پايگاه بصيرت؛ گروه سياسي/ شايد بتوان با جرات گفت که مهمترين کليدواژه سالهاي پاياني عمر پربرکت حضرت امام خميني(ره) که در بسياري از پيامهاي مکتوب ايشان تکرار گرديده، اصطلاح "اسلام ناب محمدي(ص)" است. حضرت امام تلاش نمود تا برشمردن ابعاد و شاخصه هاي اسلام اصيل، مرزهاي اين دو گونه اسلام را تبيين کرده و افکارعمومي مسلمانان عالم را نسبت به اسلامي دروغين و بدلي که دستپروده دشمنان اسلام است، آگاه سازد. با گذر زمان خطر اسلام آمريکايي روز به روز در حال افزايش است و امروز به عينه مشخص گرديده است که چگونه عملههاي استکبار جهاني و صهيونيسم بينالملل برای خاموش کردن بيداري اسلامي به ميدان آمدهاند.
رشد جريان سلفيگري و ميدانداري گروههاي بيبنياني چون داعش که جز تحجر و خشونت و جنايت تصويري از اسلام ارائه نميدهند، محصول بسط و گسترش اسلامي انحرافي است که بيش از دو دهه پيش، پيرجماران از آن با عنوان اسلام آمريکايي ياد کرده بود.
در نگاه ايشان اسلام ناب محمدي(ص) مرادف است با: 1- اسلام پابرهنگان و محرومان (اسلام پابرهنگان زمين)، 2- اسلام مستضعفين، 3- اسلام رنجديدگان تاريخ، 4- اسلام عارفان مبارزه جو، 5- اسلام پاك طينتان عارف، 6- اسلام فقراي دردمند، 7- اسلام تازيانه خوردگانِ تاريخِ تلخ و شرمآور محروميتها.
حضرت امام(ره) براي اسلام آمريکايي نيز از اين تعابير بهره جسته است : 1- اسلام سلطنتي، 2- اسلام سرمايه داري (اسلام سرمايه داران خدانشناس)، 3- اسلام التقاط، 4- اسلام مقدسنماهاي متحجر، 5- اسلام مرفهين بيدرد، 6- اسلام مستكبرين، 7- اسلام منافقين، 8- اسلام راحت طلبان، 9- اسلام فرصت طلبان، 10- اسلام رفاه و تجمل، 11- اسلام سازش و فرومايگي.
مروري بر کلام ايشان در آستانه سالگرد ارتحالشان به خوبي ميتواند تيزبينيهاي آن حکيم بزرگ را براي ما آشکار سازد و از ماندگاري کلام و نگاه ايشان حکايت کند.
امروز جهان تشنه فرهنگ اسلام ناب محمدي است. و مسلمانان در يك تشكيلات بزرگ اسلامي رونق و زرق و برق كاخهاي سفيد و سرخ را از بين خواهند برد. (صحيفه امام، ج21، ص: 87، 29/4/67)
فرزندان عزيز جهاديام به تنها چيزي كه بايد فكر كنيد به استواري پايههاي اسلام ناب محمدي- صلي اللَّه عليه و آله و سلم- است. اسلامي كه غرب، و در رأس آن امريكاي جهانخوار، و شرق و در رأس آن شوروي جنايتكار را به خاك مذلت خواهد نشاند. اسلامي كه پرچمداران آن پابرهنگان و مظلومين و فقراي جهانند و دشمنان آن ملحدان و كافران و سرمايه داران و پولپرستانند. اسلامي كه طرفداران واقعي آن هميشه از مال و قدرت بيبهره بودهاند؛ و دشمنان حقيقي آن زراندوزان حيلهگر و قدرتمداران بازيگر و مقدس نمايان بيهنرند. (صحيفه امام، ج21، ص: 204، 14/9/67)
ما بايد سعي كنيم تا حصارهاي جهل و خرافه را شكسته تا به سرچشمه زلال اسلام ناب محمدي- صلي اللَّه عليه و آله- برسيم. و امروز غريبترين چيزها در دنيا همين اسلام است. و نجات آن قرباني ميخواهد. و دعا كنيد من نيز يكي از قربانيهاي آن گردم. (صحيفه امام، ج21، ص: 160، 12/7/67)
درد آشنايان جوامع اسلامي، همانان كه با محرومان و پابرهنگان ميثاق خون بستهاند، بايد توجه كنند كه در آغاز راه مبارزهاند و براي شكستن سدهاي استعمار و استثمار و رسيدن به اسلام ناب محمدي راه طولاني در پيش دارند. (صحيفه امام، ج21، ص: 120، 14/6/67)
خداوندا! امروز تمامي قدرتها و ابرقدرتها مصمم شدهاند تا ريشه اسلام ناب رسول گراميمان- صلي اللَّه عليه و آله و سلم- را قطع كنند. بار الها! امروز صداميان با كينهاي كه از دين تو دارند، دست در دست تمامي شياطين جهان دادهاند تا صداي اسلام محمدي را خاموش سازند. از تو ميخواهم تا ما را در راهت صبورتر و شكيبايي خانوادههاي عزيز و بزرگوار شهدا، جانبازان، مفقودين و اسرامان را بيشتر گرداني. (صحيفه امام، ج20، ص: 392، 31/6/66)
كشتار زائران خانه خدا توطئهاي براي حفظ سياستهاي استكبار و جلوگيري از نفوذ اسلام ناب محمدي- صلي اللَّه عليه و آله و سلّم- است. (صحيفه امام، ج21، ص: 80، 29/4/67)
امروز استكبار شرق و غرب چون از رويارويي مستقيم با جهان اسلام عاجز مانده است، راه ترور و از ميان بردن شخصيتهاي ديني و سياسي را از يك طرف و نفوذ و گسترش فرهنگ اسلام امريكايي را از طرف ديگر به آزمايش گذاشتهاند. (صحيفه امام، ج21، ص: 121، 14/6/67)
لحظهاي نبايد از كيد دشمنان غافل بمانيم. در نهاد و سرشت امريكا و شوروي كينه و دشمني با اسلام ناب محمدي- صلي اللَّه عليه و آله و سلم- موج ميزند. بايد براي شكستن امواج طوفانها و فتنهها و جلوگيري از سيل آفتها به سلاح پولادين صبر و ايمان مسلح شويم. (صحيفه امام، ج21، ص: 195،2/9/67)
امروز بيشتر از هر زماني كينه و دشمني استكبار عليه اسلام ناب محمدي برملا شده است. بسيج عمومي آنان در دفاع از يك خود فروخته و نويسنده مزدور گوياي اين واقعيت است و شايد آنان اين همه فضاحت و بيآبروييشان را به خاطر رسيدن به هدف شوم خود پيشبيني نكرده بودند كه امروز با سرافكندگي و خواري از كرده خود پشيمان و با ذلت مراجعت ميكنند. (صحيفه امام، ج21، ص: 327، 2/1/68)
شما بايد نشان دهيد كه چگونه مردم، عليه ظلم و بيداد، تحجر و واپسگرايي قيام كردند و فكر اسلام ناب محمدي را جايگزين تفكر اسلام سلطنتي، اسلام سرمايه داري، اسلام التقاط و در يك كلمه اسلام امريكايي كردند. (صحيفه امام، ج21، ص: 240، 25/10/67)
ملتي كه در خط اسلام ناب محمدي- صلي اللَّه عليه و آله- و مخالف با استكبار و پولپرستي و تحجرگرايي و مقدسنمايي است، بايد همه افرادش بسيجي باشند و فنون نظامي و دفاعي لازم را بدانند، چرا كه در هنگامه خطر ملتي سربلند و جاويد است كه اكثريت آن آمادگي لازم رزمي را داشته باشد. (صحيفه امام، ج21، ص: 195،2/9/67)
حوزه علميه و دانشگاه بايد چهارچوبهاي اصيل اسلام ناب محمدي را در اختيار تمامي اعضاي بسيج قرار دهند. (صحيفه امام، ج21، ص: 195،2/9/67)
راه مبارزه با اسلام امريكايي از پيچيدگي خاصي برخوردار است كه تمامي زواياي آن بايد براي مسلمانان پابرهنه روشن گردد؛ كه متأسفانه هنوز براي بسياري از ملتهاي اسلامي مرز بين «اسلام امريكايي» و «اسلام ناب محمدي» و اسلام پابرهنگان و محرومان، و اسلام مقدسنماهاي متحجر و سرمايه داران خدانشناس و مرفهين بيدرد، كاملًا مشخص نشده است.
همه بايد سعي كنيم تا روح وحدت و پاكي را بر محيط كارمان حاكم گردانيم، تا بتوانيم تمامي قدرتها و ابرقدرتها را به زانو درآوريم. بايد تلاش كنيم زهد و قدس اسلام ناب محمدي را از زنگارهاي مقدس مآبي و تحجرگرايي اسلام امريكايي جدا كرده و به مردم مستضعفمان نشان دهيم. (صحيفه امام، ج21، ص: 143، 28/6/67)
روشن ساختن اين حقيقت كه ممكن نيست در يك مكتب و در يك آيين دو فكر متضاد و رودررو وجود داشته باشد از واجبات سياسي بسيار مهمي است، كه اگر اين كار توسط حوزههاي علميه صورت پذيرفته بود، به احتمال بسيار زياد سيد عزيز ما، عارف حسين، در ميان ما بود. وظيفه همه علماست كه با روشن كردن اين دو تفكر، اسلام عزيز را از ايادي شرق و غرب نجات دهند. (صحيفه امام، ج21، ص: 121، 14/6/67)
امروز نيز همچون گذشته شكارچيان استعمار در سرتاسر جهان از مصر و پاكستان و افغانستان و لبنان و عراق و حجاز و ايران و اراضي اشغالي به سراغ شيردلان روحانيت مخالف شرق و غرب و متكي به اصول اسلام ناب محمدي- صلي اللَّه عليه و آله و سلم- رفتهاند و از اين پس نيز جهان اسلام هر از چند گاه شاهد انفجار خشم جهانخواران عليه يك روحاني پاكباخته است. علماي اصيل اسلام هر گز زير بار سرمايه داران و پولپرستان و خوانين نرفتهاند و همواره اين شرافت را براي خود حفظ كردهاند و اين ظلم فاحشي است كه كسي بگويد دست روحانيت اصيل طرفدار اسلام ناب محمدي با سرمايه داران در يك كاسه است. و خداوند كساني را كه اين گونه تبليغ كرده و يا چنين فكر ميكنند، نميبخشد. روحانيت متعهد، به خون سرمايه داران زالو صفت تشنه است و هرگز با آنان سر آشتي نداشته و نخواهد داشت. آنها با زهد و تقوا و رياضت درس خواندهاند و پس از كسب مقامات علمي و معنوي نيز به همان شيوه زاهدانه و با فقر و تهيدستي و عدم تعلق به تجملات دنيا زندگي كردهاند و هر گز زير بار منت و ذلت نرفتهاند. دقت و مطالعه در زندگي علماي سلف، حكايت از فقر و نهايتاً روح پر فتوت آنان براي كسب معارف ميكند كه چگونه در پرتو نور شمع و شعاع قمر تحصيل كردهاند و با قناعت و بزرگواري زيستند. در ترويج روحانيت و فقاهت نه زور سر نيزه بوده است، نه سرمايه پولپرستان و ثروتمندان، بلكه هنر و صداقت و تعهد خود آنان بوده است كه مردم آنان را برگزيدهاند. (صحيفه امام، ج21، ص: 276، 3/12/67)
بزرگترين فرق روحانيت و علماي متعهد اسلام با روحانينماها در همين است كه علماي مبارز اسلام هميشه هدف تيرهاي زهرآگين جهانخواران بودهاند و اولين تيرهاي حادثه قلب آنان را نشانه رفته است؛ ولي روحانينماها در كنف حمايت زرپرستان دنياطلب، مروّج باطل يا ثناگوي ظلمه و مؤيد آنان بودهاند. تا به حال يك آخوند درباري يا يك روحاني وهابي را نديدهايم كه در برابر ظلم و شرك و كفر، خصوصاً در مقابل شوروي متجاوز و امريكاي جهانخوار ايستاده باشد. همان گونه كه يك روحاني وارسته عاشق خدمت به خدا و خلق خدا را نديدهايم كه براي ياري پابرهنگان زمين لحظهاي آرام و قرار داشته باشد و تا سر منزل جانان عليه كفر و شرك مبارزه نكرده باشد. و عارف حسيني اين گونه بود. و ملتهاي اسلامي حتماً دليل اين واقعه را دريافتهاند كه چرا در ايران «مطهري» ها و «بهشتي» ها و شهداي محراب و ساير روحانيون عزيز، و در عراق «صدر» ها و «حكيم» ها و در لبنان «راغب حرب» ها و «كُرّيم» ها، و در پاكستان «عارف حسيني» ها، و در تمامي كشورها روحانيون درد آشناي اسلام ناب محمدي- صلي اللَّه عليه و آله- هدف توطئه و ترور ميشوند. (صحيفه امام، ج21، ص: 120، 14/6/67)
يقيناً اگر جهانخواران ميتوانستند، ريشه و نام روحانيت را ميسوختند ولي خداوند همواره حافظ و نگهبان اين مشعل مقدس بوده است و ان شاء اللَّه از اين پس نيز خواهد بود، به شرط آنكه حيله و مكر و فريب جهانخواران را بشناسيم. البته بدان معنا نيست كه ما از همه روحانيون دفاع كنيم، چرا كه روحانيون وابسته و مقدس نما و تحجرگرا هم كم نبودند و نيستند. در حوزههاي علميه هستند افرادي كه عليه انقلاب و اسلام ناب محمدي فعاليت دارند. امروز عدهاي با ژست مآبي چنان تيشه به ريشه دين و انقلاب و نظام ميزنند كه گويي وظيفهاي غير از اين ندارند. خطر تحجرگرايان و مقدس نمايان احمق در حوزههاي علميه كم نيست. طلاب عزيز لحظهاي از فكر اين مارهاي خوش خط و خال كوتاهي نكنند، اينها مروّج اسلام امريكايياند و دشمن رسول اللَّه. آيا در مقابل اين افعيها نبايد اتحاد طلاب عزيز حفظ شود؟ (صحيفه امام، ج21، ص: 278، 3/12/67)
در هر حال، مردم با بصيرت و درايت و تحقيق كانديداها را شناسايي كرده، و به سوابق و روحيات و خصوصيات ديني- سياسي نامزدهاي انتخاباتي توجه نمايند. مردم شجاع ايران با دقت تمام به نمايندگاني رأي دهند كه متعبد به اسلام و وفادار به مردم باشند و در خدمت به آنان احساس مسئوليت كنند، و طعم تلخ فقر را چشيده باشند، و در قول و عمل مدافع اسلام پابرهنگان زمين، اسلام مستضعفين، اسلام رنجديدگان تاريخ، اسلام عارفان مبارزه جو، اسلام پاك طينتان عارف، و در يك كلمه، مدافع اسلام ناب محمدي- صلي اللَّه عليه و آله و سلم- باشند. و افرادي را كه طرفدار اسلام سرمايه داري، اسلام مستكبرين، اسلام مرفهين بيدرد، اسلام منافقين، اسلام راحت طلبان، اسلام فرصت طلبان، و در يك كلمه، اسلام امريكايي هستند طرد نموده و به مردم معرفي نمايند. و از آنجا كه مجلس خانه همه مردم و اميد مستضعفين است، در شرايط كنوني نبايد كسي انتظار داشته باشد كه حتماً نمايندگان بايد از گروه و صنف خاصي باشند. بايد توجه داشت كه هنوز خيلي از مسائل وجود دارد كه به نفع محرومين بايد حل و فصل شود. و تميز بين كساني كه در تفكر خود خدمت به اسلام و محرومان را اصل قرار دادهاند، با ديگران كار مشكلي نيست. (صحيفه امام، ج21، ص: 11، 11/1/67)
من امروز بعد از ده سال از پيروزي انقلاب اسلامي همچون گذشته اعتراف ميكنم كه بعض تصميمات اول انقلاب در سپردن پستها و امور مهمه كشور به گروهي كه عقيده خالص و واقعي به اسلام ناب محمدي نداشتهاند، اشتباهي بوده است كه تلخي آثار آن به راحتي از ميان نميرود، گر چه در آن موقع هم من شخصاً مايل به روي كار آمدن آنان نبودم ولي با صلاحديد و تأييد دوستان قبول نمودم و الآن هم سخت معتقدم كه آنان به چيزي كمتر از انحراف انقلاب از تمامي اصولش و هر حركت به سوي امريكاي جهانخوار قناعت نميكنند، در حالي كه در كارهاي ديگر نيز جز حرف و ادعا هنري ندارند. امروز هيچ تأسفي نميخوريم كه آنان در كنار ما نيستند چرا كه از اول هم نبودهاند. (صحيفه امام، ج21، ص: 285، 3/12/67)
تنها هنري مورد قبول قرآن است كه صيقل دهنده اسلام ناب محمدي- صلي اللَّه عليه و آله و سلم- اسلام ائمه هدي- عليهم السلام- اسلام فقراي دردمند، اسلام پابرهنگان، اسلام تازيانه خوردگانِ تاريخِ تلخ و شرمآور محروميتها باشد. هنري زيبا و پاك است كه كوبنده سرمايه داري مدرن و كمونيسم خونآشام و نابودكننده اسلام رفاه و تجمل، اسلام التقاط، اسلام سازش و فرومايگي، اسلام مرفهين بيدرد، و در يك كلمه «اسلام امريكايي» باشد. (صحيفه امام، ج21، ص: 145، 30/6/67)
مسئولين بايد در دفاع از اسلام محكمتر از هميشه با تمام توان در مقابل تجاوز نظامي، سياسي و فرهنگي جهانخواران بايستند، چرا كه امروز دنياي استكبار خصوصاً غرب خطر رشد اسلام ناب محمدي- صلي اللَّه عليه و آله و سلم- را عليه منافع نامشروع خود درك كرده است. (صحيفه امام، ج21، ص: 326، 2/1/68)