تاریخ انتشار : ۱۲ خرداد ۱۳۹۴ - ۱۲:۵۰  ، 
کد خبر : ۲۷۵۹۸۳

سه ابهام اصلی در رفع تحریم‌ها


سیدیاسر جبرائیلی

آنگونه که از مجموع اظهارات و متون منتشر شده درباره پیشرفت مذاکرات هسته‌ای در دور لوزان برمی‌آید، هنوز درباره اصلی‌ترین هدف و موضوع اصلی مذاکرات یعنی لغو تحریم‌ها ابهاماتی وجود دارد و نمی‌توان آنگونه که در این مقطع با دقت تمام فی المثل درباره تعداد و نوع سانتریفیوژهایی که بناست بچرخند، یا میزان ذخایر اورانیوم ایران، سخن گفته می‌شود، درباره کم و کیف لغو تحریم‌ها وعده داد و درباره دوران «پساتحریم» برنامه‌ریزی کرد. یادداشت حاضر، به تحلیل و تبیین سه ابهام اصلی موجود در رفع اصلی‌ترین تحریم‌های اعمال شده علیه کشورمان-یعنی تحریم‌های آمریکا- می‌پردازد تا ضمن ارائه یک تصویر واقعی از آنچه در جریان است، شاید برای تصمیم‌هایی نیز که در ادامه مذاکرات گرفته می‌شود، مفید واقع شود.

1- نخستین ابهامی که درباره برداشته شدن تحریم‌های آمریکا علیه ایران وجود دارد این است که هم در توافق ژنو و هم در دورهای مذاکراتی بعد از آن، همواره سخن از «تحریم‌های هسته‌ای» بوده است. بررسی رژیم تحریم‌های آمریکا به ویژه تحریم‌های دهه اخیر که گمان می‌رود مرتبط با برنامه هسته‌ای ایران وضع شده‌اند، نشان می‌دهد که هیچ کدام از این تحریم‌ها عنوان صرفا هسته‌ای ندارند. ساختار قوانین تحریم بدین گونه است که در صفحات نخست قانون، در قالب عباراتی چون Findings of Congress و Sense of Congress دلایل اعمال تحریم بیان شده و سپس مفاد تحریم آمده است؛ تحقیقا هیچ کدام از قوانین تحریم آمریکا و فرمان‌های اجرایی رئیس جمهور که با ابتناء به آنها اعمال شده، در مقدمه خود به وجه برنامه هسته‌ای ایران منحصر نشده و به مواردی چون حقوق بشر، حمایت از تروریسم، و اشاعه تسلیحات نیز اشاره شده است.

بنابراین هم اینک که از رفع تحریم‌های هسته‌ای سخن گفته می‌شود، دقیقا روشن نیست منظور کدام تحریم است. برای رفع این ابهام، در توافق احتمالی، ضروری است عبارت مبهم «تحریم‌های هسته‌ای» کنار گذاشته شده و دقیقا مشخص شود کدام تحریم‌ها مد نظر تهران است. آنچه با قاطعیت می‌توان گفت این است که تحریم‌های اعمال شده علیه کشورمان در دهه اخیر به ویژه پس از سال 2010 همه هسته‌ای بوده‌اند و اگر دلیل دیگری در کنار دلیل هسته‌ای آمده، یک حاشیه محسوب می‌شود؛ لذا همه این تحریم‌ها باید به صورت کلی برداشته شود. سند این مدعا آنکه در جلسه ارائه تحریم معروف به سیسادا(CISADA) که اصلی‌ترین این تحریم‌ها محسوب می‌شود، در سنا به صراحت تاکید شد که هدف اصلی (Primary Concern) از این تحریم، برنامه هسته‌ای ایران است.

2- دومین ابهام موجود مربوط به ساز و کار رفع تحریم‌ها در نظام سیاسی آمریکاست. در طول مذاکرات، طبق گفته آقای ظریف، طرف آمریکایی گفته است که واژه Terminate  یا فسخ تحریم‌ها استفاده نمی‌کنیم چون در صورت استفاده از این واژه، باید مسیر کنگره طی شود. هرچند آمریکایی‌ها در بیانیه ادعایی خود، از واژه Suspend یا تعلیق استفاده کرده‌اند که عملا به دلیل محدودیت‌های فراوان و سرعت بازگشت پذیری، هیچ محسوب می‌شود، اما طبق گفته آقای ظریف، از واژه Cease  یا توقف استفاده شده است. حتی اگر از این واژه اخیر در توافق استفاده شود، صورت مسئله عوض شده اما ماهیت ماجرا تغییری نکرده و بناست در چارچوب اختیارات رئیس جمهور آمریکا با مسئله تحریم برخورد شود. در قوانین تحریم آمریکا، دو اختیار به رئیس جمهور داده شده است.

اختیار اول، تعلیق قانون است که رئیس‌جمهور می‌تواند با یک اطلاعیه به کنگره مبنی بر اینکه تعلیق این قانون، در راستای منافع ملی آمریکاست، اقدام به تعلیق قانون نماید، همان کاری که درباره بخش‌هایی از چند تحریم در دوران بعد از توافق ژنو انجام شد. اما اختیار دوم مربوط به فسخ (Terminate) قانون است که رئیس جمهور باید به کنگره ثابت کند ایران اولا حمایت از تروریسم را متوقف کرده و ثانیا تعقیب، دستیابی و توسعه سلاح‌های هسته ای، بیولوژیکی و شیمیایی و همچنین موشک‌های بالستیک و لانچر این موشک‌ها را متوقف کرده است.

لذا طبق گفته آقای دکتر ظریف، تاکید تیم مذاکره‌کننده کشورمان باید «لغو تحریم ها» بوده و تهران نباید درگیر دعواها و قوانین داخلی آمریکا شود. لازمه این اتفاق، اولا مشخص شدن قوانین تحریمی است که باید لغو شوند(بند یک یادداشت حاضر) و ثانیا تاکید بر لغو تحریم‌ها (Lifting sanctions) است. نکته قابل توجه اینکه در مقدمه توافق ژنو، بر لغو(Lift) تحریم‌ها در توافق جامع تاکید شده و سخنی از تعلیق یا کاهش و تخفیف و تسکین و مانند آنها نیست. اگر مذاکره کنندگان آمریکایی اختیاری درباره لغو تحریم‌ها ندارند، می‌توانند ادامه مذاکرات را به کسانی واگذار کنند که در این زمینه از اختیارات مکفی برخوردارند.

3- سومین ابهام درباره لغو تحریم‌ها این است که آژانس بین‌المللی انرژی اتمی باید انجام تعهدات ایران را تایید نماید. سخنی که مذاکره کنندگان کشورمان درباره وجود فاصله بین امضا و اجرای توافق جامع می‌گویند، تقریبا این مسئله را تائید می‌کند. یعنی تعهداتی که ایران می‌سپارد باید انجام شود، تا توافق به مرحله اجرا برسد و این، زمانی است که آژانس، انجام تعهدات از سوی ایران را تائید نماید. مهم‌ترین موضوعی که متاسفانه زمزمه‌های پذیرش مذاکره با آژانس درباره آن شنیده می‌شود و تقریبا لاینحل است، بحث ادعای وجود ابعاد احتمالی نظامی(PMD) در برنامه هسته‌ای ایران است.

به تعبیر دکتر گرت پورتر، پذیرش این مسئله، یا لغو تحریم‌های ایران را (با پیش فرض حل شدن دو موضوع فوق) یا با مانع مواجه می‌سازد و یا به تعویق می‌اندازد. آژانس سال هاست که پی در پی این ادعا را مطرح می‌سازد و علی رغم همکاری‌هایی که تهران انجام داده و حتی اجازه بازدید از سایت نظامی پارچین را داده است، حتی در طول مذاکرات خود با دولت یازدهم نیز قانع نشده و در گزارش‌های خود، این موضوع را حل نشده می‌داند. اینکه دکتر ظریف گفته‌اند اگر آژانس در زمینه تائید تعهدات ایران درست عمل نکند، اعتماد مردم ایران به خود را از دست خواهد داد، ضمانت اجرایی مناسبی برای این مسئله بسیار مهم نیست و آژانس، سال‌هاست که اعتبار خود را در میان ملت ما از دست داده و از این موضوع، هراسی نیز ندارد. لذا باید گفت موکول کردن انجام تعهدات طرف مقابل به تائید آژانس، ممکن است تیم مذاکره‌کننده کشورمان را از رسیدن به هدف اصلی خود یعنی لغو تحریم‌ها دور سازد.

ما بر خلاف برخی خوش بینی‌ها، همچنان بر مبنای شواهد عقلی و عینی بر این باوریم که تحریم‌های اعمال شده علیه کشورمان از سوی آمریکا را نمی‌توان و نباید در خلأ و منفک از سیاست کلی این کشور درباره ملت ایران تحلیل کرد و بر این پندار بود که با حل و فصل موضوع هسته‌ای و ارائه تضمین‌های عینی، می‌توان این تحریم‌ها را لغو نمود. تلاش برای حل ابهامات فوق در جریان مذاکرات، شاید بتواند در روشن‌تر شدن ماهیت واقعی تحریم‌ها و اعمال‌کننده آنها یعنی آمریکا به ما کمک کند.

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات