مقدمه:
تجربۀ چين در، اصلاحات اقتصادي، اجتماعي، سياسي و امنيتي و تاثيرش بر ساير كشورهاي آسيايي زمينۀ برگزاري كنفرانس مذكور را فراهم ساخته است. رشد چين و نقش فزايندهاي در آسيا در سالهاي اخير مورد توجه كارشناسان و تحليلگران استراتژيك قرار گرفته و آنها را بر آن داشته تا به تجزيه و تحليل قدرتيابي چني در آسيا بپردازند. پنجمين كنفرانس امنيت آسيا در دهلينو با شركت كارشناسان و پژوهشگران از 23 كشور آسيايي، اروپايي و آمريكايي برگزار شد و آنها طي 9 جلسۀ تخصصي شامل نگاه كلي به امنيت آسيا، اصلاحات اقتصادي و امنيت آسيا، نوسازي نظامي چين، شمال و جنوب شرق آسيا، جنوب آسيا، آسياي مركزي، غرب آسيا، قدرتهاي غير آسيايي و چالشهاي امنيتي غير نظامي در آسيا به بحث و ارائه ديدگاه و نظراتشان پرداختند.
با توجه به همكاريهاي متقابل دفتر مطالعات سياسي و بينالمللي كشورمان و موسسه مطالعات و تحليلهاي دفاعي هند، آقا دكتر احمد صادقي معاون پژوهشي دفتر مطالعات نيز بنا به دعوت به عمل آمده در كنفرانس مذكور شركت نموده و در جلسه تخصصي غرب آسيا به سخنراني تحت عنوان «محيط امنيت بينالمللي چين» پرداختند كه گزارش آن در متن گزارش آورده شده است. اين كنفرانس با سخنان آقاي سينها 4 وزير امور خارجه هند افتتاح گرديد و پس از برگزاري جلسات تخصصي با سخنان آقاي فرناندز5 وزير دفاع هند و رياست عاليه موسسه مطالعات و تحليلهاي دفاعي هند خاتمه يافت.
مباحث كنفرانس
در جلسه افتتاحيۀ كنفرانس، ابتدا آقاي سانتانام رئيس موسسه مطالعات و تحليلهاي دفاعي هند ضمن خوشامدگويي به حضار و مهمانان كنفرانس به اهداف برگزاري كنفرانس و محورها و موضوعات جلسات و مباحث آن با تمركز بر امنيت آسيا پرداخته و گزارشي از شركتكنندگان از كشورهاي مختلف ارائه نمود. سپس آقاي سينها وزير امور خارجه هند طي سخناني كنفرانس مذكور را افتتاح نمود و در ابتدا به اهميت موضوع امنيت آسيا و لزوم بررسي آن در كنفرانس ساليانه موسسۀ مطالعات و تحليلهاي دفاعي هند پرداخته و در ادامه اظهار داشت: سدۀ بيست و يكم سدۀ آسيا ميباشد. آسيا در جهان امروز هم از لحاظ جمعيت و هم از لحاظ سرزمين در رتبه اول قرار دارد. در ميان پديدههاي بينالمللي در جهان امروز كه آسيا نيز از آن متاثر گرديده، تروريسم از اهميت زيادي برخوردار است: آسيا قرباني حملات هستهاي ميباشد وخطر قرار گرفتن سلاحهاي هستهاي در دست گروههاي تروريستي در آسيا بالاست. خطر مذكور به همراه موضوع حمل و نقل مواد مخدر و سلاحهاي كشتار جمعي و بنيادگرايي در همسايگي هند قرار دارد و اينجاست كه اهميت بررسي بازيگران غير دولتي و غير كشوري6 و ارتباط آنها با امنيت آسيا با توجه به گسترش خشونت و ترور و تهديد دمكراسي در جامعه مدني و حاكميت قانوني روشن ميگردد. در كنفرانس امسال، چين با توجه به بيشترين جمعيت و برزگترين همسايه هند مورد توجه خاص قرار گرفته است.
امروزه رشد چين مورد توجه بوده و سناريوهاي مثبت و منفي در اين مورد مطرح ميشود. يك ديدگاه، چين را يك «سلطه بالقوه»7 ميداند و ديدگاهي ديگر آن از يك نيروي مثبت در داخل آسيا ميبيند و اعتقاد دارد كه تقويت اقتصادي و ديپلماسي سازندۀ چين براي منطقه صلح و ثبات ميآورد. البته ناگفته نماند كه برخي از تحليلگران، وقوع يك درگيري بين هند و چين را جهت احراز جايگاه برتري و تفوق 8 در آسيا پيشبيني ميكنند و معتقدند كه هر يك در پي افزايش حوزه نفوذ خودشان ميباشند.
بايد اذعان داشت كه تفاوتهاي مهم و عمدهاي بين هند و چين وجود دارد. ما تاكيد ميكنيم كه رويكرد ما در روابط با چين همچنان رو به پيشرفت باقي خواهد ماند و به اين موضوع نگاه خوشبينانه داريم. سياستهاي هند براساس ترس از قدرت چين و دستاوردهاي اقتصادي چين طرحريزي نخواهد شد. ما با يكديگر روابط منطقي داشته و از يكديگر خواهيم آموخت. ما با توجه به تفاوتهايمان و با تكيه بر اشتراكاتمان زندگي خواهيم كرد. چين و هند دو كشور بزرگ و قوي در آسيا هستند و نبايد توسط يكديگر و كشورهاي ديگر مورد تهديد واقع شدند. ما با يكديگر مرزهاي طولاني داريم و قراردادهاي سال 1993 و 1996 بين دو كشور دستاوردهاي خوبي در همكاري سازنده و كنترل مرزها در برداشته است و در موضوعات امنيتي و مبارزه با تروريسم برنامهريزي و توافقاتي صورت گرفته است. ديدارهاي مقامات عالي رتبه هر دو كشور و بازديد از كشورهاي يكديگر، نشانۀ رويكردهاي رو به پيشرفت بين دو كشور است و روابط فرهنگي و تمدني تقويتكننده اين روابط است. و روابط اقتصادي و تجاري نيز به موازات، در حال پيشرفت است و ميزان آن از 264 ميليون دلار در سال 1991 به 3/4 ميليارد دلار در ژانويه - نوامبر 2002 افزايش يافته است.
كليد امنيت آسيا در توانمندي دسته جمعي همگي ماست و عملاً رشد اقتصادي همگي ما را تضمين ميكند و در اين چارچوب ارتباطات آسيايي از طريق ارتباطات سريع در شكل جادهاي، ريلي، هوايي و لولههاي انتقال انرژي شكل گرفته و تقويت ميشود آسياي امروز بسيار پر تحرك، در حال تغييرات و تحولات سريع و جريان نوسازي ميباشد. امنيت آسياي امروز در مقابله با نگرانيهاي مشترك همچون كنترل تسليحات، تروريسم، اعتمادسازي و امنيت تامين انرژي نيازمند همكاري وسيع ميباشد. و اين مهم زمينهساز صلح آسيايي و جهاني خواهد بود. در اين مسير، هند در كنار كشورهاي آسياي براي مشاركت در حفظ امنيت آسيايي اعلام آمادگي نموده است.
آقاي رانگاناتان9 سفير و عضو هيات مشاورهاي امنيت ملي هند به عنوان سخنران كنفرانس مذكور در خصوص نگاه كلي به امنيت آسيا ديدگاههايش را مطرح كرد. وي با اشاره به حادثه 11 سپتامبر به اهميت ائتلاف بينالمللي جهت مبارزه با ترويسم بينالمللي و سرعت بخشيدن به جريان مقابله با تهديدكنندگان امنيت بينالمللي در سطوح مختلف داخلي، دوجانبه، منطقهاي و چندجانبه تاكيد نمود و در ادامه افزود: آمريكا و كشورهايي كه در معرض خطر قرار گرفتهاند به جهتي رانده شدند تا در نقاط حساس ترتيباتي به كار گرفته و امكانات مقابله نظامي تدارك ببينند.
حضور جهاني آمريكا و خصوصاً حضور در منطقه وسيعي از آسيا عملا از خليج فارس در غرب آسيا گرفته تا آسياي مركزي، جنوب، شرق و جنوب شرق آسيا قابل مشاهده ميباشد. قدرتهاي بزرگ آسيايي همچون چين و روسيه نيز به اين حضور به ديده تهديد جدي به امنيت خوشان نگاه نكرده و آن را چالش در پيگيري دستور كار منطقهاي و دوجانبه خويش نميبينند. در اين روند هند نيز خود در استثناء ننموده و با آن همراهي ميكند. از سوي ديگر تحولات بعد از 11 سپتامبر، آسياي مركزي را متاثر و متحول نمود و در عمل تمام كشورهاي آسياي مركزي به ائتلاف بينالمللي عليه تروريسم پيوستند. افغانستان جديد هم فرصت و زمينه بهرهگيري مناسب را براي تمام همسايگان و كشورهاي آسياي مركزي فراهم ساخت. اين تغيير و تحولات ژئوپولتيكي، زمينه لازم جهت توسعه همكاري اقتصادي در منطقه آسياي مركزي را خصوصا در بخش انرژي فراهم ساخت. اين تحولات زمينه لازم جهت تامين امنيت خطوط انتقال انرژي از آسياي مركزي تا آبهاي جنوبي را هموار نمود و در كنار اين مهم، زمينه مقابله با ترافيك مواد مخدر و قاچاق اسلحه و كنترل آن فراهم گرديد.
اين روند زمينۀ پيدايش يك همكاري سازمانيافته منطقهاي با شركت چين، روسيه و چهار كشور آسياي مركزي در يك چارچوب چندجانبه را فراهم ساخت. منشور سازمان همكاري شانگهاي (SCO)10 در ژوئن 2002 در اجلاس سران در سن پترزبورگ به انضمام توافقنامه آژانس مبارزه با تروريسم11 جهت تامين امنيت منطقه به امضا رسيد. بر اين اساس آژانسهاي دائمي، عمليات خود را در پكن و بيشكك شروع نموده و عمليات مشترك ضد تروريستي چين و قرقيزستان در طول مرزهاي يكديگر به عمل آورده شد. آمريكا هم در ترتيبات همكاري ضد تروريسم با هر يك از كشورهاي عضو سازمان همكاري شانگهاي وارده شده و اطمينانهاي لازم را در همكاري با سازمان همكاري شانگهاي ارائه كرده است. منشور سازمان همكاري شانگهاي تاكيد دارد كه ائتلاف كشورهاي منطقه، زمينه همكاريها را در زمينههاي سياسي، اقتصادي، فرهنگي و اجتماعي فراهم مينمايد. محوريترين تاثير اين همكاري را ميتوان در تقويت و شدت بخشيدن مبارزه عليه تروريسم بينالمللي كه تهديدكننده امنيت روسيه، چين، هند، پاكستان و كشورهاي آسياي مركزي است، مشاهده نمود.
آقاي رانگاناتان در بخش ديگر از سخنانش با تاثير آمريكا و چين در امنيت آسيا پرداخت و افزود: آمريكا و چين هر دو از قابليتهاي سياسي، اقتصادي و تكنولوژيك لازم جهت تاثير مثبت با منفي در دور نماي ثبات در آسيا برخوردار هستند. تداوم همكاري خوب آمريكا و چين به نفع تمام كشورهاي آسيايي است. پيشرفتهايي كه روند برقراري امنيت در سالهاي اخير به عمل آمده، عملا تاييدكنندۀ اين مهم است كه سازمانهاي منطقهاي در شرق و جنوب شرق آسيا مهم بسيار حياتي در ايجاد ثبات و رشد اقتصادي داشتهاند و همسويي چشمگيري در چالشهاي جهاني شدن و انقلاب فنآوري اطلاعاتي از خود نشان دادهاند. يكي از مهمترين ضرورتها، فعال بودن در ائتلاف براي مقابله با تروريسم بينالمللي است و هند در كليه نقاط از جمله مناطق همسايهاش مراقب موضوع بنيادگرايي و افراطيگري است. البته ظرفيت هند در پيشگيري آنها محدود ميباشد ولي از سوي ديگر هند به همراه قدرتهاي بزرگ از اشتراك منافع عمدهاي در روند حمايت از دمكراسي، كثرتگرايي و زدودن ايدئولوژيهاي بنيادگرا برخوردار است. همچنين هند بر تقويت ارتباطات از طريق بزرگ راهها، راههاي هوايي و ريلي و خطوط انتقال انرژي در مسيرهاي مختلف تاكيد دارد و در نشستهاي آسه آن (ASEAN) و اجلاس مختلف در سطح سران شركت مينمايد. هند در عين تقويت روابط با همسايگان، توجه ويژهاي به فعاليت در آسياي مركزي نشان ميدهد. با در نظر گرفتن پاكستان و مشكلات مختلف با اين همسايه، هند بعد از 11 سپتامبر نيازمند عمل براساس اعتماد به نفس ميباشد. ما بايد در پي آن باشيم تا سياستهاي آينده ما در برابر پاكستان در چارچوب تعريفي وسيعتر و فراتر از قبل نسبت به منطقه طرحريزي گردد و در اين راستا، عدم پاسخگويي از طرف مقابل نبايد ما را دلسرد نمايد.
خانم دكتر زوجيان12 رئيس بخش سياست بينالملل موسسه مطالعات بينالمللي چين13 سخنراني خويش را تحت عنوان چالشهاي جديد و رويكردهاي جديد ارائه نمود و طي آن به موضوع همكاري امنيتي بينالمللي پرداخت و چنين ادامه داد كه بعد از 11 سپتامبر موضوع و تروريسم يك تهديد جدي در گستره جهاني محسوب ميشود و با بسياري از موضوعات امنيتي متعارف مرتبط گرديده است. امروزه چگونگي تقويت همكاريهاي امنيتي بينالمللي جهت اشاعه يك نظم عادلانه بينالمللي يك نياز ضروري براي جامعه بينالمللي و كليه كشورهاي جهان است. مسائل امنيتي غير متعارف، روند همكاريهاي امنيتي بينالمللي را با عوامل و فاكتورهاي جديدي به هم آميخته و انديشهها، مفاهيم و رويكردهاي جديدي را براي مواجه و رويارويي با چالشهاي جديد در امنيت بينالمللي فرا ميخواند. امنيت غير متعارف و امنيت متعارف به مثابۀ دو وجه امنيت جامع بوده و در واقع دو روي يك سكهاند. امنيت متعارف به مسائلي همچون دفاع ملي، مناقشات سرزميني، حاكميت، وضعيت نظامي و موضوعاتي از اين قبيل را شامل ميگردد14. اين مسائل به بقاي يك ملت و يك كشور و رژيم مرتبط بوده و به عنوان هسته اصلي امنيت بينالمللي در نظر گرفته ميشود. امنيت غير متعارف به مسائلي همچون امنيت اقتصادي، تروريسم، آلودگي محيط زيستي، انفجار جمعيت، ترافيك مواد مخدر، جنايات فراملي، ايدز و موضوعاتي از اين قبيل را شامل ميگردد.15
خاطر نشان ميگردد كه منابع و بازيگران امنيت غير متعارف و امنيت متعارف با يكديگر متفاوت هستند. امنيت متعارف در اصل در نتيجه عملكرد و اقدامات كشورها و دولتها است و اين در حالي است كه امنيت غير متعارف به لحاظ بازيگران و منابع بسيار پيچيدهتر بوده و در نتيجه عملكرد بازيگران غير دولتي و غير كشوري ميباشد. در همين مورد بايد اشاره داشت كه نگرانيهاي محيط زيستي، افزايش جمعيت، ترافيك مواد مخدر، ايدز و تروريسم توسط عملكرد افراد و گروههاي اجتماعي به وجود ميآيد و بر زندگي و توسعه محيط زيستي كل بشريت تاثير ميگذارد. در ادامه دكتر زوجيان به همكاريهاي امنيتي بينالمللي جهت مقابله با تهديدات پرداخت و افزود: كشورهاي مختلف و مناطق گوناگون به طور فعالي در جستجوي راههاي نويني جهت مواجهه و مقابله با وضعيت جديد امنيت بينالمللي هستند. يكي از اين رويكردها، ديدگاههاي آمريكاست.
اين رويكرد منافع آمريكا را محوريت داده و بر اقدامات يكجانبه آمريكا تكيه ميكند و حمايت چندجانبه جامعه بينالمللي را به عنوان مكمل مورد توجه قرار داده و بر اقدامات و ابزارهاي نظامي تاكيد مينمايد. اين رويكرد در عمل و در بلند مدت از سوي جامعه بينالمللي قابل پذيرش نخواهد بود. يكي ديگر از رويكردها، ديدگاه اروپايي است. در اين رويكرد به نهادهاي جهاني و سياستهاي اقتصادي و فرهنگي و تلاش جهت زدودن ريشههاي بوجود آورنده تروريسم و ساير معضلات امنيتي پرداخته ميشود. البته بايد ذكر كرد كه اين ديدگاه از رنگ و لعاب ايدهآليستي و آرمانگرايانه برخوردار است. يكي ديگر از رويكردها، ديدگاه آسيا – پاسيفيكي است. اين رويكرد شبيه به رويكرد اروپايي است و به ابعاد اجتماعي و فرهنگي در امنيت بينالمللي توجه داشته و بر اهميت گفتگو و مذاكره براي مديريت امنيت بينالمللي تكيه مينمايد. اين رويكرد به اشاعه همكاريهاي امنيتي بينالمللي تكيه مينمايد. اين رويكرد به اشاعه همكاريهاي امنيتي بينالمللي است و در پي ابزارهاي جديدي ميباشد تا نيازهاي وضعيت متحول و متغير را برآورده نمايد. در همين راستا تقويت نمودن گفتگو و اجماع نظرات بين چين و ساير كشورها از اهميت خاصي بخوردار است. اهميت امنيت مشترك و امنيت جامع در همكاريهاي امنيتي بينالمللي و اشاعه ترتيبات و نظم جديد امنيتي بينالمللي با توجه به منافع مشترك كليه كشورهاي جهان از موضوعات قابل توجه ميباشد. همچنين در مسير هماهنگ ساختن اقدامات و برنامهها بايد يك ارتباط منطقي بين مسائل امنيتي متعارف و غير متعارف ايجاد كرد و در اين شيوه به ريشههاي و عواقب توأمان پرداخت.
از سوي ديگر با توجه به توسعه جهاني شدن و افزايش پيچيدگيها در روابط بينالملل، نقش سازمان ملل متحد در مسائل بينالمللي اهميت و جايگاه خاص خودش را دارد و بايد احترام و جايگاه سازمان ملل و نهادهاي جهاني رعايت شود و چين به اين مهم توجه لازم را مبذول مينمايد. چين در سالهاي اخير به طور فعال در يك چارچوب نهادي به همكاريهاي امنيتي، سياسي و اقتصادي در قالب سازمان همكاري شانگهاي و ساير چارچوبهاي منطقهاي و دوجانبه توجه نموده و با آن همراه است. چين ميتواند همكاري و گفتگو را با ناتو و ائتلاف آمريكا – ژاپن مدنظر قرار دهد و از آن طريق منابع بيشتري را در مسائل امنيتي متعارف و غير متعارف به كار گيرد و در مقابل لازم است آمريكا با نهادها و سازمانهايي كه زير نظر دارد، شرايط مثبتي جهت همكاري و گفتگو ايجاد نموده و مسير را براي توسعه يك نظم بينالمللي و منطقهاي بهتر فراهم نمايد.
آقاي دكتر دزموندبال16 پژوهشگر مركز مطالعات دفاعي و استراتژيك دانشگاه ملي استراليا (كانبرا)17 يكي ديگر از سخنرانان اين كنفرانس سخنان خود را تحت عنوان «چين و جنگ اطلاعاتي» با اين جمله از كتاب هنر جنگ آغاز كرد كه با شناخت دشمن و شناخت خودت ميتواني با صد جنگجو مبارزه كني و بر همۀ آنها پيروز شوي. اين سخنران در ادامه سخنانش گفت كه امروزه در آسيا، جنگ اطلاعاتي و قابليتهاي آن بسيار مورد توجه ميباشد و ايستگاهها و مراكز متعددي در آسيا به فعاليتهاي اطلاعاتي از طريق سيگنالها و امواج ميپردازد كه انواع امواج مختلف با فركانسهاس خيلي بلند (VHF)، فراكنس بلند (HF) و فركانس متوسط (MW) و همچنين ارتباطات ماهوارهاي (SATCOM) در اين مسير به استخدام گرفته ميشوند. نيروهاي دفاعي آسيايي امروزه از اينترنت بهرهبرداري نموده و تلاش در كنترل و بهرهبرداري از ترافيك پست الكترونيكي و انتقال اطلاعات از كامپيوتر به كامپيوتر دارند. در اين ميان به طور بارزي بايد به چين اشاره نمود كه به طور فعال و شديدي وارد جنگ اطلاعاتي و بهرهگيري نظامي از سيگنالها18 شده و قابليتها و ظرفيتهاي وسيعي در اين امر ايجاد نموده است. ايستگاههاي زميني متعددي در همين زمينه در چين مشاهده ميگردد كه بسياري از آنها در دهه 1950 از اتحاد شوروي گرفته شده است.
مثلا آنتن قوي Krug براي كسب اطلاعات استراتژيك و عمليات از طريق امواج HF استفاده ميشود. چين در مقايسه با ساير كشورهاي اروپايي بيشترين امكانات و تجهيزات را براي ارتباطات ماهوارهاي فراهم نموده است. اين تجهيزات در ناوها، زير درياييها و جنگندههاي چين استفاده شده است. ارتش آزاديبخش خلق چين 19 در دهه 1980 از سيستمهاي جديد اطلاعات الكترونيكي برخوردار شده و در برنامه نوسازي دفاعي از آن بهره برده است؛ خصوصا از سال 1988 با رشد بودجه دفاعي چين، منابع زيادي براي مدرن ساختن تجهيزات مرتبط با جنگ اطلاعاتي و تجهيزات مرتبط با ايستگاههاي اطلاعاتي فراهم گرديده است.
جنگ الكترونيكي و اطلاعاتي در ماجراي جنگ خليج فارس به طور عملياتي از ايستگاه مستقر در Kashi چين كه 1700 مايل از بغداد فاصله دارد كنترل و مانيتور ميشده و ارتباطات نيروهاي نظامي آمريكا و متحدين مورد نظارت آنها بوده است. علاوه بر اين، تجهيزات ويژه جنگ اطلاعاتي در سفارت خانههاي چين در تركيه و عراق به همين كار مشغول بودهاند. استراتژيستهاي چيني همين عمليات را در جنگ افغانستان در سالهاي 2002 – 2001 انجام دادهاند و از سيستمهاي فعالي در جنگ اطلاعاتي و الكترونيكي برخوردار بودهاند. امروزه در نگاه استراتژيستهاي چيني موضوع نيروي دفاعي ديجيتالي20 شكل گرفته به گونهاي كه در جنگ اطلاعاتي جهت انتقال صوت، تصوير، متن و اطلاعات به كار گرفته ميشوند. همچنين آنها قادرند با ورود به شبكههاي مختلف، اطلاعات آنها را برداشته، تغيير داده و يا در هم بريزند و ويروسهاي فعالي را از طريق پست الكترونيكي به شبكهها وارد كنند.21 مجموعه اين تجهيزات در جنگ اطلاعاتي بر آن است تا در مقابل سيستمهاي اطلاعاتي مرتبط با فرماندهي و كنترل، حمل و نقل و لجستيك و سيستم بسيج و آمادهسازي سريع نيروهاي نظامي طرف مقابل وارد عمل شده و آنها را با تاخير و اخلال مواجه نمايد.
آقاي دكتر شيكور 22 از ديگر سخنرانان اين كنفرانس سخنان خود را تحت عنوان "فرود اجباري: روابط امنيتي چين و اسرائيل در اوائل دهه 2000" ارائه كرد و چنين ادامه داد كه با فشار و اجبار آمريكا، معامله فالكن23 كه از سوي اسرائيل به چين طرح گرديده بود، در ژوئيه 2000 لغو گرديد و خود اين موضوع نطقۀ عطفي در روابط امنيتي دو كشور محسوب ميشود.
بعد از حادثه ميدان تيان آن من، چين مورد تحريم واشنگتن قرار گرفت و تلاش گرديد از دسترسي چين به سلاحهاي پيشرفته و فنآوري نظامي جلوگيري شود. چين نيز با توجه به اين سياست، گرايش به سوي روسيه به عنوان منبع عمده تهيه امكانات نظامي خارج از حوزه كنترلي آمريكا را پيگيري نمود. سير اين تحولات بر روابط امنيتي اسرائيل و چين تاثير گذاشته و از دهه 1990 يك سير نزولي در موضوع انتقال فنآوريهاي نظامي مشاهده ميشود كه لغو طرح فالكن از آن جمله است. چين در دوران مائو از برقراري روابط ديپلماتيك با اسرائيل سر باز زد و در دهه 1960 از سازمان آزاديبخش فلسطين حمايت كامل به عمل آورد. از سال 1992 پكن موافقت كرد تا روابط ديپلماتيك با اسرائيل برقرار گردد.
براي درك جايگاه اسرائيل در مسائل امنيتي چين بايد به دهه 1970 مراجعه كرد و در اين خصوص انزواي نظامي چين از بقيه كشورهاي جهان به مدت دو دهه و همچنين موضوع جريان اصلاحات و درهاي باز را مدنظر قرار داد. اسرائيل به تدريج شروع به در اختيار گذاشتن فنآوري نظامي به چين ميكند و اين امر زمينه نوسازي نظامي چين را به آرامي و به طور تدريجي فراهم ميكند. ضمنا بايد در نظر داشت كه در اين برهه اسرائيل، ايران را به عنوان يك مشتري نظامي از دست داده و صنايع نظامي اسرائيل با يك بحران مواجه است. از سوي ديگر اسرائيل انتظار داشت تا از طريق روابط غير نظامي با پكن، سياست چين را نسبت به خاورميانه تعديل كند و زمينه را براي برقراري روابط رسمي فراهم كند. تا نيمه دهه 1980 اين روابط در چارچوب قراردادهايي رشد داشت و حتي مخالفت واشنگتن وجود نداشت و آمريكا خود مبادلات نظامي با چين را شروع كرد به گونهاي كه همكاري مشتركي در اداره ايستگاههاي مانيتورينگ در سين كيانگ در مورد اتحاد شوروي داشتند و با يكديگر در حمايت از مجاهدين افغان عليه اتحاد شوروي همكاري مينمودند.
در واقع چين يك شريك ساكت آمريكا و بازاري با رشد سريع جهت سرمايهگذاري جهاني محسوب ميشد. دكتر شيكور در بخش ديگري از سخنراني به دوره تنزل و كاهش روابط نظامي اسرائيل و چين پرداخته و گفت پاي روسيه به اين عرصه كشيده شده و روسيه تسليحاتي براي ارتش چين فراهم ميساخت. مسكو از دهه 1990 فعالانه وارد بازار نظامي چين شد. واشنگتن با آن كه در دهه 1980 روابط اسرائيل و چين را تاييد ميكرد ولي از 1990 ورق بر ميگردد و بعد از حادثه تيان آن من واشنگتن نقش اصلي خود را در تنزل روابط نظامي اسرائيل با چين ايفا ميكند. بعد از سقوط اتحاد شوروي، واشنگتن با احساس تنها ابرقدرتي بر آن است تا نوسازي نظامي چين را تحت كنترل داشته باشد، لذا از دهه 1990 واشنگتن به اسرائيل فشار وارد ميكند و صادرات نظامياش به چين و موضوع فروش موشكهاي مختلف به چين از سوي آمريكا مورد انتقاد قرار ميگيرد. آمريكا با احساس خطر از انتقال فنآوري نظامي اسرائيل به چين خواهان توقف هر چه سريعتر مبادلات و مذاكرات نظامي اسرائيل با چين ميشود تا نيت چين نسبت به تايوان كاملا روشن و واضح تشريح گردد كه در اين ميان اسرائيل با توجه به موضوع لغو معامله فالكن انتخاب ديگري غير از قبول دستور واشنگتن ندارد.
وزارت امور خارجه چين در قبال اين موضوع واكنش نشان داد و اعلام داشت كه اين چين است كه روابط نظامياش را با ساير كشورهاي تنظيم ميكند و كشور ديگري حق دخالت در اين روابط ندارد. سخنران مذكور همچنين به ابعاد ديگري از روابط نظامي چين پرداخت و اشاره داشت كه چين به طور مستمر فنآوري متعارف و غير متعارف براي كشورهاي خاورميانه و ايران فراهم ميكند و دست راستيها آمريكا در مقابل اين حركت، يك محور دمكراسي شامل ارتباط اسرائيل با هند، تايوان و كره جنوبي را پيشنهاد مينمايند. ارائه تجهيزات نظامي به تايوان و كره جنوبي عملا روابط چين و اسرائيل را كاهش ميدهد.
عملا غير از دوران ماه عسل روابط اسرائيل و چين در دهه 1980، روابط كاهش اسرائيل چين در كمترين حد حفظ شده و روابط تجاري در حد همان روابط تجاري با تايوان و هند ميباشد. همچنين بايد توجه داشت با آن كه چين در موضوع اعراب و اسرائيل و قضيه فلسطين ادعاي بيطرفي ميكند، اما به طور سنتي طرفدار اعراب بوده و مقابل اسرائيل موضع ميگيرد. از سوي ديگر بايد در نظر داشت كه امروزه چين وابستگي زيادي به تهيه نفت از خاورميانه و ايران دارد. وي در پايان با اشاره به طراحي هشت زير دريايي دولفين از سوي اسرائيل براي تايوان و همچنين فروش تصاوير ماهوارهاي از سوي اسرائيل به تايوان اين گونه نتيجهگيري كرد كه مدرنسازي نظامي چين توسط آمريكا، انگلستان، استراليا و كشورهاي غربي مورد مداقه قرار ميگيرد و اين يكي از موانع موجود در مسير گسترش همكاريهاي نظامي چين و اسرائيل ميباشد و در دهه آتي چنين به نظر ميرسد كه روبط نظامي اسرائيل و چين در يك بنبست قرار خواهد داشت.
آقاي دكتر احمد صادقي معاون پژوهشي دفتر مطالعات سياسي و بينالمللي كشورمان يكي از سخنرانان ميهمان اين كنفرانس بودند كه تحت عنوان "چين و محيط كنوني امنيت بينالمللي" سخنراني خود را ارائه نموده و چنين تشريح كردند كه جهان سياست بعد از 11 سپتامبر شاهد تغيير و تحولاتي چند در گفتمانهاي مسلط و مهم بوده است. از سوي ديگر نظام بينالمللي عملا تداوم و تغيير را در اين روند ميآزمايد. اين سير تحولات، تاثيرات خاص خود را بر مناطق مختلف جهان و همچنين آسيا بر جاي مينهد و ما ميتوانيم تاثير تحولات جاري و شرايط كنوني در جهان سياست را براي محيط امنيتي آسيا و تاثيراتش را به طور خاص بر روي چين به عنوان يك بازيگر عمده و مهم در آسيا و استراتژي چين مشاهده و ارزيابي كنيم. با بررسي تحولات جهان سياست ميتوان تصويري از محيط امنيتي آسيا و استراتژي چين و رويكردهاي چين در شرايط كنوني بدست آورد:
مجموع ارزيابيها از نحوه رفتار و پاسخ چين به تحولات و شرايط كنوني را ميتوان در تداوم استراتژي آميخته با ابهام چين24 كه تركيبي از همكاري، رقابت و مقاومت ميباشد تعريف و مفهومسازي كرد. همچنين بعد ديگري از رفتار و پاسخ چين، حفظ رويكرد بازدارندگي حداقلي25 براساس تخصيص درجۀ پائيني به هزينههاي نظامي است.
ملاحظات
- موسسه مطالعات و تحليلهاي دفاعي هند (IDSA) در نوامبر 1965 تاسيس شده و به مطالعه سياستهاي ملي و بينالمللي مرتبط با موضوع امنيت ميپردازد. فصلنامه اين موسسه به نام Strategic Anaiysis با مقالاتي در مورد مسائل بينالمللي، سياسي، امنيتي و استراتژيك و به سردبيري آقاي سانتانام رئيس اين موسيه منتشر ميگردد.
- در اظهارنظرات نسبت به عملكرد چينيها به اين نكته اشاره شد كه چين با پاكستان همكاري هستهاي دارد و اين با سياست ايجاد صلح تضاد و تناقض دارد.
- چينيها در خصوص تايوان تاكيد ميكردند كه موضوع داخلي است و نبايد به آن رنگ و لعاب منطقهاي و بينالمللي داد. از سوي ديگر تايوانيها از چين به مثابه خطر مهلك ياد ميكردند و اشاره ميكردند كه موشكهاي چين به سوي تايوان نشانهگيري شدهاند. تايوانيها تاكيد عمدهاي بر حمايت آمريكا در بوش و تعهدشان در حمايت از تايوان داشتند. چينيها در مورد فشار موجود عليه تايوانيها مقيم چين چنين پاسخ ميدادند كه آنها هيچگاه مجبور به اقامت و كار تجاري در چين نبودهاند بلكه داوطلبانه و با اختيار خودشان در آنجا زندگي كرده و اقامت مينمايند.
- تلاش چين در بسته نگاه داشتن زواياي مختلف جهت نگاه به مسائل سينكيانگ و ايجاد مانع جهت پوشش خبري و اطلاعاتي و جلوگيري از درز كردن مسائل سينكيانگ به دنياي خارج از سوي سخنرانان شركتكننده مورد اشاره قرار گرفته و تأكيد گرديد كه پكن با مشكلات زيادي در سينكيانگ مواجه است و اقداماتش آميخته به ابهام و عدم پاسخ به مشكلات آنجا ميباشد.
با فشارهايي كه از سوي پكن به سينكيانگ وارد ميشود، مسلمانان را به تحرك و مهاجرت تشويق نموده و آنها به جلب كمك تسليحاتي و جهاد فكر ميكنند و چه بسا در آينده شاهد تجديد سازماندهي مسلمان و شكلگيري يك القاعده چيني باشيم. در چين به خوبي اين ندا را ميشنويد كه اگر سينكيانگ خوب درك نشود، عملا امنيتي در كار نخواهد بود.
- كليه كارشناسان و محققان موسسه مطالعات و تحليلهاي دفاعي هند در جلسات كنفرانس حضور فعال و چشمگيري داشتند و هر يك از آنها با توجه به موضوعات مورد مطالعه و نيز به مطالعات منطقهاي خاص خويش با پژوهشگران و محققان ساير كشورها به بحث و ارائه نظر ميپرداختند.
- نويسنده اين گزارش به اتفاق آقاي دكتر صادقي معاون پژوهشي دفتر مطالعات سياسي و بينالمللي (سخنران ميهمان كنفرانس) در جلسات اين كنفرانس شركت داشتند.