اصلاح کار خود به آن تکیه می زنند و با آن نیازمندیهای خویش را مرتفع می نمایند» [6]
از این مطلب اینگونه استنباط می شود که کمکهای مالی مردم که در قالبهای مختلف مانند پرداخت خراج، خمس و زکات و یا مالیات انجام می شده نيز نوعی دیگر از مشارکت مردم در اداره حکومت بشمار می رود، زیرا امام در ادامه بحث می فرماید:
«این دو گروه (سپاهیان و مردم) نظام نمی گیرند جز با گروه سوم که «قضات» و. «کارگزاران دولت» و «منشیان» هستند، زیرا این گروه، قراردادها و معاملات را استحکام می بخشد و تمام این گروهها بدون «تجار» و «پیشه وران» پایداری ندارند، چون آنها به امید سود گردهم می آیند و نیازهای دیگر اصناف را با دست و بازوی خود تامین می کنند که در امکان دیگران نیست.
سپس قشر پایین نیازمندان و از کار افتادگان هستند که حق این است که از کمک و همکاری دیگران بهره مند شوند.برای تمام این گروهها نزد خداوند گشایشی است و هریک به مقدار اصلاح کارشان بر حاکم حق دارند»[7]
به این ترتیب در اسلام تعامل و همکاری متقابل دولت و مردم در همه قشرها برای پیشرفت و توسعه همه جانبه و سازندگی و عمران کشور ضروری دانسته شده است.
آيات و روايات متعدد ديگري نیز در اين زمينه وجود دارد كه وجه مشترك همه آنها تأكيد بر توجه به نقش مردم در حكومت اسلامي است، بعبارت ديگر از نظر اسلام حكومت بدون همراهي و پشتيباني آحاد مردم نميتواند پايه و مبناي اسلامي داشته باشد و وجود چنين حكومتي تنها در پرتو اجراي عدالت و رعايت موازين شرعي و اسلامي ممكن و ميسر خواهد بود.
ضرورت مشارکت مردم در اداره حکومت:
از نظر اسلام استقرار حكومت اسلامي، برقراري عدالت، و حفظ و صيانت از اسلام و توسعه و پيشرفت جامعه، مستلزم مشاركت مردم است، زيرا حكومت بدون همراهي مردم و با وجود تفرقه و ترديد در بين آنها، قادر نخواهد بود تمام قدرت و توان دولت را صرف تحقق اهداف خود نمايد و به همين دليل است كه دشمنان اسلام پيوسته در تلاشند تا با ايجاد تفرقه بین مردم و رخنه در اين اصول، مانع از مشاركت مردم در توسعه و سازندگي كشورهاي اسلامي شوند.
مصاديق مشاركت مردم در اداره حكومت در صدر اسلام:
تاريخ اسلام از بدو ظهور اسلام و در زمان امامت ائمه اطهار (ع) سرشار از نمونههاي مختلف از مشاركت مردم در اداره حكومت اسلامي بوده است و وجود آيه شريفه ] وَ اَمرُهُم شوري بَينَهُم وَ شاوَرهُم فِياﻻَمرِ [، كه تأكيد برمشورت بين مسلمانان دارد، يكي از بارزترين و شاخصترين اين نمونهها تلقي ميگردد، زيرا شخص پيامبر]e[ و ائمهاطهار]u[ بارها با استناد به اين آيه، تصميمات بزرگي را كه نقش اساسي در اداره يا حتي بقاء حكومت اسلامي داشته، اتخاذ كردهاند.
مشورت با مردم و رؤساي قبايل براي جنگ با كاروان حفاظتي قريش در غزوه بدر و يا مشورت با اصحاب براي جنگ در داخل يا خارج از شهر در جريان جنگ احد و يا مشورت با مردم براي تعيين نحوه دفاع از شهر مدينه در جريان جنگ احزاب، كه منجر به پيشنهاد سلمان فارسي براي حفر خندق در اطراف شهر و بسيج عمومي براي اجراي اين طرح دفاعي يعني حفر خندق با مشاركت مردم شد، نمونههايي از مشاركت مردم در اداره حكومت محسوب شوند.
مشاركت در جنگهاي بين كفار و مسلمانان را ميتوان بعنوان بهترين نمونههاي مشاركت مردم در اداره بخشي از وظايف حكومت يعني دفاع از مرزها نام برد و فتح مكه كه بدون كمترين خونريزي صورت گرفت نمونهاي ديگر از اين همكاري و مشاركت ميباشد.
تأمين نيازمنديهاي مادي و حتي تأمين مسكن مهاجرين توسط انصار در صدر اسلام و ساختن مسجد، حفر چاه و قنات، كمك به مستمندان و يا اعزام مبلغ به نقاط مختلف و مشاركت در تبليغ و صدور اسلام توسط مسلمانان از ديگر مصاديق مشاركت مردم در اداره حكومت در آن زمان به شمار ميروند.
اسلام به عنوان يك دين كامل و متعالي، براي تمامي انسانها از هر جنس و سن و قبيلهاي، متناسب با ظرفيتها و توانمنديهاي آنان اين نقش را تعريف نموده و حتي در جنگها نيز براي زنان نقش و جايگاه خاص خود را پيشبيني كرده است، بطوريكه زنان مسلمان در هنگام بروز جنگها، با انجام فعاليتهاي مختلف مانند امداد رساني و كمك به مجروحين، رساندن آب و آذوقه، انتقال مجروحين و مصدومين و يا حتي ترغيب و تهيج مردان براي دفاع از اسلام و اصول و مباني اسلامي، به پشتيباني از حكومت ميپرداختند.
از نظر اسلام مشاركت مردم در اداره حكومت نه تنها يك نقش عامه پسند، بلكه يك وظيفه اساسي و انساني محسوب ميشود تا جايي كه مردم را موظف به امر به معروف و نهي از منكر در مسائل مختلف بويژه مسائل حكومتي دانسته و از آنان خواسته است تا پيوسته با بكار بستن اين اصل الهي، حكومت را از خطر سقوط در مسير ظلم و استبداد نجات دهند.
بنابراين اولين مشخصه مهم اسلام واقعي، دعوت مردم به حضور در صحنههاي مختلف دفاع از منافع و مرزها و توسعه و آباداني سرزمينهاي اسلامي است، بعبارت ديگر مردمي بودن جزء ذات اسلام است و به همين دليل همواره سعادت و رستگاري انسان را مورد توجه قرار داده و حضور آنان در دفاع از حريم خود و اجراي مقررات و پيمودن مسير رشد و توسعه و عدالت خواهي را جزء اصول اوليه خود ميداند.
با توجه به آنچه گذشت اگر بخواهيم بطور خلاصه به مهمترين مصاديق مشاركت مردم در اداره حكومت در صدر اسلام اشاره نماييم ميتوانيم موارد زير را نام ببريم:
1- استفاده از نظر مردم و فرماندهان نظامي در مورد چگونگي انجام جنگها مانند آنچه در جنگ بدر، احد و احزاب (خندق) رخ داد.
2- استفاده از نظر متخصصين، دانشمندان و صاحبان انديشه و فكر براي اداره حكومت كه حضرت علي ]u[ خطاب به مالك اشتر نيز بر آن تأكيد كرده بودند.
3- استفاده از ظرفيتها و امكانات مردمي موجود در اقشار مختلف جامعه براي سازندگي و آباداني سرزمينهاي اسلامي و كمك به محرومين و مستضعفين، مانند احياء قنوات و حفر چاه توسط مسلمانان، كمك به محرومين،تقسيم دارايي انصار و مهاجرين براي كمك به حكومت در جهت تأمين مسكن و ساير نيازهاي مهاجرين و ... .
4- استفاده از كمكهاي مالي مردم براي تأمين نيازهاي جاري حكومت كه پرداخت خراج و خمس و زكات از مهمترين نمونههاي آن محسوب ميشوند.
5- تحكيم اقتدار و ايجاد ثبات در امنيت سرزمينهاي اسلامي با بهرهگيري از حضور مردم در عرصههاي مختلف دفاع از اسلام مانند عمليات فتح مكه و حمايتهاي مردم از پيامبر اسلام]e[ در برابر دشمنان و دهها نمونه ديگر.
نقش و جايگاه مردم در جمهوري اسلامي ايران:
از آنجا كه پايه و اساس جمهوري اسلامي بر مبناي اصول اسلامي و تبعيت از شرع مقدس اسلام بنا نهاده شده است، بنابراين، همان اصول حاكم در صدر اسلام با نگرشي نو متناسب با نياز روز جامعه و در قالبي متفاوت، پيشبيني و طراحي شده است.
براي مثال در اصل ششم قانون اساسي چنين آمده است:
« در جمهوري اسلامي ايران، امور كشور بايد به اتكاء آراء عمومي اداره شود، از راه انتخاب، انتخاب رييس جمهور، نمايندگان مجلس شوراي اسلامي، اعضاي شوراها و نظاير اينها، يا از راه همهپرسي در مواردي كه در اصول ديگر اين قانون معين ميگردد.»
در اصل هشتم نيز متذكر ميشود كه:
« در جمهوري اسلامي ايران دعوت بهخير و امر بهمعروف و نهي از منكر، وظيفهاي است همگاني و متقابل بر عهده مردم نسبت به يكديگر، دولت نسبت به مردم و مردم نسبت به دولت كه البته شرايط و حدود آنرا قانون مشخص ميكند.»
به اين ترتيب همه مردم علاوه بر نقش محوله در زندگي فردي، در جريان فعاليتهاي سياسي و اجتماعي نيز از طريق رأيگيري و همچنين امر به معروف و نهي از منكر متقابل، نسبت به يكديگر و دولت به ايفاي نقش در اداره حكومت ميپردازند.
بنابراين در جمهوري اسلامي، مشاركت مردم با شركت در انتخابات مختلف از جمله انتخابات رياست جمهوري، انتخابات مجلس شوراي اسلامي، انتخابات خبرگان رهبري، انتخابات شوراهاي اسلامي و قبل از آن انتخاب جمهوري اسلامي و راي دادن به قانون اساسي بعنوان مهمترين و تأثيرگذارترين شكل مشاركت، تجسم عيني يافته و با اظهار عقیده و نظر در امور مختلف مملكتي از طريق تشكيل احزاب و گروههاي مختلف سياسي و اجتماعي و يا انتشار انواع نشريات و مطبوعات، برگزاري انواع اجتماعات و جلسات و راهپيماييها توسعه يافته است.
حضرت امام (ره) نيز بارها در سخنرانيهايشان با اشاره به نقش اقشار مختلف جامعه اعم از زن و مرد و پير و جوان به مصاديق مختلفي از حضور و مشاركت مردم در شكلگيري و تداوم حيات حكومت اسلامي اشاره نمودهاند، از جمله در سخنراني تاريخ 25/1/64 ميفرمايند:
«... مردم همه حاضرند، چون مردم ما ميدانند در صدر اسلام خود پيغمبر و ائمه آنطور فداكاري كردند و مسلمين صدر اسلام با آنكه عددشان كم بود، آنگونه فعاليت كرده و جنگ كردند و كشور ما بحمدا... به حسب نوع و اكثريت غالب افراد اين احساس را دارند كه براي اسلام و كشورشان خدمت كنند» [8]
و در سخنراني 18/2/62 نيز فرمودند:
« بي سابقه است به مجرد اينكه انقلاب ميشود يك عدهاي به نام پاسدار، يك عدهاي به نام كميته، يك عدهاي بهنام بسيج براي امنيت داخلي و مرزها از خود جوشش كنند و بيسابقه است در يك كشور خود مردم و خود علما و مؤمنين، يك كميتهاي به اسم كميتهاي براي امداد داشته باشند كه همشان اين باشد كه فقرا و مستمندان را در سراسر كشور رسيدگي كنند و امداد كنند اينها بركات اسلام است»[9]
در واقع به تعبير حضرت امام (ره) پيدايش نهادهاي انقلابي مانند سپاه، بسيج، كميته امداد، جهاد سازندگي، بنياد مسكن و ساير نهادهاي انقلابي را ميتوان جلوهاي از مشاركت مردم در اداره حكومت معرفي نمود، نمونههايي كه به فرمايش ايشان، كاملاً بصورت خودجوش شكل گرفتند و با كمك به دولت نقش ويژهاي را در سازندگي، محروميتزدايي و دفاع از كشور بر عهده گرفتند.
ايشان پس از پيروزي انقلاب شكوهمند اسلامي و قبل از آغاز جنگ تحميلي در تاريخ 16/1/58 ميفرمايند: «بعد از اين مرحله باز كارها داريم و آن ساختن ايران است، همه را بايد ساخت» [10]
و در تاريخ 20/1/58 نيز ميفرمايند:
«دوران سازندگي، دوراني كه بايد از ثمرات انقلابمان مردم محروم و ستمديده ايران بهرهمند شوند.» [11]
در سخنراني ديگري در تاريخ 26/3/58 با تأكيد مجدد بر موضوع سازندگي، ميفرمايند:
«بحمدا... ملت ما راجع به سازندگي، اين مهيا بودن خودشان را اعلام كردهاند، دانشجوهاي عزيز، متخصصين، مهندسين و بازاري، كشاورز، همه قشرهاي ملت دواطلب براي اين است كه ايراني كه به طور مخروبه به دست ما آمدهاست بسازند. .... البته آن جاهايي كه بيشتر خرابي هست مثل آنجاهايي كه روستاها، جاهايي كه مساكن عشاير هست، دهات دورافتاده كه تقريباً هركدام از گروهها ميآيند شكايت از وضعشان دارند ميگويند برق نداريم، خانه نداريم، آب نداريم، بهداري نداريم، آسفالت نداريم و همه هم صحيح ميگويند»[12]
ايشان در جاي ديگري در تاريخ 15/4/58 با اشاره به اهميت حضور مردم در اين زمينه، اينچنين بيان ميكنند:
«بازسازي و سازندگي جز از طريق تعاون و همفكري ميسر نيست و اين كشور متعلق به اسلام و همه ملت ايران است و همانگونه كه در جنگ كنار هم بودند، در صلح و سازندگي هم بايد در كنار هم باشند» [13]
ايشان برخي از مهمترين آثار وبركات اين مشاركت را اينگونه بيان ميكنند:
1- به ثمر رساندن انقلاب اسلامي.
2- احياء دين و شعائر و ارزشهاي ديني
3- برقراري امنيت در ابعاد مختلف.
4- مشاركت در سازندگي كشور.
5- خنثيسازي توطئه هاي دشمنان
6- حمايت از نظام اسلامي.
7- حضور در دفاع مقدس و پشتيباني از آن.
در تداوم اين تفكر استراتژيك مقام معظم رهبري نيز براي نقش مردم در صلح و سازندگي اهميت فوقالعادهاي قائل شده و در سخنراني 3/8/68 ميفرمايند:
«براي بازسازي و آباداني و عمران سرتاسر كشور، براي تقويت دولت و براي پيشرفت هدفها و برنامه هاي اقتصادي يي كه مسئولان طرح مي كنند، همه مردم خودشان را متعهد بدانند.» [14]
و باز در جايي ديگر در پيام تاريخ 10/3/69 كه به مناسبت اولين سالگرد ارتحال حضرت امام (ره) صادر فرمودهاند با اشاره به نقش متقابل دولت و ملت ميفرمايند:
« دولت و ملت، بايد سازندگي كشور را وظيفه يي انقلابي بدانند، با همكاري و با بسيج همه نيروها و استعدادها و مغزها و بازوها، ايران را چنان آباد و پيشرفته بسازند كه اميد را در دل ملتهاي مظلوم زنده كنند».
اما اين سوأل مطرح است كه در حال حاضر از نظر مقام معظم رهبري سازندگي در برگيرنده چه معاني و مفاهيمي ميباشد و نقش بسيج در اين زمينه كدام است؟
مراجعه به بيانات و رهنمودهاي ايشان بيانگر آن است كه ايشان هيچ محدوديتي در موضوع مشاركت بسيج در سازندگي قائل نشده و همواره از بسيج بعنوان يك سازمان دفاعي بازدارنده و چند منظوره كه به هنگام نياز ميتوان با ورود به عرصههاي مختلف مورد نياز كشور منشاء خير و بركت و سازندگي و توسعه كشور در ابعاد مختلف باشد، نام بردهاند.
براي مثال ايشان در يكي از سخنرانيهايشان در جمع اعضاي ستاد يادواره شهيد فهميده در تاريخ 6/8/58 فرمودند:
« در دوران جنگ، بسيج مال جنگ است، در دوران پشتيباني مال پشتيباني، در دوران علم، مال تحصيل و تدريس و در دوران سازندگي، مال سازندگي است»[15]
ايشان در يكي ديگر از سخنرانيهايشان در تاريخ 28/8/71 نيز ميفرمايند:
«بسيج مي تواند در ميدان سازندگي هم محور باشد و در ميدان علم، مقدم بر ديگران قرارگيرد. بسيج در همه جاي كشور حضور دارد.»[16]
اين روند يعني جلب توجه به سازندگي و نقش بسيج در اين زمينه همچنان ادامه يافته تا جايي كه در سال 83 و 84 موضوع سازندگي و محروميتزدايي را بعنوان يك مأموريت جديد به بسيج محول فرمودند.
با استناد به مطالب فوق و مجموعه بيانات و رهنمودهاي ولايت موارد زير را ميتوان بعنوان مهمترين وظايف و كاركردهاي بسيج در زمان صلح و سازندگي بر شمارد.
مصادیق مهمترین کاربردهای بسیج در زمان صلح و سازندگی از دیدگاه ولایت:
1- حضور در صحنههاي علمي و تحقيقاتي كشور مانند المپيادهاي علمي و يا فعاليتهاي تحقيقاتي.
2- حضور در عرصههاي سازندگي در موضوعات مختلف مانند جادهسازي، سدسازي، كشاورزي و ... .
3- حضور در عرصههاي محروميتزدايي و توسعه روستايي مانند ساختن مدرسه، خانه بهداشت و ... .
4- حضور در عرصههاي فرهنگي مانند امر به معروف و نهي از منكر و احياء ارزشهاي اسلامي، انقلابي و ترويج روحيه و تفکر بسيجي.
5- حضور در عرصههاي سياسي و اجتماعي ازجمله حضور در انتخابات و دفاع از دولت و حمايت از دستاوردهاي كشور.
6- حضور در عرصههاي امنيتي و دفاعي در زمينه مقابله با توطئههاي دشمنان داخلي و خارجي و ايجاد قدرت بازدارندگي.
7- حضور در عرصههاي اقتصادي، توليدي و تعاوني مانند فعاليت در رابطه با تأمين نيازهاي فني و تجهيزاتي جامعه.
8- حضور در عرصههاي خودكفايي بويژه در بعد كشاورزي و ساير محصولات استراتژيك.
9- حضور در عرصههاي امدادي و مردمیاری مانند كمك به مردم در هنگام بروز حوادث و كمك به از كار افتادگان و سایر موارد مشابه .
10- استفاده از ظرفيتهاي فكري، علمي، تجربي، يدي و ساير توانمنديهاي نهفته در وجود جوانان و غني سازي اوقات فراغت آنان.
11- ايجاد روح نشاط و شادي و اميد به زندگي بهتر در آحاد اقشار جامعه.
مشاركت براي دفاع از انقلاب و مبارزه با عوامل ستمشاهي، و همچنين حضور پرشور مردم براي كمك به محرومين جامعه، تأمين سوخت و آذوقه مردم بيبضاعت، مشاركت در جهاد سازندگي و اعزام به روستاها و كمك به حفظ امنيت و نگهباني از دستاوردهاي انقلاب پس از سقوط رژيم ستمشاهي و توسعه و گسترش اين حضور در زمينه انجام پروژههاي مختلف عمراني، سازندگي ، بهداشتي، كشاورزي و ساير موضوعات، پس از استقرار انقلاب اسلامي از ديگر مصاديق مشاركت مردم در طول حيات انقلاب اسلامي بويژه سالهاي اول انقلاب اسلامي به شمار ميروند.
نقش زنان در اداره حكومت اسلامي:
همانگونه كه قبلاً اشاره شده همه آحاد جامعه از جمله زنان در اداره امور جامعه نقش داشته و بر خلاف تصور و تبليغ دشمنان، ميزان حضور زنان چه در صدر اسلام و چه پس از آن در زمان انقلاب اسلامي از اهميت ويژه برخوردار بوده است.
امام خميني (ره) و مقام معظم رهبري نيز با پيروي از سيره نبوي و رفتار علوي همواره بر اين موضوع تأكيد نمودهاند، زيرا در جريان انقلاب اسلامي و بويژه جنگ تحميلي، چنانچه شيرزنان ميهن اسلامي لحظهاي از ايفاي نقش خود غفلت ميورزيدند، تداوم حيات انقلاب ميتوانست با مشكل مواجه شود.
مهمترين مصاديق حضور زنان در اداره حكومت از صدر اسلام تا بحال عبارتنداز:
1- تهيج و ترغيب مردان براي شركت در جنگهاي صدر اسلام و جنگ تحميلي پس از انقلاب اسلامي و حفظ و دفاع از شهرها و نگهداری فرزندان و حفاظت از حریم خانواده در زمان غیبت مردان.
2- حضور در عرصههاي مختلف حمايت از نظام و حكومت اسلامي به شكل فردي يا گروهي.
3- حضور در فعاليتهاي امدادي و پشتيباني از جنگ مانند امدادگري، آبرساني، پخت غذا و پشتيباني از جنگ.
4- حضور در عرصه كار و توليد در سطوح و جايگاههاي مختلف.
لازم به يادآوريست اين حضور با توسعه علوم مختلف و ضرورت حضور زنان در اداره جامعه بويژه پس از انقلاب اسلامي، شكل بسيار گستردهاي بخود گرفت. بگونهاي كه هماكنون بانوان، در جمهوري اسلامي ايران دوشادوش مردان تقريباً در تمامي عرصهها و صحنههاي مورد نياز كشور حضور داشته و به ايفاي نقش ميپردازند.
با عنايت به موارد فوق ميتوان نقش اجتماعي مردم در جريان انقلاب اسلامي از ابتدا تا بحال را به 5 دسته كلي بشرح ذيل تقسيم نمود:
الف - فعاليتهاي دفاعي و امنيتي مانند (مقابله با عوامل ستمشاهي و ضد انقلاب، ايجاد نظم وانضباط اجتماعي و كنترل رفت وآمدها، مشاركت در جنگ تحميلي و دفاع از كشور و مرزهاي جغرافيايي ايران اسلامي).
ب- فعاليتهاي اجتماعي مانند(كمك بهمحرومين و مستمندان، امدادرساني به مصدومين و حادثه ديدگان سوانح، جمعآوري و هدايت كمكهاي مردمي).
ت- فعاليتهاي سياسي مانند ( برگزاري راهپيماييهاي مختلف در حمايت از نظام و مسئولين خدمتگذار و افشاي چهرههاي ضد انقلاب و همچنين شركت در انتخابات).
ث- فعاليتهاي فرهنگي مانند (حضور در صحنههاي مختلف فرهنگي و تقابل با تهاجم فرهنگي و ايجاد بيداري عمومي نسبت به توطئههاي خارجي).
ج- فعاليتهاي عمراني و اقتصادي مانند (مشاركت در سازندگي كشور در ابعاد مختلف علمي، آموزشي، فني، خدماتي، كشاورزي و صنعتي).
بكارگيري نيروهاي مردمي در ساير كشورها
آيا ميدانيد بسيج با مفاهيمي تقريباً مشابه در ساير كشورهاي جهان نيز وجود دارد؟
امروزه استفاده از توانمنديهاي مردمي در بسياري از كشورهاي جهان، مانند چين، رژيم اشغالگر قدس، كره شمالي، عراق، ليبي ، سوئيس، هلند و بسياري از ديگر از كشورها بطور جدي مطرح و به اشكال مختلف و با انگيزههاي متفاوت مورد توجه قرار گرفته است. حتي آمريكا و شوروي سابق بعنوان كشورهاي بهظاهر قدرتمند با تمامي پيشرفتهاي تكنولوژيكي در زمينه سلاح و تجهيزات نظامي نيز از بكارگيري اين امكان بالقوه غافل نبوده و تدابير مختلفي را براي مشاركت نيروهاي مردمي در امور نظامي وغيرنظامي بكار بردهاند، اما نكته قابل توجه در بكارگيري نيروهاي مردمي توسط اين كشورها، خصوصيات و ويژگيهايي است كه باعث تمايز آنان از بسيج در جمهوري اسلامي گرديده است.
وجود انگيزههاي قوي ديني و معنوي و ماهيت چند بعدي بسيج در جمهوري اسلامي كه از اين سازمان بعنوان بزرگترين ارتش مردمي جهان، يك نيروي مقتدر و چند منظوره در ابعاد مختلف ايجاد نموده، از عمدهترين ويژگيهايي محسوب ميشود كه برتري فوقالعادهاي به بسيج در كشور ما بخشيده است.
براي درك بهتر مطلب ، لازم است ابتدا اشارهاي گذرا داشته باشيم به چگونگي بكارگيري نيروهاي مردمي در ساير كشورهاي جهان و ويژگيهايي كه باعث تمايز ارتشهاي مردمي اين كشورها با بسيج مردمي در جمهوري اسلامي ايران شدهاست.
الف- سيستم بکرگیری نیروهای مردم در رژيم اشغالگر قدس (اسرائيل):
معمولاً هر كشور دلايل مشخصي براي استفاده از توان نيروهاي مردمي دارد و با در نظر گرفتن همين دلايل است كه ميزان و چگونگي استفاده از نيروهاي مردمي را مشخص مينمايد.
اين دلايل را درمورد رژيم اشغالگر قدس ميتوان در ماهيت ضد بشري و سياست كشورگشايي اين رژيم جستجو نمود و لذا بطور طبيعي وجود چنين نگرش خطرناكي، دشمنيهاي فراواني را نيز به همراه خواهد داشت.
از همين رو و از بيم تهديداتي كه ممكن است از سوي كشورهاي تحت اشغال و ساير كشورهاي اسلامي و آزاد انديش جهان در تقابل با اين طرز فكر وجود داشته باشد، بكارگيري نيروهاي مردمي در اين كشور عمدتاً جنبه دفاعي داشته واجباري ميباشد و مردم موظفند در زمانبنديهاي منظم خود را به مراكز نظامي معرفي و در آموزشها شركت نمايند تا در صورت بروز هرگونه حمله متقابل از سوي كشورهاي اسلامي ، از وجود اين نيروها براي جنگ و در صورت لزوم ساير مأموريتها استفاده شود.
سرپيچي از اين اقدام، عواقب سختي را براي اعضاي ارتش مردمي اين كشور به دنبال داشته و به شدت با آنان برخورد ميشود.
شركت در آموزشهاي نظامي از سن 15 سالگي تا 49 سالگي الزامي است و مردم از سن 18 سالگي در چارچوب سازمانهاي شبه نظامي سازماندهي ميشوند و براي حفظ اين سازمان موظفند هرگونه جابجايي محل سكونت خود را فوراً گزارش نمايند.
سازمان نيروهاي دفاع منطقهاي، سازمان جد ناع، سازمان ناحال براي عموم مردم بويژه جوانان و فرماندهي چن براي زنان و دختران از مهمترين تشكلهاي نظامي در اين كشور ميباشند.
همانگونه كه توضيح داده شد مأموريت عمده اين تشكلها، دفاعي و تخريب فرهنگي كشورها بخصوص كشورهاي عربي و اسلامي است.
ب- سیستم بکارگیری نیروهای مردمی در چين:
نيروهاي مسلح مردمي چين طي سالهاي متمادي نقش سازنده و پر اهميتي در راستاي حركت انقلابي چين براي دفاع و صلح و سازندگي ايفا نموده است.
نيروهاي مردمي اين كشور كه تحت عنوان ميليشيا از آنان نام برده ميشود عمدتاً در سه طبقه جداگانه سازمان يافتهاند كه هر يك مأموريتهاي متفاوتي را بر عهده داشته و آموزشهاي گوناگوني را طي مينمايند.
اين نيروها بطور كلي در زمان جنگ وظايف متعددي مانند دفاع محلي و منطقهاي، پشتيباني واحدهاي حرفهاي نظامي كشور و منطقه و مأموريتهاي ديگري مانند تهيه و تأمين بلدچي (راهنما) براي يگانها، حمل و نقل سلاح و تجهيزات، تهيه اطلاعات جنگي و ساير موارد مشابه را برعهده دارند.
در زمان صلح نيز وظيفه اصلي اين نيروها مشاركت در فعاليتهاي توليدي، صنعتي، كشاورزي و عمراني است و به همين منظور سازمان ارتش مردمي چين بصورت دو منظوره طراحي شده است.
ارتش مردمي اين كشور به تجهيزات و سلاحهاي مختلفي مجهزند كه طبيعتاً اين وسايل در زمان صلح و سازندگي متناسب با نوع مأموريت تأمين ميشوند.
اعضاي ارتش مردمي اين كشور از احترام فوقالعادهاي در نزد مردم برخوردارند.
ج- سیستم بکارگیری نیروهای مردمی در سوئيس:
كشور سوئيس از نظر نيروي دفاعي نسبت به ساير كشورها، داراي وضعيتي كاملاً متفاوت است زيرا اين كشور فاقد يك ارتش حرفهاي به شكل مرسوم در ساير كشورهاست و لذا براي دفاع از مرزهايش و مقابله با بحران در زمان صلح و جنگ كاملاً متكي بر مردم است.
در اين كشور همه پيشبينيها براي تشكيل سريع يك ارتش در زمان نياز بعمل آمده است و اگرچه آمادگي براي دفاع از كشور در بحرانهاي طبيعي مثل زلزله و يا غير طبيعي مثل جنگ و دفاع غيرنظامي يك وظيفه عمومي است اما اين حضور به يك فرهنگ و ارزش تبديل شده و از قداست و احترام قابل توجهي برخوردار است.
د- سیستم بکارگیری نیروهای مردمی در كره شمالي:
از كشور كره شمالي بعنوان يكي از كشورهاي نمونه در بكارگيري نيروهاي مردمي نام برده ميشود زيرا تمامي مردم اين كشور اعم از پير و جوان در ارتش مردمي آن عضويت دارند و عملاً كشور را به يك پادگان نظامي بزرگ تبديل كردهاند وبه همين دليل از كشور كرهشمالي بعنوان دولت پادگاني نامبرده ميشود.
يكي از ويژگيهاي مهم ارتش مردمي كره، بكار گيري آن در مأموريتهاي اجتماعي، فرهنگي، اقتصادي و امنيتي است كه علاوه بر مأموريتهاي دفاعي، به آنان واگذار ميشود.
آموزش و آمادگي در اين كشور از سنين كودكي با تمرين رژه و آداب و رسوم نظامي آغاز ميشود و گارد سرخ جوانان، سازمان واحد مستقل رزمي و سازمان مليشياي سرخ كره از مهمترين تشكلهاي نظامي در ارتش مردمي كره شمالي محسوب ميشوند كه مأموريتهاي چند گانه مردمي كره را در زمان صلح و جنگ انجام ميدهند.
ه- سیستم بکارگیری نیروهای مردمی در شوروي سابق:
در كشور شوروي بدون ايجاد يك سازمان خاص، دو مرحله براي بسيج مردم در زمان جنگ پيشبيني شده بود، اما برنامهريزي چنداني براي بكارگيري نيروهاي مردمي در زمان صلح صورت نگرفته است.
در اين كشور نيز خدمت نظامي يك افتخار محسوب شده و امتيازات مختلفي براي اين افراد در نظر گرفته شده بود.
و- سیستم بکارگیری نیروهای مردمی در آمريكا:
ارتش اين كشور يك ارتش حرفهاي تلقي ميشود و لذا عمدهترين هدف از بكارگيري نيروهاي مردمي معطوف پشتيباني از نيروهاي نظامي است، با اين نگرش، بسيج در آمريكا عبارتست از ظرفيتي كه كه توسعه سريع توليدات را به ميزان كافي براي تأمين احتياجات نظامي، پشتيباني از جنگ و تأمين نيازمنديهاي اساسي غير نظامي و صادرات در صورت وقوع جنگ مقدور ميسازد.
دفاع غير نظامي يكي ديگر از مأموريتهايي است كه براي نيروي مردمي اين كشور تعريف شده است، بديهي است برنامههايي نيز پيشبيني شده تا در صورت نياز بويژه در هنگام بروز حوادث طبيعي بتوان از اين امكان بالقوه براي امدادرساني استفاده كرد.
ز- سیستم بکارگیری نیروهای مردمی در ليبي:
يكي از كشورهايي كه بكارگيري مردم در امور دفاعي برايش از اهميت فوقالعادهاي برخوردار است، كشور ليبي است و به همين دليل تمامي مردم اين كشور ملزم به شركت در برنامههايي هستند كه براي آنان پيشبيني ميشود و عدم شركت در اين برنامهها جرم محسوب ميشود.
دانشآموزان دراين كشور در اواخر دوره ابتدايي مشمول آموزشهاي نظامي ميشوند و در سال اول راهنمايي با پوشيدن لباس نظامي آماده شركت در مأموريتهاي محوله ميشوند.
اين آموزشها در مقاطع مختلف و در موضوعات گوناگون بصورت تئوري و عملي ادامه مييابد و در پايان مقطع دبيرستان آموزشها جنبه تخصصي يافته و دانشآموزان با توجه به استعداد، علاقه و توانايي در رشتههاي مختلف هوايي، دريايي، زميني و پدافند دستهبندي ميشوند.
در اين كشور مسئوليت هر دبيرستان به يك پادگان نظامي واگذار شده و كليه دانشآموزان در هر تابستان به مدت يكماه در آموزشهاي عملي(صحرايي) شركت ميكنند.
اين آموزشها در دانشگاهها و حتي پس از اشتغال در اقشار مختلف نيز ادامه مييابد. عمده فعاليتهاي ارتش مردمي ليبي نيز نقش دفاعي و بعضاً مأموريتهاي پيشآهنگي دارند.
نكته قابل توجه در تمام موارد فوق، فقدان انگيزههاي معنوي و ديني در افراد و بالعكس وجود انگيزه فراوان براي برخورداري از امتيازات عادي اعطاء شده براي حضور در برنامههاي اعلام شده از سوي دولتهاي متبوع آنان ميباشد و اين يكي از مهمترين وجوه تمايز بين بسيج در جمهوري اسلامي با ساير كشورها محسوب ميشود.
فصل دوم - فلسفه وجودي بسيج
انقلاب اسلامي با توجه به ماهيت ظلمستيزي و ضد استكباري نهفته در درون آن، از همان آغاز راه تابحال در معرض انواع تهديدات و توطئههاي خرد و كلان خارجي و بعضاً داخلي قرار داشته است، زيرا با بروز اين تحول عظيم در منطقه، دست بسياري از كشورهاي غارتگر و سلطهجوي غربي كه آمريكا در راس آنها قرار داشت از آنچه كه از آن بهعنوان منافع ملي نام ميبردند، كوتاه شد.
علاوه بر اين هويت و ماهيت اسلامي انقلاب، سبب گرديد تا روحي تازه به كالبد خسته و شايد نااميد مسلمانان جهان دميده و بسياري از ديگر كشورها را متأثر وجود خود سازد، طبيعي است اين تحولات كه حتي مستضعفين و مظلومين ساير كشورهاي غير مسلمان را نيز تحت تأثير قرار داده بود، دشمنان اسلام را به وحشت انداخته و باعث ميشود براي جلوگيري از صدور انقلاب و تلافي ضربه سهمگيني كه متحمل شده بودند دست به هرگونه اقدامي بزنند.
به جرأت مي توان اظهار نمود كه حضرت امام (ره) اولين كسي بودند كه اين خطر را از سالها قبل از پيدايش انقلاب اسلامي پيشبيني كرده بودند تا جايي كه در زمان تبعيد در عراق در پاسخ به سوال يكي از دوستان خود مبني بر چگونگي حفظ انقلابي كه در پيشرو دارند به بسيج مردم اشاره ميكنند [17] و به دنبال اين نگاه عالمانه بود كه فرمان تاريخي خود براي تشكيل بسيج بعنوان يك نيروي بازدارنده، قوي، كارآمد و پايان ناپذير را صادر كردند.
فلسفه وجودي بسيج از ديدگاه امام خميني(ره):
امام خميني (ره) هدف اصلي از تشكيل بسيج را ايجاد يك نيروي بازدارنده كه ميتواند متضمن دفاع در برابر انواع تهديدات احتمالي و برقراري صلح باشد معرفي نموده و ميفرمايند:
«مملكت اسلامي بايد همهاش نظامي باشد، بايد ملت ما جوانهايش مجهز باشند به همين جهاز وعداد ، بر جهاز ديني و ايماني كه دارند مجهز به جهازهاي مادي و سلاحي هم باشند و ياد گرفته باشند، جوانها را يادشان بدهيد همه بايد اينطور باشند كه يك مملكتي بعد از چند سالي كه 20 ميليون جوان دارد، 20 ميليون تفنگدار داشته باشد و يك چنين مملكتي آسيب پذير نيست و الان هم الحمدا... آسيب پذير نيست»[18]
بدينسان و با احياء مجدد اسلام ناب محمدي]e[ پايه بزرگترين بسيج مردمي جهان بنا نهاده شده مجموعهاي كه با اتكاء به حضور مقتدرانه و خالصانه مردم نه تنها در بعد دفاعي آمادگيهاي لازم را كسب نموده، بلكه ظرفيتهاي جديدي را نيز در خود ايجاد نموده كه سازمان را قادر ساخته تا با ورود به عرصههاي مختلف فرهنگي، اجتماعي، سازندگي، امنيتي وساير عرصهها، افتخارات فراواني را براي كشور به ارمغان آورد.
بديهي است كسب اين توانمنديها محدود به زمان يا مقطع خاصي از انقلاب نبود، بلكه بسيج توانست متناسب با نياز كشور، با حفظ كامل آمادگي دفاعي در زمان صلح، جنگ و بحران، به راحتي خود را با شرايط جديدي كه در پيش رويش قرار ميگرفت وفق دهد، به گونهاي كه به هنگام اجراي مأموريتهايي مانند دفاع در برابر متجاوزين خارجي، تمام توان بسيج معطوف آمادگي رزمي و دفاع از كشور شد و براي مقابله با تهاجم فرهنگي، سمت سوي فعاليتها در اين جهت هدايت شد و پس از فراغت از جنگ تحميلي و با ورود به عرصه سازندگي اين موضوع به عنوان يك اولويت در رأس امور قرار گرفت.
وجود همين ويژگي است كه سبب گرديد تا بسيج عليرغم رسالت دفاعيش، از ماهيت صرفاً نظامي خارج و به عنوان يك سازمان چند منظوره، محور مقاومت در برابر انواع تهديدات و حامي نظام اسلامي در سازندگي و توسعه كشور قرار گيرد.
در واقع وجود اين سازمان مردمي را ميتوان حاصل نگرش استراتژيك بزرگترين معمار استراتژي جهان معاصر يعني حضرت امام خميني(ره) دانست كه با تمسك به سيره علوي و رفتار نبوي، پايههاي انقلاب را براي هميشه تحكيم بخشيدند، همچنانكه خود ميفرمايد:
« ائمه ما با همان ديد الهي كه داشتند ميخواستند كه اين ملتها را با هم بسيج كنند، از راههاي مختلف، اينها را يكپارچه كنند تا آسيب پذير نباشند»[19]
البته بايد اين نكته نيز مورد توجه قرار گيرد كه كسب آمادگي براي مقابله، ميتواند در تمام زمينهها اعم از فرهنگي، امنيتي، نظامي و ساير عرصهها نيز مصداق داشته باشد، بنابراين بايد قبل از بروز خطر آمادگيهاي لازم را ايجاد نمود، همچنانكه بنيانگذار جمهوري اسلامي در يكي از سخنرانيهايشان ميفرمايد:
« در هنگام نبرد مجال پرداختن به همه قوتها، ضعفها و طرحها و برنامهها و در حقيقت
ترسيم استراتژي دفاع همه جانبه نبوده ولي در شرايط عادي بايد با سعه صدروبه دور
از حب و بغضها به اين مسائل پرداخت و از همه اندوختهها و تجربهها و استعدادها و
طرحها استفاده نمود و در جذب هرچه بيشتر نيروهاي مؤمن به انقلاب همت گماشت
و تجارب را به ديگران منتقل ساخت.»[20]
حضرت امام (ره) ميزان حضور بسيج در هر عرصه را متناسب با شرايط آن زمان تعيين نموده بودند، بطوريكه بر اساس بررسيهاي بعمل آمده در مورد مجموعه سخنرانيها و رهنمودهاي حضرت امام(ره) در اين باره، مشخص گرديد كه اهداف دفاعي و امنيتي با 96/46% و اهداف تربيتي و اخلاقي با 22/45% بيشترين فراواني را به خود اختصاص دادهاند.[21] حضرت امام خميني (ره) در بيانات متنوعي كه در مقاطع مختلف داشتهاند، پيوسته بر اين موضوع تأكيد كرده و نقش زيادي را براي بسيج قائل شدهاند.
مهمترين كاركردهايي كه امام (ره) براي بسيج مطرح فرمودهاند عبارتند از:
فلسفه وجودي بسيج از ديدگاه مقام معظم رهبري:
مقام معظم رهبري نيز با پيروي از اين سيره الهي همواره بر اهميت اين موضوع تأكيد نموده و در يكي از سخترانيهايشان ميفرمايند:
« اگر بسيج، قوي وكارآمد شد و گسترش پيدا كرد (همانظور كه عرض كردم ) پايهاش مستحكم بود، هيچ قدرتي در دنيا هرچه هم توطئه كنند، هر چه هم با يكديگر همدست شوند، قادر نخواهندبود نسبت به اين كشورواين انقلاب، كمترين چشمزخمي وارد كنند»[22]
به اين ترتيب بسيج شدن و آمادگي دفاعي، خارج از يك قالب نظامي خشك و بيروح، مفاهيم گستردهتري را در بر گرفت، زيرا در اينجا نظامي بودن يعني كسب توانائيهاي لازم براي حضور در هر عرصهاي كه كشور و انقلاب به آن نياز دارد، يعني سازمان داشتن، آموزش ديدن، يعني هدف و برنامه داشتن و درنهايت آمادگي براي دفاع در برابر هر نوع تهديد كه تقريباً هميشه يك بعد آن نظامي است، خواه در زمان صلح باشديا زمان جنگ و بحران و مسلماً اين معنا با مفاهيم و تعابير مورد استفاده دشمنان بسيج متفاوت است.
با اين حال همانگونه كه قبلاً نيز اشاره شد اصليترين فلسفه وجودي بسيج ايجاد يك نيروي بازدارنده قوي در برابر تهديدات متصور بر عليه نظام نوپاي اسلامي بوده، اما بتدريج و با بروز قابليتهاي جديد ناشي از حضور بسيج در عرصههاي مختلف دفاع از انقلاب، ضمن رعايت شرط آمادگي دفاعي، اهداف و مأموريتهاي ديگري نيز براي اين مجموعه عظيم مردمي تعريف شد كه طرح مجدد موضوع سازندگي كشور و محروميتزدايي از روستاها، گواهي بر اين مدعا است.
علي رغم اين تحولات، نكته اي كه مقام معظم رهبري نيز در تداوم راه حضرت امام (ره) همواره بر آن تأكيد داشتهاند، حفظ آمادگي دفاعي نيرو هاي مسلح بويزه بسيج بوده است، بنابراين ايفاي نقش در زمان صلح و سازندگي نبايد به آمادگي دفاعي بسيج لطمهاي وارد نمايد، در اين رابطه ايشان در يكي از سخنرانيهايشان در جمع فرماندهان و مسئولين نيروهاي مقاومت بسيج در تاريخ 1/9/69 فرمودند:
« ما يك نظام انقلابي هستيم، استكبار با ما بد است، استكبار زنده است، پس خطر زنده است، ممكن است اين خطر به شكل نظامي باشد، ممكن است به شكل غير نظامي باشد، اما امكان نظامي همواره وجود دارد ... ما بعنوان مسئولان همواره بايداين امكان را جدي، فعلي و قابل تحقق در آينده، حتي آينده اي نزديك بدانيم و الا غافلگير خواهيم شد.»[23]
ايشان در بخش ديگري از اين سخنراني فرمودند:
«پس شما تنها سازمان نظامي هستيد كه ميدان كارتان بر خلاف بقيه كه قطع و بسته مي شود، دائم رو به گسترش است، شما دائم رو به گسترشيد، بناي كار را بر اين گسترش بگذاريد.»[24]
از ديدگاه مقام معظم رهبري در عين حاليكه بسيج يك سازمان دفاعي محسوب مي شود، اما بايد براي حضور در عرصه هاي مختلف در شرايط گوناگون بويژه در زمان صلح آماده باشد و اين ويژگي را در تعريف بسيج اينچنين بيان مي كنند :
« بسيج يعني حضور ناشي از ايمان و اخلاص و انگيزه ديني و ايمان صادقانه، در هر ميداني كه انسان احساس مي كند كارآييوتوانايي حضور در آن ميدان را داراست، اين معناي بسيج است.»[25]
ايشان بارها در سخنرانيها و رهنمودهايشان بر ضرورت توجه به استفاده از قابليتهاي بسيج در عرصه هاي مختلف اشاره كرده و در يكي از پيامهايشان به گردهمايي بسيجيان فرمودند:
«دولت به شكل بسيجي عمل كرده و نيروهاي كارآمد بسيجي را به حضور در ميدان سازنگي تشويق كند و با برنامهريزي جامع، جايگاه هر قشر و فردي را در جهاد بازسازي كشور معين كند و آحاد مردم با ترجيح مصلحت زندگي بر مصالح شخصي، فداكارانه در اين ميدان مجاهدتكنند.»[26]
ايشان در يكي ديگر از سخنرانيهايشان خطاب به اعضاي بسيج، سازندگي را داراي ابعاد مختلف دانسته و فرمودند:
«سازندگي علمي، سازندگي اخلاقي، سازندگي معنوي، سازندگي فكري و سياسي، امروز كشور احتياج دارد به اينكه فضاي عمومي كشور، فضاي اقامه عدالت، فضاي ميل به معنويت باشد».[27]
بررسيها در مورد سخنرانيهاي مقام معظم رهبري از تاريخ 15/3/68 تا 20/5/79 بيانگر آنست كه با تغيير نيازهاي كشور، دامنه انتظارت از بسيج نيز افزايش يافته و از تنوع بيشتري برخوردار شده است، بطوريكه اهداف فرهنگي و تربيتي با 5/55% و اهداف دفاعي و امنيتي با 8/38% بيشترين فراواني را بهخود اختصاص دادهاند و ساير موضوعات نيز در رديفهاي بعدي قرار گرفته است،[28] از سال 80 به بعد موضوع بسيج سازندگي نيز پيوسته مورد تأكيد قرار گرفته است.
مقام معظم رهبري (مدظله العالي) نيز در اين زمينه (صلح و سازندگي) نقش قابل توجهي را در مجموعه رهنمودهايشان براي بسيج برشمردهاند كه برخي از آنها عبارتند از:
به اين ترتيب بسيج ميتواند در زمان صلح و سازندگي مجري فعاليتهاي مختلفي در سطح كشور باشد كه نمونههاي ديگري از آن در بيانات مقام معظم رهبري در سخنرانيهاي مختلف بشرح ذيل تبيين شده است:
« اگر اين اقيانوس عظيم با تكيه بر اعماق ديني و ايماني اش به توفان برخيزد، جوانهاي ما كارهاي بزرگي انجام مي دهند، اين كارهاي بزرگ فقط در ميدان جنگ نيست، بلكه يك نمونه مربوط به ميدانهاي جنگ است . در ميدان علم هست ، در ميدان مسائل اجتماعي هست ، در ميدان مسائل فرهنگي هست، در ايجاد فضائل اخلاقي و گسترش اين فضائل در بين مردم هست، در ميدان فن آوري و پيشرفتهاي علمي و فني هست، اين كارها و اين معجزه ها همه از شما جوانها بر ميآيد، از شما ملت عزيز ايران برمي آيد، از بسيج جوان و پيرو زن و مرد بر مي آيد.»[29]
«بسيج يك پديده انقلابي است كه ملت و مسئولان بايد آن را جدي گرفته و قدر آن را بدانند و انقلاب با فراگيرشدن بسيج بيمه خواهد شد و بسيج يك مسئله مهم و جدي براي نظام مي باشد.»[30]
«بسيج يعني آمادگي، بسيج يعني احساس تكليف در همه لحظات، بسيج يعني حضور در همه ميدانهايي كه از انسان در آن ميدان كاري ميطلبند، فرقي هم بين زن و مرد نيست.»[31]
« بسيج يعني حضور بهترين ، با نشاط ترين و با ايمان ترين نيروي عظيم ملت در ميدانهايي كهبراي منافع ملي، براي اهداف والا، كشورشان به آنها نياز دارد.»[32]
« بسيج به اين معناست كه جوانان و عناصر كاري ملت احساس ميكنند كه در ميدانهاي سخت، به اميد خدا وتوكل براو، داراي آنچنان قدرت و توانايي هستند كه ميدانند در مقابل دشمنان بايستند، اين معناي بسيج است» [33]
« بسيج حقيقت است اما شبيه افسانههاست، بسيج براي جوانان، شورآفرين است، براي دوستان اميد آفرين است، براي دشمنان بيم آفرين است.»[34]
دلايل و ضرورتهاي تشكيل بسيج:
با توجه به فرمايشات و رهنمودهاي حضرت امام (ره) و مقام معظم رهبري(دامه) اهم ضرورتهاي تشكيل و توسعه بسيج را ميتوان به شرح ذيل بيان نمود:
1- ايجاد وحدت و آمادگي در مردم براي مقابله با هرگونه تهديد متصور در مورد انقلاب اسلامي و خنثي سازي توطئه دشمنان و همكاري با سازمان اطلاعاتي كشور.
2- استفاده از توان نيروهاي مردمي براي دفاع همه جانبه از اسلام و هويت اسلامي بعنوان يك نيروي بازدارنده قوي و موثر (افزايش قدرت بازدارندگي)
3- استفاده از توانمنديها و پتانسيل موجود در اين نيروي عظيم و كارآمد در جهت رفع نيازمنديهاي كشور در زمينه هاي مختلف از جمله محروميت زدايي، سوادآموزي، سازندگي كشور و حمايت از دولت و قواي مسلح.
4- مشاركت مردم در حفظ دستاوردهاي انقلاب اسلامي بعنوان پشتوانه اصلي و ذخيره تمام نشدني نيرو هاي مردمي.
5- ايجاد زمينه هاي تعالي و پرورش روحي و معنوي انسانها با اتكاء به فرهنگ ناب محمدي(ص) و فرهنگ بسيج و زنده نگهداشتن شعائر ديني و اسلامي توسط مردم.
6- ترويج و توسعه فرهنگ اسلام ناب محمدي در سراسر جهان و گسترش فرهنگ و ارزشهاي دفاع مقدس و همچنين فرهنگ بسيجي در كشور.
7- الگوسازي و فراهم نمودن زمينه هاي لازم براي صدور انقلاب و ايجاد نهضت مقاومت و نظام دفاعي جهان اسلام.
بي شك توسعه و تداوم اين روند نهتنها در بعد نظامي، بلكه در ابعاد مختلف غير نظامي نيز مي تواند بركات زيادي را به همراه داشته باشد زيرا گستره و تنوع عرصه پيكار با كشورهاي صاحب قدرت بويژه در زمينه تجهزات و دانش نظامي بقدري توسعه يافته كه حتي كشورهاي پيشرفته نيز با بكارگيري جديدترين تجهيزات، تكنولوژي و تسليحات جديد در يك جنگ نا متقارن نمي توانند بدون در نظر گرفتن ساير جنبه هاي نبرد، به پيروزي خود اطمينان داشته باشند.
اينجاست كه نقش كمي و كيفي حضور مردم در صحنه آشكار مي گردد، به اين مفهوم كه، كشوري مي تواند مقتدرانه عمل كند كه به وقت نياز از حضور و حمايت سازمان يافته و كمي و كيفي بيشتري از مردم برخوردار باشد و اين معناي واقعي مشاركت در سازندگي كشور و بازدارندگي و جلوگيري از جنگ و خونريزي و بعبارت ديگر شمهاي از تعريف واژه بسيج است.
تاریخچه تشکیل بسیج:
بر اساس اسناد موجود، اولين بار حضرت امام(ره) در سال 41یا42 در یکی از سخنرانی هایشان از عنوان قیام20میلیونی استفاده نموده و در سال های پس از آن نيز هیچگاه مردم و نقش و جایگاه آنها از نظر ایشان دور نماند و همواره از مردم بعنوان منشاء و پشتوانه اصلی مبارزات نام می بردند، و همانگونه كه قبلاً اشاره شد در سال 55 يا 56 در زمان اقامت در نجف اشرف نيز ايشان به موضوع بسيج مردم اشاره كردهاند، اما استفاده از عنوان ارتش بیست میلیونی رسماٌ در پنج آذر ماه سال58 پس از فرمان تاریخی بنیانگذار انقلاب اسلامی بشرح ذیل مطرح گردید:
«باید اینطور باشد که یک مملکتی بعداز چند سالی که 20میلیون جوان دارد، 20 ميليون تفنگدار داشته باشد»[35]
و این فرمان آغازی بود برای تشکیل بزرگترین سازمان دفاعی چند منظوره، نه تنها در جهان اسلام بلکه در تمام دنیا و هفت ماه پس از صدور این فرمان در تاریخ نوزدهم تیر ماه سال هزار سیصدوپنجاه و نه، بسیج تحت عنوان «سازمان بسیج ملی» با تصویب شورای عالی انقلاب ودر جهت تحقق فرمان امام(ره) عملا کار خود را آغاز کرد.
در همان زمان نیز علاوه بر واگذاری ماموریتهایی مانند جلوگیری از تجاوز دشمن،حفاظت از دستاورد های انقلاب اسلامی ، افزایش قدرت بازدارندگی ودفاع همه جانبه در ابعاد مختلف،استفاده ازتوانمندیهای مردمی برای کمک به دولت وتامین پاره ای از نیازمندیهای مردمی که اشاره به نقش بسیج در صلح وسازندگی ومحرومیت زدایی دارد ،در قالبی منسجم از طریق جذب ، آموزش وسازماندهی مردم، در ردیف ماموریتهای بسیج قرار گرفت.
حدود یکسال پس ازآغاز بکار بسیج وتقریبا همزمان با بروز جنگ تحمیلی ، در تاریخ 28/10/1359 با تصویب مجلس شورای اسلامی این نهاد مقدس به عنوان «واحد بسیج مستضعفین» در سپاه پاسدارن انقلاب اسلامی ادغام وزمینه های مشارکت آن در دفاع از کیان اسلامی فراهم شد.
از این تاریخ تا پایان جنگ تحمیلی بسیج نه تنها در عرصه دفاع مقدس بلکه بطور همزمان در سایر زمینه ها نیز متناسب با نیاز کشور حضور یافت، اما ماموریت اصلي بسیج در اين ايام جنبه دفاعی وامنیتی و پشتیبانی از جنگ داشت تا اینكه درسال 1359به دنبال ایجاد تحولات سازمانی جدید در سپاه و با موافقت مقام معظم رهبری وفرمانده کل قوا بسیج نیز بعنوان یکی از نیروهای پنجگانه سپاه دامنه فعالیتهای خود را توسعه داد ودر تاریخ بیستم مهرماه1370 این تغییرات از تصویب مجلس شورای اسلامی گذشت.
برای مجموعه جدید نیز اهداف خاصی به شرح ذیل منظور گردید:
الف – ايجاد بستر مناسب جهت جذب، آموزش، سازماندهي، حفظ انسجام و بكارگيري آحاد مردم در راستاي تحقق ارتش 20 ميليوني.
ب- گسترش و تعميق فرهنگ بسيجي، منشعب از اسلام ناب محمدي (ص) و آرمانهاي بنيانگذار جمهوري اسلامي، حضرت امام خميني(ره) جهت صيانت از ارزشهاي متعالي انقلاب اسلامي.
ج- تقويت وحدت و همبستگي امت اسلامي و تحكيم پيوند مردمي با رهبري و نظام جمهوري اسلامي.
د- مشاركت و همكاري با دولت و ساير اركان نظام در اجراي طرحهاي ملي، منطقهاي و محلي با حفظ آمادگي دفاعي.
و- ايجاد بستر مناسب براي مشاركت مردمي در توسعه امنيت ملي و افزايش اقتدار و قدرت بازدارندگي مؤثر بمنظور تقويت آمادگي دفاعي براي پاسداري از دستاوردهاي انقلاب.
بديهي است اين اهداف متناسب با ظرفيتهاي بسيج در زمان صلح و سازندگي تدوين شده و تحقق آنها شرايطي را ايجاد مينمايد كه بسيج بتواند هم در زمان صلح و هم در زمان جنگ از توانمنديهاي خود در جهت توسعه كشور و كمك به دولت استفاده كند.
آشنایی با ماموریتها و وظایف بسیج:
الف- ماموریتهای بسیج:
1- جذب و آموزش عمومي آحاد مردم و سازماندهي و تجهيز و بكارگيري آنان در ردههاي مقاومت بمنظور تشكيل ارتش 20 ميليوني و مقاومت مردمي در دفاع از كشور و انقلاب و دستاوردهاي آن.
2- حفاظت از شخصيتها و مقابله با هواپيماربايي و برقراري امنيت پرواز در فرودگاهها و خطوط هوايي و حفاظت از هواپيماهاي كشوري.
ب- آشنایی با وظایف بسیج:
ماموریتهای بسیج در رابطه با تشکیل ارتش بیست میلیونی را می توان در قالب 6 موضوع کلی شامل(جذب،آموزش،سازماندهی،تجهیز،حفظ انسجام و بکارگیری) دسته بندی نمود.
1- جذب
يكي از مهمترين مأموريتهاي بسيج، جذب آحاد مردم از هر قشر و گروه اعم از مسئول و غير مسئول، دانشجو و دانشآموز، روحاني، كشاورز، كارمند، كارگر، بازاري، متخصصين و نخبگان علمي و فرهنگي و در مجموع زن و مرد شهري و روستايي و عشايري است.
طبق تدبير مقام معظم رهبري ‹‹ مدظله العالي››
«بسيج خيمهاي است كه همه آحاد مستعد كشور ميتوانند داخل آن شوند»
نكتهاي كه در اين رابطه بايد مور توجه قرار گيرد، تعيين سطوح و چگونگي مشاركت اعضاء در اين سازمان عظيم مردمي است. بطوريكه همه افراد و اقشار بتوانند در هر زمان متناسب با شرايط مختلف سني، شغلي، تحصيلاتي و ... نقش خود را در اين مجموعه به درستي ايفا نمايند و اين موضوعي است كه نيروي مقاومت بسيج طي سالهاي گذشته به طور مستمر به آن پرداخته است و بنا بر نياز در هر برهه از زمان بگونهاي خاص، شرايط را براي دستيابي به اين هدف فراهم نمودهاست.
2– آموزش
بديهي است تشكيل ارتش 20 ميليوني مستلزم طي فرآيند خاصي است كه بدون گذراندن اين مراحل، امكان بكارگيري بهينه اين سازمان را با مشكل مواجه خواهد ساخت. آموزش اعضاي بسيج بعنوان دومين مرحله از اين فرآيند، حائز اهميت فوقالعادهاي است.
اصل 151 قانون اساسي نيز بر اين موضوع يعني ضرورت آموزش همه مردم، بطوريكه توانايي دفاع مسلحانه از كشور و نظام جمهوري اسلامي را داشته باشند تأكيد كردهاست. اين ضرورت در مورد ارائه ساير آموزشها، بستگي به شرايط افراد و يا نياز بسيج داشته و بصورت مرحلهاي و در زمانبندي مشخص از طريق ردهها و مراكز مختلف بسيج ارائه ميگردد.
اين مأموريت از مواردي محسوب ميشود كه هم در زمان جنگ و هم در زمان صلح و سازندگي در ردههاي بسيج اجرا ميگردد.
3- سازماندهي
سازماندهي موضوعي است كه حضرت امام (ره) و مقام معظم رهبري (مدضله العاي) بيش از ديگر موضوعات به آن پرداخته و با توجه به تنوع و تعدد مأموريتهاي بسيج در زمان صلح و جنگ، بارها بر اهميت آن تأكيد كردهاند. براي مثال فرمانده معظم كل قوا در يكي از رهنمودهايشان فرمودند:
‹‹ هر عده رزمنده يك يگان نيستند، ممكن است شما ده هزار نفر آدم رزمنده داشته باشيد، اما يك لشكر نداشته باشيد، ... ده هزار رزمنده كه هيچ، اگر صد هزار رزمنده هم سازماندهي نشده باشند هيچوقت كار يك لشكر را كه ده هزار نفر آدم سازماندهي شده است، نميكند.››[36]
در عين حال همانگونه كه اشاره شد بايد توجه داشت كه سازماندهي در بسيج با توجه به تنوع مأموريتها و حضور اقشار مختلف، از پيچيدگي خاص خود برخودار است، اما همه تلاشها به اين سمت بوده كه بر اساس تدبير اعلام شده از سوي مقام معظم رهبري (مد ظله العال) كه فرمودهاند:
« شما بايد مثل بنيان مستحكمي در مقابل اين دشمنان بايستيد و سازماندهي بسيج و حضور مرتب و منظم شما در مراكزي كه بايد باشيد هم، بسيار مهم است، بايد جوري باشد كه هر يك از افراد بسيجي بداند،
متعلق به كدام يگان است و كجا بايد باشد، و آنوقتي كه مورد احتياج اسلام و نظام اسلامي شد، بتواند خودش را آماده كند.»[37]
به همين دليل است كه قالبهاي سازماندهي در بسيج معمولاً بطور چند منظوره و متناسب با شرايطي كه اشاره شد و همچنين با توجه به نياز كشور براي حضور در عرصههاي مختلف اعم از رزمي و غير رزمي در زمان جنگ، صلح و بحران، طراحي شدهاست.
4- تجهيز و پشتيباني
از آنجا كه پايه و اساس تشكيل پايگاههاي مقاومت بسيج بر مبناي حمايتها و پشتيباني هاي مردمي بنا نهاده شده است، لذا هدايت اين كمكها، نيازمند فرآيند ويژهاي است تا ضمن ايجاد تعادل در تجهيز ردهها، از هدر رفتن و تمركز بيهوده امكانات در يك منطقه جلوگيري نمايد.
در عين حال با توجه به نقشي كه بسيج در زمان صلح براي سازندگي و عمران كشور بر عهده دارد، ميبايست تجهيزات آن نيز متناسب با مأموريتهاي مختلف و به صورت چند منظوره تأمين شود. همانگونه كه امام (ره) فرمودند:
« در تجهيز كليه آحاد و افرد كشور، بر اساس اصول و فرمول خاص دفاع همه جانبه و تا رسيدن به تشكل واقعي و حقيقي بسيج و ارتش 20 ميليوني بايد كوشش نماييم»[38]
5- حفظ انسجام
مسلماً تداوم ارتباط و حفظ انسجام سازمان ارتش 20 ميليوني و اعضاي آن بستگي به عوامل مختلف از جمله كيفيت و چگونگي برنامههاي حفظ انسجام آن دارد، همانگونه كه مقام معظم رهبري (مد ضله العالي) در سخنراني 17/2/79 خطاب به فرماندهان و مسئولين سپاه و بسيج فرمودند:
« سازماندهي را بايد حفظ كرد ... يكي از كارها اين است، بايستي برنامه ريزي شود»[39]
اين موضوع بويژه در زمان صلح كه شايد انگيزهها در حد زمان جنگ، قوام و شدت لازم را نداشته باشد، اهميت دو چندان دارد.
6- بكارگيري
سرانجام چرخه عضويت و حضور در ارتش 20 ميليوني، منجر به مشاركت اعضاء در مأموريتهاي مختلف بسيج ميگردد.
اصولاً عمدهترين نقش نيروهاي مسلح در زمان صلح، به جز ايفاي نقش بازدارندگي بعنوان مهمترين نقش، بكارگيري ردهها و يگانها در ساير مأموريتهاي غير نظامي است. مشروط بر اينكه به آمادگي دفاعي آنان لطمهاي وارد نشود.
البته اين نوع نگرش در بسيج، دامنه بسيار گستردهاي دارد و شامل بكارگيري در زمينههاي مختلف اعم از نظامي، امنيتي، فرهنگي، اجتماعي، سياسي و حتي اقتصادي و سازندگي نيز ميگردد.در اين رابطه از مجموع وظایفی که بطور مستقیم و روشن به نقش بسیج در دوران صلح و سازندگی اشاره دارند می توان به موارد ذیل اشاره کرد:
1- ارائه و اجرای انواع آموزشهای غیر نظامی
2- همکاری با نیروی انتظامی در برقراری نظم و حاکمیت قانون در کشور
3- همکاری با دولت با بکارگیری نیروهای بسیجی سازمان یافته در فعالیت های امدادی،اجتماعی،عمرانی و خدماتي.
4- کمک به آموزش و سازماندهی مردم برای انجام خدمات امداد و نجات به هنگام حملات موشکی، شیمیایی و سوانح طبیعی مانند سیل و زلزله بنا به درخواست دولت.
البته با اثبات سایر توانمندی های بسیج برای حضور در عرصه های مختلف، به تدریج ماموریتهای دیگری از سوی رهبر معظم انقلاب و فرمانده کل نیروهای مسلح و یا در غالب توافقنامه های منعقده بین بسیج و سایر دستگاه های دولتی به ماموریت های قبلي اضافه شد که برخی از این ماموریت ها به تصویب مراجع قانونگذاری نیز رسیدهاست.
آشنایی با سلسله مراتب و ساختار سازمانی بسیج
همانگونه که قبلا اشاره شد نیروهای مقاومت بسیج دارای سلسله مراتب خاص خود و متشکل از اقشار مختلف جامعه می باشد که در ادامه به این دسته بندیها اشاره خواهد شد.
الف- سلسله مراتب سازمانی(تشکیلاتی) بسیج:
1- فرمانده معظم کل قوا
2- سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در سطح کشور
3- نیروی مقاومت بسیج در مرکز کشور
4- منطقه مقاومت بسیج در مراکز استانها
5- ناحیه مقاومت بسیج در مراکز شهرستانها
6- مرکز مقاومت بسیج در مراکز بخشهای شهری وروستایی واقشار واجد شرایط
7- حوزه مقاومت بسیج در مرکز دهستانها ومناطق ونواحی شهری و اقشار واجد الشرایط
8- پایگاه مقاومت بسیج در کلیه نقاط واجد شرایط شهری، روستایی و قشری
9- گروه مقاومت بسیج در کلیه نقاط واجد شرایط شهری، روستایی و قشری
10- هسته مقاومت بسیج در کلیه نقاط واجد شرایط شهری، روستایی و قشری
توضیح:
بسیج همچنین برای اجرای ما موریت های خود بجز سلسله مراتب سازمانی که به آن اشاره شد دارای رده های عملیاتی مختلفی است که که اعضای بسیج در قالب این دسته بندی ها سازماندهی شده ورده های مقاومت در سطوح مختلف از ناحیه تا پایگاه مقاومت به طور مستقیم در ارتباط با آنها قرار دارند.
ب- ردههاي عملياتي:
ردههای عملیاتی (اجرايی) بسیج که در زمینه های مختلف نظامی و غیر نظامی فعالیت مینمایند عبارتند از:
1- گردانهای عاشورا (ویژه برادران) كه معمولاً بصورت چند منظوره فعاليت ميكنند.
2- گردانهای الزهرا(س)(ویژه خواهران) كه معمولاً بصورت چند منظوره فعاليت ميكنند.
3- گردانهای امداد ونجات كه معمولاً بصورت چند منظوره فعاليت ميكنند.
4- گردانهای جنگ نوین كه در موضوعات مختلف جنگهاي نوين سازماندهي ميشوند.
5- دسته های پیشگام بسیج دانش آموزی (ویژه خواهران وبرادران دانش آموز دبیرستانی).
6- دسته های پوینده بسیج دانش آموزی(ویژه خواهران وبرادران دانش آموزراهنمایی).
7- گروه های مقاومت قشری و محلي در مناطق مختلف شهری، روستایی وعشایری.
8- هسته های مقاومت قشری و محلي در مناطق مختلف شهری، روستایی وعشایری.
توضيح: تمامي ردههاي مذكور بصورت چند منظوره براي انجام عمليات رزمي و مأموريتهاي خاص زمان صلح و سازندگي سازماندهي شدهاند.
ج - اقشار بسیج:
بسیج دانش آموزی شامل (پیشگامان، پویندگان و امیدهاي انقلاب)
بسیج دانشجویی(اعم از خواهر و برادر)
بسیج طلاب(در حال حاضر زیر نظر حوزه نمایندگی ولی فقیه در نیروی مقاومت اداره می شود)
بسیج اداری،کارگری و اصناف(اعم از دولتی و غیردولتی)
بسیج متخصصین و فرهیختگان متشکل از(فرهنگيان، هنرمندان، اساتید، مهندسین، پزشکان، ورزشكاران و ساير متخصصين و ...)
توضيح: سایر اعضای بسیج، در محلات شهری، روستایی و عشایری كه ردههاي مقاومت محلي ناميده ميشوند، سازماندهی شدهاند.
د- ساختار اداری و ستادی نیروی مقاومت بسیج:
ساختار اداری نیروی مقاومت بسیج متشکل از معاونت های رکنی و معاونت های قشری می باشد که بطور اجمال عبارتند از :
1- معاونت های رکنی یا عمومی شامل: عملیات، اطلاعات، آموزش، نیروی انسانی، آماد و پشتیبانی، طرح و برنامه، تربیت بدنی، مهندسی، بهداری، مخابرات، بسيج خواهران، مالی، فرهنگی و پرورشی و...
2- سایر ارکان شامل: بازرسی، سازمان تحقیقات و مطالعات بسیج، دانشکده علوم و فنون نظامی، فرماندهی آموزش، مشاورین فرماندهی، مرکز آموزش الزهرا(س) ویژه اجرای آموزشهای تخصصی خواهران بسیجی و...
3- معاونت ها و مشاورت های قشری شامل:دانش آموزی، دانشجویی، طلاب، اساتيد، مهندسين، فرهنگيان، هنرمندان، ورزشكاران، پزشكي، اداری، کارگری و اصناف و عشایری
4- سایر سازمان ها، مراکز و مؤسسات ستادي و اجرايي شامل: سازمان بسيج سازندگي، قرارگاه سازندگي بسیج، قرارگاه سیدالشهدا، مراکز امر به معروف و نهی از منکر، بنیاد روایت فتح، باشگاه مقاومت بسیج (در زمینه ورزش قهرمانی فعالیت دارد)،بنیاد تعاون بسیج و موسسات وابسته به آن(موسسات شش گانه)
5- سایر مراکز آموزش تخصصی و عمومی و مراکز فرهنگی و ورزشی.
توضيح: مهمترين ردههاي بسيج در رابطه با فعاليتهاي مربوط به زمان صلح و سازندگي عبارتند از قرارگاه سازندگي بسيج، سازمان بسيج سازندگي، ردههاي فرهنگي و پرورشي، مراكز امر به معروف و نهي از منكر، بنياد تعاون بسيج، بنياد روايت فتح، اقشار مختلف بسيج، سازمان تحقيقات كه به طور مستقيم در اين زمينه فعال ميباشند. ( ساير ردهها، پشتيباني از ردههاي مذكور در اين زمينه را بر عهده دارند.)
جایگاه قانونی بسیج در صلح و سازندگی:
در بخش سازندگی و محرومیت زدایی که به تعبیر مقام معظم رهبری دارای ابعاد و جنبه های مختلف است، قوانین متعددی به تصویب مراجع قانونگذار رسیده که اهم آن عبارتند از:
قوانین و مقررات موجود:
(دولت باید در زمان صلح از افراد و تجهیزات فنی ارتش (نيروهاي مسلح) در کارهای امدادی، آموزشی، تولیدی و جهاد سازندگی،با رعایت کامل موازین عدل اسلامی استفاده کند در حدی که به آمادگی رزمی ارتش آسیبی وارد نیاید).
(در اجرای اصل147قانون اساسی،سپاه موظف است با استفاده از مشمولان واجد صلاحیت عمومی در حد بسیجی عادی پس از گذراندن آموزش های عمومی و تخصصی اولیه،واحدهای سازمان یافته بسیج فرهنگی،آموزشی، بهداشتی و سازندگی را ایجاد و بر طبق برنامه ها و سیاستهای وزارتخانهها و نهادهای مربوط، حسب مورد جهت امور آموزشی،سواد آموزی، بهداشت و درمان و سازندگی روستاها و مناطق محروم کشور با حفظ نظارت بر امور انضباطی و اجرای برنامه های تداوم آموزش آنان،در اختیار دستگاه های اجرایی ذیربط قرار دهد.
تبصره1-اقدامات فوق مربوط به زمان صلح بوده و در زمان جنگ و بحران افراد فوق مطابق سیاستهای ابلاغی از سوی ستاد کل بکار گرفته می شوند.
تبصره2- تعداد و درصد افراد مورد نیاز از طبقات مختلف مشمولان، همه ساله به پیشنهاد هیات وزیران و تایید ستاد کل تعیین می شوند.
تبصره3- آیین نامه اجرایی این ماده توسط وزارت با هماهنگی ستاد مشترک سپاه و ستاد کل تهیه و به تصویب هیات وزیران می رسد.)
آیین نامه اجرایی این ماده توسط ستاد کل نیروهای مسلح با همکاری وزارتخانههاي دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح و امور اقتصادی و دارایی و سازمان مدیریت و برنامه ریزی تهيه و از طریق وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح به تصویب هیات وزیران خواهد رسید.
سپاه می تواند در صورت نیاز،با پرسنل بسیجی ویژه که حداقل 18سال تمام سن داشته باشند،قراردادی انعقاد نماید که خدمت دوره ضرورت خود را پس از گذراندن آموزش های لازم در طول حداکثر 10سال ،هرسال بمدت حداقل یک ماه طی نماید،تا بدین وسيله همواره آمادگی رزمی برای ماموریت های مختلف در شرایط ویژه را داشته باشد.
تبصره1- سپاه در مواقع جنگ و اضطرار، این نیروها را احضار نموده و چنانچه بیشتر از مدت یک ماه در هر سال خدمت نمایند به همان اندازه از مدت و آموزش سال های بعد کسر خواهد شد.
تبصره2- این دسته از پرسنل پس از گذراندن آموزش های لازم در بدو خدمت از حقوق اجتماعی افراد منقضی خدمت وظیفه عمومی برای استخدام و تحصیل و نظیر آن برخوردار می باشند،لیکن در این صورت قطع یا لغو و یا بطلان قرار داد، تا انجام کامل خدمت ضرورت حقوق مزبور از آنها سلب می شود.
تبصره3- کلیه نهاد ها و سازمان ها و وزارتخانه ها و شرکت های دولتی و کارفرمایان بخش خصوصی اعم از اشخاص حقیقی ویا حقوقی موظفند شغل این دسته از افراد را در طول خدمت سالانه آنها در سپاه حفظ نمایند .افراد مزبور در این مدت از دستگاه مربوطه حقوق و مزایا دریافت نخواهند نمود.
تبصره4- حقوق و مزایای این افراد بعد از آموزش های لازم بدو خدمت، مطابق حقوق و مزایای پرسنل کادر ثابت نظامی هم ردیف خواهد بود.
تبصره5- آیین نامه اجرایی این ماده توسط وزارت و ستاد کل سپاه پس از کسب نظر از سازمان امور اداری و استخدامی کشور تهیه و به تصویب هیات وزیران می رسد.
به نيروهاي مسلح و وزارت دفاع و پشتيباني نيروهاي مسلح جمهوري اسلامي ايران اجازه داده ميشود با توجه به تخصصها و تواناييها و ظرفيت نيروهاي تحت نظر خود با حفظ توان رزمي براي اجراي طرحها و پروژههاي اجرايي با دستگاههاي اجرايي كشور قرارداد پيمانكاري منعقد نمايند. كليه وجوه دريافتي از بابت قرارداد مذكور به حساب درآمد اختصاصي نزد خزانهداري كل واريز ميگردد و معادل آن در جهت اجراي قراردادهاي فوق و تقويت نيروي مربوطه و جايگزيني استهلاك ماشينآلات در بودجه سنواتي اختصاص مييابد.
آيين نامه اجرايي ماده توسط ستاد كل نيروهاي مسلح با همكاري وزارتخانههاي دفاع و پشتيباني نيروهاي مسلح وامور اقتصاد و دارايي و سازمان مديريت و برنامهريزي كشور تهيه و از طريق وزارت دفاع و پشتيباني نيروهاي مسلح به تصويب هيئت وزيران خواهد رسيد.
سازمان بسیج سازندگی نیروی مقاومت بسیج و رده های تابعه به عنوان مجری طرح های عمومی و دولتی محسوب می گردد و سقف بکارگیری جوانان در طرح بسیج سازندگی میزان بیست میلیون نفر روز افزایش یابد.
فصل سوم - كاركردها و عملكردهاي بسيج
معرفي كاركردهاي بسيج در گذشته و تعيين نقش بسيج در زمان صلح و سازندگي، مستلزم ارائه تعريف صحيح از برخي واژه ها مانند سازندگي و محروميت زدايي و همچنين تعيين حدود و ثغور و نقش و جايگاه بسيج در اين زمينه است، به همين منظور تعاريف مورد نظر ارائه و سپس به حدود اختيارات و نقش بسيج در اين زمينه اشاره خواهيم كرد.
تعريف بسيج سازندگي:
« بسیج سازندگی عبارتست از مجموعه اقداماتي كه با بكارگيري اعضاي ارتش 20 ميليوني و همكاري و هماهنگي ساير دستگاههاي دولتي در عرصههاي مختلف سازندگي و در جهت رفع محروميت و هدايت و توزيع مناسب و حتي المقدور عادلانه امكانات، اعم از ( عمراني يا خدماتي) در مناطق مختلف كشور بويژه مناطق محروم كشور انجام ميشود.»[40]
محروميت:
ارائه تعريف صحيح از اين واژه علاوه بر نظر و سليقه افراد به عوامل ديگري مانند، موقعيت جغرافيايي منطقه يا محل مورد نظر، زمان ارائه تعريف و قياس آن با زمانهاي گذشته، الگوي مصرف و سطحبندي زندگي افراد يك جامعه نيز بستگي دارد، اما در هر حال تعاريف مختلفي در اين رابطه ارائه شده است.
«سازمان ملل متحد در قطعنامه شماره 2626 (مصوبه مجمع عمومي) فقير را كسي ميداند كه از حداقل زندگي در شأن انسان محروم است».[41]
البته امروز فقر را در ابعاد مختلف زندگي از جمله فقر اقتصادي، فقر سياسي،فقر فرهنگي و ساير ابعاد و زواياي آن مطرح و مورد مطالعه و بررسي قرار ميدهند و لذا بايد با نگاهي همه جانبه به آن نگريسته شود، به همين دليل در تعريفي ديگر فقر اينگونه بيان شده است:
«فقر عبارتست از محروميت حداقل زندگي مادي و معنوي براي زيستن و تأمين امكانات براي استفاده از قابليتها و نيروهاي خلاق، جهت دستيابي به خواستهها و حقوق حقه انساني ». [42]
و در نهايت ميتوان چنين بيان داشت كه:
«محروميت (فقر) عبارتست از عدم برخورداري از حداقل امكانات زندگي فردي و يا اجتماعي»[43]
محروميتزدايي:
با توجه به تعاريف فوق، محروميت زدايي را ميتوان اينگونه تعريف نمود: «مجموعه اقداماتي است كه بهمنظور دسترسي افراد يا جامعه به حداقل امكانات زندگي فردي يا اجتماعي انجام ميشود» [44]
توسعه:
«برداشت مشترك از مفهوم توسعه حاكي از اين است كه هدف اساسي توسعه رشد و تعالي همه جانبه جوامع انساني است كه شامل جنبهها و ابعاد مختلف زندگي ميشود.»[45]
توسعه روستايي:
در يكي از تعاريف آمدهاست كه: «توسعه روستايي فرآيند همه جانبه و پايداري است كه درچارچوب آن (تواناييهاي اجتماعات روستايي) در جهت رفع نيازهاي مادي و معنوي و كنترل مؤثر بر نيروهاي شكل دهنده نظام سكونت محلي (اكولوژيكي، اجتماعي اقتصادي و نهادي) رشد و تعالي مييابد.»[46]
اهداف و منظورها
براي روشن شدن بهتر موضوع، لازم است ابتدا اشارهاي داشته باشيم به اهداف و منظورهاي مشاركت بسيج در عرصههاي مختلف مورد نياز كشور در زمان صلح و سازندگي كه بشرح ذيل تعيين شدهاست:
1- پر كردن اوقات فراغت جوانان بويژه جوانان بسيجي.
2- استفاده بهينه از قابليتها، توانمنديها و امكانات موجود در بسيج و اعضاي آن.
3- كمك به دولت در جهت ايجاد رفاه عمومي و تسريع در سازندگي كشور.
4- خدمات رساني به مردم و كمك به تأمين نيازهاي ضروري آنها در موضوعات مختلف.
5- كمك به توسعه روستاهاي كشور در زمينهها و ابعاد مختلف.
6- كمك به تغيير در نگرشها نسبت به بسيج و اثبات كارآمدي ارتش 20 ميليوني در زمينههاي مختلف.
7- كسب تجربه و دانش روز در زمينههاي مختلف سازندگي.
8- كمك به جذب و حفظ انسجام اعضاي بسيج در سازمان.
9- ايجاد اشتغال براي جوانان و انجام كارهاي مولد كشور.
10- آشنايي مردم و بويژه جوانان با فرهنگ تعاون و همكاري (كارگروهي).
11- كاهش معضلات ناشي از بيكاري جوانان و كمك به حفظ و توسعه هنجارهاي اجتماعي و معنوي.
12- ارتقاء دانش علمي، تجربي و آموزشي اعضاء بخصوص جوانان بسيجي.
13- صرفهجويي در هزينهها بويژه هزينه نيروي انساني پروژههاي سازندگي.
نقش و وظيفه بسيج در زمان صلح و سازندگي:
با استناد به بيانات و رهنمودهاي حضرت امام (ره) و مقام معظم رهبري و همچنين قوانين و مقررات موجود، بسيج ميتواند در زمان صلح و سازندگي متناسب با نياز كشور در عرصههاي مختلف به ايفاي نقش پرداخته و وارد عمل شود كه مهمترين مصاديق آنها عبارتند از:
2- كمك به تقويت قدرت بازدارندگي كشور براي مقابله با تهديدات احتمالي.
3- مشاركت در تأمين امنيت كشور در چارچوب ضوابط و قوانين مربوطه.
4- كمك به دولت براي سازندگي كشور و محروميتزدايي بویژه در روستاها و در ابعاد مختلف فرهنگي، اقتصادي، اجتماعي و سایر موضوعات مشابه.
5- حضور و مشاركت در عرصههاي مختلف علمي، آموزشي و تحقيقاتي مورد نياز كشور.
6- امدادرساني و كمك به مردم بويژه در زمان بروز حوادث غير مترقبه اعم از طبيعي يا غير طبيعي.
7- حمايت از نظام و مسئولين در برخوردبا جريانات ضدانقلابي داخل و خارج از كشور.
نكته قابل تأمل در اين زمينه اينستكه بايد توجه داشته باشيم كه موفقيت در هر فعاليتي بويژه در زمان صلح و سازندگي مشروط به پرداختن همزمان به ابعاد گوناگون موضوع در زمينه هاي مختلف سياسي، فرهنگي، اقتصادي و اجتماعي است، به اين ترتيب و در يك دسته بندي كلي ميتوان، فعاليتهاي بسيج در زمان صلح و سازندگي را در پنج گروه به شرح ذيل دسته بندي كرد:
1- حوزه فعاليت هاي نظامي و امنيتي – كه عمدتاً در چارچوب فعاليتهاي مربوط به ايجاد و تقويت قدرت بازدارندگي و در جهت حفظ ثبات و صلح پايدار قابل تعريف است و در عين حال از اهميت قابل ملاحظهاي برخوردار است، زيرا اجراي اکثر طرحها و برنامه ها برای توسعه همه جانبه مستلزم وجود امنیت و صلح و آرامش در كشور مي باشد و بعبارت ديگر، درگيري در جنگها و بحرانها مانع از سازندگي و عمران كشور ميشوند.
برخي از مصاديق كار در اين زمينه عبارتند از فعالیت های نظامی و امنیتی شامل(مقابله با اشرار و قاچاقچیان، مبارزه با معتادین و عوامل فساد، حفاظت از محیط زیست، اجرای تورهای ایست و بازرسی و مانورهای بازدارنده، نگهباني و مقابله با سرقت اعم از سرقت میراث فرهنگی، اموال مردم و دولت در شهرها و روستا و سایر موارد مشابه بویژه در وضعیتهای بحرانی)
2- حوزه فعاليتهاي آموزشي و فرهنگي – عرصه فرهنگي از مواردي محسوب ميشود كه چه در زمان صلح و سازندگي و چه در زمان جنگ و بحران ، از ظرفیت بالايي براي حضور و مشاركت بسيج در صحنه، برخوردار است و عملكرد گذشته نيز، بيانگر آنستكه بسيج در اين زمينه بسيار موفق عمل كرده و داراي تواناييهاي فوقالعادهاي ميباشد.
برخي از مصاديق كار در اين زمينه عبارتند از اجراي مأموريت امر به معروف و نهي از منكر و انجام انواع فعالیتهای آموزشی و فرهنگی از جمله (برگزاری نمایشگاههای کتاب در شهر و روستاها ، برگزاری انواع مراسم و جشنوارههای فرهنگي و ورزشي، ارائه انواع آموزشها از جمله آموزشهای فرهنگي، بهداشتی، علمی و تحصیلی، اجرای نمایش و پخش فیلمهای آموزشی و غیرآموزشی، برگزاری انواع اردوهاي سياحتي، زيادتي و علمي و یا جشنوارههای كشاورزي در روستاها، خدمات مشاورهای، گردشگري و سایر موارد مشابه)
تعدد و تنوع عرصه فعاليتهاي فرهنگي از يك سو و توانمنديهاي مادي و معنوي فراوان در بسيج و وجود انگيزههاي قوي در اعضاء، فرصت فوقالعادهاي را براي حضور و ايفاي نقش در اين زمينه براي بسيج ايجاد نمودهاست، بنابراين اين عرصه ميتواند يكي از گستردهترين زمينههاي فعاليت محسوب شود.
3- حوزه فعاليتهاي اجتماعي – بسيج به عنوان نهادي برخواسته از بطن مردم قادر است نقش تأثيرگذاري در زمينه فعاليتهاي اجتماعي بر عهده داشته باشد، همكاري با دولت يكي از برجستهترين نقشهاي اجتماعي بسيج محسوب ميشود و ميتواند در بر گيرنده موضوعات مختلفي باشد.
برخي از مصاديق كار در اين زمينه عبارتند از (امداد و نجات و مردم یاری در حوادث، توسعه صنایع دستی، جمعآوری و توزیع کمک های مردمی، آمار گیری، بیمه روستاییان ، واکسیناسیون، كمك به مقابله با آتش سوزي ها، اطلاع رساني ، ترابري و خدمات حمل و نقل شهري و جادهاي، خدمات قرض الحسنه، ، امور بهداشتي و درماني، خدمات اداري و هنري، ايجاد شبكه هاي ارتباطی و سایر موارد مشابه).
بسيج بعنوان ضابط قوه قضائيه نيز ميتواند وظايف زيادي را در برقراري و حفظ نظم اجتماعي و اجراي قانون بر عهده داشته باشد.
4- حوزه فعاليتهاي اقتصادي و عمراني – نيروهاي مسلح توان بالقوهاي هستند كه ضمن دفاع از منافع كشور، قادرند در زمان صلح ، در سایر عرصه های مورد نیاز کشور هم به ایفای نقش بپردازد و اين نكتهاي است كه نه تنها در جمهوري اسلامي بلكه در ساير كشورها نيز مورد توجه قرار گرقته است.
امروزه بسياري از كشورهاي جهان از تواناييهاي اين نيروها براي تأمين منافع اقتصادي و اجتماعي خود بهره ميبرند، بطوريكه به جرأت ميتوان اظهار داشت كه بخش قابل توجهی از رشد و شكوفايي اقتصادي كشورهايي مانند چين و كره و ژاپن، مديون استفاده از نيروهاي مسلح در اين جهت ميباشد. براي مثال ژاپنيها پس از فارغ شدن از جنگ با آمريكا، از ارتش اين كشور براي سازندگي و بازسازي استفاده نمودند.
كرهايها نيز در مقاطعي از تاريخ معاصر خود از سازمان ارتش براي توسعه كشاورزي و فعالیتهای عمرانی بهره بردند و دهها نمونه ديگر وجود دارد كه نيروهاي مسلح با استفاده از امكانات خود در اين زمينه توانستهاند عملكرد بسيار خوبي داشته باشند.
در جمهوري اسلامي ايران نيز مجموعه سپاه و بسيج با مشاركت در طرحهاي مختلف سازندگي مانند: سد سازي، جاده سازي، لوله كشي آب و گاز شهرها و دهها مورد ديگر، بسيار قوي و مقتدرانه وارد عمل شده و توانستهاند موفقيتهاي زيادي را كسب كنند، كه ميتواند همچنان ادامه داشته و توسعه يابد.
همچنين اعضاي بسيج با ايجاد تعاونيهاي مختلف نقش بسيار مؤثري را در رشد و شكوفايي كشاورزي و صنعت ايفا نموده و هم اكنون نيز اين فعاليتها ادامه داشته و توسعه آن ميتواند در تسريع رشد و بالندگي كشور مؤثر واقع گردد.
بديهي است حضور در اين عرصه و بخصوص در زمينه محروميتزدايي، ميتواند علاوه بر بهرههاي اقتصادي، با ايجاد مشاغل مختلف، از حجم بيكاري در كشور كاسته و در بهبود وضعيت معيشتي مردم نيز مفيد واقع خواهد شد.
برخي از مصاديق كار در اين زمينه (محروميتزدايي) عبارتند از: فعالیت های کشاورزی شامل(کمک به روستاییان برای درو و برداشت محصولات کشاورزی، احیا و بازسازی زمینهای کشاورزی و شبکه های آبیاری محلی، درختكاري و باغباني، مرتع داری، دامپروری، شیلات، باغبانی، زراعت، دامپزشکی، آبياري و سایر موارد مشابه).
فعالیت های عمرانی شامل(تعمیر منازل روستایی، بازسازی و بهسازی مدارس، تعمیر و بازسازی ابنیه و راههای روستایی، نصب تابلوهای راهنما، ساخت ابنیه کوچک مانند مدرسه، نمازخانه، حمام، خانه بهداشت و ساير موارد مشابه.)
5- حوزه فعاليتهاي سياسي – نقش سياسي بسيج از دو جنبه داخلي و خارجي قابل بررسي است. از نظر سياست خارجي، حضور فعال و گسترده بسيج در صحنه سبب ميشود تا مسئولين نظام در مجامع بينالمللي و عرصه سياست خارجي از موضع قدرت و با اطمينان از حمايت عظيم مردمي، خواستهها و مطالبات كشور را مطرح و پيگيري نمايند، ضمن اينكه حضور گسترده و حمايت مستمر مردم كشور و بخصوص ارتش 20 ميليوني از تدابير و سياستهاي اتخاذ شده از سوي مسئولين نظام، بطور يقين يأس و نوميدي دشمنان جمهوري اسلامي ايران را بهمراه خواهد داشت.
در واقع حمايت مردم و بويژه بسيج از مسئولين نظام و سياستهاي مدون و اعلام شده، مؤيد مقبوليت نظام جمهوري اسلامي در داخل و خارج كشور بوده و بهمين دليل نقش بازدارندگي را ايفا مينمايد و اين نيز مرهون آگاهيهاي سياسي و هوشياري بسيجيان بوده و با دخالت در سياست كاملاً متفاوت ميباشد.
كاركردها بسيج از بدو تشكيل تابحال
قبلاً اشاره شد كه بسيج با توجه به ظرفیتهای موجود و ماموریتهای محوله ، بويژه پس از جنگ تحميلي، با حضور در فعاليتهاي مختلف، بخوبی توانست از توانمندي هاي خود براي حضور در عرصههاي گوناگون مورد نياز كشور استفاده نموده و برگه هاي زرين فراواني را به كتاب پرافتخار این سازمان مردمی بيفزايد.
براي ارائه تصوير روشن از نقش هايي كه بسيج در طول حيات طيبه خود بويژه پس از جنگ بر عهده گرفت، لازم است دستاوردهاي مورد نظر را در قالب دستهبندي هاي خاص خود مورد بررسی قرار گیرد .
الف – عملكرد بسيج در عرصه هاي اجتماعي:
يكي از عرصه هاي حضور ارتش 20 میلیونی در كشور، عرصه فعاليتهاي اجتماعي است كه بويژه پس از جنگ، بشدت مورد توجه قرار گرفت، مهمترين اقدامات بسيج در اين زمينه را مي توان بشرح ذيل ارائه نمود:
1- همكاري با دولت – يكي از مهمترين عملكردهاي بسيج، همكاري با دولت در زمينه فعاليت هاي اجتماعي است كه شامل موضوعات مختلف از جمله:
2- فعاليتهاي امدادي- گستردگي و حضور رده هاي مقاومت بسيج در اقصي نقاط كشور سبب شده تا در هنگام بروز حوادث مختلف بتوانند در كوتاهترين زمان ممكن بعنوان اولين نيروي امدادي به كمك مردم بشتابند.
حضور موثر بسيج در امداد رساني به حادثه ديدگان سيلها و زلزلههاي رخداده در سال هاي اخير و در مواردي حتي پيشگيري از بروز خسارت قبل از وقوع سيل، با هشدار به افراد در معرض خطر و همچنين كمك به نيروهاي امدادي در مهار آتش سوزي جنگل ها و ساير حوادث، نمونه بارزي از عملكرد بسيج در اين زمينه محسوب مي شود. این مأموریت نیز شامل بخشهای مختلف کار از جمله نجات مصدومین، درمان، اسکان، آواربرداری، تأمین و توزیع نیازمندیهای اولیه، بازسازی، شناسایی و دفن اجساد و دهها موضوع مختلف میشود.
ب- عملكردهاي بسيج در عرصه اقتصادي:
بسيج در زمينه فعاليت هاي اقتصادي با هماهنگي دستگاه هاي ذيربط گامهاي موثري را در اين زمينه برداشته است كه اهم آنها عبارتند از:
1- فعاليتهاي عمراني- مجموعه سپاه و از جمله بسيج با مشاركت در پروژههاي بزرگ ملي در زمينه اجراي فعاليتهاي خدماتي و عمراني مانند: ساخت دهها سد كوچك و بزرگ، ساخت صدها كيلومتر راههاي مختلف، شناسايي و آمادهسازي و زيركشت بردن هزاران هكتار از زمينهاي موات در كشور، مشاركت در ساخت فرودگاه، احداث صدها كيلومتر خطوط انتفال نفت و گاز و آب و همچنين مدرسهسازي، ساخت خانه بهداشت، خوابگاه و ساير مورد مشابه، علاوه بر استفاده بهينه از اعتبارات و منابع عمومي كشور و مجموعه سازمان، نقش اساسي در تثبيت و كنترل قيمت تمام شده پروژه هاي عمراني ايفا نموده است.
2- مقابله با تورم و گراني- در مقياس كوچكتر، ماموريت مبارزه با گرانفروشي و احتكار كالا از ديگر ماموريتهايي است كه در مقاطع خاصي از انقلاب به بسيج واگذار شده و نتايج مثبت فراواني را در ثبات قيمتها و جلوگيري از احتكار كالا بهمراه داشته است.
3- تشكيل تعاونيها- تشكيل تعاوني توسط اعضا و با همكاري و حمايت بسيج در زمينه هاي مختلف از جمله كشاورزي، توليدي و خدماتي از ديگر اقدامات ارزشمند بسيج به شمار مي رود كه نقش فوق العاده اي در توسعه عمراني و سازندگي كشور داشته است.
در اين رابطه در حال حاضر صدها تعاوني، متشكل از اعضاي بسيج در موضوعات مختلف صنعتي، خدماتي و بويژه كشاورزي و ساير موضوعات در سطح كشور وجود دارد كه ضمن اشتغالزايي، به رشد اقتصادي كشور نيز كمكهاي شايان توجهي نمودهاست.
ج- عملكردهاي بسيج در عرصه فرهنگي:
پس از شكست و ناكامي استكبار در زمينه مسائل نظامي، تهاجم فرهنگي دشمن با سرعت فراوان و برنامهريزي دقيق و بصورت خزنده و پنهان و با استفاده از متنوعترين و جديدترين ابزار، در زمينههاي مختلف، توسعه يافته و سراسر كشور را فرا گرفت. به همين دليل اجراي فعاليتهاي فرهنگي بويژه پس از جنگ، در رأس فعاليتهاي بسيج قرار گرفت و با دو هدف مقابله و پيشگيري تهديدات متصور در اين زمينه و همچنين فرهنگسازي و نهادينه سازي ارزشهاي اسلامي و فرهنگ دفاع مقدس و تفكر بسيجي، طرحها و برنامههاي متعددي در سطح كشور اجرا شد كه بخش عمدهاي از آنها همچنان در حال اجراست كه مهمترين آنها عبارتند از:
1- اقدام در جهت احياء فريضه امر به معروف و نهي از منكر – امر به معروف و نهي از منكر به عنوان يكي از كارآمدترين روشهاي مقابله با تهاجم فرهنگي ميباشد، بهمين دليل طي سالهاي انقلاب اسلامي بويژه پس از جنگ تحميلي كه هجمه فرهنگي به ارزشهاي اسلامي وسعت يافته و شكل جديدي بخود گرفت، نيروي مقاومت بسيج با تشكيل مراكز اجرايي امر به معروف و نهي از منكر و اقدامات فرهنگي مختلف در جهت پيشگيري و مقابله با اين توطئه، نقش بسيار ارزشمندي را در اين زمينه بر عهده داشتهاست.
اجرای انواع برنامههای آموزشی برای عموم مردم و بویژه اعضای بسیج و تربیت و بکارگیری هزاران ناصح و ضابط امر به معروف و نهی از منکر در سطح کشور و تلاش در جهت ترویج و احیاء فرهنگ و ارزشهای اسلامی، انجام اقدامات پیشگیرانه برای جلوگیری از بروز ناهنجاریهای فرهنگی، مقابله با متخلفین و مهاجمین به حریم ارزش های انقلابی، اسلامی و فرهنگی، اجرای انواع برنامهها و مراسم فرهنگی و کشف و شناسایی و خنثی سازي بسیاری از توطئههای دشمنان در این زمینه و انتشار انواع نشریات و کتب اسلامی برای معرفی اهمیّت و جایگاه امر به معروف و نهی از منکر در اسلام و همچنین انعکاس نتایج اقدامات صورت گرفته، از جمله فعالیتهای اجرا شده مربوط به این حوزه می باشد.
2- فعاليتهاي فرهنگي – اجراي انواع فعاليتهاي فرهنگي مانند برگزاري انواع يادوارهها و جشنوارههاي فرهنگي و ورزشي، برگزاري انواع اردوهاي فرهنگي، سياحتي و زيارتي و بازديد از مناطق جنگي، برگزاري انواع مراسم مذهبي، برگزاري و اجراي انواع مسابقات فرهنگي، فعاليت در زمينههاي هنري مانند ساخت فيلم، اجراي تئاتر، تشكيل گروههاي سرود و نشر و توزيع انتشارات مختلف اعم از كتاب، مجله و انواع نشريه، اعزام مبلغ و سخنران از ديگر اقدامات بسيج محسوب ميشود كه پس از جنگ با رشد مضاعف همراه بوده است.
این برنامه ها نیز فراگیر بوده و در بسیاری از موارد علاوه بر اعضای بسیج، عموم مردم جامعه را در برگرفته و نقش قابل توجهی در توسعه فرهنگ و ارزش های اسلامی داشته است، بطوریکه در حال حاضر این برنامه ها بطور منظم و با استقبال کم نظیر مردم در سراسر کشور اجرا می شود.
این موضوع با توجه به ظرفیتهای بالقوه فراوان در ردههای مقاومت بسیج، از چنان تنوع و تعدد توأم با ابتکار و خلاقیتی برخوردار است که ردههای مذکور در یک جو رقابتی سالم و سازنده، هر سال با ورود به عرصهای متفاوت و نو و طراحی ساز و کار لازم، قابلیتی جدید را از خود به نمایش می گذارند .
برای مثال وجود صدها نشریه قشری و محلی وابسته به ردههای بسیج با ابعاد، شکل و محتوای مختلف، وجود صدها گروه سرود و تئاتر متشکل از اعضای بسیج، تشکیل و راه اندازی صدها هیئت مذهبی و دهها نمونه دیگر در سراسر کشور از جمله مواردی است که می توان در این رابطه به آنها اشاره نمود.
در اين رابطه بسيج پيوسته بعنوان قويترين سازمان دولتي عمل نموده و از نظر كمي و كيفي، بيشترين فعاليت را بر عهده داشته است.
3- ايجاد مراكز و تشكلهاي فرهنگي و آموزشي – ايجاد كانونهاي بسيج جوانان، توسعه كانونهاي فرهنگي مساجد در سراسر كشور و راهاندازي مراكز مشاوره در زمينههاي مختلف، تأسيس مؤسسات و مراكز فرهنگي و علمي آموزشي، راهانداري باشگاههاي فرهنگي، آموزشي و علمي متشكل از اعضاي بسيج و نخبگان و ايجاد گروهها و هستههاي علمي، فرهنگي، هنري و آموزشي در ردههاي مقاومت از ديگر كاركردهاي بسيج ميباشد كه در سالهاي اخير توسعه چشمگيري داشتهاست.
وجود دهها کانون بسیج جوانان، ایجاد و راه اندازی صدها کانون فرهنگی بسیج در مساجد، ساخت دهها اردوگاه فرهنگی در شهرهای سیاحتی و زیارتی کشور، راه اندازی و اداره مؤسسه فرهنگی و هنری رزمندگان اسلام و مؤسسه خدمات علمی و آموزشی رزمندگان با شعبات متعدد در سراسر کشور و دهها و بلکه صدها اقدام مشابه دیگر برای ارائه خدمات و برنامههای فرهنگی، نمونههایی از مجموعه فعالیتهاي بسیج در این زمینه هستند.
در رابطه با مسائل فرهنگی ذکر این نکته ضروری است که بویژه پس از پایان جنگ تحمیلی، اجرای مأموریتهای فرهنگی و مقابله با هجمه دشمنان در این زمینه در رأس مأموریتهای بسیج قرار گرفتند و اگر چه همزمان به اجرای سایر مأموریتها نیز پرداخته است، اما این مأموریت پیوسته بعنوان مهمترین مأموریتها در دستور کار قرار داشته است.
د- عملكردهاي بسيج در عرصههاي نظامي و امنيتي:
مهمترين عملكرد بسيج در اين زمينه به حضور در صحنههاي دفاع مقدس و پشتيباني از رزمندگان اسلام مربوط ميشود، اما فعاليتهاي ديگري نيز در اين زمينه صورت گرفته كه ميتواند در زمان صلح نيز مورد استفاده قرار گيرد.
برخي از عملكردهاي مورد نظر كه عبارتند از:
1- مبارزه با ضد انقلاب و اشرار – مقابله با ضد انقلاب در كردستان، مقابله با منافقين در درگيريهاي گنبد و جنگلهاي شمال، مقابله با اشرار در مرزهاي شرقي و شمال شرقي كشور، مقابله با اغتشاشات رخ داده در شهرها و تسليح عشاير نمونههاي بارزي از عملكرد بسيج در اين زمينه ميباشد.
2- فعاليتهاي امنيتي – نفوذ وحضور برخي از عوامل بيگانه در داخل كشور، سبب گرديده تا بسيج با ورود به عرصه فعاليتهاي امنيتي و انتظامي در اين زمينه فعاليتهاي مؤثري را در زمينه فعاليتهاي اطلاعاتي و جمعآوري خبر و اطلاعرساني به مراجع ذیربط ، پيشگيري از بروز اعتصاب و مقابله با اغتشاشات در مراكز توليدي و خدماتي و جمع آوري سلاح و مهمات غير مجازانجام دهد.
همچنين مقابله با هواپيماربايي و حفاظت از هواپيماهاي كشور، حفاظت از شخصيتها، حفاظت از اماكن و تأسيسات حياتي و حساس كشور را نيز مي توان در رديف ديگر فعاليتهاي بسيج در زمان صلح و جنگ، بحران قرار داد.
بديهي است با توجه به تجارب قبلی خانواده بزرگ بسيج ميتواند با اتكاء به ظرفيتهاي توانمنديهاي فراوان بالقوه در آن و با استفاده از شيوهها و امكانات موجود و در دسترس، همچنان به طور فعالانه در عرصههاي مختلف در زمان صلح و سازندگي وارد عمل شده و نقش ويژهاي در توسعه و رشد همه جانبه كشور بر عهده داشته باشد.
چشم انداز بسيج برای ایفای نقش در زمان صلح و سازندگی
با توجه به آنچه در بخش های قبلی به آن اشاره شد چشم انداز روشنی برای حضور فعال بسیج در زمان صلح و سازندگی متصور است که در یک افق بیست ساله و هماهنگ با چشم انداز 20ساله کشور تبیین شده و مهمترین محورهای آن در ارتباط با فعالیت های بسیج در زمان صلح و سازندگی عبارتند از:
1- برخورداري از ظرفیتهاي مناسب برای حضور فعال و اثربخش در عرصه های اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، علمی، هنری، سازندگی و امدادی و مردم یاری.
2- دارای تعامل پویا، اثربخش و قانونمند با ارکان نظام و نیروهای نظامی، انتظامی و امنیتی، سازمانهای دولتی و تشکل های مردمی
البته در سایر بندها مربوط به سند چشم انداز 20ساله در بسیج نیز بطور غیر مستقیم به نقش بسیج در زمان صلح و سازندگی اشاره شدهاست. همچنين در استراتژی بسیج طي چند اصل به طور مستقيم و غیر مستقیم به این موضوع پرداخته شده است از جمله:
در بخش مربوط به معرفی وظایف کلی بسیج در استراتژی تدوین شده نیز بویژه در بخش های مربوط به بکارگیری، فرهنگی، امر به معروف، اطلاعات، تحقیقات، خدمات رسانی، تربیت بدنی، حفاظت و حتی در مقوله هایی مانند جذب، آموزش و پشتیبانی بطور مشروح موارد مورد نظر برای ایفای نقش بسیج در بیست سال آینده تعیین شده و در ادامه، عرصه های حضور به تفکیک موضوع در قالب10عرصه مختلف بشرح ذیل مطرح شده است.
- عرصه جذب
- عرصه سازماندهی
- عرصه آموزش، تحقیق و پژوهش
- عرصه حفظ انسجام
- عرصه ورزش
- عرصه سازندگی و خدمات رسانی
- عرصه مشارکت و همکاری
- عرصه دفاعی و امنیتی
- عرصه فرهنگی
- عرصه سیاسی
دستاوردهای جانبی و اثربخشی فعالیتها:
مجموعه فعالیتهای مذکور دستاوردهای جانبی فراوانی را برای بسیج و مجموعه کشور بهمراه داشته که حاکی از اثربخشی فعالیتهای اجرا شده می باشد، مهمترین این دستاوردها عبارتند از:
1- شکوفایی وبهره برداري از خلاقيت و نوآوري كاشناسان ارتش 20 ميليوني در زمينههاي مختلف سازندگي.
2- شناسایی و كشف استعدادهاي نهفته در بين اعضاي سازمان بويژه در بسيج متخصصين و جلب همكاري آنان براي مشاركت در امور.
3- تعامل و همكاري با سایر مراکز و موسسات و سازمانهاي دولتي و غيردولتي و کسب تجارب جدید در زمینه فعالیتهای مربوط به زمان صلح و سازندگي و جنگ و بحران.
4- كاهش هزينههاي دولت از طريق بكارگيري اعضاي ارتش 20 ميليوني در عرصههاي مختلف مورد نياز كشور.
5- کمک به توسعه امنیت در نقاط بحران خیز و ناامن کشور با بهرهگيري از مشارکت نیروهای بومی و بسیجی در مأموريتهاي مختلف عمراني و خدماتي بزرگ ملي، منطقهاي و محلي.
6- پر كردن اوقات فراغت جوانان و فراهم نمودن هزاران فرصت شغلی ناشی از اجراي پروژه های مختلف عمرانی، اجتماعي، اقتصادي و تعاوني.
7- کمک به محرومیت زدایی و همچنين توسعه كشور در زمينههاي فرهنگی، اقتصادی و اجتماعي و رشد و شکوفایی مناطق مختلف کشور.
10 - كمک به بهبود وضعیت معیشتی بسیجیان بکارگیری شده وسایر نیروهای مردمی .
11 - ارتقا و افزايش توانمندي هاي بسيج در ابعاد مختلف تخصصي، تجهيزاتي و نيروي انساني از طريق کسب تجارب جديد علمي و فني با استفاده بهينه از منابع موجود.
12 - تقويت و تعميق اعتماد مردم به اين دو نهاد بعنوان نهاد هاي مردمي و خدمتگذار.
13 - کمک به جذب و حفظ انسجام نيروهاي مردمي براي عضويت در ارتش بيست ميليوني.
14 - افزايش ظرفيتهاي سپاه و بسيج براي رفع بحران هاي مختلف امنيتي و اجتماعي.
15 - افزايش توان سازمان براي مشارکت در ماموريت هاي امدادي مانند: عمليات امداد و نجات در زلزله بم و سيل شمال.
16 – افزايش كارآمدي سازمان با انتقال تجارب به پيکره سازمان در عرصهها و مأموريتهاي مختلف.
17 - اثبات كارآمدي سپاه و بسيج و ضرورت تقويت فعاليت هاي بسيج براي ايجاد آمادگي و ايفاي نقش در زمان صلح و سازندگي.
منابع مورد استفاده:
1- کلام ا.. مجید
2- دشتي. محمد- ترجمه نهج البلاغه
3- موسوي الخميني. روح الله (ره) – صحيفه نور – جلدهاي 10 و 21
4- موسوی الخمینی. روحالله – ترجمه بیآزار شیرازی. عبدلکریم – رساله نوین جلد چهارم – موسسه انجام کتاب – دیماه60
5- خامنهاي. سيد علي- حديث ولايت – جلد 6
6- خامنهاي. سيد علي- بسيج در انديشههاي امام خميني- مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني(ره) – بهار 80
7- محمدنژاد. میرعلی – نقش سپاه در دفاع و امینت ملی کشور – نیروی زمینی سپاه – زمستان75
8- صفار. محمدجواد – آشنایی با قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران – موسسه آموزش و پژوهش مدیریت و برنامه ریزی- 81
9- هدایتی. احمدرضا – یادگار ماندگار – سازمان تحقیقات خودکفایی نیروی مقاومت بسیج – پاییز81
10- نظر. مهدی – آشنایی با نظام جمهوری اسلامی – معاونت آموزشی نمسا- زمستان82
11- موسسه فرهنگی قدر ولایت – ویژگی های انقلاب اسلامی و راهکار تداوم آن در آیینه نگاه رهبر معظم انقلاب اسلامی – موسسه فرهنگی قدر ولایت – چاپ دوم – سال82
12- صداقت. سیدعلی اکبر – جنگ و ارتش – نشر روح
13- دشتی. محمد – امام علی (ع) و مسائل امنیتی و اطلاعاتی – سازمان تحقیقات نمسا – پاییز80
14- شورای نویسندگان – مجله بسیج – شماره های صفر و دو – سازمان تحقیقات نمسا – پاییز72و بهار73
15- بختیاری. حسن – آشنایی با بسیج – معاونت آموزش نمسا – تابستان82
16- عصمتی. پور محمد حسین – آشنایی با نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران – اداره آموزش ستاد مشترک – سال1377
17- عصمتی پور. محمد حسین- آشنایی با بسیج – معاونت آموزش نمسا – بهار81
18- میرحسینی. سیدمهدی – آشنایی با تشکیلات جمهوری اسلامی ایران – مرکز آموزش مدیریت دولتی – سال1377
19- مرندی. مهدی – بسیج در اندیشه امام خمینی(ره) – موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره) – بهار80
20- لنکرانی محمدفاضل – آیین کشورداری ازدیدگاه امام علی علیه السلام – دفتر نشر فرهنگ اسلامی- 1379
21- منصور. جواد – سیر تکوینی انقلاب اسلامی – موسسه چاپ و انتشارات وزارت امور خارجه – 1372
22- مرکز بررسی تحقیقات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی – جنگهای پیامبر (ص) – واحد آموزشی عقیدتی سیاسی سپاه – اردیبهشت63
23- طرح بسيج سازندگي و محروميت زدايي – قرارگاه سازندگي بسيج – شماره 4110 - تاريخ 10/10/84
24- فرهادي. محمد – بسيج مستضعفين در انديشه مقام معظم رهبري، حضرت آيتا... خامنهاي – 1376
25- فرهادي. محمد – بررسي و تحليل بسيج مردمي از ديدگاه امام خميني (ره) - پاييز 79
26- فرهادي. محمد – بررسي و تحليل بسيج مردمي از ديدگاه مقام معظم رهبري - پاييز 79
27- منابع متفرقه
1- سوره رعد – آيه 11
2- نهج البلاغه – صفحه 568
3- همان منبع – صفحات 88 و 89
1- نهج البلاغه – صفحه 573
2- همان منبع – صفحه 573
3- همان منبع – صفحه 573
1- نهج البلاغه – صفحه 573
1- بسيج در انديشه امام خميني - صفحه 170
2- همان منبع – صفحه 154
3- صحيفه نور – جلد 5 – صفحه 247
4- همان منبع – جلد 5 – صفحه 253
5- همان منبع – جلد 7 – صفحه 135
1- صحيفه نور – جلد 7 – صفحه 38
2- حديث ولايت- صفحه 635
1- بسيج مستضعفان در انديشه مقام معظم رهبري، حضرت آيت ا... خامنهاي – صفحه 34
2- سخنراني در ديدار با فرماندهان و مسئولين بسيج سراسر كشور.
1- نقل از حجت الاسلام و المسلمين محمد علي رحماني – فرمانده اسبق سازمان بسيج ملي
1 – صحيفه نور - جلد 10 – صفحه 239
2- بسيج در اديشه امام خميني ]ره[ - صفحه 15
1- صحيفه نور - جلد 21 – صفحه 19
2- يادگار ماندگار – صفحه 43
3- حديث ولايت – جلد 6 – صفحه 11
1- بخشي از سخنراني مقام معظم رهبري در ديدار با فرماندهان و مسئولين بسيج
2- حديث ولايت – جلد 6 – صفحه 11
3- بخشي از فرمايشات مقام معظم رهبري در ديدار با اساتيد بسيجي دانشگاهها در تاريخ 18/7/80
1- پيام بمناسبت گراميداشت هفته بسيج در تاريخ 2/9/68
2- روزنامه جمهوري اسلامي – شماره 6491 – تاريخ 23/8/80
3- يادگار ماندگار – صفحه 55
1- بخشي از بيانات نقام معظم رهبري در جريان بازديد از نيروي مقاومت بسيج در تاريخ 2/6/84
2- يادگار ماندگار – صفحه 67
3- سخنراني آذماه 74 در مجع مسئولين بسيج دانشجويي
4- سخنراني در اجتماع بزرگ بسيجيان در اردوي رزمي فرهنگي ياران امام علي ]u[ - 29/9/79
5- بسيج در انديشه مقام معظم رهبري – صفحه 4
1- بخشي از بيانات مقام معظم رهبري در جريان بازديد از نيروي مقاومت بسيج در تاريخ 2/6/84
1- صحيفه نور – جلد 10 – صفحه 239
1- بخشي از بيانات مقام معظم رهبري در ديدار با فرمانده و جمعي از روحانيون تيپ 13 امام صادق (ع) در تاريخ 11/9/70
1- بخشي از بيانات مقام معظم رهبري در ديدار با فرماندهان ردههاي نيروي مقاومت نمونه و جمعي از دانشجويان طلاب بسيجي در تاريخ 30/8/70
2- صحيفه نور – جلد 12 – صفحه 19
3- سخنراني خطاب به فرماندهان و مسئولين سپاه و بسيج در تاريخ 17/2/79
1- طرح بسيج سازندگي و محروميتزدايي – صفحه 19
2- همان منبع – صفحه 19
1-. طرح بسيج سازندگي و محروميت زدايي – صفحه 20
2- همان منبع – صفحه 20
3- همان منبع – صفحه 20
4- همان منبع – صفحه 20
5- همان منبع – صفحه 20