پایگاه بصیرت،مذاکرات هستهای ایران با گروه ۵+۱ که در روزهای آغازین سال جدید شروع شد و به مدت نه روز طول کشید و در این دوره نه روزه توجه رسانههای جهان را به خود جلب کرده بود، پس از اتمام و قرائت بیانیه مشترک که ظریف و موگرینی انجام دادند به شکل دیگری رسانهها را به خود مشغول کرد. اگر در مرحله اول روند مذاکرات و اتفاقاتی که در اتاقهای جلسه میافتاد برای رسانهها اهمیت داشت، این بار دیدگاه مذاکرهکنندگان و مسئولانشان درباره نتیجه مذاکرات و بیانیه منتشر شده بود که رسانهها را با خود درگیر ساخت. پرسش برانگیزترین موضوع دراین بحث اظهارات مقامات آمریکایی و انتشار متنی به نام فکتشیت بود که با بیانیه مشترک همخوانی نداشت و بعضاً مغایر آن بود. تکاپوی مقامات آمریکا برای اظهارات مختلف درباره دور اخیر مذاکرات و نتایج آن حاکی از برنامهای دقیق و از پیش تعیین شده بود. ظاهرا آمریکاییها با این اقدام درصدد بودند ازیکسو منتقدان داخلیشان را متقاعد کنند که در مذاکرات دست برتر داشتهاند و توانستهاند با گرفتن امتیازات مهم از ایران این کشور را در بحث هستهای مهار کنند و از سوی دیگر هم درپی آن بودند تا با ایجاد شکاف در داخل و استفاده از آن در تدوین سند نهایی در ماههای آتی مسیر کار را برای خود هموار سازند. اینکه آنها به چه میزان توانستند به اهدافشان در مجاب ساختن منتقدان داخلیشان و یا همان تندروهای بیمنطق موفق شوند، موضوع این نوشتار نیست اما آنچه که درپی این مذاکرات در ایران واقع شد، حاکی از آن است که آنها در آستانه موفقیت بودند که امام خامنهای(مدظلهالعالی) در آستانه ولادت خجسته و سرور آفرین دخت یگانه پیامبر اعظم(ص) حضرت فاطمه(ع) در دیدار جمعی از مداحان، به تبیین ابعاد مختلف موضوع پرداختند که در ذیل به محورهای مهم آن پرداخته میشود:
الف ـ نه موافق ـ نه مخالف؛ طبیعی بود که پس از اعلام پایان مذاکرات و انتشار بیانیه مشترک، اظهارنظر کارشناسان و صاحبنظران درباره آن آغاز شود که چنین نیز شد اما در این میان نکته مهمی که خواسته و یا ناخواسته براین دیدگاهها تأثیر گذاشت حرکت رسانههای دشمن بود که تا حدی زودتر به موضوع وارد شد و شائبهپراکنی کرد، هرچند همزمان با آن برخی شبکههای رسانه ملی فعال بودند و هوشمندانه با بحثهای زنده، موضوع را پیگیری میکردند، سرعت، تعدد و حجم محتوای رسانههای خارجی که اظهارات مقامات آمریکایی را پوشش میدادند و زمینه را برای تفسیر کارشناسان همسو با خودشان و اشاعه آن را فراهم میکردند، به تدریج تشدید دو نگاه در داخل را ایجاد کرد و سبب شد تا این موضوع ملی در داخل حاشیههایی پیدا کند که برخی فرصتطلبان درپی آن بودند. از آنجایی که امکان داشت چنین وضعیتی در داخل رفتهرفته وارد مسیری شود که دشمن انتظار میکشید، همچنانکه نشانههای آن ظاهرشده بود، امام خامنهای(مدظلهالعالی) در بیاناتشان در جمع مذکور اینگونه پرونده این بحث را بستند و مسیر اصلی را پیشروی کارشناسان و مسئولان قرار دادند. ایشان فرمودند: «اگر از من سؤال شود که «شما موافق مذاکرات اخیر هستهای هستید یا مخالف» میگویم نه موافق هستم و نه مخالف، چون هنوز اتفاقی نیفتاده است.» نکته بسیار مهم این فراز این است، آنچه واقع شده از جنس موضوعاتی نیست که نیاز به موضعگیری داشته باشد؛ چنانچه افراد در مواجهه با این مسئله به این مهم توجه کنند دیگر وارد عرصه موضعگیری نمیشوند که منشأ مناقشه است و از اینرو از پیامدهای خسارت بارآن هم مصون میمانند.
ادامه بیانات هستهای امام خامنهای(مدظلهالعالی) به عوامل ایجابی و سلبی و باید و نبایدهای عینی و مشخص اختصاص دارد که برای جلوگیری از تعدد در تقسیمبندی مسامحتاً در دو گروه بایدها و نبایدها تقسیمبندی میشوند.
ب ـ بایدهای مذاکرات؛
۱ـ حمایت از مذاکرات؛ «از این مذاکرات موردی با تمام وجود حمایت کردم و اکنون نیز حمایت میکنم.» از شروط اصلی و تعیین کننده یک مذاکره موفق و مشروع حمایت عالیترین مقام کشور و به تبع وی حمایت سایر بخشها و بهویژه مردم از آن است. با این بیان صریح امام خامنهای(مدظلهالعالی) گروه مذاکرهکننده ایرانی ضمن دلگرمی بیشتر که ناشی از چنین حمایت گستردهای است توجهاش به اهمیت وظیفه و مسئولیت خطیرش بیشتر میشود و موضوع را هوشیارانهتر و با احتیاط لازم دنبال میکند.
۲ـ حمایت از توافق عزتمند؛ «من از توافقی که عزت ملت ایران را تأمین کند، صددرصد حمایت میکنم و اگر کسی بگوید که رهبری با رسیدن به توافق مخالف است سخن خلاف گفته است.» با اینکه در داخل افرادی که چنین نسبتی را به رهبری بدهند بسیار اندکند و اگر همچنین نظری داشته باشند تلویحاً آن را بیان میکنند، ایشان به این مهم اشاره کردند تا تبلیغات گسترده دشمنان را در خارج که حرفشان به داخل میرسید و رهبری را مخالف توافق نشان میدهند، خنثی کنند.
۳ـ حمایت از مذاکرهکنندگان؛ «بنده به مجریان مذاکرات هستهای اعتماد دارم و تاکنون تردیدی نسبت به آنها نداشتهام و انشاءالله در آینده هم، اینچنین باشد اما درخصوص مذاکرات هستهای دغدغه جدی دارم.» معظمله فریبکاری، دروغگویی عهدشکنی طرف مقابل را عامل این دغدغه دانسته و اعلام کردند: «یک نمونه از چنین رفتارهای طرف مقابل در مذاکرات اخیر اتفاق افتاد و کاخ سفید بعد از گذشت حدود دو ساعت از پایان مذاکرات، بیانیه چند صفحهای را در تبیین مذاکرات منتشر کرد که در اغلب موارد خلاف واقع بود.» فراز اول یکی از صریحترین بیانات امام خامنهای(مدظلهالعالی) از گروه مذاکرهکننده در طول مذاکرات است که در حساسترین وضعیت که به آن نیاز جدی داشتند اعلام شد تا اعتماد به نفس آنها و نیز انگیزهشان برای احقاق حقوق ملت در این موقعیت خطیر افزایش یابد و در فراز بعد با آنچه که فرمودند به آنها هشدار دادند که دغدغه جدی دارند و باید هوشیارانه مراقب عوامل دغدغهآفرین باشند.
۴ـ آگاه ساختن مردم و نخبگان؛ امام خامنهای(مدظلهالعالی) با تأکید از مسئولان خواستند که مردم و بهخصوص نخبگان را درجریان جزئيات قرار دهند و آنها را از واقعیات مطلع کنند زیرا هیچچیز محرمانهای وجود ندارد و این موضوع را مصداق همدلی مسئولان با مردم دانستند و یادآور شدند: «همدلی یک موضوع دستوری نیست بلکه باید آن را به وجود آورد و رشد داد که شرایط کنونی فرصت مناسبی برای بهوجود آمدن همدلی با مردم است.» این نکته دقیق چیزی است که نظام به آن نیاز جدی و دشمن از آن وحشت جدی دارد زیرا در اینصورت چیزی برای فریبکاری و دروغگویی دشمن باقی نمیماند.
5ـ استفاده از دیدگاه منتقدان کارشناس؛ «مسئولان که افراد صادق وعلاقهمند به منافع ملی هستند باید منتقدین شاخص مذاکرات را دعوت و با آنان صحبت کنند؛ اگر در مطالب آنان، نکتهای بود، از آن برای پیشبرد بهتر مذاکرات، استفاده کنند و اگر نکتهای هم نبود،آنان را قانع کنند.» دراین بیان چند نکته مهم وجود دارد یکی اهمیت دادن به منتقدین که متقاعد میشوند جایگاه و حرفشان محترم است. دیگر اینکه گفتوگو با آنها ممکن است به یافتههای جدید لازم در گفتوگوها منجر شود و نکته بعدی کاهش اختلاف و نکته دیگر هم منطقی شدن راه مفاهمه و بستن دست دشمن در شکل دادن به افکار عمومی است.
۶ـ اهمیت دستاوردهای هستهای: «من اصرار دارم که مسئولان، دستاوردهای کنونی هستهای را بسیار با اهمیت تلقی کنند و آنها را کمارزش و سبک نشمارند. اینکه برخی روشنفکرنماها بگویند، صنعت هستهای را برای چه میخواهیم؟ یک فریب است. این فراز باوجود کوتاه بودن از فرازهای بسیار مهم بیانات معظمله است که باید مسئولان برای آن برنامهریزی جدی داشته باشند؛ چرا که افراد مغرض و نیز دشمنان از گذشته و حال و در آینده بر روی آن حساب کردهاند و قصد دارند با کوچک و بیارزش نشان دادن دستاوردهای هستهای تمام تلاشهای ایران را بیهوده و بیحاصل جلوه دهند تا انگیزه ملی برای تحصیل حقوق هستهای را از بین ببرند و دشمن را در رسیدن به هدف شومش یاری کنند و مردم را مغبون جلوه دهند.
۷ـ اعتماد نداشتن بهطرف مقابل؛ «یکی از مسئولان صریحاً گفت که ما بهطرف مقابل اعتماد نداریم که اینگونه موضعگیریها خوب است.» تکرار علنی بیاعتمادی به دشمن درطی دوره مذاکرات آسیب جدی به برنامه و تصمیمگیریهای دشمن وارد میسازد و احساس میکند همیشه در وضعیت متزلزل قرار دارد و نمیتواند به خوبی از ظرفیتهایش برای فشار به ایران استفاده کند.
۸ـ لغو آنی تحریمها؛ این موضوع بسیار مهم است و تحریمها باید در همان روز توافق بهطور کامل لغو شوند.» این موضوع که مسئولان تاکنون درباره آن اتفاقنظر داشتهاند، مهمترین محور مذاکرات و اساساً توجیه مذاکرات است که به هیچوجه نباید در اجرای آن خللی ایجاد شود که درغیر اینصورت توجیه مذاکرات محل اشکال و شبهه جدی واقع میشود.
ج ـ نبایدهای مذاکرات؛
۱ـ بدبینی به آمریکا؛ «من هیچگاه درخصوص مذاکره با آمریکا خوشبین نبودم و این موضوع هم به واسطه یک توهم نیست بلکه به دلیل تجربهای است که در اینباره وجود دارد.» چنین پیش فرض ارزشمند و واقعی میتواند مذاکرهکنندگان ایرانی را از خطا و لغزش احتمالی باز دارد.
۲ـ پرهیز از عجله و مبالغه؛ «نباید در این خصوص [بیانیه و مذاکرات] مبالغه و عجله شود بلکه باید صبر کرد و دید که چه اتفاقی خواهد افتاد.» ظاهراً این فراز بر تبیین مسئله دلالت دارد نه قضاوت و داوری که برخی دچار آن شدند.
۳ـ منع حضور دشمن در حوزه امنیتی؛ «مطلقاً نباید اجازه داده شود که به بهانههای نظارت، به حریم امنیتی و دفاعی کشور نفوذ کنند و مسئولین نظامی کشور نیز به هیچوجه اجازه ندارند که به بهانههای نظارت و بازرسی، بیگانگان را به این حریم راه دهند یا توسعه دفاعی کشور را متوقف کنند.» این موضوع به سبب اهمیت ویژه دوباره تأکید شده که بار اول به مذاکرهکنندگان باز میگردد و بار دوم در قالب فرمان نظامی متوجه فرماندهان نظامی است.
۴ـ مخدوش نشدن حمایت از مظلومان؛ «به هیچوجه نباید در مذاکرات، حمایت از برادران مقاوممان در نقاط مختلف مورد خدشه قرار گیرد.» چنین نگاهی پیش از هر چیز بیانگر حمایت خالصانه انقلاب اسلامی از مظلومان است که رهبری در حساسترین موقعیت نیز آن را به یاد دارد و به مسئولان درباره آن هشدار جدی میدهد.
۵ـ پرهیز از نظارتهای غیرمتعارف؛ «هیچگونه شیوه نظارت غیرمتعارف که ایران را به یک کشور اختصاصی از لحاظ نظارتها تبدیل کند، مورد قبول نیست و نظارتها باید تنها در محدودی همان نظارتهای متعارفی که در همه دنیا انجام میشود اعمال شود، نه بیشتر.» تعهد نظارتی بیشتر از وضعیت متعارف افزونخواهی بدعت شده، تلقی میشود که طمعورزی دشمن در سایر مسائل را افزایش میدهد درحالی که قانوناً برای آن وجهی وجود ندارد و لازم است محکم مقابل آن ایستاد. با اینکه این بایدها و نبایدها کار ادامه مذاکرات را برای مذاکرهکنندگان سخت میکند، برای رسیدن به توافق خوب و عزتمند و تأمینکننده حقوق مسلم ایران ضروری است که باید مذاکرهکنندگان ایرانی آن را به جدول بایدها و نبایدهای مذاکرات هستهای تبدیل و در طول مذاکرات از آن تبعیت کنند تا هدف نهایی حاصل شود. انشاءالله