تاریخ انتشار : ۰۷ ارديبهشت ۱۳۹۴ - ۱۳:۰۵  ، 
کد خبر : ۲۷۴۸۴۰

آسیب شناسی فاطمی سبک زندگی یک جامعه انقلابی

وقتی این روحیه در شما فرونشست و رسوب کرد، شما که قرار است پیام این نهضت و منشور ارزش های نهضت را به نسل بعد منتقل کنید و به کل جهان گسترش دهید، با شعارهای ارزشی و انقلابی برخورد ابزاری می کنید.

دکتر حسن رحیم پور ازغدی گفت: اگر یک انقلابی روی به اشرافی گری بیاورد، این یعنی پایان راه یک انقلابی و اگر اکثر انقلابیون چنین شوند، این پایان راه یک انقلاب است.
به گزارش پایگاه بصیرت، عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی در جمع کارکنان نیروی دریایی سپاه به تبیین سبک زندگی انقلابی و اسلامی از منظره حضرت فاطمه (س) پرداخت و گفت: حضرت زهرا (س) جامعه ی انقلاب کرده را آسیب شناسی کرده و معیارهایی به یک جامعه ی انقلابی ارائه می دهد. مخاطب حضرت زهرا (س) در آن زمان مردم حجاز بودند. اما بیش از هر جامعه ای خطاب ایشان به جامعه ی انقلاب کرده ی ما است. آن حضرت به مردم حجاز فرمود که «شما شعار می دهید اما همان شعارها و اصول را زیر پا می گذارید. چرا رویتان را بر می گردانید و از مسیری که در حال حرکت بودید زاویه می گیرید؟ قرآن پیش رویتان است اما همین قرآن را در عمل کنار گذاشته اید.» این جوامع ظاهرا در مسیر درست حرکت می کنند اما عمل و سبک زندگی آن ها متفاوت از راه درست و اصول است. گفته هایی زیبا داند اما کله هایی زشت. معیارهایی که بر اساس آن ها جهاد کردند رنگ می بازد و کمرنگ می شود. حضرت فاطمه (س) این خطر را بیان می کند که: ممکن است یک انقلاب به ضد انقلاب تبدیل شود. خطر دیگر تن آسایی و آسایش طلبی است. نیروهای انقلابی که برای اقامه ارزش های انقلاب در جامعه و جامعه ی جهانی و صدور انقلاب  تلاش می کردند و مسابقه از خود گذشتگی داشتند اما حالا به سمت تن آسایی می روند. این سخنان حضرت فاطمه (س) در خطبه ای است به نام فدکیه، اما این خطبه در واقع خطبه ی توحید است. خطبه ای پر محتوا و با ادبیات غنی است. حضرت زهرا (س) در این خطبه می فرمایند: این پیروزی ها در کوشش فداکاران به دست آمد که دل از دنیا بریده بودند و به چیزی در عالم خاک دل نبسته بودند و روح سبکی داشتند و شکم هایی خالی. کسانی این نهضت را پیش بردند که دو خصوصیت داشتند، یکی اخلاص و دیگری شکم های به پشت چسبیده.
دکتر رحیم پور ازغدی به نقل از خطبه حضرت فاطمه (س) بیان داشت که پیامبر سه چیز را در جامعه از میان برد: نفاق، شقاق و گره های کور شده کفر. پیامبر خار دورویی و نفاق را از میان بشر برداشت و گره های کور شده کفر و شقاق را باز کرد. نفاق یعنی اینکه یک چیزی هستیم و چیز دیگری نشان می دهیم. نفاق در اقتصاد، سیاست، کارهای اداری و علم و دانش نیز هست. مدیریت های منافق، مردم منافق، نفاق یعنی منظور واقعی افراد را ندانیم. نفاق اجتماعی در عرصه مذهب یعنی آنکه ما به ظاهر خوب وانمود می کنیم اما در باطن هر جا منافعمان به خطر می افتد، اصول و عقایدمان را زیر پا می گذاریم، مانند ربا، رشوه و...! نفاق حاکمانه، مسئولیت حکومتی به عهده گرفتن و عملا مسئولیت را انجام ندادن است.    
 حضرت زهرا (س) خطاب به مردم حجاز می فرماید: «شما نیز به واقع موحد شدید، با یک هدف و خالصانه. حالا شما از اخلاص فاصله می گیرید. هدف دیگر خدا نیست. کم کم حتی شعار ها هم دیگر خالصانه نیست، شکم هایتان نیز بالا آمده است. شما پیش از این از مشکلات نمی ترسیدید . موانع را از پیش روی بر می داشتید و با همه ی قدرت های جهان یک تنه در افتادید.»
در اوایل انقلاب ما نیز بسیاری از کشورها روبروی ما قرار گرفتند. جنگ هشت ساله ما، جنگ جهانی واقعی بود. رزمندگان ما با بزرگترین قدرت ها جنگیدند. مانند همین شهدای معزز نیروی دریایی که نترسیدند و مخلصانه با دشمن قدرتمند جنگیدند. زیرا این ها موانع برایشان معنایی نداشت و از مشکلات نمی ترسیدند.
خطر سوم یک جامعه ی انقلابی، گرایش به اشرافی گری و رفاه زدگی است. اگر یک انقلابی روی به اشرافی گری بیاورد، این یعنی پایان راه یک انقلابی و اگر اکثر انقلابیون چنین شوند، این پایان راه یک انقلاب است.
مراقب باشید شور و شعور انقلابی و وجهادی در شما فروکش نکند. وقتی این روحیه در شما فرونشست و رسوب کرد، شما که قرار است پیام این نهضت و منشور ارزش های نهضت را به نسل بعد منتقل کنید و به کل جهان گسترش دهید، با شعارهای ارزشی و انقلابی برخورد ابزاری می کنید. این ها دیگر هدف نیست و کم کم تبدیل به وسیله می شود و هدف خودتان می شوید و به دنبال توسعه امکانات شخصی خود می روید. و آنگاه نسل بعد فقط شما ها را می بیند و می گوید این ها یادگار انقلاب و جنگ هستند؟ بین آنچه می خوانند و آنچه می بینند فاصله است. و طبیعتا نمی توانند ایمان بیاورند. شاید فقط به خاطر منافعشان در ظاهر ایمان بیاورند و شعار بدهند. اما در لحظه ای که باید، فداکاری نمی کنند . منافق بار می آیند. در شرایط جهاد و شهادت و گذشت منافق زود لو می رود و حزب اللهی ها هم دو سه دسته می شوند.
حضرت فاطمه (س) برای آنکه ارزش ها زنده بمانند هر هفته به زیارت شهدا می رفتند. باید پرچم شهادت را همیشه بالا نگه داشت. دشمن باید بفهمد که جامعه از فرهنگ شهادت فاصله نگرفته و جامعه باید همیشه احساس کند در کنار شهدا است. برخورد سمبلیک و نمادین با شهدا درست نیست، باید تماس حقیقی و اصولی باشد. باید از خدا توفیق شهادت خواست. تأسف و رحم بر شهدا صحیح نیست. باید به شهدا غبطه خورد.
مسئله ی دیگر مسئله امر به معروف و نهی از منکر است. هر کس باید در حد توانش جامعه را به سوی ارزش ها هدایت کند و با ضد ارزش ها مبارزه کند. حضرت زهرا (س) می فرماید بی تفاوت شدن حرام است. در جایی که پای حق و باطل و ظالم و مظلوم در میان است. مسلمان حق ندارد بی تفاوت باشد. باید بگویی من طرف کی هستم. مرگ بر آمریکا و مرگ بر اسرائیل مصداق بارز مرگ بر ظلم و مرگ بر باطل است.
اولین مرحله امر به معروف و نهی از منکر مرحله قلبی است، یعنی حق نداری درون خودت بی طرف باشی. مرحله ی دوم باید به زبان بیاوری،  به قلم بیاوری و مرحله سوم عمل کردن است. برخی فکر می کنند امر به معروف یعنی دخالت در زندگی دیگران و مجبور کردن دیگران به اینکه باید مثل من باشی، اما حضرت زهرا (س) می فرماید امر به معروف برای تأمین مصالح مردم است، هدف نباید صدمه زدن به مردم باشد.
جامعه ای پیشرفت می کند که تمام مردم احساس مسئولیت کنند. اگر میخ واهید جامعه خسارت نبیند باید مراقب سبک زندگی خود باشید. هر کس هر کجا که هست همه را توجه به حق بدهد. سفارش به حق لازم است اما کافی نیست، باید همه را دعوت به صبر و مقاومت کرد.
سبک زندگی دینی یک مشخصه اش این است که هر کس احساس کند که من رهبر امت هستم و من نیز حق و وظیفه دارم که سؤال کنم، انتقاد و پیشنهاد کنم. در این احساس مسئولیت فرقی بین زن و مرد نیست، قرآن بر این احساس مسئولیت تأکید دارد. این مسئولیت تنها برای مردان نیست. بلکه قرآن لفظ «المؤمنون و المؤمنات» را به کار برده است. پیامبر می فرماید من نه فقط در مورد جامعه خودم بلکه در مورد کل جهان مسئول هستم. مسئولین باید مراقب باشند، مردم پشت درهای بسته حکومت ها نمانند. ایشان در آخرین خطبه ی خود خطاب به مردم فرمودند: آیا من مسئولیتم را درست انجام داده ام؟ و مردم نیز تأیید کردند.
خداوند بهترین مردم را کسانی می داند که به فکر همه ی مشکلات همه ی مردم هستند. قرآن نمی گوید التماس کنید معروف را، می گوید امر کنید. و این البته به معنی تجاوز به حریم خصوصی افراد نیست. پیامبراکرم صل الله علیه و آله می فرمایند: «به نیکی فراخوانید، همانطور که نماز بر شما واجب است. همه جا همدیگر را به خوبی ها و ارزش ها دعوت کنید و از زشتی ها بازدارید. اگر بی تفاوت باشید خداوند جامعه ی شما را ذلیل خواهد کرد و هیچ دعایی از شما مستجاب نخواهد شد.»   

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات