تاریخ انتشار : ۱۹ بهمن ۱۳۹۳ - ۰۸:۱۲  ، 
کد خبر : ۲۷۲۵۳۶
محمدتقي فاضل ميبدي در گفت‌وگو با آرمان:

بزرگترين‌ فساد اقتصادی در پاك‌ترين‌ دولت‌ رقم‌ خورد

احسان انصاري - مقدمه: حجت‌الاسلام محمدتقي فاضل ميبدي، عضو مجمع محققين و مدرسين حوزه علميه قم و استاد دانشگاه است. وي از نزديكان فكري سيد محمد خاتمي به شمار مي‌رود و از جمله روحانيون نوانديشي است كه تلاش مي‌كند چهره روشن‌تر و مدرن‌تري از اسلام به جهان ارائه كند. ميبدي در گفت‌وگو با آرمان درباره افشاي فسادهاي اقتصادي اخير خاطرنشان مي‌كند: «از ابتداي دولت احمدي‌نژاد كه شعارهاي پوپوليستي مطرح مي‌شد مشخص بود كه «كاسه‌اي زير نيم كاسه»است. شعارهايي مانند دولت ما«پاك‌ترين دولت تاريخ است»نشان‌دهنده اين بود كه اين دولت از نظر رواني آبستن اتفاقاتي، به مانند فساد اقتصادي خواهد بود. كسي كه واقعا براي خدمت به مردم آماده است هيچگاه خود را پاك‌ترين دولت تاريخ قلمداد نمي‌كند. برخي از اين شعار سوءاستفاده كردند و در دولتي كه خود را پاك‌ترين دولت تاريخ مي‌خواند بزرگ‌ترين فسادهاي اقتصادی را رقم زدند. هنگامي كه احمدي‌نژاد افراد شايسته كشور را خانه‌نشين كرد عده‌اي تازه به دوران رسيده با جيب خالي بر سر كار آمدند ». در ادامه متن گفت‌وگوي «آرمان»با محمدتقي فاضل ميبدي را از نظر مي‌گذرانيد.

* آقاي روحاني به چه ميزان نسبت به وعده‌هايي كه در زمان مبارزات انتخاباتي به مردم دادند موفق عمل كرده‌اند؟

**‌ آقاي روحاني براساس اعتقاداتي كه به حل مشكلات كشور داشتند در دوران انتخابات شعارها و وعده‌هايي به مردم دادند كه به نظر من همچنان روي وعده‌هاي خود ايستاده و از آن عدول نكرده است. مواضع و سخنراني‌هاي اخير آقاي روحاني نشان مي‌دهد كه ايشان همچنان اهتمام جدي براي محقق كردن وعده‌هاي خود دارند. با اين وجود بنده معتقدم آنچنان كه توقع مي‌رفت از آقاي روحاني حمايت نشده است. هم‌اكنون برخي در مجلس نه تنها دولت را همراهي نمي‌كنند بلكه در برابر سياست‌هاي دولت مانع تراشي نيز مي‌كنند. اين وضعيت بويژه درباره مجلس صادق است. برخي از نمايندگان مجلس نسبت به دولت رفتار مناسبي ندارند و در برابر اغلب سياست‌هاي داخلي و خارجي دولت موضع‌گيري از پيش تعيين شده مي‌كنند.

براي اينكه مشخص شود آقاي روحاني به چه ميزان نسبت به وعده‌هايي كه به مردم داده است موفق عمل كرده‌اند در ابتدا بايد چرايي و دليل موانع پيش روي دولت را شناخت. نكته بعدي اينكه بايد مشخص كرد اگر اين موانع نبود دولت چه نوع عملكردي داشت و به چه دستاوردهايي مي‌رسيد. آقاي روحاني براي حل مسائل اقتصادي از نقطه مناسبي كار خود را آغاز كرد كه رفع تحريم‌ها و حل مسائل سياست خارجي بود. اين بدين معني است كه ايشان مشكل را درست تشخيص داده و راه‌حل آن را نيز به‌طور صحيح انتخاب كرده است. آقاي روحاني هيچگاه عنوان نكردند تحريم‌ها «كاغذ پاره» هستند و بلكه نقطه شروع مشكلات اقتصادي را برداشتن تحريم‌ها تشخيص دادند. اقتصاد كشور ما وابسته به نفت است و در نتيجه برداشتن تحريم‌ها براي ما داراي اهميت است. آقاي روحاني همچنين به دنبال اين مساله بود كه تعامل مثبتي با جامعه جهاني داشته باشد و پرونده هسته‌اي ايران را به يك نتيجه مطلوب برساند.

طبيعي است كه دولتي كه چنين برنامه‌هايي در پيش گرفته است نياز به همراهي و پشتيباني دارد. بنده گاه مشاهده كرده‌ام سخناني درباره دولت عنوان مي‌شود كه برخلاف سياست‌هاي دولت و عليه دولت است. عمده اين انتقادات هم نسبت به سياست خارجي دولت آقاي روحاني است. اگر منتقدين و مخالفان دولت اجازه مي‌دادند كه مشكلات خارجي ما با برخي از كشورها مانند عربستان سعودي حل مي‌شد به احتمال قوي وضعيت فروش نفت ما هم بهتر مي‌شد. برخي از مشكلاتي كه هم‌اكنون بر سر قيمت نفت به وجود آمده است ناشي از خصومت كشورهاي منطقه است. اگر سياست خارجي آقاي روحاني بتواند مشكلات ما با اين كشورها را مرتفع كند، فروش نفت و اقتصاد ما وضعيت مناسب‌تري پيدا مي‌كند.

ما نمي‌توانيم براي هميشه با عربستان در يك حالت خصومت آميز به سر ببريم. به هر حال در روابط بين‌الملل سياست‌هاي كشورهاي مختلف نسبت به هم دچار تداخل و همپوشاني مي‌شود. درباره فضاي مدني و تقويت احزاب هم آقاي روحاني شعارهايي را مطرح كردند كه توقع مي‌رود بيشتر در اين زمينه تلاش شود. به نظر من خانه احزاب بايد دوباره راه‌اندازي شود. البته به نظر مي‌رسد آقاي روحاني قلبا دوست دارند كه مسائل حل شود كه البته اين مساله نياز به همراهي ساير نهادها دارد.

* چرا آن چنان كه توقع مي‌رود برخي از آقاي روحاني حمايت نمي‌كنند؟

**‌ اين مساله به فرهنگ سياسي ما باز مي‌گردد كه اغلب مسائل سياسي را به صورت جرياني، حزبي و گروهي تحليل مي‌كنيم. اين در حالي است كه مساله رياست‌جمهوري و دولت يك مساله فراجناحي و غيرحزبي است و نمي‌توان به صورت جناحي به آن نگاه كرد. اين مساله طبيعي است كه تمامي احزاب و جريان‌هاي سياسي بايد فعاليت داشته باشند اما هنگامي كه رئيس‌جمهور كشور مشخص شد همه جريان‌ها بايد از وي حمايت كنند. نبايد يك جريان سياسي به دليل اينكه در انتخابات موفق نشده است نسبت به رئيس‌جمهوري كه با حمايت جريان مقابل بر سر كار آمده است موضع تخريبي در پيش بگيرد. هم‌اكنون يك جريان سياسي كه در انتخابات رياست‌جمهوري چهارميليون رأي در مقابل هجده ميليون رأي آقاي روحاني داشته است احساس شكست مي‌كند و به همين دليل در پي جبران شكست خود به شكل‌هاي ديگري هستند.

همه ما بايد به اين مساله پايبند باشيم كه جبران شكست يك جريان سياسي نبايد به آسيب رساندن به منافع ما ختم شود. هيچ شخص و گروهي اجازه ندارد منافع جرياني را بر منافع ملي ترجيح بدهد. جريان منتقد آقاي روحاني در طول هشت سال گذشته از آقاي احمدي‌نژاد حمايت مي‌كردند. دليل اين مساله هم اين بود كه آقاي احمدي‌نژاد را جزئي از جريان خود قلمداد مي‌كردند. بدون شك مساله«جزء جناح ما» يا «هم حزبي بودن» يكي از معضلات فرهنگ سياسي ما تلقي مي‌شود. اين مساله باعث مي‌شود كه يك جناح تنها از عينك حزبي به مسائل مختلف نگاه كند. حضرت علي (ع) به مالك اشتر فرمودند: «در همه كارها رضايت عامه را بر رضايت خاصه مقدم بدار». متاسفانه برخي، اصول اخلاقي را زير پا مي‌گذارند. به عنوان مثال در اتفاق نطق ناتمام آقاي مطهري برخي از نمايندگان نبايد به صورت جرياني به سخنراني ايشان نگاه مي‌كردند.

به هرحال اين اتفاقات مورد توجه رسانه‌ها قرار مي‌گيرد و از سوي آنها چنين القا مي‌شود كه برخی در مجلس حتي تحمل شنيدن سخنان متفاوت يكي از نمايندگان خود را هم ندارند. در نتيجه اين مساله تنها به منافع گروهي مربوط نمي‌شود و بلكه به كليت نظام و منافع ملي و مصالح عمومي مربوط مي‌شود. اقداماتي كه تندروها انجام مي‌دهند يكي از بزرگ‌ترين موانع پيش پاي دولت است.

* آقاي روحاني منادي گفتمان اعتدال هستند. گفتمان اعتدال چه رابطه‌اي با جريان اصلاح‌طلبي دارد؟آيا اعتدال ادامه‌دهنده جريان اصلاحات است يا اينكه رويكرد جديدي را در فضاي سياسي دنبال مي‌كند؟

**‌ اين مساله تنها به اختلاف در كلمات باز مي‌گردد. بنده اصلاح‌طلبان واقعي را همان اعتداليون قلمداد مي‌كنم. افراط و تفريط در هر دو جريان سياسي مضر است و به جامعه آسيب مي‌رساند. خداوند در قرآن مي‌فرمايد: «ما شما را امت وسط قرار داديم». اين سخن به اين معناست كه اعتدال توصيه اسلام و قرآن است. در هشت سال گذشته ما شاهد افراط و تفريط‌هاي زيادي از سوي دولت بوديم. يكي از بزرگ‌ترين عواملي كه در هشت سال گذشته به كشور ضربه زد افراط در سياست خارجي و تندروي در اين زمينه بود. رئيس‌جمهور يك كشور بزرگ مانند ايران بايد پايبند به خرد جمعي باشد. اگر شخص يا گروهي گمان كند كه تمام حقيقت در اختيار اوست دچار افراط شده است.

حقيقت را همواره بايد در جمع و خرد جمعي جست‌وجو كرد. يكي از نكات مثبت جريان اصلاح‌طلبي احترام گذاشتن به غير و محترم شمردن عقايد ديگران است. اين مساله يكي از شعارهاي آقاي خاتمي در ابتداي تشكيل دولت اصلاحات بود. شعار اصلاح‌گري همواره اين بوده است كه دشمن را به دوست و رقيب را به رفيق تبديل كند. اعتدال و اصلاحات در استراتژي با هم تفاوت نمي‌كند. هر دوي اين گفتمان‌ها منافع ملي را بر مسائل گروهي و جرياني ارجح مي‌دانند و هر دو از افراط و تفريط پرهيز مي‌كنند. كشور ما همواره بيشترين ضربه را از افراطي‌گري خورده است. دنياي سياست دنياي عقل و خرد جمعي است و دوران انحصار گرايي به پايان رسيده است. در نتيجه بين اصلاح‌طلبي و اعتدال هيچ گونه مرز حايلي وجود ندارد و هر دو يك هدف مشترك دارند و آن حفظ نظام و پويايي و بالندگي بيشتر آن است.

* دولت آقاي روحاني بايد از چه اشتباهات دولت آقاي خاتمي پرهيز كند و نسبت به چه نقاط قوت آن بايد تاكيد داشته باشد؟

**‌ همواره همه دولت‌ها با نقاط قوت و ضعف همراه بوده‌اند و هيچ دولتي وجود ندارد كه خالي از نقاط قوت و ضعف بوده باشد. دولت آقاي خاتمي هم مانند ساير دولت‌ها داراي نقاط ضعفي بود. آقاي خاتمي هم بارها به اشتباهاتي كه دولت اصلاحات مرتكب شده اقرار داشته است. دولت آقاي خاتمي با دو مشكل بزرگ مواجه بود. در دولت آقاي خاتمي برخي افراد كه در مجموعه جريان اصلاح‌طلبي تعريف مي‌شدند شعارهاي افراطي را مطرح كردند كه با مصالح عمومي در تناقض بود. آقاي خاتمي هم همواره از افراط گرايي رنج مي‌بردند. همچنين برخي از روزنامه‌ها كه در دوران اصلاحات منتشر مي‌شد به برخي مسائل دامن مي‌زدند كه به صلاح و مصلحت كشور نبود. با اين وجود آقاي خاتمي داراي يك منطق قوي بودند و معتقد بودند كه دولتمردان بايد حقيقت را به صورت شفاف براي مردم بازگو كنند. ايشان معتقد بودند دولتمرد نبايد به گونه‌اي سخن بگويد و به گونه‌اي ديگر عمل كند.

ايشان درمقاطعي كه اشتباهاتي از دولت سر مي‌زد از عذرخواهي كردن از مردم هيچ گونه ابايي نداشتند. دومين مشكل آقاي خاتمي بحران‌هايي بود كه در مقاطع مختلف توسط تندروهای جريان مقابل براي دولت اصلاحات به وجود مي‌آمد. اين مساله هم‌اكنون هم وجود دارد و آقاي روحاني نيز با چنين مشكلي روبه رو هستند. در دولت آقاي خاتمي «هرنُه روز يك بحران» شكل مي‌گرفت و در دولت آقاي روحاني نيز هر چند روز يك بار يك بحران اتفاق مي‌افتد. در عين حال يكي از نكات مثبت كارنامه آقاي خاتمي سياست تنش زدايي از روابط خارجي ايران با ساير كشورهاي جهان بود. آقاي خاتمي با مساله فرهنگ وارد عرصه بين‌المللي شد كه از تاثيرگذارترين شگردها در روابط بين‌الملل محسوب مي‌شود. اين استراتژي ايشان باعث شد كه شأن ايران در جامعه بين‌المللي افزايش پيدا كند. در زمينه اقتصادي هم دولت آقاي خاتمي كارنامه موفقي از خود برجاي گذاشت.

در دولت اصلاحات رشد اقتصادي افزايش پيدا كرد، تورم كم شد و كشور از نظر منابع ارزي وضعيت خوبي پيدا كرد. هم‌اكنون وضعيت كشور نسبت به دوران آقاي خاتمي هم در مساله سياست داخلي و هم سياست خارجي تغيير كرده است ونبايد توقع داشت كه آقاي روحاني همان سياست‌هاي آقاي خاتمي را دنبال كند. سياست مقوله‌اي است كه تابع زمان و مكان خاص خود است. هر دولتي بايد با توجه به مقتضيات زمان خود برنامه‌ريزي كند و سياست‌هايش را جلو ببرد. بنده وضعيت دولت آقاي روحاني را روبه جلو و مثبت ارزيابي مي‌كنم. مهم‌ترين وعده‌اي كه آقاي روحاني به مردم داده حل كردن معضل معيشت مردم است كه متاسفانه با توجه به تمام تلاشي كه از طرف دولت در اين زمينه صورت مي‌گيرد هنوز اين مشكل حل نشده است. به نظر من اگر آقاي روحاني بتواند پرونده هسته‌اي را به نتيجه مطلوب برساند بسياري از مشكلات اقتصادي كشور هم حل خواهد شد.

* در ماه‌هاي اخير فسادهاي اقتصادي افشا شده است كه عمدتا ريشه در دولت گذشته دارد كه حتي حلقه اول نزديكان رئيس‌جمهور سابق هم در مظان اتهام فساد قرار گرفتند.

**‌ فساد اقتصادي مساله بسيار مهمي است كه نياز به بررسي و تحليل دقيق و موشكافانه دارد. از ابتداي دولت احمدي‌نژاد كه شعارهاي اين‌چنيني مطرح مي‌شد مشخص بود كه «كاسه‌اي زير نيم كاسه»است و برخي از كارشناسان چنين عاقبتي را براي دولت احمدي‌نژاد پيش بيني مي‌كردند. شعارهايي مانند دولت ما«پاك‌ترين دولت تاريخ است»نشان‌دهنده اين بود كه اين دولت از نظر رواني آبستن اتفاقاتي مانند فساد اقتصادي خواهد بود. كسي كه واقعا براي خدمت به مردم آماده است هيچگاه خود را پاك‌ترين دولت تاريخ قلمداد نمي‌كند. به هر حال در تمام كشورهاي جهان فساد اقتصادي وجود دارد اما اينكه چرا در يك دولت خاص اين مساله بسيار بزرگ و قابل توجه مي‌شود جاي تحليل و بررسي دارد. آقاي خاتمي هيچگاه چنين شعارهايي مطرح نكردند. اگر چنين فسادهايي در دولت آقاي خاتمي رخ مي‌داد مطمئن باشيد مساله به همين جا ختم نمي‌شد و تندروها فشار بسيار زيادي به اصلاح‌طلبان وارد مي‌كردند.

شعار پاك‌ترين دولت تاريخ تاحدي به سمت انحراف رفت. برخي از اين شعار سوءاستفاده كردند و در دولتي كه خود را پاك‌ترين دولت تاريخ مي‌خواند بزرگ‌ترين فسادهاي اقتصادی را رقم زدند. برخي افراد از اول براي دست اندازي به بيت المال وارد دولت احمدي‌نژاد شدند. هنگامي كه احمدي‌نژاد افراد شايسته را خانه‌نشين كرد عده‌اي با جيب خالي بر سر كار آمدند. دولت احمدي‌نژاد خود را منادي اخلاق و گفتمان انقلاب اسلامي قلمداد مي‌كرد. با اين وجود هنگامي كه انسان فسادهاي اقتصادی به اين گستردگي را در اين دولت مشاهده مي‌كند به اين دولت مشكوك مي‌شود كه مبادا تمام اين ظاهرسازي‌ها براي توجه افكار عمومي صورت گرفته است. اينكه برخي از مسائل كشور به صورت تعمدي توسط دولت احمدي‌نژاد رنگ و بوي خاص به خود مي‌گرفت به نوعي براي اهل فن ايجاد شك مي‌كرد كه در اين دولت اتفاقاتي در حال رخ دادن است كه در آينده علائم آن روشن خواهد شد.

* از گوشه و كنار شنيده مي‌شود كه احمدي‌نژاد عزم خود را براي بازگشت به قدرت جزم كرده است. به نظر شما اگر احمدي‌نژاد قصد بازگشت به قدرت داشته باشد با اقبال عمومي مواجه خواهد شد؟

**‌ اقبال دوباره مردم به احمدي‌نژاد امري محال است. هم‌اكنون تندروها نيز از وي حمايت نخواهند كرد. با اين وجود هيچ كدام از تندروها حاضر نيستند در برابر احمدي‌نژاد موضع بگيرند چرا كه اعتقاد دارند اگر در مقابل احمدي‌نژاد موضع بگيرند عليه منافع گروهي و جرياني خود موضع گرفته‌اند. بسياري از افراد كه در گذشته از حاميان احمدي‌نژاد بودند نگران و سرخورده شده‌اند كه چرا از چنين شخصي حمايت كردند كه وضعيت كشور را به هم ريخت. در نتيجه بنده معتقدم هيچ گونه زمينه‌اي براي بازگشت احمدي‌نژاد يا شخصي با خصوصيات وي وجود نخواهد داشت. مطرح شدن چنين بحثي را هم من به صلاح كشور نمي‌دانم و معتقدم كه مطبوعات كشور نبايد به چنين بحثي دامن بزنند.

* اصولگرايان هم‌اكنون با چالش‌هاي مختلفي از جمله مهيا نبودن زمينه وحدت و اجماع و همچنين عدم مرزبندي بين معتدلين و تندروها مواجه هستند. اگر قصد آسيب‌شناسي وضعيت اصولگرايان را داشته باشيد به چه نكاتي اشاره مي‌كنيد؟

**‌ هيچ محوريتي براي جريان‌هاي سياسي مانند رأي مردم نيست. انتخابات رياست‌جمهوري سال92نشان داد كه اصولگرايان پايگاه اجتماعي خود را از دست داده‌اند و با اقبال مردمي مواجه نيستند. به همين دليل اصولگرايان بايد به دنبال بازسازي خود و به دست آوردن اقبال مردمي باشند. اصولگرايان بايد در برنامه‌ها و شعارهاي خود تغيير ايجاد كنند و بر مقولاتي مانند آزادي و عدالت اجتماعي تاكيد بيشتري داشته باشند. اگر قاطبه اصلي اصولگرايي شعارهاي خود را بيشترمنطبق بر منافع ملي و مطالبه اصلي مردم قرار بدهد، مي‌تواند جايگاه از دست رفته خود را باز بيايد. اما اگر همچنان تندروهای اين جناح شعارهايي را مطرح كنند كه برخلاف منافع ملي و خواست مردم است اصولگرايان به سر منزل مقصود نخواهند رسيد. شخصيت‌هايي مانند مرحوم آيت‌ا... مهدوي كني هيچگاه با مواضع افراطي موافق نبودند. هم‌اكنون آقاي لاريجاني هم در مجلس با اقدامات افراطي موافق نيستند. با اين وجود برخي از افراد بدون دليل مسائل كشور را بزرگ جلوه مي‌دهند و به شلوغ‌كاري مي‌پردازند. هم‌اكنون اصولگرايي نيازمند تصفيه و پالايش است. اگر اين پالايش صورت نگيرد همه اصولگرايان متضرر خواهند شد.

* مجلس نهم داراي دو رويكرد نسبت به دولت‌هاي احمدي‌نژاد و روحاني بود. در ابتدا اين مجلس حالت انفعالي نسبت به دولت احمدي‌نژاد داشت به شكلي كه احمدي‌نژاد برخی از مصوبات مجلس را اجرا نمي‌كرد. در رويكرد دوم اما مجلس يك حالت واكنشي نسبت به دولت آقاي روحاني در پيش گرفته است. چرا مجلس دچار چنين تغيير موضعي شد؟

**‌ برخي نمايندگان در برخورد با اين دو دولت به صورت جناحي عمل می‌کنند. اگر بخش كوچكي از تخلفاتي كه در دولت احمدي‌نژاد اتفاق افتاد در دولت آقاي روحاني رخ مي‌داد مجلس نهم فرياد«وا اسلاما» سر مي‌داد. برخي كه امروز خود را مدافع ارزش‌ها قلمداد مي‌كنند در مقابل تخلفاتی كه در دولت احمدي‌نژاد صورت گرفت ساكت بودند و انتقاد نمي‌كردند. اين نشان‌دهنده اين مساله است كه برخي از تندروها مسائل جناحي را بر منافع ملي ترجيح مي‌دهند. نمايندگاني كه در مقابل سياست‌هاي دولت گذشته سكوت كرده‌اند بايد در پيشگاه ملت پاسخگو باشند.

* انتخابات مجلس آينده براي هردو جريان سياسي كشور از اهميت بالايي برخوردار است. آرايش سياسي انتخابات مجلس دهم را چگونه ارزيابي مي‌كنيد؟

**‌ اصلاح‌طلبان با توجه با اينكه گام اول خود را در انتخابات رياست‌جمهوري برداشتند، در انتخابات پيش رو تلاش مي‌كنند حركت اول خود را تكميل كنند و با به دست گرفتن مجلس آينده از دولت حمايت بيشتري كنند. سرمايه اصلي اصلاح‌طلبان هم محوريتي است كه حول شخصيت آقاي خاتمي شكل مي‌گيرد. همچنين اصلاح‌طلبان مي‌توانند از شخصيت‌هاي بزرگ و ارزشمندي مانند آيت‌الله هاشمي بهره ببرند كه مي‌تواند كمك بزرگي به وضعيت اصلاح‌طلبان كند. مردم هم‌اكنون به دولت آقاي روحاني اعتماد پيدا كرده‌اند و گفتمان اعتدال توانسته در بين توده‌هاي مردم جايگاه خود را به دست بياورد. با اين وجود اصلاح‌طلبان ابزار كافي براي ورود به انتخابات در اختيار ندارند. حتي اين احتمال نيز وجود دارد كه برخي از شخصيت‌هاي اصلاح‌طلب رد صلاحيت شوند و اصلاح‌طلبان نتوانند با تمام توان خود در مبارزات انتخاباتي شركت كنند. مردم در انتخاب افراد مورد نظر خود آزاد‌ اند و نبايد مطالبات آنها ناديده گرفته شود.

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات