پایگاه بصیرت؛ گروه بین الملل: جدیدترین خبری که از اخوان المسلمین روی خروجی ها قرار گرفته چنین است: یک دادگاه مصری روز دوشنبه این هفته حکم اعدام 183 نفر از هواداران اخوان المسلمین به اتهام قتل افسران پلیس در سال 2013 را صادر کرد.
برخی منابع قضایی تاکید کردند که این پرونده متعلق به حمله به مرکز پلیس کرداسه در استان جیزه در نزدیکی قاهره پس از پراکنده کردن دو تحصن اخوان المسلمین درماه آگوست 2013 و کشته شدن 16 نفر از نیروهای پلیس اغلب از افسران در آن حمله است.
یک منبع تاکید کرد که حکم اعدام علیه 34 نفر به صورت غیابی صادر شد. در واقع 188 نفر روانه دادگاه شده بودند که از بین آنها یک نوجوان به ده سال حبس محکوم شد، دو متهم آزاد شدند و پرونده دو متهم دیگر که در هنگام رسیدگی به پرونده وفات یافته بودند، بسته شد.
این گزارش می افزاید: رئیس دادگاه استیناف قاهره، جلسه 15 فوریه آتی را برای آغاز محاکمه محمد مرسی و ده متهم دیگر از اعضای اخوان المسلمین در پرونده مخابره اطلاعات و افشای مدارک و اسناد ملی به قطر در دادگاه کیفری قاهره به ریاست محمد شیرین فهمی را تعیین کرد.
اخباری از این دست مدت هاست که روی خبرگزاری ها می رود و اخوان المسلمین هر روز محدودتر از قبل شده و شمار بیشتری از اعضای آن روانه زندان می شوند، در حالی که حساسیت قابل توجهی نسبت به این موضوع در رسانه های جهان اسلام مشاهده نمی شود و این امری نامطلوب و دارای پیامدهای زیان باری است.
اخوانالمسلمین که از بدو تأسیس در سال 1928 از مهمترین و فعالترین نیروهای اجتماعی و سیاسی مصر و برخی دیگر از کشورهای خاورمیانه بود، در زمان رژیم سابق سعی در احیاء تشکیلات خود اشت اما محاکمههای نظامی متعدد، شکنجه، زندان و اعدام صدها تن از اعضا از جمله ثمره تعامل آن ها با حسنی مبارک بود.
پس از سقوط دولت حسنی مبارک در مصر ، شعارهای انقلابیون و نوع فرایند تحولات حاکی از نوید به قدرت رسیدن احزاب اسلامگرا و به حاشیه رفتن سکولارها داشت، به زندان رفتن مبارک ، به پیروزی رسیدن مرسی همه و همه حکایت از نقش پر رنگ دین و بازگشت مذهب به سرزمین نیل را داشت. اما دیری نپائید که با کمک و مساعدت کشورهای عربی همچون عربستان، امارات و برخی کشورهای غربی، اسلامگراها که در هیأت اخوان المسلمین گرد آمده بودند به زندان افتادند و سکولارها و السیسی که دست کمی از مبارک نداشت، به قدرت بازگشتند.
هر چند برخی تحلیل گران معتقدند انزوای اجباری اخوان تا حدی ماحصل حرکت خاص این گروه در صفحه شطرنج سیاسی مصر بود، چرا که رهبران اخوان از همان ابتدا به دلیل تهدیدات دستگاههای امنیتی، ورود به خیابان ها را ممنوع اعلام کردند و از 28 ژانویه بود که اخوانالمسلمین در کنار سایر نیروها وارد اعتراضات خیابانی شد؛ امری که در نهایت به سقوط مبارک در 11 فوریه انجامید و این نخستین اقدام اشتباه اخوانی ها بود.
از دیگر مسائلی که اخوان المسلمین می بایست دقت بیشتری می نمود تحلیل صحیح از تحولات بود، اخوان که تازگی به اریکه قدرت رسیده بود تحت تاثیر فضاسازی غربی ها و ارتجاع عرب، خود را یک قدرت مستقل در جهان اسلام فرض نمود که دیگر نیازی به کشورهای الهام بخشی همچون ایران و محور مقاومت، برای پیشبرد امور ندارند، بنابراین اخوان در مسیری افتاد که نتوانست ارتباط مؤثری با نیروی مقاومت در منطقه به رهبری ایران برقرار کند و این موضوع پشتوانه آنها را تضعیف نمود. این در حالی بود که اخوان می توانست با تکیه بر سابقه تمدنی و دیدگاه معتدل در الازهر که دیدگاه تقریبی در جهان اسلام است خود را از دام کشورهای عربی و غربی برهاند.
اخوان المسلمین علاوه بر مدیریت نامطلوب بحران به دلیل عدم تجربه حکومت داری و عدم تعامل هوشمند و انتخاب ناصحیح دوست و دشمن، عملا آلت دست کشورهایی شد که هرگز وجهه خوبی در به حاکمیت رساندن گروه های اسلامگرا در جهان ندارند . ترکیه، عربستان و قطر، با سوء استفاده از اخوان المسلمین هر کدام سیاست های متناقضی را در پیش گرفتند و ضمن اینکه مانع نزدیکی این گروه به ایران شدند، خود نیز نتوانستند و یا نخواستند این گروه رشد کند و این گونه شد که تمام رهبران آن به زندان افتادند و شرایط محیطی برای آنها حتی از دوران مبارک نیز بدتر شده است به گونه ای که السیسی وعده نابودی این گروه را داده است.
درست است که اخوان المسلمین با داشتن چنین اشتباهاتی، زحمت چندین ساله بازگشت اسلامگرایان به قدرت را بی ثمر گذاشت، اما دولت نظامی السیسی از این وضعیت اخوان نهایت استفاده را برده و سعی در پاکسازی کامل این جریان دینی ریشه دار دارد. این موضوع خطر بزرگی برای جامعه مصر محسوب می شود. حذف و پاک سازی کامل اخوان المسلمین که یک گروه اسلام گرای معتدل است، می تواند زمینه رشد و عرض اندام گروه های تکفیری در مصر را فراهم کرده و اوضاع داخلی مصر را آشفته و درگیر جنگ داخلی کند.
از همین رو افکار عمومی و رسانه های جهان اسلام باید بیش از قبل نسبت به حذف و زندانی گسترده اخوانی ها حساسیت نشان دهند و زندان سرد سکوت رسانه ای را بر اخوان المسلمین محبوس السیسی تحمیل نکنند./