* مدتی پیش جلسهای با حزب کارگزاران داشتید که به خاطر آن از شما خیلی انتقاد شد؛ به دلیل محل و فضایی که از آن استفاده کردید و هشدار دادند که دولت از امکانات خود برای کارهای جناحی و حزبی استفاده میکند.
** البته اعتراض چندانی نشد. گروه خاصی اعتراض کردند که برای من دلیل اعتراض آنها روشن است. آنها از اکنون نگران آینده هستند و بهدنبال مقصر میگردند و به آن روزها فکر میکنند. این که در کشوری که انتخابات دارد، حتما باید حزب وجود داشته باشد و ما از حزب و تحزب باید حمایت کنیم؛ من در این تردیدی ندارم. اگر میخواهیم انتخابات کشور معنای واقعی پیدا کند و به سمت دموکراسی به معنای واقعی برویم ، باید گروههایی باشند بهعنوان احزاب رسمی کشور و مسئولیت بپذیرند و اگر در زمان مسئولیتشان کشور را خوب پیش بردند، مردم مجدداً به آنها روی آورند و اگر بد پیش بردند پاسخگوی عملکردشان باشند. این که افرادی بینام و نشان به یکباره وارد انتخابات شوند، مسئولیتهای مهم بگیرند و هر کاری بخواهند بر سر کشور بیاورند، فردا همان فرد با عنوان دیگری میآید و هیچ جا هم پاسخگو نیست.
اگر اکنون جدیتی وجود داشت برای همین یارانهها به نظرم بسیاری از مسئولان سابق باید پاسخگو میشدند. کسی که تصمیم گرفته برخلاف قانون 45 هزار تومان پرداخت کند و مردم و حکومت را این گونه گرفتار کند و امروز هم احساس میکند یک قهرمان است و بقیه که گرفتار شدند مشکلدار هستند. اینها باید مورد مؤاخذه قرار گیرند. علت این که چنین نمیشود، به این دلیل است که حزب وجود ندارد که مسئولیت کار را قبول کند. لذا من به شدت طرفدار تحزب و فعالیت حزبی هستم. از قدیم هم عضو حزب کارگزاران بودهام اما از زمانی که در مسئولیت معاونت اولی قرار گرفتهام، به دلایل گرفتاری مسئولیتم در هیچ جلسه حزب شرکت نکردهام در حالی که آنها به طور هفتگی جلسه دارند.
* آیا حضور شما در آن جلسه بنا به شأن و وجهه حزبی شما بود یا دولتی؟
** این دوستان بهعنوان دید وبازدید عید آمدند؛ در این حد هم میتوان گفت جلسه حزبی نبود. یعنی جمعی از دوستان هم حزبی ما همچون بقیه شخصیتها و افرادی که در ایام عید آمدند و محبت کردند و عید را تبریک گفتند. آنها هم آمدند و خود به خود چند سؤال نیز مطرح کردند. من هم نظرات شخصی خود را گفتم و حتی آن مطالب توسط دفتر ما بهعنوان دفتر معاون اول منعکس نشد؛ چیزی بود که آن دوستان خودشان مطالب جلسه را منعکس کردند.
حالا در ایران در ایام مختلف رؤسای جمهوری، دبیرانکل احزاب یا اعضای تشکل های مهم ومؤثر جلساتی حزبی در دفترشان تشکیل میدهند، در انتخابات گذشته برای وحدت یک جناح سیاسی از رئیسجمهور و گروههای دیگر نماینده گرفتند. آن موقع اصلا دخالت در انتخابات نبود یا اعلام شده که مقامات دولت سابق به کاندیداها پول دادهاند آنها دخالت در انتخابات نبوده است؟ اگر من در یک جلسه دید و بازدید عید تا این حد بتوانم در انتخابات تاثیر داشته باشم که خیلی اتفاق بزرگی است.
مطمئن باشید این دولت مصمم است که انتخابات مجلس شورای اسلامی و خبرگان را در نهایت دقت، سلامت و قانونمندی برگزار کند و هیچ کدام از مقامات دولتی در فرآیند انتخابات و انتخاب کاندیداها و جهتگیری به نفع کاندیدای خاص نداشته باشند و به هیچ وجه دخالت نخواهند کرد. اگر دخالت کنند دولت حتماً برخورد خواهد کرد. لذا از این جهت به مردم اطمینان میدهم که دولت و رئیسجمهوری مصمم است که از یک انتخابات قانونمند و سالم حمایت کند و ان شاءالله نیز چنین خواهد بود.
* در دولت دکتر روحانی آرامشی در فضای سیاسی ایجاد شده است، بسیاری که به دلایلی به حاشیه رفته بودند، کم کم زمینه را برای فعالیت، مناسب دیدند. با این حال انتقاداتی هم مطرح است و میگویند که در بعضی موارد خاص و درباره برخی چهرهها آقای روحانی آن طور که باید تلاش نکرده تا از مشکل خارج شوند؟ آیا کاری شده است که اعلام نمیشود؟ میگویند دولت سه اولویت دارد: اول هسته ای، دوم هسته ای، سوم هستهای. آیا انتقادهایی که می شود درست است که دولت همه تخممرغهایش را در سبد مذاکرات هستهای چیده است؟
** راجع به اولویت های سیاسی، این که هستهای مسأله اصلی کشور است، در آن تردیدی وجود ندارد. بالاخره ما مدتی است با کشورهای بزرگ دنیا وارد یک گفتوگوی جدی شدهایم. آقای رئیسجمهور، دولت و تیم مذاکرهکننده باید وقت بگذارند که این مذاکرات بسیار حساس، پیچیده و سخت را به سرانجام برسانند. مذاکره هم از جهت اینکه باید حقوق ملت ایران در آن تثبیت شود ، خطوط قرمزی که ترسیم شده، رعایت شود، برای ما بسیار مهم و نیز سخت است.
از نظر تحریمهای ظالمانهای که علیه کشور وضع شده، در زمینه نفت و گاز مشکلات جدی داریم. ما هنوز برای مردم باز نکردهایم که مشکلاتمان در این بخشها چیست و چه اتفاقاتی افتاده است. اگر لازم باشد روزی باز خواهیم کرد. در بخش بانکی کشور برای جابه جا کردن پول مشکلاتمان جدی است. البته ما خودمان را برای شرایط سختتر از این آماده کرده بودیم و کردهایم. برنامه داریم تا اگر مذاکرات به نتیجه نرسد، بتوانیم باز هم کشور را اداره کنیم لذا ما فکر میکنیم این مسأله مهم ماست و این که آیا اولویت اول و آخرمان است، نه. اما جزو اصلیترین مسائلمان است که دولت باید برای آن وقت بگذارد.
مسأله دوم بازگرداندن آرامش به کشور است تا همه کسانی که در داخل کشور احساس میکنند که در درون این نظام و کشور قرار دارند و در چارچوب قوانین کشور میخواهند فعالیت کنند، منعی برای فعالیتهای آنها از نظر دولت وجود ندارد. دولت مشوق فعالیتهای قانونمند سیاسی همه جریانات داخل کشور است. این هم باز موضوع بعدی است که دنبال میکنیم به همین دلیل هم تلاش کردهایم که اگر جایی فکر میکنیم یک فشار ناصحیحی وجود دارد، حتما برخورد کنیم. جایی که به سخنرانیها و سخنرانان اعتراض میشود به استانداران و فرمانداران گفتهایم به طور قاطع باید از جلسات رسمی و قانونمند حمایت کنند. هیچ گروهی حق ندارد مانع سخنرانی گروه دیگری شود و اخلال بهوجود آورد. امنیت و آرامش کشور برای ما مهم است. انسجام درونی نظام برای ما مهم است و به همین دلیل برای روابط دولت با مراجع، روحانیت، دانشگاهیان و نخبگان وقت گذاشته ایم.
سال گذشته رئیسجمهور در 30 روز ماه رمضان با 30 گروه مهم اجتماعی جلسه گذاشتند. در همین ایام در مقاطع مختلف با گروههای سیاسی مختلف اصلاحطلب و اصولگرا جلساتی برگزار کردند. سخنان و نقدهای آنان را شنیدند. من فکر میکنم دولت با توجه به جایگاه دولت پیش میرود که هم مسئول اداره کشور است و هم از طرفی میخواهد این مسائل و مشکلات گروههای سیاسی را به حداقل برساند، اما نمیتوان همه اینها را توضیح داد. بسیاری مسائل وجود دارد که گاهی اوقات در شورای عالی امنیت ملی و در مراکز دیگر مطرح و گفتوگو میشود. گاهی اوقات ممکن است به نتیجه برسیم و گاهی اوقات ممکن است به نتیجه نرسیم و نیاز به جلسات بیشتر داشته باشد. به هر حال دولت بهصورت جدی بهدنبال این است تا همه مشکلات انشاءالله برطرف شود.
* باتوجه به اینکه تیم مقابل ما در مذاکرات هستهای کارشناسان خود را در ردههای مختلف به صحنه مذاکرات می آورند، آیا تیم مذاکره کننده ما که چند نفر معدود هستند، از طریق گروههای بانکی و اقتصادی پشتیبانی میشوند؟ اگر بحث لغو تحریمها در متن توافق نهایی باشد اولویتهای ما مشخص است؟
** آن کشورها با تمام قدرت به مذاکرات میآیند. گفتند تیم امریکایی حدود 130 نفر است. سه کشور اروپایی نیز در مذاکرات که اغلب در اروپا برگزار میشود ، با تعداد زیادی شرکت میکنند. اما ما به دلایل مختلف با جمع محدودی در مذاکرات حضور مییابیم. در واقع تعداد تیم ما نسبت به طرف مقابل بسیار محدود است.
با این حال ما دو، سه موضوع را به اثبات رساندهایم. نخست این که قدرت تیم مذاکرهکننده ما بالاست. در واقع مشخص است که در طول این 35 سال سرمایه جمهوری اسلامی نتیجهاش این شده که برخی از افراد در رشتههای مختلف در سطح بینالمللی به چهرههای بسیار تعیینکنندهای تبدیل شدهاند از جمله همین تیم مذاکرهکننده که قادر است در مقابل 6 کشور بزرگ دنیا با آن تیمهای مجهز از حقوق کشور به خوبی دفاع کنند لذا به نظر میآید ما در بخش فنی به توافقات و دستاوردهایی که لازم بوده ، دست یافتهایم.
در بحثهای اقتصادی کل وزارتخانهها در مسیر مذاکره در خدمت و همراهی با وزارت خارجه و تیم مذاکرهکننده هستند. مخصوصاً از زمانی که بحث نگارش مطرح شد که باید توافق روی کاغذ بیاید، تیمهای مختلفی در داخل کشور تشکیل شد از جمله تیمهای اقتصادی، بانکی ، نفتی و نقاطی که تحریمها بهصورت خاص بر آن نقطه متمرکز بود، این تیمها تشکیل شده که کمک میکنند. برخی از آنها هنگامی که توسط رئیس تیم مذاکرهکننده تشخیص بدهد ، باید در مذاکرات حضور داشته باشند. فکر میکنم در مجموع تیم ما تیم جامعی خواهد بود و مشکلی نخواهد داشت.
* در مورد استانداران و مقامات محلی گفته میشود که برخی از آنها همسو با سیاستهای دولت نیستند و این موضوع سبب انتقادهایی به دولت شده است؟ سیاست های دولت در این زمینه چیست؟
** ما با دوستان طرفدار دولت یا حامیان رئیسجمهوری یا بدنه اجتماعی حامی دکتر روحانی که در انتخابات بودند گاهی گله هایی دارند؛ این گله ها به ما می رسد، برخی از آنها را نیز ما قبول داریم و به آنها حق هم میدهیم که این گله ها را داشته باشند، اما آنها باید برخی واقعیتها را بپذیرند.واقعیت این است که این دولت اصرار دارد، که از همه افراد توانمند در داخل دولت استفاده کند و صرفاً به دلیل گرایش سیاسی کسی را حذف نکند. این دولت واقعاً اصرار دارد که اگر کسی می خواهد به کشورش خدمت کند به دلیل اینکه در گروه دیگری قرار داشته فضا برای او تنگ نشود، حالا می تواند در دولت یا در بخش خصوصی کار کند، در گذشته برخی از دوستان دولت قبل اگر با بخش خصوصی هم کار می کردند آن بخش خصوصی تنبیه میشد که چرا با این گروه کار می کنید و نباید جایی به این گروه کار داده شود. ما از این محدودیت ها واقعاً نداریم چرا که این کار را عقلانی می دانیم باید شرایطی به وجود آوریم که تمام سرمایه ملی این کشور که با پول این ملت تربیت شده بتواند در خدمت کشور قرار گیرد حالا کسی که می تواند در بخش خصوصی کار کند، در بخش خصوصی کار کند و کسی که می تواند در دولت کار کند، در آن بخش کار کند. این اصول وجود دارد.
تیم سیاسی و مدیریتی دولت باید به سیاستهای دولت و رئیسجمهوری باور داشته باشد و مدافع سیاست های رئیسجمهوری و دولت باشد . اگر مدیری سیاست های دولت و رئیسجمهوری را اجرا نکند حتماً در مقطعی در ارزیابیهایی که میکنیم نتیجهای که خواهد گرفت این خواهد بود که دولت را ترک کند. آن وقتی است که نتیجه ارزیابی ها و بررسی ها نشان دهد نه صرفاً به خاطر اینکه این مدیر به لحاظ سیاسی با دولت همراه نبوده است نه، این مدیر اگر شایستگی های کاری، توانایی اداره استان و شهرستان خود یا وزارتخانهاش را داشته و همه چیزش مثبت باشد حتماً میماند با وجود اینکه ممکن است برخی دوستان گله مند باشند و بگویند آنان در گرایش سیاسی دیگری قرار دارند، برای یکبار میخواهیم ببینیم میتوان دولتی درست کرد که همه احساس کنند در این دولت مشارکت دارند، این به مصلحت کشور است.
* آقای آشنا مشاور فرهنگی رئیسجمهوری گفتهاند که برخی از سفرهای استانی برای تیم رئیسجمهوری روشن کرد که بر خلاف تصور اولیه بعضی از استانداران توانایی کافی برای اداره استان را ندارند لذا تغییرات در دولت هم در سطح وزرا و هم استانداران اتفاق خواهد افتاد، در این خصوص لطفاً بفرمایید؟
** راجع به مدیران ارشد دولت ، رئیسجمهوری و دولت تصمیم میگیرند. مدیران ارشد به طور مرتب مورد ارزیابی قرار میگیرند و حتماً هم این ارزیابی یا توسط رئیسجمهوری انجام میشود و یا به بنده محول کردهاند که من انجام میدهم. اینگونه نیست که مدیران ارشد دولت در جاهای مختلف دارند ارزیابی میشوند ، نه؛ اگر از دوستان هم کسی ارزیابی انجام میدهد حتماً برای بنده یا رئیسجمهوری ارسال میکند. در نهایت رئیسجمهوری تصمیم میگیرند که چه کسی باید جابه جا شود یا نه. تاکنون جابهجاییهایی کردهایم . در این دوران استاندار و یا مدیران دیگری بودند که تغییر کردند، برخی جاها به تغییر رسیدیم. اما به دلیل محدودیتهایی که دولت با آن روبه روست مصلحت نمیدانیم و فکر نمیکنیم که تغییر ممکن است تبدیل به وضع بهتری شود، باید تحمل کنیم، البته ثبات مدیریت برای ما مسأله مهمیاست، و ما به تغییر ارزش نمیدهیم، ثبات مدیریت برای ما بسیار مهم است، جایی که رئیسجمهوری به ضرورت برسد، تغییر میدهد.
* منظورتان از مدیران ارشد همان مدیران استانی هستند؟
** استانداران، وزرا و معاونان وزرا مدیران ارشد هستند، فرمانداران و بخشدارها در اختیار وزیر کشور و ارزیابی وزارتخانه هاست ما نیز دنبال میکنیم. اگر موردی برسد تذکر میدهیم. دوستان هم با حساسیت دنبال میکنند.
* یکی از موضوعاتی که در سخنرانی های رئیسجمهوری و همچنین سخنرانیهای جنابعالی دیده میشود، گروه هایی هستند که به نام انتقاد به تخریب دولت پرداخته اند به گونه ای که دکتر روحانی درباره آنها گفته بودند گروه اقلیتی در گوشه و کنار از اتاق فکر خارج شده و وارد اتاق عملیات شدهاند. آیا این گروه به منابع خاصی از قدرت و ثروت متصلند که به راحتی تریبون و حتی رسانه در اختیار دارند؟
** اولاً ما واقعاً به انتقاد باور و آن را قبول داریم، و انتقاد را برای خودمان یک نعمت میدانیم و فرصتی است که در اختیار ما قرار میگیرد که گاهی اوقات اگر سیاست هایی اتخاذ میکنیم که دیگران با نگاه انتقادی به آن مینگرند و یا مطلبی در جهت تصحیح میگویند، حتماً برای تصحیح استفاده میکنیم. اما واقعیت این است که یک عده با آقای رئیسجمهور و سیاستهای وی که اعمال میشود مخالف هستند، سعی میکنند برای تخریب دولت و رئیسجمهوری بهانه پیدا کنند، البته از جلسات آنها و کارهایی که در حال انجام است و هم از نحوه انعکاس مطالبشان آشکار میشود. ما نیز سعی میکنیم دوستانه تا جایی که میشود این مسأله را حل و فصل کنیم و به آنها اعلام کنیم اما گاهی اوقات رئیسجمهوری احساس میکنند که آنها عرصه را بر دولت تنگ میکنند تذکر تندتر در صحبتهایشان میدهند.
* برخی از مردم از دولت گلایه دارند که چرا در حذف اقشار پردرآمد از دریافت یارانه تعلل میکند، البته با توجه به اینکه امسال بحث حذف اقشار پردرآمد را آغاز کردهاید قائم مقام وزیر کار اعلام کرد که امسال 6 میلیون نفر از این چرخه حذف میشوند، آخرین اخبار را راجع به این موضوع بفرمایید؟
** شما از پرغصه ترین بخش کار ما شروع کردید، یارانه ها به معنای واقعی داستان پرغصه ای برای جمهوری اسلامیایران است. هرگاه بحث یارانهها مطرح میشود همه مسائل برایم سخت میشود چون وقتی تصمیم گرفته شد یارانه ها اجرا شود، ما خارج از دولت بودیم. با اینکه منتقد دولت گذشته در تصمیم گیریهایش بودیم، اما از این تصمیم حمایت کردیم. همه ارکان نظام حمایت کردند به امید اینکه کاری انجام شود تا یک معضل بزرگ را از پیش روی نظام بردارد و آن نیز موضوع قیمت سوخت و در واقع انرژی بود .
مصرف آن به گونه ای شده بود که عدم تعادلهای مختلف را دراقتصاد کشور نشان میداد. عدم تعادل در تولید، عرضه، تقاضا و مصرف انرژی به گونه ای شده بود که اگر نفت کشور هم خرج داخل میشد باز ما با کسری روبه رو میشدیم. با توجه به عدم تعادل در منابع و مصارف بودجه دولت، عموم کشوربه این نتیجه رسیدند که دیگر راهی جز این نیست. اما متأسفانه به بدترین شکل ممکن اجرا شد.
اولاً 45 هزار تومان از کجا، بر چه اساس و با چه فرمولی آمد؟ همه در مقابل یک تصمیم به این بزرگی در مقطع خودش سکوت کردند، قانونگذار گفته بود که درآمد حامل های انرژی وصول شده، 50 درصد آن به عنوان نقدی بین مردم توزیع شود. در بهترین شرایط مشخص بود که در آن مقطع درآمد حامل های انرژی 28هزار میلیارد تومان است. 50 درصد آن میشد 14هزار میلیارد تومان. با هر تعدادی از جمعیت ایران تقسیم میکردیم تنها با یک عمل ساده تقسیم ریاضیات که هیچ نیازی به کار محاسباتی ویژه نداشت، عدد مشخصی به دست میآمد که چند برابر آن عدد اعلام شد. متأسفانه دوستانی که اکنون گاهی اوقات در دستگاه های نظارتی به یک کار نکرده این دولت اشکال وارد میکنند که چرا چنین کرده اید در مقابل یک اتفاق به این بزرگی که آینده کشور را با مخاطره رو به رو میکند سکوت کردند . به هیچ عنوان مشخص نبود مبنای 45 هزار تومان چیست؟ در همان سال اول مجبور شدند از منابع بانک مرکزی پرداخت کنند و همچنین از منابع بودجه.
پایان دولت گذشته 77 و نیم میلیون نفر یارانه میگرفت که در واقع حدود 42 هزار میلیارد تومان یارانه پرداخت میشد درحالی که در آمد آن 28 هزار میلیارد تومان بود که فشار بسیاری به بخش های مختلف اقتصاد کشور وارد کرد . در رأس آنها بخش های اصلی انرژی که قرار بود با آزادسازی قیمتها، آن بخشها شکوفا شوند به سمت مرگ رفتند، همچون شرکتهای پالایش و پخش، شرکت گاز و شرکت های نیرو و حتی بخش آب که تغییری در قیمت آب دادند، شرکتهای آب را وادار کردند که شما باید پول بدهید تا بین مردم توزیع کنیم . به گونهای بود که هنگام تحویل دولت وزارت نیرو 30 هزار میلیارد تومان بدهی داشت. در بخش نفت وضع سخت تر و بدتر از این بود، هم آسیب های اینگونه وارد شد و هم اینکه بودجه دولت به شدت تحت تأثیر این قرار گرفت.
بیست و دوم هر ماه یکی از دغدغه های بزرگ دولت این بود که چگونه چندهزار و 500میلیارد تومان یارانه نقدی را تأمین و پرداخت کند. ما در یک مرحله در دولت تدبیر و امید اصلاح کوچکی انجام دادیم چرا که با توجه به شرایط تورمی40درصدی که به کشور حاکم شده بود، نمیتوانستیم کار شوک آور انجام دهیم، اقتصاددانان بسیاری به ما توصیه میکردند به حوزه تغییر قیمت انرژی ورود پیدا نکنید و بگذارید کمیتورم پایین بیاید بعد تصمیم گیری کنید اما شرایط به گونه ای بود که نمیتوانستیم از کنار آن عبور کنیم . مجبور شدیم اوایل سال 93 تغییراتی در قیمت انرژی بدهیم، بنزین سهمیه ای را 700تومان و آزاد را به هزار تومان تغییر دادیم. در بقیه قیمت ها هم تغییرات کمیانجام شد بخشی از کسری را جبران کردیم و طرح تحول سلامت، طرح مهم دیگری که نیاز مردم جامعه بود را از محل افزایش درآمدها اجرا کردیم. اما همچنان گرفتار کسری هستیم.
در بودجه سال 94 هزینه هایی که برای حاملهای انرژی پیش بینی شده 54 هزار میلیارد تومان است اما درآمدی که حداکثر از حاملهای انرژی حاصل شود بین 31 تا 33 هزار میلیارد تومان است . مشخص است که شکاف زیادی وجود دارد. مجبور هستیم بخشی از هزینه ها را دوباره پرداخت نکنیم اما بخش دیگر به اجبار باید پرداخت شود چرا که یارانه نقدی تعهدی است که دولت در مقابل ملت دارد یا باید یک تصمیمیبگیرد که تعهدم را اینگونه عمل میکنم اما تا زمانی که تصمیم جدیدی نگرفته ایم به شیوه قبل یعنی همان 45 هزار و 500 تومان باید عمل شود.
طرح تحول سلامت را نیز باید انجام دهیم و اگر همین دو مورد یارانه نقدی و طرح تحول سلامت را انجام دهیم و بقیه را در نظر نگیریم هفت هزار میلیارد تومان کسری داریم . با فرض اینکه 6 هزار میلیارد تومان را از بودجه به این بخش اختصاص دهیم هفت هزار میلیارد تومان کسری داریم آنهم در شرایطی که بودجه دولت سال گذشته با نفت هر بشکه 105 دلار بود اما اکنون هر بشکه نفت حدود 55 دلار فروش میرود، مشخص است که فشار سنگینی بر بودجه دولت وجود دارد. دوستان حرفهایی میزنند که به نظر ما بیش از آنکه اجرایی باشد شعاری است مانند اینکه اقشار پردرآمد را حذف کنیم. ما سال گذشته امتحان کردیم که مردم داوطلب حذف شوند و هر کسی که نیاز به این پول ندارد خودش انصراف دهد .تمام کسانی که ما را تشویق به این کار میکردند وقتی وارد این صحنه شدیم برخی سکوت و برخی مخالفت کردند و برخی نیز با طرح مسائل انحرافی مانع این شدند که مردم انصراف دهند و فکر کردند این کمکی به دولت خواهد بود.
حالا ما اگر بیاییم اقشار پردرآمد را از دریافت یارانه حذف کنیم و در این حذف افرادی ناحق حذف شوند حتماً فشار روی دولت زیاد خواهد بود . ما مطمئن هستیم که در این مسیر همراهی نخواهیم شد، همین کسانی که برای حذف فشار میآوردند، منتظرهستند که در حذف مشکلی بروز کند. همین الان که تعداد کمیرا دوستان از اواخر سال گذشته تاکنون حذف کرده اند، بخشی از مردم معترض هستند. البته ما پیش بینی کردیم هر کسی اعتراض دارد، به آن رسیدگی میشود و اگر اعتراض بجاست حتماً باید به آن عمل شود.
آمار و بانک های اطلاعاتی موجود کشور بیانگر آن است که ما آمار درآمدی دقیقی از جامعه نداریم آمارهایمان بسیار فقیر است. خود من ساعت ها وقت گذاشته ام و تمام بانکهای اطلاعاتی را دیده ام؛ بانکهای اطلاعاتی کسانی که خودرو لوکس دارند، سفر خارجی میروند، خانه های گران قیمت دارند، مالیات پرداخت میکنند و حقوق بالای دو سه میلیون میگیرند، همه اینها را روی هم جمع کنیم، عددش بسیار ناچیزتر از آن عددی است که شما به آن اشاره کردید. در بین همین ها ممکن است کسی ماشینی داشته و یا سفری رفته که سفرش اضطراری و ضروری بوده که ما نمیتوانیم بسیاری از اینها را مبنا قرار دهیم. به هر حال ورود پیدا کرده ایم و فکر میکنم به اعداد و ارقام به هیچ وجه نخواهیم رسید. اطلاعات کشور به هیچ عنوان کامل نیست، با این اطلاعات نمیتوان یک تصمیم گرفت اما مجبوریم و امسال باید یک تصمیم در ارتباط با یارانه ها بگیریم، این دیگر نقطه نهایی کار است حالا چگونه و چه تصمیمیبگیریم در حال بررسی موضوع درستاد هدفمندی یارانه ها هستیم.
* آقای دکتر مگر اجرای یارانه ها دوره ای و تا پایان سال 94 نبوده است چرا دولت زمینه پایان این پرداخت یارانه ها را فراهم نمیکند که مردم نیز خودشان را برای نگرفتن یارانه آماده کنند؟
** خیر، دوره ای که نبوده است، قانون هدفمندی یارانه ها قانونی دائمیاست.
* منظورم پرداخت نقدی یارانه هاست.
** پرداخت هم در همان قانون که قانونی دائمیاست پیش بینی شده است تا 50 درصد منابع یارانهها بین مردم توزیع شود. اگر بخواهیم 50درصد توزیع کنیم 33 هزار میلیارد تومان تبدیل به 16 هزار میلیارد تومان میشود اما اکنون 42هزار میلیارد تومان در حال توزیع است.
* اینکه فرمودید تا آخر سال کاری برای یارانه ها باید انجام دهیم، گزینه های آن را میتوانید بفرمایید؟
** حذف در حدی که اطلاعات پیدا کنیم و مطمئن باشیم انجام میدهیم، دو سه پیشنهاد شده در مورد آن پیشنهادها در حال بحث هستیم. به هر حال آن پیشنهادها باید نتیجه اش این باشد که تغییراتی در نحوه و میزان پرداخت انجام دهیم.
* در بحث آزاد سازی منابع وعده هایی به بخش تولید بویژه کشاورزی و صنعت داده بودید، بارها شده که شما میگویید پرداخت شده است بعد آن بخش ها میگویند دولت تعهدات خود را انجام نداده است، آیا این موضوع واقعیت دارد؟ اگر امکان دارد آماری در این بخش ارائه بفرمایید.
** البته من هیچگاه تا این لحظه درباره اینکه از این بخش به تولید پرداخت شده یا نشده، اظهارنظر نکرده ام، همیشه اظهارنظرهایی که شده یا از سوی سخنگوی دولت بوده یا وزارت صنعت مطلبی گفته است. به هر حال وضع یارانه ها و منابع اینگونه است که برای شما ترسیم کردم، بعید میدانم کسی انتظار داشته باشد از اینگونه درآمد هزینهای، بگوییم درآمدی مانده است که در جای دیگر مصرف کنیم.
* بحث دیگری که در جامعه بسیار مؤثر بوده و بازخورد خوبی هم داشته است، کاهش نرخ تورم است، اما هنوز خروجی اش برای مردم ناپیداست. مردم چرا آثار آن را حس نمیکنند؟
** بحث تورم و گرانی دو مقوله جدای از هم هستند، گرانی در اقتصاد ایران وجود دارد و هر سال هم درصدی قیمت کالاها نسبت به سال قبل گرانتر میشود، ما وقتی شروع کردیم در مهر سال 92 تورم 40 درصد بود، آن موقع برای اقتصاد کشور از هر نظر شکننده بود. یعنی امکان هیچ کاری دراقتصاد کشور با تورم 40 درصد وجود نداشت، مردم و معیشت آنان در فشار بود، توسعه اقتصادی کشور متوقف بود ما باید در اولین مرحله تورم را به نقطهای میرساندیم که هم زندگی مردم در حدی قابل تحمل باشد هم توسعه کشور بتواند روالی پیدا کند. تورم بالا بدبینی نسبت به آینده به وجود میآورد و وقتی مردم نسبت به آینده بدبین باشند، پول خود را جای درست و حسابی سرمایهگذاری نمیکنند، و آن را به نقطه ای میبرند که حداقل متناسب با تورم درآمد کسب کنند لذا به سمت کارهایی که در اقتصاد مضر است، سوق مییابند همچون خرید دلار، سکه و انباشت کردن آنها در خانه که روشهای زیرزمینی دیگری دراقتصاد شکل میگیرد، خوشبختانه در مقطع کوتاهی توانستیم تورم را به حد قابل قبول اقتصاد ایران برسانیم. اکنون در دنیا فقط حدود 6- 5 کشور تورم دو رقمیدارند که متأسفانه یکی از آنها ایران است، تقریباً همه دنیا به این نتیجه رسیده که با تورم نمیتوانند به توسعه ادامه دهند . بنابر این آن را کنترل کرده و به تک رقمیرسانده است.
در حال حاضر تورم کشور ما به 15 درصد رسیده است و آوردن آن به پایین تر از 15 درصد کار بسیار دشواری است اما هدفگذاری کرده ایم که بتوانیم تورم اقتصاد ایران را تک رقمیکنیم. مهمترین مسأله آن هم عدم استفاده از منابع بانک مرکزی است دولت اگر انضباطی بر کار خود حاکم کند میتواند جلوی تورم را بگیرد.
پایه پولی یا پول بانک مرکزی از ابتدایی که آمار و بانک مرکزی در کشور ایجاد شده تا سال 89، حدود 60 هزار میلیارد تومان پول در کشور منتشر شده است، در یک دوره کوتاهی حدود 45 هزار میلیارد تومان به بهانه مسکن مهر از پول بانک مرکزی برداشت شده و این کار انجام شده است که در واقع عامل همه مشکلات اقتصاد ایران شده است. ما تا اینجا کنترل کردیم و از این به بعد هم کنترل خواهیم کرد، اما همین الان که کنترل کردیم و میگوییم تورم 15 درصد است معنایش این است که قیمت ها امسال نسبت به سال گذشته 15درصد گران شده است و قیمتی ارزانتر نشده است. یعنی این تورم درصدی است که ما سعی میکنیم درآمد خانوار و افراد نسبت به آن در طول سال و متناسب با آن افزایش یابد.
* بخشنامه ای داشته اید در مورد اینکه با شرکت ها و دستگاههایی که قیمتهای خود را افزایش میدهند برخورد میشود، همان موقع هم یکسری از تولیدکنندههای داخلی بویژه مواد لبنی، گوشت، فرآوردههای غذایی قیمت های خود را افزایش دادند، انتقادی هم به شما بود که میگفتند دولت اول بحث آزاد سازی را گفته و اکنون هم اقتصاد دستوری را اجرا میکند؟
** من اظهار نظر برخی از دوستان و اقتصاددانان را دیدم. از برخی واقعاً تعجب کردم اگر آنها بخشنامه را خوانده بودند، حتماً این مطلب را نمیگفتند و تحت تأثیر انعکاسی که در رسانهها شده بود، به همان انعکاس اکتفا کرده و اظهار نظر میکردند که دولت میخواهد کنترل دستوری کند و وارد قیمتگذاری شده است.
هیچکدام از این حرفها نیست. اینکه ما باید تلاش کنیم که تورم را با سازوکارهای اقتصادی کاهش دهیم جدی و در دستور کار دولت است و اینکه به روش های دستوری و تعزیراتی بخواهیم قیمت ها را پایین بیاوریم به هیچ وجه جزو برنامههای دولت نیست. چیزی که مهم است این است که دولت نسبت به اتفاقاتی که در اقتصاد کشور میافتد نباید منفعل باشد، یکسری دستگاه و نهاد وجود دارند، این نهادها در کشور قیمت گذاری میکنند، همان ایامیکه من این بخشنامه را صادر کردم، شوراهای شهر گفتند که حمل و نقل 20 درصد افزایش پیدا کند، ما برایمان قابل توجیه نبود که چرا یک مرجع رسمییا عمومیمیگوید 20 درصد، مبنای 20درصدش چیست؟ چه محاسباتی انجام داده که میگوید 20 درصد؟
جاهای دیگری هم بودند که طبق قانون قیمتگذاری بر عهده آنها است، میدانید که بسیاری از کالاها اینگونه نیست که قیمت آن را بازار عرضه و تقاضا تعیین کند، آنهایی که در بازار عرضه و تقاضا تعیین میکند این بخشنامه هیچ ورودی به آنها ندارد، ممکن است برخی از آنها بالا برود و یا برخی پایین بیاید، اما برخی از اینها را مجامع رسمیتصمیمگیری میکند. به آن مجامع رسمیکه وظیفه قیمتگذاری طبق قانون برعهده آنان است، بر اساس یک تکلیف قانونی دیگری که باید قیمتگذاریهایشان هماهنگ با دولت باشد، گفتیم اگر شما میخواهید افزایش قیمت دهید، حتی مانع آنها نیز نشدیم.
گفتیم اگر میخواهید قیمتها را افزایش دهید، مستندات خود را برای افزایش قیمت برای دولت بفرستید تا احساس کنند جایی وجود دارد که اگر میگوییم تورم 15درصد شده است، دیگر 20 درصد افزایش قیمت براحتی مورد پذیرش واقع نمیشود. بیشتر این جهت مورد توجه بوده و یک هماهنگی درونی بوده و به هیچ وجه قصد ورود به مغازه و قیمت گذاری به آن معنا نبوده است. به صورت طبیعی دولت باید در صحنه اقتصادی کشور نظارت کند، حضور داشته باشد و هماهنگی انجام دهد. نباید خود را از صحنه اقتصادی کشور به طور کامل کنار بکشد. به هیچ وجه چنین هدفی از این بخشنامه که ما میخواهیم وارد یک دوران تعزیرات قیمتگذاری و از این حرفها شویم، نداشتیم.
* از ابتدای روی کار آمدن دولت تدبیر و امید، آمار دقیقی از سرمایهگذاری خارجی در ایران اعلام نشده است این در حالی است که در یک سال اخیر تیمهای خارجی و سرمایهگذاران مختلف در بخشهای صنعت، بیمه، بانک، کشتیرانی و بسیاری بخشهای دیگر به ایران آمدند و درخواست همکاری داشتند و زمینه همکاری بسیاری از آنها نیز آماده است. آیا آماری راجع به سرمایهگذاری خارجی دارید؟ فکر میکنید با توافق جامع نهایی این روند چگونه خواهد بود؟
** اگر تحریمها برداشته نشود نباید انتظار داشته باشیم سرمایهگذاری خارجی جدی انجام شود. باید در چنین شرایطی عمدتاً با تکیه بر ظرفیتهای داخلی خودمان به توسعه کشور بیندیشیم. شرکتهایی که بعد از روی کار آمدن دولت آقای دکتر روحانی باتوجه به مواضعی که ایشان داشتند، که مواضع شناخته شده و دقیقی برای دنیا بود و بلافاصله نیز اثر خودش را روی توافق ژنو در ابتدای کار گذاشت، شرکتها به بازار ایران بهعنوان یک بازار بسیار مهم توجه میکنند. ایران در منطقهای قرار گرفته است که میتواند کانون توسعه منطقه باشد. حلقه اول کشورهای دور ایران و حلقه دوم کشورهای دور از ایران جمعیت بسیار زیادی هستند. مخصوصاً هنگامیکه هند به این مجموعه اضافه شود، ایران میتواند حتی کانونی شود که به کشورهای نزدیک خود بهترین کالاها در ایران تولید و صادر شود به همین دلیل شرکتها بسیار مشتاق هستند که در ایران و بخشهایی همچون نفت و گاز و در رشتههایی که ایران منحصر به فرد است، سرمایهگذاری کنند.
ذخایر نفت و گاز ایران در دنیا جزو معدود کشورهایی است که این حجم از انرژی در داخل ایران وجود دارد. ایران همچنین از لحاظ معدنی و موقعیت جغرافیایی قابل توجه است. این شرکتها در دورانی به دلیل تحریمها و شرایطی که بود، تقریباً پس زده شده بودند اما اکنون بسیار مشتاق هستند که بیایند و لحظهشماری میکنند به همین دلیل مذاکرات خود را با طرف ایرانی انجام میدهند و سعی میکنند توافقات خود را با طرف ایرانی انجام دهند اما کار جدی انجام نمیدهند. منتظر هستند تا تصمیمگیری شود. در واقع بعد از توافق و لغو تحریمها شاهد هجوم شرکتها و سرمایهگذاران خارجی خواهیم بود لذا ما البته یکی از دغدغههایمان که باید دقیق در مورد آن برنامهریزی کنیم پس از تحریم است. بعد از لغو تحریم باید شرایط را به گونهای تنظیم کنیم که یکباره بازار ایران دوباره در اختیار شرکتهای خارجی قرار نگیرد. باید به دقت از این بازار حفاظت شود. شرکتهای خارجی که میخواهند بیایند عمدتاً با این انگیزه بیایند که مشارکت و سرمایهگذاری کنند.
* در واقع به لحاظ حمایت از تولیدات داخلی؟
** بله، نباید اجازه دهیم دوباره آن سرنوشتی که هنگام بالارفتن قیمت نفت تولیدات داخلی زمینگیر شد و امروز به این وضع افتاده است، یک بار دیگر به بهانه تحریم آن شرایط را تجربه کنند.
* پیشبینی رسانهها و اقتصادانان خارجی این است که بعد از رفع تحریمها به خاطر تزریق پولی که به ایران میشود، یک جهش اقتصادی صورت خواهد گرفت. در واقع تأثیر آن بر قدرت منطقهای و جهانی ایران بسیار خواهد بود. پیشبینی شما چیست؟
** ما فکر میکنیم پس از تحریم نیازمند دقت بیشتری هستیم. به طور حتم فضای کشور فضایی امیدبخش میشود از نظر انتظارات، مطالبات و انتظارات جدیدی در مردم بهوجود میآید که باید کنترل کنیم تا مطالبات هم بیجهت افزایش نیابد. اکنون هم گاهی اوقات در رسانهها میبینم که مینویسند 130 میلیارد دلار داراییهای بلوکه شده ایران آزاد میشود. باید بگویم آنها واقعاً اطلاع ندارند. اصلاً این چنین نیست. رسانههای خارجی نیز در این زمینه اطلاعات ندارند. در این بخشها فقط ما اطلاع داریم. این که ذخایر کشور در همین حد است، درست است. معنی ذخایر کشور این است؛ نفتی را ما فروختهایم، پول آن به کشور بازگشته یا بازنگشته است. بانک مرکزی از دولت دلار را خرید کرده و ریال آن را به ما داده است، ما سالانه ریال میگیریم و در اداره کشور خرج میکنیم، اینها ذخایر بانک مرکزی یا صندوق توسعه ملی است، یا موردی مثل هند که هفت میلیارد دلار مانده است آن پول دولت است که هنوز به بانک مرکزی نفروخته ایم که اگر آزاد شود، در واقع کمکی به بودجه دولت هم به یکباره میشود، هفت میلیارد دلار که بلافاصله آزاد شد ما به مردم یا بانک مرکزی میفروشیم و ریال آن را در بودجه خرج میکنیم.
اما ذخایر بانک مرکزی هم ذخایر کشور است، آیا این ذخایر با تحریمها، این میزان آزاد شده و این میزان پول در اختیار ما قرار خواهد گرفت. اینچنین نیست و اعداد و ارقام این نیست با ارزهای کشور به گونهای رفتار شده است، اینجا هم داستان ویژه ای دارد که بعد از تحریم آنها را توضیح میدهم که آقایان نگران بودند ارزها مسدود شود آنها را چگونه هزینه کردند اما به لحاظ حساب و کتابی به عنوان ذخیره کشور هست.
* درباره اولویت ها صحبت میکردید.
** ما در این بخش بعد از رفع تحریم باید کنترل و برنامه داشته باشیم که اقتصاد کشور به دلیل مطالبات زیادی که شکل میگیرد دوباره به کانونی برای واردات کالاهای مصرفی تبدیل نشود، به شرکت های خارجی هم از هم اکنون میگوییم شرکتهایی میتوانند در ایران نقش مؤثر و قوی داشته باشند که با شرکت های ایرانی برای تولید سرمایه گذاری کنند، اینکه بخواهند اینجا را صرفاً بازار ورود کالاهای خود کنند، با این دولت به جایی نخواهند رسید. نکته این است که به طور حتم تورم روند نزولی خود را دنبال خواهد کرد اما با دقت زیاد باید دنبال کنیم چرا که میتواند این گونه مواقع تورم تشدید شده و افزایش یابد، حتماً اشتغال و رشد اقتصادی کشور وضع بهتری پیدا خواهد کرد.
* در مورد واردات، گفته میشد دولت که بحث کنترل واردات را مطرح میکند واردات بسیاری از محصولات داخلی در دولت یازدهم بیشتر بوده است.
** در مواقعی واردات کشور افزایش یافت که نباید اینگونه میشد، ما روزی که در دولت آقای خاتمیتحویل دادیم واردات کشور حدود 30 میلیارد دلار بود. در برخی مواقع از سالهای دولت گذشته واردات رسمیتا 80 میلیارد دلار رسید، مواقعی بود که این دغدغه ها نیز وجود نداشت. به همین دلیل اینکه گفته میشود آن واردات باعث زمینگیر شدن تولید داخلی ایران و به جای اشتغال جوانان ایرانی، باعث اشتغال جوانان کشورهای خارجی شد، وارداتی بود که میشد انجام نشود اما انجام شد. با ابزار واردات سعی کردند بخشی از مطالبات مردم را پاسخ دهند و حتی کارخانه هایی میشناختم که به اسم کارخانه قطعه سازی وقتی میدیدند شرایط واردات وجود دارد، قطعه وارد میکردند و بر روی آن برچسب میزدند که تولید داخلی است و آن را به بازار داخلی عرضه میکردند.
بنابراین کارخانه های متعدد و تولید کنندههای کشور تبدیل به وارد کننده شدند. چون شرایط کشور اینگونه دیکته میکرد. بعد از یک مقطعی به دلیل محدود شدن فروش نفت و درآمد ارزی یکباره افتی در واردات به وجود آمد که با نگاه به آن افت میگویند واردات افزایش یافته است وگرنه ما هنوز به واردات سال های 88 و 89 نرسیدهایم.
اینکه اکنون میگویند واردات کالاهای مصرفی افزایش یافته است،همان عدد بین 12 تا 14 درصد است. در این دولت چون امیدی نسبت به آینده به وجود آمد، واردات کالاهای واسطهای و سرمایهای افزایش پیدا کرد. اینکه باز گفته میشود شما از چین واردات را بیشتر کردید باید بگوییم آنها با اقتصاد کشور کاری کردند که جز با چین نمیشود با جای دیگر کار کرد. یعنی اقتصادی که با دنیا کار میکرد شریک اول اروپا بود شرکای دیگری در آسیا، کره و ژاپن داشت خب با کارهایی که اینها کردند، راه همه شرکا را بستند و واردات مختص به چین شد و ما نیز سعی کردیم در چین دست به انتخاب بزنیم به جای اینکه اجازه دهیم کالاهای مصرفی چین وارد کشور شود تشویق کردیم به سمت کالاهای سرمایهای و واسطه ای. اما همواره مسأله واردات کالاهای مصرفی باید جزو دغدغههای جدی باشد.
* وضعیت بازار سرمایه در ابتدای سال خوب شد و روند صعودی گرفت اما اکنون رو به پایین است و این مقداری سرمایهگذاری در این بخش را با کندی مواجه کرد. این امید وجود داشت که بعد از اینکه بانکها نرخ سود را کاهش دادند، مقداری از منابع به آن سمت گرایش پیدا کند، فکر میکنید دلیل آن چیست؟
** بازار سرمایه ایران مسائل متعددی دارد ما علاقه مند هستیم که حتماً این بازار جایگاه واقعی خود را پیدا کند و به نقطه ای برسد که مسئولیتش نه تنها عرضه سهام تعدادی از بنگاههای اقتصادی باشد بلکه در تامین منابع مالی بتواند نقش ایفا کند، به هر حال بازار سرمایه ایران اهمیت بسیاری در اقتصاد دارد و هم به جهت رشته فعالیت اکنون برای ما مهم است زیرا سهام بنگاه های اصلی اقتصاد ایران آنجا در حال عرضه است. فکر میکنم با تغییراتی که در آنجا اتفاق افتاد و با شرایطی که از لحاظ سیاسی در حال به وجود آمدن است آینده بازار سرمایه ایران به طور حتم آینده خوبی خواهد بود اما به طور قطع روزهای سخت نیز دارد، یکی از محاسن بازار سرمایه همین است که در مواقعی پایین آمده و گاهی نیز بالا میرود.
سال 92 اگر کسی در بازار سرمایه حضور داشت بیش از صددرصد درآمد کسب کرد و در سال 93 این وضع کاهش داشت. ما امیدواریم روزهای خوش بازار سرمایه را حتماً داشته باشیم. جلسات متعددی برگزار شده و دوستان مشکلات را در بخش های مختلف صنعتی، پتروشیمی، صنایع معدنی و سایر بخشها مشخص کردند امیدواریم سریعتر بتوانیم برای مشکلات مطرح شده به راهکار برسیم که این وضعیت حتماً به سمت مثبت پیش رود.