نویسنده: جعفر تکبیری
نبرد ایران و امریکا در فضای مجازی وارد فاز تازهای شد؛ نبردی که از مدتها قبل شکل گرفته و ایالات متحده کوشیده بود با حملات تروریستی سایبری خود، حداقل بتواند در این جبهه تازه جمهوری اسلامی را زمینگیر کند. انتشار ویروس استاکسنت و استارس تنها گوشهای از این تروریسم تحت وب ایالات متحده است. بر این اساس، ایالات متحده کوشیده بود که از طریق ویروس استاکسنت فعالیتهای تأسیسات غنیسازی نطنز را از کار بیندازد. بر این اساس، روزنامه نیویورکتایمز در تاریخ ۱۶ ژانویه ۲۰۱۱ میلادی، در مقالهای مدعی شد که «اسرائیل استاکسنت را در مرکز اتمی دیمونا و روی سانتریفیوژهای مشابهی که ایران از آنها در تأسیسات غنیسازی اورانیوم نطنز استفاده میکند، با موفقیت آزمایش کرده بود». همچنین شبکه فاکسنیوز امریکا نیز در اواخر ماه می۲۰۱۲ اعلام کرد که استاکسنت مستقیماً به دستور اوباما، رئیسجمهور امریکا طراحی، ساخته و راهاندازی شده بود. نکته جالب در این میان آن است که طراحی این ویروسها بر اساس سیستمهای عاملی بوده که در رایانههای تأسیسات هستهای نطنز در حال استفاده است و تنها در این محیط قابلیت گسترش و ضربه زدن دارد.
این در حالی است که اگرچه ایالات متحده هیچگاه حاضر به پذیرش نقش خود در انتشار ویروس استاکسنت برای ضربه زدن به برنامه هستهای جمهوری اسلامی نشد اما سال گذشته ادوارد اسنودن، افشاگر عملیات گسترده جاسوسی سازمان امنیت ملی امریکا گفت که امریکا در حمله استاکسنت به تأسیسات اتمی ایران، با اسرائیل همکاری کرده است.
ایران دارنده دومین ارتش سایبری جهان
اما در طرف مقابل جمهوری اسلامی نیز چندان در مقابل این تهاجمات تروریستی سایبری دست بسته نبود و با جدی شدن طرح تروریسم سایبری از سوی ایالات متحده و کشورهای غربی، کشورمان اقدام به راهاندازی ارتش سایبری برای مقابله با این تهاجمات کرد. اقدامی که حالا ایران را دارنده دومین ارتش سایبری در دنیا کرده و دشمنان جمهوری اسلامی حساب ویژهای بر روی این ارتش باز کردهاند.
اگرچه تحرکات سایبری جمهوری اسلامی تنها محدود به فضای مجازی نشد و این جنگ در حوزه سایبری منجر به در اختیارگیری پهپادهای پیشرفتهای از جمله RQ170 شد که برای جاسوسی وارد خاک کشورمان شده بودند. ادعایی که رابرد بــِر، افسر سابق آژانس مرکزی اطلاعات امریکا در گفتوگو با بیبیسی آن را تأیید کرد و گفت: «تقریباً به نظر میرسد که این پرنده در ایران به زمین نشانده شده، با کنترل از راه دور، یعنی کنترل آن توسط امریکاییها را خاموش کردهاند و هدایت آن را در دست گرفتهاند. اگر شما تصاویر هواپیماهای بدون سرنشین ساقط شده را دیده باشید، میدانید که آنها مثل هر هواپیمای دیگری در اثر سقوط متلاشی میشوند، اما به نظر میرسد که این یکی شاید در یک فرودگاه یا یک دشت فرود تقریباً نرمی داشته است.
من واقعاً از اینکه خسارت بیشتری ندیده بود متعجب شدم.» اما در این بین شاید خبری که کمتر به آن پرداخته شده باشد، نفوذ ارتش سایبری کشورمان به رایانههای نیروی دریایی ایالات متحده امریکا بود. خبری که یکی از مقامات رسمی ایالات متحده به وال استریت ژورنال داده و مدعی شده بود که «این حملههای سایبری اثبات میکند که توان ایران برای حضور در جنگهای مجازی فراتر از آن است که پیشتر تصور میشد.»
ادعای غربیها در خصوص ارتش سایبری
در همین ارتباط، مرکز بینالمللی توسعه در لندن در گزارشی که پیرامون ارتش سایبری کشورمان منتشر کرده، با اشاره به بخشهای مختلف این ارتش عنوان کرده است که اعضای آن به چندین گروه تقسیم شده اند: گروه نخست مأموریت دفاعی دارند و به پیگیری هویت هکرهای مهاجم و خنثی کردن فعالیت آنها میپردازند. این گروه توانسته است تعداد زیادی از ویروسهای مهاجم را کشف کند و خطر آنها را کاهش دهد. گروه دوم مأموریت تهاجمی دارند و تأسیسات زیربنایی «دشمنان ایران» از جمله تأسیسات انرژی، آب، شبکه قطارها و فرودگاهها را هدف قرار میدهد. این گروه همچنین تأسیسات اتمی برخی کشورها، بانکها و بازارهای جهانی را هدف قرار میدهد. در همین ارتباط حملهسایبری به برخی بانکهای امریکا در بهار سال 2012 که پس از تشدید تحریمهای ناجوانمردانه علیه ایران که مبادلات مالی را برای کشورمان عملاً ناممکن میکرد را نیز میتوان در همین رابطه دستهبندی کرد. گروه سوم نیز مأموریت رمزگشایی پسوردها و ابزار انتقال اطلاعات را برعهده دارد. این گروه پس از تأسیس پایگاه امنیتی ناتو در ترکیه فعالیت خود را آغاز کرد. این گزارش تأکید میکند که گروه مذکور توانسته رمزهای یک هواپیمای جاسوسی امریکا را باز کند و آن را در یکی از پایگاههای نظامی خود فرود دهد. در نهایت گروه چهارم مأموریت کنترل فرکانسهای برخی شبکههای تلویزیونی را بر عهده دارد.
دو مورد درگیری تازه
در این بین شاید بتوان دلیل سخن گفتن از ارتش سایبری و اقدامات را در دو حوزه مورد بررسی قرار داد؛ نخستین حوزه مربوط به تازهترین اقدام تروریستی غربیها در فضای سایبر علیه کشورمان است و آن انتشار ویروسی جدید تحت عنوان REGIN که به دنبال جمعآوری اطلاعات و اخبار از داخل کشور است. موضوعی که باعث شد سازمان پدافند غیرعامل هشداری را به دستگاههای حکومتی که زیرساختهای حیاتی کشور را در اختیار دارند، فرستاده و دستورالعملی را برای اجرا به آنها ابلاغ کرده است. موضوع دوم نیز فضا سازیهای جدید علیه کشورمان در حوزه سایبری است که در قالب گزارش رویترز پیرامون یک سند محرمانه نمود پیدا کرد. این گزارش به عملیاتی تحت عنوان ساطور اشاره میکند که از سوی کشورمان علیه تأسیسات زیرساختی برخی کشورها صورت گرفته و تلاش میکند کشورمان را به تروریسم سایبری متهم کند. ماجرایی که از سوی حمید بابایی سخنگوی دفتر نمایندگی ایران در سازمان ملل متحد تکذیب شد.
ایران علیه تروریسم سایبری
تمامی این اقدامات جمهوری اسلامی ایران در حوزه سایبری در حالی است که شرکت امریکایی «سایلنس» ارائهدهنده خدمات امنیتی سایبری که اخیرا گزارشی پیرامون مورد حمله قرار گرفتن برخی تأسیسات امریکایی توسط هکرهای ایرانی منتشر کرده، مدعی است که تیم هکرهای ایرانی تا به حال حملهای واقعی به قصد آسیب رساندن به تأسیسات کشورهای مختلف انجام نداده و تنها به گردآوری اطلاعات بسنده کردهاند. موضوعی که میتوان آن را نوعی هشدار علیه دشمنان سایبری جمهوری اسلامی ایران عنوان کرد.
این در حالی است که مرور تلاشهای سایبری ایالات متحده و غرب علیه جمهوری اسلامی ایران همگی حکایت کننده تلاشی نافرجام برای ضربهزدن به زیرساختهای جمهوری اسلامی به کمک تروریسم سایبری است. ماجرایی که در کشاکش گفتوگوهای هستهای میان ایران و غرب و لبخندهای طرفین در مقابل دوربین، نبرد دوجانبه را به یک نبرد خاموش در حوزه فضای مجازی و سایبری تبدیل کرده است. اگرچه تاکنون تمامی اهداف غربیها در این حوزه نیز همچون دیگر حوزهها ناکام باقی مانده است. بیشک جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک قربانی در حوزه تروریسم واقعی و مجازی هیچگاه به سراغ این پدیده شوم نمیرود و در مکتب جمهوری اسلامی این قبیل اقدامات، پدیدهای نکوهیده است.