پایگاه بصیرت، تبعیضنژادی، نابرابری و بیعدالتی در آمریکا قدمتی به تاریخ تأسیس این کشور دارد و این روند کماکان نیز ادامه دارد، از اینرو، همواره شاهد حرکات و اقدامات تبعیضآمیز و بیعدالتی از سوی دادگاهها و نیروهای پلیس این کشور علیه اقلیتها بهویژه اقلیت سیاهپوست هستیم. با اینکه سیاهپوستان 12 درصد جهت آمریکا را تشکیل میدهند، اما برابر مراکز آمار این کشور، بیشترین تعداد زندانیان و فقیران آن را شامل میشوند. تا آنجا که خود اوباما، رئیسجمهور آمریکا نیز در نشست خبری اخیر خود، مجبور به اعتراف به تبعیضنژادی در این کشور شده و میگوید: «هیچ سیاهپوستی نیست که در آمریکا به چشم گناهکار به او نگاه نشده باشد. من هم 35 سال پیش میتوانستم جای «تریون مارتین» (نوجوان سیاهپوست کشته شده بهدست پلیس) باشم.»! در عین حال اوباما معترضان فرگوسن را به دلیل حمله به مراکز دولتی و خودروهای پلیس، مجرم دانسته و خواستار برخورد با آنان میشود. (این در حالی است که اوباما در فتنه 88، فتنهگران ایرانی که ادارات دولتی و مغازهها و فروشگاهها و اموال عمومی و مردم را به آتش میکشیدند را آزادیخواه مینامید!)
مقامات آمریکایی همواره تلاش میکنند تا چهره تبعیضآمیز آمریکا را از دید همگان پنهان سازند به همین خاطر است که شما میبینید، حتی در بسیاری از فیلمهای هالیوودی سعی میشود تا بازیگران در نقش رؤسا و مسئولان مراکز امنیتی، اطلاعاتی، دادگاهها و... را سیاهپوست نشان دهند که از قضا، چند نفر سفیدپوست تحت فرمان آنها هستند! حال آنکه در دنیای واقعیت، چنین چیزی در آمریکا، یا اصلاً وجود نداشته و یا بسیار نادر است.
بنابر آمار خود آمریکاییها، بیشترین قتلهای پلیس از بین سیاهپوستان است و اگر چه نمیگویند، اما سیاهپوستان شهروند درجه 2 محسوب میشوند!
حوادث فرگوسن و کشته شدن یک نوجوان سیاهپوست به دست یک پلیس سفیدپوست و تبرئه آن توسط دادگاه، برخلاف اعتراضات قبلی که محدود بود و سرکوب شد، اینبار مردم 35 ایالت و 120 شهر این کشور را به خیابانها کشاند تا نشان دهد که مردم آمریکا با وجود سانسورهای موجود، چقدر از بیعدالتیها و تبعیضنژادیها در این کشور ناراضیاند. از نکات جالب در این اعتراضات، آتشزدن پرچم آمریکا از سوی معترضان آمریکایی بود. همچنین در این اعتراضات، مراکز و خودروهای دولتی و پلیس نیز به آتش کشیده شد، اما این حجم اعتراضات گسترده مردمی علیه بیعدالتی و تبعیضنژادی، نشان از واقعیتهای دیگری نیز دارد و آن اینکه، آمریکا در حال فروپاشی از درون است، نکتهای که پیشتر نیز برخی خبرها و گزارشها حکایت از این موضوع و افزایش موج تجزیهطلبی در این کشور به این دلیل و دیگر دلایل داشت. چندی پیش یکی از مراکز آماری معتبر آمریکا گفته بود، از هر چهار آمریکایی، یکی خواهان تجزیه این کشور است، اما نکته قابلتأمل در اعتراضات این روزهای آمریکا این است که بسیاری از سازمانهای حقوق بشر جهانی و برخی کشورها از کنار این حوادث-که تا کنون گفته میشود صدها کشته و زخمی و دستگیری بههمراه داشته- بهراحتی عبور میکنند و اصلاً احمد شهیدی (گزارشگر حقوق بشر سازمان ملل درباره ایران) نیست! که علیه این تبعیضنژادیها، نابرابریها و بیعدالتی در آمریکا اعتراض کرده و گزارش تهیه کند! و این در حالی است که، چهار مورد اسیدپاشی در ایران، بسیاری از مقامات غربی و رسانههای آنان را به واکنش تند علیه جمهوری اسلامی واداشت!؟ نکته جالبتر و البته قابل تأملتر، سکوت و کمتحرکی دستگاه دیپلماسی کشور و از طرفی، رسانههای زنجیرهای در برابر این تبعیض آشکار در آمریکاست. دستگاه دیپلماسی کشور بایستی بدون تعارف و با قاطعیت از این فرصت خوب استفاده کرده و سرکوب و تبعیضنژادی علیه سیاهپوستان در آمریکا را محکوم کند و آمریکا را در سازمانهای حقوق بشری و بینالمللی به چالش بکشاند، همان کاری که آمریکاییها و غربیها به کوچکترین بهانهای، علیه ایران انجام میدهند. واقعیت این است که نژادپرستی در آمریکا نهادینه شده است و با وجود مخفیکاری مقامات آمریکا این تفکر نژادپرستانه همواره در آن وجود دارد، نکته آخر اینکه؛ کاش عاشقان سینهچاک آمریکا در داخل نیز این بیعدالتیها را بهدرستی میدیدند و نسبت به آن واکنش نشان میدادند!