* رسانهها از واکنش سرد کشورهای عربی نسبت به دعوت «باراک اوباما» رئیسجمهوری آمریکا برای شرکت در نشست کمپ دیوید نوشتند؛ چراکه اکثر کشورهای عربی رهبران خود را برای شرکت در این نشست و دیدار با رئیسجمهوری آمریکا اعزام نکردند. با توجه به چنین شرایطی ارزیابی شما درباره چشمانداز روابط آمریکا و کشورهای عربی چیست؟ آیا پرزیدنت اوباما خواهد توانست اعراب را درباره توافق هستهای با ایران متقاعد کند؟ قدم بعدی او چه خواهد بود؟
** با نظر شما مخالفم. تمام شش کشور عضو شورای همکاری خلیجفارس مقامهای خود در سطح وزیر و دو کشور نیز مقامهای بلندپایه خود را اعزام کردند و عربستان سعودی نیز از حضور ولیعهد و معاون او خبر داد. تمام مقامهای شرکتکننده در این نشست در رده افراد «واجد شرایط» و «نمایندگان ارشد» بودند.
طرف عربی به احتمال زیاد به سیاست کنونی خود در قبال ایران ادامه خواهد داد؛ بااینحال، رهبران آن کشورها به فراتر از این موضوع میاندیشند و قصد دارند درباره همکاریهای امنیتی با آمریکا اطمینان کسب کنند؛ چراکه در موقعیتی قرار گرفتهاند که ایران با کسب اعتمادبهنفس بیشتر و منابع مالی زیادتر میتواند خطری برای منافع آنان باشد.
به نظر میرسد طرف عربی در تلاش است تا پرزیدنت اوباما را به اقدام فعالانهتر در سوریه ترغیب کند. سران کشورهای عربی خواستار موافقت آمریکا با اعلام منطقه پرواز ممنوع در سوریه هستند، این موضوع میتواند پیروزی بزرگی برای آنان باشد. من گمان نمیکنم دولت آمریکا آمادگی لازم را برای موافقت با این موضوع داشته باشد، بااینحال، ممکن است بعدا چنین امری توافقی حاصل شود.
* برخی تحلیلگران معتقدند در صورتی که اوباما به اعراب وعده ارسال اسلحه بدهد این موضوع با مخالفت کنگره آمریکا مواجه خواهد شد، چرا که آنان خواستار حفظ قدرت نظامی اسرائیل هستند. در اینباره اوباما چه گزینهای یپشرو دارد؟ درنهایت دولت اوباما برای ایجاد اطمینان در میان کشورهای عربی چه خواهد کرد؟
** عمده اسلحه فروختهشده از سوی آمریکا به کشورهای عربی که ارزشی بالغ بر میلیاردها دلار داشتهاند در سال اخیر با اجازه کنگره ارسال شدهاند و اسرائیل نیز با نوسازی قابلیتهای نظامی کشورهای عربی حاشیه خلیجفارس مخالفتی نداشته است. اعراب تمایل دارند تا «برتری کیفی نظامی» خود را در برابر ایران حفظ کنند. این موضوع به ادغام و آموزش بهتر سیستمهای نظامی کشورهای عربی نیز کمک خواهد کرد.
* واکنش اسرائیل به نزدیکشدن آمریکا و اعراب چه خواهد بود؟ آیا نتانیاهو هنوز هم با اعراب دارای نقطه اشتراک درباره برنامه هستهای است یا آنکه نقاط اختلاف بیشتری میان اعراب و اسرائیل وجود دارد؟
** دولت کنونی اسرائیل، ایران را تهدیدی به مراتب بزرگتر از جهان عرب قلمداد میکند؛ در نتیجه من فکر نمیکنم تلآویو چندان نگرانیای از نشست آمریکا و کشورهای عضو شورای همکاری خلیجفارس داشته باشد. بااینحال، سایر جریانات و گروهها در تلآویو احتمالا تاحدودی از گسترش «همکاریهای استراتژیک» میان ایالات متحده و شورای همکاری خلیجفارس نگران خواهند شد.
* ارزیابی شما از تغییرات اخیر در کابینه عربستان سعودی چیست؟ تا چه اندازه مربوط به مسائل داخلی و تا چه حد مرتبط با برنامه هستهای ایران و افزایش قدرت ایران در منطقه بوده است؟ کابینه جدید چه رویکردی را در قبال برنامه هستهای ایران و آن کشور در پیش خواهد گرفت؟
** تحولات چشمگیری که از سوی پادشاه «سلمان» صورت گرفته است، نشانهای از تمایل او به حفظ سلطنت در خط خانوادگی خود و جانشینی اعضای خانوادهاش است. اکنون پادشاه عربستان سعودی در حال حرکت در خلاف جهت سیاستهایی است که ملک عبدالله، پادشاه پیشین عربستان، در پایان عمرش آنها را دنبال میکرد.
«سلمان» در تلاش است تا همگرایی بیشتری در سیاستهای کشورهای سنی عرب ایجاد کند؛ شکافهای ایجادشده میان دولتهای عربی را کاهش دهد، شکافهایی که بهدلیل مخالفت و موافقت دو طیف عربی با حضور اخوانالمسلمین در عرصه سیاست کشورهای عربی ایجاد شده است، میان عدهای که با آنان ضدیت دارند و گروهی که معتقد به مشروعیت آن هستند. پادشاه عربستان در تلاش برای ایجاد اتحاد میان مسلمانان سنی امیدوار است بتواند موضع اعراب برای مقابله با ایران در جریان منازعه منطقه در سوریه، عراق و یمن را تقویت کند.
* آیا امکان بهبود روابط میان ایران و عربستان در آینده نزدیک وجود خواهد داشت؟ نگرانیهای اعراب درباره توافق هستهای را تا چه اندازه معتبر میدانید؟
** من باور دارم بهبود روابط میان ایران و عربستان سعودی درصورتیکه هر دو کشور تلاشی واقعی در جهت یافتن راهحل برای دغدغههای مشترک انجام دهند، امکانپذیر خواهد شد. ایران میتواند به عربستان سعودی درباره اهدافش اطمینان دهد و عربستان سعودی نیز نیازمند پذیرش تعهد ایران نسبت به محدودکردن فعالیتهای هستهایاش است.
* آیا توافق هستهای به تغییر توازن قوا در منطقه به نفع ایران خواهد انجامید؟
** من گمان میکنم تعریف «توازن قوا» در منطقه کار دشواری است. در منطقه خاورمیانه چندین قدرت مهم غیرعربی ازجمله ایران، ترکیه و رژیم اسرائیل حضور دارند و در جهان عرب نیز جبهه واحدی وجود ندارد. در حوزه قابلیتهای نظامی، طرف عربی قویتر از ایران است بااینحال، ایران در حوزه اقتصادی و منابع انسانی پیشرفتهتر از عربستان است. فقدان یک نظم پایدار منطقهای سبب شده تا در حال حاضر ارائه تعریفی از «توازن قوا» ناممکن باشد.
* نیویورکتایمز اخیرا اشاره کرده پس از توافق هستهای افزایش همکاری ایران و آمریکا بر سر بحران سوریه امکانپذیر خواهد شد. تا چه اندازه این موضوع را محتمل میدانید؟ آیا این موضوع اعراب را قانع خواهد کرد؟
** من چشماندازی فوری برای همکاری ایران و آمریکا بر سر سوریه نمیبینم. بااینحال، هر دو طرف باید اطلاعاتشان درباره وضعیت جاری را با یکدیگر به اشتراک گذارند و درصورتیکه موضع اسد در قدرت تضعیف شود، ایران باید برای همکاری با جامعه بینالمللی برای یافتن راهحلی بهمنظور انتقال قدرت در سوریه و تشکیل دولتی تازه تلاش کند تا از این طریق بتواند به خشونت ایجادشده در سوریه پایان دهد و سعی کند زمینه برای کمکرسانی بیشتر به مردم سوریه را فراهم کند.
* بحران یمن را تا چه اندازه مرتبط با رقابت میان ایران و عربستان سعودی میدانید؟ کدام یک درنهایت در این بازی منطقهای موفق خواهند شد؟ چه سرنوشتی پیشروی یمن است؟ آیا امکان تغییر سیاست ایران و عربستان سعودی نسبت به بحران یمن وجود دارد؟
** یمن برای عربستان سعودی اهمیت بیشتری دارد تا برای ایران. به گمانم تحلیلی دقیق نخواهد بود اگر بحران ایجادشده در یمن را بخشی از رقابت میان ایران و عربستان سعودی در مقایسه با وضعیت جاری در سوریه، لبنان یا عراق قلمداد کنیم.