پایگاه بصیرت، وضعیت بحرانی منطقه خصوصاً در سوریه و عراق، حاکی از واقعیت تلخی است که می توان آن را «جنگ نیابتی» نامید. ایجاد فتنه و جنگ افروزی داخلی میان گروه های متضاد دینی و سیاسی، حربه ای است که غرب ومتحدانش از سال ها پیش در منطقه به کار گرفته اند. البته این ادعایی نیست که از سوی جبهه مقاومت مطرح شده باشد؛ اکنون اسناد فراوانی منتشر شده که سناریوی جنگ طائفه ای در منطقه را با اطلاعات تفصیلی بیان می کند. برای نمونه طبق اسنادی که از سوی برخی محافل اطلاعاتی درغرب منتشر شده است ظهور یک «امارت سلفی تندرو» برای انزوای نظام سوریه، طرحی بوده که از سال ها پیش توسط آمریکا، کشورهای خلیج فارس و ترکیه طراحی و اجرا شده است. طبق اسناد طبقه بندی نشده ایالات متحده، پنتاگون رشد احتمالی داعش را به عنوان نتیجه مستقیم این راهبرد پیش بینی کرده و هشدار داده این موضوع میتواند عراق را بی ثبات کند. اما به رغم این پیش بینی که حمایت کشورهای غربی، خلیج فارس و ترکیه از معارضان سوریه می تواند به ظهور «امارت اسلامی» در عراق و سوریه منجر شود، در اسناد منتشر شده نشانه ای از تصمیمی برای عقب گرد از سیاست حمایت از شورشیان سوری مشاهده نمی شود. بر عکس، در نظر حامیان شورش در سوریه، ظهور وتقویت القاعده در این کشور به عنوان فرصتی راهبردی برای انزوای بشار اسد توصیف شده است. یکی از اسناد پنتاگون نیز تاکید میکند سلفی ها، اخوان المسلمین و القاعده (در عراق) نیروهای عمده رهبری کننده شورش هستند و افزایش شورش در سوریه به طرز فزایندهای جهت گیری فرقه ای به خود گرفته و حمایت متنوع قدرتهای مذهبی و قبیله ای سنی ها در سراسر منطقه را جلب کرده است. در این سند تصریح شده بود امکان تشکیل امارت سلفی در شرق سوریه وجود دارد و این دقیقاً همان چیزی است که حامیان معارضه برای انزوای دولت بشار اسد می خواهند.
همچنین طبق سند طبقه بندی شده سری از سازمان اطلاعات ارتش آمریکا (DIA) در سال ۲۰۱۲، بدنه اصلی شورشیان ضد اسد در آن دوران، از اسلامگرایان وابسته به گروههایی مثل القاعده تشکیل شده بود که در نهایت داعش را تاسیس کردند. به رغم ادعای آمریکا مبنی بر مبارزه با القاعده، حمایت غرب و متحدانش از این گروه ها ادامه یافت. در یک بخش دیگر تحت عنوان «فرضیه های آینده بحران» گزارش سازمان اطلاعاتی ارتش آمریکا پیش بینی می کند که در مدت زمانی خاص، نظام سوریه بقا می یابد و کنترل این کشور را در اختیار خواهد داشت، اما بحران با اوج گرفتن جنگ های نیابتی ادامه خواهد یافت. این سند همچنین ایجاد منطقه حایل امنیتی تحت نظارت بین المللی مانند آنچه که در بنغازی لیبی اتفاق افتاد را پیشنهاد کرده است. در همین راستا چهار سال پیش یک گزارش سفارشی موسسه «راند کرپ» از ایالات متحده خواسته بود بر سر نبرد سنی و شیعی با جانبداری قاطعانه از رژیم های محافظه کار سنی علیه جنبش های شیعی (حزب الله، علوی ها، زیدی ها و...) سرمایه گذاری کند. در این سند تاکید شده قدرت و نفوذ ایران در خلیج فارس از طریق تقویت رژیم های رژیم های سنتی سنی محدود شود. گزارش «راند کرپ» تایید می کند که سیاست «تفرقه بیانداز و حکومت کن» که معروف به سیاست استعمار انگلیس است، امروز هم کاربرد زیادی دارد.
اسناد فوق که مشتی از خروار است ما را به نتیجه می رساند که ایجاد بحران به ویژه در منطقه خاورمیانه که بستر شکاف های قومی، طائفه ای وسیاسی در آن شدید است؛ جزء سیاست های راهبردی غرب خصوصاً آمریکا و هم پیمانان منطقه ای آن به ویژه رژیم صهیونیستی بوده و نبردهای نیابتی در همین چهارچوب شعله ور شده و متاسفانه همچنان تداوم دارد.